جلسه داخلی ماهانه نمایندگی هانوفر
سارا منظری
جلسه
پنجم یولی نمایندگی هانوفر با حضور خانمها : سیمین مسکینی ، میترا
کفایت حقیقی ، فاطمه اسفندیاری ، صدیقه جعفری ، شاداب رضا پور و آقایان
: مجتبی قاسمی سامنی ، حسین بیداروند ، حفیظ رحیمی ، مسعود رئیسی ،
اسحاق اسفندیاری ، سینا قاسمی سامنی ، آرمین غضنفرپور مسئول جلسه ، رضا
زارعی و آصف برگذار شد .
همکارانی که در اطاق پالتاک کانون با ما همراه بودند : خانمها ، سارا
منظری مسئول ماهنامه و منشی جلسه ، رزا خلیلی مسئول روابط عمومی کانون
و آقایان : فریدون درویشان ، محمدرضا برزگر ، رامین توکل ، منوچهر
شفاهی مدیریت کانون و رحمتی
ابتدا
غضنفرپور شعری از قیصر امین پور ایراد فرمودند به نام بیایید از عشق
صحبت کنیم و جلسه را آغاز نمودند ، سپس مجتبی قاسمی فعال حقوق بشر
گزارشی از اخبار عمومی نقض حقوق بشر در ماه آینده را مطرح و به تحلیل
آن پرداختند که به شرح ذیل میباشد :
مهمترین خبر مربوط به ماه گذشته درخصوص حمله اخیر گروه داعش به شهرهای
عراق میباشد،همانطور
که همه عزیزان مستحضرید این گروه در واقع گروهی از القاعده بوده که با
دستور و اجازه بشاراسد وارد سوریه شده و شروع به فعالیت کردهاند و
متأسفانه با ادامه فعالیتها جان تازهای گرفته و همانند یک غده سرطانی
در حال پیشرفت میباشد. همانطور که میدانید این گروه مسلمانان اهل
سنت هستند که با حمله و تجاوز به کشور عراق دست به کشتار دستهجمعی
مردم بیگناه و بیپناه زده و میتوان گفت که نیمی از خاک عراق را به
تصرف خود درآوردهاند و وعده تصرف اردن، سوریه، لبنان و در نهایت ایران
را نیز دادهاند.
متأسفانه بازهم گروهی سودجو با استفاده از نام اسلام اقدام به صدور
فتواهایی خود خواسته نموده و دست به غارت و چپاول و کشتار مردم زدهاند
و یکی از فتواهای جالب توجه این که ابوبکر البغدادی سرکرده این گروه
اعلام کرد بر همهی مسلمانان واجب است که با این کشور اسلامی بیعت
کنند، بیعتکنندگان مسلمان هستند و کسانی که بیعت نمی کنند همانند
شیعیان کفار هستند و باید کشته شوند.
سخنگوی داعش گفت: کسانی که با ما بیعت نکنند خونشان مباح است و منتظر
حد اسلامی از جانب ما باشند. و یا این که زنان شیعه بر افراد داعش
حلالند و صدها فتوای دیگر از قبیل این که بر همهی مسلمانان واجب است
که با این کشور اسلامی بیعتکنندگان مسلمان هستند و کسانی که بیعت
نمیکنند همانند شیعیان کفار هستند و باید کشته شوند.
خبر
دوم مثل همیشه در خصوص وضعیت بد و نابسامان و خلاف حقوق بشر دولت ایران
با زندانیان سیاسی است که از جمله وضعیت نابسامان زندانیان سیاسی به
سعید شیرزاد فعال حقوق کودک بازداشت شده در تبریز اشاره میکنم که پس
از 32 روز اطلاعی از ایشان در دست نیست؛ بنا به اطلاع گزارشگران
مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران،
۳۲
روز پیش در تاریخ
۱۲
خردادماه سعید شیرزاد در محل کار خود در پالایشگاه تبریز بازداشت شد..
یکی
از نزدیکان وی به گزارشگر هرانا گفت: «دو هفته پیش مسئولان امنیتی به
خانواده سعید اطلاع دادند که وی را به تهران منتقل کردهاند ولی سعید
تا این لحظه هیچ تماسی با منزل نداشته و از سرنوشت وی کاملاً
بیاطلاعیم.همچنین
وی افزود: ما هیچ اطلاعی از علت بازداشت سعید و اتهامات وارده به وی
نداریم.
گفتنی است، سعید شیرزاد در تاریخ
۳۱
مرداد ماه زمانی که برای امداد و کمکرسانی به مردم زلزلهزده
آذربایجانشرقی به اهر رفته بود بازداشت و پس از گذراندن
۱۹
روز با قید کفالت از زندان آزاد شد.خبر
بعدی وضعیت مهدی خزعلی که از
۱۵
روز پیش دست به اعتصاب غذا زده در بیمارستان امام خمینی ممنوع الملاقات
شده است
بنا
به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوقبشر در
ایران، مهدی خزعلی که از
۱۵
روز پیش بازداشت و ابتدا به بند
۲
زندان رجایی شهر کرج (معروف به دارالقرآن) و سپس بهدلیل اعتصاب غذای
خشک به بیمارستان امام خمینی منتقل شد.
وی
روز چهارشنبه به بخش عمومی بیمارستان امام خمینی معروق به (یاس) منتقل
شد و همان روز پس از مشاجره با یکی از مأموران ممنوعالملاقات شده
است یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «این مشاجره موجب وخامت حال
آقای خزعلی شده است
.خبر
بعد مربوط به لطیف حسنی است پزشکان بهداری زندان رجاییشهر کرج وضعیت
لطیف حسنی را در
۴۸مین
روز اعتصاب غذا اضطراری تشخیص دادهاند.حسنی
روز یکشنبه
۲۸
اردیبهشت ماه در اعتراض به نقض حقوق زندانیان سیاسی عدم رعایت اصل
تفکیک جرایم در زندانها و احقاق حقوق قانونی زندانیان سیاسی از جمله
حق انتقال به شهر محل سکونت و استفاده از مرخصی و همچنین اعتراض به
آزار و اذیت خانوادههای زندانیان سیاسی در زندان مرکزی تبریز دست به
اعتصاب غذا زد.وی
پس مدتی از زندان مرکزی تبریز به قرنطینه زندان اوین و سپس بند
۱۰
زندان رجاییشهر کرج منتقل شد ولی حاضر نشد تا زمانی که به بند
زندانیان سیاسی منتقل و اصل تفکیک جرایم در موردش اجرا شود دست از
اعتصاب غذای خود بکشد.
خبر
دیگر از وضیعت داخلی و اجتماعی ایران؛ وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی نسبت
به کاهش سن روسپیگری، افزایش سرقت و مشکلات ناشی از ناتوانی جوانان
برای ازدواج، هشدار داد.
به
گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، "علی جنتی" در
همایش «دلآرامی» که به همت حزب مردمسالاری در هتل المپیک برگزار شد،
با انتقاد از برخی موضعگیریها نسبت به دولت تحت عنوان "دلواپسی"،
گفت: ما نیز دلنگرانیم اما دلنگرانیهای عمیقتری داریم.
ما
نگران سقوط اخلاقی جامعه هستیم که پس از
۳۵
سال به عنوان یک حکومت دینی تلاش کردهایم
۵۰
شبکه تلویزیونی و دهها روزنامه و نشریه داشته باشیم و بیش از هرکس
دیگری از اخلاق دم میزنیم اما جامعه ما دچار دروغ و جوسازیهای بیجهت
شده است و اینها مایه نگرانی است. هرکسی میتواند از ما سئوال کند که
پس از
۳۵سال
چه کار کردهایم. جای تاسف دارد که همه این اقدامات از سوی کسانی است
که مدعی ارزشهای اسلامیاند و بیش از همه از التزام به اسلام دم
میزنند.
جنتی
گفت: ما نگران فروپاشی خانواده هستیم؛ از هر سه خانواده تهرانی یکی به
طلاق میانجامد.
۲۵
درصد ازدواجها بهطور کلی نهایتا به طلاق میرسند و اسناد اینها در
ثبت احوال موجود است و ما باید نگران اینها باشیم.
مطلب
بعدی مربوط به برنامه هستهای ایران است؛ کمیسر عالی حقوقبشر سازمان
مللمتحد، ناوی پیلای، روز پنجشنبه در حاشیه کنفرانسی در وین به
خبرنگاران گفت که مذاکرات میان ایران و
۶
کشور
قدرتمند جهان که هدف آن رسیدن به توافقی در مورد برنامه هستهای ایران
است، بایستی به مسائل حقوقبشر نیز بپردازد.
به
گزارش دویچه وله، کمیسر عالی حقوقبشر سازمان مللمتحد توصیه کرد که هر
گفتوگویی با ایران دربرگیرندهی موضوع حقوقبشر نیز باشد. او گفت: «ما
احتیاج به تعهدی از سوی ایران داریم که از حقوقبشر شهروندان خود حفاظت
خواهد کرد.»
پیلای افزود که سازمان ملل به ویژه نگران ادامه اعدامها در ایران و از
جمله اعدام زنی است که در سن
۱۷
سالگی مرتکب قتل همسرش شده است.ناوی
پیلای گفت: «شمار بالای اعدامها بر پایه حکم دادگاههایی که احساس
میکنیم عادلانه نیستند یا دادگاههای مبتنی بر اتهامهای بیپایه و
اساس باعث نگرانی شدید ماست.»عراقچی
در واکنش به اظهارات کمیسر حقوقبشر سازمان ملل مبنیبر طرح مباحث
حقوقبشری ایران در مذاکرات وین گفت: چنین کاری صورت نمیگیرد، طرفین
خوب میدانند که حقوقبشر ارتباطی به این مذاکرات ندارد.عراقچی
پنج شنبه شب در پاسخ به سؤال ایرنا در باره این درخواست "ناوی پیلای"
از کشورهای عضو گروه۱+۵
گفت:
مباحث حقوقبشری هیچ ارتباطی به مذاکرات هستهای ندارد، این را همه می
دانند و چنین کاری نیز صورت نخواهد گرفت.
وی
با اشاره به این که تنها تیتر خبری از اظهارات کمیسر حقوقبشر سازمان
ملل را در این زمینه دیده و دقیقا نمیداند که آیا او چنین چیزی گفته
است یا نه، تأکید کرد: خانم پیلای شخصیت محترمی در سطح بینالمللی است.عراقچی
افزود: ایشان به عنوان یک فرد باتجربه و مطلع شناخته میشود و بعید
میدانم که این بدیهیات را درک نکرده باشد.معاون
امور حقوقی و بینالملل وزیر خارجه ایران تأکید کرد: همه طرفین ما در
مذاکرات هستهای نیز این را خوب میدانند که بحث حقوقبشر هیچ ارتباطی
به مذاکرات هستهای ندارد.
سازمان ملل بازداشتهای مخفیانه توسط دولتها را محکوم کرد.
سازمان مللمتحد به مناسبت روز جهانی مفقودشدگان ناپدیدشدن افراد توسط
دولتها یا گروههای نظامی به عنوان وسیلهای برای حل مناقشه یا
ناآرامی را محکوم کرده است.هدف
از این درخواست جلب توجه به وضعیت ناگوار هزاران نفری است که در سراسر
جهان ناپدید شدهاند.
به
گزارش بیبیسی، سازمان ملل میگوید که هزاران نفر در جهان در شرایط
نامطلوب و در مکانهایی که بستگان یا نمایندگان حقوقی آنها از آن خبر
ندارند زندانی هستند.
الهه
هیکس کارشناس حقوقبشر درباره اهمیت کار این گروهها و تأثیر آن در
سرنوشت ناپدیدشدگان میگوید صدور بیانیه توسط این سازمانها درباره
ناپدیدشدگان باعث ایجاد نوعی مصونیت برای افراد مفقود میشود.زندانی
کردن افراد تحت شرایط مخفیانه یا نامعلوم نقض جدی مفاهیم حقوقبشر است
و در صورتی که در جریان مناقشه مسلحانه صورت گیرد ناقض قوانین
بینالمللی است.
انتقاد سازمان ملل از ارعاب منتقدان در
۱۶
کشور، از جمله ایران؛ کمیته حقوق بشر سازمان ملل با نام بردن از
۱۶
کشور از جمله ایران که مخالفان و منتقدان خود را بهشدت سرکوب میکنند،
میگوید که بسیاری از این دولتها به خاطر به سکوت واداشتن منتقدان با
خشونت و ارعاب مورد تنبیه و توبیخ قرار نمیگیرند.
بنا
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس و به نقل از رادیو فردا، ناوی پیلای،
کمیسرعالی حقوقبشر سازمان ملل، در چهلوهفتمین اجلاس شورای حقوقبشر
اعلام کرد که گزارشها از ارعاب و تهدید فعالان و مردم در این کشورها
ادامه دارد.به
گفته خانم پیلای، مردم این کشورها گاه توسط مقامات دولتی، از جمله
مقامات عالیرتبه، مورد تهدید و اذیت واقع میشوند.
انجمنها و سازمانهای غیردولتی در این کشورها گاه فعالان و اعضای خود
را تحت نظارت دائمی و محدودیت میبینند.کمیسر
عالی حقوقبشر سازمان ملل همچنین در سخنان خود درباره تهدید و ارعاب
مخالفان حکومت در کشورهای مورد نظر این سازمان بر "عدم پاسخگو بودن"
این حکومتها تاکید کرد.کشورهایی
که در گزارش شورای حقوقبشر"ناقض جدی" حقوقبشر
معرفی شدهاند عبارتانداز:ایران، الجزایر، بحرین، بلاروس، چین،
کلمبیا، سودان، سریلانکا، قزاقستان، کنیا، لبنان، رواندا، عربستان،
ازبکستان، ونزوئلا و مالاوی.
صدیقه جعفری پس از این ، چند خبر مهم روز را مطرح نمودند : در مورد
داعش اعلام کردند که در شهرهای اشغالی آنها، دولت مرکزی عراق تمام
پرداختی های این مناطق را قطع کرده تا آنها تحت فشار قرارگیرند این به
این معنا است که داعش باید هزینه ها را پرداخت کند که این گروه هم آن
را به فرمانداران آن مناطق سپرده است . این مسئله برای تحت فشار
قرارگیری مالی است که ملت ناراضی شده و همراهی با آنها متوقف گردد ولی
متاسفانه بودجه فرمانداران هم محدود بوده و اینکار عملی نیست . نتیجه
این که در آینده خیلی نزدیک به بن بستی اساسی برخورد خواهند کرد .مطلب
بعدی در مورد کشور افغانستان است که برخلاق انتخابات دموکراسی در
افغانستان ، اعلام شده است که از 19000 رای 6000 تقلب بوده و مسئولین
سازمان ملل و آمریکا در حال بررسی هستند. در آخر اینکه مذاکرات هسته ای
در مورد ایران باید تا 20 یولی به اتمام می رسید ولی دولت ایران
تمهیداتی را انجام نداده و اوباما میگوید که باید در فرصتی کوتاه به
پارلمان پاسخگو باشد ولی دولت ایران و مسئولین جهانی در بازی های
دیپلماسی خود غرق هستند.
در
ادامه مسعود رئیسی فعال حقوق بشر به بررسی چند اصل از فصل سوم 19-40
قانون اساسی ایران که در مورد حقوق مردمی است و انطباق آن با اعلامیه
جهانی حقوق بشر پرداخت. در انتها با شعری از احمد شاملو سخنرانی خود
را پایان داد.
آرمین غضنفرپور مسئول جلسه در این حین اعلام کردند که سارامنظری منشی
جلسه و مسئول ماهنامه بشریت در اتاق پالتاک با ما همراه هستند و خواهان
ارسال متن سخنرانی ها به ایمیل ماهنامه بعد از اتمام جلسه شد .
سپس
محمدرضا برزگر در اتاق پالتاک کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در مورد
شکنجه و پیامدهای آن سخنرانی کردند.
همه
ما میدانیم وجهانیان نیز آگاهند که عمل ننگین شکنجه یکی از بارز ترین
موارد نقض حقوق بشر است وبه شدید ترین وجه ممکن کرامت انسانی را مورد
تهدید و تعرض قرار میدهد. عملی زشت و ناپسند که متاسفانه در تمامی طول
تاریخ وجود داشته و کلیه حکومت ها به گونه ای آنرا انجام داده و
میدهند.
واژه
(شکنجه) در کنوانسیون بین المللی منع شکنجه عبارتست از ایراد عمدی هر
گونه درد و یا رنج شدی بدنی ویا روحی به یک شخص از جانب مامور شخصی
دولت و یا کسی که در سمت رسمی عمل میکند..
ماده
7 کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد تصریح میکند که هیچ کس
نباید در معرض شکنجه ویا رفتار های تحقیر آمیز مجازات غیر انسانی
وحشیانه قرار گیرد فردی که مرتکب جرمی میگردد به خاطر هر جرمی که مرتکب
شده باید در دادگاه مورد قضاوت قرار گیرد..
بر
اساس اصل 38 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز هر گونه شکنجه برای
گرفتن اقرار ویا کسب اطلاع ممنوع است,اجبار شخص به شهادت، اقرار ویا
سوگند مجاز نیست و چنین شهادت واقرار و سوگند فاقد ارزش و اعتبار است
ومتخلفین از این اصل طبق قانون مجازات میشوند.
شکنجه در ایران چه قبل از انقلاب 1357 و چه بعد از آن یکی از ابزار های
نظام های حاکم در بر خورد با مخالفانشان بوده است.همین طور در جهت
سیاستهای تواب سازی.
در
ایران ودر دوران پهلوی گروهی به نام ساواک مسئول حفظ امنیت بودند که
با مخالفان این رژیم برخورد میکردند اما در دوران محمد رضا پهلوی به
علت اوج گرفتن مبارزات علیه رژیم، گروهی را نیز به نام کمیته ضد
خرابکاری تاسیس کردند تا برخورد با مخالفان را بیشتر کنند وامنیت را در
کشور جایگزین گردانند.
درست
است که در تمامی دنیا هر دولتی برای مخالفان خود شکنجه هایی در نظر
گرفته و اعمال میکند اما برخلاف شرایط حاضر در ایران، در بسیاری از
جوامع پیشرفته ملت و مردم کم و بیش ازحقوقی برخوردارند و میتوانند در
زمان های مناسب و به دلایل مختلف با تظاهرات دست به اعتراض بزنند.
اما
آنچه که رژیم جمهوری اسلامی ایران را از دیگر رژیم های سرکوب گر دنیا
متمایز میکند تداوم شکنجه, آزار و اذیت، ضرب و شتم زندانیان و شکنجه
های خود سرانه در دوران بازجویی و در دوران تحمل کیفری و حتی بعد از
ازادی زندانیان است ، شکنجه هایی که نه تنها بر فرد زندانی بلکه نسبت
به خانواده های انان را هم در بر میگیرد .متاسفانه با برقراری حکومت
جمهوری اسلامی اکثر ایرانیان و به ویژه آزاد اندیشان، طعم تلخ شکنجه را
چشیده اند و باز هم در نهایت تاسف شکنجه در نظام قضائی,امنیتی و
انتظامی ایران دیگر نکته پنهانی نیست بطوریکه بسیاری از متهمان در
مراحل اولیه بازجوئی با انواع شکنجه روبرو میشوند.کتک زدن متهمان به
حدی است که بسیاری از انان نیازمراجعه به بهداری زندان یا بازداشگاه را
پیدا میکنند و گاهی بر اثر ضربات سنگین ناشی از شکنجه جان خود را از
دست میدهند.
با
صدور فرمان آقای خمینی با مضمون «« آندسته اززندانیانی را که ابراز
ندامت نکرده و برعقیده خود استوار ایستاده اند اعدام کنید »» پروژه حذف
مخالفین سرعتی برق آسا بخود گرفت و حتی در آن زمان که اعدام زنان در
دین اسلام محدود بود با برپائی رژیم جمهوری اسلامی رونقی تازه همراه با
شکلی متفاوت بخود گرفت بطوری که بازجویان و شکنجه گران قبل از اعدام
دوشیزکان و دختران باکره را به عقد خود در می اوردند وسپس اعدامشان
میکردند.که این عمل شیوه ای نو و دهشتناک در تاریخ میهنمان است.
فراموش نکرده و نخواهیم کرد شکنجه های زندانیان و و دانشجویان را در
دوران ریاست جمهوری خاتمی که دوران اصلاحات قلمداد می شد یعنی هیجده
تیر ، روزی که در پی تجمع دانشجویان در خوابگاه کوی دانشگاه و در
اعتراض به بسته شدن روزنامه سلام و تصویب قانون جدید مطبوعات ، نیروی
انتظامی به فرماندهی سردار نجات فرمانده سپاه و همکاری سردار نقدی و
سردار ذوالقدر به کوی دانشگاه یورش برده، عده ای از دانشجویان را زخمی
کرده، تعدادی را کشته و تعدادی را هم دستگیر کردند.
خوابگاه دانشجویان به ویرانه ای تبدیل شد و دانشجویان توسط نیروهای
لباس شخصی با ذکر یا حسین از طبقه های بالای خوابگاه به بیرون پرت می
شدند. و در پایان این دانشجویان بودند که به زندان های طویل المدت
محکوم و عاملان و آمران این واقعه همگی تبرئه شدند.در
گزارش ها بود که مامورین برای شکنجه و اعدام مخالفان و نا راضیان سیاسی
ایران در سال 88 علاوه بر مامورین وزارت اطلاعات ، پلیس وسپاه از گروهی
بنام لباس شخصی نیز استفاده برده و به شکنجه و با زداشت مخالفان می
پرداختند و این در حالی بود که سپا پاسداران برای شکنجه افراد زندانی
شکنجه گاهی اختصاصی برای خود داشت.و
چه بسیارند افرادی که در اثر شکنجه جان باختند و مسببین آن تا از
خانواده آنان تعهد نگرفتند پیکر کشته شده فرزندانشان را به خانواده
تحویل ندادند.یک
مورد را بویژه همه به یاد داریم : (ستار بهشتی) وبلاگ نویسی که در سال
1391و در بازداشگاه پلیس سایبری ایران دستگیر و در زیر شکنجه های
وحشیانه بازجو ها کشته شد همانگونه که همگان مطلعند گزارش کالبد شکافی
علت مرگ ستار بهشتی را به طور قطعی خونريزی ريه، کبد، کليه و مخچه
اعلام کرد.همین
طور در دستگیری های سال 88 عده ای از افراد بازداشت شده گزارش هائی را
مطرح نمودند که بر اساس آن برخی از مامورین به دختران بازداشتی آنچنان
وحشیانه و سبوعانه تجاوز نمودند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در
سیستم تناسبی انان گردید.از سوی دیگر این افراد به پسر های جوان زندانی
نیز به همان شکل تجاوز میکردند به طوری که برخی دچار افسردگی و مشکلات
جدی روحی و جسمی گردیده و در کنج خانه های خود خزیده اند.سعید
پور حیدر روزنامه نگاری که در تاریخ 16 بهمن 88 توسط مامورین اطلاعات
در خانه خود بازداشت و سپس شکنجه شده بود بعد از چند سال که از زندان
جان سالم به در برد گفت: در زندان ایران علاوه بر شکجه های معمول مثل
ضرب و شتم، از ادرار کردن به صورت زندانیان, آویزان کردن از پا، زدن
شلاق, استفاده از شوک الکتریکی, زدن ضربات به نقاط حساس بدن, تحقیر
وتوهین بازداشت اعضای خانواده، تهدید به بازداشت و تجاوزبه همسر و یا
دختر زندانی، تهدید به صورت حکم اعدام و ریختن داروهای روان گردان در
غذای زندانیان نیز استفاده میکردند اما باید توجه داشته باشیم که همۀ
این دئانت ها و رذالت ها تنها جزئی است از کل آنچه که در زندانهای
جمهوری اسلامی رخ میدهد.
ابعاد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی از هر جهت افزایش یافته و ماموران
با بکار گیری روش های جدید و غیر قابل تحمل، جان و مال و ناموس نه
تنها زندانیان که تمامی ملت ایران را در معرض تهدید و تجاوز خویش قرار
میدهند حتی پس از روی کار آمدن رئیس جمهور و تشکیل دولت جدید همراه با
وعده های دروغینی که به ملت دادند
.کشور
ایران پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی تبدیل به زندان و شکنجه گاهی
به وسعت تمامی ایران شده است.
در
آستانه 26 ژوئن که روز بین المللی قربانیان شکنجه است من و تمامی
همکارانم در حوضه دفاع از حقوق بشر ، همصدا وهمدرد با تمامی قربانیان
شکنجه از کلیه سازمان ها و نهاد های بین المللی و بویژه جناب آقای
احمد شهید میخواهیم تابا تدابیر لازم به این ستمگری های رژیم جمهوری
اسلامی پایان دهند
.
میلانی مهمانی در اتاق پالتاک سوالی رامطرح کردند که برنامه شما در
مورد احقاق حقوق هزاران قربانی ترور سازمان مجاهدین خلق چیست ؟ آقای
شفاهی مدیریت کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در جواب ایشان گفتند :
این جلسه در مورد فعالیتهای نمایندگی هانوفر است و در بحثی که مطرح
کردید برحسب ضرورت ما اطلاعیه و اعلامیه صادر کردیم و کارهای لازم
انجام شده است البته به عنوان فعالیت حقوق بشری نه به عنوان حمایت از
اندیشه سازمان مجاهدین خلق زیرا این سازمانی است سیاسی و توانایی حمایت
از خویش را دارد و این بحث جداگانه این که با این جلسه ارتباطی ندارد ،
درمنظور حرف شما باید بگویم که ما ترور را تکذیب میکنیم و عملا ما فعال
حقوق بشر هستیم نه فعال سیاسی ، در حین وقت استراحتی که در جلسه هانوفر
گذاشته شد ، آقای شفاهی فرصت کردند که جواب این مهمان را بدهند .
اینطور مطرح کردند که فعال سیاسی درباره مسائل سیاسی مثل شما فکر میکند
و اقدام میکند ، ما نسبت به وضعیت حقوق بشری مردم عکس العمل نشان
میدهیم .
در
مورد سازمان مجاهدین خلق هم به عنوان یک جریان سیاسی همه نیروها
میتوانند اظهار نظر کنند همانطور که آمریکا در یک مقطع زمانی این
سازمان را به عنوان تروریست می شناخت و اینان در اروپا زندگی میکردند ،
اما در حال حاضر این مسئله حل شده و برداشته شده است . این ملاک و
معیار اندیشه حقوق بشری نیست ، این است که حقی پایمال نشود و حقوقی از
بین نرود . طبیعتا هم که سالهاست تروری نداشتند و تبدیل شدند به
سازمانی که به دنبال رفراندوم است . در هر صورت ترور صددرصد محکوم است
از هر سازمان ، ایرانی ، مجاهدین ، کومونیست ، آمریکا ، اروپا یا هر
جایی دیگر محکوم است و این اندیشه حقوق بشری است . حقوق خانواده ها هم
در اختیار خودشان است و در توانایی ما نیست که به خانواده قربانیان
دلداری دهیم . خوشحالیم که شما هم فعال هستید ولی نگاه سیاسی را از
موضوعات کنار بکشید. به طور مثال عملکرد داعش ، اعدامهایی که در ایران
رخ میدهد ، نقض حقوق کودکان و زندانیان ، ما در این موارد و موارد
مشابه عکس العمل نشان میدهیم . عملا کار ما این است و هدف ما آگاهی
رسانی نسبت به حقوق اساسی انسان که روزی برسد که دولتها بر اساس
قدرتشان حقوق مردم را از بین نبرند . آقای شفاهی اعلام کردند که ماه
آینده کشتار زندانیان سیاسی مسئله مهمی است که باید مطرح شود.
سپس
غضنفرپور در مورد بیستم ژوئن روز جهانی پناهجویان با عنوان دنیای
پناهندگی سخنرانی کردند : زندگی در تبعید به طور معمول پیامدهای روحی
دردناکی برای پناهندگان وخانوادههای
آنان در بردارد برای فرد تبعیدی ترک آنچه
که دارای ارزش معنوی و احساسی وعاطفی بوده به ندرت میتواند
انتخابی آزادانه بوده باشد، واین مسأله
تجربه تبعید را برای شخص آسیبزا میکند. پناهندگانی که در کشورهای
میزبان که نزدیکی فرهنگی بیشتری با زادگاه خودشان دارد زندگی میکنند
وضعیت روحی بهتری میتوانند داشته باشند. اما در ضمن نقش قوانین بسیار
مهم است قوانین تبعیضآمیز میتواند اثرات نامطلوبی بر روی پناهجویان
داشته باشد این اثرات میتواند تا آخر عمر باقی بماند افسردگی و
انزوایی که براثر رفتار تبعیضآمیز در یک جامعه به افراد وارد میشود
میتواند باعث افسردگی درازمدت و عدم اعتماد بهنفس بشود. عدم برخورد
تبعیضآمیز با پناهجویان میتواند کمک شایانی به لحاظ روحی به
پناهجویان کند، واین امر از طریق آموزش در مدارس واصلاح قوانین کشورهای
میزبان امکانپذیر است.
مفهوم وحق پناهندگی در طول تاریخ:تأکیدبرحق
پناهندگی به معنای اذعان به نقض حقوقبشر است. در اعلامیه جهانی
حقوقبشر از پناهندگی به عنوان یک حق پایهای یاد شده است.پناهندگی
سابقه طولانی درفرهنگها و ادیان گوناگون دارد در بسیاری از تمدنهای
باستانی نمونههای فراوانی از ایجاد اماکن امن برای پناهجویان وجود
دارد.برخی
مورخان نخستین نمونههای مکتوب از پناهجویی را مربوط به 3500سالپیش
میدانند.
در
حوزه تمدنی خاورمیانه شکلگیری کشورهایی با مرزهای کموبیش مشخص عقد
قراردادهایی برای حفاظت از پناهندگان و آوارگان را میان فرمانروایان
ضروری میساخت حدود 1300 سال قبل از میلاد رامسس دوم فرعون مصر به
پادشاه هیتیها که توسط عمویش از قدرت خلع شده بود، پناه داد.در
تورات خدا از موسی میخواهد که شش شهر را برای حفاظت از پناهجویان
برگزیند جالب این که این پناهجویی هم شامل قوم اسرائیل وهم دیگر
بیگانگان میشد. در انجیل نیز فرار عیسی مسیح وخانوادهاش به مصر و
پناهجویی دراین کشور ذکر شده است، پیامبر اسلام و پیروانش نیز به خاطر
آزار مخالفان مجبور به ترک مکه و پناهجویی در شهر مدینه میشوند، که
این اقدام بعدها مبدأ گاهشماری اسلامی شد. سنت پناهجویی در دوره جدید
در اروپا از اواخر سده هفتم شروع شد، فرار بیش از 250 هزار پیرو مذهب
پروتستان از فرانسه به کشورهای دیگر اروپایی و آمریکای شمالی از این
دست است.جنگ
جهانی اول و پیامدهای آن نمونه روشنی برای شناخت انگیزه میلیونها
پناهجو و آواره در سراسر جهان به ویژه در قاره اروپاست. در این دوران
آوارگان به اختیار خود دست به مهاجرت و ترک مناطق خود نمیزدند. بلکه
تهدیدات جدی چه در زمان جنگ و چه پس از آن گروههای وسیع مردم را مجبور
به ترک دیار و پناهجویی در سرزمینهای دیگر میکرد.سازمان
ملل متحد به عنوان جایگزین جامعه ملل در منشور خود تأکید میکند:
احترام به حقوقبشر وآزادیهای پایهای برای همه انسانها صرفنظر از
تمایزات نژادی، جنسی و زبانی یا مذهبی باید رعایت وتحکیم شود
.امروزه
نقض حقوقبشر یکی از دلایل اصلی برای پناهجویی انسانها در سرزمینهای
بیگانه است. حق پناهندگی در بند چهاردهم بیانیه عمومی حقوقبشر به این
گونه تعریف شده است: در برابر شکنجه تعقیب و آزار هر شخصی حق درخواست
پناهندگی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای دیگر را دارد.حقوقبشر
و به تبع آن حق پناهندگی معمولاً با خصوصیات ذاتی همچون اعتبار عمومی
برابری همه انسانها در قبال آن و تقسیمناپذیری این حقوق است. با توجه
به روند همگنی در فرهنگها و کشورهای مختلف انتظار میرود که قانون
اساسی کشورها در تضاد با مفاد حقوقبشر وحقوق بینالملل قرار نگیرد.
نگاهی آماری به پناهجویان ایرانی در جهان و آلمان:
کمیساری عالی سازمان ملل به مناسبت بیستم ژوئن روز جهانی پناهندگی
گزارش سالیانه خود را منتشر نمود شمار ایرانیان پناهجو در جهان در سال
2013 بیش از 75 هزار نفر بوده است.
شمار
ایرانیان پناهجو در آلمان در همین سال بالغبر 4400 نفر بوده است، که
از سال 2003 تا کنون بیسابقه بوده است.
در
سال 2013 جمعاً 51 میلیون و 200 هزار نفر در حال فرار بوده اند، اگر چه
بحران اقتصادی و مالی و تأثیرات آن برکشورهای مختلف یکی از دلایل
مهاجرت است اما جنگ همچنان اصلیترین عامل آوارگی وفرار انسانها از
وطنشان میباشد، اصلیترین کشور مبدأ پناهجویان همچون 32 سال گذشته
کماکان افغانستان میباشد پس از آن کشورهای سوریه، سومالی، سودان، کنگو
وعراق میباشند.
میترا حقیقی پیشنهاد دادند که ماه آینده در مورد مهاجرت و تاثیرات آن
در کانون خانواده و بچه ها ، بحث و روانشناسی شود که خانم جعفری مدیریت
نمایندگی هانوفر استقبال کردند .
در
انتها مسئول جلسه اعلام کردند که نشریه 147 بشریت آماده پخش است و جلسه
آینده دوم آگوست متعاقبا مراتب آن اعلام خواهد شد.
گزارش جلسه داخلی نمایندگی دانمارک در ماه ژوئیه
غلامرضا اخلاقی
زمان:شنبه
31/07/2014 ساعت 18 الی 20حاضرین: آقایان محمود نعیمی، آرش عباسی،
فرشید شهیدی کاویانی، علیرضا طاهرخانی، غلامعلی اخلاقی، غلامرضا
اخلاقی، خانم زهرا مبینی، خانم فریبا سلیمی و مسعود عاقبت اندیش از
شعبه نروژ و از شعبه ولز آقایان امید حجازی و مصطفی خداکرمی، منوچهر
شفائی
مسئول جلسه: آقای فرشید شهیدیکاویانیتهیه گزارش: غلامرضا اخلاقیمکان:
اطاق پالتالک نمایندگی دانمارک
طی
جلسه نمایندگی دانمارک شروع جلسه با اشعاری که توسط خانمزهرا مبینی
آماده کرده بودند، آغاز گردید و آقای محمود نعیمی مقالهای با موضوع
ایران کشوری که در آن جایی برای رویای کودکان نیست را ارائه دادند
.ازدواج
کودکان کمتر از ده سال، مادران آسیب دیده 12 و 13 ساله، کودک آزاریهای
قانونی، کودکان کار سرگردان در کوچه و خیابانها، خرید و فروش کودکان،
اعتیاد و اعدام تنها گوشهای از دردهای دنیای رنگی کودکان ایرانیست؛
دنیایی که در آن سهم کودکان تنها سیاهی است...
طبق
آمار رسمی که در ایران ارائه میشود سالانه 30 هزار ازدواج کودک زیر 16
سال ثبت میشود این در حالیست که آمار دقیقی از تعداد مادران کم سن و
سال در دسترس نیست. مادرانی که خود هنوز کودک هستند؛ افسردگی روحی،
بیماری و صدمات جبرانناپذیر جسمانی که به یقین تا آخر عمر چون سایه
همراه آنها و حتی فرزندان آنهاست.بدرفتاری همسران و خشونتهای خانگی
از جمله دردهای مادرانی است که خود زیر سن قانونی هستند و کودکانشان که
در چنین فضاهای تنشآمیزی رشد میکنند. در حالی که مرگ ومیر ناشی
از زایمان در کشورهای در حال توسعه رو به کاهش گذاشته است ایران هنوز
هم بار درد مرگ مادران کم سن و سال را به دوش میکشد. مادرانی که
فاصله بازی با عروسک و در آغوش گرفتن فرزندانشان کوتاه است.از دیگر
مسائل دردناک در زندگی کودکان ایرانی کم سوادی و بیسوادی ست. در
ایران تحصیل و ثبت نام کودکان توسط والدین در مدارس اختیاری است.
خانوادهها بدون این که انگشت اتهام نهاد یا سازمانی متوجه آنها باشد،
میتوانند از ثبت نام کودکان خود در مدارس و تحصیل آنها چشمپوشی کنند
که این امر خود به افزایش پدیده کودک آزاری دامن زده است . طبق آمارهای
منتشر شده از وزارت آموزش و پرورش علاوهبر بالا رفتن سن ثبت نام
کودکان در مقاطع ابتدایی از 7 سال به 11 سال، تعداد کودکانی که در
سالهای اخیر ناچار به ترک تحصیل شدهاند نیز رو به افزایش است.این
جلسه با اخبار ادیان توسط آقای مصطفی خداکرمی ادامه یافت.در ماه گذشته
مانند ماههای پیشین شاهد نقض حقوق بسیاری از ادیان و اقلیتهای مذهبی
در جمهوری اسلامی بودهایم
.در
ماه ژوئن ما متأسفانه شاهد اعدام غلامرضا خسروی به جرم محاربه بودیم.
و در ماه گذشته متأسفانه خبرهای زیادی در مورد مشکلات بسیاری که برای
هموطنان مسیحی، کلیمی، دراویش، یارسان و ادیان دیگر بودهایم
.خبر
پروندهسازی مجدد برای آقایان آبادیان و صدیق دلیری هموطنان سنی در
مورد پرونده امام جمعه راسک
.مولانا
عبدالحمید: برای احقاق حقوق خود به زندان هم میروم اما اعتقادی به
قتل و کشتار ندارم، و پس از چند روز خبر دستگیری او منتشر شد
.خطر
اعدام 4 زندانی عقیدتی اهل سنت را تهدید میکند، آقایان حامد احمدی،
جهانگیر دهقان، جمشید دهقان، کمال ملایی در این ماه بارها و بارها از
این چهار نفر شنیده که بارها آنها را برای اعدام آماده میکردند ولی
خوشبختانه با همکاری گروههای بینالمللی و حقوقبشر تا الآن از این
اعدام جلوگیری شده است.در
بوکان از سرنوشت مسعود جوادی، نامق دلدل، محمد رسولیزاده ، محمد
مهدی وابراهیم رسولی خبری نیست.ماموستا
علیکرمی یکی از زندانیهای اهل سنت به اداره اطلاعات انتقال داده شد
.بازرسی
ماهانه زندانیان اهلسنت بدون حفظ کرامت انسانی .
پس
از ارائه اخبار در مورد نقض حقوق پیروان ادیان، آقای آرش عباسی اخبار
عمومی را آماده کرده بودند که توسط خودشان ارائه شد.
بهشرح زیر:
·
شش
سال حبس برای حسین نورانینژاد
·
آیت
الله دستغیب: رفع حصر باعث شادی روح امام میشد
·
خاتمی: داعش بلای جان دنیای اسلام شده است
·
حمله
چندباره مصباح یزدی به روحانی: دولتمردان فعلی حرفهای اصلاحطلبان را
نشخوار میکنند
·
-دستگیری یک نفر در رشت به اتهام «توهین به مقدسات در فیسبوک»
·
پاسخ
شاگرد مصباح به استاد: اگر انگلیس بد است شاگردان شما در اروپا و
امریکا چه میکنند؟
·
محکومیت اعضای گروه نارنجی به
۱
تا
۱۱
سال حبس
·
انتقاد نمایندگان کنگره آمریکا از نقض حقوقبشر در ایران
·
روحانی: شجاعت در صلح به مراتب بالاتر از شجاعت در جنگ است
·
حجاریان: اصلاحطلبان حامی برنامههای روحانی هستند
·
۲
تا
۵
سال
حبس مجازات جلوگیری دائمی از بارداری
برنامه بعدی سخنرانی آقایمسعود عاقبتاندیش درباره شکستن اعتصاب غذای
آقایلطیف حسنی ارائه شد:لطیف حسنی فعال مدنی آذربایجانی که هماکنون
در زندان رجاییشهر کرج بهسر میبرد پس از
۵۲
روز به اعتصاب غذای خود پایان داد.لطیف
حسنی روز یکشنبه
۲۸
اردیبهشت ماه در اعتراض به نقض حقوق زندانیان سیاسی عدم رعایت اصل
تفکیک جرایم در زندانها و احقاق حقوق قانونی زندانیان سیاسی از جمله
حق انتقال به شهر محل سکونت و استفاده از مرخصی و همچنین اعتراض به
آزار و اذیت خانوادههای زندانیان سیاسی در زندان مرکزی تبریز دست به
اعتصاب غذا زد.وی
پس از مدتی از زندان مرکزی تبریز به قرنطینه زندان اوین و سپس بند
۱۰
زندان رجاییشهر کرج منتقل شد، و عصر روز گذشته در پی عوارض ناشی از
اعتصاب غذا از هوش رفت و به بهداری زندان منتقل شد.لطیف
حسنی طی روز جاری به اعتصاب غذای خود پایان داد و نامه را از زندان
منتشر نمود.
در
ادامه آقایامید حجازی در مورد جنبش دانشجویی سال 78 ارائه دادند:مجلس
پنجم در اوایل سال سوم دوره نمایندگی با پیبردن به ضعف، طرح تغییر و
اصلاح کلیات قانون مطبوعات را مورد بررسی قرار داد که این تصمیم مجلس،
به بهانه محدود شدن آزادی مطبوعات با مخالفت وزیر ارشاد دولت آقای
خاتمی(مهاجرانی) روبرو شد. پس از این تصمیم، مطبوعات با هدف کوتاه آمدن
مجلس از تصمیم خود فضایی جنجالی را به وجود آوردند.
در
همین راستا یک روز پیش از مطرح شدن اصلاحیه قانون مطبوعات در مجلس
شورای اسلامی، روزنامه سلام سند محرمانهای منتسب به وزارت اطلاعات را
منتشر کرد، و با تیتر بزرگ نوشت: «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون
مطبوعات را داده است».
در
آخر آقایغلامرضا اخلاقی هم سخنرانی در مورد کودتای نوژه آماده کرده
بودند:کودتای
نوژه، کودتایی بود که چندی پس از پیروزی انقلاب
۱۳۵۷
ایران، توسط تنی چند از افسران ارتش شاهنشاهی ایران و با تمرکز افسران
نیروی هوایی برای بازگرداندن شاپور بختیار و حذف آیتالله خمینی و
نابودی نظام نوپای جمهوری اسلامی، طرحریزی کرده بودند.برنامه در
۱۸
تیر ماه
۱۳۵۹
(۱۱
ژوئیه
۱۹۸۰)
با
دستگیری و کشتهشدن تعدادی از عوامل آن فاش شد. پایگاه هوایی شاهرخی
(حر) در شهر کبودرآهنگ استان همدان مرکز فرماندهی آن بود.
فرماندهی کل کودتا بهدست سپهبد سعید مهدیون (فرمانده سابق نیروی هوایی
ایران) و رهبری قسمت نیروی هوایی این کودتا برعهدهٔ سرتیپآیت محققی
بود که نباید او را با سپهبداحمدعلیمحققی آخرین فرمانده ژاندارمری کل
کشور رژیم شاهنشاهی اشتباه گرفت. هدف اول کودتا حملهٔ هوایی به منزل
خمینی در تهران و از بین بردن وی، سپس حمله به برج مراقبت فرودگاه
مهرآباد ذکر میشود همچنین شکسته شدن دیوار صوتی توسط هواپیماهای در
دستان کودتاگران که برتری نظامی آنها را به رخ مردم بکشد.بهعلاوه
خانم فریبا سلیمی هم مقالهای ارائه دادند، اما مقاله ایشان برای
نمایندگی ارسال نشد.
جلسه
بعدی نمایندگی دانمارک در تاریخ 10/08/2014 ساعت 18:00 برگزار میشود
که همکاران برای هر مسئولیت در جلسه بعدی اعلام آمادگی کردند.
گزارش جلسه ماهانه
نمایندگی اشتوتگارت
شهرام مسعودوزیری
این
جلسه در تاریخ 27یولی 2014 ودر ساعت 19:30 بهوقت اروپای مرکزی در فضای
پالتاک کانون، با حضور تمامی اعضاء برگزار شد.حاضرین جلسه
:خانمها
: مریم عربزاده – مستانه صرافزادهآقایان : احمد هوشمند - شهرام
مسعودوزیری – بهروز مُعزی - اشکان صادقی – کیان کمالوندی – امیر
ایرانی
ابتدا آقای هوشمند، مسئول نمایندگی، ضمن خوشآمدگویی به اعضاء،
گزارشی در مورد جلسه سخنرانی ماه گذشته نمایندگی ارایه دادند و همچنین
آقای اشکان صادقی را بهعنوان قائممقام جدید نمایندگی اشتوتگارت معرفی
نمودند.بهعلاوه قرار براین شد که از این پس هر ماه یک نفر از اعضاء
مسئولیت صدور اطلاعیههای نمایندگی را بهعهده بگیرد. شایان ذکر
است این جلسه هم همچون جلسات قبل، بهدلیل عدم دسترسی اکثریت اعضاء به
اینترنت، بامشکلات بسیارو با همت آقای هوشمند برگزار شد
.
در
ادامه آقای هوشمند پس از خواندن خبری که تهیه کرده بودند از حضار
خواستند تا خبر یا گزارش خود را قرائت کنند
.
ابتدا شهرام مسعودوزیری خبری را که در راستای نقض آشکار مواد 9 – 10 و
11 اعلامیه جهانی حقوقبشر است؛ بهشرح زیر قرائت نمودند
:ماده
۹ : هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد.ماده
۱۰ : هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و
عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام
جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.ماده
۱۱ :1.هر شخصی متهم به جرمی کیفری، سزاوار و محق است تا زمان احراز و
اثبات جرم در برابر قانون، در محکمهای علنی که تمامی حقوق وی در دفاع
از خویشتن تضمین شده باشد، بیگناه تلقی شود.
بازداشت و بلاتکلیفی یک شهروند مهابادی پس از
۵
ماه
رحیم
رشی شهروند مهابادی
۶۶
ساله پس از گذشت
۵
ماه از بازداشت، همچنان در بلاتکلیفی بهسر میبرد.بنا
به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوقبشر در
ایران، رحیم رشی شهروند کرد اهل مهاباد در اول اسفند ماه سال
۱۳۹۲
توسط نیروهای امنیتی شهر مزبور بازداشت و پس از
۱۵
روز نگهداری در سلول انفرادی به زندان عمومی شهر مهاباد منتقل شد.یکی
از نزدیکان این زندانی سیاسی سالخورده به گزارشگر هرانا گفت: «مأموران
امنیتی به مقابل منزل رحیم رشی رفته و به وی گفتند برای توضیحاتی کوتاه
شما را به اداره اطلاعات خواهیم برد که تاکنون
۵
ماه به طول انجامیده است.»
وی در ادامه گفت: «علت بازداشت رحیم رشی عضویت پسرش در یکی از احزاب
کردی مخالف نظام بوده و در واقع بازداشت وی به نوعی گروگانگیری برای
بازگشت پسرش محسوب میشود.»این
منبع همچنین عنوان داشت: «رحیم رشی در مردادماه سال
۱۳۸۹
نیز بازداشت شده بود و در آن زمان به مدت
۴۳
روز دست به اعتصاب غذا زد که بعد از آن دچار ناراحتی کلیه شده است.»رحیم
رشی یکبار تاکنون به دادگاه انقلاب مهاباد منتقل شده ولی از اتهامات
که به وی وارد شده اطلاع دقیقی در دست نیست و وی همچنان بهصورت
بلاتکلیف در زندان بهسر میبرد.
سپس
خانم مستانه صرافزاده خبری را بهشرح زبر ارائه نمودند
:
درس
خواندهها بیکارتر شدهاند/ فوقلیسانس بگیرید تا بیکار شوید
از
52هزارو169 نفر بیکار فوقلیسانس و دکترای حرفهای، 11هزارو886
نفر در رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل کردهاند و
12هزارو353 نفر نیز دارای مدرک رشتههای مهندسی، تولید و ساخت
هستند.بیکاری فقط مختص درس نخواندهها و استانهای مرزی نمیشود.
تحصیل کردهها هم از این قاعده مستثنی نیستند و هرچقدر هم که درس
بخوانند باز هم جمعیتی از آنها باقی خواهند ماند که آمار تحصیل
کردههای بیکار را تشکیل دهند.
اما
براساس آخرين سرشماری ، 768 هزار بیکار در کشور دارای تحصیلات
فوقدیپلم تا دکترای تخصصی بودند که از این تعداد 207هزارو310 نفر
دارای مدرک فوقدیپلم، 505هزارو10 نفر دارای مدرک لیسانس،
52هزارو169 نفر فوقلیسانس و دکترای حرفهای و 3هزارو388 نفر نیز
دارای مدرک دکترای تخصصی هستند.
البته چندی پیش علي ربيعی، وزير کار اعلام کرد حدود 1ميليونو300هزار
تحصيلکرده دانشگاهی بیکار در کشور داریم. این در حالی است که با توجه
به افزایش ورودی دانشگاهها طی سالهای آینده با موج وسیعتری از
فارغالتحصیلان بیکار روبرو خواهیم بود. همینطور هم به گفته او نرخ
بیکاری تحصیلکردهها 40 درصد است که در اصل میتوان این را فاجعه
دانست. به هرحال، بیشترین تعداد بیکاران دانشگاهی در رشتههای
علومانسانیوهنر، علوماجتماعی، بازرگانی و حقوق و مهندسی ساخت و
تولید هستند.
به
عقیده کارشناسان یکی از مهمترین دلایلی که باعث به وجود آمدن این
شرایط شده است، عدم ارتباط صحیح و منطقی بین دانشگاه و بازار کار است
تا جایی که هر یک از این بخشها به صورت کاملاً جزیرهای و جدا از
دیگری کار میکند. دانشگاهها امروز در رشتههای گوناگونی بدون توجه به
نیاز واقعی بازار کار دانشجو تربیت میکنند، اما بازار کار تنها به آن
بخشی از فارغ التحصیلان توجه دارد که بتواند نیاز واقعی خود به نیروی
کار را برطرف میکند.باقی
ماندن این شرایط درباره اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی و ناتوانی
دانشگاهها و یا بیتوجهی دانشجویان به لزوم کسب مهارتهای شغلی مورد
نیاز بازار کار، باعث شده تا همواره نرخ بیکاری فارغالتحصیلان
دانشگاهی که انتظار میرود باید در وضعیت مناسبی باشد، بیش از سایر
گروهها و تا 2 برابر متوسط نرخ بیکاری کشور باشد.براساس
گزارشهای منتشر شده، بیشترین تعداد بیکاران در رشتههای مهندسی، ساخت
و تولید با 251هزارو402 نفر وجود دارد و پس از آن هم 222هزارو112
نفر در رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق قرار دارند. از مجموع
بیش از 768 هزار نفر بیکار فارغالتحصیل دانشگاهی، 363هزارو740 نفر
مرد و 404هزارو311 نفر نیز زن است.
همینطور از 52هزارو169 نفر بیکار فوقلیسانس و دکترای حرفهای،
11هزارو886 نفر در رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل
کردهاند و 12هزارو353 نفر نیز دارای مدرک رشتههای مهندسی، تولید و
ساخت هستند. 9هزارو607 نفر نیز در رشته علوم، ریاضی و کامپیوتر و
6هزارو781 نفر نیز در رشته علومانسانی و هنر بودهاند. سهم سایر
رشتهها از موارد یادشده کمتر بوده است.به
گزارش هفتهنامه صدا، با این حال اما دولت حسن روحانی امیدوار است و
امید هم میدهد که نرخ بیکاری را تک رقمی خواهد کرد. محمدحسین
فروزانمهر، معاون اقتصادی وزیر کشور در این باره گفته است که دولت
میخواهد تا پایان دوره فعالیت خود در سال 96 نرخ بیکاری را حدود 2
درصد کاهش دهد. به این ترتیب، پس از 16 سال از زمان اجرای آخرین طرح
ضربتی اشتغال در کشور، دولت در نظر دارد برای اجرای طرح ضربتی
اشتغالزایی دیگر در سال 93 رقم 257هزار میلیارد تومان و در سال 94
رقم 323هزار میلیارد تومان را به مرحله اجرا در آورد. البته قرار است
36.5 درصد این اعتبار از محل تسهیلات بانکی تأمین شود تا در فرصت
باقیمانده از برنامه پنجم توسعه، نرخ بیکاری در کشور 2 درصد کاهش
یابد. به عقید کارشناسان، هر یک درصد نرخ بیکاری معادل 100 هزار نیروی
کار است؛ بنابراین اگر قرار باشد تا سال 96 که فعالیت دولت تدبیر و
امید به پایان می رسد نرخ بیکاری حدود 2 درصد کاهش یابد، نهایتاً
میتوان امیدوار بود تا 200هزار نیروی متقاضی کار وارد بازار اشتغال
شوند. به این ترتیب، باز هم تعداد بسیار زیادی از افراد همچنان بیکار
خواهند ماند و شاید گروه 5، 6 نفره دختران کارشناسیارشد یکی از
دانشگاههای سراسری تهران، باز هم بیکار بمانند.پس
از آن خانم مریم عربزاده خبر خود را بهشرح زیر قرائت نمودند.توجه
خاص به موارد نقض حقوقبشر
:
همواره برخی گزارشات حقوق بشری از توجهی خاص برخوردار میشوند. این
گزارشات که الزاماً حجم بیشتری از نقض حقوقبشر را در مقایسه با موارد
مشابه، در بر ندارند، در رسانهها و شبکههای اجتماعی با حساسیت
ویژهای دنبال میشوند و معمولاً افکار عمومی هم با چنین سیاستی،
همراستا میشود.محکومیت
صادق زیبا کلام به
۱۸
ماه حبس تعزیری، احضار ماشاالله شمس الواعظین به دادسرای اوین و ممنوع
الخروج شدن وی، بازداشت صبا آذرپیک و احضار آیت الله عبدالحمید
معصومیتهرانی از اخبار مورد توجه در ماه گذشته بود.همینطور
خبر توقیف نمایش تئاتر “تانگوی تخممرغ داغ” را که در تالار وحدت اجرا
می شد نیز میتوان در این بخش ذکر کرد. دادستانی تهران با انتشار
بیانیهای در مورد توقیف این نمایش توضیح داد که برخی صحنههای نمایش
مذکور با شئون و موازین اسلامی و عفت عمومی مغایرت دارد.در
خرداماه ماه مسئولان از ورود زنان ورزش دوست که قصد داشتند دیدارهای
تیم ملی والیبال در تهران در جریان لیگ جهانی والیبال را از نزدیک به
نظاره بنشینند، هم جلوگیری کردند. این اقدام که علیرغم قوانین
فدراسیون جهانی این ورزش است در مواقعی به بازداشت چند تن نیز منجر شده
است.درپی
شرکت جمعی از فعالین در مراسم ندا آقاسلطان، در پنجمین سالگرد
جانباختن وی، آقایان مجید مقدم و بهنام موسیوند بازداشت شدند.
گزارشات
حقوقبشری، در سایهی کمتوجهی
برخلاف گزارشاتی در حوزهی حقوقبشر که مورد توجه قرار میگیرند و در
بخش پیشین به آنها پرداخته شد، بسیاری از موارد نقض حقوقبشر در
سایهی کمتوجهی رسانهها و شبکههای اجتماعی قرار میگیرند و بازتاب
چندانی ندارند. به عنوان اولین نمونه، بازداشت سعید شیرزاد و بیخبری
از وی در حالی مورد توجه واقع نشد که موارد مشابه آن که در قسمت قبل به
آن اشاره شد، وضعیت متفاوتی داشت.تبعید
رضا شهابی، رضا اکبریمنفرد، جواد فولادوند، اصغر قطان، اسدالله هادی،
غلامحسین اسدی، بهزاد عرب گل و علی سلانپور هشت زندانی سیاسی محبوس در
بند
۳۵۰
زندان اوین به زندان رجاییشهر از موارد حائز اهمیت در ماه گذشته بود.
رضا شهابی پس از تبعید، اعتصاب غذا کرد و تا پایان ماه خرداد هم اعتصاب
خود را نشکست.در
رابطه با اعتصاب غذای زندانیان، لطیف حسنی زندانی سیاسی زندان مرکزی
تبریز که از روز یکشنبه
۲۸
اردیبهشت ماه در اعتراض به نقض حقوق زندانیان سیاسی عدم رعایت اصل
تفکیک جرایم در زندانها و احقاق حقوق قانونی زندانیان سیاسی از جمله
حق انتقال به شهر محل سکونت و استفاده از مرخصی و همچنین اعتراض به
آزارواذیت خانوادههای زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زده بود،
نیز اعتصاب خود را همچون آقای شهابی ادامه داد.همینطور،
کاووس محمودی، مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان کرمان از گرفتار شدن
۱۷۰
کپرنشین در شعلههای آتش در شهرستان جیرفت خبر داد.در
خصوص نقض حقوق اقلیتهای مذهبی هم به ذکر چند نمونه کفایت میشود:
افراد ناشناس در شهر یزد اقدام به پخش اعلامیه و شعارنویسی بر علیه
شهروندان بهایی کردند و یک مسجد اهلسنت در تالش که
۶
سال از فعالیتش میگذرد، توسط نیروهای امنیتی پلمب شد.
۳۵
تن از درویشان گنابادی ساکن استان فارس هم، با احکام صادره از شعبهاول
دادگاه عمومی کوار در مجموع
۸۵
سال حبس تعزیری و پرداخت دیه محکوم شدند.دو
اقدام جمعی فعالان محیط زیست در اصفهان و تبریز نیز، با دخالت نیروهای
امنیتی پایان گرفت: گردهمایی و زنجیره انسانی بیش از پانصد نفر از
فعالان محیط زیست اصفهان در محوطه خشک شده زایندهرود، با دخالت پلیس و
حمله مأموران لباس شخصی، به ضربوشتم شدید و بازداشت برخی از حاضران
منجر شد. در همین رابطه جمعی از فعالین مدنی که در پی خشک شدن دریاچه
ارومیه و عدم اجرای وعده مسئولین تجمعی در میدان آبرسان تبریز برگزار
کرده بودند، بازداشتشدند.از
سوی دیگر و در ماه گذشته، بند
۱
زندان بندرعباس دو مرتبه مورد بازرسی خشن قرار گرفت و کولرها و
یخچالهای بند توسط مأموران گارد تخریب شد.در
پایان هم بایستی یادآور شد که حداقل در دو پرونده، حکمهای سنگینی برای
فعالین سایبری صادر شده است: یازده فعال سایبری، از اعضای یک گروهی
اینترنتی به نام نارنجی، به احکامی از یک تا
۱۱
سال حبس محکوم شدند. پرونده این افراد مربوط به شرکت پاتشرقگواشیر
است که بنا به گفته دادستان کرمان در راستای طراحی سایتها، وب
سایتها و تولید محتوا برای رسانههای معاند نظام، اقدام میکردند.شعبه
۲۸
دادگاه انقلاب تهران نیز برای هشت تن از فعالین سایبری که در شبکههای
اجتماعی دیدگاهها و نظرات خود را بیان کردهاند، مجموعاً
۱۲۸
سال حبس صادر کرد. امین اکرمیپور، امیر گلستانی، مسعود قاسمخانی،
سیدمسعود طالبی، فریبرز کاردارفر، مهدی ریشهری، رویا صابری و نغمه
شاهسوندی شیرازی اسامی این افراد است.
سپس
آقای کیان کمالوندی خبر خود را قرائت نمودند
تایید محکومیت محسن رحمانی در دادگاه تجدیدنظر
حکم
محسن رحمانی که به جرم بالابردن عکس میرحسین موسوی به
۷
سال زندان محکوم شده بود در دادگاه تجدیدنظر به تایید رسید.بنابه
اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران،
محسن رحمانی فعال سیاسی اصلاح طلب
۱۱
خرداد ماه
۱۳۹۲
در میتینگ انتخاباتی حسن روحانی اقدام به بالا بردن عکس میرحسین موسوی
(یکی از رهبران جنبشسبز) را کرد و توسط نیروهای امنیتی حاضر در محل
بازداشت شد.وی
پس از چند ماه با قید وثیقه از زندان اوین آزاد شد و پرونده وی در شعبه
۲۸
دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمد مقایسهای مورد بررسی قرار گرفت و در
نهایت حکم
۷
سال زندان برای وی صادر شد.یک
منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: "مسئولین به وکلای وی
اطلاع دادهاند که حکم محسن رحمانی در شعبه
۳۶
دادگاه تجدیدنظر عیناً به تایید رسیده و تا هفته دیگر به ایشان ابلاغ
میشود."اتهاماتی
که باعث صدور چنین حکم سنگین برای این فعال اصلاحطلب شده است، "اجتماع
و تبانی علیه امنیت کشور از طریق همکاری با شبکه ضد انقلاب، فعالیت
تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی، اخلال در نظم عمومی با انجام حرکات
غیرمتعارف و شعاردادن بهنفع سرانفتنه در همایش انتخاباتی
کاندیداهای ریاست جمهوری، توهین به مقام معظم رهبری و امامخمینی (ره)
در فضای مجازی" عنوان شده است.
خبر
بعد را آقای هوشمند بهشرح زیر بیان نمودند
:
دولت
ایران میلیونها شهروند افغانی را از کار محروم کرده است
بخشنامه ویژه دولت: اشتغال اتباع بیگانه ممنوع است، افغانها کاردوستند
و 10درصدبازار کار را قبضه کردند.معاون اول رئیس جمهور در بخشنامهای
جدیدی، ممنوعیت اشتغال اتباع بیگانه را ابلاغ کرد و به وزارت کار
مأموریت داد تا اسامی دستگاههایی را که در این باره همکاری نمیکنند،
اعلام کند.اشتغال
اتباع بیگانه در ایران یکی از مسائلی است که در 3 دهه گذشته به چالشی
در بازار کار ایران تبدیل شده است و دولتها عملاً اقدامات مؤثری را در
ساماندهی این موضوع انجام ندادهاند.این
مسئله در سالهای گذشته همزمان با افزایش تقاضای نیروی کار جوان برای
اشتغال، بزرگتر نیز شده و واکنشهای جدیتری برای لزوم ساماندهی این
موضوع مشاهده میشود. در اواخر کاردولت دهم ماجرای مجوز وزیر سابق کار
برای اشتغال گروهی چینی در پروژه آزادراه تهران-شمال، حواشی فراوانی را
به وجود آورده بود.در
دولت سابق آمارهای متفاوتی از وضعیت اشتغال اتباع بیگانه در بازار کار
ایران از 1.5 تا 3 میلیون نفر ارائه میشد و حتی در یک مرحله محمدرضا
رحیمی معاون اول دولت محمود احمدینژاد ادعا کرد با ساماندهی اشتغال
اتباع بیگانه میتوان به مسئله بیکاری در ایران خاتمه داد.بااین
حال، کارشناسان معتقدند جنس نیازهای شغلی کارجویان فعلی با نوع مشاغلی
که قریب به اتفاق اتباع بیگانه در ایران اشغال کردهاند، متفاوت است.
به بیان سادهتر، اتباع بیگانه حاضر در ایران که اغلب از کشور
افغانستان و بدون مجوز کار و اقامت در ایران حضور دارند، بیشتر در
مشاغل ساده و کارگری فعالیت دارند، اما مسئله امروز بازار کار ایران
بیکاری حدود 1.2میلیون نفر فارغالتحصیل دانشگاهی است.تحلیلهای
ارائه شده از سوی کارشناسان حاکی این مسئله است که اتباع بیگانه حاضر
در ایران شرایط دشواری برای اشتغال ندارند، ارزان هستند، بهرهوری
بالاتری دارند، بیمه نمیشوند، حقوقشان پایین است و قدرت مطالبه حق و
حقوق را از کارفرمایان ندارند؛ به همین دلیل شرایط جذب آنها از سوی
کارفرمایان و سودجویان فراهم شده است.بااین
حال، حسن طائی معاون توسعه اشتغال وزارت کار در اظهارات جدیدی در این
باره معتقد است: در دنیا کارگران کرهای و افغان کاردوستترین کارگران
جهان محسوب میشوند و واقعیت این است که کارگران افغان فاقد پروانه
اشتغال تنها بهدلیل ارزانتر بودن در ایران استخدام نمیشوند.معاون
توسعه اشتغال وزارت کار اظهارداشت: شناسایی تعداد نیروی کار خارجی مورد
نیاز و فاقد جایگزین در کشور و به کارگیری آنها صرفاً یکی از
برنامههای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در زمینه جلوگیری از ورود
اتباع خارجی به مشاغل مختلف کشور است.او
ادامه داد: هماهنگی میان دستگاههای مختلف اجرایی در برخورد با مسئله
اشتغال غیرمجاز نیروی کار خارجی و استخدام نیروهای خارجی براساس نیاز
بازار کار تعریف شده از دیگر برنامههای وزارت کار به منظور حل معضل
بیکاری جوانان ایرانی است.طایی
از مذاکره با کارفرمایان متقاضی اشتغال اتباع خارجی خبر داد و گفت: به
منظور ترغیب کارفرمایان و به کارگیری اتباع داخلی در واحدهای تولیدی
باید در زمینه افزایش بهرهوری و کار دوستی آنها برنامههای مؤثری را
اجرا کرد.این
مقام مسئول در وزارت کار با بیان اینکه بخش زیادی از تمدن بشری مرهون
کارگران ساختمانی است، گفت: در کشور با مهاجرت غیرقانونی و پنهانی
مواجه هستیم که باید با همکاری همه دستگاهها معضل بیکاری و اشتغال
جوانان را حل کنیم.او
ادامه داد: براساس آمارهای رسمی هماکنون حدود 2میلیون نفر از اتباع
کشور افغانستان به طور قانونی 10 درصد بازار کار ایران را در اختیار
دارند اما آنچه که امروز اشتغال کارگران خارجی را به معضلی در بازار
کار ایران تبدیل کرده است، به مسئله اشتغال اتباع خارجی فاقد پروانه
کار مربوط است.معاون
وزیر کار بابیان اینکه مسئله مهاجرت اتباع کشور افغانستان به ایران
موضوعی است که از سه دهه گذشته جریان دارد گفت: واقعیت این است که طبق
مقررات بینالمللی دولت ایران مکلف است برای اتباع بیگانه در چارچوب
قوانین روادید کار صادر کند.طایی
گفت: مطابق مصوبه شورای عالی امنیت ملی اتباع بیگانه تنها در
محدودههای جغرافیاییخاص میتوانند مشاغلی را که از قبل توسط وزارت
کار نیاز سنجی شدهاند را اختیار کنند.او
گفت: در این مرحله با شناسایی کارگاههایی که در آنها کارگران خارجی
فاقد پروانه اشتغال به صورت غیرقانونی مشغول به کار هستند، با خاطیان
برخورد میشود.معاون
وزیر کار همچنین در خصوص راهکارهای میان مدت ساماندهی بازار کار اتباع
بیگانه گفت: در این برنامه کارگران خارجی که برای مشاغل آنها به هر
دلیلی کارگر ایرانی جایگزین وجود ندارد باید شناسایی و برای آنها
پروانه اشتغال در همان شغل مورد نیاز صادر شود.این
مقام مسئول در وزارت کار با بیان اینکه در حاضر کارگران افغان
علاوهبر حرفه ساختمانی در مشاغل دیگری همچون رانندگی و فروشندگی حضور
دارند، گفت: ساماندهی این گروه از نیروی کار مقیم در بازار کار کشور
ضروری است و از اینرو باید علاوهبر هماهنگی میان دستگاههای دولتی
اجرایی و نظارتی با کارفرمایان متقاضی این کارگران نیز مذاکراتی را در
جهت مشخص کردن راههای تأمین نیروی انسانی مورد نیاز آنها انجام دهیم.او
در پاسخ به برخی انتقادات که عنوان می شود در کارهای ساختمانی حداقل 50
درصد فرصتهای شغلی در اختیار اتباع افغانی قرار دارد گفت: هرچند
ارزانتر بودن کارگران افغانی یکی از دلایل استخدام بیشتر این کارگران
توسط کارفرمایان ایرانی عنوان میشود، اما واقعیت این است که طبق
تحقیقات انجام شده این گروه از کارگران مقیم کشور علاوهبر ارزان بودن،
دارای ویژگی کار دوستی هستند که این عامل تأثیر بهسزایی در افزایش نرخ
بهرهوری دارد.همچنین
مدیرکل بازرسی کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز با اشاره به
اینکه طبق اصول 181 و 120 قانون کار در خصوص اشتغال نیروی کار ملزم به
رعایت قانون هستیم، گفت: نیروی کار خارجی برای اشتغال در کشور باید
مجوز رسمی داشته باشد.محمد
اصابتی با اشاره به صدور بخشنامه ساماندهی اتباع بیگانه از سوی معاون
اول رئیس جمهور گفت: این بخشنامه در راستای سیاستهای دولت در خصوص
صیانت از نیروی کار داخلی، حل معضل بیکاری و ساماندهی اتباع بیگانه
صادر شده که در آن کارفرمایان ملزم به کارگیری نیروی کار ایرانی هستند،
مگر در موارد خاص که کارگران از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه کارت موقت
اخذ کنند.هادی
ابوی نیز با تأکیدبر اینکه حفظ اشتغال موجود در کنار ایجاد فرصتهای
جدید شغلی باید مورد توجه قرار گیرد گفت: اشتغال اتباع بیگانه، فرصت
اشتغال را از نیروی کار ایرانی میگیرد.عضو
هیأت مدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران گفت: واقعیت این
است که در شرایط فعلی، اشتغال اتباع بیگانه در ایران برای کارفرمایان
مقرون بهصرفه است. مقامات دولتی معتقدند آمار اشتغال اتباع بیگانه در
ایران پایین است، ولی نگاهی به وضعیت بازرسیهای کار که به صورت
جزیرهای و غیرمستمر انجام میشود، واقعیتهای دیگری را نشان میدهد.
ابوی
ادامه داد: نیروی کار خارجی، سالیان متمادی است که در بازار کار ایران
حضور دارند و در برخی استانها مانند خراسان رضوی که آمار حضور
افغانیها بالا است، حتی زاد و ولد نیز صورت گرفته و امروز فرزندان
افغانی شاغل در ایران نیز به سن کار رسیده اند!
او
گفت: برخی اظهارنظرها در این باره سطحی است و دولت موظف است تا به
تسخیر فرصت های شغلی از سوی اتباع بیگانه در ایران خاتمه دهد.آخرین
خبر این جلسه را آقای بهروز مُعزی بهشرح زیر بیان نمودند
:
وخامت حال محمدرضا پورشجری در پی اعتصاب درمان
محمدرضا پورشجری، وبلاگنویس زندانی در ندامتگاه مرکزی کرج که در
هفتمین ماه اعتصاب درمان خود بهسر میبرد، در وضعیت جسمی بسیار بدی
قرار گرفته است.بنابه
اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران،
محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) که از ٧ ماه پیش تا کنون در اعتراض به عدم
توجه و رسیدگی مسئولان زندان به روند درمانیاش، دست به اعتصاب درمان
زده، در وضعیت وخیم جسمی بهسر میبرد.میترا
پورشجری دختر این زندانی سیاسی به گزارشگر هرانا گفت: در
۷
ماه گذشته پدرم در اعتراض به کارشکنیهای مسئولین زندان در روند
درمانشان، از رفتن به بیمارستان و بهداری خودداری کرده است؛ در نتیجه
در حال حاضر عوارض بیماریهای ایشان به شدت عود کردهاند. از چند روز
پیش بیماری قندخونشان شدت گرفته بهطوریکه به یکباره میزان
قندخونشان بسیار بالا میرود و حالت بیحسی در پاها و حالت تهوع شدید
دارند. همچنین بیماری قلبی و تنفسی ایشان شدت بسیار زیادی گرفته و
عملاً تنفس را برایشان سخت کرده است. بهعلاوه پدرم بیماریهای دیگری
نیز دارند که همه آنها بعد از
۷
ماه عدم رسیدگی، به حالت خطرناکی رسیدهاند.گفتنی
است علاوهبر اعتصاب
۷
ماهه درمان، تغذیه نامناسب بهویژه در ماه رمضان در تشدید بیماریهای
محمدرضا پورشجری تأثیرگذار بوده است.محمدرضا
پورشجری وبلاگنویس زندانی
۵۲
ساله،
۲۱
شهریور ماه
۱۳۸۹
در منزل مسکونی خود در شهر کرج بازداشت شد. او پس از بازداشت به
سلولهای انفرادی زندان رجاییشهر منتقل و مدت هفت ماه مورد شکنجه و
آزارواذیت قرار گرفت که این فشارها موجب آسیبهای جسمی بر وی گردید.وی
هم اکنون در سالن
۷
زندان ندامتگاه مرکزی کرج نگهداری میشود.
جلسه
در ساعت 20:30 دقیقه به پایان رسید.
ابتدای
صفحه |
بازگشت
|