گزارش ماهیانه کمیته محیط زیست-آبان 93
حسین محمودی
انسان از حق آزادی،
برابری و شرایط مناسب زندگی در محیط زیستی که کیفیت آن یک زندگی
شرافتمندانه را میسر سازد برخوردار است
.
حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای
بعد باید در آن حیات رو به رشدی داشته باشند،
وظیفه عمومی تلقی میگردد.از
این رو فعالیت های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی یا تخریب غیرقابل
جبران ملازمه پیدا کند،
ممنوع است.
"اصل
کنوانسیون استکهلم و اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران"
حفاظت از محیط زیست در کنار این که ملاحظات مردم را میطلبد، وظیفه
عمومی دولتهاست و پایداری محیط زیست با پایداری حیات انسانها گره
خورده است. دولت جمهوری اسلامی ایران که تاکنون کارنامه مناسبی در
بخشهای مختلف حقوقبشری نداشته، همواره در حفاظت محیط زیست نیز کوتاهی
کرده وهم اکنون فجایع بسیار بزرگ محیط زیستی از جمله خشک شدن دریاچه
نمکی ارومیه حیات انسانهای ساکن در ایران را تهدید میکند. ضمن این که
به صراحت میتوان گفت دولت اسلامی ایران همواره بیتوجه به محیط زیست
کشور بوده، نگاهی مختصر به عملکرد دولت اسلامی در حوزه محیط زیست و
وقایع و رویدادهای مختلف محیط زیستی آبان ماه میاندازیم
.
1-
70
درصد
کشور در معرض زلزله است، خطر آبهای زیرزمینی در سه منطقه پایتخت.
تسنیم 1 آبان 93
2-
شوک عصبی دلیل مرگ ماهیان روخانه "بالخلی چای" اردبیل اعلام شد. مهر 1
آبان 93
3-
آلایندگی پتروشیمیها عامل ابتلا به انواع سرطان و کاهش طول عمر در
ماهشهر اعلام گردید. فارس 1 آبان 93
4-
نشست ویژه بررسی و ساماندهی صید غیرمجاز پرندگان در فریدونکنار برگزار
شد. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 2 آبان 93
5-
عاملین کشتار یک مرال توسط یگان محیط زیست گیلان دستگیر شدند. پایگاه
خبری دیدهبان محیط زیست 3 آبان 93
6-
آغاز به کار بازار سیاه و بزرگ خرید و فروش انواع پرندگان مهاجر در
فریدونکنار. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 4 آبان 93
7-
رئیس ستاد ملی احیای دریاچه اورمیه اعلام کرد: حداقل تا 3 سال هیچ آبی
به دریاچه ریخته نخواهد شد. اؤیرنجی سسی 5 آبان 93
8-
نجات
2 فک خزری از تورهای صیادان و رهاسازی مجدد در دریای خزر. پایگاه خبری
دیدهبان محیط زیست 6 آبان 93
9-
وزیر دفاع در نشست مشترک با مسئولان سازمان محیط زیست از توقف توزیع
سلاح شکاری در کشور خبر داد. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 6 آبان 93
10-
6
ساختمان غیرمجاز در پارک ملی خجیر تهران از متصرفان خلع ید و تخریب
گردید. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 6 آبان 93
11-
بنزین پتروشیمی عامل اصلی سرطان در ایران اعلام شد. هرانا 7 آبان 93
12-
در پی بارندگیهای اخیر ارتفاع آب دریاچه اورمیه نسبت به اول مهر ماه
سالجاری 25 سانتیمتر افزایش یافت. اؤیرنجی سسی 8 آبان 93
13-
یک ماده گرگ آسیب دیده با تلاش محیط بانان شاهرود و دامپزشکان نجات
یافت. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 8 آبان 93
14-
جلسه ویژه بررسی مسائل و ساماندهی صید غیرمجاز پرندگان در فریدونکناردر
سازمان حفاظت محیط زیست تشکیل شد. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 9
آبان 93
15-
با تلاش کارشناسان اداره نظارت بر حیات وحش اداره کل حفاظت محیط زیست
گلستان یک روباه معمولی و یک کفچه مار به زیستگاههای طبیعی خود
بازگشتند. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست10 آبان 93
16-
شکارچیان متخلف پس از کشتار
۳
قوچ وحشی در دامغان متواری شدند. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 10
آبان 93
17-
لایحه نجات تالابها به مجلس میرود؛ تالابها در وضعیت زرد. روزنامه
ایران 10 آبان 93
18-
سخنگوی ستاد احیای دریاچه اورمیه اعلام کرد: بودجه اجرای مصوبات احیای
دریاچه ارومیه برای فاز اول آن که در سالجاری آغاز می شود، در هیأت
دولت با حضور رئیس جمهوری نهایی و تصویب می شود. اؤیرنجی سسی 11 آبان
93
19-
20
پرنده شکاری در استان خوزستان رهاسازی شده و به آغوش طبیعت بازگشتند.
پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 11 آبان 93
20-
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست موضوع بارور سازی ابرها در حوزه دریاچه
ارومیه را غیرکارشناسی عنوان کرد. خبرگزاری فارس 12 آبان 93
21-
بر اثر حمله گرگ به گله گوسفندان در همدان
۱۴
گوسفند دریده شدند. 12 آبان 93
22-
معصومه ابتکار گفت: بارندگیهای چند روز اخیر دلسوزان دریاچه ارومیه را
امیدوار کرده و دعا میکنیم این بارشها استمرار داشته باشد. اؤیرنجی
سسی 13 آبان 93
23-
سازمان محیط زیست: کار گروه ویژه بررسی و پایش مستمر وضعیت هوای اهواز
تشکیل میشود. خبرآنلاین 14 آبان 93
24-
ابتکار اعلام کرد:تا بهبودی کامل حال دریاچه ارومیه راه درازی در پیش
است. ایرنا 15 آبان 93
25-
عاملین کشتار یک پلنگ ایرانی در شهرستان تایباد به تحمل
۶
ماه حبس تعزیری محکوم شدند. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 15 آبان 93
26-
اسلحه گرانقیمت شکارچی غیرمجاز قوچ وحشی به نفع دولت ضبط گردید.پایگاه
خبری دیدهبان محیط زیست 16 آبان 93
27-
مشاهده یک قلاده پلنگ در چهارمحال بختیاری. پایگاه خبری دیدهبان محیط
زیست 17 آبان 93
28-
بهبود وضعیت دریاچه ارومیه به دنبال بارندگیهای کم سابقه. پایگاه خبری
دیدهبان محیط زیست 17 آبان 93
29-
صیاد بازگیر در بندر گناوه به تحمل سه سال حبس و
۲۰
میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 18
آبان 93
30-
دو
صیاد بازگیر در دلفان لرستان دستگیر شدند. پایگاه خبری دیدهبان محیط
زیست 19 آبان 93
31-
عامل کشتار یک قوچ وحشی بههمراه اسلحه و مهمات غیرمجاز در اردکان
دستگیر شد. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 20 آبان 93
32-
با رهاسازی چهارصد میلیون مترمکعب آب، زاینده رود موقتاً زنده میشود.
پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 21 آبان 93
33-
مرگ دو خوک وحشی بر اثر برخورد با خودروهای عبوری در جاده شیراز –
اصفهان. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 21 آبان 93
34-
90
درصد
منابع آب کشور در حوزه کشاورزی مصرف میشود.ایسنا 21 آبان 93
35-
تصادفات جادهای عامل 74 درصد مرگومیرهای حیات وحش. ایسکانیوز 21
آبان 93
36-
بازداشت اتباع افغان به جرم زندهگیری
۳
کبک وحشی در منطقه حفاظت شده جاجرود. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست
23 آبان 93
37-
150
عدد
قوی فریادکش در شالیزارهای وزرا محله در سرخرود مازندران فرود آمدند.
پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 23 آبان 93
38-
خرس قهوهای خشمگین در رودبار پس از حمله به اهالی روستا با شلیک
محیطبانان از پای درآمد. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 24 آبان 93
39-
عاملین کشتار یک مرال ماده به همراه اسلحه و مهمات جنگی در گرگان
دستگیر شد. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 24 آبان 93
40-
دستگیری عاملین شکار غیرمجاز یک قوچ وحشی در ارتفاعات تنگه واشی.
پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 25 آبان 93
41-
دستگیری
شکارچیان غیرمجاز یک کل وحشی در پناهگاه حیات وحش عباسآباد. پایگاه
خبری دیدهبان محیط زیست 26 آبان 93
42-
زنده گیری یک سیاهگوش پس از ورود به خانهای در شهرستان رزن. پایگاه
خبری دیدهبان محیط زیست 26 آبان 93
43-
اولین کنفرانس انرژیهای تجدیدپذیر و توسعه پایدار در زابل برگزار
میشود.27 آبان 93
44-
کشف 380 قطعه انواع شاهین و هوبره در چابهار. آتفاب 27 آبان 93
45-
هوای تهران در شرایط «ناسالم» قرار دارد. بولتن نیوز 27 آبان 93
46-
شکارچیان وحوش در تنگستان بوشهر دستگیر شدند. ایرنا 27 آبان 93
47-
عاملین کشتار یک بز وحشی در طارم پس از رها کردن لاشه شکار متواری
شدند. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 28 آبان 93
48-
گونههای جانوری در ایران در معرض انقراض است. باشگاه خبرنگاران جوان
28 آبان 93
49-
کشف محموله قاچاق بزرگ شامل 571 عدد انواع پرندگان وحشی در استان
گیلان. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 28 آبان 93
50-
عبور
۷
کل و بز وحشی از روی پلهای روگذر تازه تأسیس در جنگلهای ارسبارن.
پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 28 آبان 93
51-
بازداشت دو شکارچی غیرمجاز در خراسان شمالی پیش از اقدام به شکار.
پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 28 آبان 93
52-
کشف لاشه یک قوچ وحشی از یک خودروی حامل کود دامی. پایگاه خبری
دیدهبان محیط زیست 29 آبان 93
53-
عاملین کشتار یک کل و دو بز وحشی در شهرستان تنگستان بوشهر دستگیر
شدند. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 29 آبان 93
54-
نجات گربه جنگلی گرفتار در تله سیمی در شهرستان ماسال. پایگاه خبری
دیدهبان محیط زیست 29 آبان 93
55-
عبور
۷
کل و بز وحشی از روی پلهای روگذر تازه تأسیس در جنگلهای ارسبارن.
پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 30 آبان 93
56-
نجات یک آهو توسط اهالی روستای کلاته آقازاده و رهاسازی آهو در پارک
ملی سالوک خراسان شمالی. پایگاه خبری دیدهبان محیط زیست 30 آبان 93
57-
عامل کشتار پنج قوچ ومیش وحشی در بافت کرمان همچنان متواری است. پایگاه
خبری دیدهبان محیط زیست 30 آبان 93
جلسه ماهیانه هانوفر
محمدحسین بیداروند
تاریخ یکم نوامبر 2014 در ساعت 12 و با حضور خانمها:
مهسا فریدونی، شاداب رضاپور، میترا حقیقی، سیمین مسکینی (مسئول جلسه) و
آقایان: علی تبریزی، محمدسینا قاسمیثامنی،
سیاوش عثمانی، مسعود رئیسی، مجتبی قاسمیثامنی،منوچهر
شفائی و محمدحسین بیداروند (منشی جلسه) و حاضرین در پالتاک خانمها:
نازنین آقاسیدهاشم و رزا خلیلی و آقای محمدرضا برزگر در دفتر مرکزی
کانون دفاع از حقوقبشر
برگزار گردید
.
در
ابتدا خانم سیمین مسکینی به عنوان مسئول جلسه صحبتهای
خود را با اتفاقات ناگوار و اسیدپاشی در اصفهان آغاز
نموده و این حرکت دور از شأن
انسانی را به شدت محکوم کردند
.
سپس
جناب آقای شفاعی به دعوت خانم مسکینی به عنوان اولین برنامهساز برای
بررسی و انطباق اعلامیه جهانی حقوقبشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی
ایران به جایگاه تشریف آوردند؛ متن سخنرانی به شرح زیر میباشد
:
بهترین تصمیمی که بشر تا کنون برای خودش گرفته همین 30 ماده است و
البته شاید در آینده تعداد این مواد و یا نوع منشور بیشتر و کمتر شود
ولی تا کنون این بهترینه؛ حقوق طبیعی، حقوقبشر همانقدر قدمت دارد که
خود بشریت. پیش از آن که انسانها متأًثر از نقش جامعه، مذهب، اقتصاد و
دولت در حقوق طبیعی خود محدود شوند، حقوق بشر وجود داشته است؛
بدینسان
حقوقبشر امری است مادر زادی.
تاریخچه حقوقبشر برای شناسائی حيثيت ذاتی و کرامت انسانی کليه اعضای
خانواده بشری و حقوق يکسان و انتقالناپذير آنان اساس آزادی، عدالت و
صلح را در جهان در 10 دسامبر سال 1948 امضا شد
.برای
رسیدن به حقوق ذاتی انسانی لازمه آن آگاهی بشر و شناخت حقوقشان
میباشد. امکان رسیدن به این حقوق از بالا وجود ندارد و میتوان مثال
کورشکبیر را زد، که انسانی علاقمند به احترام به حقوق انسان بود و حتی
با خواندن منشور ایشان اندیشهایش را میتوان تشخیص داد ولی این اندیشه
فردی و دستوری کافی نیست
منشور کورش هخامنشی
گزیده
1-
حقوقبشر کورش
منم
کـوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و
اَکَد، شاه چهار گوشه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ … نوه کورش، شاه
بزرگ … نبیره چیشپیش، شاه بزرگ
…آنگاه
که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی
پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابِـل بر تخت شهریاری نشستم. مردوک خدای
بزرگ دلهای پاک مردم بابـل را متوجه من کرد. زیرا من او را ارجمند و
گرامی داشتم.
ارتش
بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد؛ نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این
شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاههای مقدسش قلب مرا
تکان داد، من برای صلح کوشیدم.
من بردهداری را برانداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. ماده 4
اعلامیه؛ فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان
را نیازآرند. ماده 18؛ فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی
ساقط نکند. برابری ماده 2؛
مـردوک
خدای بزرگ از کردار من خشنود شد، او برکت و مهربانیاش را ارزانی داشت.
ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم، من همه شهرهایی
را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاههایی که
بسته شده بودند را بگشایند؛ همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای
خود بازگرداندم.
همه
مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاههای خود برگرداندم
و خانههای ویران آنان را آباد کردم؛ همه مردم را به همبستگی فرا
خواندم. همچنین پیکره خدایان سومر و اَکَـد را که نَـبونید بدون واهمه
از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مردوک خدای بزرگ و به شادی
و خرمی به نیایشگاههای خودشان بازگرداندم؛ بشود که دلها شاد گردد.
بشود، خدایانی که آنان را به جایگاههای مقدس
نخستینشان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند
خواستار باشند. بشود که سخنان پر برکت و نیکخواهانه برایم بیابند. بشود
که آنان به خدای من مَردوک بگویند: "به کورش شاه، پادشاهی که ترا گرامی
میدارد و پسرش کمبوجیه، جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار."
من برای همه مردم جامعهای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی
مردم اعطا کردم.
چون
پسرش کمبوجیه تمام اصول پدر را فراموش و زیر پا گذاشت. حمله به مصر و
کشتار مردم انجا و سپس برگشت به ایران و نابودی دهها هزار سرباز در
بیابانهای مصر که اخیراً اجسادشان به دست آمد. گشتن گاو اپیس - کشتن
برادرش بردیا و گئومات
2-
پس
از کورش میتوان به فلاسفه یونانی و تلاش برای شناسائی و معرفی مدینه
فاصله تلاش کردند.
3-
دیگر اندیشه مسیحیت هم بارقه امیدی برای اندیشه انسانی و ارزش دادن به
انسان و حقوقش به وجود آورد که آن هم پس از قدرت گرفتن کلیسا به حیطه
فراموشی سپرده شد.
4-
پس از آن اندیشههای متفرقهای چون:
1-
فيلسوف
بريتانيايی، جان لاك (1632-1704) است.
لاك نوشت كه مردم جوامع را تشكيل میدهند، و جوامع
حكومتها را به وجود میآورند تا برخورداری از حقوق "طبيعی" را تضمين
کنند. لاك حكومت را بهعنوان يك "قرارداد اجتماعی" ميان حاكمان و کسانی
که بر آنها حکومت میشود تعريف كرد. او معتقد بود كه شهروندان موظفند
تنها به حكومتی كه از حقوق انسانی آنها محفاظت میكند وفادار باشند.
اين حقوق ممكن است حتی بردعاوی و منافع حكومت نيز تقدم داشته باشند.
حكومت تنها در صورتی میتواند مشروع باشد كه به صورتی نظاممند، به
حقوق انسانی شهروندان خود احترام بگذارد و از آن حقوق حفاظت
كند.(جانلاک(John
Locke
(نویسنده دو رساله در باره حکومت، 1690)
2-
(ژانژاک روسو(Jean
Jacques Rousseau) (نویسنده
«قرارداد اجتماعی یا قواعد اساسی قانون عمومی دولت»، 1762.
3-
(شارل مونتسکیو)
(Charles de Mountesquieu)
بر
این محور دور میزد که چگونه میتوان به بهترین وجه ممکن از آزادیها
حراست کرد؟ او در اثر مهمش بنام «روح قوانین» در سال 1748 میلادی پاسخ
به این پرسش را در طرح تقسیم قدرت بود. اهمیت آموزههای مونتسکیو در
روح القوانین از جنبه حقوقبشر، قانونمدار کردن مناسبات میان
انسانها و نیز تقسیم قوای دولتی برای پاسداری از حقوق آنان، حائزاست.
4-
فرمان کبیر؛ احترام به بعضی از حقوق انسانی را میتوان ابتدا در
سال1215 علیه دولت انگلیس، جان پادشاه انگلیس روی داد که این پادشاه در
فرمانی که به نام فرمان کبیر شناخته شده است و بهطور کلی تائید کرده
که کلیه حقوق و آزادیهائی را که مردم محترم بشمارد
.
چند
ماده از این فرمان
ماده
17: رسیدگی به دعاوی عمومی از دادگاههای وابسته به در بار خارج کرده
و در صلاحیت مرجع صالح و ثابتی قرار میدهد.
ماده
40: حق و عدالت را به کسی نخواهیم فروخت و از کسی مضایقه نخواهیم کرد
و اعمال اجرای آن را به تأخیر نخواهیم انداخت.
5-
منشور
کبیر
در
زمانی که دموکراسیطلبان بر سلطنتطلبان پیروز شدند در انگلیس پارلمان
پا گرفته و تشکیل شد. و اعلامیهای در تاریخ 1689 به تصویب رساندند که
ان را منشور کبیر نامیدند.
در
این منشور انسانیت را برتر از هر چیز دیگری برتر شمرده و مواردی از ان
را در زیر مطرح میکنم:
1-
از این تاریخ به بعد بدون مجوز قانونی هیچ فردی را نباید به دادن
پیشکش، وام، باج یا مالیات و امثال آن وادار کرد.
2-
هیچ فرد آزادی را نمیتوان زندانی یا توقیف کرد.
3-
نباید اجازه داد که هیچ فردی مورد آزار و اذیت صاحب منصبان کشوری و
لشکری قرار گیرد، متخلفین بایستی از کار برکنار شوند
.
6-
اعلامیه استقلال امریکا؛ در 4 یولی 1776 اعلام شد؛ ما این حق را از
بدیهیات میدانیم که همگی مردم مساوی و برابر آفریده شدهاند. و برای
همه حق زندگی، حق داشتن آزادی، حق کسب آسایش و سعادت را داده و برای
حفظ این حقوق، مردم برای خود حکومتهایی از میان خود تأسیس خواهند
کرد. بدیهی است که مردم در زمان عدم رضایت حق دارند این حکومت را
تغییر دهند
.
7-
اصلاحات اعلامیه استقلال امریکا؛
در
1791 یعنی 15 سال بعد در نحستین کنگره امریکا با توجه به حقوق یاد شده
اصلاحاتی در جهت انسانیتر شده قوانین اقدام نمود.
8-
انقلاب کبیر فرانسه؛ در سال 1789 این انقلاب روی داد که در آن به اصلی
انسان توجه بیشتری شد و اولین متن آن در 26 آگوست 1789 تدوین شد و در
سالهای 1791 و 1793 و 1795 بازنگری و انسانیتر گردید. بیگمان
انتشار نوشتههای منتسکیو در سال 1748 در فرانسه انسانهای فرانسوی را
آگاه نمود. در مقدمه کتاب با ارزش روحالقوانین نوشته است، منشأ و
اصلبر برائت آدمی میباشد و کرامت ذات انسان است.
جنگ
جهانی دوم و وضعيت حقوقبشر
از
حدود سال 1941 ميلادی که اطلاعات دقيقی در مورد جنايات نازیها در
آلمان هيتلری و سرزمينهای اشغالی به دنيای خارج درز کرد، فکر و عزم
ايجاد سازمانها و تعهدات بينالمللی برای حفظ صلح جهانی قوت گرفت
(منشور آتلانتيک در آگوست 1941، اعلاميه ملل متحد در ژانويه 1942 و
پيشنهادات دامبارتون اوکس برای تأسيس سازمان ملل متحد در سپتامبر و
اکتبر 1944)؛ با پايان گرفتن جنگ جهانیدوم و آگاهی از ويرانیهای
وحشتناک آن (55 میليون کشته، 27 مليون زخمی، نابودی بسياری کشورها و
شهرها و5/1تريليوندلارخسارت)، اهداف ارزشمند سازمانها و تعهدات
بينالمللی فوق بيش از پيش نمايان شد. کورههای آدمسوزی، افشای جنايات
جنگی در دادگاه نورنبرگ، راه پيمائی مرگ باتا آن، و نتايج بمبارانهای
اتمی هيروشيما و ناکازاکی به فکر و عزم جديد جهانی برای حفظ صلح در
دنيا کمک کرد.
·
تأسيس سازمان مللمتحد
در
26جون 1945ميلادی (برابر با 6 تير 1324خورشيدی) منشور مللمتحد توسط
نمايندگان 50 کشور مؤسس سازمان مللمتحد در سانفرانسيسکو به امضا رسيد.
تأسيس کميسيون حقوقبشر سازمان ملل
در
اولين جلسه شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل که درتاريخ 16 فوريه
1946 در لندن منعقد شد، قطعنامه تأسيس کميسيون حقوقبشر سازمان ملل
به تصويب رسيد. وظيفه اين کميسيون ارائه پيشنهادات، توصيهها و
گزارشات در موارد زير به کنسول اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل بود:
(الف) اسناد بينالمللی حقوق
(ب)
اعلاميه يا ميثاق جهانی در مورد آزادی(های مدنی، وضعيت زنان، آزادی
اطلاعات و موارد مشابه
(پ)
حمايت ار اقليتها
(ت)
جلوگيری از تبعيض بر مبنای نژاد، جنسيت، زبان و مذهب
در
اين جلسه، اعضای هسته اوليه کميسيون حقوقبشر انتخاب شدند ولی بعداً در
جلسه 29 آوريل تا 20 می 1946، ترکيب نهائی کميسيون مرکب از 18 عضو از
کشورهای استراليا، بلژيک، بلاروس، چين، شيلي، مصر، فرانسه، هندوستان،
لبنان، پاناما، فليپين، اوکراين، اتحادجماهيرشورویسوسياليستی،
يوگسلاوی اوروگوئه، بريتانيا و ايالات متحده آمريکا انتخاب شدند.
سپس
کميسيون از دبير کل سازمان ملل تقاضا نمود که کليه اطلاعاتی که در
زمينه وظايف کميسيون در جهان وجود دارد، جمع آوری گردد.
پيرو
اين تقاضا بود که بخش حقوق بشردر دبيرخانه سازمان ملل تاسيس گرديد.
شورای اقتصادی و اجتماعی در 21 جون 1946 شرايط، نحوه کار و عضويت در
کميسيون حقوق بشر را تصويب نمود.
·
تهيه
و تدوين اعلاميه جهانی حقوقبشر
تهيه
و تدوين اعلاميه جهانی حقوقبشر در هشت (8) مرحله، و حدود دو سال به
طول انجاميد. در اين مدت، هر يک از نکات اعلاميه توسط نمايندگانی با
عقايد متفاوت از اروپای شرقی و غربی گرفته تا تمدنهای آسيائی و
امريکائی، از سيستمهای حقوقی آنگلوساکسون و لاتينی گرفته تا معتقدات
مذهبی و فرهنگی خاورميانه، همگی مورد بحثهای مهيج و پرحرارت قرار
گرفت (عکسها از آرشيو سازمان مللمتحد).
کمیسیون حقوق بشر سازمان مللمتحد، زیرمجموعهای از شورای اقتصادی و
اجتماعی سازمان مللمتحد بود که در
۱۰
دسامبر
۱۹۴۶
توسط شورای اقتصادی تشکیل و در
۱۵مارس
۲۰۰۶
با رأی قاطع مجمع عمومی سازمان مللمتحد با شورای حقوقبشر سازمان
مللمتحد جایگزین شد. فعالیتهای این کمیسیون را میتوان از زمان تشکیل
تا جایگزینی با شورای حقوقبشر، به سه دوره تقسیم کرد.
1-
کار اصلی کمیسیون در دوره اول (از
۱۹۴۷
تا
۱۹۶۶
میلادی) وضع قانونها و استانداردهای حقوقبشری در قالب کنوانسیونهای
مدنی و سیاسی بود.
2-
در دوره دوم که از
۱۹۶۷
آغاز شد، با نشر گزارشهای موضوعی توسط کار گروهها و زیرمجموعهها،
نقض حقوق بشر را در کشورهای مختلف زیر نظر میگرفت.
3-
از
۱۹۹۰
تا زمان انحلال، 2006 به عنوان مشاور برای کشورهای مختلف جهان بر
ارتقای حقوق فرهنگی-اجتماعی تأکید میکرد.
شيلی، مصر، فرانسه، هندوستان، لبنان، پاناما،
فليپين، اوکراين، اتحاد جماهيرشوروی سوسياليستی، يوگسلاوی، اوروگوئه،
بريتانيا و ايالات متحده آمريکا انتخاب شدند.
سپس
کميسيون از دبير کل سازمان ملل تقاضا نمود که کليه اطلاعاتی که در
زمينه وظايف کميسيون در جهان وجود دارد، جمعآوری گردد. پيرو اين تقاضا
بود که بخش حقوقبشردر دبيرخانه سازمان ملل تأسيس گرديد. شورای
اقتصادی و اجتماعی در 21 جون 1946 شرايط، نحوه کار و عضويت در کميسيون
حقوقبشر را تصويب نمود. از اقدامات مهم کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل
متحد، تهیه اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال
۱۹۴۸
و میثاق حقوق مدنی و سیاسی و نیز میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
در سال
۱۹۶۶
و همچنین طرح اعلامیه حق توسعه در
۱۹۸۶
بود. تغییر روش از کمیسیون حقوقبشر به شورای حقوقبشر، کمیسیون
دورهای بود و بعد از سال 2000 که قذافی رئیس کمیسیون شد. در 2006 قرار
شد تغییر و در سال 2007 با رأیگیری شورا تشکیل شد، حدود 47 کشور تائید
شدند؛ و ایران هم درخواست عضویت کرد و با تمام لابی و نیز ارتباطی که
با دولتها ایجاد کرد، 68 رأی منفی در مقابل 44 مثبت و 24 رأی ممتنع
حاصل گردید.
کنوانسیون و پرتکلهای حقوقبشر
1-
کنوانسيون منع و مجازات کشتار دسته جمعی (قتلعام) مصوبه 9 دسامبر
1948.
2-
ميثاق بينالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان
مللمتحد - مصوبه 16 دسامبر1966 قطعنامه 2200-A.
3-
میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان مللمتحد مصوبه 26 دسامبر
1966 قطعنامه
2200-A
قدرت
اجرائی بنابر ماده 49، 23 مارس 1976.
4-
کنوانسيون حذف کليه اشکال تبعيض عليه زنان مصوبه 18 دسامبر 1979.
5-
ميثاق بينالمللی حقوق کودک مصوبه 20 نوامبر 1989- قطعنامه شماره 25/44
، - ترجمه: دکتر الف. آبشار
6-کنوانسیون بینالمللی حذف تمام اشکال تبعیض نژادی - مصوبه 21 دسامبر
1965 مجمع عمومی، ش آ 2106.
7-
کنوانسیون ضد شکنجه و رفتار یا مجازات خشن، غیرانسانی یا تحقیرکننده
مصوبه 10 دسامبر 1984.
8-
دومین پروتکل اختیاری میثاق بینالمللی حقوق سیاسی و مدنی به منظور
الغای مجازات مرگ مصوبه 15 دسامبر 1989- قطعنامه 44/128 مجمع عمومی.
9-
فراخوان استراسبورگ - نخستين کنگره جهاني الغای مجازات اعدام.
10-
پروتکل اختياری مربوط به ميثاق بينالمللی حقوق مدنی و سياسی.
11-
بيانيه
حقوق افراد متعلق به اقليتهای ملی نژادی مذهبی و زبانی مصوب مجمع
عمومی سازمان مللمتحد- قطعنامه ش
۱۳۵/۴۷
-
18
دسامبر 1992.
12-
پروتکل اختياری حقوق کودک در مورد شرکت کودکان در جنگ.
13-
پروتکل اختیاری حقوق کودک درمورد فروش کودکان، روسپیگری و هرزهنگاری
کودک (پورنوگرافی).
14-
پروتکل اختياری کنوانسيون حذف کليه اشکال تبعيض عليه زنان مصوبه 15
اکتبر 1999.
15-
اعلاميه حذف خشونت عليه زنان قطعنامه 104/48 مجمع عمومی سازمان
مللمتحد مصوبه 23 فوريه 1994.
16-
انسانو محیط زیست معروف به «کنوانسیون استکهلم»، نخستین کنفرانس
جهانی سازمان مللمتحد درباره انسان و محیط زیست معروف به «کنوانسیون
استکهلم» در سال
۱۹۷۲در
سوئد جنبه عینی پیدا کرد، به طوری که حق برخورداری انسان از محیط زیست
سالم هم طراز با حقوق بشر شناخته شد. در این میان ایران نیز به تعدادی
از کنوانسیون ها و پروتکلها پیوست و سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان
مرجع ملی، اجرای اکثر آنها را بر عهده دارد.
17-
کنوانسیون
تغییر آب و هوا، کنوانسیون تغییرات آب و هوا با نام رسمی کنوانسیون
ساختاری سازمان ملل درباره تغییرات اقلیم، یکی از مباحث مهم همایش زمین
یا «اجلاس ریو» در سال
۱۹۹۲در
خصوص محیط زیست و توسعه محسوب میشود. این کنوانسیون در سال
۱۹۹۲میلادی
در نیویورک منعقد شد. براساس پیمان موردنظر، کشورهای عضو مسئولیتهای
مشترک اما متمایز و متفاوت برعهده دارند. آنچه در این کنوانسیون
بهعنوان اساسیترین الزام برای کشورهای توسعه یافته از اولویت
برخوردار است، عبارت است از این که سطح انتشار گازهای گلخانهای توسط
آنها در دو دهه اول سده
۲۰۰۰میلادی
به سطح سال۱۹۹۰برگردانده
و تثبیت شود.
18-
نقش سازمان ملل متحد در قرن بيستويكم.
19-
متن کامل اساسنامه آژانس بينالمللی انرژی اتمی.
20-
متن كامل كنوانسيون حفاظت از محيط زيست دريای خزر.
21-
تصور و واقعيت - پرسشها و پاسخها درباره سازمان مللمتحد
22-
پیمان منع تولید و تکثیر سلاحهای هستهای - بخشنامه اطلاعاتی سازمان
ملل - ش 140 - 22 آوریل 1970.
23-
اجرای قرارداد تأمين (NPT
معاهده
منع گسترش جنگ افزارهای هستهای) درجمهوری اسلامی ايران، 12 سپتامبر
2003.
-
ایران و کنوانسیونهای بینالمللی
از
مجموع 25 کنوانسیون مهم حقوقبشر، دولت ایران به 10 کنوانسیون ملحق
شده که از میان آنها، 8 کنوانسیون قبل از انقلاب اسلامی به تصویب
رسیده و فقط کنوانسیون حقوق کودک، کنوانسیون بینالمللی لغو و مجازات
جنایت آپارتاید و کنوانسیون بینالمللی ضد آپارتاید در ورزش است که در
رژیم جمهوری اسلامی به تصویب رسیده است.
البته شایان ذکر است که مطابق اصل تداوم کشورها رژیم ایران نمیتواند
به بهانه این که این کنوانسیونها در زمان رژیم شاهنشاهی تصویب شدهاند
از رعایت آنها خودداری نماید، چرا که مطابق این اصل هنگامی که یک کشور
به عنوان یک شخصیت بینالمللی شکل گیرد، تغییرات بعدی در دولت یا
قانون اساسی بر وجود آن کشور و نیز تعهدات بینالمللی تأثیری
نمیگذارد. از طرفی دیگر بسیاری از مقررات این کنوانسیونها تبدیل به
قواعد عرفی بینالمللی و حتی قواعد آمره بینالمللی شدهاند، در نتیجه
حتی اگر رژیم اسلامی، بالفرض بخواهد از عضویت آنها خارج بشود (که
البته هرگز چنین جرأتی را نداشته) کماکان بسیاری از مقررات آن
لازمالاجرا میباشد.
در
خصوص کنوانسیون حقوق کودک نیز باید متذکر شد که دولت ایران هم به هنگام
امضاء (سال 1370) و هم در زمان تصویب (سال 1372) این کنوانسیون، یک حق
شرط کلی بر آن وارد نموده و اعلام داشته که کنوانسیون را به شرطی تصویب
مینماید که راجع به مواد یا مقررات آن که مغایر با مقررات اسلامی و
قوانین داخلی باشد، ملتزم نباشد.
در
مورد این رزرو یا حق شرط باید یادآور شد که مطابق مقررات حقوق
بینالملل، از آنجا که این حق شرط ، کلی بوده و نیز با هدف و موضوع
این معاهده مغایر است بنابراین باطل میباشد که به این نکته در رأی
مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری سال 1951 در قضیه اعتبار حقوقی «حق
شرط» در معاهده منع و مجازات کشتار دسته جمعی اشاره شده است و نیز
ماده کنوانسیون وین راجع به حقوق معاهدات 29آن را مورد تأیید قرار
داده است
.مضافاً
بر آنکه این دولتها هستند که باید مقررات داخلی خود را با مقررات
بینالمللی وفق دهند و نه برعکس آن.
شایان ذکر است که در مورد کنوانسیون رفع تبعیض از زنان ونیز کنوانسیون
منع شکنجه، رفتار و مجازات غیرانسانی، خشن و تحقیرکننده، با وجود
اعمال حق شرط کلی (عدم مغایرت با موازین اسلامی) توسط مجلس جمهوری
اسلامی، شورای نگهبان آنها را به دلیل مغایرت با شرع رد نموده است. در
اینجا فهرست کنوانسیونهایی را که دولت ایران به تصویب رسانده ذکر
میشود.
1-
کنوانسیون تکمیلی لغو بردگی، تجارت برده و اعمال مشابه بردگی، مصوب
1957 که در سال 1377 به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است.
2-
کنوانسیون بینالمللی منع و مجازات کشتار دستهجمعی مصوب 1948 که در
تاریخ 1334 به تصویب مجلس رسیده است.
3-
کنوانسیون بینالمللی رفع تبعیض نژادی مصوب 1965 که در سال 1347 به
تصویب مجلس رسیده است.
4-
میثاق بینالمللی حقوق مدنی وسیاسی مصوب 1966 که در سال1354 به تصویب
مجلس رسیده است.
5-
میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب 1966 که در
تاریخ 1354 به تصویب مجلس رسیده است.
6-
کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان مصوب 1951 که درسال 1354 به تصویب
مجلس رسیده است.
7-
پروتکل مربوط به وضعیت پناهندگان مصوب 1967 که در تاریخ 1354 به تصویب
مجلس رسیده است.
8-
کنوانسیون بینالمللی لغو ومجازات جنایت آپارتاید مصوب 1973 که در
تاریخ 1363 به تصویب مجلس رسیده است.
-
بعد انقلاب
-
کنوانسیون بینالمللی ضد آپارتاید در ورزش مصوب 1985 که در سال 1366 به
تصویب مجلس رسیده است.
-
کنوانسیون حقوق کودک مصوب 1989 که در سال 1372 به تصویب مجلس رسیده
است.
کشورهائی که حقوقبشر را در قوانین اساسی خود قرار دادهاند. در بین
قوانین اساسی فوق، قوانین اساسی حداقل 40 کشور ونیز اتحادیه اروپا به
صراحت از اعلامیه جهانی حقوقبشر و یا میثاقهای الحاقی آن نام میبرند.
توضیح این که قانون اساسی اتحادیه اروپا در29اکتبر 2004 توسط سران و
رؤسای دول 25 کشورعضو اتحادیه و 3 کشور کاندیدای عضویت در اتحادیه امضا
شده است.
این
سند میبایستی توسط مردم و یا پارلمان این کشورها تائید گردد.
در
ذیل، ترجمه فارسی (جدیدترین نسخه) بخشی از قوانین اساسی کشورها و
اتحادیه اروپا که به صراحت از اعلامیه جهانی حقوقبشر و یا میثاقهای
الحاقی آن نام میبرد، از نظر هموطنان عزیز میگذرد.
قانون اساسی اتحادیه اروپا (2004)
قسمت
2، ماده 61 ( اعلامیهها: عنوان 1، ماده 1): « کرامت انسان غیرقابل
تجاوز بوده، میبایستی مورد احترام و حفاظت قرار گیرد. کرامت شخص انسان
نه فقط خود یک حق بنیادین است، بلکه مبنای واقعی حقوق بنیادین را تشکیل
میدهد. اعلامیه جهانی حقوقبشر 1948 کرامت انسان را در مقدمهاش
بدینصورت تقدیس کرده است: از آنجا كه شناسائی حيثيت ذاتی كليه اعضای
خانواده بشری و حقوق يكسان و انتقالناپذير آنان اساس آزادی و عدالت
و صلح را در جهان تشكيل میدهد».
قانون اساسی افغانستان (2004) مقدمه: «با رعایت منشور ملل متحد و با
احترام به اعلامیه جهانی حقوقبشر».
قانون اساسی آندورا (1993) ماده 5: «در آندورا، اعلامیه جهانی
حقوقبشرلازمالاجرا است».
قانون اساسی آرژانتین (1998) بخش 57، ماده 22: «اعلامیه جهانی
حقوقبشر، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، میثاق
بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و پروتکل مربوطه، قرارداد بینالمللی
جلوگیری از کشتار جمعی و مجازات آن، قرارداد بینالمللی رفع هر نوع
تبعیض نژادی، کنوانسیون بینالمللی حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان،
کنوانسیون بینالمللی ضد شکنجه و سایر مجازاتهای ظالمانه، غیرانسانی
یا تحقیرکننده و کنوانسیون حقوق کودک بخش اول این قانون اساسی را لغو
نمیکنند و میبایستی به عنوان حقوق و ضمانت های مکمل شناخته شوند».
قانون اساسی بلیز (1981) ماده 10: «قانون اساسی میبایستی دارای یک بخش
جامع در باره حقوقبشر و آزادیها متناسب با میثاق حقوق مدنی و سیاسی و
میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل باشد».
قانون
اساسی بنین (1990) مقدمه: «ما مردم بنین مجدداً پیوستگی خود را به
اصول دموکراسی و حقوقبشر بصورتی که در منشور ملل متحد 1945 و اعلامیه
جهانی حقوقبشر 1948 تعریف شده است، تائید میکنیم. مواد این اسناد جز
لاینفک این قانون اساسی و قوانین بنین بوده و ارزشی برتر از قوانین
داخلی خواهند داشت».
قانون اساسی بولیوی (2002) ماده 6: «حقوق بنیادی و تأمینهای شخصی
برطبق اعلامیه جهانی حقوقبشر تفسیر و اجرا خواهد شد».
قانون اساسی بوسنی و هرزگوین (1995) مقدمه:«احترام کامل به قوانین
انساندوستانه بینالمللی، اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی
حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی،
و اعلامیه حقوق انسانی اقلیتهای ملی، قومی، مذهبی و زبانی».
قانون اساسی بورکینا فاسو(1997) مقدمه: «ما مردم بورکینا فاسو
اعلامیه جهانی حقوقبشر 1948 و اسناد بینالمللی برای حل مشکلات
اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را تصدیق کرده و بر آنها صحه
میگذاریم».
قانون اساسی بروندی (1992) مقدمه: «ما مردم بروندی پیوستگی خود را به
حقوق اساسی انسان آنطور که از اعلامیه جهانی حقوقبشر10دسامبر 1948
و میثاق بینالمللی حقوق انسان 16 دسامبر 1966 استنتاج میگردد، اعلام
میداریم».
قانون اساسی کامبوج(1999) ماده31: «با بهرسمیت شناختن و احترام به
حقوقبشر بر طبق موازین منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر،
میثاقها و قراردادهای مربوط به حقوقبشر، و حقوق زنان و کودکان».
قانون اساسی کامرون (1972) مقدمه: «با تائید دلبستگی به آزادیهای
بنیادین که در اعلامیه جهانی حقوقبشر، منشور ملل متحد و کلیه
میثاقهای بینالمللی تقدیس گردیده است».
قانون اساسی کیپورد (1992) ماده 16(3): « استانداردهای قانون اساسی و
حقوقی و هرگونه کاستیها درباره حقوق بنیادین، برمبنای اعلامیه جهانی
حقوقبشر تفسیر خواهد شد».
قانون اساسی چاد (1996) مقدمه: «ما مردم چاد دلبستگی خود را به اصول
حقوقبشر بهصورتی که در منشور ملل متحد 1945 و اعلامیه جهانی حقوقبشر
1948تعریف شده است، اعلام میداریم».
قانون اساسی کومور (2001) مقدمه: «ما مردم کومور پیوستگی خود را
بهطور قاطع به اصول و حقوق اساسی به صورتی که در منشور سازمان ملل
اعلامیه جهانی حقوق بشرو میثاقهای بینالمللی بویژه میثاقهای مربوط
به حقوق کودک و زن تعریف شده است، اعلام میداریم».
قانون اساسی کنگو (1992) مقدمه: «اصول اظهار شده و ضمانت گردیده در
منشور سازمان ملل 1945 و اعلامیه جهانی حقوقبشر 1948 جز لاینفک قانون
اساسی کنونی اعلام میگردد».
قانون اساسی ساحل عاج (2000) مقدمه: « مردم ساحل عاج پیوستگی خود را به
حقوق و آزادیها بهصورتی که در اعلامیه جهانی حقوقبشر 1948تعریف شده
است، اعلام میدارند».
قانون اساسی گینه استوائی (1996 ) مقدمه: « با تأکید قاطعبر
آزادیهای عقیدتی که در اعلامیه جهانی حقوقبشر 1948 تقدیس شده است».
قانون اساسی اتیوپی (1994) ماده 13(2): «حقوق و آزادیهای بنیادین که
در این فصل آمده است، طوری تفسیر خواهد شد که با اعلامیه جهانی
حقوقبشر و میثاقهای بینالمللی حقوقبشر مطابقت داشته باشد».
قانون اساسی گابُن (1991 ) مقدمه: « با تائید قاطع بر پیروی از
حقوقبشر و آزادیهای اساسی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 تقدیس
گردیده».
قانون اساسی گرجستان (2004) مقدمه: «شهروندان گرجستان که تصمیم قاطع
دارند یک نظم اجتماعی دموکراتیک، آزادی اقتصادی و یک نظام اجتماعی
مبتنیبر قانون بهوجود آورند، اصول شناخته شده جهانی حقوقبشر و
آزادیها را تأمین خواهند کرد».
قانون اساسی گینه (2001) مقدمه: «پیوستگی به آرمانها، اصول، حقوق و
وظایف مصوب در منشور مللمتحد و اعلامیه جهانی حقوقبشر».
قانون اساسی گینه بیسائو (1996) ماده 29(2): «آئین دادرسی قانون اساسی
و قوانین عادی در مورد حقوق بنیادین میبایستی در هماهنگی با اعلامیه
جهانی حقوقبشر تفسیر گردد».
قانون اساسی گینه جدید پاپوا (1975) ماده 39 (3): «مرجع دادگاه، مواد
این قانون اساسی، منشور مللمتحد، اعلامیه جهانی حقوقبشر و یا هر
اعلامیه، توصیهنامه و یا تصمیم مجمع عمومی سازمان مللمتحد درباره
حقوقبشر و آزادیهای بنیادین خواهد بود».
قانون اساسی هائیتی (1987) مقدمه: «برای تضمین حقوق انتقالناپذیر و
باطل ناشدنی به زندگی، آزادی و جستجوی شادی در تطابق با اعلامیه
استقلال 1804 و اعلامیه جهانی حقوقبشر 1948».
قانون اساسی قرقیزستان (1998) ماده 16(1): «حقوق و آزادیهای اساسی
برطبق استاندارهای پذیرفته شده جهانی و اصول حقوق بینالملل، معاهدات
بینالمللی و قراردادهای حقوقبشری که مورد تائید قرقیزستان قرار گیرد،
شناخته شده و ضمانت میگردنند».
قانون اساسی لیتوانی (اعلامیه الحاق به اسناد حقوقبشری - 1990) قسمت
1: «جمهوری لیتوانی به اسناد بینالمللی زیر ملحق میشود: اعلامیه
جهانی حقوقبشر 10 دسامبر1948، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی
و فرهنگی 16 دسامبر 1966 و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی 16
دسامبر 1966».
قانون اساسی لبنان (1990) مقدمه: «لبنان یکی از اعضا مؤسس و فعال
سازمان مللمتحد بوده، به میثاقهای آن و اعلامیه جهانی حقوقبشر
وفادار است. دولت، این اصول را بدون استثناء در همه زمینهها و
رشتهها جایگزین خواهد کرد».
قانون اساسی مالی (1992) مقدمه: «مردم مالی اعلامیه جهانی حقوقبشر 10
دسامبر 1948 را تصدیق کرده، بر آن صحه میگذارند».
قانون اساسی موریتانی (1991) مقدمه: «مردم موریتانی قاطعانه دلبستگی
خود را به اسلام و اصول دموکراسی آنطور که در اعلامیه جهانی حقوق بشر
10 دسامبر 1948 تعریف شده است، اعلام میدارند».
قانون اساسی مولداوی (1994) ماده 4 (1): « مواد قانون اساسی درباره
حقوقبشر و آزادیها، برطبق اعلامیه جهانی حقوقبشر تفسیر و اجرا
خواهد شد».
قانون اساسی نیکاراگوئه (2000) ماده 46: «شناسائی حقوق ذاتی هر فرد
انسانی، احترام بینهایت به حقوقبشر و پیشبرد و حفاطت از آن و کاربرد
کامل حقوقی که در اعلامیه جهانی حقوقبشر، میثاق بینالمللی حقوق
اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی
سازمان ملل آمده است».
قانون اساسی نیجریه (1999) مقدمه: «ما مردم نیجریه پیوستگی خود را به
اصول دموکراسی و اعلامیه جهانی حقوقبشر 1948 اعلام میداریم».
قانون اساسی فلسطین (پیشنویس چهارم- فوریه 1996) ماده 8: «فلسطین،
حقوقبشر و آزادیهای بنیادین را که در اعلامیه جهانی حقوقبشر، میثاق
بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی
و فرهنگی، قرارداد بینالمللی رفع هر نوع تبعیض نژادی، کنوانسیون
بینالمللی ضد شکنجه و سایر مجازاتهای ظالمانه، غیرانسانی یا
تحقیرکننده و نیز سایر قراردادها و میثاقهائی که اینگونه حقوق و
آزادیها را تأمین نماید، بهرسمیت شناخته و به آنها احترام میگذارد».
قانون اساسی پرو (1993) ماده 206 (4): «استاندارد حقوق و آزادیهای
مصرحه در قانون اساسی، برطبق اعلامیه جهانی حقوقبشر تفسیر خواهد شد».
قانون اساسی پرتغال (1989) ماده (2) 16: «مواد قانون اساسی و قوانین
مربوط به حقوق بنیادین، در هماهنگی با اعلامیه جهانی حقوقبشر قرائت و
تفسیر خواهند شد».
قانون اساسی رومانی (2003) ماده (1) 20: «مواد قانون اساسی مربوط به
حقوق و آزادیهای شهروندان، برطبق اعلامیه جهانی حقوقبشر، تفسیر و
اجرا میشود».
قانون اساسی سنگال (2001) مقدمه: «اعلام پیوستگی ویژه به اعلامیه
جهانی حقوقبشر 1948، کنوانسیون بینالمللی حذف کلیه اشکال تبعیض علیه
زنان 18 دسامبر 1979، و کنوانسیون حقوق کودک 20 نوامبر 1989».
قانون
اساسی اسپانیا (1992) ماده (2) 10« استاندارد حقوق و آزادیهای مصرحه
در قانون اساسی، برطبق اعلامیه جهانی حقوقبشر تفسیر خواهد شد».
قانون اساسی تبت (در تبعید – 1991) ماده 4: « وظیفه دولت تبت است که به
اصول اعلامیه جهانی حقوقبشر سازمان ملل وفادار بوده و سایر کشورهای
جهان را نیز به احترام و تبعیت از چنین اعلامیههائی تشویق نماید».
قانون اساسی تیمور- لست (2001) قسمت 2، عنوان 1، بخش 23: «حقوق
بنیادین که در قانون اساسی تقدیس شده است، نافی سایر حقوقی که قانون
مقرر میدارد نبوده و برطبق اعلامیه جهانی حقوقبشر تفسیر خواهد شد».
قانون اساسی انگلستان (سیستم حقوقی – 1992) قسمت 2، بخش 2: «از
آنجائیکه اعلامیه جهانی حقوقبشر از نظر حقوقی یک سند لازمالاجرا
نیست، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1966 میثاق بینالمللی حقوق
اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را
تصویب نمود. انگلستان در سال 1976 هر دو این میثاقها را تائید نموده
است».
قانون اساسی تانزانیا (1998) ماده (6) 9: «حفاظت و نگهبانی از کرامت
انسانی برطبق روح اعلامیه جهانی حقوقبشر».
قانون اساسی یمن (1994) ماده 6: «جمهوری یمن پیوستگی خود را به منشور
مللمتحد و اعلامیه جهانی حقوقبشر تائید مینماید».
دومین برنامهساز آقای مسعود رئیسی بودند که برای سخنرانی با موضوع
"خشونت علیه زنان در ایران" بهوسیله مسئول جلسه به جایگاه دعوت شدند؛
که متن آن به شرح ذیل میباشد
:
در
آغاز سخنرانی امروز اشارهای دارم به تعدادی از مادههای اعلامیه جهانی
حقوقبشر:
ماده
۱:
تمام
افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم
برابرند.همه دارای عقل و وجدان میباشند و باید نسبت به یکدیگر با روح
برابری رفتار کنند.
ماده
۳:
هرکس
حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده
۵:
احدی
را نمیتوان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار دارد که ظالمانه و یا
برخلاف انسانیت و یا موهن باشد.
ماده
۶:هرکس
حق دارد که شخصیت حقوق او در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون
شناخته شود.
با
توجه به مادههای مورد اشاره، در مییابیم که تمامی بشر چه زن و چه مرد
هیچ فرقی با همدیگر ندارند و همگان باید در برابر قانون به عنوان یک
انسان شناخته شوند.
اما متأسفانه همیشه حقیقت با طرز رفتار یکسان نیست
و این مسأله زمانی نمود بیشتری پیدا میکند که نام زن و مسألهای به
نام حقوق زنان پیش کشیده میشود.
از دیرباز تاکنون همواره زنان به ناحق به عنوان یک
گروه ظعیفتر شناخته شدند و با طرح مسائل گوناگونی که با توجه به شرایط
هر جامعهای بیان میشود، مورد ظلم قرار گرفته و به راحتی حقوق آنها
توسط حکومت و همچنین جامعه پایمال میشود.
این
ظلم بزرگ در حق زنان در کشورهای کمتر توسعه یافته و کشورهایی که دین در
آنها نقش پررنگتری دارد بیشتر اتفاق میافتد که اگر بخواهیم برای آن
مثال بیاوریم اصلاً به کار سختی برنخواهیم خورد.
کشورهایی نظیر افغانستان، عراق، عربستان و یا
پاکستان که بسته به نوع شرایط هر کشور و این که دین در همه این کشورها
رکن اصلی میباشد شرایط وحشتناکی را برای زنان فراهم کردهاند که از
نداشتن اجازه رانندگی تا به بردگی گرفتن آنها توسط خود حکومتها و
گروههای تندروی اسلامی به مانند داعش تنها جزیی از آن میباشد؛ و اما
در کشور ایران مسأله زنان در این روزها دوباره به مسأله روز تمامی حق
طلبها درجامعه ایران تبدیل گشته و بنده میخواهم امروز به چرایی
رفتارهای ضد زن در کشورمان رسیدگی کنم.
در کشوری که حکومت آن مدعی رعایت حقوقبشر آن هم از
نوع اسلامیش میباشد (که البته ما همیشه شاهد بدترین نوع رفتارها با
زنان در تمامی کشورهای اسلامی میباشیم) چرا فجایعی علیه زنان رخ
میدهد که حتی انجام آن را توسط خشن ترین گروههای تروریستی هم کمتر
شاهد هستیم.
آیا
تنها حکومت ایران مقصر است؟
آیا
جامعه امروز ایران نقشی ندارد؟
متأسفانه در روزهای گذشته شاهد اتفاقهای ناگواری در مورد زنان بودیم
از جمله فاجعه اسیدپاشی به زنان اصفهانی و همچنین اعدام ریحانه جباری
که هر وجدان بیدار و آگاهی را به درد آورد.
حال سؤال اینجاست که چگونه میشود که جامعه ایران
به نقطهای میرسد که به روی زنان اسید پاشیده میشود و یا زنی که برای
دفاع از خود در برابر تجاوز مرتکب قتل میشود سرانجامی جز طناب دار در
انتظارش نیست؟
در
هرجامعهای حکومتها وظیفه حفاظت از جان شهروندانشان را دارا
میباشند اما متأسفانه حکومت ایران که قوانین خود را از دین اسلام
گرفته همیشه زن را جز یک موجود در خدمت مرد چیزی بیشتر ندیده و به همین
دلیل همواره و در طول دوران حیات خود با تصویب قوانین ضد زن سعی در
محدود کردن آنها داشتهاند. نظامی که زن را تنها یک ابزار جنسی میداند
و با تصویب قوانینی نظیر تفکیک جنسیتی در ادارات، حذف زنان از بعضی
رشتههای دانشگاهی و یا پوشش اجباری و چندین مورد دیگر بیشک متهم اول
و اصلی رواج خشونت در جامعه علیه زنان میباشد.
در
ماههای گذشته پس از اعتراضهای بیسابقه تندروهای اسلامی نظیر امامان
جمعه به وظعیت پوشش زنان که به عنوان مثال در یک مورد، امام جمعه
اصفهان اعلام کرد: در مسأله حجاب کار از تذکر گذشته و باید چوب تر را
بالا برد و از قوه قهریه استفاده کرد.
سرانجام مجلس ایران که پیشتر نشان داده تنها
کاربردش فقط دخالت در خصوصیترین امور زندگی مردم است، طرحی به نام
آمران به معروف و ناهیان از منکر را تصویب کرد و یک مشت بیمارجنسی را
برای سرکوب کردن زنان به جامعه فرستاد که منجر به فاجعه اسیدپاشی شد و
دقیقاً مثل موارد گذشته به جای این که اشتباه خود را گردن بگیرد و
عذرخواهی کنند، مشکل را گردن یک دشمن خیالی انداخته و با چند بیانیه
کار را تمام میکنند.
در
ذات پلید و ضد زن این نمایندگان همین بس که وقتی بعد از این فاجعه،
مجلس در صدد اضافه کردن بندی به این قانون با این توضیح که کسی به اسم
امر به معروف و نهی از منکر حق انجام هیچگونه کار خلاف قانون نظیر
قتل، شکنجه و یا اسیدپاشی را ندارد،
۱۳
نماینده رأی مخالف دادند و این یعنی که آنها در مسأله زن و حجاب موافق
به انجام هر کاری حتی اسیدپاشی نیز هستند و این خود یعنی رواج خشونت
در یک جامعهای که هنوز باورهای دینی و سنتی و ضد زن در بعضی از نقاط
آن رکن اصلی زندگی مردم میباشد.
بی شک گروهی از مردم ایران زمانی که میبینند حکومت
ایران تمام توان خود را در راه مبارزه با زنان به کار گرفته وکاری به
آنها ندارد قطعاً این جسارت را پیدا میکنند که به مانند حکومت سعی در
تخریب زن و تضعیف زن در جامعه کنند که تدوام اینگونه رفتارها از سوی
حکومت قطعاً منجر به همهگیر شدن ظلم علیه زنان در جامعه میشود؛ و
اما نکته آخر صحبتهای من در مورد جامعه ایران و مردمانش میباشد.
جایی
که سقوط اخلاقی در آن بهشدت احساس میشود، جامعهای که به جای طلب حق
کردن و فریاد آزادیخواهی برآوردن تبدیل به مکانی برای تمسخر و به سخره
گرفتن هر چیزی شده و کاملاً نسبت به همه چیز بیتفاوت شده. در روزهای
اخیر خبرهایی در سطح جامعه پخش شد که اندک کورسوهای امید برای تغییر
وضع را از بین میبرد.
مطالبی که خبر از مرگ انسانیت و شرافت در بین مردم
سرزمینم میدهد و آن هم شوخی کثیف با پدیده زشت اسیدپاشی است، که به
اعتقاد بسیاری در شرایطی که زنان کشور در بهت و ترس ناشی از اسیدپاشی
هستند، این عمل حتی از خود اسید پاشی هم بدتر است و تأثیرات منفی زیادی
در روحیه زنان میگذارد.
آری،
نظام جمهوری اسلامی اصلیترین متهم برای پرونده اسیدپاشی و هرگونه
رفتار ضد زن میباشد اما من و شما به عنوان یک انسان به جز به سخره
گرفتن دردهای این قشر چه کردهایم؟
باید
بدانیم که در تمامی رفتارهای ضد زن که در ایران به وقوع میپیوندد اگر
جمهوری اسلامی نقش مغز و یا طراح را بازی میکند، ما هم با این گونه
رفتارها نقش بازوان او و یا موتور حرکتی این فعالیتهای ضد زن را بازی
کردهایم؛ و من از شمایی که این حرکت بسیار زشت و ناجوانمردانه را
انجام دادهاید میخواهم، لحظهای خود را جای آن زن قرار دهید هر چند
که به قول شاعر:
احساس سوختن به تماشا نمیشود
آتش
بگیر بلکه بدانی چه میکشم
با
آرزوی فردایی بهتر برای تمام بشریت
در
ادامه خانم حقیقی در مورد این که "زن در ایران حتی برای شخصیت خود هم
حقی ندارد" به صحبت پرداختند و معتقد بودند، که قانون اساسی عامل اصلی
این اتفاقات میباشد
.
همچنین آقای شفاعی نظرات خود را اعلام کردند و معتقد بودند که باید از
زاویهایی دیگر به اعدام خانم ریحانه جباری نگاه کرد و اینکه خانم
ریحانه جباری مرتکب به قتل نشده بودند و اتهام قتل را از بازیهای کثیف
وزارت اطلاعات ایران میدانستند
.
سپس
آقای بیداروند توسط خانم مسکینی برای تحلیل اخبار و بررسی آن به جایگاه
آمدند. متن ایشان بدین شرح میباشد:
«جلوگیری از دفن یک نوجوان بهایی در تبریز»؛ خبرگزاری هرانا – مسئولان
از دفن پیکر یک نوجوان بهایی در تبریز که به علت بیماری فوت کرده بود
ممانعت کردند.
به
گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، در
روز سه شنبه
۲۹
مهرماه سال
۱۳۹۳
یک نوجوان
۱۲
ساله بهایی بهنام مهنا سمندری به دلیل بیماری در شهر تبریز درگذشت ولی
تاکنون مسئولین مربوطه با فشار اداره اطلاعات از صدور مجوز برای دفن
پیکر این نوجوان بهایی خودداری کردهاند.
در همین رابطه یکی از شهروندان بهایی به هرانا این
چنین گفت: «مهنا روز سه شنبه در بیمارستان در گذشت و به همین دلیل پدر
و مادر او که هر دو معلول جسمی هستند خواستار انتقال دخترشان از
بیمارستان به منزل جهت غسل و خواندن نماز میت شدند. راننده آمبولانس پس
از این که متوجه شد که مهنا بهایی است اتومبیل خود را متوقف کرده و
گفته است که او را فقط به وادی رحمت (گورستان تبریز) منتقل خواهد کرد
ولی با اصرار بیش از اندازه بستگان مهنا، بالاخره راننده راضی شد که او
را به منزل ببرد. پیکر او پس از غسل و خواندن نماز میت و کفن شدن به
روش بهایی اجباراً به سردخانه وادی رحمت تحویل داده شده است ولی هنوز
دفن نشده است».
این
فرد در ادامه اظهار داشت: «بهاییان تبریز پیش از انقلاب، گورستان مخصوص
به خود را خریداری کرده بودند که این محل پس از انقلاب توسط دولت
مصادره شد. پیکر اموات بهایی از آن زمان تا سال
۱۳۹۰
در همان گورستان عمومی تبریز دفن میشد و از بابت اجرای مراسم کفن و
دفن بهایی مشکلی نبود ولی در مرداد ماه سال
۹۰
پیکر یک خانم بهایی که پس از مرگ به سردخانه تحویل داده شده بود، اجازه
دفن داده نشد و مسئولین اعلام کردند که از این پس، بهاییان را دفن
نخواهند کرد. در طی این سه سال بالغبر
۲۰
فرد بهایی در تبریز فوت نمودهاند که تمامی اجساد بدون اجازه خانواده
متوفی به شهر میاندوآب یا ارومیه منتقل شده و در آنجا خود مسئولین،
آنها را دفن کردهاند. گفتنی است که طبق احکام دیانت بهایی جسد نباید
به محلی که بیش از۱
ساعت از محل فوت فاصله دارد حمل شود و شهر میاندوآب و ارومیه هر دو بیش
از یک ساعت با شهر تبریز فاصله دارند».
این شهروند بهایی در ادامه اظهار داشت که بهاییان
در طی سه سال گذشته به نهادهای مختلف از جمله دفتر گورستان تبریز (وادی
رحمت)، شهرداری، فرمانداری، شورای شهر، دفتر امام جمعه و دفتر
نمایندگان مجلس مراجعه کردهاند که تاکنون هیچ پاسخی دریافت نکردهاند.
در
خاتمه این شهروند بهایی در رابطه با وضعیت پدر و مادر مهنا گفت: «مادر
مهنای عزیز شخصاً به بسیاری از مراجع قانونی مراجع کرده است و خواستار
دفن پیکر کوچک فرزندش شده است ولی هیچ پاسخی دریافت نکرده است.
استاندار حتی اجازه ملاقات هم نداده در صورتی که همین استاندار چند سال
پیش، خودش مهنا را دیده بوده و از او تقدیر کرده بود زیرا این نوجوان
بهایی به دلیل هوش و استعداد زیادی که داشت با دهان خود نقاشی بسیار
زیبایی کشیده بود که این نقاشی رتبه اول را در کل کشور کسب کرده بود
(مهنا قادر به حرکت دادن دستان خود نبود). پدر و مادر مهنا که خودشان
هم معلول هستند، حتی نمیتوانند پیکر فرزند
۱۲
ساله خود را به خاک بسپارند و هنوز امیدوارند تا مسئولین با رعایت
حداقل عدالت، اجازه دفن فرزندشان را در تبریز بدهند».
جواد
لاریجانی: کشورهای غربی باید از اعدامها در ایران ممنون باشند.
خبرگزاری هرانا – جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوقبشر قوه قضاییه ایران
درباره آمار بالای اعدامها در ایران گفت که بیشتر این اعدامها مربوط
به جرایم مواد مخدر است و جوامع غربی از این مبارزه ایران با مواد مخدر
منتفع شدهاند و «حتی این کشورها باید از ایران به خاطر این مبارزه
بیوقفه و یک جانبه با جرایم مرتبط با مواد مخدر ممنون باشند».
به
گزارش هرانا، لاریجانی که به ژنو سفر کرده است در گفتوگو با شبکه خبری
سی.ان.ان، واکنش کشورهای غربی به اعدام ریحانه جباری را «غیرمنصفانه»
توصیف کرد و گفت: «این پرونده همه روال قانونی خود را طی کرده بود و
همه قضاتی که طی هفت سال گذشته با این پرونده سر و کار داشتهاند،
تایید کردهاند که او مرتکب قتل عمد با قصد قبلی شده و ادعای او مبنی
بر دفاع از خود کذب محض بوده است».
لاریجانی مدعی شد: «کمپینی که از سوی رسانهها و
سیاستمداران غربی بهراه افتاد کاملاً این فضا را مسموم کرد و تلاشها
برای گرفتن رضایت از اولیایدم را ناکام گذاشت». دبیر ستاد حقوقبشر
ایران همچنین مدعی شد که اخیراً هیچکس در ایران به خاطر زنا یا نوشیدن
الکل اعدام نشده است.
دو روز پیش احمد شهید، گزارشگر سازمان ملل در امور
حقوقبشر در ایران، از افزایش اعدامها در این کشور اظهار نگرانی کرد و
گزارش داد که در ایران در پانزده ماه گذشته ٨۵٢
مورد اعدام انجام شده است. براساس این آمار، ایران به نسبت به جمعیتش،
بیشتر شمار اعدام در جهان را داراست.
دادستان مشهدخواهان توبه برای آزادی معترضان به اسیدپاشی شد؛ خبرگزاری
هرانا – دادستان عمومی و انقلاب مشهد، امر به معروف و نهی از منکر را
برای زنده نگه داشتن جامعه ضروری دانست و گفت: اگر این فریضه در
جامعهای فراموش شود، مقدسات از آن جامعه رختبر میبندد.به
گزارش هرانا به نقل از ایسنا؛ غلامعلی صادقی در همایش «امر به معروف و
نهی از منکر» که با حضور برادران و خواهران بسیجی در مسجد پارک ملت
مشهد برگزار شد، اظهار کرد: تجمعات اعتراضآمیز به اسیدپاشی به دعوت
دشمنان بوده که همه افراد بازداشت شدند و تنها کسانی که از این کار
پشیمان شده بودند، آزاد شده و تعدادی که به اعتراض خود اصرار داشتند،
هنوز زندانی هستند.
وی
با بیان این که در خراسان رضوی و مشهد هیچ مورد اسیدپاشی وجود نداشته و
تمام اخبار غلط، شایعاتی است که به پراکندگی این موضوع دامن میزند،
اظهار کرد: در مشهد یک نفر با پاشیدن آب برروی خانمها باعث ایجاد رعب
و ترس شده بود که دستگیر و زندانی شده است.
در
تکمیل خبرها خانم فریدونی در مورد عاملان اسیدپاشی اخباری گفتند
مبنیبر این که شش نفر را به این جرم دستگیر کردهاند که این شش نفر از
گروهکی پول میگرفتند تا به این شکل امر به معروف و نهی از منکر کنند
.
همچنین آقای شفاعی در مورد حضور آقای لاریجانی در ژنو به صحبت پرداختند
و گفتند که سازمان ملل مبلغ هنگفتی به ایران بابت جلوگیری از ورود مواد
مخدر به ایران پرداخت میکند و به همین دلیل است که او گفته غرب باید
بابت اعدام عاملان قاچاق مواد مخدر از ما متشکر باشد
.
در
پایان سخنرانی خانم نرگس محمدی در سالروز کشته شدن ستاربهشتی بر مزار
آن مرحوم از شبکه اجتماعی فیسبوک و از طریق بلند گو پخش شد
.
این
جلسه در ساعت 14:30 به پایان رسید
.
جلسه داخلی نمایندگی گیسن
تاریخ جلسه:
20/11/2014
اعضا
شرکت کننده در جلسه: آقایان درویشان، نعیمی، امینی، امیری و محمدی؛
همچنین جمعی ازفعالین حقوقبشر در آن شرکت داشتند. ضمناً این جلسه
دراطاق پالتاک کانون قابل شنیدن بود، بعد از گزارش کاراعضا و بحث تبادل
نظر آقایان ابوالفضل نعیمی و درویشان سخنرانی نمودند که گزیده آن بدین
شرح میباشد.
فقر
یا آستانه فقر حداقل درآمدی است که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر
گرفته میشود؛ کسانی زیر خط فقر در نظر گرفته میشوند که قادر به فراهم
نمودن نیازهای اساسی خود، خصوصاً اولین نیاز که سلامت جسم و تغذیه
مناسب است نباشند.
گام
اول در تشخیص فقیر از غیرفقیر معیاری است که براساس آن بتوان تعیین
نمود چه کسی فقیر است و چه کسی فقیر نیست؛ این معیار در مطالعات خط فقر
نامیده میشود. مارتین راوالیون خط فقر را به صورت مخارجی که یک فرد در
یک زمان و مکان معین برای دسترسی به یک سطح رفاه مرجع متحمل میشود،
تعریف میکند. افرادی که به آن سطح رفاه دسترسی ندارند، فقیر و کسانی
که به این سطح رفاه دسترسی دارند، غیرفقیر تلقی میشوند. "سطح مرجع" یا
"حد قابل قبول" در تعریف خط فقر منجر به ایجاد دو مفهوم فقر مطلق و فقر
نسبی میشود. با توجه به این که فقر در مفهوم مطلق یا نسبی آن بررسی
میشود، خط فقر نیز به دو روش مطلق و نسبی محاسبه میشود. انتخاب هر یک
از این دو روش حائز اهمیت است، چرا که شاخصهای فقر مبتنیبر هر یک،
حساسیتهای متفاوتی در مقابل تغییرات اقتصادی-اجتماعی از خود نشان
میدهند.
خط
فقر مطلق عبارت است از مقدار درآمدی که برای تأمین حداقل نیازهای فردی
در یک جامعه لازم است و عدم تأمین آن موجب میشود فرد مورد بررسی به
عنوان فقیر در نظر گرفته شود.
تدوینگرنقشه جغرافيايی فقر كشور، خط فقر مطلق
(شديد) سال 86 كشوری را برحسب توزيع درآمد و مصرف خانوار، 400 هزار
تومان اعلام كرد. خط فقر شديد استان تهران، براي يك خانوار پنج نفره در
سال گذشته، 650 هزار تومان بوده است.
همچنين
خط فقر مطلق (شديد) كشوری در سال 83 را 238 هزار تومان؛ سال84، 276
هزار تومان؛ سال85، 325 هزار تومان و در سال 86 نيز 400 هزار تومان با
اعلام اين كه خط فقر مطلق شهر تهران هم در سال 86، حداقل 770 تا 780
هزار تومان بوده است، خط فقر مطلق استان تهران نيز در سال 83، 400
هزار تومان؛ سال84، 480 هزار تومان ، سال85، 560 هزار تومان و سال
86، 650 هزار تومان و اين ارقام بيانگر رشد سالانه 18 درصدی خط فقر در
كشور است.
متخصص حوزه رفاه اجتماعی، در عين حال رقم واقعی تورم را به مراتب
بيشتر از رقم اعلام شده رسمی دانست و گفت: بانك مركزی نرخ تورم سال 86
را حدود 20 درصد اعلام كرده بود. درحالی افزايش شديد قيمت زمين و مسكن
را از مهمترين دلايل رشد فقر در جامعه برشمرده كه زمين و مسكن از سوی
بانك مركزی در سبد مصرفی خانوارهای ايرانی در نرخ تورم محاسبه نمیشود.
حداقل 35 درصد جمعيت كشور در خط فقر شديد به سر میبرند، حدود 30 درصد
سبد مصرفی خانوارها را مسكن تشكيل میدهد. در سال 83، 4/29 درصد؛ سال
84، 9/31 درصد، سال 85، 6/33 درصد و سال 86، حداقل 35 درصد جمعيت كشور
در زير خط فقر مطلق به سر میبردند.
در
اندازهگيری خط فقر مطلق سال 83 كشور، حداقل كالری مورد نياز يك فرد
بزرگسال 2هزار و400 كيلو كالری محاسبه شد، اما به دليل آن كه اين
ميانگين در سطح دنيا دو هزار كيلوكالری است، رقم محاسبه شده كشوری نيز
تقليل يافت و بدين ترتيب جمعيت كمتری در زير خط فقر قرار گرفتند.
واكنشها نسبت به نابسامانیهای اجتماعی در واقع به شكل پاسخ به نوعی
ناكامی خودش را نشان میدهد. چون افراد در مقایسه با امكانات موجود و
نیازهایشان برای رسیدن به زندگی بهتر فاصله میبینند؛ فاصلهای كه مانع
میشود آنها به خواستههایشان برسند، پس حس ناكامی پیدا میكنند؛ این
حس ناكامی به دو شكل خودش را نشان میهد.
یكی
گرایش به رفتارهای پرخاشگرایانه و برونزاست؛ یعنی فرد رفتارهایی نسبت
به محیط پیرامون نشان میدهد و یكی هم واكنشهای درونزا است؛ كه در
این حالت فرد با خودش برخورد میكند. در شكل درونزا، فرد رفتارهایی
نشان میدهد كه زندگیاش را مورد تهدید قرار میدهد مثل خودكشی یا
اعتیاد؛ آمارها هم این را اثبات میكند.
در سال
۶۰
حدود
۱۵۰
مورد خودكشی گزارششده در كل كشور داشتیم، در سالهای اخیر تعداد موارد
خودكشی گزارش شده در یك سال از
۳۵۰۰
نفر بالاتر رفته است؛ جمعیت دو برابر شده اما میزان خودكشی تصاعدی
افزایش پیدا كرده است، البته واكنشهای برونزا هم وجود دارد.
در
این شرایط در جوامع توسعه یافته چون فضای سیاسی مناسبی هست اعتراض در
قالب احزاب و سندیكاها خود را نشان میدهد اما از آنجا كه در جوامعی
مثل جامعه ما این بستر كمتر وجود دارد، این رفتارها تبدیل به رفتارهای
پرخاشگرانه اجتماعی میشود، در قالب رفتارهایی كه تمایل به جرم دارند.
یعنی فردی كه احساس ناكامی میكند چون در حوزه قدرت امكانی نمیبیند با
رفتاری غیراجتماعی اعتراضش را نشان میدهد و تمایل پیدا میكند به سمت
جرم، خشونت یا كسب درآمد از طریق كار سیاه. در مطالعات مختلفی كه در
مورد جامعه ایران انجام شده این نتیجه به دست آمده كه زنانی كه دست به
تنفروشی میزنند، بیشتر برای به دست آوردن زندگی بهتر است نه فرار از
فقر؛ آمار این دست روسپیها تقریباً
۵۰
درصد آمار روسپیهای ایران است.
یعنی فقط حدود نیمی از این افراد برای رهایی از فقر
خود و خانواده دست به روسپیگری میزنند، نیم دیگر آنها برای به دست
آوردن زندگی بهتر دست به تن فروشی میزنند.
ادامه
وضع موجود میتواند جامعه ایران را در وضعیت بسیار دشوارتری قرار دهد
كه یكی از آنها فروپاشی اجتماعی است، در واقع ما مدتهاست وارد حیطه
فروپاشی شدهایم. تغییر ارزشها و نگرشها در طبقات مختلف اجتماعی
زمینهساز فروپاشی اجتماعی است؛ بسیاری از اقدامات و فعالیتهایی كه در
گذشته در جامعه ایران مطرود بوده و خلاف هنجارها و ارزشها به حساب
میآمده، امروزه شایع شده.
مثلاً كسب درآمد از طرق غیرقانونی در حقیقت پایین
آمدن اعتماد و افزایش مشكلات خانوادگی، نشاندهنده همین فروپاشی
اجتماعی است؛ افزایش آمار خشونتها هم این موضوع را نشان میدهد.
شاخصهای خشونت در كشور ما به سرعت در حال افزایش است، در حالی كه در
سال
۷۶
به ازای هر صدهزار نفر ما
۵۴۴
مورد خشونت داشتیم؛ در سال
۸۱
این آمار به
۸۱۶
مورد رسیده است و این شاخص همچنان هم در حال افزایش است.
یا
پروندههای قتل در همین فاصله سالها یعنی
۸۱-۷۶
هشتاد درصد رشد داشتهاند. سطح تحمل جامعه پایین آمده و بحرانهای
اقتصادی، اجتماعی و فقر هم این موضوع را تشدید كرده است؛ نرخ طلاق رو
به افزایش و تمایل به ازدواج در حال كاهش است. الگوهای آسیبهای
اجتماعی تغییر كرده و روز به روز پیچیدهتر و خشنتر میشود.
ممكن است با انكار این مسائل و ندیده گرفتن آنها
وضعیت را تا مدتی بتوان به همین منوال نگه داشت اما به طور قطع چون این
وضعیت حاصل یك بستر اجتماعی عینی و مشخص است، هر چقدر مشكلات نادیده
گرفته شود فرصت برای تشدید آنها بیشتر میشود؛ به همین خاطر فقر
میتواند زمینهساز فروپاشی اجتماعی باشد.
واقعیت این است که ظرفیتهای تاریخی و همچنین اقتصادی که اشاره کردید
ایران را در دنیا به یک کشور استثنایی تبدیل کرده است. یعنی نهتنها
منابع طبیعی ایران قابلیت خلق ثروت را دارند بلکه موقعیت جغرافیایی
ایران نیز این توانایی را دارد. ایران در کریدور شرق به غرب و جنوب به
شمال واقع شده و برای انتقال دادن انرژی و کالا راحتترین و
ارزانترین مسیر است و خود این میتواند یک منبع درآمد برای مردم باشد.
ضمن این که منابع متنوع و متعددی در کشور وجود دارد؛ حالا در چنین
شرایطی خط فقر 40درصد فاجعه است. منتهی باید پرسید که چرا کشوری مثل
ایران با این همه منابع، با این سطح از جمعیت فقیر مواجه است ولی در یک
کشور فقیر از نظر منابع مثل ژاپن میبینیم که فقرمطلق عملا ریشهکن شده
است. اصلیترین علت بروز فقر بهخصوص فقر مطلق نظامهای اجتماعی-سیاسی
هستند. چون فقر نسبی در ژاپنی هم وجود دارد، یعنی افرادی هستند که
درآمدی پایینتر از افراد میانه جامعه دارند ولی آنها نیازهای مطلق
مانند غذا، سرپناه، خدمات سلامت، حملونقل و سایر نیازهای اساسیشان
تأمین شده است و صرفاً درمقایسه با دیگران فقیر محسوب میشوند.
بنابراین نوعاً در مورد کشوری مانند ایران با ظرفیتهای عظیمی که دارد
این فقر بسیار غیرقابل قبول است.
نوع
تصمیمگیریها و ساختار سیاسی در تخصیص و توزیع محصول اجتماعی بسیار
مؤثر هستند. یعنی این که چه نظام سیاسی چگونه درآمدها و منابع را توزیع
میکند، در ایران هم چون عمده درآمدها به منابع بادآورده نفت و گاز وصل
است، این که چگونه و بین چه کسانی توزیع میشود سهم اصلی را در
شکلگیری فقر دارد؛ چون سهم گروههای پایین اجتماع در آن بسیار کم است
آنهم بهدلیل توزیع نابرابر این درآمدهاست. چراکه گروههایی در
موقعیتهای برتر و بالاتر سهم بسیار عمدهایی را دریافت میکنند و همین
طور که پایینتر میآییم به میزان کاسته شدن از ارتباط و رابطه با
قدرت، سهمشان نیز بههمان میزان کاسته میشود. گروههای پایین درآمدی
هم که مغفول واقع شده و اصلاً مورد توجه نیستند و عملاً سهمی هم اگر
میبرند بسیار ناچیز باشد، این عمل سبب میشود که فاصله نیز روزبهروز
بیشتر شود. از سوی دیگر این تفاوت عظیم درآمدی بین داراها و ندارها در
چنین ساختاری یکی از عوامل اصلی بروز تورم است.
اقتصاد ما بهخاطر همین ساختار توزیع شدیداً نابرابر درآمد بسیار
فرصتهای استثمار در جامعه را تقویت میکند. یعنی گروههای بالای
درآمدی میتوانند ظرفیت نیروهای کمدرآمد سوءاستفاده میکنند و این خود
میتواند زمینه رشد بسیاری از ناهنجاریها مانند فساد، جرم و جنایت و
شکلگیری گروههای مافیایی شود.
اصلیترین
دلیل فقر در ایران کارکرد دولتهاست، افرادی که در کشور تصمیمگیر
هستند همان کسانی هستند که از این نظام توزیع موجود منتفع میشوند.
البته به غیر از موارد محدودی تقریباً همواره هم اینگونه بوده است؛
بنابراین نوعاً کسی به زیان خودش تصمیمی نمیگیرد ولو این که بهنفع کل
جامعه نباشد، بهخصوص پس از جنگ ما شاهد این هستیم که بسیاری از کسانی
که در موضع تصمیمگیری قرار دارند، کسانی هستند که منافع اقتصادی و سهم
اقتصادی بسیار بزرگی از محصول اجتماعی به آنها میرسد، بنابراین آنها
داعیهایی برای تغییر وضعیت ندارند. هر چه هم که جلوتر آمدیم مثل دوره
دولتهای نهم و دهم که بهنظر من دولتی غارتگر بود و با درآمدهای ملی
بسیاری که حاصل شد متأسفانه باز هم این روند ادامه یافت و فاصلهها
بیشتر شد و کار خاصی در این زمینه صورت نگرفت.
این ناکارآمدی موجب افزایش نابرابری میشود و
نابرابری هم ریشه اصلی فقر است در چنین شرایطی همواره تورم بالایی نیز
بهوجود میآید. درواقع این اقتصاد با یک تورم ساختاری روبهرو
میشود؛ این یکی از آفات شیوه توزیع درآمدهای رانتی مبتنیبر درآمدهای
بادآورده نفت و گاز است و نه محصول خلاقیت، تولید، بهرهوری، تلاش،
سختکوشی و نوآوری. این درآمدهایی که در کشور حاصل میشود بهنوعی
زدوبند و ارتباط با ساختار قدرت است. خود این مسأله باعث شکلگیری
کانونهای قدرت بسیار بزرگ میشود و از طرفی تودهایی وسیع فقیر
شدهایی هستند که گزینهایی ندارند جز تن دادن به دستمزدهای نازل.
در خیلی از موارد استثمار میشوند بهخصوص در مناطق محروم و دوردست
کشور بهشدت نیروی کار استثمار میشود؛ به این دلیل که طرف برای این که
کار داشته باشد حاضر است با هر دستمزدی کار کند.
محصول این سرمایهداری خویشاوندی اقتدار کامل دولت
بر اقتصاد و کنترل آن است چون دولت است که منابع را توزیع میکند.
توزیع بسیار مهم است چراکه کشورهایی هستند که نقش دولت در آن بسیار
برجسته و پررنگ است مانند چین اما تبدیل به یک پدیده استثنایی در تاریخ
به لحاظ رشد اقتصادی شده است.
نکته
مهم درآمدهای دولتهای نهم و دهم است که در تاریخ ایران واقعاً
افسانهایی است. چون تا پیش از آن اصلاً چنین درآمدی نداشتیم؛ 56 درصد
از کل درآمدهای ارزی از سال 1338 تا پایان سال 1391در این هشت سال
بهدست آمده که معلوم نیست چه شده است. اگر این منابع سرمایهگذاری
میشد امروز ما قطعاً میتوانستیم به الگوی رشد موفق در دنیا تبدیل
شویم؛ مشکل اینجاست که سرمایهگذاری صورت نگرفته است و الآن بیکاری
جوانان به اصلیترین مشکل جامعه تبدیل شده است، خطر بسیار بزرگی که
جامعه ما را تهدید میکند. اما اگر بخواهیم مقایسه کنیم باید بگویم که
الآن طبقه ثروتمند ما اصلاً قابل مقایسه با ثروتمندان دوره شاه نیستند
و خیلی ثروتمندتر هستند. اصلاً این الگوی تهوعآور مصرفی که در حال
حاضر داریم پیش از انقلاب وجود نداشت. نابرابریها به این گستردگی و
عمق وجود نداشت. شاید در آنموقع سطح زندگی مردم پایینتر بود و پس از
انقلاب بهبودی صورت گرفته باشد اما مقایسه باید در شرایط خودش و با
کشورهایی باشد که توسعه و رشد سریع داشتهاند. باید بپرسیم که چگونه
میشود کشوری بدون داشتن منابع و نفت و گاز به رشدهای بالا دست پیدا
کند درحالیکه جامعه ما این فرصت را ندارد. با این حال قطعاً وضعیت سطح
عمومی زندگی در ایران بهدلیل افزایش سطح زندگی در کل دنیا بهبود پیدا
کرده است، مثل کاهش نرخ مرگومیر و افزایش سطح خدمات بهداشتی و ...
اما اصلاً با تحولات تکنولوژیکیای که در دنیا صورت گرفته قابل مقایسه
نیست. ولی سهم ما از این افزایش رشد و توسعه چه بوده است؛ متأسفانه
باید گفت در بسیاری از شاخصها وضع ما بدتر شده است، ازجمله در
نابرابری که منشأ بسیاری از مفاهیم اجتماعی و فرهنگی است این
نابرابریها قابل قبول نیستند
.
در
تمام دنیا عامل رشد و پیشرفت طبقه متوسط بوده است چراکه طبقات پایین
ظرفیت دسترسی به قدرت را ندارند، طبقات بالا هم بهدلیل این که وضعیت
خوبی دارند، انگیزهایی برای تغییر ندارند و برای حفظ وضعیت موجود
تلاش میکنند؛ پس این طبقه متوسط است که همواره بهصورت موتور محرک در
جوامع عمل میکند. حالا هر قدر این طبقه کوچکتر و لاغرتر شود ظرفیتش
برای تحولخواهی کمتر میشود. همچنین فرصت کمتری برای انتقال تقاضای
پیشرفت به طبقات بالا خواهد داشت یا بهعبارتی فرصتی برای دیکته کردن
ایجاد ظرفیت به طبقه بالا را نخواهد یافت. ازسویدیگر کوچک شدن حجم و
اندازه این طبقه موجب میشود که در آینده صداهای منطقی برای پیشرفت کم
شود. چون افراد این طبقه هستند که میتوانند مسایلش را بهصورت منطقی
به طبقات بالاتر منعکس کنند. ضمن این که تقلیل یافتن این طبقه موجب
بزرگتر شدن حجم طبقات پایین جامعه میشود و به همان میزان امکان
انفجار اجتماعی بیشتر میشود بنابراین ثبات و پایداری جامعه متأسفانه
مورد تهدید قرار میگیرد. جوامعی که به این سمت حرکت میکنند با
انفجارهای یک شبه و بعضاً بروز ناآرامیها و انقلابها ناشی از بزرگ
شدن حجم طبقات پایین جامعه است. این پدیدهایی است که متأسفانه در این
چند ساله در مصر، لیبی، تونس و بسیاری از کشورهای منطقه خاورمیانه رخ
داده است که ناشی از این موضوع است. در واقع رشد عظیم نابرابریها موجب
بیکاری عظیم نسل جوان میشود؛ وقتی ریشه اقتصادی انقلابهایی که در
کشورهای عربی رخ داد را مطالعه میکنیم در شاخصهای رسمی اصلاً این
گونه موارد نشان داده نمیشود ولی بعدها مشخص شد که اصلیترین دلیل
این انفجارها بیکاری بزرگ جوانان، نابرابری و فقر است. یعنی اینها
عواملی شد که با خودسوزی یک جوان در تونس، طی 14روز حکومت تونس سرنگون
شود. با مطالعات ریشههای اقتصادی این انقلابها درمییابیم که
زمینههایش با توجه به عواملی که اشاره شد فراهم شده است و مردم
بهدنبال تقاضاهای صنفی خودشان این تغییر را خواستار شدند.
پدیده عجیبی که طی سالیان اخیر شکل گرفت و در هشتساله مورد بحث
بزرگترشد پدیده سرمایهداری مالی است. سرمایهداری مالی در تاریخ غرب
هم بسیار نقش مخربی داشته و تنها مرتبط با اقتصاد ایران نیست؛ یعنی این
که کشوری که تولید ندارد و منابع بزرگی دارد، منابعش وارد چرخه
فعالیتهای مالی میشود. یعنی به شکل یک ربای بزرگ در جامعه خودش را
متجلی کرده و سودهای بسیار بزرگی را بهدست آورده است. در دوره
هشتساله دولتهای نهم و دهم شاهد فروپاشی بنگاههای بزرگ هستیم؛ به
تعبیر وزیر صنعتومعدن 14هزار واحد تولیدی ورشکست شدهاند اما همزمان
تمام بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری سودهای عجیب و غریبی بهدست
میآورند؛ این سلطه بخش مالی بر کل اقتصاد کشور را نشان میدهد. این
سلطه باعث افزایش شدید قیمت پول و عدم سرمایهگذاری در بخش تولید شده
است. عملاً در شرایط کنونی کسی حاضر نیست در صنعت و تولید سرمایهگذاری
کند، منابع بهسمت فعالیتهای سفتهبازی و خریدوفروش هدایت میشوند
برای این که این تنها محل سودآوری شده است. اقتصادی که تولید ندارد و
ربا در آن وجود دارد، به شکل تورم متجلی میشود و تورم ریشه امنیت ملی
و رفاه در هر جامعهایی را خواهد سوزاند و اصلیترین محرک فروپاشی
جامعه خواهد شد. مسؤلان کشور باید به این مسأله با دیدی سیاسی نگاه
کنند نه اقتصادی چون این مسأله و نقش و کارکرد نهادیهای مالی و
اعتباری، بسیار مخرب بوده و یکی از دلایل اصلی افزایش تورم و فقر و نا
برابری جامعه بودهاند.
ابتدای صفحه |
بازگشت
|