گزارش جلسه مشترک ماهانه نمایندگی هانوفر
و
اولدنبورگ-برمن
نازنین آقا سیدهاشم
جلسه
مشترک ماهانه نمایندگی هانوفر و اولدنبورگ - برمن در تاریخ 3 زانویه
2015 طبق روال همیشگی در اتاق پالتاک و دفتر کانون دفاع از حقوق بشر در
هانوفر برگزار شد.
حاضرین
در این جلسه خانمها
:صدیقه
جعفری, رزا خلیلی, سارا فریدونی,
نازنین آقاسیدهاشم و آقایان مسعود رئیسی, حفیظ رحیمی, علی تبریزی,
سیاوش عثمانی, حسین بیداروند, محمد رضا برزگر,
فریدون درویشان و منوچهر شفائی بودند
.مسئول
جلسه آقای عثمانی جلسه را با بررسی اجمالی از اعلامیه جهانی حقوق بشر
شروع کردند و بررسی کوتاهی داشتند به جلسه آموزش و گزارشی از این جلسه
به اطلاع دوستان رساندند. پس از آن خانم صدیقه جعفری به مرور خبرهای
مهمی که در سال 2014 در ایران اتفاق افتاده بود پرداختند گزیده ای از
متن این خبرها را در ذیل خواهم آورد ابتدا میخواهیم مروری داشته باشیم
بر سالی که گذشت با این امید که سال جدید سرشار از آزادی و شادکامی در
تمامیت ارضی ایران توام با آرامش و امنیت باشد
.
وقتی با
یک نظر کلی به مسائل جاری در منطقه و سراسر خاور میانه نگاه میکنیم
میبینیم که گره کور همه مسائل در وجود جمهوری اسلامی است و برای حل این
مشکل نیاز به یک همت ملی است . یکی از عمده ترین وقایعی که سال گذشته
شاهدش بودیم بوجود آمدن گروه داعش یود جنایتکارانی که به اسم اسلام و
بنام دین و مذهب بانوان و زنان را اسیر کردند و دختران را به کنیزی
دادند یکی دیگر از مسائل عمده در سال 2014 تغییر بهای نفت بود در آغاز
سال گذشته قیمت نفت تقریبا هر بشکه 107 دلار بود اکنون نیز نزدیک به 50
دلار است و صد البته برای اینهم دلایل متفاوتی را اعلام میکنند از جمله
فشار بر ایران که این مسئله از عمران کشور کم خواهد کرد.
و اما
در سال گذشته در کشورمان شاهد اعدام های بیشماری بودیم. بیکاری و
مشکلات کارگری تبدیل به یکی از مهمترین معضلات کشور شد بطوریکه دو روز
قبل دکتر حسن طائی معاون کارآفرینی وزارت کار و امور اجتماعی طی مصاحبه
ای با ایرنا میگوید ما در کشور 7 میلیون بیکاره داریم افرادی که فاقد
هرگونه درآمدی هستند. روند توقیف و بازداشت اصحاب رسانه همچنان در سال
گذشته میلادی در تیتر اخبار روز بود.
یکی از
رویدادهای بزرگ کشورمان آزادی خانم نسرین ستوده بود. اضافه شدن تحریم
ها علیه ایران به منظور تنبیه حکومت و وادار کردن دولتمردان به عدم
انجام انرزی هسته ای به کار گرفته شد.
خبرها
از داخل ایران از طرف بانوی گرامی خانم جعفری بسیار زیاد مطرح شد که در
این مجال برای تمامی آنها نمیگنجد. پس از آن نوبت به خانم رزا خلیلی
رسید.
ایشان
ضمن سلام و خوش آمدگویی به حاضرین سخنانشان را در رابطه با تاریخچه
اعلامیه جهانی حقوق بشر با این مضمون شروع کردند که 65 سال پیش در مجمع
سازمان ملل متحد اعلامیه ای به تصویب میرسد که هزاران سال در رابطه با
آن تلاش شده بود که این اعلامیه در 10 دسامبر 1948 به تحقق میپیوندد.
شاید
این اعلامیه کامل و جامع نباشد چون بشریت رو به پیشرفت است. ولی احترام
به کرامت و ذات انسانی از خصوصیات بارز این اعلامیه است.
این
اعلامیه به جهت ذات جهانشمولی که دارد بر قوانین داخلی کشورها رجحان و
برتری دارد و اضافه کردن هر قید و شرطیبه این اعلامیه به منزله فرار از
تعهدات مندرج در متن این اعلامیه است. ایشان نیزبه نقض حقوق کودکان
اشاره ای کردند و نظرشان این بود که ما در ایران وارد یک چرخه خشونت
شده ایم و با توجه به خبرهایی که از ضرب و شتم کودکان در مدارس ایران
به گوش میرسد باید در صدد ریشه یابی این موارد باشیم و اگر این کار
صورت بگیرد میبینیم معلمانی که مرتکب این اقدامات میشوند خود نیز در
گذشته قربانیان خشونت های وارده هستند.
ماده 3
اعلامیه جهانی حقوق بشر اشاره ای به حق حیات میکند و هرکسی حق زندگی و
حیات دارد. اصل
37
و اصل 32 قانون اساسی در رابطه با اصل برائت است ولی ما در ایران دقیقا
برعکس این قوانین را شاهد هستیم . ماده 4 اعلامیه جهانی حقوق بشر اشاره
به عدم برده داری دارد و برده داری را ممنوع کرده و در همین راستا اصل
56 قانون اساسی نیز اشاره به حاکمیت مطلق که از آن خداست دارد و انسان
را حاکم بر سرنوشت اجتماعی خویش میداند. و متاسفانه مثل تمام موارد این
قانون را ما بصورت نوشته شده بسیار عالی میبینیم ولی در عمل ما شاهد
نقض موارد بسیار زیادی در این رابطه هستیم.ماده
5 اعلامیه حقوق بشر دررابطه با منع هرگونه شکنجه صحبت میکند و اصل 39
قانون اساسی نیز به این موضوع اشاره دارد ولی ما شاهد مشکلات عدیده ای
در کشورهستیم که جوانان ما حتی در زیر شکنجه های شدید جان خود را از
دست داده اند. دختران باکره را مورد تجاوز قرار میدهند.
و زدن
سیلهایی به افراد مواردی از شکنجه است.
مسئله اسیدپاشی های اخیر نیز نمونه های دیگر شکنجه بوده و هست و به جای
اینکه افرادی را در سطح شهر بگردانند و آنها را عاملان اسیدپاشی معرفی
کنند باید کسانی را مورد مواخذه قرار دهند که این سیاستها را رقم
میزنند.حتی بعد از انقلاب به دلیل آنچه که بدحجابی نامیده میشود در
پیشانی دختران و زنان ما پونز فرو میکردند.
ماده 6
اعلامیه جهانی حقوق بشر در مورد ارزش حقوقی افراد صحبت میکند که باید
شخصیت حقوقی افراد محترم شمرده شود که ما این قانون را در اصل 156
قانون اساسی نیز مشاهده میکنیم که این وظیفه را بر عهده قوه قضاییه
قرار میدهد که این نهاد باید پشتیبان حقوق افراد جامعه باشد.
ولی
میبینیم که قوه قضاییه حتی افرادی را که زمانی از خود حکومت بوده اند
و سمتهای مهمی نیز داشته اند مورد ظلم و ستم قرار داده و میدهد و حصر
افرادی مانند موسوی و کروبی و رهنورد نمونه های بارزی از بی حرمتی به
این قانون است.
خانم
خلیلی با تشکر از زمانی که دوستان در اختیار ایشان قرار داده بودند
صحبتهای خود را به پایان رساندند.پس
از آن خانم سارا فریدونی در رابطه با حقوق کودک سخنان خود را شروع
کردند.ایشان
با توجه به شرایط سخت کودکان درایران به موارد شکنجه کودکان زیر 5 سال
اشاره کردند و اینکه این کودکان اسیب پذیرترو کم دفاع تر از بقیه افراد
هستند.
معاون
امور اجتماعی سازمان بهزیستی نیز گفته اند از مجموع 120 هزار تماسی که
در 9 ماهه اول سال انجام شده 9.93 درصد مربوط به کودک آزاری بوده است.
و آمار دقیقی نیز در دست نیست و به اذعان کارشناسان از هر 1 مورد کودک
آزاری که گزارش میشود 20 مورد کودک آزاری گزارش نشده وجود دارد.
مسئولان
اورزانس اجتماعی گفته اند 80 درصد کودک آزاریها از جانب والدین آنها
انجام میشود. و در بعضی از موارد به علت شدت جراحات این کودک آزاری
منجر به فوت کودک میشود. در مدارس نیز این کودک آزاری همچنان ادامه
دارد و در مدرسه ای در استان بوشهر کودکی به علت ضرب و شتم از طرف
معلمش به بیمارستان منتقل شد و امکان دارد به علت درد و عفونتی که برای
این دانش آموز رخ داده مشکلات قلبی برایش پیش آید. و این ضربه به علت
برخورد لوله پولیکا به دست این کودک صورت گرفته و کودک 15 ساله ای که
توسط معلمش با ضربه پا پرتاب میشود و این کودک با سابقه بیماری قلبی از
مشکلات بسیار زیادی برخوردار است. کودکان افغانی که به خاطر تنبیه
مجبور به دست فرو کردن در سنگ توالت شدند.
با وجود
اینکه در ماده 5 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 7 کنوانسیون حقوق مدنی
و سیاسی هیچ کس را نمیتوان مورد آزار و شکنجه و رفتارهای غیرانسانی و
ظالمانه قرار داد که سلب کننده حقوق اجتماعی و مدنی افراد باشد که از
نظر این کنوانسیون شکنجه این طور تعریف میشود که هر گونه عمل عمدی که
براثر آن درد یا رنج شدید روحی که بر فرد وارد شود ممنوع است و شکنجه
تلقی میشود. در رابطه با کودکان کار نیز بسیاری از کودکانی که مشغول به
کار هستند صلاحیت و اجازه ندارند و در این رابطه رئیس سازمان بازرسی
شهرداری گفته اند که در سطح شهر کودکانی به چشم میخورند که با
یونیفرمهای مخصوص مشغول به جمع آوری زباله میباشند در صورتیکه این
کودکان به سن قانونی برای کار نرسیده اند.
در
ایران آمار کودکان کار به یک میلیون و هفتصد هزار کودک میرسد.مسئله
بغرنجی که امروزه در ایران بسیار زیاد شاهد آن هستیم افزایش تعداد
کودکان معتاد است که بر طبق آمار بیش از یک میلیون و سیصد هزار تن فرد
معتاد گزارش شده است که حدود یک 1 درصد از معتادان را دانش آموزان
تشکیل میدهند که ایشان علت این امر را عدم کنترل والدین; فشار دوستان و
همکلاسیها و عدم پوشش کافی وزارت آموزش و پرورش عنوان کردند.
درانتهای جلسه برنامه ریزی جلسه آینده صورت گرفت.
گزارش جلسه داخلی نمایندگی دانمارک در ژانویه 2015
غلامرضا اخلاقی
زمان:یکشنبه11/01/2015 ساعت 18 الی 20
حاضرین: آقایان محمود نعیمی، آرش عباسی، فرشید شهیدی کاویانی، علیرضا
طاهرخانی، غلامعلی اخلاقی، غلامرضا اخلاقی، خانمها زهرا مبینی، فریبا
سلیمی از شعبه نروژ آقای مصطفی خداکرمی از شعبه ولز و آقای سام دادفر
از شعبه هلند.
مسئول
جلسه: آقای غلامرضا اخلاقی
مکان:
اطاق پالتالک نمایندگی دانمارک
مشروح
جلسهطی جلسه نمایندگی دانمارک، شروع جلسه با اشعاری که توسط خانم زهرا
مبینی آماده کرده بودند آغاز گردید و آقای محمود نعیمی سخنرانی با
موضوع "اعدام در جمهوری مرگ" را ارائه دادند
.در
جوامع مستبد که در آن سياست ماكياولی وقانون جنگل حاکم است دولتها تا
زمانی که از طرف افکار عمومی تحت فشار قرار نگیرند پروسه اعدام در آن
جامعه متوقف نخواهد شد، زیرا در صورت وقفه در روند ماشین اعدام، نظام
قضایی سرکوبگر و دستگاه زندانیسازی و زندانیپروری و حکومت رعب و
وحشت نظام غیرضروری میشوند و این راه حل با ماهیت این نظام استبدادی
در تضاد آشتیناپذیر است.
از
نخستین روزهای تصدی عاملان رژیم جمهوری اسلامی ایران بر مسند ریاست
تاکنون، جز سرکوب، بازداشتهای فلهای و اجرای احکام ظالمانه اعدام
چیزی نصیب ملتهای غیرفارس(مناطق پیرامونی جغرافیای ایران)
وفعالانسیاسی، فرهنگی و عقیدتی آنها نشده است.در
این تحقیق به ماشین اعدام در جغرافیای کنونی ایران و بهخصوص در بین
ملتهای غیرفارس پرداخته میشود و اينکه آيا سياست کيفری اعدام تا چه
ميزان با قواعد حقوقی و معيارهای پذيرفته شده در حوزه بينالمللی و
حقوقبشر موافق است؟ همچنين تعريف اعدام در ادبيات حقوقی و احتمال
تئوريی فروريزی بنيانهای اعدام از منظر مفهوم حقوق بشر و معيارهای
بينالمللی مانند ميثاق بينالمللی حقوق مدنی و سياسی و اعلاميه جهانی
حقوقبشر و در نهایت پروسه اعدام در جغرافیای ایران و بهخصوص در بین
ملتهای غیرفارس، مورد بحث قرار میگیرد.
مبانی
نظری:هر
ملتی در هر جغرافیا و سرزمینی حق دارد که از حقوق خویش دفاع کند. قانون
حقوقی حقوق ملتها در نهادهای بینالملل در دفاع از هویت ملی خود بدین
صورت ذکر گردید:
"
طبق ماده 18 اعلاميه جهانی حقوقبشر و ماده 18 ميثاق بينالمللی
حقوق مدنی و سياسی هر شخصی حق دارد از آزادی دين و تغيير دين يا اعتقاد
و همچنين آزادی اظهار آن به طور فردی يا جمعی و به طور علنی يا در خفا
برخوردار باشد.
- بند 1
ماده 1 اعلاميه مربوط به اشخاص متعلق به اقليتهای ملی يا قومی، دينی
و زبانی نيز میتوانند از موجوديت و هويت ملی، قومی، فرهنگی، دينی و
زبانی اقليتها در سرزمينهای خود حمايت کنند و ايجاد شرايط را براى
ارتقای اين هويت مهم قلمداد میکند.
- بند 1
و 2 ماده 2 همين اعلاميه نيز تأکيد میدارد که اشخاص متعلق به
اقليتها حق دارند درنهانو به طور علنی، آزادانه و بدون مداخله و يا هر
شکل از تبعيض، دين خود را اعلام و به آن عمل کنند و به صورتی مؤثر در
زندگی فرهنگی، دينی، اجتماعی، اقتصادی و عمومی شرکت کنند.
- طبق
ماده 3 اعلاميه جهانی حقوقبشر و بند 1 ماده 6 اعلاميه حقوق
مدنی-سياسی، حق زندگی، از حقوق ذاتی هر انسان به حساب میآيد و اين حق
بايستی به موجب قانون نيزحمايت شود.
- بند 2
ماده 1 دومين پروتکل اختياری ميثاق بينالمللی حقوق سياسی و مدنی به
منظور الغای مجازات مرگ هم، اقدامات لازم در جهت منسوخ کردن مجازات مرگ
در قلمروقضايی را، به کشورها گوشزد میکند".برمبنای
آنچه ذکر شد هر شخص یا مجموعهای میتواند از حقوق سیاسی، اجتماعی،
فرهنگی، زبانی، و در نهایت ملی- هویتی خویش آزادانه دفاع کند. در ایران
نه تنها این حقوق پذیرفته نیست و حق دفاع از حقوق ملی وهویتی ملتهای
تحت ستم (غیرفارس) سلب شده است، بلکه سرعت عمل "ماشین اعدام" نظام
حاکمبر این ملتها در جغرافیای ایران شتاب بیشتری یافته است. در
نمودار زیر روند رو به رشد اعدام در 8 سال اخیر در جغرافیای ایران که
اغلب از فعالان سیاسی - فرهنگی ملتهای غیرفارس بوده نشان داده شده
است.و..ادامه
جلسه را آقای طاهرخانی با مقاله برگرفته از سایت شهروندیار ادامه
دادند؛ دو سال پیش در هشتم مارس سال ٢٠٠٩ میلادی، بنیاد عبدالرحمن
برومند برای بزرگداشت روز زن و ادای احترام به مبارزات درخشان زنان
ایران، ترجمه سه مقاله در باره تاریخ حرکت زنان را برای احقاق حقوق
انسانیشان در سطح بینالمللی، به زنان ایران تقدیم کرد. نویسندگان این
مقالهها، شارلوت بانچ، الیزابت فریدمن و الیساوت ستاماتوپولو، هرکدام
به ترتیب به تحولات حقوق بشر از منظر فمینیستی، گنجاندن حقوق زنان در
چارچوب حقوقبشر، شکلگیری جنبش حقوقبشری فمینیستها، و سرگذشت حقوق
زنان در سازمان ملل متحد، پرداختهاند.
در این
مجموعه به وضوح میتوان دید چگونه مردانی که تدوینکنندگان اسناد
حقوقبشر بودهاند، به دلیل عادات و فرهنگشان حساسیت لازمی به مسائل
زنان نشان ندادهاند و زنان با حضور خود در نهادهای بینالمللی و
مبارزات پیگیرشان و فشار بر این نهادها، جامعه جهانی حقوقدانان را
واداشتند تا حقوق زن را در زمره حقوقبشر به شمار آورند. حتی ایجاد بخش
ویژه حقوق زنان در سازمانهای غیردولتی حقوقبشر نیز، نیازمند اعمال
فشار و پافشاری جنبش زنان بوده است.امسال
(٢٠١١ میلادی) بنیاد برای بزرگداشت یکصدسالگی روز جهانی زن، ترجمه چهار
مقاله مهم دیگر را در باب حقوق زن منتشر میکند تا در اختیار فعالان
ایرانی حقوق زن قرار گیرد. این چهار مقاله به موضوع حساس فرهنگ، سنت و
سیاست : ابزاری برای نقض حقوقبشر زنان، میپردازند. انتشار الکترونیکی
این مقالهها با کسب کپیرایت از انتشارات روتلج و در چارچوب برنامه
بنیاد برومند و اجرای طرح کلی ترجمه متون مربوط به حقوقبشر و دموکراسی
صورت گرفته است.
اولین
مقاله نوشته جولی مرتوس است، مرتوس حقوقدان و استاد حقوقبشر و مطالعات
زنان در دانشگاه نیویورک است.
وی سالها در مورد نقض حقوقبشر در یوگوسلاوی سابق تحقیق کرده است.
جولی مرتوس در مقاله خود، تبعیض در قانون خانواده و سوء استفاده از
سنت، ادعای دولتها را مبنیبر این که وضع قانون در عرصه عرف و فرهنگ
خانواده از حیطه صلاحیتشان خارج است و بنابراین نمیتوانند در مورد
خشونت و نابرابری در محدوده خانواده دخالت کنند، به چالش کشیده و با
ذکر موارد مشخص ثابت میکند که تفکیک ظاهری عرصۀ خصوصی و عمومی، تفکیکی
است کاذب و دولت ها همیشه در مورد مسائل مربوط به خانواده و روابط زن و
مرد قانونگذاری کردهاند، و عرف و سنت را در شرایطی که به ضرر
سیاستهای کلانشان بوده است زیرپا گذاشته و یابه اصلاح آنها دست
زدهاند.
مرتوس
در این مقاله چند نمونه از خروار تبعیضات کهن ضد زن را در فرهنگهای
مختلف توصیف کرده و بر الزام لغو این تبعیضات اصرار میکند. او با این
استدلال که دولتها توانایی و وظیفه تبعیضزدایی از عرف و سنت را دارند
و هرگاه مصالح سیاسیشان چنین امری را ایجاب کرده در این راه گام
برداشتهاند، چنین نتیجه میگیرد که راه رفع تبعیض از زنان اعمال فشار
بر دولتها و تفهیم این واقعیت است که عدالت مهمترین مصلحت سیاسی دولت
را تشکیل میدهد.در
ادامه خانم فریبا سلیمی سخنرانی خود را با موضوع "طلاق" جلسه را ادامه
دادند.معاون
اجتماعی نیروی انتظامی افت اخلاقی، رواج روزافزون فردگرایی، فقدان
سرمایهگذاری عاطفی، ادراک ناصحیح پیش از ازدواج، مسئولیتگریزی و
تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه را عوامل اصلی افزایش طلاق در میان
زوجهای جوان عنوان کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری پلیس، سردار سعید
منتظرالمهدی طی یادداشتی به بررسی علل و عوامل افزایش طلاق به ویژه در
میان زوجهای جوان پرداخته است؛ در این یادداشت آمده است:
«این
روزها وارد هر محفل و مجلسی اعم از خانوادگی، فامیلی و اجتماعی که
میشویم سخن از آمار طلاق و متارکه و جدایی زن و شوهرهای جوانی به میان
میآید که چند سالی بیش از شروع زندگی مشترک آنان سپری نشده است.
از همین روی، پا به سن گذاشتهها معترض این اوضاع هستند و از زن و
شوهرهای جوانی که این چنین سهل پیوند زناشویی را میگسلند و زخمی بر
پیکر جامعه وارد میسازند شکوه دارند. آنان میگویند: «ما نیز در بدو
زندگی با سختیها و تنشها و ناملایمات بسیاری دست به گریبان شدیم، اما
این همه را تاب آوردیم، چون میدانستیم که زندگی مشترک دشواریهایی
دارد و جز با مدارا و مقاومت و مبارزه نمیتوان به جنگ آن دشواریها
رفت.
اما متحیر جوانان امروزی هستیم که ادعای «سخت ورزی» آنان گوش فلک را
کر، کرده است! لیکن به هنگام مواجهه با دشواریهای زندگی مشترک، سر
تسلیم فرود میآورد و برای پاک کردن صورت مسئله، به جای گشودن گره از
آن، رو به سوی دادگاهها و دفترخانهها مینهند و «توافقی» امضای خود
را بر ذیل برگه تسلیم خویشتن مینهند...».
چرا
جوانان تازه به هم پیوسته جامعه ما این چنین پدر و مادران پا به سن
گذاشته را آزرده خاطر ساختهاند و اسباب رنجش و تکدر خاطر و نارضایتی
آنان را موجب شدهاند؟ این زوجهای جوان چارهای جز «فروپاشی» زندگی
مشترک و پیوستن دگرباره به خیل نه چندان کم شمار مجردها نداشتهاند؟
آیا زن
و شوهرهای جوان نمیتوانند از عقلانیت خدادادی و مهارتهای کلامی و
زبانی خود برای گرهگشودن از مشکلات مشترک و از میانراندن تنشهای
مستمر و اعاده عشق از دست رفته بهره گیرند و به جای گام نهادن در مسیر
دادگاه خانواده، گام در طریق «سعادت مشترک» و «تفاهم مستمر» نهند؟ در
خصوص هر یک از این پرسشها حرف و سخن بسیار گفته شده است؛ به ویژه
پیرامون روآوردن شماری از زوجها، به ویژه زوجهای جوانی که اغلب کمتر
از 5 سال از شروع زندگی مشترک آنها سپری گشته است، سخنها گفته شده است.
عدهای علت را در مشکلات شخصی، درآمد کم، بیکاری و اشتغال در مشاغل
نامرتبط یا تحصیلات و مهارت و جز آن جستجو کردهاند. عدهای، از سهم و
نقش اعتیاد خانمانسوز به مواد افیونی و الکلی سخن گفتهاند، گروهی
«مداخله» خانوادهها را ذیسهم و ذینقش دانستهاند.
بینیاز به هیچ حجتی هر سه این عوامل میتوانند «بسترساز» تنشهای درون
خانوادگی و وقوع پدیده آسیبزای طلاق شوند. اما شواهد دقیق پژوهشی، به
ویژه آن دسته از شواهدی که از طریق گفتگوهای ژرف بالینی با زوجهای
متارکهای یا آنانی که در آستانه متارکه بودهاند، به دست آمده است؛
حکایت از آن دارد که عوامل دیگری هستند که سهم و نقششان در طلاق
فزونتر از عوامل سه گانه مذکور است. در سطور زیر آن عوامل «پراهمیت»
در قالب چند بند مرور میشوند. 1- افت اخلاقی؛ وقتی از جوانان جامعه
پرسش شود که چرا ازدواج میکنید؟ بسیاری از آنان بلافاصله از عامل
نیرومندی به نام «آرامش» سخن به میان میآورند؛ آنان ازدواج میکنند تا
در کنار یکدیگر آرامش عمیق را تجربه نمایند. نیازی به حجت نیست که تنها
با «اخلاقی زیستن» و «اخلاقمند رفتار کردن» است که میتوان به چنین
آرامشی دست یافت. از میان خصائص آمار اخلاقی «صراحت» و «راستگویی»
پیوند نیرومندتری با آرامش درون خانواده دارند و چه راست گفتهاند که:
«آرامش نمیتواند در خاک دورویی جوانه بزند» و یا به تعبیر فرزانه
اندیشمندی «آرامش ژرف را تنها در صراحت و شفافیتی همچون بلور میتوان
سراغ گرفت» و نشان کرد.
بنابراین، وقتی راستگویی جای خود را به دورویی میدهد و صراحت، صحنه
را برای ابهام و پنهانکاری ترک میکند، میتوان انتظار داشت که زندگی
زناشویی در سراشیبی سقوط و فروپاشی قرار گیرد و البته میبایست فرمایش
نبی مکرم اسلام را هماره آویزه گوش کرده که «النجاه فی الصدق» باید
همواره ملازم راستی و همیشه راستگو بود.
2- رواج
روزافزون فردگرایی؛ زندگی شهری و استفاده روزافزون از فنآوریهای
دیجیتال و فضای سایبر و ... از یکسو، و عدم پرورش بسنده مهارتهای
تعاملی و نیز رواج «خود- محوری» از دیگر سو، موجب افزایش فردگرایی و
کاهش «معاشرت اجتماعی» شده است. به همین سبب، برای گروهی از زوجهای
بریده از پیوند و معاشرت با بستگان، سربهسر هم گذاشتن، گیردادن به
یکدیگر و ایجاد دعوا و تنش به «محرکی جایگزین» معاشرت تبدیل شده است؛
آنان «هشیار» و «ناهشیار» یکدیگر را آزار میدهند و خلاء ارتباطی خود
را این چنین پر مینمایند.
از آن گذشته، فردگرایی زمینه را برای خودخواهی و از میان رفتن بخشش و
ایثار و همراهی مهیا میسازد. هر یک از آنان تا بدانجا پیش میروند که
قادر به دیدن مسائل از دریچه چشم دیگری نیستند و جرم شکاف میان آنان
روز به روز عمیقتر میگردد.
3-
فقدان سرمایهگذاری؛ قدما گفتهاند که «عاشق شدن سهل است اما عاشق
ماندن دشوار» چه، برای استمرار عشق باید «هزینه» کرد. به ویژه وقتی
صحبت از روابط زن و شوهری است این هزینه کردن و «سرمایهگذاری» اهمیتی
دو چندان مییابد. اما، شواهد نشان میدهد که شماری از زن و شوهرهای
جوان، به ویژه آنهایی که سرانجام گام در راه طلاق مینهند، چند ماهی پس
از قرارگرفتن در زیر یک سقف، چنین میپندارند که شاهد مقصود را در آغوش
کشیدهاند و اینک دیگر در اختیار داشتن آن نیازی به «وقت» و «هزینه» و
«سرمایهگذاری» و جز آن نیست. غافل از آنکه، استمرار موفقیتآمیز
زندگی زناشویی از نظر «عاطفی» و «ارتباطی» و «مادی» و ... به «سرمایه»
ای بسیار بیش از دوران آشنایی و نامزدی و عاشق شدن دارد.
اگر پیش از آن دو طرف با «توجه محدود» ، «ابراز عاطفی اندک» و هزینه
قلیل به وجد میآمدند و رضایت خاطرشان مضاعف میشد، اینک «توجه
نامحدود» یکدیگر را خواهانند، ابراز عاطفی مستمر را خواستارند و بیش و
کم همواره مستقیم و غیرمستقیم در دسترس بودن را طالبند و دگر غیر از
این شود، اندک اندک عشق رنگ میبازد، بذر سوءتفاهمها جوانه میزند،
رنجشها افزون میشود و نسنجیده سخن گفتنها عرف میگردد. چه به درستی
گفتهاند: که ز جایی که رنجیده باشد کسی، سخنها نسنجیده گوید بسی.
4-
ادراک ناصحیح پیش از ازدواج، گروهی از جوانها پیش از ازدواج
چنینمیپندارند که با همسرگزینی، تمامی مشکلات رخت برمیبندد و آنها
هر روزه زیستن در «جزیره امن» زندگی مشترک را تجربه خواهند نمود. چنین
ادراکی از یک سو ریشه در ویژگیهای «عشق افلاطونی» دارد که شماری از
زوجها پیش از ازدواج آن را تجربه میکنند و از دیگر سو از فقدان
آموزشها و آگاهی بخشیهای پیش از ازدواج ناشی میشود. از همین روی چند
صباحی پس از ازدواج بسیاری از زوجین با خود میگویند که: چو عاشق شدم
گفتم بردم گوهر مقصود، ندانستم که این دریا موج خون فشان دارد.
البته
شماری از زوجهای جوان پس از روبهرو شدن با واقعیتهای زندگی مشترک،
در پی چاره برمیآیند و با کسب مهارتهای لازم تنشها را از میان
میرانند و مسیر آرامش و سعادت را پی میجویند. لیکن شماری از آنان
یعنی همانهایی که زندگی زناشویی را به «صحنه نبرد» و کارزار تبدیل
مینمایند و سرانجام راهی دفترخانهها میشوند، در فراگیری چنین
مهارتهایی غفلت ورزیده و خود و خانواده و جامعه را متضرر میسازند.
برنامه
بعدی خلاصهای از اخبار یک ماه گذشته توسط آقای سام دادفر بود.
- اعدام
۵ زندانی در زندان رجاییشهر کرج
- اعدام
دو نفر در مشهد درملاءعام
- اعدام
جوان ۲۰ ساله در ملاء عام در جغتای
- اعدام
یک زندانی در زندان کاشان
- اعدام
یک زندانی در زندان مرکزی قم
- اعدام
۱۸ زندانی مرتبط با مواد مخدر طی یک روز
- اعدام
۷ زندانی در زندان وکیلآباد مشهد
- اعدام
یک زن در زندان مرکزی قزوین
- حکم
اعدام سهیل عربی در دیوان عالی کشور تأیید شد
-
سخنگوی قوهقضائیه: امکان عفو سهیل عربی، مطرح نیست
-
لاریجانی وعده داد: تلاش برای تغییر قانون اعدام ناشی از مواد مخدر
-
مخالفت ستاد مبارزه با مواد مخدر با حذف «اعدام» قاچاقچیان
- بخشش
یک اعدامی از سوی خانواده مقتول ۱۴ ثانیه پس از اجرای حکم
- مجمع
عمومی سازمان ملل «نقض حقوقبشر» در ایران را محکوم کرد
- خطر
از کار افتادن کلیه و عدم رسیدگی پزشکی به سیدقاسم آبسته
-
اعتراض ساکنین محله کوت عبدالله در مقابل فرمانداری
- تفتیش
منازل و محل کسب تعدادی از شهروندان بهایی در رشت
- آغاز
محکومیت سه شهروند بهایی در ارومیه و مشهد
-
محاکمه و احضار هشت شهروند بهایی در مشهد
- موسوی
بجنوردی: بهائیان حقوق شهروندی ندارند
برنامه
بعدی خلاصه اخبار نقض حقوق ادیان بود که توسط آقای مصطفی خداکرمی ارائه
شد
• دیوان
عالی کشور احکام مولوی نقشبندی و همراهانش را نقض کرد
•
بازداشت«احسان اکبری» روزنامه نگار و فعال مدنی
•
پیشنهاد احمد منتظری به آقای خامنهای: نظارت استصوابی را لغو و
محصورین را آزاد کنید
•
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات: نیل به جهان عاری از خشونت، تنها با
احترام به انسان، مذهب و فرهنگها
•
نامهه مشترک و سرگشاده جمعی از زندانیان سیاسی از زندان اوین و
رجاییشهر به وجدانهای بیدار و مدافعین حقوقبشر
•
ضربوشتم آتنا فرقدانی در دادگاه انقلاب!
•
آیت الله صانعی: خود حقپنداری، جهل مقدس و کج فهمی ریشه اختلافات
مسلمانان است
• نقدی
بر فریبکاری دولت روحانی در خصوص مسیحیان ایران (ایران در رده هفتم
کشورهای جفاکاربر مسیحیان)
•
حمله به «شارلی ابدو» را محکوم و بیقید و شرط از این نشریه پشتیبانی
میکنیم
•
آیت الله هاشمی: نباید به مقدسات مذاهب دیگر بیاحترامی کرد
•
انتقال زندانی بهایی ۸۲ ساله از زندان رجاییشهر به بيمارستان
•
تجمع هواداران زندانی سیاسی محمدعلی طاهری مقابل زندان اوین و كانون
وكلای دادگستری
•
ممانعت مسئولان زندان اوین از اعزام ناصر هاشمی فعال ملی مذهبی زندانی
به بیمارستان
•
بازداشت چند شهروند بهایی ساکن آباده در ارتباط با دانشگاه مجازی
بهاییان ایران
در
ادامه آقای آرش عباسی جلسه را با مقالهای از سایت باشگاه در مورد
"کاوشی نو در مجازات اعدام" ارائه دادند.
مجازات
اعدام به عنوان سنگینترین مجازاتى که در حوزه کیفرشناسى مطرح است، چند
سالى است که از سوى برخى محافل مورد انتقادات شدید قرار گرفته و بعضى
کشورها به تبع دانشمندانشان، رویکردهاى متفاوتى به آن داشتهاند؛ برخى
به حذف مطلق یا نسبى آن اقدام کردهاند تا به جرگه مخالفان اعدام
درآیند، و برخى با ابقاى این مجازات آن را مؤثر و بلکه پرثمر مىدانند.
این مقاله پس از بررسى فلسفه مجازاتها و تقسیمبندى این مجازات به
اعدام «قصاصى»، «تعزیرى» و «حدى»، به بررسى و پاسخ به مهمترین اشکالات
مخالفان آن پرداخته است. این اشکالات عبارتند از: مغایرت اعدام با
احساس بشردوستى، غیر بازدارنده و غیرارعابى بودن اعدام، ایجاد حس
انتقام و ترویج آن در جامعه و فرد، خطاپذیرى محاکمات جنایى و عادلانه
نبودن اعدام.
مجازات
اعدام از جمله مجازاتهایى است که در سالهاى اخیر با چالشهایى در
حوزه نظر و عمل مواجه بوده است؛ به لحاظ نظرى، دانشمندانى همچون بکاریا
در رساله جرایم و مجازاتها و پیروانش این مجازات را خلاف نظریه
«قرارداد اجتماعى» مىدانند، هرچند دانشمندان بزرگ دیگرى همچون بنتام،
روسو و منتسکیو با وى همعقیده نیستند، و پاسخهاى محکمى در مقابل آن
دارند. این بحث به قدرى جدی است که در سطح سازمانهاى بینالمللى و
مهمترین آن، یعنى سازمان ملل نیز مطرح شده، در 20 نوامبر 1959مجمع
عمومى سازمان ملل در چهاردهمین دوره کارى خود، به موجب تصمیم 1396 به
شوراى اقتصادى و اجتماعى سازمان مأموریت داد تا درباره اعدام و قوانین
مربوط و طرز عمل آن مطالعه کند و نتایج و آثار ابقا و الغاى مجازات
اعدام را در زمینه جرمشناسى بررسى نماید. مارک آنسل، مستشار دیوان
کشور فرانسه و مدیر بخش حقوق تطبیقى پاریس، گزارشى را درباره مجازات
اعدام مطرح کرد که بعدها در سال 1962 منتشر شد. وى با ارائه ارقام و
آمار، نتیجه گرفت: تمایل جامعه جهانى به سمت الغاى مجازات اعدام و
جایگزین ساختن آن به وسیله زندان و اقدامات تأمینى و تربیتى است. البته
واژه «جامعه جهانى» تا چه حد شامل کشورهاى اسلامى مىشود، معلوم نیست؛
چراکه حقوق اسلامى و کشورهاى اسلامى بر این مجازات تأکید دارند.
نگرش آنسل و دیگر مخالفان اعدامبر «میثاق بینالمللى حقوق مدنى و
سیاسى»، مصوب 16 دسامبر 1966 تأثیر گذاشت و به تأیید نگرش لغو اعدام
منجر شد و در نتیجه، کشورهایى که این مجازات را لغو نکردهاند، آن را
به صورت محدود به موارد و شرایط خاص قبول کردند؛ البته گرایش افراطى به
مجازات اعدام نیز مذموم است، ولى آیا مىتوان این مجازات را به طور کلى
غیر کارآمد و غیر انسانى دانست؟
جلسه
بعدی نمایندگی دانمارک در تاریخ15/02/2015 ساعت 18:00 برگزار میشود،
که همکاران برای هر یک از مسئولیتها در جلسه بعدی اعلام آمادگی کردند.
گزارش جلسه ماهانۀ نمایندگی اشتوتگارت نوامبر 2014
شهرام مسعودوزیری
این
جلسه در تاریخ
19November 2014و
در ساعت 19:30 بوقت اروپای مرکزی در فضای پالتاک کانون ، با حضور اعضاء
برگزار شد . حاضرین جلسه :خانم مریم عربزاده. آقایان : احمد هوشمند -
شهرام مسعودوزیری - اشکان صادقی– بهروز مُعزی.
ابتدا
آقای احمد هوشمند ، مسئول نمایندگی اشتوتگارت ضمن خوشامد گویی ، در
رابطه با مرگ غیر منتظرۀ هنرمند محبوب کشورمان ، مرتضی پاشایی و آمار
بالای مرگ و میر بر اثر سرطان و دلایل آن مطالبی بیان داشتند و
همینطور در مورد جلسۀ کمیتۀ آموزش که در تاریخ 17.
November
دراتاق پالتاک نمایندگی اشتوتگارت برگزار شد و حاوی نکات آموزنده و
لازم برای همۀ اعضا میباشد ، توضیحاتی ارایه دادند .لازم به ذکر است
این جلسه ، اولین جلسۀ کمیته آموزش بود که به همت آقای شفایی و جمعی
دیگر از همکاران قرار است بصورت دوره ای ، هر جلسه در یکی از
نمایندگیها ، بمنظور بالا بردن اطلاعات اعضا در رابطه با نحوۀ صحیح
فعالیت در کانون ، برگزار گردد .سپس چند نفر از اعضاء اخباری در مورد
نقض حقوق انسانی در ایران بترتیب ذیل بیان داشتند : درآغاز آقای بهروز
معزی مطالبی بشرح زیر بیان داشتند :سونامی سرطانجوان، سرطان، مرگ،
کودک، سرطان، مرگ، سونامی سرطان، جوان، شیمی درمانی، بیماریهای خاص،
مرگ، داروهای کمیاب، درد، سرطان، مرگ . . . چه قدر این روزها جملات
ترکیب شده با این کلمات را می شنویم !یک جوان دیگر هم مرد، این بار این
جوان نام آشنا و مشهور بود و ما طبق معمول چند روزی عزاداری کردیم و بر
سر و سینه خود زدیم، آهنگهایش را به اشتراک گذاشتیم عزاداری مجازی و
حقیقی راه انداختیم ... تا جوانی دیگر، مرگی دیگر و عزاداری دیگر . .
.صفحات مجازی پر شده از عکسهای مرحوم مرتضی پاشایی، از اینستاگرام علی
دایی و فرهاد مجیدی تا گلشیفته فراهانی، رضا یزدانی و نمایندگان
مجلس!ای کاش این هنرمندان، ورزشکاران، مدیران و مردمی
کهدر عزاداری مرتضی پاشایی شرکت کردند کمی در مورد علتهای افزایش
سرطان در کشور اطلاع رسانی می کردند.ای کاش می پرسیدند این سونامی
سرطان که به جان مردان و زنان این سرزمین افتاده از کجا آمده؟ !سوای
عوامل ژنتیکی، آلودگی هوا، خاک و آب ، افزایش مصرف دخانیات، بنزینهای
آلوده، پارازیت ها، برنجهای وارداتی آلوده، افزایش استفاده از سموم و
کودهای شیمیایی، رژیم غذایی نامطلوب، استرس و ... همه از عواملی هستند
که مردمان این سرزمین را به کام مرگ میکشاند. و این یا اینکه چیز دیگری
هست به نام انرژی هستهای که هیچ کس دمی از آن نمیزند فقط اطلاع رسانی
میکنند که برای صلح است اما کجا و چگونه زبالههای این داستان دفع
میشود هیچ نمیگویند و نخواهند گفت.طبق آمار ۱۰۰ هزار نفر سالانه در
ایران به انواع بیماریهای سرطان مبتلا می شوند و سالانه شاهد بیش از
۳۰ هزار مرگ و میر ناشی از این بیماری در کشور هستیم .و بقیه به انتظار
مرگ نشسته ایم،
هیچ گاه
به دنبال دلایل مرگ نرفته ایم... ما عاشقان مرگ و عزا هستیم، نه
جویندگان زندگیو باز دوباره،ای کاش می پرسیدیم این سونامی سرطان که به
جان کودکان، زنان و مردان این سرزمین افتاده از کجا آمده؟ !
سپس
آقای اشکان صادقی اخباری در زمینۀ نقض حقوق بشر در ابران بشرح زیر
ارایه نمودند :ماده ی ۳هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت
فردی است.ماده
ی ۵هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات
غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر بهتنزل مقام انسانی وی گردد.ماده
ی ۱۸هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق
شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، وآزادی علنی و آشکار کردن
آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق
دیگران، در قالبآموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط
عمومی و یا خصوصی است.به
گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دو
شهروند بهایی به نامهای “طناز محمدی” وایرج لهراسب” که در ۸ تیر ماه
سال جاری توسط ماموران امنیتی در منازل شخصی در شهر یزد بازداشت شده
بودند پس ازگذشت بیش از چهار ماه بازداشت موقت در زندان یزد به حبس
تعزیریمحکوم شدند. بنا به حکم بدوی دادگاه انقلاب یزد،ایرج لهراسب به
دو سال و طناز محمدی به یک سال حبس تعزیری محکوم گردیدند.
محکومیت
سه شهروند کرد به ۴۴ سال زندان . به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی حکمی دادگاه انقلاب کیانوشرستمی،
محسن خدابندلو به اتهام بغی «عضویت در گروه دمکرات»، هرکدام به ۱۵ سال
زندان و به اتهام «توهین بهرهبری» هرکدام به دوسال زندان محکوم شدند.همچنین
نعمت فتحی به اتهام بغی از طریق «عضویت در گره دمکرات» به ۱۰ سال زندان
محکوم شد.آقای
مختار ابراهیمی جمعه ی گذشته جهت اجرای حکم حبس خویش توسط ماموران
امنیتی شهرمراغه بازداشت و به زندان مهاباد منتقل شد.این
فعال سیاسی آزربایجان جنوبی فروردین ماه سال جاری توسط قاضی جوادی کیا
رئیس شعبه ی اول دادگاه انقلابمهاباد به تحمل ۹۱ روز حبس محکوم شد.این
حکم در شعبه ی دهم دادگاه تجدید نظر استان آزربایجان غربی عینا مورد
تایید قرار گرفت.این
فعال آزربایجانی ۲۱ آذر ۱۳۹۲ در مراسمی که بر سر مزار «خانعلی مطیعی»
در روستای قجلو در نزدیکی شهرمیاندوآب(قوشاچای) ترتیب داده شده بود
توسط ماموران نیروی انتظامی بازداشت گردید.ماموران
نیروی انتظامی به هنگام بازداشت، وی و دیگر دوستانش را مورد ضرب و شتم
قرار داده و از گاز فلفلاستفاده نمودند.دفن
اجساد دو شهروند بهایی توسط مامورین و بدون اطلاع خانواده . به گزارش
خبرگزاری اؤیرنجی سسی: اجساد دو شهروند بهایی اهل تبریز به نامهای
مهنا سمندری و نرگس خاتونبرقی بدون اطلاع خانوادههای ایشان توسط
مامورین در میاندوآب دفن شد.جسد
دختر نوجوان بهایی به نام مهنا سمندری که در تاریخ ۲۹ مهرماه فوت کرده
بود پس از ۲۴ روز نگهداری، درسردخانه گورستان عمومی شهر تبریز به نام
وادی رحمت، در تاریخ ۲۲ آبان ماه توسط ماموران و بدون اطلاعخانواده
ایشان و انجام مراسم تدفین در گورستان بهاییان شهرمیاندوآب دفن گردید.
همچنین
جسد یک شهروند بهایی دیگر به نام نرگس خاتون برق آبادی که ۵ روز پیش در
تبریز فوت کرده بود نیزهمراه با پیکر مهنا سمندری بدون اطلاع خانواده
در محل مذکور دفن شد.
بنا به
اطلاع اویان نیوز، شنبه ۱۷آبان۹۳ داوود مقامی فعال مدنی آذربایجانی اهل
پارس آباد مغان پس از احضار بهدادگاهی در این شهر بازداشت و به زندان
شهر مشکین شهر انتقال داده شده است. «محمدعلی
طاهری» زندانی عقیدتی جمهوری اسلامی ایران به دلیل ضعف شدید جسمانی در
حین اعتصاب غذاشرایط وخیمی دارد. وی پس از ۲۳ روزاعتصاب غذا، به دلیل
ضعف جسمی شدید، در روزهای اخیر چندین باربیهوش شده و سپس با تزریق دارو
و سرم دربهداری زندان اوین به حالت هوشیاری رسیده است.به
گزارش هرانا به نقل از سحام نیوز، اعتصاب غذای این زندانی عقیدتی
دراعتراض به بازبودن پروندهای است کهوی در آن متهم به «فساد فی الارض»
شده است و بازجویان درتلاشاند با نگهداری وی در زندان انفرادی، دلایل
وقرائن لازم را دراین خصوص جمع آوری کرده تا حکم اعدام وی را از
دادگاههای فرمایشی اخذ کنن .پس از آن آقای هوشمند گزارش خود را بتربیت
زیر بیان داشتند :کمیته حقوق بشر سازمان ملل وضعیت حقوق بشر در ایران
را محکوم کرد . در قطعنامه جدید کمیته حقوق بشر سازمان ملل که با
اکثریت آرا به تصویب رسید، آمار بالای اعدامها، خشونتها و شکنجه در
ایران محکوم شده است.
به
گزارش آسوشیتدپرس، پیشنویس این قطعنامه را دولت کانادا تدوین و ارائه
کرد و روز سهشنبه ۱۸ نوامبر / ۲۷ آبان در میان کشورهای عضو سازمان
ملل به رأی گذاشته شد.در این رأیگیری، ۷۸ کشور به قطعنامه رأی مثبت،
۳۵ کشور رأی منفی و ۶۹ کشور رای ممتنع دادند.نماینده ایران در سازمان
ملل متحد قطعنامه جدید کمیته حقوق بشر را «بیهوده» و «غیر مفید» خوانده
و از عدم ذکر «پیشرفتهای مثبت» در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی در
ایران انتقاد کرده است.این قطعنامه که غیرالزام آور است دوباره در مجمع
عمومی سازمان ملل متحد در ماه دسامبر به رأیگیری عمومی گذاشته میشود
و سپس برای نهایی شدن به شورای امنیت فرستاده خواهد شد.در این قطعنامه،
کمیته حقوق بشر سازمان ملل ضمن درخواست توقف انواع بدرفتاری و خشونت از
جمله شکنجه از ایران، از نقض حقوق بشر در این کشور و آمار بالای
اعدامها انتقاد کرده است.آیتالله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه
ایران در جلسه چهارشنبه، ۲۱ آبانماه با مسئولان بلندپایه قضائی،
پیشنویس همین قطعنامه را تکرار گزارشهای چندی پیش بان کی مون، دبیرکل
سازمان ملل و احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر
ایران، دانست و مدعی شد که ایران به این گزارشها بهشکل «مستدل» پاسخ
داده است.روز دوشنبه ۱۷ نوامبر / ۲۶ آبان، ۳۰ سازمان مستقل حقوق بشری
با ارسال بیانیهای خطاب به نمایندگان کشورهای عضو سازمان ملل، بر
ادامه نقض حقوق بشر در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی تأکید کردند و
خواهان تصویب قطعنامه «حفاظت از حقوق بشر در ایران» شدند.سازمانهای
حقوق بشری، تصویب این قطعنامه توسط نمایندگان کشورهای عضو مجمع عمومی
را فرصتی مهم برای تکرار ابراز نگرانی از نقض مداوم حقوق بشر در ایران
دانستند.قطعنامه جدید پس از گزارش اخیر احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان
ملل در امور حقوق بشر ایران، تصویب شده است.احمد شهید ششمین گزارش خود
را مهرماه سال جاری در ۲۸ صفحه منتشر کرد. بر اساس این گزارش وضعیت
حقوق بشر در ایران کماکان باعت نگرانی است. بر اساس این گزارش موارد
نگرانکننده که پیش از این بارها از سوی مجمع عمومی سازمان ملل مطرح
شده بود، نه تنها برطرف نشده، بلکه از برخی لحاظ چنین به نظر میرسد که
وضع حقوق بشر در ایران بدتر هم شده است.در گزارش احمد شهید آمده بود که
بین ژوئیه ۲۰۱۳ تا ژوئن ۲۰۱۴ دستکم ۸۵۲ نفر در ایران اعدام شدهاند.
جمهوری
اسلامی ایران برای چندمین بار واکنشهای مشابه خود به گزارشهای احمد
شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران را تکرار کرد و
گزارش آخر وی را باز هم «غیرقانونی» «یکجانبه» و «جهتدار» خواند.
جمهوری
اسلامی به احمد شهید اجازه نداده است تا به ایران سفر کند.
سپس
شهرام مسعودوزیری خیری بشرح زیر ارایه دادند :
در نقض
آشکار مواد 1-2-3-6-7-19-22 و23 از اعلامیۀ جهانی حقوق بشر ، خبری به
شرح زیر در خبرگزاریها درج شده :
دو باب
دیگر از مغازههای شهروندان بهایی در نشتارود پلمب شد. ۲۸ آبان ماه دو
باب از مغازههای شهروندان بهایی در شهر نشتارود پلمب شد.این
در حالیست که روز گذشته نیز ۴ باب مغازه شهروندان بهایی در این شهر
پلمب شده بود.یک
منبع مطلع در این خصوص گفت: «مامورین گفتند دستور از جای دیگر است و ما
ماموریم و معذور. گفتند که ببندیم. دقیقا سال گذشته هم در ماه محرم
مغازههای شهروندان بهایی در نشتارود را بستند. امسال هم همین موقع
تکرار شد. دلیلش را به مالکان اینطور اعلام کردند که چون بهاییان اول و
دوم محرم ، مغازه هایشان را میبندند و کار نمیکنند، این از نظر اماکن
و اصناف غیر قانونیه. در حالیکه هر صنفی اجازه دارد ۱۵ روز از سال،
علاوه بر جمعهها مغازهاش را تعطیل کند.»گفتنی
است ، دو روز اول محرم یکی از مناسبتهای آیین بهاییان است.
در
پایان خانم مریم عربزاده مطلبی بشرح زیر بیان داشتند :
گزارشات
حقوق بشری، در سایهی کم توجهیدر مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارشهای
حقوق بشری اساساً باکم توجهی و بعضاً بیتوجهی رسانهها و افراد فعال
در شبکههای اجتماعی که به هر ترتیب تشکیلدهندهی قسمتی از افکار
عمومی هستند؛ روبهرو شدند. گفتنی است این نوع کم توجهیهای بعضاً غیر
تعمدی یا بعضاً تبعیضات هدفمند، زمینه بیشتری از تداوم و گسترش نقض
حقوق بشر را فراهم میآورد.بهعنوان یکی از این گزارشات میتوان به