آشنایی با کانون | نشریه | مواضع و بیانیه ها | درخواست عضویت | ارتباط با ما

ماهنامه بشریت شماره 154

گزارش ماهیانه کمیته محیط زیست-آذر 93

حسین محمودی

انسان از حق آزادی، برابری و شرایط مناسب زندگی در محیط زیستی که کیفیت آن یک زندگی شرافتمندانه را میسر سازد برخوردار است .

حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل­های بعد باید در آن حیات رو به رشدی داشته باشند، وظیفه مردمان تلقی می­گردد. از این­رو فعالیت­های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی یا تخریب غیر­قابل جبران ملازمه پیدا کند، ممنوع است.

"اصل کنوانسیون استکهلم و اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران"

محیط زیست طبیعی تأثیر شگرفی بر روح و روان آدمی دارد و زندگی را شاداب و معطر می‏سازد. آسیب رساندن به محیط زیست و نابودی طبیعت باعث وارد آمدن صدمات و زیانهای جبران ناپذیری به بشریت می‏شود.

افسردگی و افزایش بیماری­های روحی و روانی انسان امروز بدون ارتباط به آسیب رساندن به محیط زیست نیست. هیچ­کس نمی‏تواند منکر بشود که تخریب محیط زیست تأثیر منفی بر شیوه رفتار آدمیان می‏نهد، و اثرات ویرانگری بر اخلاق فردی و جمعی جامعه بشری بر جای می‏گذارد.

ضمن واقف بودن بدین مسائل، نگاه مختصری به وضعیت محیط زیست در ایران در آذرماه 93 می­اندازیم.

1- هوای ٧ کلانشهر کشور در وضعیت هشدار قرار گرفت. فارس 1 آذر 93

2- گونه­های جانوری در ایران در معرض انقراض است. باشگاه خبرنگاران 1 آذر 93

3- درخواست رسیدگی به مسأله امواج پارازیت از سوی ریاست سازمان محیط زیست. ایسنا 1 آذر 93

4- کشف محموله قاچاق بزرگ شامل ۵۷۱ عدد انواع پرندگان وحشی در استان گیلان. پایگاه خبری دیده بان محیط زیست 2 آذر 93

5- عبور ۷ کل و بز­وحشی از روی پل­های روگذر تازه تأسیس در جنگل­های ارسبارن. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 3 آذر 93

6- کشف لاشه یک قوچ وحشی از یک خودروی حامل کود دامی. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 4 آذر 93

7- عاملین کشتار یک کل و دو بز وحشی در شهرستان تنگستان بوشهر دستگیر شدند. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 5 آذر 93

8- توزیع علوفه برای حیات­وحش گرسنه در پارک ملی لار. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 6 آذر 93

9- نجات گربه جنگلی گرفتار در تله سیمی. پایگاه خبری دیده بان محیط زیست 6 آذر 93

10- نجات یک آهو توسط اهالی روستای کلاته آقازاده و رهاسازی آهو در پارک ملی سالوک. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 6 آذر

11- عامل کشتار پنج قوچ ومیش وحشی در بافت کرمان همچنان متواری است. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 7 آذر 93

12- عاملین شکار یک گربه وحشی در منطقه حفاظت شده مراکان دستگیر شدند. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 8 آذر 93

13- باران‌ اسیدی صدها نفر دیگر را روانه بیمارستان‌‌های اهواز کرد .ایرنا 8 آذر 93

14- عاملین کشتار یک بز و دو بزغاله وحشی در شهرستان طبس دستگیر شدند. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 9 آذر 93

15-  نجات یک کرکس آسیب دیده در شهرستان فومن. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­10 آذر 93

16- خرس قهوه­ای آسیب­ دیده به مرگ آرام تن سپرد، مازندران صدایش را در نیاورد. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­10 آذر 93

17- عامل شکار غیرمجاز یک گراز وحشی در فیروزکوه دستگیر شد. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 10 آذر 93

18- دو بچه سگ آبی کمیاب به محیط زیست گلستان تحویل شدند. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­11 آذر 93

19- پرندگان محموله قاچاق کشف شده در چابهار در زیستگاه­های طبیعی رهاسازی شدند. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­11 آذر

20- کشف تاکسیدرمی پلنگ ایرانی در مسجدسلیمان. ایسنا ­12 آذر

21- طرح­های احیای دریاچه ارومیه بر روی کاغذ باقی مانده­اند­. اؤیرنجی سسی ­12 آذر 93

22- مناظره تلویزیونی با عنوان راهکارهای نجات دریاچه ارومیه با حضورنمایندگان دولت، مجلس، کارشناسان محیط زیست و بخش کشاورزی با حضور سعود تجریشی، جواد جهانگیرزاده­، عیسی کلانتری، غلامرضا نوری و حسن حیدری برگزارشد. 13 آذر 93

23- روباه پناه برده به یک منزل مسکونی در خوی به طبیعت بازگردانده شد. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­14 آذر 93

25- شکایت اداره میراث فرهنگی از ساخت مسجد در حریم تخت جمشید. ایرنا ­15 آذر 93

26- درگیری مسلحانه و شلیک با اسلحه جنگی به سمت محیط بانان سفیدکوه خرم آباد. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 15 آذر 93

27-کشف محموله قاچاق شامل ۲۶ هوبره در هرمزگان. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 16 آذر 93

28- عاملین کشتار دو تشی در دزفول بازداشت شدند. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست­ 17 آذر 93

29- امضای 151 نماينده مجلس پای نامه­ای که از رئيس جمهوری می‌خواهد مجوز ساخت جاده پهن باند در ميانه جنگل رويايی ابر را بدهد. روزنامه صبج ایران 17 آذر 93

30- با شیوع آنفولانزای مرغی هرگونه صیدوشکار پرندگان آبزی درگلستان ممنوع اعلام شد. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 18 آذر 93

31- دلبر و کوشکی دو یوزپلنگ آسیایی نر و ماده به پارک پردیسان تهران منتقل شدند. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست 19 آذر 93

32- مرگ ۱۲ عقاب صحرایی و شاهی به دلیل مسمومیت در یاسوج ­. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست20 آذر 93

33- انتقاد رییس فراکسیون محیط زیست مجلس از امضاکنندگان نامه برای احداث جاده ابر. ایرنا 21 آذر 93

34- گاو دریایی (گوکین) پستاندار کمیاب و در معرض انقراض آبهای جنوبی ایران. ایسنا 21 آذر 93

35- عاملین کشتار یک بز وحشی در تنگستان بوشهر بازداشت شدند. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­21 آذر 93

36- قاچاق سوخت تهدیدی جدی برای خیار دریایی شنی خلیج فارس. برنا 21 آذر 93

37- مخالفت سازمان محیط زیست با مکان پتروشیمی مکران چابهار­. فارس 22 آذر 93

38- هفده­ تشکل محیط ­زیستی با فرستادن نامه‌ای به رییس ‌جمهور خواستار لغو مجوزهای بهره‌برداری از معادن منطقه‌ حفاظت‌ شده‌ بهرآسمان شدند. 22 آذر 93

39- تلاش برای نجات گراز آسیب دیده در گرگان بی­نتیجه ماند. 22 آذر 93

40- مجوز «حمل سلاح شکاری» به مجوز «نگهداری از سلاح شکاری» تغییر می­یابد. ایلنا ­22 آذر 93

41- دستگیری عاملین کشتار یک قوچ وحشی در پارک ملی گلستان. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­23­ آذر 93

42- موافقت سازمان محیط‌ زیست با تغییر کاربری جزیره آشوراده. روزنامه همشهری ­ 23 آذر 93

43- یورش مجدد خطوط گاز به منطقه حفاظت شده دنا و قطع تعداد زیادی از درختان­. هرانا­ 23 آذر 93

44- معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: بعد از چهار سال بستن دریچه­های آب دوباره ۱۰ هزار هکتار از هور­العظیم احیاء می­شود. ­24 آذر 93

45- به دلیل کمبود شدید آب، بیش از یک میلیون نخل در خوزستان خشک شد . عصر جنوب 24 آذر 93

46- عامل کشتار یک میش وحشی در اسفراین دستگیر شد. 25 آذر

47- اشرار مسلح پس از کشتار یک خرس قهوه­ای در پارک ملی دنا بازداشت شدند. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­26 آذر 93

48- مشاهده یک جبیر زنده دورن روستایی در کهنوج کرمان.  پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­26 آذر 93

49- کشف یک تخته پوست تازه و ۱۲ کیلوگرم گوشت کل وحشی در شیروان. ایسنا  27 آذر 93

50- هوای تهران برای چندمین روز متوالی در شرایط ناسالم قرار گرفت. فارس 27 آذر 93

51- فرماندار صومعه‌سرا بر ضرورت حفظ و نگهداری تالاب این شهرستان توسط دهیاران و مردم ساکن حاشیه تالاب تاکید کرد. فارس 27 آذر 93

52- سفیر ژاپن اعلام کرد: پالایش تالاب انزلی تا 5 سال ادامه می­یابد. ایسنا  28 آذر 93

53- مدیرکل مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست اعلام کرد:‌ شرایط بسیار دشواری بر­طبیعت کشور حاکم است­. ایسنا 28 آذر 93

54- کمک­NGO ها به تحقق اصل 50 قانون اساسی، افزایش چشمگیر تشکل­های محیط زیستی از 443 به 760 از سال 92 تا کنون. پام  ­29 آذر 93

55- ابتکار اعلام کرد: برای پرورش ماهی تیلاپیا مجوز نمی­دهیم . ایرنا ­29 آذر 93

56- کشف اجزای بدن یک قوچ وحشی پس از تعقیب و گریز طولانی در اردستان.  پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­29 آذر 93

57- مشاهده ۱۸۲۲قوچ ومیش و ۳۵۴ کل و بزوحشی در سرشماری حیات­وحش فیروزکوه. پایگاه خبری دیده­بان محیط زیست ­­30 آذر 93

58- زرگرپور اعلام کرد: یک سوم صنایع آلاينده كشور در اصفهان هستند. ایسنا ­30 آذر 93

 

 

گزارش جلسه سخنرانی کمیته زنان

انسیه حنیف­نژاد

جلسه سخنرانی کمیته زنان با همت و کوشش اعضای کمیته  در تاریخ ۱۳دسامبر ۲۰۱۴ ساعت ۱۹:۰۰ در پالتاک برگزار گردید.

در ابتدا خانم حنیف نژاد مسئول جلسه ضمن خوشامدگویی به کلیه عزیزان عنوان کردند که این جلسه سخنرانی به مناسبت ۲۵نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است که بنا به دلایلی کمی با تأخیر برگزار می­شود و سخنران جلسه سرکار خانم رزا خلیلی جامعه شناس و فعال حقوق­بشر با موضوع زن ایرانی در کدامین قربانگاه (­خانگی یا دولتی) می­باشند و سپس خانم خلیلی سخنرانی خود را بدین شرح آغاز نمودند. خشونت نسبت به زنان پدیده­ای جدید نبوده و از پیشینه­ای تاریخی برخوردار است اما می­توان گفت توجه به آن به عنوان مسأله­ای اجتماعی مقوله­ای جدید است .­­خشونت تعریف خاصی دارد، به طور کلی هر نوع رفتاری که باعث آزار دیگری شود به حقوق شهروندی و انسانی او تجاوز کند، باعث آسیب جسمی، روحی و ذهنی او شود خشونت است.

در گزارش­های مربوط به خشونت در خانواده معمولاً زنان و کودکان به عنوان قربانیان اصلی و مردان به عنوان افراد خاطی قید می­شوند. چون بنا بر آمار جهانی حدود ۹۰ درصد قربانیان خشونت خانگی زنان و تنها حدود ۱۰ درصد مردان هستند. مردان نیز مورد سوء رفتار زنان قرار می­گیرند اما بخش عمده خشونت خانگی، به­ویژه موارد مرگ­آور و خطرناک آن، از سوی مردان علیه دختران و زنان خانواده صورت می­گیرد.

انواع خشونت خانگی: پژوهشگران طرح ملی برای اندازه­گیری شاخص کلی خشونت خانگی علیه زنان در ایران آماری ارائه کرده­اند که به برخی از موارد آن اشاره می­شود؛ تعدادی از انواع خشونت خانگی عبارتند از: به­کار بردن کلمات رکیک، داد و فریاد و بداخلاقی، ایجاد فشارهای روحی با رفتار تحکم­آمیز، تهدید به کشتن، محروم کردن از غذا، کتک­کاری­، مجبور کردن به کارهای خلاف عرف و شرع و قانون، جلوگیری از استقلال مالی و مجبور کردن به دیدن عکس و فیلم­های خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته. براساس یافته­های این پژوهش ملی هر زنی که در طول زندگی مشترک خود تاکنون با خشونت خانگی درگیر بوده، به طور متوسط ۷ مورد از انواع این خشونت­ها را تجربه کرده است و در این میانه خشونت روانی و کلامی، رتبه نخست را دارد.

زنان ایران در میان انواع ۹ گانه خشونت خانگی، بیشتر تحت خشونت­های روانی و کلامی قرار دارند. رتبه بعدی از آن خشونت فیزیکی از نوع دوم است که ۳۷.۸ درصد از زنان ایرانی از اول زندگی مشترک خود، آن را تجربه کرده­ اند. این نوع خشونت شامل سیلی زدن، زدن با مشت یا چیز دیگر، لگد زدن و ... است.

رتبه سوم با رقم ۲۷.۷ درصد متعلق به خشونت­های ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی است که شامل ایجاد محدودیت در ارتباط­های فامیلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاریابی و اشتغال و ایجاد محدودیت در ادامه تحصیل و مشارکت در انجمن­های اجتماعی است. برخی نهادهای اجتماعی، خود زمینه­­ساز تضعیف و خشونت علیه زن می­شوند. برخی رسوم فرهنگی و سنتی هم که به­طور سختگیرانه و خشنی بر پرهیزکاری جنسی تأکید می­کنند، می­توانند بهانه­ای شوند برای خشونت علیه زنان دختران.

از آنجا که بسیاری از دختران و زنان حاضر نیستند خشونت خانگی را به پلیس گزارش دهند یا نیروی قضایی در برخی کشورها به شکایات در این زمینه ترتیب اثر نمی­دهد و آنها را موضوعی خصوصی قلمداد می­کند، آمار خشونت خانگی دقیق و منعکس­کننده واقعیات نیست. با این حال آمار جمع­آوری شده همچنان تکان دهنده است، به گفته سازمان عفو بین­الملل، خشونت در خانواده بیش از ابتلا به سرطان و تصادفات جاده­ای عامل مرگ یا معلولیت جسمانی زنان اروپایی در گروه سنی ۱۶ تا ۴۴ سال است. از دلایل دیگری که می­توان در این خصوص برشمرد، عبارتند از: نبود مراکز حمایتی زنان و الگوی مناسب رفتارهای جنسی، تفسیرهای دینی متناقض و رسومات سنتی غلط و قبیله­ای مثلاً در مناطق خاصی از ایران، وابستگی اقتصادی زنان غیرشاغل به مردان، اقدامات قانونی بازدارنده و حمایتی غیرکافی برای زنان، نبود تعریف واضح و آشکار انواع خشونت علیه زنان، وجود قوانینی تبعیض­آمیز علیه زنان، ناآگاهی زنان از حقوق خودشان و قوانین قضایی.

در اینجا می­بایست مقصر اصلی را سیستم حکومتی دانست که در آن قوانین ضد زن و خشونت­آمیز بر علیه زنان وضع می­گردد به طوری که در  این مجلس برای پوشش زنان قانون وضع می­شود، مسئله­ای که به­شدت شخصی است و جزو حقوق اولیه انسانی محسوب می­شود و حتی با برگشتن به وضعیت کمون اولیه  به­طوری که هر فرد می­توانست با هر آنچه خلاف میل او انجام می­شد برخورد کند و هیچ دولت و قانون و دادگاهی وجود نداشته است که شکایت خود را به آنجا رجوع دهد .از افرادی که همواره در طی 35 سال جمهوری اسلامی جزو افراد خودی محسوب شده و آن­چه نگاه آنان به اسلام و قوانین آن است اجازه می­دهد با زنان به تعریف آنها بدحجاب برخورد نمایند و این امر موجب پاشیدن اسید برروی صورت زنان و دختران کشور ما می­گردد!

پس زنان ایرانی نه تنها همچون سایر زنان دنیا دچار خشونت­های خانگی و خیابانی هستند بلکه مورد خشونت­های اعمال شده از سوی دولت نیز می­باشند؛­ و در واقع سئوالی که به ذهن می­رسد این است که در واقع زن ایرانی قربانی کدامین خشونت است، خانگی یا دولتی و باید گفت متأسفانه هردو!

منابع: رویکردی به پدیده خشونت علیه زنان­، پنجشنبه 5 آذر 88 شبکه اینترنتی آفتاب

در پایان سخنرانی از عزیزان خواسته شد تا سئوالات خود را مطرح نمایند و به دلیل عدم طرح سئوال از طرف حضار جلسه در ساعت 20:00 به پایان رسید.

 

جلسه ماهانه نمایندگی‌ سوئیس ماه نوامبر

نادر زندی


 

اين جلسه در تاريخ ٩نوامبر ٢٠١٤مصادف با ١٨ ابان ١٣٩٣ ساعت ١٥:٠٠ در شهر زوريخ مكاني به نام كازاما برگزار گرديد.در ابتدا اقاي محمد احمدي مسئول جلسه بعد از سلام و خيرمقدم با خواندن ماده ٢٩ اعلاميه جهانى حقوق بشر كه ميگويد ؛

 الف : هركس در مقابل آن جامعه اى وظيفه دارد كه رشد آزاد و كامل شخصيت او را ميسر سازد .

ب : هركس در اجراى حقوق و استفاده از آزادى هاى خود فقط تابع محدوديت هايى است كه بوسيله قانون ،منحصراً بمنظور تأمين شناسايى و مراعات حقوق و آزادى هاى ديگران براى رعايت مقتضيات صحيح اخلاقى و نظم عمومى و رفاه همگانى ، در شرايط يك جامعه دموكراتيك وضع گرديده است .

ج : اين حقوق و آزادى ها ، در هيچ موردى نمى تواند برخلاف  مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد ،جلسه را آغاز كردند و در ادامه ، ايشان برنامه اين جلسه نمايندگى سوييس را براى حضار قرائت كردند . اولین سخنران این جلسه آقای محمود نوربخش  فعال حقوق بشر بودند. ایشان گزارش خود را با عنوان گزارش تفصیلی، آماری نقض حقوق بشر در مهر ماه ۹۳  آغاز کردند . آقای محمود نوربخش  در ابتدا نگاهی اجمالی به وضعیت حقوق بشر در ایران در ماهی که گذشت کردندو گفتند،در مهرماه سال ۱۳۹۳ نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران همچنان مانند گذشته پرشتاب ادامه داشت، در دومین روز این ماه اعدام پرحاشیه محسن امیراصلانی به اتهام بدعت در دین و فساد فی الارض در زندان رجایی شهر به همراه ۳ زندانی دیگر اجرا شد، روند اعدامها با اعدام در مشهد، زاهدان و اعدام یک متهم که در سن ۱۴ سالگی مرتکب قتل شده بود در تبریز ادامه یافت تا نوبت به اعدام دسته جمعی هفت نفر در زندان قزل حصار رسید. در این ماه همچنین حکم قصاص جوان ۲۲ ساله ای که متهم است علی خلیلی طلبه بسیجی را در حین امر به معروف به قتل رسانده بود صادر شد. در ماهی که سپری شد گروههای حقوق بشری از احتمال اعدام سامان نسیم که در سن ۱۷ سالگی به اتهام عضویت در یکی از احزاب اپوزیسیون کرد بازداشت و به اعدام محکوم شده است ابراز نگرانی کردند،  همچنین احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران،طی گزارشی از اعدام ۸۵۲ نفر طی یک سال انتقاد کرد.

وی در گزارش خود افزایش آمار اعدام در ایران را «هشداردهنده» توصیف کرده و خواستار توقف این روند شد. همزمان با انتشار این گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران نیز با انتشار گزارشی از اعدام حداقل ۵۴۸ نفر در بازه زمانی اکتبر ۲۰۱۳ تا اکتبر ۲۰۱۴ خبر داد. ایشان در ادامه گفتند در ماهی که گذشت بازداشت و بی‌خبری از مولوی حافظ توحید قریشی امام‌جمعه و جماعت اهل سنت مسجد امام شافعی روستای شلقون (از توابع شهرستان تالش گیلان)، ضرب و شتم زندانیان اهل سنت و خانواده های آنان در زندان رجایی شهر کرج، بازداشت بیش از ۲۰ نفر از شهروندان اهل سنت در تازه‌آباد جوانرود، دستگیری ۱۴ شهروند اهل سنت در ترکمن‌صحرا  و نیز بازداشت چهار طلبه اهل سنت در استان کرمان جلوه هایی روشن از تداوم و تشدید فشار بر پیروان اهل سنت در ایران بود. در ادامه نقض حقوق اقلیت های مذهبی در ایران، یک هفته پس ‌از آنکه پلیس تجمع اعتراضی دراویش مقابل دادستانی تهران را به خشونت کشید و ده‌ها تن از آن‌ها را با ضرب و شتم و پرتاب گاز اشک‌آور مجروح کرد، نزدیک به هزار درویش گنابادی بار دیگر گرد هم جمع شدند تا صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند.

این تجمع در شرایطی برگزار شد که وعده رئیس پلیس تهران برای پیگیری خواسته‌های دراویش و زندانیان در اعتصاب، به نتیجه‌ای نرسیده بود و اظهارات وزیر اطلاعات مبنی بر بی‌دین خواندن دراویش نیز خشم آن‌ها را بصورت مضاعف برانگیخت. مهرماه برای بهاییان ایران نیز ماه دشواری بود، از بارزترین گزارشات تضییع حقوق هموطنان بهایی میتوان به بازداشت و محکومیت یک جوان بهایی در شیراز، فشار بر خانواده عطاءالله رضوانی  شهروند بهایی که به طرز مشکوکی به قتل رسیده بود برای قبول مختومه اعلام کردن پرونده و تبعید فرهاد اقبالی زندانی بهایی به زندان رجایی شهر کرج اشاره کرد. البته مهرماه در ادامه ماههای قبل و آنگونه که پیش بینی میشد ماه سخت تری برای نوکیشان مسیحی شد، طبق گزارش‌ها، دادگاه انقلاب بهنام ایرانی، رضا ربانی و عبدالرضا علی حق نژاد، سه کشیش مسیحی را درمجموع به ۱۸ سال حبس تعزیری توام با تبعید محکوم و آقایان شهرام قائدی، حشمت شفیعی و عماد حقی سه نوکیش مسیحی دیگر در فولادشهر اصفهان را نیز بازداشت کرد. یکی از تامل برانگیزترین گزارشات منتشر شده در مهرماه مربوط به مصدومیت یک کارگر ۹ ساله حین انجام کار بود، گزارشی که هر چند میتوان آن را در حوزه کارگری و امنیت شغلی نیز دسته بندی کرد اما مهمتر از آن نقض حقوق کودک و مقوله بغرنج کار کودکان در این گزارش پر نمود بود.در حوزه حقوق کودک لازم است اشاره کرد به اقدام مدیر یک دبستان در بندرعباس که تمام دانش آموزان کلاس پنجم این مدرسه را که معلم نداشتند و شلوغ می‌کردند، تنبیه بدنی کرده و گفته اگر لازم شود دوباره آن‌ها را تنبیه می‌کند. فارغ از موضوعات گسترده ای چون حجاب اجباری، تصویب قوانین مربوط به امر به معروف و فجایع اسیدپاشی رویداده در اصفهان، زنان ایرانی در حوزه فرهنگی نیز هجمه هایی را در مهرماه تجربه کردند، از جمله پیگیری قضایی علیه تک خوانی یک زن در تالار وحدت و جلوگیری از نوازندگی زنان در یک کنسرت در اصفهان گوشه هایی از آن است.رویدادهای کارگری مهرماه همچون سایر حوزه ها متعدد بود، دو اعتصاب گسترده کارگری در اهواز و رودبار و اخراج ۱۰۰ کارگر پالایشگاه آبادان بدون دریافت حقوق ۳ ماه اخیر از این جمله بودند، همچنین تجمع ۷۰۰ کارگر مخابرات، ادامه ممانعت کارفرما از ورود صدها کارگر نورد و لوله صفا به کارخانه، تجمع کارگران شاغل و بازنشسته نساجی مازندران در اعتراض به آنچه بلاتکلیفی در پرداخت مطالبات مالیشان عنوان‌شده است.

هر چند میتوان گفت این ماه با مرگ یک کارگر ذرت خشک‌کنی در روانسر ومرگ دو کارگر در آتش‌سوزی یک کارگاه تولیدی ماه غم انگیری برای جامعه کارگری ایران نیز محسوب شد.

در حوزه اصناف و حقوق صنفی هم این ماه با جنجال محرومیت نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر سرشناس از وکالت روبه رو بود، شعبه دوم دادگاه انتظامی وکلا، نسرین ستوده را برای سه سال از وکالت محروم کرد و ایشان در اعتراض به تحصن در مقابل ساختمان کانون وکلا مبادرت ورزید.

همچنین طبق گزارشات منتشرشده درزمینه حقوق جنسیتی، جوانی به دلیل گذاشتن شماره تلفن همراهش در پروفایل شخصی خود در فیس‌بوک برای پیدا کردن شریک جنسی همجنس، دستگیر شد.

البته محیط زیست نیز در کنار بحران های آلودگی منابع آب و هوا هشدار دیگری دریافت کرد، حسین امیری خامکانی، نماینده زرند در مجلس شورای اسلامی گفت «بزرگ‌ترین جنگل مصنوعی دنیا» در شمال کرمان در آستانه نابودی است و همچنین ،مدیر طرح ملی حفاظت از تالاب‌های ایران عنوان داشت: 

حدود ۷۰ درصد از تالاب‌های سطح کشور در شرایط بحرانی قرار دارند. ۲۰۰ روستا در استان سیستان و بلوچستان نیز به دلیل خشکسالی تخلیه شدند.

از جمله وقایع برجسته دیگر مربتط با مسئله حقوق بشر در ایران باید به تهیه و انتشار کتابچه “مین، قاتل خاموش ایرانیان” از سوی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران که تحقیقی بی سابقه در بازه زمانی ۲۴ سال گذشته در خصوص قربانیان مین در ایران که بنا به اعلام این تحقیق تعداد آنان ۸۰۳۴ شهروند بود اشاره کرد.

در پایان آقای احمدی با تشکر از آقای محمود نور بخش  بابت خواندن قسمت اول گزارش خود  از خانم آزاده راد بخت تقاضا کردند که سخنرانی خود را با موضوع “آقای رئیس جمهور “ برای حضار قرائت کنند  .    

 

خانم راد بخت شروع سخنرانی خود را با یک شعر آغاز کردند .

شنیده اید که از شهر شیخ عظمایی

برای موعظه روزی به روستا آمد

به کوچه ای پسری دید، از او سوآل نمود

که راه مسجد ده از کدام سو باشد

بگو بگو که من از راه دور آمده ام

برای راهنمایی خلق نیک سرشت

نجاتشان بدهم از جهنم و آتش

نشانشان بدهم راه پر نشیب بهشت

جواب داد به او کودک زبل: ها ها

حقیقتن که تو یک شارلاتان روسیهی

مسیر خانهی او را ندانی ای مردک

چگونه راه بهشتش به ما نشان بدهی؟

صحبت از قول هایی است که شخص رئیس جمهور با تکیه بر آنها  رای مردم را جلب کرد ، نقشه های حسن روحانی برای ادامه راه دولت تدبیر و امید و وعده هایی که با تکیه به آنها  توانست بر صندلی شماره یک پاستور بنشیند. نمیدانم از مردمی بگویم که بار دیگر به وعده های یک آخوند رام شدند که دیگر بحثی تازه نیست , مردمی که کمتر از ٤ سال قبل تجربه تحقیر و سرکوب و دروغ و مرگ عزیزانشان را پای همین صندوق های رای به دست آوردند اما باز با شور و هیجان بدون فکرو اندیشه به پای همین صندوقهای رای رفتند , که معتقد بودند باید سرنوشت مملکت خود را خود رغم بزنند , سرنوشتی که ٣٥ سال پیش به سیاهی و نکبت رغم خورد. از مردم و ساده باوریشان  که بگذریم , صحبت از آقای رئیس جمهور است !وعده های ریز و درشت روحانی در طول تبلیغات انتخاباتی و روزهای ابتدای دولتش ، عددی بیش از "دویست" را نشان می دهد ولی درشت ترین آنها را میتوان به بحث گذشت . وعده های اقتصادی ، که مهمترین بخش از تعهدات روحانی را در طول تبلیغات ریاست جمهوری از آن خود کرد , تنگناهای اقتصادی , رکود بی سابقه , بیکاری , مشکل مسکن , تورم و... مشکلاتیست که نه تنها تا کنون حل نشده بلکه شاهد بدتر شدن اوضاع هم هستیم , برنامهای کوتاه مدت دولت برای مبارزه با تورم تا کنون یعنی بیش از یک سال از آغاز ریاست جمهوری وی برطرف نشده که هیچ شدیدتر هم شده است. قولی که قرار بود طوفانی در فضای متلاطم اقتصاد کشور در 100 روز اول عمر دولت او ایجاد کند ، ولی با حضور در اولین گزارش تلویزیونی با سیاه نمایی علیه دولت گذشته همه تقصیرها را ، به دولت قبل واگذار کرد  تا جایی که جلسه گزارش 100 روزه به مردم، محلی برای روایت قصورهای دولت قبلی گردید ، این جلسه اگر چه محمود احمدی نژاد را به واکنش واداشت ، ولی نتوانست مردم را قانع نماید.وعده های دیپلماتیک و سیاسی، که با مانور خوب تیم فیلم سازی روحانی، بیشترین حجم از "فیلم انتخاباتی شیخ" را از آن خود کرد و جمله معروف " هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ کارخانه ها کشور " نیز در آنجا به پای میز مناظرات انتخاباتی  کشیده شد. روحانی، افراط گرایی و خشونت را بالاترین خطر برای اخلاق ، مدیریت صحیح ، امنیت و ثبات دانست , او آسایش و آرامش جامعه و مردم را یک هدف خواند , اما آقای دکتر نگفت که هپی بودن نغض کننده این آسایش است , او نگفت که جوانان به جرم دیدن بازی والیبال به زندان خواهند افتاد , در وعده و وعید های او حرفی از بنیان گذاری ستاد امر به معروف و نهی از منکر نبود , زنان به جرمه بد حجابی با اسید تنبیه نمیشدند. ریس جمهور منتخب ما شعار یک محیط با آزادی های سیاسی داد , از نظر او مشکلات جامعه ما چند روزنامه نگار و خبرنگار نبودند , ما مشکلات بسیار بزرگتری داریم که باید به حل آنها بپردازیم , ولی آقای ریس جمهور میدانید امروز بیش از ٤ هزار نشریه مجوزدار داریم که تعطیل هستند؟ میدانید که بیشتر از هر زمان دیگری زندانی سیاسی داریم؟ راستی چرا اعدام ها همچنان دنباله دارند؟؟

صحبت از جدایی زن و مرد در محیط های اداری و آموزشی است,صحبت از ازدواج پدر خوانده با دختر است,صحبت از اعدام , قطع اعضای بدن , تحقیر , لگدمال کردن اندیشه و ریشه است,صحبت از جوانانی است که جوانی نکردند , صحبت از نخبگانی است که گوشه خانه نشسته اند واز ان طرف اقازاده های بیسوادی که به راحتی  بورس تحصیلی میگیرند,صحبت از میلیون میلیون وام های بدون مدرک و سند است , صحبت از کارگرانی است که نان خالی هم سر سفره کودکانشان نمیتوانند بیاورند. آقای رئیس جمهور , مادران و پدران پیر من نیاز به امکانات پزشکی و بازنشستگی دارند , نیاز به حداقل امکانات برای رفاه و زندگی کردن دارند , آنها نمیدانند سانتریفیوژ اتمی را با چه الفی بنویسند! آنها اورانیوم غنی شده نمیخواهند , نصفه نانی آنها را بس است,کودکان سرزمین من کتابی برای خواندن و مدادی برای نوشتن میخواهند , آنها توپی برای به هوا پرتاب کردن میخواهند , اورانیوم غنی شده پیشکش شما و اقازاده هایتان . شما گفتید حقوق ٢ سال عقب افتاده کارگران اولین قدم دولت است,دولت باید اگر آب دستش است زمین بگذارد و به وضعیت کارگران رسیدگی کند , ولی ما  دیدیم کارگران را به جرم تشکیل سندیکای کارگری و درخواست حقوق مادی و معنوی خود زیر شکنجه بردید تا دست از درخواست هایشان بکشند , پس رسیدگی به وضع کارگران که شما از ان سخن گفتید به معنی حمله و هجوم پاسداران و حراست کارخانه ها به کارگرانی از جمله منصور اصانلو بود؟ این ما بودیم که اشتباه برداشت کردیم؟

آقای رئیس جمهور به گفته خودتان در دولت اعتدال تان , تکرار وضعیت پادگانی گذشته و ادامه سرکوب و شکنجه و اعدام و سنگسار اگر باز هم تکرار شود شخص شما به همراه ولایت فقیه مسؤل ان خواهید بود , چه شد؟ شما که به قول خودتان سرهنگ نبودید و حقوق خوانده بودید , در کتاب های دانشگاهتان اصل حقوق انسانی با اصل ولایت فقیه مغایرت نداشته؟ یا شاید داشته,اما ٤٠ سال دوستی با ولایت فقیه اثری بیشتر از حقوق و قانون بین المللی دارد .

شما از رفاه و آزادی بیشتر برای جوانان گفتید , از ایجاد محیطی مناسب برای رشد و شکوفایی آنها گفتید , از ایجاد کار و فراهم کردن امکانات گفتید , گفتید کلیدی دارید که این قفلها را باز میکند , قفلهای بیکاری و اعتیاد و  سرکوب و بگیر و ببند را باز میکنید , چه شد؟

هر روز پیج جدید فیلتر میکنید,از فیس بوک و تویتر وحشت دارید که وسیله ارتباط با دنیای آزاد هستند,واتس آپ و وایبر چه گناهی داشتند؟ از هزار و یک سایت علمی و خبری دیگر چیزی نمیگویم , تمام راههای ارتباطی باید بسته شوند که شما امنیت خود را حفظ کنید؟

ستاد امر به معروف و نهی از منکر تشکیل میکنید,تصویب میکنید که ماشین و راهرو آپارتمان جزو ملک شخصی حساب نمیشوند که مزدورانتان به هر شکل ممکنی به حریم خصوصی و ناموس مردم تجاوز کنند؟ ٧٠ ضربه شلاق و تا ١٠ میلیون تومان جریمه نقدی برای داشتن یک سگ؟ جوانانی که دیگر اجازه داشتن سگ خانگی هم ندارند , تا به اصل نظام توهین نشود! عمامه به سرها کارشان را خوب بلدند و شما نیز یکی از آنها هستید,یکی از آنها بوده اید و یکی از آنها باقی خواهید ماند,سوپاپ قبلی رژیم "رفسنجانی" کهنه شده بود , رژیم نیاز به سوپاپ جدید داشت و خوب چه کسی از شما  بهتر , به قول خودتان ٤٠ سال در رکاب رهبر جمهوری اسلامی بودن خوبی هایی هم دارد .اما در آخر باید بگویم کلیدتان زنگ زده است و کار نمیکند , شاید ایراد از شما نیست,شما و ایل و تبارتان کارتان را انجام میدهید,چاپیدن و دزدیدن و کشتن چیزی جدا از شما و دینتان نیست , شاید ایراد از ماست , ما مردم سرزمین پارس که به کوروش و داریوش مینازیم , اما به آخوند رأی میدهیم.

بعد از سخنرانی خانم آزاده راد بخت ، آقای احمدی  مسئول جلسه ضمن تشکر از ایشان از آقای  محمود نوربخش تقاضا کردند قسمت دوم گزارش خود را آغاز کنند . آقای نور بخش در ادامه گزارش خود به این نکته اشاره کردند  که در ماه گذشته به بعضی‌ از گزارشات حقوق بشری توجه ویژه‌ای گردید و بعضی‌ از گزارشات نیز در سایه کم توجهی‌ قرار گرفت. که به طور مثل به هر کدام از آن‌ها اشاره میکنیم.

توجه ویژه : در این بخش سعی شده به گزارش‌هایی از نقض حقوق بشر در مهرماه که با حساسیت و توجه بیش‌تری از سوی افکار عمومی مواجه شدند، اشاره شود. بدیهی ست که این توجه بیش‌تر، الزاماً به معنی شاخص بودن این دسته از گزارشات به لحاظ حجم نقض حقوق بشر نیست.

از این جمله می‌توان به مرگ یک شهروند در عملیات جمع‌آوری ماهواره ناجا اشاره کرد. همچنین اقدام دستگاه قضایی برای اجرای حکم اعدام ریحانه جباری، دختر جوانی که مدعی است در دفاع از خود مرتکب قتل شده باعث اعتراضات گسترده ای شد که ماحصل آن توقف موقتی اجرای این حکم بود .                                                                  

غنچه قوامی پس از ۱۰۰ روز بازداشت موقت، در اعتراض به بلاتکلیفی خود در زندان اوین همراه با آتنا فرقدانی همسلولی خود دست به اعتصاب غذا زد و توجه افکار عمومی را متاثر از این اقدام نمود، انتقالزهرا رهنورد به بیمارستان برای عمل جراحی چشم نیز از دیگر موارد حقوق بشری بود که توجه خاص افکار عمومی را با خود همراه داشت. تصویب طرح «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» در مجلس و بازداشت تعدادی از فعالین حامی کوبانی در تهران  و البته اقدام غیرانسانی اسیدپاشی به زنان در اصفهان به بهانه بدحجابی از دیگر موارد پر توجه در مهرماه ۹۳ بودند . کم توجهی‌ : در مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارش‌های حقوق بشری اساساً باکم توجهی و بعضاً بی‌توجهی رسانه‌ها و افراد فعال در شبکه‌های اجتماعی که به هر ترتیب تشکیل‌دهنده‌ی قسمتی از افکار عمومی هستند؛ روبه‌رو شدند. گفتنی است این نوع کم توجهی‌های بعضاً غیر تعمدی یا بعضاً تبعیضات هدفمند، زمینه بیشتری از تداوم و گسترش نقض حقوق بشر را فراهم می‌آورد. به‌عنوان یکی از این گزارشات می‌توان به مصدومیت ۴ دانش آموز با ریزش سقف مدرسه دریک روستا اشاره کرد و مورد دیگر در این زمینه، یک دانش‌آموز ۱۵ ساله به نام ابوالفضل رستمی اهل شهرستان رباط‌کریم در استان تهران، هنگام آموزش نظامی براثر اصابت گلوله کشته شد. این مسئله مصداق روشن نقض یکی از اصول حقوق کودک مبنی بر عدم استفاده از کودکان در آموزش و محیط های نظامی بود که کمتر مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. در این بخش گزارشات دیگری از جمله ممانعت از برگزاری نماز عید قربان شهروندان اهل‌سنت در تهران که تداوم یک رویکرد ناصحیح پس از انقلاب و نقض حقوق جامعه بزرگ اهل سنت محسوب میشود را میتوان اشاره نمود. همچنین تعدادی از پیروان عرفان حلقه که یک جریان عرفانی-مذهبی است و برای آزادی محمدعلی طاهری رهبر فکری خود تجمع کرده بودند بازداشت شدند که از دید و توجه افکار عمومی پنهان ماند.

همچنین  انجمن جراحان عمومی ایران از افزایش آمار ابتلا به سرطان سینه در ایران خبر داد. این انجمن همزمان در مورد کاهش سن ابتلا به سرطان در زنان جوان هشدار داده است. بنا بر آمار، از هر چهار زن یکی به سرطان سینه مبتلا می‌شود.

در حالیکه جامعه ایرانی در هراس و ناآرامی از رویداد اسیدپاشی های اخیر و عدم رضایت از کارآمدی دستگاه پلیسی در شهر اصفهان به سر میبرد فرمانده سپاه صاحب‌الزمان اصفهان مدعی شد بزرگ‌ترینگروه ضد اخلاقی شبکه مجازی را در این استان منهدم کرده‌اند. وی گفت: «این گروه که دارای شش سرشاخه اصلی هست با راه‌اندازی محیط‌های ضد اخلاقی و مستهجن در شبکه‌های مجازی اقدام به عضوگیری و اغفال دختران و پسران جوان می‌کرد. بازداشت هایی که در سایه وقایع اخیر در اصفهان چندان مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفت.

بعد از سخنرانی خانم آزاده راد بخت ، آقای احمدی  مسئول جلسه ضمن تشکر از ایشان شرکت کنندگان در این جلسه را به شنیدن یک موسیقی و نوشیدن چای و استراحت کوتاهی  به مدت 7 دقیقه دعوت کردند، در ادامه و بعد از استراحتی کوتاه آقای احمدی مسئول جلسه  از خانم پگاه فاطمی که از طریق پالتالک  در این جلسه حضور داشتند ، در خواست کردند سخنرانی خود را آغاز کنند .

در ادامه خانم پگاه فاطمى فعال حقوق بشر در مورد يو پى آر چيست و چه نقشى در بهبود حقوق بشر دارد ؟ سخنرانى خود را آغاز  کردند

يو پى آر بررسى ادوارى كشورهاست كه اين اتفاق هر چهار سال و نيم يكبار براى كليه كشورها در مورد مسائل حقوق بشرى مى باشد. هر چهار سال و نيم يكبار كشورى را از نظر حقوق بشرى و اينكه چه مسائلى در چه كشورهايى ضد حقوق بشر بوده بررسى كرده و پيشنهادهايى براى بهبود آن مى دهند .

چهار سال و نيم پيش اولين يو پى آر ايران تشكيل شد كه مصادف شده بود با سال ٨٨ و انتخابات رياست جمهورى ايران كه كشور حالت بحرانى داشت ، كه ايران در آن سال ٢٢٠ پيشنهاد از كشورهاى ديگر گرفت ، و ايران خيلى از اين پيشنهادات را رد كرده و تعدادى را هم قبول كرده بود كه اگر به سايت Im Pakt Iran مراجعه كنيد متوجه مى شويد پيشنهادهايى كه ايران قبول كرده بود هيچ كدام اجرا نشده است . اين فاصله چهار سال و نيم براى اين است كه اگر كشورى پيشنهادى را مى پذيرد يا رد مى كند يا معلق مى گذارد وقت دارد در طول اين چهار سال و نيم اجرا كند يا تجديد نظر كند .

در اين سرى يو پى آر كه در سازمان ملل هفته پيش برگزار شد تنها كشورى كه با بالاترين نيرو آمده بود دولت ايران بود كه همه اعضاء از جمله آقاى لاريجانى و خانم فاطمه آليا كه با وقاحت كامل هر چه دروغ مى توانستند گفتند قبل از اينكه كشورى پيشنهادى بدهد . آنها صحبت هايى را اعلام كردند كه به نظر من يك جواب نه به پيشنهادها بود . در ارتباط با اعدام ريحانه جبارى كه چندين كشور به آن اعتراض كرده بودند صحبت هاى آقاى لاريجانى اين بود كه اين يك قتل بوده و هيچ چيز ديگرى پشت اين قضيه نبوده و من خودم به شخصه با پسر مرحوم سربندى صحبت كردم و از ايشان خواستم كه گذشت كنند ولى به علت دخالت فعالين حقوق بشر كه باعث بى آبروييه اين خانواده شده ، اين خانواده گذشت نكردند ، و ما هفت دوره دادگاه براى اين خانم در اين چند سال برگزار كرديم كه ايشان را تبرئه كنيم ولى هيچ راهى براى تبرئه وجود نداشت چون ايشان مرتكب قتل شده بودند .در ارتباط با موضوع اسيد پاشى نكته بسيار جالبى كه آقاى لاريجانى مطرح كردند اين بود كه اتفاقى كه براى خانم ندا آقا سلطان چند سال پيش افتاد كه در واقع يك نفر از كشورهاى غربى براى بدنام كردن ايران آمده بود و ايشان را كشت و همان لحظه عكس و فيلم گرفت و اتفاقى كه براى اسيدپاشى افتاده هم كار كشورهاى غربى است كه قبل از يو پى آر ايران براى بدنام كردن ايران اين كار را در داخل كشور انجام داده اند . نكته بعدى در ارتباط با تعداد اعدام هاى بالا كه آقاى لاريجانى در جواب اين مسأله گفت بيشتر اعدام هايى كه در كشور ايران دارد صورت مى گيرد براى متخلفان و كسانى كه در ارتباط با قاچاق مواد مخدر هستند است ، كه دنيا انتظار دارد كه همه اين ها را ناديده بگيريم و بگذاريم هركارى مى خواهند بكنند خانم فاطمه آليا نيز صحبت كرد كه ٣٠ سال است از حق زنان در داخل كشور دفاع مى كنيم و چيزى كه تا بحال زنان ايرانى قبل از آن نداشته اند در اين دولت دارند و ما به نحو احسن در حال بررسى همه چيز هستيم . يكماه پيش قبل از جلسه يو پى آر شروع كرديم با صحبت كردن با نمايندگى كشورهاى مختلف و اطلاع رسانى در مورد اينكه حق ازدواج در ايران ١٣ سالگى است و كسى كه بچه اى را به فرزند خواندگى مى گيرد مى تواند با او ازدواج كند كه باعث تعجب بسيارى از كشورها شده بود . ولى در هفته گذشته در ژنو ديدم كه نظر بعضى كشورها عوض شده و توضيح اين كشورها اين بود كه روابط سياسى ما با ايران خوب است و نمى توانيم در اين موارد پيشنهادى ارائه كنيم . در پايان صحبت هاى خانم فاطمى آقاى نادر زندى سؤالى مطرح كردند با مضمون اينكه : در اين يو پى آر چند پيشنهاد به ايران ارائه شد و ايران چه تعداد پيشنهاد را قبول كرد ؟ خانم فاطمى در پاسخ گفتند كه تعداد دقيق پيشنهاد ها را نمى دانم ولى ايران هيچ پيشنهادى را قبول نكرده و همه را تا نشست بعدى در ماه مارس معلق كرده .

سؤال بعدى كه از جانب آقاى محمد جاويد گوانى مطرح شد اين بود كه : در حاشيه جلسات يو پى آر رويدادهاى جانبى ديگرى هم برگزار شده ؟ و ميخواستم بدانم اين رويداد در چه موردى بوده ؟ و سؤال دوم اينكه سازمان غير دولتى سودويند كه شما هم با آنها همكارى داريد و در اين يو پى آر حضور داشتيد قرار بوده به همراه چندين سازمان ديگر از جمله Amnesty و جامعه بهائيان و دو سازمان ديگر بيانيه اى را در مورد ايران تقديم سازمان ملل كنند ، دوست داشتم توضيحاتى در اين مورد بدهيد ، خانم فاطمى در جواب ايشان گفتند نوبت دادن گزارش هاى NGO ها ديگر الان نيست و دو سه ماه پيش گزارش ها ارائه شده كه شما با وارد شدن به سايت سازمان ملل مى توانيد گزارش هاى خلاصه شده را ببينيد . در جواب سؤال اول ايشان گفتند قبل از يو پى آر چند Panel برگزار شد كه رويدادى كه سودويند برگزار كرد در مورد حق بهائيان كه اجازه به خاك سپرده شدن ندارند و در مورد نداشتن حق تحصيل در Panel صحبت شد و خانم آينده  آزاد در مورد حقوق زنان صحبت كرد .

 

 

در پايان اين جلسه آقاى محمد احمدى از كسانى كه در اين جلسه چه به صورت حضورى و چه به صورت پالتاكى حضور داشتند تشكر كردند ، در اين جلسه خانم آزاده رادبخت و آقايان محمد احمدى ، محمدرضا عبداللهى ، حسين عارفيان ، حسين گرجى ، امين بيگى ، رضا اميرى ، منوچهر لرستانى ، حسن طالبى ، نادر زندى ، محمود نوربخش و محمد جاويد گوانى به صورت حضورى و خانم پگاه فاطمى وخانم آزاده و آقاى فريدون درويشيان و آقاى مصطفى و بهرامى از طريق پالتاك در اين جلسه حضور داشتند .

 این جلسه ساعت ۱۷ به پایان رسید .

 

جلسه مشترک ماهانه نمایندگی‌ سوئیس و جلسه اعضا با کمیته آموزش ماه دسامبر

سیما حب­وطن

اين جلسه در تاريخ یکشنبه  ١٤دسامبر ٢٠١٤مصادف با  ٢٣ آذر١٣٩٣ ساعت ١٤:٠٠ در شهر زوريخ مكانی به نام كازاما برگزار گرديد. درابتدا سرکارخانم سیما حب­وطن مسئول جلسه بعد از سلام و خيرمقدم باخواندن ماده ۸ اعلامیه جهانی حقوق­بشر كه می­گويد:در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسيله قانون اساسی يا قانون ديگری برای او شناخته شده باشد، هر کس حق رجوع مؤثر به محاکم ملی صالحه دارد. ماده ۹ اعلامیه جهانی حقوق­بشر:

احدی را نمی­توان خودسرانه توقيف، حبس يا تبعيد نمود.

جلسه را آغاز كردند و در ادامه ايشان برنامه اين جلسه نمايندگى سوييس را براى حضار قرائت كردند .

اولین سخنران این جلسه آقای نادر زندی فعال حقوق­بشر بودند؛ ایشان سخنرانی خود را پیرامون "آلودگى­هاى زيست محيطى در شمال ايران به ويژه آلودگى آب­" آغاز نمودند.

آقای نادر زندی در ابتدا آلودگى آب را تعريف کردند: در سال  ١٩٦٩ براى آلودگى آب تعريفى داده شد؛ آلودگى آب عبارت است از افزايش مقدار هر معرف اعم از شيميايى، فيزيكى يا بيولوژيكى كه موجب تغيير خواص و نقش اساسى آن در مصارف ويژه ­اش شود. در ايران نيز انسان به عنوان فعالترين و مهمترين عامل آلودگى آب به­شمار مي­رود، جانوران نيز در امر آلوده­سازى آب می­توانند نقش داشته باشند .ایشان از جمله مهمترين ماده­ها و عوامل آلوده­كننده آب رابه شرح زير اعلام کردند :

١- آلودگى توسط مواد آلى­: مواد آلى به ويژه فاضلاب­هاى شهرى­، از مدفوع و ساير مواد­مغذى (فسفات و تركيبات ازته) آلى حاصل می­شوند. اين چنين مواد به رشد خزه­ها و جلبك­ها به صورت بى­رويه كمك می­كنند كه خود به عنوان اختلال بوم­شناسى محسوب می­گردد­، از سوى ديگر باكترى­هاى كلى فرم كه مقدار زياد در روده جانوران خون­گرم زندگى می­كنند و در مدفوع آنها وجود دارند­، ورود آنها سبب انتشار بيمارى براى آبزيان می­شود­. قرار گرفتن برخى مراكز شهرى و كشتارگاه­ها در كنار منابع آب و نيز سواحلى كه آب­هاى زيرزمينى در آنها بسيار بالاست (­بندر انزلى در شمال ايران­) اين مشكل را صد چندان می­كند.

٢-­ آلودگى توسط مواد شيميايى: استفاده از مواد شيميايى در كشاورزى مانند كودهاى كشاورزى­، علف­كش­ها­، حشره­كش­ها مخصوصاً در مورد شاليزارهاى گيلان و مازندران­، كه در نهايت موجب مسموم شدن آب و خاك می­شوند­. متأسفانه در ايران گاه كشاورزان به دفن كودهاى جانورى به مدت ٦ ماه در زير خاك مبادرت نمى­ورزند و اين امر باعث می­شود تا بسيارى از ميكروب­ها و باكترى­هاى زيان­آور كه ممكن بود در زير­خاك از بين بروند موجب آلودگى آب­ها و شيوع بيمارى می­شوند.

٣- آلودگى آب بر­اثر فعاليت­هاى صنعتى: الف) صنايع غذايى؛ كارخانه­هاى كنسروسازى و كمپوت­سازى ايران بيشتر در نواحى كشاورزى و روستايى مستقر هستند و متأسفانه به دليل فقدان سيستم دفع فاضلاب­، فاضلاب را در جوى­ها، رودخانه­ها و سواحل تخليه می­كنند. ب) صنايع شيميايى­؛ انواع اسيدها و قلياها و املاح حاصل از كارخانه­ها پس از تخليه در منابع آب اثرات زيان بارى را براى آبزيان دارد به عنوان مثال در نتيجه تخليه فاضلاب­هاى حاصل از شستشوى لوازم و ظروف آلوده به سيانور­، در كارخانه ساخت لوازم الكتريكى واقع در رشت بيش از دو ميليون ماهى در رودخانه زرجوب­ جان خود را از دست دادند .آقای زندی در ادامه در مورد آلودگى آب و سلامت انسان توضیحاتی ارایه کردند؛ اگر آب آلوده باشد و شما آن را مصرف كنيد ممكن است در همان لحظه آسيبى به سلامتى شما وارد نشود اما اگر در مدت طولانى از اين آب آلوده مصرف كنيد سلامتى شما به خطر خواهد  افتاد .فلزات سنگين ناشى از فرآورده­هاى صنعتى­، در نزديكى رودخانه­ها و درياچه­­ها جمع می­شوند­، اين فلزات موجب مسموم شدن ماهى­ها و ميگوها می­شوند و انسان اين حيوانات مسموم را مصرف می­كند­. فلزات سنگين می­تواند موجب كاهش رشد­، نقص در تولد و سرطان شود­. زباله­­هاى صنعتى می­توانند باعث سركوب سيستم ايمنى بدن­، عدم بارورى و مسموميت حاد شوند. آلاينده­هاى ميكروبى ناشى از فاضلاب می­تواند موجب بيمارى­های عفونى از قبيل حصبه­، وبا و مرگ نوزادان شود­. مواد آلى و مغذى باعث افزايش جلبك و كمبود اكسيژن و خفگى ماهى­ها و ديگر موجودات زنده دريايى شود­. ذرات سولفات ناشى از باران اسيدى می­تواند باعث مرگ موجودات زنده آبزى گردد و همچنين مصرف آب آلوده باعث بروز اسهال و عفونت معده شود .شمال ايران در حد فاصل رشته كوه البرز و جنوب درياى خزر ( كاسپين) قرار گرفته است­؛ اين سرزمين كه سه استان گيلان­، مازندران و گلستان را شامل می­شود به دليل موقعيت جغرافيايى داراى اهميت فراوان می­باشد­، و از نظر فرهنگى و اقتصادى و سياسى حائز اهميت است­. اقليم معتدل و مرطوب با بارندگى فراوان در كنار جنگل­هاى بزرگ و باشكوه و در كنار بزرگترين درياچه دنيا و تالاب و رودخانه­ها اين منطقه را به سرزمينى خاص تبديل كرده است­. با ورود به قرن ٢١ و پيشرفت بشر و فرهنگ مصرف­گرايى باعث شده است كه اين منطقه دستخوش تغييراتى گردد­، از جمله­: قطع درختان­، جنگل زدايى­، توليد زباله و افزايش جمعيت و تبديل گستره طبيعى به شهر و ويلا و از طرفى ديگر مهاجرت روستاييان به شهرها و گسترش شهرها و شهرك­ها و از آن طرف كوچك شدن جنگل و مراتع را شاهد بوده­ايم­؛ مشكلات زيست محيطى منطقه شمال ايران بسيار فراوان است و هر كدام به صورت زنجيروار به­هم مرتبط می­باشند­. براى مثال محل دفن زباله در جنگل سبز مازندران با توليد شيرابه ريشه درختان را از بين می­برد و از جهتى وارد شدن اين شيرابه­ها به آب­هاى زيرزمينى اين آب­ها را آلوده می­كند و اين آب­ها وارد رودخانه­ها و از آن طريق وارد دريا شده و اثرات زيان­بارى را براى موجودات درياى خزر به وجود آورده است و ما انسان­ها با مصرف آبزيان تمام اين مواد سمى كه در بدن آبزيان ذخيره شده است را مصرف می­كنيم و تأثيرات شديدى را در بدن ما ايجاد می­كند .چون كه در شمال ايران آب­هاى زيرزمينى به سطح زمين نزديك می­باشد و نبود فاضلاب چه صنعتى و چه شهرى باعث آلوده شدن آب­هاى زيرزمينى و رودخانه­ها در نهايت آلودگى دريا و آبزيان را به همراه دارد.  درياى خزر امروزه تبديل به محل دفن و تجمع بسيارى از آلاينده­هاى ناشى از فعاليت­هاى انسانى جوامع پيرامون و اطراف آن است اين مواد مضر به تدريج و به آهستگى از طرق مختلف خصوصاً رودخانه­هاى منتهى به دريا به آن وارد شده و در آنجا تجمع می­كنند­. بسته بودن محيط درياى خزر باعث می­شود تا غلظت مواد آلاينده مختلف به تدريج در آب افزايش يافته و از آنجا وارد چرخه حيات آبزيان شده و روى زيستگاه­هاى آنها تأثير می­گذارد­. اين امر در بلند مدت باعث تأثير منفى بر سلامت و حيات ذخاير اين دريا­، كاركردهاى زيستى و فيزيولوژيك آنها به­خصوص در انواع و گونه­هاى كمياب و حفاظت شده خواهد شد­؛ به علت شرايط آب و هوائى مناسب بيش از ٤٠ شهر بزرگ و كوچك با جمعيت­هاى مختلف و تعداد زيادى روستا در كنار درياى خزر و رودخانه­هاى منتهى به آن وجود دارد كه فاضلاب بيشتر آنها از طريق اين رودخانه­ها به درياى خزر انتقال مى­يابد­. نيترات و فسفات از رائج­ترين آلاينده­هاى منابع آب هستند كه اغلب از پساب­هاى كشاورزى و فاضلاب شهرى منشأ می­گيرند .­ایشان گفتند تنها راه نجات درياى خزر ايجاد تصفيه­خانه فاضلاب در كل شهرهاى شمالى كشور است كه هرچه زودتر اين كار انجام پذيرد به زنده مانده درياى خزر اميدوار خواهيم بود در غير­اين صورت بايد شاهد مردن درياى خزر در آينده نزديكى باشيم و اميدواريم كه هرچه زودتر اين كار صورت بگيرد.

 در ادامه خانم حب­وطن ضمن تشکر از آقای نادر زندی از آقای رضا امیری در­خواست کردند تا سخنرانی خود را با عنوان  "حال زنان  این روزهای ایران" آغاز کنند .

آقای رضا امیری فعال حقوق­بشر سخنرانی خود را این­گونه آغاز کردند­، آن­چه این روزها در میهن ما می­گذرد برای آزادی علیه مرد­سالاری خشنی که در فرهنگ عقب افتاده جامعه ما توسط زنان به زنجیر کشیده و دردمند می­باشد  که نیمی از جمعیت این کشور را تشکیل می­دهند، و حکومت ایران با نادیده گرفتن حق اولیه این قشر از جامعه می­خواهد آنها را که انتظاری جز حق حیات ندارند  را سرکوب و در خفقان نگه دارد این حکومت می­کوشد تا با تحت فشار قرار دادن این قشر یعنی زنان جامعه آنها را ساکت و خانه­نشین کند و برای این کار از هر  وسیله­ای استفاده می­کند. حق این زنان به واقع در این جامعه پایمال می­شود، یک زن در این جامعه اگر بخواهد تحصیل کند حتماً با محدودیت در رشته­های تحصیلی  روبرو است­، اگر بخواهد کار کند دستمزد یک زن در همان رشته کاری در مقایسه با یک مرد کمتر می­باشد، زنان در ایران حق حضانت فرزندان خود را ندارند  حتی اگر از نظر مالی هم بتوانند هزینه فرزند خود را تأمین کند، زنان در ایران برای کوچکترین کارهای روزمره درخیابان با مشکل روبرو می­شوند مثلاً اگر در خیابان یک مرد به او متلک بگوید این زن است که باید سکوت کند. به قول خانم شعله پاکروان مادر ریحانه جباری دختری که به­خاطر دفاع از حیثیت خود با  مردی که از نظر جثه و از نظر سن می­شود او را با پدرش مقایسه کرد، و در یک درگیری آن مرد کشته شد در سن ۱۹ سالگی که اوج جوانی یک دختر می­باشد با تمام  آرزوها به زندان افتاد و بعد از تحمل 7 سال زندان اعدام شد­. که اگر اجازه می­داد به او تجاوز شود باز هم فرقی نمی­کرد چون این دفعه به جرم رابطه نا مشروع محکوم  می­شد­. و یا آن خانمی که پدرشوهرش به صورت او اسید پاشید­، زیبایی وجوانی آن زن را گرفت که تا آخر عمر با شرایط سخت زندگی می­کند  و در مقابل آن زن به خاطر حضانت فرزندش مجبور به گذشت از حق طبیعی خود شد و پدرشوهرش را بخشید که این واقعاً عین بی­عدالتی است. دختران و زنان  ما حتی در زمینه تفریح ورزش که لازمه یک انسان است مشکل دارند، که حتی با وجود این که خیلی مدال­آوری هم برای کشور کرده­اند به طور مثال آن خانم  شناگری که با وجود آمادگی برای مسابقات به خاطر نوع پوشش  لباس شنا  به او اجازه ندادند  در مسابقات شرکت کند­، دختران ما حتی برای رفتن به ورزشگاه­ها و دیدن مسابقات دلخواهشان اجازه ندارند، که اگر بروند سرنوشتی مثل خانوم غنچه قوامی خواهند داشت؛ زنان و دختران حتی در نوع پوشش هم حق انتخاب  ندارد. حالا هم که بعد از گذشت ۳۶ سال از این انقلاب و در عصر تکنولوژی امام جمعه­های متحجر و با افکاری پوسیده دستور به مقابله با دختران و زنان بد­حجاب به  قول خودشان با هر وسیله­ای می­دهند که عده­ای انسان­نما که بویی از انسانیت نبرده­اند­، دست به جنایات فجیع  می­زنند و با پاشیدن اسید بر سر و صورت این دختران مظلوم و بی­ دفاع زندگی آانها را به تباهی می­کشانند تا به قول خودشان امر به معروف و نهی از منکر کنند.

 آقای امیری گفتند این است دست آورد انقلابی که قرار بود امنیت و آرامش را برای زنان و دختران این مرز و بوم فراهم کند. وقتی که رییس جمهور دولت تدبیر و امید یا بهتر است بگوییم تدبیر و اسید تمام دغدغه­های نظام را حجاب دختران  می­داند دیگر هیچ انتظاری نمی­توان از دیگر مسئولین این نظام داشت  چه دخترانی که به­خاطر نداشتن امنیت و آزادی که حق اولیه هر انسان است اقدام به خروج از کشور می­کنند و چه ضربه­های عاطفی به آنها وارد می­شود  که غیر­قابل جبران است.تا به کی می­خواهید در حق این قشر کثیر ظلم کنید، بارها دیده شده دخترانی به خاطر رابطه با یک پسر زندگیش دچار مشکل شده است که دیگر غیر­قابل جبران بوده که در خیلی موارد باعث افسردگی ویا حتی خودکشی شده است. این همه ظلم برآیند یک حکومت ضد­بشری  است که اگر جلوی ­آن گرفته نشود عمق فاجعه خیلی بیشتر از این­ها خواهد بود، دخترانی که قرار است مادران آینده این سرزمین باشند با حکوت ضد زن در جامعه روبرو هستند که هیچ­گونه حقی برای آنها قائل نیست و می­خواهد آنها را به حاشیه براند و این خیلی دردناک است چون اگر در هر  جامعه زنان فعال نداشته باشیم یقیناً آن جامعه­، جامعه سالمی نخواهد بود زنانی که می­کوشند که حتی با کمترین امکانات صدای خود را به گوش دنیا برسانند مثل همین صفحه آزادی­های یواشکی که در آن زنان صدای خود را و این که چه برآنها می­گذرد را به دنیا رساندند که تمام دنیا و فعالان حقوق­بشر خواستار آزادی فردی زنان در ایران هستند­، ولی متأسفانه مسئولان این حکومت ضدبشری نه تنها صدای آنها را نمی­شنوند یا بهتر است بگوییم نمی­خواهند بشنوند و حتی فضا را برای آنها تنگ­تر می­کنند و جرم هم برایشان تعریف می­کنند.­

ایشان در پایان  با آرزوی این که روزی دیگر شاهد چنین فجایع نباشیم، و سرودن یک شعر از اشعار خود با عنوان "دختر توی ایران" سخنرانی خود را به پایان بردند .

وقتی دختر توی ایران. میاد دنیا

شروع می­شه دربدری نمی­دونه میخاد بکشه از کیا

هر چی که می­شه بزرگتر

حس می­کنه که پسر هست جنس برتر

تا میخاد بکنه تو کوچه بازی

بهش میگن مواظب باش نکنند بهت دست­درازی

دختر داره همیشه دلهره

اینو می­دونم دلش از همه عالم پره

نداره حق انتخاب هیچ پوششی

برای گرفتن حق کوتاه نمی­آد ازهیچ کوششی

دختر میخاد بشه ورزشکار

بهش میگن برو دنبال کار ارزش­دار

ارزش دختر تو ایران به اینه ­

 لیسانس بگیر بره تو خونه بشینه

حتی واسه پوشیدنش می­کنن قانون وضع­­ ­

 این نمایندگان  کوته­فکر و بی­مغز

تو دانشگاه یا محل کار­               

همکلاسی دوست و آشنا یا که همکار

همه دارن به تو نگاه جنسیتی­

می­دونم از این نگاه خیلی اذیتی

مگه نمیگن تو اسلام مقام زن هست بالا

 ببینید کار دخترامون به کجا رسید حالا

افتادن به جونشون با چاقو واسید­ ­

همه هست از برکت دولت  تدبیر و امید

ماهم فقط اسممون هستش مرد­

خبر داریم دخترامون چقدر میکشن درد

میکشن این همه ظلم و ستم

­بخدا سخته این همه بار غم

ماها که می­کردیم واسه ناموسمون سینه سپر  ­

حالا شدیم مثل کبریت بی­خطر

ماها که بودیم مدعی تمدن و فرهنگ       ­     

چرا شده تو ماها این کمرنگ

برای حفظ دختران وطن                    ­            

­حتی اگه شده می­کنیم جنگ تن به تن

مام میهن   هست ایران­

نمیذاریم  بشه بیشتر از این ویران

در ادامه سرکار خانم حب­وطن ضمن تشکر از آقای امیری از حضار در خواست کردند که اگر کسی سئوالی دارد می­تواند از سخنران­ها بپرسد . که در این بین آقای حسن طالبی، آقای نادر زندی و سر کار خانم سیما حب­وطن سئوالات خود را که در زمینه فعالیت کانون بود از آقای شفائی پرسیدند، و ایشان نیزسئوالات را پاسخ گفتند.

 در ادامه اعضا به مدت ۱۰ دقیقه به استراحت پرداختند.

 در بخش دوم­، جلسه اعضا نماینگی سوئیس با کمیته آموزش برگزار گردید­. طبق برنامه قرار بر این بود در این بخش سر کار خانم رزا خلیلی در مورد معرفی کانون آقای رضا عباسی در مورد تاریخچه کانون و خانم نازنین سید­هاشم در مورد اعلامیه جهانی حقوق­بشر سخنرانی کنند، که به دلیل مشکلی که برای آقای عباسی در اواسط سخنرانیشان به وجود آمد جناب آقای شفائی سخنرانی را ادامه دادند همچنین به دلیل عدم حضورخانم سید­هاشم باز هم آقای شفائی سخنرانی کردند.

در پايان اين جلسه آقاى محمد­جاوید ­گوانی از كسانى كه در اين جلسه چه به صورت حضورى و چه به صورت پالتاكى حضور داشتند تشكر كردند­، در اين جلسه خانم­ها آزاده رادبخت­، سیما حب­وطن و آقايان محمد احمدى­، محمدرضا عبداللهى­، حسين عارفيان­، رضا اميرى­، حسن طالبى­، نادر زندى­، محمود نوربخش و محمد­جاويد گوانى به صورت حضورى و آقایان شفائی، آزاده، آرش عباسی، روح­الله مرادی، میلاد بهاریان، سرکارخانم رزا خلیلی، آقایان اشکان صادقی، بهنویس، غلامرضا، پاپلی وآقای ارسلان از طريق پالتاك در اين جلسه حضور داشتند؛ جلسه ساعت ۱۷ به پایان رسید.

 

 

گزارش جلسه ماهانه هانوفر و اولدنبورگ

فاطمه قادری

 

جلسه ی ماهیانه مشترک هانوفر و اولدنبورگ روز شنبه 6 دسامبر راس ساعت 12:20 به ریاست خانم سیمین مسکینی و منشی جلسه خانم فاطمه قادری آغاز گردید. حاضرین در جلسه خانم ها: صدیقه جعفری ،رزا خلیلی، نازنین آقا سید هاشم،  سیمین مسکینی، ، نینا عمرانی، مهسا فریدونی، فاطمه قادری ، شفیقه حسان و آقایان : منوچهر شفائی ،رامین توکل، مجتبی قاسمی سامنی، سیاووش عثمانی، محمد رضا برزگر، علی تبریزی، الله کرم حیدری، حفیظ رحیمی، فرید عرب پوریان و علی تورج انجام شد. در ابتدا خانم مسکینی ضمن خوش آمدگوئی از خانم فریدونی درخواست کردند تا اخبار و تحلیل خبری  یکماهه ی نقض حقوق بشری در ایران را قراعت کنند که بخشی از آن در ذیل آمده است: اعدام 18 زندانی مرتبط با مواد مخدر طی یک روز 3مرد و 1زن در زندان مرکزی ارومیه و 3زندانی در زندان مرکزی بندر عباس و 11زندانی در زندان قزلحصارکرج از طریق چوبه دار اعدام شدند. زندان قزلحصار شاهد اعتصاب غذای جمع کثیری از زندانیان واحد 2 این زندان بوده و این اعتصاب با واکنش های مختلف مسئولان زندان از جمله تهدید به اجرای حکم اعدام جمعی زندانیان بوده است.
درتایباد 17زندانی به طورمخفیانه اعدام شدند و اول ابان ماه 6 زندانی در عادل اباد شیرازو 2 زندانی در زندان شهاب کرمان مخفیانه اعدام شدند و 21 ابان ماه بار دیگر 10 زندانی در کرج به دار اویخته شدند .. قطع تلفن های ارومیه به خاطر عدم اطلاع رسانی زندانیانمتاسفانه بالای 70 نفر در طی 1 ماه گذشته اعدام صورت گرفته که طبق ماده 3اعلامیه جهانی حقوق بشرهر فردی سزاوار و محق به زندگی ازادی و امنیت فردی استو طبق ماده 5 هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و ازار یا تحت مجازات غیر انسانی و یا رفتاری قرار گیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گرددفردی که با چاقو به زنان در جهرم حمله می کرده و در 11 مورد با چاقو به با سن زنان حمله می کرده که دستگیر شده استمردی در اختلاف با همسرش در شهرستان شهر رضا به روی وی اسید ریخته که البته دستگیرشده استو خشونت علیه زنان باید متوقف شود و طبق ماده 1 اطلاعیه جهانی حقوق بشر تمامی ابنای بشر ازاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند . عقلانیت و وجدان به انها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر برادرانه رفتار کنندطبق ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر هر فرد سزاوار و محق به زندگی ازادی و امنیت فردی است انفجار گلوله خمپاره باقیمانده از زمان جنگ ایران و عراق در روستای دستک اولیا باعث مرگ مادر و فرزندش شد که پاکسازی نشدن مناطق مرزی سالانه باعث مرگ بیشماری از هم وطنانمان میشوددر ادامه خانم مسکینی از  جناب اقاى شفايى دعوت کردند تا به بررسی و انطباق اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی بپردازند که متن آن به شرح زیر است : 1) اعلامیهء جهانی حقوق بشر:
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سه سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر را تصویب نمود و اعلامیه جهانی حقوق بشر، که هدف آن ایجاد تضمین حقوق و آزادی های برابر برای همه مردم بود در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸به تصویب رسید، روزی که اینک در سراسر جهان به عنوان روز بین‌المللی حقوق بشر گرامی داشته می‌شود. 2) قانون اساسی ایران: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ تهیه شد، و پس از دریافت رای اکثریت مردم کشور در همه‏پرسی روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ماه سال ۱۳۵۸ هجری خورشیدی به رسمیت رسید. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ توسط مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۷۵ اصل تصویب شده و همان سال به همه‌پرسی گذاشته شد و نتیجه آن با رای مثبت اعلام شد. در سال ۱۳۶۸ اصلاحاتی در این قانون صورت پذیرفت که طی آن از جمله پست نخست وزیری حذف و اختیارات بیشتری به رئیس جمهور داده شد.

در ۱۵ بهمن ۵۷، روح الله خمینی از جمله وظایف دولت موقت بازرگان را تشکیل مجلس مؤسسان منتخب مردم برای نگارش قانون اساسی اعلام کرد.[نیازمند منبع] پس از شروع کار دولت بازرگان، شورای عالی طرح‌های انقلاب با تصویب هیأت دولت در ۸ فروردین ۵۸ تأسیس و از وظایف این شورا، تهیه طرح قانون اساسی بر مبنای ضوابط اسلامی و اصول آزادی عنوان شد.

در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی بر‌گزار و اعضای منتخب از ۲۸ مرداد شروع به تدوین قانون اساسی کردند. در ۲۴ آبان ۵۸ کار تدوین به پایان رسید و دو روز بعد (۲۶ آبان ۵۸)در روزنامه کثیرالانتشار کیهان به چاپ رسید. همه پرسی قانون اساسی در ۱۱ آذر بر‌گزار شد و با رای اکثریت ملت به تصویب نهایی رسید.

مقایسه: همانگونه که مشاهده می گردد،

1 .  اعلامیهء حقوق بشر قبل از بر رسمیّت پیدا نمودن قانون اساسی ایران می باشد.

2 . اعلامیهء جهانی حقوق بشر براساس تلاش جهت برقراری حقوق مسلّم افراد بشری می باشد که در چارچوب نگاهی جهانی به مفهوم "آزادی" برقرار شده است. از این حیث آنچه که از ظاهر امر بر می آید، آن است که این اعلامیه همه گیر بوده، بر مبنای خصوصیات بارز نوع بشر ایجاد گشته و ضمانت اجرایی آن بنا به وجدان حکومت ها و دولت های گونه گون می باشد و خود به عنوان شاکلهء قانونی یک نظام حکومتی خاص در کشوری خاص محسوب نمی گردد.

در حالیکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، گر چه چند دههء بعد متولّد گشته است،

ولیکن بر مبنای مختصات کشور ایران ایجاد شده، لذا مفهوم بدون توجه به حقوق بشر و اصل آزادی "آزادی" را نیز از بُعد جهانی و عمومی آن به بُعد درون حکومتی و خصوصی "تقلیل" داده است.

 از این حیث، اوّلین تفاوت موجود میان آزادی های اساسی موجود در قانون اساسی و آزادی های اساسی مندرج در اعلامیهء حقوق بشر، همانا تفاوت در میزان شمولیّت آن محسوب می گردد.

مقایسه اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر

همه آزاد و برابر بدنیا آمده اند

تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

اصل 3 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

بند 9  : رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‏های مادی و معنوی.

بند 14 : تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.

اصل نوزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد شد.

اصل بیستم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند.

نگاهی به وضعیت اجرائی در ایران در مورد ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر

1 . تقسیم جامعه به 2 بخش خودی (ذوب شدگان در ولایت) و غیر خودی (عامه مردم) براساس حکم آقای خامنه ای

2 . عدم پذیرش برابری عقل و وجدان مردم به دلیل اصل تقلید (عدم آگاهی مردم و لزوم تقلید از یک آیت الله)

ماده 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر

عدم تبعیض: هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز، خصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا هرعقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است، بهره مند گردد.  به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد.  گواه این کشور مستقل، تحت قیمومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکل محدودی شده باشد .

اصل نوزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی ‌برخوردارند و رنگ‌، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.

اصل بیستم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

یکسانی زن و مرد طبق اسلام:  همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.

اصل بیست و دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.

نگاهی به وضعیت اجرائی در ایران در مورد ماده 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر

1 . عدم برابری حقوق پیروان ادیان (تبعیض پیروان شیعه 12 امامی با سایر ادیان حتی اهل سنت، دراویش، یارسان و ...)

2 . عدم برابری حقوق زنان ( تبعیض و برتری مردان در قوانین کشور چون حق مسافرت، نیمه انسان بودن زن، عدم حق ازدواج و طلاق برای زنان و ...)

ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر

حق حیات برای همه

هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد .

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

اصل سی و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

اصل برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.

اصل سی و دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم وترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت‌، موضوع اتهام‌باید با ذکر دلایل بلافاصله کتبا" به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثرظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع‌صالحه قضائی ارسال و مقدمات محاکمه‌، در اسرع وقت فراهم‌گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.

که در این هنگام سوالاتی توسط حاضرین و  شرکت کنندگان در پالتاک که  آقای شفائی پرسیده شد که ایشان  پاسخگو بودند.

در این هنگام از خانم شفیقه حسان فعال حقوق رنان افغان در خواست شد تا سخنرانی خود را در همین زمینه به سمع و نظر حاضرین برسانند متن سخنرانی ایشان در ذیل آمده است:

بخاطر رنجهای بیکران زنان ستم دیده افغانستان با ما همصدا شوید.

خانم ها و آقایان و دوستداران حقوق بشر، روز 25 نوامبر، روز جهانی خشونت بر علیه زنان می باشد. حقایق تکان دهنده خشونت نسبت به زنان در همه جهان خصوصا در افغانستان تقریبا 1000 سال طولانی داشته، خصوصا در این سه دهه اخیر زنان و جوانان و کودکان قربانیان درجه اول خشونت (بخصوص خشونت جنسی) قرار می گیرند و همه بخاطر مشکلات فقر اقتصادی و سوادی می باشد.

بر همگان معلوم است که از قرن ها و سالیان متمادی، زنان افغان تحت ستم و خشونت دائمی قرار دارند و بخصوص در شرایط جنگ، موج زن ستیزی در افغانستان سالانه هزاران هزار زن را قربانی کرده و بیشترین تلفات متاسفانه بر قشر زنان تحمیل شده است.

دشمنان ترقی و تمدن، انواع خشونت را نه فقط بر علیه زنان بی دفاع که حتی بر کودکان خردسال روا میدارد.

در قرن بیست و یکم که دانشمندان جهان کیهان را درنوردیده اند، در افغانستان زورگویان کوردل،زن را به عنوان یک انسان و به همراه تمام کراماتش در معرض خرید و فروش قرار میدهند.

تجاوز جنسی، خشونت های خانوادگی، کشاندن اجباری زنان به بیراهه، پاشیدن تیزاب و اسید به روی صورت و بدن دختران جوان مکتبی، قطع اعضای بدن زنان، سنگسار زنان، ازدواج های اجباری، ... تا اعدام های زنان در ملا عام و قتل های ناموسی، لکه ننگی است بر پیکره جامعه زن ستیز و حامیان دد منش آنان که تاریخ کشور تاکنون به یاد ندارد. در سایه سیاه این ظلم ها، برخی از زنان مجبور به خودسوزی، خودکشی و فرار از خانه میشوند که نظایر آنرا در اکثر نقاط کشور بخصوص در ولایات هرات، قندهار و تخار و حتی در خارج از کشور بشکل گسترده ای شاهد هستیم.

چنانچه یکی از نمونه های بارز آن قتل نادیه، شاعره انجمن و مقدسه جوان بدست شوهرانشان و قتل خواهری به دست برادرش در شهر هامبورگ آلمان و ده ها مثال دیگر از خشونت بر علیه زنان وجود دارد که خاطره رابعه بلخی و هزاران زن قربانی گمنام را بیاد می آورد.

در حال حاضر هزاران هزار زن افغان در شرایط فقر و تنگدستی، مرض، آوارگی و دربدری بسر میبرند که بدلیل آن قشر کثیری، کودکان خود را از دست میدهند.

متاسفانه در پارلمان افغانستان، عده ای  وجود دارند که در مورد سرنوشت زنان به عنوان مهمترین بخش پیکره جامعه و عدم خشونت بر علیه روحیه زن ستیزی دلسوزی نمی نمایند.

کما اینکه به خاطر داریم به عنوان بارزترین نمونه خشونت و بی احترامی نسبت به خانم ملالی جویا که از فعالان حقوق زن و از نمایندگان پارلمان در افغانستان میتوان نام برد.  باید خاطر نشان کرد که وضع این قوانین زن ستیزانه در درجه اول بی حرمتی و بی احترامی نسبت به بانوانی است که به عنوان مادر و یا همسر، آرامش خاطر این نمایندگان برگزیده را فراهم آورده اند.

در عین حال آگاهان و روشنفکرانی از مردان وجود دارند که به دفاع از وضع حقوقی زنان پرداخته اند، کتاب ها به تالیف درآورده اند و در نوشته هایشان اوج حمایت از زنان بی دفاع دیده می شود. بطور نمونه میتوان از محترم آقای محمد اعظیم سیستانی نام برد که جای دارد ما از ایشان قدر دانی نماییم.  بدین لحاظ سازمان ملل متحد در سال 1994 میلادی قانون منع خشونت بر علیه زنان را به دفاع از زن افغان و زنان رنجدیده جهان به تصویب رسانید و در سال 1998 روز بین المللی زن را که مصادف با 8ام مارچ می باشد، به نام روز زن افغان نامگذاری کرد.

انجمن زنان افغان در آلمان همصدایی خود با زنانی که به دلیل وضع حقوقی و شرایط زندگی بهتر و امکانات مادی و آزادی و رهایی از قید و بند های قوانین ضد زن، مبارزه میکنند، اعلام میدارد.

ما زنان افغان همصدا با زنان ستمدیده سراسر جهان، بخصوص زنان افغانستان و آفریقا و دیگر زنان ستم دیده دست به دست هم می دهیم. امیدواریم نهادهای حقوق بشر جهانی از حقوق زن دفاع و پشتیبانی نماید.

ما شرکت کنندگان برنامه روز بین المللی بر علیه خشونت که متشکل از پناهجویان افغان، شورای مهاجران افغان وشورای زنان اروپایی افغان و نهادهای مختلف حقوق بشر ( از جمله  Misoکه دارای عضویت افتخاری اعضا از 38 کشور جهان می باشد) وگروه دانشجویی افغان صلح سازان اروپایی ( Afghan peacemarker) و سایر گروه های فعال در این زمینه، به این بهانه و به دفاع از میلیون ها میلیون زن رنجدیده افغانستان، از عموم آحاد مردم و خصوصا دولت جدید وحدت ملی افغانستان و رئیس جمهوری محترم جناب آقای اشرف غنی احمد زائی که همواره در راه مبارزه برای احیای حقوق زنان هستند، خواستار توجه بیشتر به این مهم هستیم . باشد که به این وسیله صدای اعتراض ما به وضع موجود و از طریق شما بگوش جهانیان و مدافعین راستین حقوق بشر برسد.

جمع حاضر خواستار افزودن ماده های ذیل در قانون اساس نامه کشور افغانستان می باشد؛

افرادی که در جنایت و تجاوز به زنان و کودکان مشارکت داشته اند، مشمول مجازات گردیده و به چنگال قانون سپرده شوند.

دولت افغانستان خود را ملزم به اعلام اعلامیه ها در خصوص تجاوزات و خشونت ها بداند و با جدیدت به گسترش و فرهنگ سازی برای جلوگیری از تکرار دلخراش هر روزه این امر (متاسفانه عادی تلقی شده) بپردازد و باید این اصل کاملا روشن شود که عمل کننده به این اعمال راه فراری از قانون جزائی ندارد.

این اعلام ها باید در همه جا از جمله مساجد، مکاتب، دوایر دفتری و ادارات دولتی به عموم قاطبه ملت اطلاق شود.

متاسفانه در آخرین آمار ثبت شده دولتی مربوط به سال 2014 ، تعداد 335 نفر مورد تجاوز و خشونت قرار گرفته اند و میدانیم که بیشتر قربانیان از مراجعه به بیمارستان ها و یا مراکز پلیس به هزاران دلیل خودداری می کنند. دولت جدید وحدت ملی افغانستان به رهبری ریاست محترم جمهوری باید همواره آمار و ارقام زنده روزمره آسیب دیده گان این فجایه را در اختیار داشته باشد و با پیگیری های جدی از متزلزل شدن نهاد مقدس خانواده که به انزال جامعه می انجامد، جلوگیری نماید. مجازات عوامل فروش زنان و دختران جوان ( که بسا متاسفانه بخاطر امرار معاش خانواده و یا حتی تعویض با حیوانات، ابزار آلات کشاورزی و به وفور مواد مخدر، از سوی پدران و یا شوهران انجام میگیرد ) که عملی بر خلاف شئونات انسانی و اخلاقی است. مجازات عوامل رقص کودکان که متاسفانه نشان دهنده استفاده جنسی حتی از فرزندان پسر در سنین کودکی می باشد. که این عمل به ویژه باعث ناهنجاری ها و آسیب های شدید اجتماعی در آینده این کودکان خواهد بود.ایجاد خانه های امن برای زنان، دختران و کودکانی که قربانی خشونت هستند تا شاید از آسیب های آتی و مرگی که در خانه انتظار آنان را می کشد، در امان باشند.

میدانیم که از مهمترین علل مرگ زنان و دختران جوان آسیب دیده، قتل های ناموسی می باشد، که متاسفانه بجای برخورداری از حس همدردی در کانون گرم خانواده، قربانی جهالت و خشم و غیرت بی جای مردان خود می شوند.

این قربانیان همواره زیر فشارهای اطرافیان هستند و اگر قربانی جهل کور نشوند، با خودسوزی که آماری بالاتر از 85%  دارد، به زندگی خود پایان میدهند. ما خواستار اطلاع رسانی همگانی به زنان و دختران هستیم و از دولت جدا انتظار داریم که قوانین وضع شده را بخصوص در شهرهای کوچک و قریه ها و دهات با شدت عمل بیشتری اعمال نماید. چرا که شدت این جنایات و فجایع به دلیل عدم رسیدگی دولت و نفوذ قریه داران، بیشتر و عکس العمل ها به آن شدیدتر می باشد.

 

ودر ساعت 14:30 ز آقای مجتبی قاسمی دعوت شد تا سخنرانی خود را با مو ضوع : تضعیع حقوق کارگران در ایران

 متن سخنرانی ایشان نیز به شرح زیر میباشد :

وضعیت اجتماعی و اقتصادی در ایران همانطور که مستحضرید روز به روز به وخامت بیشتری گرایش یافته و تاثیر آن بر شرایط زندگی مردم کاملا مشهود ومعلوم است .

شرایط بد اقتصادی م.جب رشد روند بیکاری در جامعه کارگری شده و نیز افزایش تورم در بالاترین سطح خود موجب شده که مردم در چندین شغل کار کنند و این دقیقا به دلیل عدم هم پوشانی وهمخوانی میزان دستمزدها خصوصا دستمزدهای کارگری میباشد وبه همین دلیل شکاف بین درامد ثروتمندان و تهی دستان ودر واقع کارگران در ایران روز به روز در حال گسترش است .

متاسفانه همانطور که میدانید جامعه کارگری از یک نهاد سازماندهی یافته که دارای آزادی عمل و آزادی بیان به معنای واقعی جهت احقاق حقوق ضایع شده و از دست رفته کارگران نمی باشد.در حقیقت نمایندگان این نهادها و سازمانها در کنترل کامل حکومت ایران بوده و در واقع ابزاری برای کنترل حرکتهای خودجوش و مخالف کارگران میباشند نه در جهت همدلی و مساعدت با آنان جهت نجات از وضعیت اسفبار فقری که در آن دست وپا میزنند.

ارزیابی از حقوق اقتصادی و اجتماعی کارگران به طور اخص به علت بی اعتباری آمار و ارقام رسمی مانند : عدد واقعی تورم، تعداد آمار افراد بیکار و نیز عدد و سطح واقعی فقرکاری بسیار سخت ومشکل است. آمار موجود نیز به دلیل محرمانه تلقی شدن از طرف مسئولان دست اندر کار و نیز وجود اعداد وارقام بسیار نگران کننده در دسترس نمیباشد.

علاوه براین تبعیض در تمام مسائل مربوط به جامعه کارگری چه در عمل و چه در قانون فراگیر میباشد. وجود سیاسیتهای مربوط به جامعه مردسالاری چه از لحاظ فرهنگی و نیز سیاسی در کشور ایران موجب راندن زنان به حاشیه شده است. و همانطور که همه میدانیم طبق سیاست گذاری های اخیردولت مبنی بر افزایش جمعیت و تشویق زنان به فرزند آوری و از طرفی کاهش ساعت کاری زنان موجب میگردد که زنان در یک روند آراو وبی صدا از جامعه کارگری به خانه ها رفته و خانه نشین گردند .

در حالیکه همکاری نان آوری زنان در بسیاری از خانواده های کارگری کمک شایانی به مردان و خانواده میکند.پس اینجا هم با سیاست گذاری های دولت ایران جامعه کارگری قدم های بیشتری را به سوی فقر و تنگدستی بر میدارد.

امروز سخن اصلی من در خصوص وجود تبعیض های فراوان در جامعه کارگری ایران است، عدم برابری زنان  و مردان از طرفی موجب این مشکلات شده و از طرفی دیگر در جامعه کارگری ایران ما با مشکلی بزرگ به نام تبعیض نژادی رو برو هستیم. طبق کنوانسیون عهدنامه حقوق بشر ماده 2 بند 2 : میثاق تمام دولتهای عضو را ملزم میکند که اجرای حقوق مشروح در میثاق حاضر را بدون تبعیض از هر نوع در زمینه نژاد،رنگ پوست ،جنسیت ،زبان ،و دین و عقیده سیاسی، منشاء ملی و اجتماعی ، مالکیت تولد ویا سایر وضعیتها تضمین کنند.

طبق بند 10 الف همین کنوانسیون: تبعیض مستقیم زمانی رخ میدهد که با یک فرد در شرایط مشابه و در مقایسه با فرد دیگر به دلیل ناشی از موارد ذکر شده در بند فوق رفتار نامساعدتری در پیش گرفته شود. در آگوست 2010 کمیته رفع تبعیض نژادی تاکید کرد که جایگاه حقوقی کنوانسیون در کنار برخی مقررات مغایر آن در قانون اساسی و قوانین داخلی موجود در ایران بوده و علاوه بر این کمیته متوجه میگردد که دادگاههای داخلی هرگز به اصول موجود در این کنوانسیون استناد نکرده اند.

این عدم استناد به سادگی در تمام کارگاه های ایران به وضوح قابل مشاهده است. تا جائیکه دولت اعلام کرده بود برای کارگاه های کمتر از 5 نفر واریز بیمه اجباری نیست بدین منظور خیلی از کارگران حتی از بیمه تامین اجتماعی محروم شدند ، یا در بسیاری از موارد کارفرمایان با کارگران قرارداد سفید امضائ میدهند یا در همان ابتدا کارگران را مجبور میکنند یه برگه دال بر اینکه کلیه حقوق و مزایای شغلی خود را دریافت کرده اند و دیگر هیچ طلبی از کارفرما ندارند ، متاسفانه این موضوع به وفور در اکثر کارگاه های ایران یافت میشود.همانطور که مستحضرید تعداد زیادی از کارگران مشغول در کارگاه های ایران را کارگران مهاجر افغانی تشکیل میدهند،

این کارگران علاوه بر انجام کارهای بسیار سخت وطاقت فرسا که معمولا کارگران ایرانی از انجام آن عاجز هستند در مقابل از حقوق و مزایای کمتری نسبت به سایر کارگران برخوردارند، در بسیاری از موارد عقد قراردادی بین کارفرما و کارگر منعقد نمیگردد و هر زمان که کارفرما اراده کند کارگر را اخراج نموده ضمن اینکه این کارگران اکثرا از مزایای بیمه و حقوق بازنشستگی محروم هستند.

اگر بخواهیم به اجمال  در خصوص عدم رعایت کنوانسیون حقوق بشر در خصوص کارگران ایران صحبت کنیم نگاهی اجمالی به نوع قراردادهای منعقد شده ما را مستقیمبه نقض این حقوق میرساند. در بسیاری از ادارات دولتی با انجام گزینش و وجود بخشنامه های دولتی و ابلاغیه های فراوان حرکتی تبعیض آمیز علیه دیگر ادیان دینی به ویژه بهائیان و یا سایر دگراندیشان دیده میشود.

اصل 13 قانون اساسی ایران فقط سه دین را به رسمیت میشمارد و دین رسمی ایران را نیز شیعه دوازده امامی میداند، در نتیجه وجود دیگر ادیان یا دگراندیشان مانند بهائیان ، دراویش ، یارسان، اهل حق ،ویا....... را انکار میکند.

در واقع خود این اصل در ماده 2 قانون گزینش کارگری مبنی بر اعتقاد به دین مبین اسلام و یا یکی از ادیان رسمی مطرح در قانون اساسی و التزام عملی به احکام  اسلام نمایان شده است و طبق این اصل کارگران سایر ادیان دینی طبق این قانون از جامعه کارگری ویا کاری به بیرون پرتاب میشوند. طبق آمار در میان سایر ادیان آیین بهایی بیشترین تعداد پیروان را در ایران دارند، تعداد آنها در ایران در حدود 300.000 نفر تقریبا برآورد شده که بالاترین تبعیض های ممکن در جامعه روبرو هستند.

 اغلب آنها از حقوق بازنشستگی خود محروم شدند و بعد از انقلاب 57 همه آنها از ادارات دولتی اخراج شدند.اهل سنت یا دیگر ادیان مذهبی هم دست کمی از بهاییان ندارند. در طول انقلاب اسلامی در بسیاری از موارد خودداری از احراز پست به افراد اهل سنت ویا اقوام کرد یا بلوچ نشانگر این تبعیض هاست .

در سال 1358 سازمان دفاع از حقوق بشر در کردستان طی گزارش خود اعلام میدارد : طرح اخراج کارکنان و بازنشسته کردن اجباری اساتید کرد و اهل سنت دانشگاه علوم پزشکی کردستان از جمله اخراج دکتر محمد نقشبندی عضو هیات علمی دانشگاه و یا بازنشسته کردن جعفر مبلغی جراح عمومی ، دکتر مولایی ، هوشنگ زندی و غیره خلاف مقررات میباشد و نیز بیش از  بیش از 1500 معلم و دبیر کردستانی در همان سالها فقط به دلیل داشتن مذهب اهل سنت از کار برکنار شده اند.

در اینجا لازم میدانم یک بار دیگر ماده 1 بیانیه حقوق بشر را متذکر شوم: تمام افراد بشر آزاد و آزاده زاده میشوند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیه برابری و برابری رفتار کنند.

ودر ماده 2 عنوان میشود :

هر کس میتواند بدون هیچ گونه تمایز و تبعیضی به ویژه از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان، دین، و عقیده سیاسی و یا هر عقیده دیگری از تمام حقوق بشری و همه آزادی های موجود بهره مند گردد.

یادآور میشوم که در کشور ایران مردم به دلیل داشتن جنسیت متفاوت ، رنگ و نژاد ، ملیت متفاوت و نیز دین واعتقادات متفاوت که تعدادی از آنها به به انتخاب خود آنها نبوده از تبعیضی سخت و سنگین رنج می برند.

 

 

این جلسه در ساعت :16:30  به پایان رسید.

 

  ابتدای صفحه | بازگشت

 

all rights reserved @ Bashariat