گزارش جلسه ماهانه نمایندگی مالزی
جمشید غلامی سیاوزان
اعضای نمایندگی مالزی روز جمعه 8 ژانویه 2016 جلسه ماهانه خود را با
حضورخانمها : مریم مرادی – جمیله بدیرخانی - عابده کدخدایی – راضیه
لطف الهی هلان – مونیکا قریشی - و اقایان : محمد ابوطالبی – ابراهیم
حسینی – حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی – امیر نیلو – منوچهر شفایی -
سامی امیری – تقی صیاد مصطفی – عبدالخالق امیری – جمشید غلامی سیاوزان
– برگزار کردند. شروع جلسه با خوشامدگویی و تبریک سال جدید میلادی توسط
جمشید غلامی به حاضرین همراه بود .
اولین سخنران جلسه اقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی ( فعال حقوق بشر
) تحت عنوان مزاحمت خیابانی و عوامل آن در ایران چنین آغاز
نمودند.
مزاحمت های خیابانی و راهکارهای برخورد با آنها :مزاحمت
خیابانی به هر نوع عمل یا کلام جنسی گفته میشود که در مکانهای عمومی
رخ میدهد و باعث از بین رفتن آرامش جسمی یا روانی یک فرد میشود. این
آزار در فرد آزاردیده احساس ترس، تهدید، ناامنی و بیاحترامی ایجاد
میکند.آزارهای خیابانی شامل خواستهها، توجههای جنسی، آزار بدنی و کلامی با
هدف جنسی و به صورت اجباری است. معمولاً آزار خیابانی به صورت آزار
کلامی (متلک پرانی، صدا در آوردن و پیشنهادهای جنسی) و آزارهای
غیرکلامی مثل بوق زدن با وسیله نقلیه در برابر زنانی که منتظر وسیله ای
برای رفت و آمد هستند، تعقیب و کمین کردن، چشمچرانی، ادا درآوردن و
غیره است.
مزاحمتهای خیابانی به عنوان یکی از مهمترین معضلات جهانی است که زنان
به عنوان قربانیان این دست مزاحمتها در سراسر جهان آن را تجربه
کردهاند و پژوهشهای بعمل آمده در کشورهای مختلف نشان میدهد که بین
۸۰ تا صد درصد زنانی که
مورد پرسش قرارگرفتهاند مزاحمتهای خیابانی از سوی مردان را تجربه
کردهاند.
باتوجه به مجازاتهایی که برای مزاحمتهای خیابانی در نظر گرفته شده
تعداد کمی از زنان آزاردیده از طریق مراجع قضایی یا انتظامی اقدام
قانونی میکنند چرا که امید چندانی برای پیگیری ندارند و از سوی دیگر
گاهی دیده شده است که متأسفانه برخی از مأموران نیز به دلیل عدم آموزش
مناسب، با زنان آزاردیده برخورد خوبی نداشتهاند. از سوی دیگر اساساً،
جمعآوری مستندات و ادله مربوط به آزارهای خیابانی در عمل، آنقدر دشوار
است که زنان نمیتوانند برای تمامی موارد به دادگاه مراجعه کنند.معاونت راهبردی قوه قضاییه در کمیته پیشگیری از خشونت از افزایش
۹۸ درصدی مزاحمت خیابانی در سال
۹۴
برای زنان خبر داد و گفت: طبق آمار نیروی انتظامی مزاحمت برای زنان و
دختران
۹۸ درصد نسبت به سال
۹۳ افزایش یافته است. در
سال
۹۴،
۱۴۲ هزار و
۹۳۳
مورد مزاحمت برای زنان و دختران تاآخر تابستان به ثبت رسیده که این رقم
در سال
۹۳،
۷۲ هزار و
۶۱
مورد بوده است.این
آمارها فقط آمارهای ثبت شده در نیروی انتظامی است در حالی که در جامعه
ما بسیاری از متلک پرانیها و مزاحمتهای خیابانی حتی از نوع فیزیکی به
دلیل اینکه انگ اجتماعی حساب میشود به شکایت ختم نمیشود. با
توجه به پژوهشهای بعمل آمده هر زنی با هر تردد در خیابان به طور متوسط
یک الی بیست بار مزاحمتهای کلامي، فيزيکي و چشمي را تجربه میکند لذا
خانمها به علت اینکه هیچ گونه فرهنگ سازی گسترده ای در زمینه کاهش بار
مزاحمتهای خیابانی به عمل نیامده و از سوی دیگر شکایت از مزاحمان
خیابانی غیر ممکن و به نوعی انگ اجتماعی را نیز برای زنان به همراه
دارد ترجیح میدهند با این پدیده نقض حقوق شهروندی به نوعی کنار بیایند.
بیشتر زنان و با هر ترکیب ظاهری و پوششی مزاحمتهای خیابانی را تجربه
میکنند باید راهکارهای علمی و مفید را پیدا کرد تا با این مشکل عدیده
اجتماعی برخورد درخورصورت پذیرد. یکی دیگر از دلیل مزاحمتهای خیابانی
نبود بسترهای مناسب برای تشکیل خوانواده در بین جوانان میباشد که این
شامل اشتغال زائی برای نسل جوان و ایجاد تسهیلات بانکی برای جوان در
ایجاد خانواده میباشد . چرا که اکثر جوانها که دست به ایجاد مزاحمتهای
خیابانی میزنند ازبحرانهای روحی و جنسی رنج میبرند . میتوان با ایجاد
کارگاههای آموزشی برای نسل جوان و تعالیم مفید در این زمینه آنها را در
مسیر درست از زندگی قرار داد . ریشه اکثر مزاحمتهای خیابانی عقدههای
جنسی است به عبارتی وقتی جوانی که به نیازهای جنسیاش پاسخ مناسب داده
نشده و به علت فقدان شرایط اجتماعی و اقتصادی، بسترهای ازدواج برایش
مهیا نمیباشد به طور قطع به مرد و زن خیابانی تبدیل خواهد شد و در این
شرایط شاهد افزایش خشونتهای جنسی و تجاوز در جامعه خواهیم بود.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته در ایران اکثر مزاحمتهای خیابانی برای
بانوانی است که از پوشش آزادتر نسبت به دیگران برخوردار میباشند و این
بیانگر این نکته میباشد که افکار جوانان به توجه به پوشش بانوان تغییر
میکند . محدود کردن رابطه سالم جوان بین دختر و پسر درایران ، سرکوب
عقاید جوانان فشارهای اقتصادی که مانعی بزرگ برای جوان در مسیر زندگی
آنها میباشد و در برخی موارد بیماریهای جنسی وبه ارزش انگاشتن زندگی
مشترک زمینه مزاحمتهای خیابانی راایجاد میکند .
مزاحمتهای خیابانی را علاوه بر تقسیمبندی چهار گانهاش میتوان به دو
دسته دیگر نیز تقسیم کرد، یعنی مزاحمتها را در دو دسته کلامی و
غیرکلامی جا داد. ویژگی مزاحمتهای کلامی این است که مردان اظهاراتی را
به زبان میآورند که جنبه تمجید و تعریف از ظاهر و ویژگیهای فیزیکی
زنان دارد، به طوری که اگر کسی برای دفعات نخست این اظهارات را شنیده
باشد، گمان میکند آن مرد از روی محبت او را ستوده و اصلا حرفهای او
را باور میکند، اما به مرور زمان وقتی زنان تجربه میکنند که مردان
این حرفها را به همه زنان میزنند و حتی چند قدم آن طرفتر، مقابل چشم
زنی که چند لحظه پیش او را ستوده، آن کلمات را به زنی دیگر نیز
میگویند، یاد میگیرند این حرفها را بیاساس تلقی کنند و حتی مقابل
آن بیاعتنا باشند یا واکنشهای تند نشان دهند.البته مزاحمتهای کلامی
همیشه جنبه تمجیدی ندارد، بلکه در بسیاری از موارد، مردان با متلکهایی
که ظاهر طنزآمیز است عیبهای ظاهری زنان را به رخ آنها میکشند که
البته زنان نیز توهین نهفته در این متلکها و کنایهها را درک میکنند.
مزاحمتهای غیرکلامی نیز دامنه وسیعی دارد و رفتارهایی مثل نگاههای
خیره که به چشمچرانی تعبیر میشود و نیز تعقیب با ماشین یا با پای
پیاده یا لمسکردنهای موذیانه را شامل میشود که همه آنها با هر میزان
شد تا موجب آزار زنان و تنگشدن عرصه بر آنان میشود.با
این که به نظر میرسد تار و پود نظام ریشهدار مردسالار در جامعه ایران
تا حد زیادی از هم گسیــخته استولی همچنان تفکراتی که مرد را برای
انجام هر کاری آزاد و مختار میداند، وجود دارد. در این تفکر، مرد
زمانی سالم میماند که زن خطایی نکند و هرگونه خطای مرد را به زنان
نسبت میدهند، در حالی که طبق تعریف علم جامعهشناسی، مزاحمت خیابانی
از مصداقهای خشونت و تبعیض علیه زنان است؛ تعریفی که انگشت اتهامش را
به سمت مردان مزاحم میگیرد نه زنان آزار دیده.
در جامعهشناسی، نظریهای به عنوان جامعهپذیری جنسیتی
وجود دارد که اشاره دارد افراد از دوران کودکی رفتارهای مربوط به جنسیت
خود را میآموزند و با دیدن رفتار افراد در طول زمان، نسبت به آنها
باور پیدا میکنند. طبق این نظریه باید پدیده مزاحمت خیابانی را این
گونه توضیح داد که پسرها از سنین کم میبینند مردان میتوانند بدون هیچ
مانعی و با کمترین دغدغه و دردسر در مکانهای عمومی برای زنان مزاحمت
ایجاد کنند. پسرها وقتی میان هم سن و سالهای خود نیز قرار میگیرند
همین موضوع را میبینند و میشنوند و ایجاد مزاحمت برای زنان را نشانه
بزرگی و مردانگی تلقی میکنند، به این ترتیب این رفتار نسل به نسل میان
آنها ادامه مییابد.البتـــه در این میان، نقش زنان نیز بیتاثیر نیست،
چون روی آوردن آنها به سکوت و منفعل عمل کردنشان در مقابل مردان مزاحم،
سبب تقویت رفتار در آنها میشود که بناچار این مزاحمتها برای نسلهای
بعدی زنان و دختران نیز تکرار میشود. این بدان معنی است که هنوز جامعه
ایرانبایک جامعه ای که ایجاد ارزش برای زن میکند و صرفن زن را بعنوان
یک ابزار جنسی نمی پندارد فاصله زیادی دارد . با امید به رشد فکری و
اجتماعی مردم ایران . پاینده و جاوید ایران باستان .
آقای غلامی ضمن تشکر از آقای تبریزی از خانم مریم مرادی ( فعال حقوق
بشر ) دعوت نمودند تا گزارش تفضیلی نقض حقوق بشر در ماه گذشته را برای
حاضرین ارائه نمایند.
نگاهی اجمالی به وضعیت حقوق بشر ایران در آذر ۹۴:
در آذرماه سال ۱۳۹۴ نقض سامانمند حقوق بشر در ایران همچون گذشته ادامه
داشت. این ماه با اعدام ۴۸ شهروند در استانهای
قزوین، مازندران، هرمزگان، فارس، سیستان و بلوچستان، کرمان،البرز،
گلستان، سمنان، گیلان و اذربایجان غربی به پایان رسید که نسبت به ماه
قبل افزایش داشت. از برجستهترین
گزارشهای
اعدام در این ماه می توان به اعدام چهار شهروند در ملأ عام در شهرهای
شیراز، نوشهر و سمنان اشاره کرد. نوزده زندانی از جمله یک زن نیز در
شهرهای قزوین ، میناب ، زاهدان، بندرعباس و کرج اعدام شدند که در زندان
ها و به صورت نیمه مخفیانه انجام شد. یکی از بحثبرانگیزترین
گزارش ها درباره اعدام نیز احتمال اجرای حکم اعدام یک کودک-متهم سنیمذهب
بود. ( نقض ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر ) . این ماه همچنین با تداوم
تعرض به حقوق اولیه اقلیتهای
قومی و دینی در ایران همراه بود که از بارزترین آنها، به بازداشت دو
جوان در ایرانشهر ، اجرای حکم حبس سه فعال مدنی در خوی و همچنین
بازداشت دو شهروند در کردستان می توان اشاره کرد. نقض حقوق شهروندان
بهایی در آذرماه کاهش داشت یا لااقل موارد کمتر گزارش شد که بازداشت و
بی خبری از چند شهروند بهایی یکی از این گزارش ها بود . در رابطه با
نقص حقوق شهروندان اهل سنت نیز شاهد تبعیض و آزار و اذیت متعدد بودیم،
محکومیت یک شهروند اهل سنت به هفت سال حبس و بازداشت یک روحانی اهل سنت
در مازندران، از این دست گزارش ها بود. یکی از موردتوجهترین
و بحثبرانگیزترین
گزارش ها در زمینه اقلیتهای
مذهبی تخریب قبور مندائیان در سوسنگرد بود. ( نقض ماده 18 اعلامیه
جهانی حقوق بشر برجسته ترین گزارش ها در زمینه نقض حقوق کودکان نیز
عبارت بود از: مرگ یک دختر دانش آموز در پی تنبیه فیزیکی در مدرسه،
خودکشی دانش آموز پانزده ساله پس از اخراج از مدرسه، تنبیه بدنی دانشآموزان
در الیگودرز، عدم پرداخت دیه ۲ دانشآموز
فوتشده
شینآبادی
و گزارشی مبنی بر وجود صد هزار کودک بازمانده از تحصیل در استان سیستان
و بلوچستان ( نقض بند 2 / ماده 25 – ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر )
در ماهی که گذشت زنان ایرانی همچنان شاهد نقض متعدد حقوق خود بودند، از
پراهمیتترین
گزارش های نقض حقوق بشر در حوزه حقوق زنان به مرگ زن جوان با تازیانه
های متعدد همسرش در تهران، منع نوازندگی زنان برای اجرای سرود ملی،
انتقاد امام جمعه اصفهان نسبت به وجود فرمانداران زن در کشور، محکومیت
زنان به حبس در صورت بی حجابی و تعلیق حکم بخشداران زن می توان اشاره
کرد. (نقض ماده 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر ) یک فعال کارگری به
دادگاه احضار شد و پانصد کارگر بازنشسته فولاد اصفهان اقدام به برگزاری
تجمع صنفی کردند، پیگیری های صنفی کارگران سیمان لوشان نیز منجر به
اخراج هفت تن از این کارگران شد . همچنین در این ماه ۱۵ کارگر به دلیل
فقدان ایمنی محیط کار جان خود را از دست دادند تا نقض نظام مند حقوق
کارگران تداوم داشته باشد. ( نقض ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر ) در
حوزه اصناف و حقوق صنفی هم اظهارات فرماندار قم مورد توجه قرار گرفت که
گفت ساماندهی دستفروشان در قم معنا ندارد و خواهان برخورد با دستفروشی
شد .گزارشی از دختربچه بوکانی که در پی ختنه راهی بیمارستان شد،
فراخوان نجات یک کودک بزهکار از اعدام و عدم ابلاغ حکم دادگاه آتنا
فرقدانی و محمد مقیمی نیز از جمله گزارش هایی بودند که توجه اغلب
مخاطبان را جلب کردند. اظهارنظر رئیس پلیس فتا درباره شرکت تلگرام و
شوخی پزشک متخلف درباره شکافتن بخیه های چانه یک کودک نیز در زمره
گزارش های پر توجه آذرماه بود .
آقای عبدالخالق امیری ( فعال حقوق بشر ) دیگر سخنران جلسه مطلب خود را
با عنوان نقض حقوق بشر در ایران ارائه نمودند
.
نقض حقوق بشر در ایران:
بله عزیزان گفتند
واقیتها سخت هست و تلخ و باور کردن شان ازآن سخت تر ولی باید حقیقت
ها را گفت و باور کرد چون این وظیفه انسانی هر شخص می باشد. بخصوص ما
که فعا لیتهای حقوق بشری می کنیم و اما اگر بحث جمهوری اسلامی باشد که
در سه دهه گذشته باید بگویم : نظام اسلامی هیچ وقت حقوق بشر را رعایت
نکرد و نتوانست بکند. چون در درجه اول حکومتی که توسط خمینی به ایران
منتقل شد.
حکومتی کاملا اسلامی و
بشر ستیز بود و نیز باید اضافه کنم فقط برای یک حدف خمینی وارد ایران
شده بود که شیعه ایزم را در ایران و منطقه و حتی در دوردست ترین نقاط
جهان توسعه دهد. بر حسب این پروژه انجا دیگر حقوق بشر خود به خود لغو
می شود دیگر نیازی نیست که ما از جمهوری اسلامی توقع اجرا ی حقوق بشر
را داشته باشیم .
و اما نقطه دوم نیز انجا
هست که جمهوری اسلامی هیچ وقت ملت خود را به رسمییت قبول نکرد و نشناخت
. چون اگر میشناخت تا حالا باید بر کنار می شد چون سالهاست که ملت دارد
داد میزند که حقوق ما پایمال است ولی نه تنها به فریاد ملت داد رسی نمی
شود بلکه بر عکس زندان های جمهوری اسلامی روز به روز پر تر می شود از
انسان عادی کار گر گرفته تا مهندسین معلمین و روز نامه نگاران عزیزمان،
فعالین حقوق بشر مبلغین دینی اقلیتها اقوام اشخاصی نیستن که به خاطر
زدن حرف حق و خواستن کوچکترین حق شون به زندان های جمهوری اسلامی نرفته
باشند و در انجا نپوسیده باشند یا در حال پوسیدن نباشند و اعدام نشده
باشند بدون اینکه حتی حق وکیل یا ملاقات با خانواده را که جز اولین
حقوق یک انسان میباشد دارا باشند.
و اما نکته بزرگتر از همه شاید به دوستانمان بر بخورد و مهترین نکات
هست با وجود اینکه خودم یک مسلمان و سنی هستم ولی با تمام وجود این
موضوع را حس کردم و فقط به حرف من باور نکنید بلکه کتاب های تاریخ را
از اول تا آخر ورق بزنید شما نیز به این مطلب به خوبی پای میبرید که
اسلام و حقوق بشر دو چیزه متضاد هم دیگر هستند . و اما باید بگویم که
حقوق بشر در هیچ جای دنیا رعایت نمی شود و نشده بلکه حقوق بشر کتابی
شده که هر کس به زبان خود آن را ترجمه میکند و در راستای اهداف خود از
ان استفاده میکند. و جمهوری اسلامی این کتاب را به نفع خودش به بهترین
نحو ترجمه کرد و ازآن استفاده میکند . راه ندادن اقلیتهای به مجلس و
حذف کردن دانشجویان از رشته های بخصوص، ندادن شناسنامه به اقوام و
اقلیتها، کشتار ازادی خواهان و سران و مبلغین دینی و مذهبی احترام
نگذاشتن به کوچک ترین حقوق زنان در کشور هیچ قشری از جامعه در ایران
نتوانسته حتی به کم ترین در صدی از حقوق خود برسد . و اما اگر سالها
بخواهیم در باره نقض حقوق بشر در ایران حرف بزنیم باز هم کم است و
هیچ وقت از حکومت وقت در ایران توقع حقوق بشر را داشت به هر حال این
وظیفه ماست که برای دفاع از حقوق هم نوعانمان همیشه در حد توان کوشا
باشیم. نه تنها در ایران بلکه در تمام نقاط جهان تا بتوانیم از این
طریق صدای بشریت ستم دیده را به گوش جهانیان برسانیم .
آقای غلامی ضمن تشکر از آقای امیری، سپس از آقای تقی صیاد مصطفی (
فعال حقوق بشر ) دعوت نمودند تا سخنرانی خود را به شرح ذیل برای حاضرین
قرائت نمایند.
بررسی مفاد 4-5-6 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مطابقت آن با قانون اساسی
جمهوری اسلامی ایران :
ماده 4 اعلامیه جهانی حقوق بشر درباره تساوی در برابر قانون و حمایت
مساوی در برابر قانون هست . یعنی اینکه هیچ کس را نباید در بردگی یا
بندگی نگاه داشت . بردگی یا داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع
هست . بعنوان مقدمه اهمیت اعلامیه جهانی حقوق بشر در این است که
اعلامیه مزبور برای نخستین بار در تاریخ جهان در زمینه حقوق و آزادیهای
اساسی بشر ، آنهم ازطرف یکی ازمهمترین مقامات بین المللی منتشروبه
عنوان آرمان مشترکی برای همه افراد بشر شناخته شده است.باوجوداینکه
اعلامیه جهانی حقوق بشرفاقد ضمانتهای اجرایی حقوقی است ولی باید این
حقیقت را پذیرفت که اصول اعلامیه در معاهدات وقوانین بین المللی رسوخ
کرده وبه صورت عرف بین المللی در آمده است .
ماده چهار اعلامیه حقوق بشر صریحأ اعلام می کند:
انسانها قابل خریدوفروش نیستند.خریدوفروش انسانها ممنوع است یا به
روایتی دیگر زشت وزننده است . شاید زننده ترین اتفاق در جامعه این باشد
که گروهی از انسانهای آن جامعه به عنوان کالا خرید وفروش شوند وآن
انسانهای نگون بخت اجازه نداشته باشند درباره آینده خود تصمیم بگیرند
وکرامت انسانی آنها به بدترین شکل لگد مال می شودو به همین دلیل است که
در اعلامیه جهانی حقوق بشر به صراحت گفته است که هیچ احدی را نباید در
بردگی وبندگی نگاه داشت بردگی ودادوستد بردگان از هرنوع وبه هرشکلی که
باشد ممنوع می شود
.
در مقابل این ماده،اصل 56 قانون اساسی را داریم که می گوید:حاکمیت بر
انسان وجهان ازآن خداست وفقط اوانسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم
ساخته است هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند ویا
درخدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار
دهد.
نگرانی بشر دوستانه برای ایجاد نظامی که در آن کرامت وشرافت انسانی
درصدرقراربگیردبه قدمت تاریخ بشر می رسد وحتی صدها سال طول کشید تا
بشریت توانست حقوق ذاتی وتقسیم ناپذیر انسانی را در چارچوب قوانین بین
المللی نهادینه کند.
درماده پنج اعلامیه جهانی حقوق بشرحق ممنوعیت شکنجه را داریم که به آن
اشاره شده : احدی را نمی توان شکنجه،مجازات یا رفتاری قرار داد که
ظالمانه یا خلاف انسانیت وشثون بشری
باشد.
درمقابل ،اصل سی وهشتم قانون اساسی رو داریم که می گوید:هرگونه شکنجه
برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاعات ممنوع است اجبار شخص به شهادت یا
اقرار یا سوگند مجاز نیست وچنین شهادت واقراروسوگندی فاقد اعتباراست
ومتخلف از این اصل به موجب قانون مجازات می شود. وهمچنین در قانون
مجازات اسلامی ماده 578 اشاره شده به اینکه مأمورقضایی یا غیرقضایی ویا
مأمور دولتی برای اینکه متهمی را مجبورکند که اقرار نماید واورا مورد
آزارواذیت بدنی قرار دهد به شش ماه تا سه سال به حبس محکوم می
گرددواگرعمل انجام گرفته موجب قصاص یا دیه است به آن نیز محکوم می گردد
درخصوص اعتبار اقرار هم ماده 233 قانون مجازات اسلامی گفته : اقراری که
اقرارکننده دارای اختیار باشد را نافذ می داند ولذا اقرار فرد مجبور به
اقرار را دارای اعتبار نمی داند
.
ماده ششم اعلامیه جهانی حقوق بشر می گوید:
هرانسانی سزاوار و حق دارد تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص
به رسمیت شناخته شود در حقیقت این ماده نگاه حکومت به ارزش انسانی
افراد جامعه را مورد بحث قرار می دهد قانون نباید بین انسانها تفاوت
قایل باشد وبا همه به یک شکل برخورد کند وبه یک شکل مورد حمایت قراردهد
سیستم قضایی وپلیس ودیگر قوانین کشور نباید بین انسانها تفاوتی قایل
شوند هرانسانی به صرف انسان بودنش ، با دیگر انسانها مساوی هستند. این
ماده که می توان بطور مختصر« حق شناخته شده انسان در مقابل قانون » را
نامید بدیهی ترین ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر است به نحوی که هیچ یک
از مفسرین اعلامیه برآن شرحی ننوشته اند و آن را واضع و روشن شمرده
اند. میثاق حقوق مدنی وسیاسی که در مقام تبدیل مقررات مندرج در اعلامیه
جهانی حقوق بشر بصورت مواد قانونی و لازم اجراء بوده است بدون هیچگونه
تغییری در واژگان ، عینأ در ماده 16 میثاق ، به تکرار ماده شش اعلامیه
جهانی حقوق بشر پرداخته است
.
درمقابل ، بند 14 از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را داریم
که می گوید: تامین حقوق همه افراد از زن ومرد وایجاد امنیت قضایی
عادلانه برای همه وتساوی عموم در برابر قانون . که متأسفانه درجمهوری
اسلامی مناسبات بین مردم وحکومت یعنی همان «قانون» موضوع محترمی نیست و
نادیده گرفته می شود و حاکمان براساس حفظ منافع شخصی حکم می دهند واجرا
می
کنند.
مسئول جلسه ضمن تشکر از آقای صیاد مصطفی از اقای محمد ابوطالبی ( فعال
حقوق بشر ) دعوت نمودند تا سخنرانی خود را با عنوان کشتار عاشورای 88
ارائه دادند.
عاشورای سال 88 نقطه عطف تاریخ سیاسی سی سال اخیر ایران
مقدمه : براساس سنت کانون دفاع از حقوق بشر من نیز به مانند سایرعزیزان
نقض حقوق بشر در ایران را بایستی به نمایش عامه می گذاشتم اما با ارایه
گزیده ای بسیار مجمل از حوادث عاشورای سال 88 سعی کردم از نقض حقوق کل
ملت ایران در روزی نه چندان دور سخن بگویم . زیرا تمامی بندهای اعلامیه
جهانی حقوق بشر در یک روز توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران نقض گردید .
عاشورای سال 88 نه تنها نگرش مردم ایران را نسبت به حکومت مستتردر پوشش
دین را عوض کرد بلکه برای بسیاری از دین داران زمینه تغییر باورهای غلط
شخصی آنها از متولیان دین شد
.
عاشورای 88 سرآغاز تغییر شیوه نگاه ایرانیان به ارکان دینی حکومت شد .
بسیاری از صاحب نظران بر این باور هستند بعد از عاشورای 88 دیگر هرگز
مردم ایران را نمی توان به باورهای قبل از آن بازگرداند . عاشورا
تغییر مسیر مردم از رای دزدیده شده به سوی تغییر دیکتاتور بود.
عاشورا انتخاب آزادی بدون جمهوری اسلامی بود . عاشورا خط مرز جمهوری
اسلامی به شرط اصلاحات با ایران بدون جمهوری اسلامی بود . عاشورا
پاسخی دندان شکن و حریم شکن به مردی بودکه به مثابه فرعون خود را خدای
زمین و زمان دانسته در تفکر برده داری در قرن یست و یک است . عاشورا
شکننده تفکر پوسیده ای بود که می گفت: یزید فقط هزار و چارصد سال پیش
بوده و درحال حاضر تمامی حکام خداگونه هستند . عاشورای 88 عاشورای
سیاهی بود ، سیاه تر از عاشورای سال 61 هجری ، چون در مقابلظالمان
حکومت یزید زمان ، تنها مردمانی با دستانی سبز ایستاده بودند، ولی در
سپاه امام حسین تمامی مردان مسلح بودند. عاشورای 88 نفی قدرت
دیکتاتورتکیه زده بر مسند قدرت دینی بود . عاشورای 88 ساختار تحزب
گرایی را به چالش کشید و تمامی نیروهای به اصطلاح سیاسی مانند حزب
مشارکت و همبستگی و که قصد درتصاحب حرکت مردم داشتند اما با خروش یک
باره توده های مردم درتمامی کشور ، به ورشکستگی خود معترف گشتند .
روزعاشورای سال 1388 ششم دی ماه به زبان خبر
.
سپاه پاسداران در ۳ دی با انتشار بولتن ویژه ای خطاب به هادیان سیاسی
تحت امرش تأکید کرده بود که برای مقابله با محرم سبز باید هرگونه ندایی
غیر از برنامه های رسمی هیئت های مذهبی طرد گردد. به همین منظور تنها
در تهران غیر از مأموران رسمی نیروی انتظامی، هجده هزار پلیس یار
محرم برای کنترل شهر برای سرکوب مردم وارد عمل شدند . پایگاه های
امدادی اورژانس تهران برای حمل ونقل مجروحان احتمالی تجمعات معترضان در
تاسوعا و عاشورا از چهارشنبه 2 دی به حالت آماده باش کامل درآمده بودند
. درگذشت حسینعلی منتظری در پی درگذشت حسینعلی منتظری، میر حسین موسوی
و مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز در بیانیه ای مشترک روز ۳۰ آذر را
عزای عمومی اعلام کردند و از مردم خواستند که در مراسم تشییع شرکت کنند
. برآوردهای اولیه از مراسم تشییع پیکر حکایت از حضور میلیونی مردم در
این آیین داشت
روز تاسوعا:
در روز تاسوعا، درگیری هایی بین معترضان و نیروهای انتظامی در خیابان
انقلاب، از میدان امام حسین تا میدان انقلاب رخ داد. در این روز،
ازمیدان های انقلاب، فردوسی، امام حسین و هفت تیر خبرهایی مبنی بر
درگیری شدید بین عزاداران حسینی و نیروهای نظامی و لباس شخصی به گوش می
رسد. بنا بر گزارش ها برخوردهای گاردهای ویژه و خصوصا نیروهای لباس
شخصی در این روز با مردم معترض بسیار خشن بوده است . درحالی که یک گروه
حدود هزار نفری در میدان امام حسین جمع شده بودند اما یگان ویژه نیروی
انتظامی و مأموران موتورسوار به سمت آنها حرکت کرده تا آنها را متفرق
کنند که درگیری های پراکنده ای رخ داد. در حوالی میدان امام حسین پلیس
ضدشورش با شلیک گاز اشک آور سعی در پراکنده کردن معترضان داشت . در
جریان برگزاری مراسم تاسوعا درگیری هایی بین معترضان و مأموران انتظامی
در اطراف میدان امام حسین و میدان فردوسی رخ داد. این درگیری ها در
مناطق مرکزی شهر تهران در حوالی میدان امام حسین، پل چوبی، میدان
فردوسی و چهارراه ولی عصر بین عزاداران و نیروهای انتظامی و لباس شخصی
ها گزارش شد . در حوالی چهارراه ولی عصر نیروهای گارد ویژه با حمله به
خودروهایی که به نشانه اعتراض بوق می زدند پلاک این خودروها را می
کندند.مأموران با کوبیدن باتوم بر بدنه اتومبیل ها، کندن پلاک آنها یا
در مواردی بیرون کشیدن رانندگان و ضرب و شتم آنان دست به مقابله می
زنند. همچنین در حوالی دانشگاه تهران، به ویژه ورودی خیابان فخر رازی
تجمعاتی شکل گرفته بود که در آن معترضان به سر دادن شعارهایی از جمله
پرداختند. » مرگ بر دیکتاتور « ممانعت مأموران امنیتی از برگزاری تجمع
مخالفان دولت در مسیر میدان امام حسین تا میدان آزادی باعث شد که
شهروندان از داخل اتوبوس های بی آر تی به سردادن شعار بپردازندصدها
شهروندی که در اتوبوس های این مسیر تردد می کردند. با سردادن
»
الله اکبر « و » مرگ بر دیکتاتور یا حسین، میرحسین « شعارهای اعتراض
خود را نسبت به حکومت ابراز داشتند . در شهر نیشابور در روز عاشورا و
در ساعات نیمروزی تا اویل شب درمیدان بسیج و در بلوار منتهی به منطقهٔ
باغرود درگیری هایی رخ داد که برای چند ساعت اتوبان مشهد تهران مسدود
شده بود. این در حالی بود که بیشتر نیروهای امنیتی در مرکز شهر مستقر
شده بودند . حسینیهٔ جماران روز تاسوعا حمله به سخنرانی خاتمی دراین
مراسم که مقرر شده بود آقای خاتمی به مناسبت روزهای محرم سخنرانی کند
از همان ابتدا با حضور عناصر شناخته شده لباس شخصی امکان شروع سخنرانی
به آقای خاتمی داده نشد و حضور مردم برای دفاع از شخص ایشان و مراسم
نیز نه تنها نتیجه ای نداشت بلکه منجر به زخمی شدن تعدادی از هواداران
سبز حاضر درمراسم توسط سلاح های سرد عناصر لباس شخصی شد .حسینیه الزهرا
که در روبروی دانشگاه شهید بهشتی واقع شده مورد حمله موتورسوارن حزب
الهی لباس شخصی قرارگرفت . در آن شب بیش از دو هزار نفر که اکثریت آنها
را زنان تشکیل میشدند حضور داشتند .
روز عاشورا :
در تجمعات و عزاداری های روز عاشورا با بالاگیری حمله های اراذل لباس
شخصی و بسیجی ، بدون هیچ هماهنگی شعارهایی چون : مجتبی بمیری رهبری را
نبینی " به یک باره بر زبان " مرگ بردیکتاتور مردم خیابان جاری شد .
این لشکر یاحسین میرحسین «: سایر شعارهای مهم مردم سر می دادند » هیهات
من الذله « و » حسینه، حامی میرحسینه در اصفهان در روز عاشورا 500 نفر
ازمردم توسط نیروهای بسیج و سپاه و نیروی انتظامی دستگیر شدند در روز
عاشورا در نجف آباد آمران حاکمیت ،حکومت نظامی اعلام کردند .
در خاتمه آقای غلامی ضمن تشکر ازآقای ابوطالبی و حاضرین در اتاق
پالتاک ، جلسه را در موعد مقرر به پایان رسانیدند
.
جلسه
ماهانه نمایندگی اشتوتگارت
مونیکا
قریشی
این جلسه در تاریخ ۲۲ ژانویه
۲۰۱۶ ودر
ساعت
۲۰ بوقت
اروپای مرکزی در فضای پالتاک کانون ، با حضور اعضاء برگزار شد
.
حاضرین جلسه
: خانمها : مونیکا قریشی، جمیله
بدیرخانی ، لیدا اشجعی اسالمی . آقایان : اشکان صادقی ،
بهروز معزی ، جمشید غلامی سیاوزان مونیکا
قریشی مسئول جلسه بعد از خوش آمد گویی از اشکان صادقی ( فعال حقوق بشر
) خواستند گزارشی که در رابطه با بررسی نقض حقوق بشر آماده کرده بودند
ارائه نماید.
ماده
۳:هر
فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.
ماده ی
۷:همه در برابر قانون برابرند و همگان سزاوار آن اند تا بدون هیچ
تبعیضی به طور برابر در پناه قانون باشند. همه انسانها محق به پاسداری
و حمایت در برابر هرگونه تبعیض که ناقض این «اعلامیه» است. همه باید در
برابر هر گونه عمل تحریک آمیزی که منجر به چنین تبعیضاتی شود، حفظ
شوند.
ماده ی۱۰:هر
انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانه
توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه
وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.
ماده ی
۱۸:هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق
شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی و آشکار کردن
آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق
دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط
عمومی و یا خصوصی است.
ماده ی
۱۹:هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی
داشتن باور و عقیده ای بدون نگرانی از مداخله و مزاحمت و حق جستجو،
دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات
مرزی است.
در آذرماه سال
۱۳۹۴
نقض سامانمند حقوق بشر در ایران همچون گذشته ادامه داشت. این ماه با اعدام
۴۸
شهروند در استانهای قزوین، مازندران، هرمزگان،
فارس، سیستان و بلوچستان، کرمان،البرز، گلستان، سمنان، گیلان و
اذربایجان غربی به پایان رسید که نسبت به ماه قبل افزایش داشت.از
برجستهترین گزارشهای اعدام در این ماه می توان به اعدام چهارشهروند
در ملأ عام درشهرهای شیراز،نوشهر و سمنان اشاره کرد. نوزده زندانی از
جمله یک زن نیز درشهرهای قزوین ، میناب ، زاهدان، بندرعباس وکرج اعدام
شدند که در زندان ها و به صورت نیمه مخفیانه انجام شد. یکی از
بحثبرانگیزترین گزارش ها درباره اعدام نیز احتمال اجرای حکم اعدام یک
کودک-متهم سنیمذهب بود.اقلیتهای قومی و دینی:این ماه همچنین با تداوم
تعرض به حقوق اولیه اقلیتهای قومی و دینی در ایران همراه بود که از
بارزترین آنها، به بازداشت دو جوان در ایرانشهر ، اجرای حکم حبس سه
فعال مدنی در خوی و همچنین بازداشت دو شهروند در کردستان می توان اشاره
کرد.
۱۵
ماه حبس تعزیری و
۱۵۰
ضربه شلاق برای پنج فعال مدنی در اردبیل:شعبه
۱۰۳
دادگاه کیفری اردبیل مصطفی پروین، مرتضی پروین ، توحید امیرامینی، میثم
جولانی و صالح پیچگانلو را به استناد ماده
۶۱۸
قانون مجازات اسلامی دایر بر «اخلال در نظم عمومی از
طریق هیاهو و جنجالبا حرکات غیر متعارف از طریق دادن شعارهای
هنجارشکنانه در استادیوم تختی اردبیل» به تحمل
۳
ماه حبس تعزیری و
۳۰
ضربه شلاق محکوم نمود.بازداشت یک کتاب فروش به دلیل «عرضه کتاب تُرکی» در
پارس آباد :رامین حسنزاده که در نزدیکی دانشگاه آزاد شهرستان
پارسآباد مغان مغازه لوازم تحریری دارد، از سوی ماموران امنیتی
بازداشت شد. دلیل بازداشت وی را «عرضه کتاب تُرکی»، «چاپ کارت ویزیت با
مضمون شعری از شهریار» و «چاپ عکس هایی از اماکن تاریخی آذربایجان»
عنوان کرده اند.در
رابطه با نقص حقوق شهروندان اهل سنت نیز شاهد تبعیض و آزار و اذیت
متعدد بودیم، محکومیت یک شهروند اهل سنت به هفت سال حبس و بازداشت یک
روحانی اهل سنت در مازندران، از این دست گزارش ها بود.
یکی از موردتوجهترین و بحثبرانگیزترین گزارش ها در زمینه اقلیتهای
مذهبی تخریب قبور مندائیان در سوسنگرد بود.کودکان
:برجسته ترین گزارش ها در زمینه نقض کودکان نیز عبارت بود از: مرگ یک
دختر دانش آموز در پی تنبیه فیزیکی در مدرسه، خودکشی دانش آموز پانزده
ساله پس از اخراج از مدرسه، تنبیه بدنی دانشآموزان در الیگودرز، عدم
پرداخت دیه
۲
دانشآموز فوتشده شینآبادی و گزارشی مبنی بر وجود صد هزار کودک
بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان
زنان :در ماهی که گذشت زنان ایرانی همچنان شاهد نقض متعدد حقوق خود
بودند، از پراهمیتترین گزارش های نقض حقوق بشر در حوزه حقوق زنان به
مرگ زن جوان با تازیانه های متعدد همسرش در تهران، منع نوازندگی زنان
برای اجرای سرود ملی، انتقاد امام جمعه اصفهان نسبت به وجود فرمانداران
زن در کشور، محکومیت زنان به حبس در صورت بی حجابی و تعلیق حکم
بخشداران زن می توان اشاره کرد.کارگری: رویدادها و اخبار کارگری نیز در
آذرماه، به سان ماههای گذشته پرشمار بود، یک فعال کارگری به دادگاه
احضار شد و پانصد کارگر بازنشسته فولاد اصفهان اقدام به برگزاری تجمع
صنفی کردند، پیگیری های صنفی کارگران سیمان لوشان نیز منجر به اخراج
هفت تن از این کارگران شد.
همچنین در این ماه
۱۵
کارگر به دلیل فقدان ایمنی محیط کار جان خود را از دست دادند تا نقض
نظام مند حقوق کارگران تداوم داشته باشد.بهداشت و محیط زیست:درزمینهٔ ی
بهداشت و محیطزیست در این ماه گزارشات اندکی منتشر شد که غالب آنها
با موضوع شیوع آنفلوانزای خوکی در کشور بود که از جمله مهمترین آنها
به افزایش قربانیان آنفولانزا به بیش از
۶۰
تن و تعطیلی دو روزه مدارس کرمان می توان اشاره کرد.
در ادامه بهروز خسروی گزارش خود را به شرح ذیل بیان نمودند:
سانسور چیست:سانسور،
محدودیت آزادی گفتار و کردار است و در زمینههای اخلاقی و سیاسی در همه
جامعهها کم و بیش اعمال میشود. حتی در آزادترین جامعهها معیارهای
رفتار معینی هست که تا وقتی تغییر نکرده است ـ به آهستگی و تدریجی ـ
سانسور را اجتناب ناپذیر می سازد.مترادفهای
واژۀ سانسور:برای
سانسور مترادفهای دیگری نیز در زبان فارسی به کار می برند. مانند:
"ممیزی"، "تفتیش عقاید"، "تفتیش افکار" و مانند آنها. ۱
-
سانسور در فرهنگهای فارسی:اسم:
تفتیش و مراقبت در مطالب کتب، جراید، فیلمها و نمایشنامهها بوسیله
دولت و حذف مطالبی که ضد منافع دولت است
.سانسور
کردن
مصدر: عمل سانسور را انجام دادن.تعریف
سانسور:صاحبنظران
و حقوقدانان، سانسور را به صورتهای مختلف تعبیر و تعریف کرده اند. تعریف
دیگر سانسور: هر گونه سیاست یا روشی که نه تنها اعمال، بلکه انگیزههای
اعمال بشر را در ابراز عقاید، اندیشه ها، احساسات، و سایر مکنوناتش به
نوعی محدودیت روبرو سازد.
مفاهیم سانسور:سوابق
و تحولات سانسور انتشار آثار چاپی جدید، از آغاز آن در اواسط قرن
پانزدهم، با بازرسی و ممیزی ماموران کلیساهای کاتولیک و پادشاهان
مستبد اروپایی همراه بود، پیش از آن نیز مقامات مذهبی و غیر مذهبی
اروپا مقررات محدود کنندۀ شدیدی علیه تمام نوشته ها، تحمیل کرده بودند.
انواع سانسور
:به
طور کلی، سانسور را به دو دستۀ اصلی میتوان تقسیم کرد
:سانسور
قانونی؛سانسور غیر قانونی.در
سانسور قانونی، اِعمال سانسور به اجازۀ قانون انجام میگیرد. و گاه
کاملاً صریح و علنی و گاه نیمه صریح و نیمه علنی یا پنهانی است. در
سانسور قانونی، معمولاً دستگاهها یا نهادهای دولتی عمل سانسور را
انجام میدهند. نمونۀ بارز، سانسور در زمان جنگ است که گاه کاملاً رسمی
و علنی، و بدون تعارف و پرده پوشی است. چون مصالح جنگ اقتضا میکند که
دشمن نتواند از اطلاعات سودمند سؤاستفاده کند، دولت خود را مجاز میداند
که در سیر داد و گرفت هر گونه پیامی مداخله کند تا هیچ نکتۀ مغایر با
مصالح نظامی کشور مخابره نشود. سانسور
غیرقانونی، خطرناکترین و زیان بارترین نوع سانسور است. ظلمانیترین و
دردناکترین دورههای تاریخ سانسور مربوط به اعصاری است که سانسور
غیرقانونی در هیأت قانون، یا در لوای توجیه و تفسیر و تعبیری خاص، سیر
طبیعی اندیشه را آماج حملات خود قرار داده است.سانسور،
چه به روش قانونی و چه به طریقۀ غیرقانونی، انواعی دارد که مهمترین
آنها عبارت است از:سانسور
اخلاقی" که در طی آن هر مطلب خلاف اخلاق حذف میشود. سانسورچی ارزشهای
پس زمینه متن را زیر سوال برده و دسترسی به آن را محدود میکند. از
نمونههای آن میتوان به تصاویر مستهجن اشاره کرد.سانسور
سیاسی" در واقع روشی است که طی آن دولت اطلاعات را از مردم مخفی
میکند. هدف جلوگیری از ایجاد فضای آزادی بیانی است که ممکن است منجر
به شورش شود. دولتهای مردم سالار معمولاً سانسور سیاسی را آشکارا
ناپسند میدانند اما به صورت مخفیانه به آن دست میزنند. هرگونه
نارضایتی در مورد دولت به عنوان یک نقطه ضعف در نظر گرفته میشود که
میتواند حربهای را در اختیار دشمن قرار دهد. زیان
بارترین نوع سانسور برای کتاب و مطبوعات و صاحبان اندیشه و هنر و قلم،
سانسور فرهنگی و علمی است. در تاریخ فرهنگی- عملی بشر، عملی که
یونانیان در
۳۹۹
قبل از میلاد با سقراط فیلسوف انجام دادند و او را وادار کردند جام زهر
بنوشد، یا عملی که بعضی مقامات کلیسا در
۱۶۱۶
و
۱۶۳۳
با گالیله انجام دادند و او را تحت فشار قرار دادند تا عقاید علمیاش
را تکذیب کند یا پس بگیرد، یا به تعبیر آنها تصحیح کند، فراموش شدنی
نیست. منصور
حلاج را در سال
۳۰۹
هجری قمری کشتند و به روایتی سوزاندند رویدادهای که هیچ گاه از
صفحههای تاریخ علمیفرهنگی بشر محو نمیشود و خاطرۀ آنها از یادها نمی
رودابتدا به دستور ناصرالدین شاه، «اداره سانسور» با هدف نظارت مستقیم
بر كتابهای فارسی چاپ داخل و منابع فارسی منتشر شده در خارج از كشور كه
به ایران ارسال میشد، زیر نظر وزارت انطباعات تأسیس شد.فكر
ایجاد اداره سانسور زمانی قوت گرفت كه كتابی فارسی در بمبئی نزد شاه
بردند و ناصرالدین شاه از مشاهده اهانتهائی كه در آن نسبت به رجال،
مقامات و علمای ایرانی شده بود، برآشفت. بنا براین با رهنمودهای
محمدباقر صنیعالدوله وزیر انطباعات و موافقت توأم با تأكید ناصرالدین
شاه اداره سانسور با هدف زیر نظر گرفتن آثار مطبوعه به صورت ادارهای
زیر مجموعه وزارت انطباعات تشكیل گردید.ناصر
الدین شاه با ایجاد این مرکز امور انتشار روزنامه رسمی و سایر نشریات و
همچنین چاپ و نشر کتاب را، که به طور متمرکز جزو وظایف وزارت علوم
بود،در این اداره متمرکز ساخت. به عنوان نمونه در این دوران اولین شوكی
كه بر مطبوعات ایران وارد شد، توقیف نشریه «میهن» به دلیل مغایرت
با دیدگاه شاه بود.این
قانون که سعی در کنترل همه روزنامه ها داشت وقیحانه دستور سرکوب می
دهد. با اجرای قانون ممیزی فعالیتهای روزنامه نگاری و ارتباط جمعی
،راه تکامل اختناق
۱۶
سال آخر پادشاهی ناصر الدین شاه هموار شد.این
وضعیت تا نهضت مشروطیت كم و بیش ادامه داشت و طی آن وزارت انطباعات
نهایت سانسور، تفتیش و اختناق را در عرصه قلم و بیان علیه صاحبان
وسائل ارتباط جمعی به كار میبرد.
و آخرین مطلب در مورد هنرمندان در بند سیاسی اوین چه میکنند؟
که توسط مونیکا قریشی ارائه گردید
هنرمندان
در بند سیاسی اوین چه میکنند؟
سقف شب اگر سیمانی است...
دنیای زندانی
فقط «دیوار» نیست. کسی که از اجتماع دور افتاده، گرچه این شکاف عظیم و
دیوارهای بلند زندان را پیشِ چشم دارد، اما همیشه در ذهنش با عشقها و
آدمهایی که دوستشان دارد زندگی میکند.
در اوین
جایی که اکثر مردم آن را به نام «بند سیاسی» میشناسند. زندانی که در
تمام چند
سال
گذشته، مشاهیر و گمنامان زیادی را به خود دیده و هنوز بسیاری از
چهرههای آزادیخواه را در حبس دارد. این گروه با زندانیان عادی خیلی
فرق دارند، هرچند میانشان همهجور آدمی پیدا میشود؛ از تیپها و
طبقهها و گرایشهای مختلف. از آدمهای خیلیخیلی معمولی گرفته تا
سیاسیهای رادیکال و روزنامهنگار و شاعر و نقاش.بعضی از آنها به خاطر
ارائه هنرشان در قالبهای اعتراضی دستگیر شدند، و بعضی دیگر همانجا
– در زندان- هنری که داشتند را در خدمت اعتراض گرفتند.حرف از هنر
زندانیان که میشود، اغلب ما یاد نقشهای خالکوبی شده بر بازو و بدن،
یا چوبسیگارهای کندهکاری شده با طرح لیلی و مجنون میافتیم.
شنیدهایم که در زندان به زندانیان صنعت و هنر آموزش داده میشود تا
بعد از آزادی، دوباره پی خلاف نروند. اما به زندانیان سیاسی چطور؟ تصور
کنید که مثلاً «عیسی
سحر خیز»
در حال اَره کشیدن و ساختن میز و صندلی باشد
و یا
در حال
گلدوزی، تا وقتی که آزاد شد دیگر دنبال روزنامهنگاری نرود!اما واقعیت،
کسالتبارتر از این حرفهاست. بند
سیاسی
مکانی محصور و
به شدت ایزوله است که زندانیانش از سایر بندها یا تاسیسات عمومی زندان،
دور نگه داشته میشوند. زندانیان این بند امکان استفاده از کارگاههای
صنعتی و حتی سالنهای ورزشی اوین را ندارند؛ مبادا که خبر، نامه یا
بیانیهای از بند سیاسی به بیرون درز کند. در چنین فضای کوچک و
بستهای، تنها سرگرمی زندانیان خواندن و نوشتن است. با اینکه اکثر
زندانیان سیاسی اهل مطالعه و دانش هستند اما مگر چهقدر میشود خواند و
چهقدر میشود با نوشتن خود را مشغول کرد؟ این چرخهی تکراری، بعد از
مدت کوتاهی به شدت کسالتبار میشود. یکی از زندانیان سابق
بند
میگوید: «در
سال 88 که تازه دستگیر شده بودیم، هیچ امکاناتی در بند نبود. بچهها با
پارهآجر وزنه درست کرده بودند و مثلاً بدنسازی کار میکردند. رئیس بند
آدم سختگیری بود که خیلی اذیتمان میکرد. یک روز به خاطر بازی و ورزش،
10- 15 نفر از بچهها را به انفرادی انداخت.»در چنین فضایی و در
هنگامهی قضایای «جنبش سبز»، بند 350 به مرز انفجار رسید. اتاقها شلوغ
بودند و حتا روی زمین هم جایی برای خوابیدن نبود. قدیمیها میگویند: «درست مثل دههی 60.» ولی با آرامتر شدن فضای کشور، تعداد زندانیان
کم شد و آنهایی که ماندند کمکم یاد گرفتند روزهای تمامنشدنی حبس را
مفیدتر بگذرانند. پروژههای شخصی، دیگر مشغولیت عمدهی بچههای زندانی
است. از جملهی این کارها - که میانشان آثار ارزشمندی هم دیده میشود-
باید به ترجمه کتاب «اطلس حقوق بشر» توسط «مهدی خدایی» اشاره کنیم.در
بعضی اعیاد و مناسبتها هم سازهایی که خود زندانیان تهیه کردهاند به
بچههای هنرمند داده میشود تا برای اجرای موسیقی در مراسم و جشنها،
از آنها استفاده کنند.امیر احسان تهرانی همان خوانندهای است که به
خاطر انتشار 2 تراک با موضوع حقوق بشر، به یک سال حبس محکوم شده بود.
جالب است بدانید او و هومان موسوی یک ترانهی مشترک ساخته بودند که به
گفتهی هومان، شب آزادیشان، مقابل درهای اوین برای مردم استقبال کننده
اجرا کردهاند. «دکتر مسعود پدرام» هم در طول حبسش چند ترانه نوشته و
با موزیکهای خودش اجرا شده است، که میگوید دو تراک را به مرحوم «هدی
صابر» (که بر اثر اعتصاب غذا و ضرب و جرح در بند
درگذشت) تقدیم کرده است.در
طی چند روز گذشته امیر حکمتی – جیسون رضایی- سعید عابدینی و نصرت الله
خسروی زندانیان سیاسی پس از مدتها بلا تکلیفی توسط دولت جمهوری اسلامی
ایران مورد معامله قرار گرفتند و آمریکا با آزاد کردن 28 زندانی
ایرانی این چهار شهروند ایرانی- آمریکایی را خرید .به گفته خانم عبادی
:امیدواریم روزی نوبت آشتی با ملت شریف ایران فرا رسد و به شیرینی آن
آشتی کنان شاهد باز شدن درهای زندان و آزادی کلیه زندانیان سیاسی و
عقیدتی با شیم .
در پایان مقرر شد جلسۀ آینده در مورد تقسیم مسؤلیت ها و فعالیت اعضا و
همچنین بروز رسانی سایت نمایندگی و پاره ای مسایل دیگر تبادل نظر بعمل
آید
.
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس
۱۰
ژانویه
۲۰۱۶
هادی زارع
اين جلسه در تاريخ
یکشنبه ۱۰ یانوار ماه ۲۰۱۶مصادف
با
۲۰
دی ماه ١٣٩۴ ساعت ١۵ در شهر زوريخ مكاني به
نام كازاما برگزار گرديد.درابتدا آقای هادی زارع مسئول جلسه بعد از
سلام و خيرمقدم باخواندن
ماده ۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر كه ميگويد:
احدي را نميتوان خودسرانه توقيف، حبس يا تبعيد نمود. و ماده ۱۰ اعلامیه
جهانی حقوق بشر كه ميگويد: هر کس با مساوات کامل حق دارد که دعوايش
بوسيله دادگاه مستقل و بيطرفي منصفانه و علنا رسيدگي بشود و چنين
دادگاهي در باره حقوق و الزامات او يا هر اتهام جزائي که به او توجه
پيدا کرده باشد، اتخاذ تصميم بنمايد .،
جلسه را آغاز كردند و در ادامه ايشان برنامه اين جلسه نمايندگى سوئيس
را براى حضار قرائت كردند
.اولین
سخنران این جلسه آقای نادر زندی فعال حقوق بشر بودند. ایشان سخنرانی
خود را با موضوع
گزارش اجمالی محیط زیست در آذر ماه ۱۳۹۴ و تحلیل آن
آغاز کردند.
آقای زندی در ابتدا گفتند
در این ماه همانند ماههای گذشته محیط زیست کشورمان مورد دست اندازی
تعداد افرادی سود جوو قرار گرفت که با تلاش محیط بانان تعدادی از
متخلفین دستگیر و به مراجع قضایی ارجاع داده شدند.ما سعی میکنیم هر
ماه گزارش کوتاهی از اتفاقاتی که در محیط زیست ایران رخ میدهد را برای
شما بازگو کنیم.
این گزارش شامل
۵ بخش میباشد که دربخش
اول
:اقدامات محیط بانان قبل
از اقدام به شکار در بخش دوم :بازداشت و دستگیری شکارچیان متخلف بخش
سوم: کشفیات محیط بانان،بخش چهارم:دستگیری شکارچیان متخلف و ارجاع به
مراجع قضایی و در بخش آخر خبرهای دیگر محیط زیستی را در این ماه
بازگو میکنیم.
بخش اول:
در این ماه
۲ شکارچی متخلف در شهرستان بافق پیش از اقدام به شکار دستگیر شدند.
بخش دوم:
در این ماه عاملین شکارهای :۱ کل وحشی در پارک ملی
قمیشلو ،۱ سیه گوش در نیشابور،۱ روباه در سنندج،۴
میش وحشی در مرز ایران و ترکمنستان،۱ پلنگ ایرانی در منطقه
جنگلی لوه،۱ خوک وحشی در منطقه حفاظت شده بیجار،۱
قرقاول در شهرستان شفت،۱ شوکا یه ماده در مناطق
جنگلی نوشهر،۱ آهو در موته اصفهان،۱۰ فلامینگو در شاهرود،۱
قوچ وحشی در گرگان،۲ کل وحشی یکی در پارک
ملی لار و دیگری در پارک ملی دنا و یک سنجاب در بانه توسط محیط بانان
دستگیر شدند.همچنین محیط بانان
۵ شکارچی متخلف در محمود آباد و
۳۲
شکارچی متخلف دیگر در عملیات مشترک محیط زیست گلستان و مازندران دستگیر
کردند.
ایشان در ادامه به بخش سوم پرداختند و گفتند:
در این ماه محیط بانان اجزای بدن
۱۱ قوچ ،آهو و کل وحشی در
جغتای،لاشه یک میش وحشی و دو اسلحه غیر مجاز در شهرستان سرخه،لاشه
۱۱
شغال ، یک کل وحشی و
۱۳ پرنده حمایت شده در
بابلسر،نیم تنه یک آهو و یک قوچ وحشی در پارک ملی بمو،محموله بزرگ
قاچاق هوبره در شهرستان خواف و لاشه
۳۴ پرنده وحشی ،۲۲ اسلحه شکاری در
میانکاله از جمله کشفیات محیط بانان در این ماه بوده است.
همچنین بخش چهارم:
در این ماه عاملین شکارهای :یک گرگ خاکستری در تربت حیدریه به
۶
ماه زندان،۱ برّه میش وحشی در فیروزکوه به
۸
ماه زندان،۱ قوچ وحشی در فیروزکوه علاوه بر
۱۰
میلیون جریمه نقدی به
۹۱ روز زندان و قاچاقچی
پرندگان شکاری در فریمان به
۶۱ ماه حبس محکوم شدند.
همچنین عاملین شکارهای :۳ کل وحشی در خور و
بیابانک،۲ کل وحشی یکی در دنا و دیگری در بویر احمد ،۳
خوک وحشی در کامیاران به دادگاه معرفی شدند.در ضمن شکارچی
۱
مرغابی وحشی در حاشیه پارک ملی بمو به جزای نقدی ،لغو جواز حمل و
مصادره اسلحه شکاری به نفع دولت و عامل ضرب و شتم محیط بان سیستان و
بلوچستان به
۶
سال حبس ،پرداخت دیه،ابطال جواز حمل و مصادره اسلحه شکاری محکوم
شدند.آقای زندی در پایان به خبرهای دیگری که در این ماه به گوش رسید
اشاره کردند. در این ماه:
۱.هوای
تهران در روزهای
۲، ۳، ۷، ۹، ۱۹، ۲۳، ۲۵، ۲۶، ۲۸، ۲۹، ۳۰
آذر در شرایط نااسالم برای گروههای حساس قرار داشت.
۲.اعلام
آمدگی کمیسیون اجتماعی مجلس برای حل مشکلات سازمان محیط زیست.
۳.از
بین رفتن
۱ کفتار و
۱ گرگ در اثر برخورد با
خودرو در پناه گاه حیات وحش موته.
۴.تراز
سطح آب دریاچه ارومیه
۱ سانتی متر نسبت به روز
۲ آبان افزایش یافت.
۵.مخالفت
فراکسیون محیط زیست با انتقال آب از گلستان به نقاط دیگر.
۶.قلع
و قمع شدن بیش از
۱۵۰۰ غاز وحشی در
۵ آذر ماه در فریدون کنار.
۷.فنس
کشی غیر قانونی نیروهای نظامی به منظور تصرف بخشی از عرصههای پارک
ملی خجیر.
۸.محکوم
شدن مالک یک واحد دامداری آلاینده در تربت حیدریه به تحمل
۶
ماه حبس.
۹.افزایش
۱.۵ درجه میانگین دمای زمین بر طبق گفته دبیر کّل سازمان ملل.
۱۰.کاهش
شدید تراز آب دریای خزر در سال آبی
۹۳-۹۴ که نسبت به سال قبل
۲۲
سانتی متر و نسبت به
۲ سال قبل
۳۰
سانتی متر کاهش داشته است.
۱۱.توافق
نهائی مبارزه با تغیرات آب و هوایی در پاریس به تصویب نمایندگان
۱۹۵
کشور جهان رسید.
۱۲.سه
محیط بان خوزستانی در جریان درگیری مسلحانه با شکارچیان متخلف مجروح
شدند.
۱۳.محیط
بانان پارک ملی دنا
۳ شکارچی متخلف را از مرگ
حتمی نجات دادند.
۱۴.یک
شکارچی متخلف در جریان درگیری مسلحانه با محیط بانان قزوین هدف گلوله
قرار گرفت.
۱۵.و در آخر یک صد متر مربع از اراضی پارک ملی خجیر رفع تصرف و بنای احداث
شده تخریب گردید.
در ادامه آقای هادی زارع مسئول جلسه ضمن تشکر از آقای نادر زندی از
آقای احمد کاظمی زاده در خواست کردند تا سخنرانی خود را با عنوان
گزارش تفصیلی، آماری نقض حقوق بشر در آذرماه
۱۳۹۴ آغاز کنند .
ایشان نیز در ابتدا گفتند:
در مرداد ماه سال
۱۳۹۴/
۱۳۹۴ نقض سامانمند حقوق بشر در ایران همچون گذشته ادامه داشت. این ماه با
اعدام
۴۸ شهروند در استانهای
قزوین، مازندران، هرمزگان، فارس، سیستان و بلوچستان، کرمان،البرز،
گلستان، سمنان، گیلان و اذربایجان غربی به پایان رسید که نسبت به ماه
قبل افزایش داشت.
از برجستهترین گزارشهای اعدام در این ماه می توان به اعدام چهار
شهروند در ملأ عام در شهرهای شیراز، نوشهر و سمنان اشاره کرد. نوزده
زندانی از جمله یک زن نیز در شهرهای قزوین ، میناب ، زاهدان، بندرعباس
و کرج اعدام شدند که در زندان ها و به صورت نیمه مخفیانه انجام شد. یکی
از بحثبرانگیزترین گزارش ها درباره اعدام نیز احتمال اجرای حکم اعدام
یک کودک-متهم سنیمذهب بود.
آقای کاظمی زاده به مسئله بخشش و گذشت از قصاص پرداختند و گفتند در
مقابل رشد اعدام ها، گذشت از قصاص و بخشش
۳۰ محکوم در آذرماه از سوی خانواده های مقتولین، نشانگر رویگردانی بخشی از
جامعه از اجرای حکم اعدام و فراگیر تر شدن گذشت و بخشش بود. گذشت از
قصاص در دزفول و مریوان تنها دو مورد از
۳۰ مورد گزارش شده بود. دو
زن زندانی نیز در اقدامی فداکارانه با بخشش پولی که برای آزادیشان
فراهم کرده بودند، همبندی شان را از قصاص نجات دادند. در مورد
اقلیتهای قومی و دینی این ماه همچنین با تداوم تعرض به حقوق اولیه
اقلیتهای قومی و دینی در ایران همراه بود که از بارزترین آنها، به
بازداشت دو جوان در ایرانشهر ، اجرای حکم حبس سه فعال مدنی در خوی و
همچنین بازداشت دو شهروند در کردستان می توان اشاره کرد. نقض حقوق
شهروندان بهایی در آذرماه کاهش داشت یا لااقل موارد کمتر گزارش شد که
بازداشت و بی خبری از چند شهروند بهایی یکی از این گزارش ها بود.
در رابطه با نقص حقوق شهروندان اهل سنت نیز شاهد تبعیض و آزار و اذیت
متعدد بودیم، محکومیت یک شهروند اهل سنت به هفت سال حبس و بازداشت یک
روحانی اهل سنت در مازندران، از این دست گزارش ها بود. یکی از
موردتوجهترین و بحثبرانگیزترین گزارش ها در زمینه اقلیتهای مذهبی
تخریب قبور مندائیان در سوسنگرد بود.
آقای احمد کاظمی زاده درادامه گفتند درزمینه حقوق کودکان نیز گزارشاتی
منتشر گردید که یکی از برجسته ترین گزارش ها در زمینه نقض کودکان نیز
عبارت بود از: مرگ یک دختر دانش آموز در پی تنبیه فیزیکی در مدرسه،
خودکشی دانش آموز پانزده ساله پس از اخراج از مدرسه، تنبیه بدنی
دانشآموزان در الیگودرز، عدم پرداخت دیه
۲
دانشآموز فوتشده شینآبادی و گزارشی مبنی بر وجود صد هزار کودک
بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان.
درزمینه حقوق اولیه زنان در ایران همچنان در ماهی که گذشت زنان ایرانی
همچنان شاهد نقض متعدد حقوق خود بودند، از پراهمیتترین گزارش های نقض
حقوق بشر در حوزه حقوق زنان به مرگ زن جوان با تازیانه های متعدد همسرش
در تهران، منع نوازندگی زنان برای اجرای سرود ملی، انتقاد امام جمعه
اصفهان نسبت به وجود فرمانداران زن در کشور، محکومیت زنان به حبس در
صورت بی حجابی و تعلیق حکم بخشداران زن می توان اشاره کرد.
رویدادها و اخبار کارگری نیز در آذرماه، به سان ماههای گذشته پرشمار
بود، یک فعال کارگری به دادگاه احضار شد و پانصد کارگر بازنشسته فولاد
اصفهان اقدام به برگزاری تجمع صنفی کردند، پیگیری های صنفی کارگران
سیمان لوشان نیز منجر به اخراج هفت تن از این کارگران شد.
همچنین در این ماه
۱۵ کارگر به دلیل فقدان
ایمنی محیط کار جان خود را از دست دادند تا نقض نظام مند حقوق کارگران
تداوم داشته باشد.
همچنین در حوزه اصناف و حقوق صنفی هم اظهارات فرماندار قم مورد توجه
قرار گرفت که گفت ساماندهی دستفروشان در قم معنا ندارد و خواهان برخورد
با دستفروشی شد. درزمینهٔ ی بهداشت و محیطزیست در این ماه گزارشات
اندکی منتشر شد که غالب آنها با موضوع شیوع آنفلوانزای خوکی در کشور
بود که از جمله مهمترین آنها به افزایش قربانیان آنفولانزا به بیش از
۶۰ تن و تعطیلی دو روزه
مدارس کرمان می توان اشاره کرد.
آقای کاظمی زاده در ادامه به توجه خاص به موارد نقض حقوق بشر پرداختند
. ازجمله گزارش ها با توجه خاص میتوان به ممانعت از حضور شهروندان در
مراسم یادبود فروهرها، صدور حکم جیسون رضائیان و خودکشی مرد جوان در
متروی تهرانپارس اشاره کرد.
گزارشی از دختربچه بوکانی که در پی ختنه راهی بیمارستان شد، فراخوان
نجات یک کودک بزهکار از اعدام و عدم ابلاغ حکم دادگاه آتنا فرقدانی و
محمد مقیمی نیز از جمله گزارش هایی بودند که توجه اغلب مخاطبان را جلب
کردند.
رئیس پلیس فتا درباره شرکت تلگرام و شوخی پزشک متخلف درباره شکافتن
بخیه های چانه یک کودک نیز در زمره گزارش های پر توجه آذرماه بود.و در
پایان آقای احمد کاظمی زاده به گزارشهای حقوق بشری، در سایهی کم
توجهی نیز پرداختند.
برای انتخاب مورد اول در این دسته باید به اعدام پنج محکوم در زتدان
رجاییشهر، اعدام پنج زندانی در میناب ، اعدام در سمنان و در ملاء عام
و هزارو سیصد روستای فاقد آب در سیستان و بلوچستان اشاره کرد که علیرغم
اهمیت با واکنش و حساسیت زیادی در افکار عمومی روبرو نشد.همچنین
تنبیه بدنی دانشآموزان در الیگودرز و احتمال اجرای حکم اعدام یک
کودک-متهم سنیمذهب نیز از دیگر گزارشهایی بود که در سایه کمتوجهی
افکار عمومی قرار گرفتند.
در ادامه آقای هادی زارع ضمن تشکر از آقای کاظمی زاده از آقای مهدی
برنو درخواست کردند که سخنرانی خود را با موضوع کودک و حقوق کودکی در
ایران برای حضار قرائت کنند.
آقای مهدی برنو در اغاز گفتند کنوانسیون حقوق کودک شامل اساسی ترین
حقوق بشر برای کودکان در 29 آبان ماه 1368 به تصویب رسید.
۱۹۳
کشور با ضمانت قانونی به کنوانسیون حقوق کودک ملحق شدهاند. این
کنوانسیون مقبولترین سند حقوق بشر در تاریخ میباشد
کنوانسیون
۱۹۸۹ حقوق کودک ؛ اصلی ترین منبع بین المللی در حمایت از حقوق کودکان است.
این کنوانسیون، کامل ترین سند مربوط به حقوق کودکان است که تا کنون
تدوین شده و اولین سندی است که این حقوق را در عرصه بین المللی به
صورتی لازم الاجرا مطرح کرده است. بیشتر کشورهای جهان به آن ملحق شده
اند. ایران نیز به موجب ماده واحده الحاق اجازه دولت جمهوری اسلامی
ایران در اسفند 1372 به کنوانسیون حقوق کودک پیوسته است. برابر این
ماده واحده، مشروط به آنکه مفاد آن در هر مورد و هر زمان در تعارض با
قوانین داخلی و موازین اسلامی باشد یا قرار گیرد، از طرف دولت جمهوری
اسلامی ایران لازم الرعایه نباشد.
الحاق مزبوراز حیث حقوقی نادرست بوده و قابل پذیرش نیست و به لحاظ مبهم
و کلی بودن، مغایرت با هدف و مقصود کنوانسیون و مخالفت با حقوق بین
الملل؛خلاف مقتضای اهداف و اصول بین المللی و حقوق بشری مندرج در آن در
ارتباط با حقوق کودک بوده و نیز به منزلۀ نقض اصل برتری حقوق بین الملل
برحقوق داخلی محسوب گشته و با اعتراضات گسترده بین المللی نیزهمراه
بوده است.
علاوه بر مراتب مزبور، تعارضات فراوان موجود و مشهود در قوانین داخلی
ایران نیز دراین ارتباط، از دیگر پیامدهای این ایراد است .
آقای مهدی برنو همچنین گفتند پرداختن به مقوله حقوق کودکان، عنوان یکی
از بنیادیترین مبانی حقوق بشر و لزوم حمایت از قانون بعنوان یکی از
آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی، واجد اهمیت فراوانی است که متأسفانه
آنچنان که باید، از سوی فعالین حقوق بشر مورد توجه قرار نمیگیرد. رعایت
و احترام به حقوق کودکان، وظیفه و مسئولیتی بسیار مهم و خطیر است که بر
عهده دولتها و نهادهای قانونگذاری و اجرایی کشورها نهاده شده است.
بطوری که
۱۳ ماده از
۵۴ ماده کنوانسیون حقوق
کودک، بصورت مستقیم، به وظایف و مسئولیتهای دولتها در قبال کودکان
پرداخته است.
با تمام اینها هستند کسانی که سال ها انرژی خود را بر روی احقاق حقوق
کودکان و توجه به این حق انسانی صرف کردند. جدی ترین چهره های این عرصه
را می توان در «انجمن حمایت از حقوق کودکان» یافت. این
NGO قدیمی ترین نهاد
غیردولتی ایرانی است که در این راستا فعالیت می کند. نهاد دیگری که
متولی حقوق کودکان در جهان است سازمان یونیسف است که چندی پیش
۶۰سالگی
خود در ایران را، جشن گرفت .
در ادامه آقای مهدی برنو گفتند نقض حقوق کودک طبق مواد پیمان نامه، گاه
چنان فاصله یی با واقعیت موجود در خانواده ها و اجتماع می گیرد که حرف
زدن درباره حقوق کودک را نیز دشوار می کند. به عنوان مثال ماده
۱۳ این پیمان نامه می
گوید؛ کودک باید حق آزادی بیان داشته باشد. حقوق مذکور شامل آزادی جست
وجو، دریافت و ارائه اطلاعات و عقاید، از هرگونه است، بدون توجه به
مرزها، به طور شفاهی، کتبی یا از طریق هر رسانه یی که کودک انتخاب
کند.این بند محدودیت ها را تنها در رعایت حقوق و آبروی دیگران، امنیت
ملی و اخلاق عمومی موجه می داند
حق آزادی اندیشه، عقیده و... را نیز مشمول کودکان می داند. قوانین و
موادی از این دست در پیمان نامه زیاد است و این در حالی است که همچنان
قربانیان دلخراش ترین قتل ها و آزارها کودکان هستند. نگاهی به آرشیو
صفحات حوادث به خوبی بیانگر این نکته است که موارد نقض حقوق کودک به
بدترین اشکال آن همچنان اتفاق می افتد و تکرار آنها به قدری زیاد بوده
که به نوعی بی تفاوتی منجر شده است
. امسال
۲۲ سال از پذیرش «کنوانسیون حقوق کودک» از سوی جمهوری اسلامی میگذرد.
۱۰ سازمان حقوق بشری غیردولتی بینالمللی و ایرانی همزمان با سالگرد امضای
این کنوانسیون از سوی ایران، با انتشار بیانیهای، ضمن اعتراض به نقض
حقوق کودکان در کشور، عنوان کردند که با گذشت دو دهه، مقامات ایران
همچنان از رعایت حقوق اساسی کودکان سر باز میزنند.
آقای برنو همچنین گفتند، این بیانیه در راستای گزارشهایی است که
سازمانهای حقوق بشری برای بررسی ادواری وضعیت حقوق کودکان به سازمان
ملل تحویل دادهاند. مسوولان جمهوری اسلامی در آبان ماه سال جاری باید
با حضور در سازمان ملل پاسخگوی سوالهای مطرح شده در خصوص نقض حقوق
کودکان در ایران باشند
در این بیانیه به موارد بسیاری از نقض حقوق بشر، از جمله آزار جنسی و
خشونت، شکنجه و دیگر رفتارهای غیرانسانی، نقض حقوق اقلیتهای مذهبی،
اعدام نوجوانان، حداقل سن ازدواج و سن کیفری کودکان اشاره شده است.
طبق کنوانسیون حقوق کودک که جمهوری اسلامی آن را پذیرفته، چهار اصل
پایهای وجود دارد که براساس آن، تبعیض علیه کودکان منع شده و کشورهای
امضاکننده موظف هستند منافع و حقوق کودکان را در نظر بگیرند. حق حیات و
رشد و نیز آزادی بیان کودکان دو اصل دیگر از اصول پایهای این کنوانسیون
هستند.
سازمان ملل متحد مانند دیگر حوزه ها، در خصوص حقوق کودکان نیز عملکرد
کشورهای امضاکننده کنوانسیونهای مصوب را کنترل کرده و در صورت تخطی،
آنها را به نقض آن کنوانسیون متهم میکند.
آقای مهدی برنو در پایان گفتند
:در مورد حقوق کودکان اما
این اولین بار است که چندین سازمان حقوق بشری در ارایه گزارش و طرح
پرسش از جمهوری اسلامی شرکت کردهاند.
به دلیل این مشارکت، موضوعهایی از جمله حجاب برای کودکان دختر و همچنین
تبعیض علیه کودکان اقلیتهای جنسی نیز در متن گزارشها وجود دارد.
مواردی که ذکر شد، تنها گوشه کوچکی از ضعفها و نارساییهای حقوقی که
زمینهساز بسیاری از ناهنجاریهای موجود در سطح جامعه است. بسیاری از
کودکان ما از نعمت آموزش محرومند، بسیاری از کودکان ما مورد تجاوز و
بهرهبرداری جنسی قرار میگیرند، بسیاری از کودکان ما به خاطر فقر و
بدبختی، در بدترین شرایط به کار گماشته میشوند، بسیاری از کودکان ما
فاقد شناسنامه و هویتاند…
همهی اینها، نشانگر لزوم تغییر و اصلاح جدی قانون کنونی یا مطابقت آن
با معیارهای بینالمللی حقوق بشر است. یادمان نرود که فردای سرزمینمان
را همین کودکان میسازند.بچه ها مستقل از ما انسان هایی هستند که ساختن
جهان شایسته معصومیت آنها وظیفه ما است. دست کم می توانیم اولین گام ها
را در خانه های خود برداریم که رویای «جهان بهتر» را در دستان کوچک
آنها به تماشا بنشینیم.
در ادامه آقای هادی زارع ضمن تشکر از آقای مهدی برنو از آقای رضا
امیری درخواست کردند که سخنرانی خود را با عنوان انتصابات دیگری در
راه است برای حضار قرائت کنند.
آقای رضا امیری در ابتدا صحبتهای خود را اینگونه آغاز کردند . باز هم
هیاهو برای هیچ ،حکومت جمهوری اسلامی که از اول بنیانگزاری مدعی
انتخابات مبتنی بر آزادی بوده است و آن را همیشه در انتخابات مختلف
در بوق و کرنا کرده و بزرگ نمایی میکنند تا نمایش دیگری برای مشروعیت
بخشیدن به حکومت خود باشد در مجامع بین الملی . اما در سالهای اخیر
مردم ایران شرایط سختی را داشته و دارند ، و به امید اینکه بلکه
بتوانند از طریق صندوقهای انتخاباتی به حداقل خواستههای خود دست پیدا
کنند ،در برخی از این انتخابت مشارکت کردند که در همه این انتخباتها
ناامید شدند .
ایشان گفتند در انتخابات
۲ خرداد
۷۶
مردم که در دوران رفسنجانی از خفقان اجتماعی و سیاسی شدید خسته شده
بودند با شعارهای خاتمی که دم از آزادی اجتماعی و مدنی میزد به پای
صندوقهای رای رفتند و به نوعی خواسته خود از حکومت را اعلام کردند و
به خاتمی رای دادند ،اما متاسفانه خاتمی بر خلاف قولی که به ملت داده
بود نتوانست خواستههای ملت را به ویژه جوانان آن گونه که باید عملی
کند و در نهایت اعلام کرد که حفظ نظام و حاکمیت برای او در اولویت
میباشد و حاضر نیست با حاکمیت و ولایت فقیه که به آن اعتقاد و التزام
عملی دارد رودرو قرار بگیرد .
بعد از ریاست جمهوری خاتمی در سال
۸۴ احمدینژاد که کاملا نشناخته برای مردم بود با کمک سپاه و بیت رهبری
سکان ریاست جمهوری را به دست گرفت تا خواسته های سپاه و بیت رهبری را
در واقع اجرا کنند.سپاه و بیت رهبری میخواستند از طریق احمدینژاد
به اهداف خود که همان سلاح هستهای بود برسند احمدینژاد هم که فردی
ناآگاه و نادان بود تا توانست دست به ماجراجویی زد و تا توانست با
تصمیمات غلطی که قاعدتاً از طرف بیت رهبری و سپاه گرفته میشد هزینه
بسیاری بر مردم و کشور تحمیل کرد و در همان
۴ سال نخست دولت خود کشور
را در یک بحران اقتصادی و سیاسی برد تا جایی که حتی عدهای از افرادی
که خود در حاکمیت بودند صدایشان در آمد و مردم عادی همکه با پوست
استخوان مشکلات را لمس کرده بودند در دوره دهم انتخابت که در سال
۸۸ برگزار شد با تبلیغاتی
که دستگاهای حکومتی به راه انداخته بودند و با وعده وعیدها ی یکی از
کاندیدهای دیگر میر حسین موسوی نور امیدی در دل مردم پیدا شد و حضور
پر شوری در آن دوره از انتخابات یاهمان انتصابات داشتند تا بار دیگر
این نمایش انتخاباتی به نفع حاکمیت در جهت مشروعیت دادن به نظام در
مجامع بین المللی باشد واما با یک مهندسی از طرف بیت رهبری و سپاه
رای مردم خوانده نشد و شخص مورد نظر ولایت فقیه که همان احمدی نژاد بود
انتصاب شد و در نتیجه در پی اعتراضات خیابانی مردمی که خواهان حق خود
بودند سرکوب و بازداشت و تعدادی هم کشته شده و افراد زیادی هم مجبور به
ترک وطن شدند . باردیگر ملت ایران سرخورده و ناامید شدند .
همچنین آقای رضا امیری در سخنرانی خود گفتند ، در سال
۹۲ که دوباره انتخابات ریاست جمهوری بود حاکمیت که نیاز به حضور مردم در
پای صندوقهای رای داشتند دست به تبلیغات گسترده فصلی زدند،و بار دیگر
نمایشی به راه انداختند مردمی که به خاطر انتخابات سال
۸۸
سرخورده و هزینه داده بودند نمیخواستند که دراین انتخابت شرکت کنند ،از
طرفی هم حاکمیت تصمیم داشت تا فرد دیگری مشابه احمدی نژاد را در مسند
ریاست جمهوری قرار دهد به نام سعید جلیلی که مورد اعتماد بیت رهبری
بود و با این نمایش که اگر به پای صندوقهای رای نیاید شخصی بدتر از
احمدی نژاد را باید تحمل کنید و روحانی که خود را منتسب به افرادی چون
موسوی خاتمی و رفسنجانی میدانست در بین کاندیداهای دیگر از جایگاه
بهتری در بین مردم بر خوردار بود و با شعار کلید آماده بود بار دیگر
مردم بیچاره را فریب داده و به پای صندوقهای رای کشاندند و بار دیگر
مشروعیت خود از انتخابات را گرفتند .اما در زندگی مردم هیچ تغییری
ایجاد نشد بلکه بدتر هم شد به طوری که وضعیت حقوق بشر بعد از سر کار
آمدن روحانی به مراتب بدتر هم شده به طور مثال اعدامها در دولت روحانی
به شدت افزایش یافته وضعیت اقلیتهای دینی زندانیان سیاسی روزنامه
نگاران شعرا نویسندگان ,و حقوق زنان در حوزهای مختلف به شدت نقض میشود
، و شرایط معیشتی مردم هم که مشخص هست به طوری که خیل عظیمی که از
کشور خارج میشوند ,که این افراد به خاطر فشارهای سیاسی و عقیدتی و
افرادی هم به خاطر و غم نان و آینده بهتر با تمام مشکلاتی که در راه
رسیدن به آرزوهایشان و جود دارد به همراه کودکان و زنان خود این ریسک
را پذیرفته و جان خود را به خطر می اندازند و از کشور خارج میشوند،و چه
بسا جانشان را هم از دست میدهند.
رضا امیری اعلام کردند بار دیگر حاکمیت نزدیک انتخابات و یا بهتر است
بگویم انتصابات تبلیغات گستردهای برای کشاندن مردم به پای
صندوقهای رای شروع کرده است انتخابات مجلس و خبرگان که هر کدام از
اهمیت ویژه برخوردار است .اول از همه بار دیگر نمایش به راه انداختن
برای مشروعیت بخشیدن به نظام ,و اما این انتصابات هیچ نفعی برای مردم
در بر نخواهد داشت حال آنکه کرسیهای آن را اصلاح طلبان تصاحب کند و یا
اصول گرایان به حال مردم تفاوتی نخواهد کرد, چون تمام این افرادی که
در دستگاه حاکمیت برای هر پستی چه نمایندگی مجلس و چه ریاست جمهوری
کاندید میشوند باید از فیلتر شورای نگهبان همین حاکمیت ردّ شوند به طور
قطع تحت هیچ شرایطی افرادی که تایید حاکمیت نباشند نمیتوانند کاندید
شوند فرد کاندید شده باید اعتقاد به ولایت فقیه و التزام عملی داشته
باشد اصولا در این نظام اشخاصی وارد میشوند که یا خودی باشند یا
نخودی و یا بی خودی باشند .در نتیجه اینها نمایش هست که حاکمیت به
راه میندازد برای مشروعیت بخشیدن به نظام اسلامی و این مردم هستند که
از اول این انقلاب بازی خورده و به هیچ جا حساب نشده کاما اینکه یکی
از نمایندگان رهبری به اسم آقای مصباح یزدی به صراحت گفته که مردم حق
هیچ گونه انتخابی ندارند و این ولایت فقیه هست که باید برای مردم تصمیم
بگیرد وحرف اول و آخر را در حکومتهای استبدادی اینچنینی را معمولاً
دیکتاتورها میزند که در ایران این ولایت فقیه هست که برای سرنوشت مردم
تصمیم میگیرند .
آقای رضا امیری در پایان گفتند مادامیکه مردم در این انتصابات حکومت
مشارکت کنند به نفع حاکمیت و بیت رهبری میباشد و با این گونه
مشارکتها عمر این حکومت دیکتاتوری طولانی خواهد شد اما دائمی نخواهد
بود .
همچنین آقای رضا امیری بعد از سخنرانی خود قطعه شعری از سروده های خود
با عنوان حوزه علمیه قم را برای حضار خواندند .
حوزه علمیه قم
غافل از اینکه راه راست را هم کرده گم
تا
توانند تولید آخوند میکنند
پول مفت بیت المال را در جیب اینان میکنند
از
شعور و معرفت چیزی نیاموزند
برای جنگ قدرت با یکدگر هم در ستیزند
درسشان
از کمر به پایین است همش
خود گویند ارتباط است با خدا، آره جون ننش
برسر
منبر گریه و زاری میکنند
چون به خلوت می روند صیغه یک ساعته دو ساعته جاری میکنند
جای
سعدی و حافظ و مولانا
شده اینک سمبل ایران آیت الله ها
یک
زمان گر نام ایران بود وزین
گشته اکنون در زیر زمین
زمانی
گر میخواستی از آنها نشان
بود قم شهرشان
کار
بدآنجا رسیده است
هر آخوند یک شهر را بلعیده است
آخوندها
در ایران خدایی میکنند
بهر قدرت جوی خون هم جاری میکنند
کارشان
نیست جز نیرنگ و ریا
نیستند اینان هرگز از نسل آریا
از
خمینی و خامنه ای و رفسنجانی و روحانی
آمده اند جملگی بهر ویرانی
از
وجود اینان هست ایران شرمگین
دستشان هست از خون مردم رنگین
باید
که گردد این لکه ز دامان ایران پاک
گر در این راه جان دهیم نیست ما را باک
در ادامه آقای هادی زارع ضمن تشکر از آقای رضا امیری از حضار که به
صورت حضوری و پالتاکی در جلسه حضور داشتند درخواست کردند که اگر سئوال
و یا اظهارنظری دارند وقت گرفته وصحبت کنند .
آقای زارع همچنین اعلام کردند در این جلسه خانم لیدا شهابی یکی دیگر از
سخنرانها بدیل مشکلی که برایشان پیش آمد نتوانستند در جلسه حضور به هم
برسانند .
در پايان اين جلسه آقاى هادی زارع از كسانى كه در اين جلسه چه به صورت
حضورى و چه به صورت پالتاكى حضور داشتند تشكر كردند، در اين جلسه
آقایان رضا اميرى ، احمد کاظمی زاده ، نادر زندى ، هادی زارع ، پیمان
نصوری ، وحید بردانی ، رضا کاظمی ، منوچهر لرستانی ، مهدی برنو و محمد
جاويد گوانى به صورت حضورى و خانم ها سهیلا مرادی ، مریم مرادی ،
صدیقه جعفری ، و آقایان منصور سیفی ، تقی صیاد مصطفی ، جمشید غلامی
سیاوزان ، شهرام شهیدی و محمدرضا برزگر از طريق پالتاك در اين جلسه
حضور داشتند .این جلسه ساعت 16:00 به پایان رسید.
نسل سوخته
رضا امیری
وای بر منو روزگار من
غم وطن خوردن شده کار من
وای بر تو و روزگار تو
خیانت و اختلاس شده کار تو
من غم ملت خورم که ندارند نانی
تو غم لبنان و سوریه وغزه و به فکر آنی
فرزندان شما سوار ماشین آنچنانی
هی میخورید و ندارید سیرمانی
خوشا آنان که در این دنیا فهمی ندارند
ز ین بابت ز غم سهمی ندارند
آن دسته که دارند غصه و غم فراوان
بوود از برای زن و کودک بی نان
هیاهو هست فراوان از برای حق ایران
خمینی هم بود مدافع حق مستضعفان
ای که غم مردم تو را نیست
تو دانی حکمت این زندگی چیست
به هر آئین که گویی
نباشد خوب درویی
به ما گویند نسل سوخته
گویی ما را با غم و درد خدا دوخته
تا که گویی حق من کو
شود حاکم خشمگین و چهره بر افروخته
به ما گویند نسل سوخته
گر کنیم اعتراض زنند بر تو انگ خود فروخته
به ما گویند نسل سوخته
هزاران کودک جنگ چشم به در دوخته
نسلی که بهار و زمستانش یکی هست
نسلی که اعتیاد و فحشا در هم آمیخته
به ما گویند نسل سوخته
نسلی که از برای تغییر چشم به دست غرب دوخته
نسلی که حاکمانش وطن یک جا فروخته
نسلی از دویدن مثل سگ پا سوخته
ابتدای صفحه |
بازگشت
|