گزارش گروه اینترنتی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران فوریه 2016

  محمد حسین بیداروند

 علاوه بر گزارشی که به صورت جدول بالا ارائه گردید، موارد زیر نیز انجام شده است:

1-       قرار دادن نشریه 167 در سایت کانون

2-       بروز کردن سایت فارسی ، آلمانی، انگلیسی

3-       تهیه کلیپ آموزش پالتاک

4-       تهیه کلیپ آموزش ضبط صدا

5-       همکاری با امور صدا و تصویر

6-       ساخت وبلاک نمایندگی پاکستان

گزارش سخنرانی 13 فوریه کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان

تهیه گزارش  : جمشید غلامی سیاوزان

جلسه اعضای کمیه دفاع از حقوق پیروان ادیان در روز شنبه 13 فوریه 2016 ساعت 17 به وقت اروپای مرکزی در اتاق پالتاک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران با موضوع بررسی وضعیت اهل تسنن در ایران و به مناسبت سالگرد ترور دکتر احمد میرین صیاد و با حضور بانوان : مریم مرادی – جمیله بدیرخانی – عابده کدخدایی – لیدا اشجعی اسالمی – شبنم داریوش – سهیلا مرادی – نازنین هاشمی – پریسا حسین پور – انسیه حنیف نژاد – گلشن فتحی -  و اقایان – تقی صیاد مصطفی – ابراهیم حسینی – عبدالخالق امیری – سامی امیری – فرشید کاویانی – کیهان جامی سوقه– مهدی موسوی – سامان راکی – مهدی برنو – رضا امیری – حمید رضا تفی پور دهقان تبریزی -  و جمشید غلامی سیاوزان برگزار گردید این جلسه با خوشامدگویی به حاضرین توسط مسئول جلسه سخنرانیهای متنوعی را به همراه داشت .

ابتدا اقای حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع  دلایل سرکوب ادیان و عقاید در نظام جمهوری اسلامی ارائه نمودند.

به اعتقادات ما توهین شده. به مقدسات ما توهین شده. به اعتقادات ۶۰ میلیون انسان توهین شده. اینها جملاتی است که زیاد شنیده ایم. زیاد می شنویم و خواهیم شنید. توهین به مقدسات چیست ؟

‌اساسا مقدسات چیست ؟

آیا باید به هر عقیده ای احترام گذاشت ؟

معیار مقدس بودن یک عقیده چیست ؟

 آیا برخی عقاید امتیاز ویژه ای دارند که مابقی عقاید ندارند؟

پاسخ به همه پرسشهای بالا از حوصله این نوشته خارج است. ولی مختصری که در زیر میخوانید تا حدودی به روشن شدن موضوع کمک میکند. البته امیدوارم. روی سخنم با مذهبیون و علی الخصوص مسلمانان است.

نخست : این نکته باید روشن شود که لزوما تعدد پیروان یک مکتب، عقیده و یا طرز فکر هیچ دلیل مستندی بر حقانیت آن نیست. اگر اینطور بود الان همه دنیا باید تمام اعتقادات خود را رها کرده و دنباله روی چین و هند میشدند. بنابراین تکرار جمله (شما به اعتقادات یک میلیارد مسلمان توهین کردید) هیچ کمکی به اثبات درستی یا بر حق بودن اعتقادات آن یک میلیارد نمیکند.از زمان روی کار آمدنِ جمهوری اسلامی هیچ گاه وجودِ مذاهب متعدد و ادیانِ دیگر را برنتافته و از فعالیتِ آنها جلوگیری کرده است. اقدامِ اخیرِ جمهوری اسلامی در تخریبِ یک نمازخانه‌ی ویژه‌ی اهلِ سنت در منطقه‌ی پونکِ تهران در هفته‌ی گذشته تنها یکی از این همین اقدامات از طرف جمهوری اسلامی بوده است.از همان ابتدای انقلاب 57 این تخریب‌ها با سرعتی زیاد در مورد بهاییان صورت گرفت. بهاییان با جمعیتی حدود 300هزار نفر از گروهای مذهبیِ موجود در ایران هستند و از همان آغاز انقلاب  موردِ ستمِ جمهوری اسلامی در مورد انجام مناسک دینی و حتی کسب و کار و حتی حق حیات قرار گرفتند.خصومت و  حتی کینه‌ی جمهوری اسلامی با بهاییان به هیچ وجه کمتر از دیگران نبوده و  هم‌زمان با عملیاتِ نابودی گروه‌های سیاسی در دهه‌ی شصت، برنامه‌ی سیستماتیکِ ریشه کنی بهاییان با تمام قوت پی گیری می‌شد. بنابر این انگیزه‌ی حکومت برای حذف و حتی محوِ کاملِ بهاییان بسیار قوی بوده و البته هنوز هم هست لذا نمی‌توان مدعی شد که نابودیِ بهاییان، از اولویت کمتری برخوردار بوده است.در بعضی موارد از طرف فعالین حقوق بشر این اقدامات را نسل کشی مذهبی نامیده‌اند که در همین پیرو فردریش والتر در این زمینه کتابی با عنوان کابوس نسل کشیِ عقیدتی به تحریر درآورده است. اما این تنها بهاییان نیستند که مورد تعرض و نسل کشی مذهبی قرار گرفتند بخش زیادی از جمعیتِ ایران مسلمانان اهل تسنن هستند که تا امروز حق داشتن مسجد و نمازخانه در پایتخت را ندارند و در مناطقِ سنی نشین با محدودیت های ویژه‌ای برای اجرای مناسک و انتخابِ ائمه جمعه‌ی خود روبرو هستند تقریبا اکثر نماینده‌گانِ سنی مذهب موجود در مجلس شورای اسلامی و یا شورای سیاست گذاری ائمه جمعه نزدیک به حکومت محسوب شده و اعتماد و اعتباری در میانِ عامه‌ی مردم ندارند و به طور کاملا گزینشی انتخاب می‌شوند و در حرکتی موازی مردم خود ائمه جمعه و پیش نمازهایی را انتخاب می‌نمایند که اکثرا با محدودیت‌ها و آزارهای حکومتی همراه هستند .اصلِ نوزدهم قانون اساسی به صراحت در مورد آزادی‌های مذهبی دستوراتی داده است. در اصولِ کلی قانون اساسی وظایف نظام جمهوری اسلامی را از جمله چنین است:

بند ششم از اصل دوم نفی هرگونه ستمگری و ستم کشی و سلطه‌گری و سلطه پذیری.بند هفتم اصل سوم محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصار طلبی.

بند نهم اصل سوم رفع تبعضیات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه های زندگی.

بند چهاردهم اصل سوم تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی و عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.

ج-حقوق اسلامی و مسلمانی

جدای از حقوق ملی و دموکراتیکِ شهروندانِ ایرانی در قانون اساسی، در این قانون به مقتضای اسلامیت در ارتباطِ با عموم مسلمانان با هر گرایشِ اعتقادی و فرقه‌ای نیز حقوقِ ویژه‌ای لحاظ شده که قابل توجه است و به عنوانِ معیاری درباره‌ی وضعیتِ اهل سنتِ ایران می‌تواند مورد استفاده ویژه قرار بگیرد.ولی در همین قوانین نیم بند هم هیچ تدبیری برای بهبودِ وضعیتِ دیگرِ مذاهب و ادیان در ایران اندیشیده نشده و بنای این معماری کج از همان اوائل انقلاب و تهیه‌ی قانونِ اساسیِ مشتمل بر شرع مقدس آغاز شد، در همان قانون اساسی اول (اصل دوازدهم) مذهبِ شیعه اثنی عشری به عنوانِ مذهبِ رسمی کشور به رسمیت شناخته شد. و این آغاز یک تبعضِ گسترده و طولانی بود.شاید در اذهانِ این گونه استنباط گردد که این محدودیت‌ها برای مذاهب و ادیانی غیر از شیعه‌ی اثنی عشری است و این مذهب به راحتی حق برگزاریِ مناسک و آزادی مذهبی دارند. باید گفت که خیر این گونه نیست و از رفتارِ حکومت با دراویش گنابادی و دیگر دراویش معتقد به تشییع میتوان نام برد.بعدازظهر دوشنبه چهاردهم فوريه (24 بهمن) اغاز تخریب حسینه های دراویش نعمت اللهی گنابادی بود حسینه شریعت قم در این روز به کلی تخریب گردید و حدود هزار تن از مریدان این طریقه صوفیه که برای جلوگیری از تخریب این حسینه از شهرهای مختلف به قم آمده بودند دستگیر و بسیاری از آنها در زد و خورد لباس شخصی‌ها و نیروهای امنیتی مجروح گردیدند . و این آخرین اقدامِ جمهوری اسلامی بر علیه این گروه مذهبی نبود روز یکشنبه 20آبان سال 1386 در اقدامی مشابه حسینه‌ای دیگر از این دراویش در شهر بروجرد بکلی تخریب شد و بعد از آن حسینه‌ی تکیه تختِ فولاد در اصفهان نیز مورد تخریب قرار گرفت .این در حالی است که قوانینِ حقوق بشری و بخصوص اعلامیه‌ی حقوق بشر در مورد آزادی‌های مذهبی به صراحت قوانینی را برای همه ابنای بشر تدوین کرده است.

ماده‌ی ١٨ : هر شخصی حق دارد از آزادی انديشه، وجدان و دين بهره مند شود. اين حق مستلزم آزادی تغيير دين يا اعتقاد و همچنين آزادی اظهار دين يا اعتقاد، در قالبِ آموزش دينی، عبادت‌ها و اجرای آيين‌ها و مراسم دينی به تنهايی يا به صورت جمعی، به طور خصوصی يا عمومی است.در واقعیت آنچه در کارنامه‌ی ۳۵ ساله‌ی حقوق بشری ایران به وفور یافت می‌شود موارد حمله، بازجویی، حبس و حتی اعدام شهروندانی است که «عقیده‌ای» غیر از آنچه در اصل ۱۲ تعیین شده است دارند. ایران نه تنها اعضای اقلیت‌های دینی اعم از آنان که برسمیت می‌شناسد و آنان که عقایدشان برسمیت شناخته نمی‌شود را به کام مرگ فرستاده است بلکه هزاران تن از مسلمانی که عقایدشان با مذهب جعفری اثنی‌عشری مغایرت دارد نیز با مجازات مرگ مواجه شده اند. شهادت بازماندگان بازجویی‌ها و زندانیان جمهوری اسلامی حاکی از این واقعیت است که در موارد بی‌شماری افراد به منظور برخورداری از حقوق شهروندیشان از جمله حق زندگی، حق آموزش یا کار، ناگزیر به انکار عقایدشان شده‌اند و یا به زور به اعتراف اجباری یا شهادت دروغ علیه خود تن در داده‌اند. اقداماتی اینچنین از سوی حاکمیت همزمان ناقض حقوق آزادی بیان و عقیده‌ی شهروندان محسوب می‌گردد. به عبارت دیگر  پیوند بنیادینی که که میان حق آزادی بیان و عقیده برقرار است از سوی حاکمیت به عنوان سازوکاری واحد در جهت منکوب کردن گفتار و کردارِ افراد و جوامع، و نقض حقوق سلب‌ناشدنی مختلف آنها به کار گرفته می‌شود. آنچه گفته شد ناظر بر نقشِ محوریِ دسترسی به اطلاعات و حق آزادی بیان در توانمندسازی شهروندان در جهت بهره‌مندی از حق آزادی عقیده و سایر حقوق بود.  یکی از شیو‌‌ه‌‌های فراهم آوردن شرایط دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان پیگیری اطلاعات از طریق جراید و رسانه‌ها است. با این وجود، در خصوص مورد ایران، اصول ۲۴ و ۱۷۵ قانون اساسی آزادی بیان و اطلاعات در نشریات را در چارچوب‌ «مبانی» و «موازین» اسلامی مقید می‌سازد. که همین در نوع خود نوعی از سرکوب عقیده و نبود آزادی بیان میباشد ، علاوه بر آن قانون مطبوعات ایران نیز شاخص‌های آزادی بیان و اطلاعات را بر اساس فرامین صاحب‌منصبان و سیاست‌هایی تعیین می‌کند که منحصراً و مطلقاً مذهب رسمی دولت را مد نظر قرار داده و در ملحوظ داشتن تنوع عقاید ناکام مانده‌اند. از همین روی، آزادیِ فرد در وارسی، فهم،  پذیرش و یا تغییر عقیده‌ی خود و یا اجرای مناسک مربوط به آن محدود می‌گردد. از جمله مظاهر تجلی حق آزادی عقیده می‌توان به آزادی اظهار علنی عقیده و اجرای مناسک آن چه به صورت فردی، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، به طور خصوصی یا به طور عمومی اشاره کرد. این امر شامل برگزاری مراسم ویژه و تاسیس سازمان‌های خیریه، و در موارد مربوط به جهان‌بینی‌های مذهبی، برگزاری مناسک آیینی از جمله زیارت یا اجرای مراسم عبادی می‌شود. این موارد از جمله حقوقی به شمار می‌روند که هر فرد می‌بایستی امکان بیابد تا بر اساس اصول اعتقادی خود و نه اصول دولت متبوعش از آنها بهره‌مند گردد.هنگامی که یک دولت حق آزادی بیان را محدود می‌سازد، هنگامی که سانسور گسترده و تبلیغات سیاسیرا بر جای دسترسی به اطلاعات می‌نشاند، در حقیقت چنین دولتی  قابلیت شهروندانش را در وارسی، اختیار گزیدن و اتخاذ جهان‌بینیِ خود محدود می‌سازد. در زمانی که تعداد قابل ملاحظه‌ای از مسلمانان یا به دین زرتشت، مسیحیت، خداناباوری و یا سایر جهان‌بینی‌ها گرایش پیدا می‌کنند و یا هویت خویش را بر مبنای هر یک از این جهان‌بینی‌‌ها تعریف می‌کنند، اتخاذ سیاست‌هایی که از لحاظ کردن این دگرگونی‌ها باز می‌ماند به منزله‌ی نقض حقوق اکثریت جامعه از سوی یک دولت برآمده از اقلیت تلقی می‌شود. بر این اساس نمی‌توان جمهوری اسلامی را نمونه‌ای از یک حاکمیتِ دینی (تئوکراسیِ) محض دانست،‌ بلکه می‌توان آن را به عنوان گونه‌ای از نظام‌های آپارتاید دید به شاخه‌ای خاص از یک مذهب جنبه‌ي سیاسی بخشیده و از آن به عنوان ابزاری برای سرکوب کسانی استفاده می‌کند که کورکورانه از دولت پیروی نمی‌کنند. در واقع، برسمیت شناختن نظام‌های اعتقادی در حاکمیت باالاخص در کشورهایی که هویت خود را بر مبنای یک مذهب واحد تعیین می‌کنند (همچون ایران) بدون ترویج و محافظت از امکان دسترسیِ کامل و آزاد به هر آنچه حق آزادیِ عقیده متضمنِ آن است، ممکن است به اعمال محدودیت یا ممنوعیت‌هایی از سوی دولت بیانجامد. بنا بر قانون بین‌المللی حقوق بشر دولت‌ها حق استفاده از مذهب به عنوان توجیه اعمال محدودیت بر حقوق بنیادین شهروندان را ندارند. در حقیقت دولت‌ها موظف‌اند تا در راستای حمایت از تنوع عقاید و جهان‌بینی‌ها کوشا باشند. متاسفانه در دولت حسن روحانی که مدعی عدالت میباشد و خود را عدالت محور مینامد در بر همان پاشنه قبلی میچرخد و هیچ گونه تغییری در جهت آزادی بیان و عقاید به وجود نیامده است و این نشانگر این نکته میباشد که ساختار ماهیتی نظام جمهوری اسلامی از بیخ و بن ایراد دارد فرقی نمیکند اصولگرا یا اصلاح طلب هر دو محوریت ولایت فقیه را ارجع میداند که این خود مشکل اساسی در نبود آزادی بیان میباشد . با امید به آزادی ایران از ستم حکومت جمهوری اسلامی .

 آقای عبدالخالق امیری با موضوع وضعیت اهل تسنن در سیستان و بلوچستان سخنرانی کردند.

دوستان در مورد وضیعت اهل سنت در سیستان بلوچستان کما بیش همه همیشه در جریان بودیم و هستیم از   روزی که نظام جمهوری اسلامی بر سرکار امد به بهانه های مختلف فشارهای زیادی بر اهل سنت داشته و دارد چند مورد  را به عنوان مثال خدمت شما عزیزان عرض میکنم :  ممانعت  اهل سنت از رشته های بخصوص دانشگاهی و پستهای مهم دولتی و حتی پستهای کوچک تبلیغات مذهب تشیع در استان سیستان و بلوچستان و احداث مسجدهای تشیع حتی در روستهای کوچک سیستان و بلوچستان و بر عکس تخریب مساجد اهل سنت در اکثر نقاص کشور.

و اما مبلیغین و روحانیون  در نظام جمهوری اسلامی هر روز به فکر ترفندهای جدیدی هستند که چگونه  اهل سنت را تحت فشار و تسلط بیشتر داشته باشند و صدای اهل سنت را در گلو خفه کنند برای اینکه به این مطلب بیشتر پی ببرییم نگاهی به گفتاری از مکارم شیرازی و در جواب ان به گفتگوی مولانا عبدالحمید رهبر دینی اهل سنت در سیستان و بلوچستان میپردازیم.

به دنبال اظهار نگرانی برخی از مراجع و علمای مطرح کشور از جمله آیت‌الله مکارم شیرازی و آیت‌الله علم‌الهدی در خصوص افزایش جمعیت اهل‌سنت که پیش‌تر نیز مطرح شده بود و همچنین برخی مسایل مطرح شده در رسانه‌های عمومی جریانات افراطی، با مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل‌سنت زاهدان گفتگویی انجام دادیم.

سخنان بعضی از علمای برجسته مانند آیت‌الله مکارم شیرازی و امام جمعه محترم مشهد، مایه نگرانی جامعه اهل‌سنت شده است. زیرا هم آیت‌الله مکارم شیرازی از مراجع مطرح در ایران هستند و هم جناب آقای علم الهدی امام جمعه یکی از بزرگترین و مهم‌ترین شهرهای ایران است. این سخنان در نوع خود عجیب است، چون در گذشته چنین سخنانی مطرح نشده است. اظهار نگرانی درباره افزایش جمعیت اهل سنت و یا نگرانی از پیشرفت اهل‌سنت در زمینه‌های فرهنگی و تحصیلی، خرید زمین و سکونت اهل‌سنت در مشهد و شهرهای دیگر، که مایه نگرانی این بزرگواران گردیده است، سخنان بسیار تأسف برانگیزی هستند. زمانی که ما اعتقاد به اخوت اسلامی شیعه و سنی داریم و معتقدیم شیعه و سنی مسلمان، برادر و ایرانی و دو واقعیت هستند؛ نباید چنین سخنانی را بر زبان بیاوریم. شیعه به عنوان اکثریت جامعه ایران حقیتی‎ است غیرقابل انکار و اهل‌سنت که بزرگترین جمعیت بعد از شیعه را دارند نیز واقعیتی غیرقابل انکار هستند.

اهل‌سنت شهروند ایرانی و دارای حقوق قانونی هستند. این اظهارات در حالی مطرح می‌شوند که اهل‌سنت هیچ مشکلی برای شیعه و نظام ایجاد نکرده‌اند. قبل و بعد از انقلاب با آرامش زندگی کردند و جایی که برادران شیعه در مناطق سنی‌نشین در اقلیت هستند، هیچ تعرضی به آنان نشده است؛ حتی در روستاهایی مانند روستای چهار هزار نفری در بلوچستان، که بنده چند بار به آن روستا رفته‌ام، یک نفر شیعه که خانواده‌اش سنی هستند، یک مسجد دارد و از بلندگوی مسجد سه وقت اذان پخش می‌شود و در ایام محرم نوحه‌خوانی از بلندگوی مسجد نیز پخش می‌کند و کسی هم نسبت به این امر معترض نبوده است. اخیراً جمعیت شیعه این روستا دو نفر شده و نوه این فرد نیز شیعه شده است و از این قبیل موارد بسیار است. خیرین تهران برای یک یا دو خانوار در مناطق مختلف بلوچستان مسجد ساخته‌اند. هیچ مشکلی نبوده و هیچ کسی این دغدغه را نداشته که در این منطقه شیعه نبوده و چرا شیعیان به اینجا آمده‌اند.

حتی اهل‌سنت در ساخت مساجد شیعه کمک کرده‌اند. زمانی که مرحوم حاج آقای عبادی مسجد جامع زاهدان را می‌ساخت، از تجار شیعه و سنی دعوت کرده بود که در ساخت مسجد مشارکت داشته باشند؛ تجار اهل‌سنت در این باره از بنده پرسیدند که آیا ما در ساخت مسجد جامع برادران شیعه کمک کنیم یا خیر؟ بنده گفتم مساجد مال خدا هستند شما بروید و کمک کنید.

اهل‌سنت در تمام صحنه‌های سیاسی بعد از پیروزی انقلاب، مانند انتخابات، راهپیمایی 22 بهمن و روزهای ملی و تاریخی مشارکت داشته‌اند و در جبهه‌های جنگ کشته و مجروح داده‌اند و خیلی از خانواده‌های اهل‌سنت، خانواده شهید هستند و هیچ مشکلی ایجاد نکرده‌اند. هیچ دلیلی برای اظهار نگرانی از جمعیت اهل‌سنت وجود ندارد. اهل‌سنت در گذشته نیز در این کشور بوده‌اند و همین جمعیت را داشتند، به تازگی زاد  و ولد نکرده‌اند. جامعه اهل‌ سنت و بسیاری از منابع بارها گفته بودند که جمعیت اهل‌ سنت در این کشور حدود 25 درصد است و طبق تحقیقی که خود ما از وزارت کشور داشتیم و از منابع رسمی به صورت محرمانه دریافت کردیم جمعیت اهل‌سنت حدود 20 درصد است. پیش از این وقتی ما می‌گفتیم کسی این واقعیت را قبول نمی‌کرد. مثل معروفی است که ماه همیشه پشت ابر نمی‌ماند. حال که آقایان می‌خواهند جمعیت اهل‌سنت را بررسی کنند می‌بییند جمعیت اهل‌سنت مقداری از حد تصور آنان بالاتر است. اینگونه نیست که این جمعیت اخیراً از راه زاد و ولد بالا رفته باشد. این اشتباه محض است که جمعیت اهل‌سنت افزایش یافته است. حتی بسیاری از علمای اهل‌سنت یک یا دو فرزند بیشتر ندارند. سیاست‌های کاهش جمیعت در گذشته شامل اهل‌سنت هم شده و هم‌اکنون برای فتوای مراجع، علما و مسئولان نظام در مورد افزایش جمعیت گوش شنوایی نیست. به دو دلیل؛ اول به این خاطر که ده‌ها سال علیه افزایش جمعیت تبلیغ نموده و آن را در دل مردم نهادینه کرده‌ایم. لذا مقصر خودمانیم. دوم اینکه مردم با فقر شدید مواجه‌اند و به این سادگی به تولید فرزند اقدام نمی‌کنند. 

متاسفانه برخی می‌خواهند که شیعیان را از این راه تحریک به تکثیر اولاد کنند، ولی این شیوه نادرست است، چراکه تعصبات مذهبی را بالا می‌برد. اگر افرادی چنین قصدی دارند از راه آیات و روایات آنها را تشویق کنند نه با ابراز نگرانی از جمعیت اهل‌سنت. حتی یکی از سخنرانان گفته است از همین امشب تصمیم بگیرید و دست به کار شوید و کلید 5 تا 14 فرزندی را به نیت ائمه بزنید! این آقایان قبلا کجا بودند؟! تغییر این شیوه یک قرن زمان می‌برد.

مطرح کردن مسایل به این شیوه بر خلاف وحدتی است که استراتژی نظام بوده و رهبر بر آن تاکید دارد که هر کسی اختلاف ایجاد کند شمشیر دشمن را تیز می‌کند و به نفع صهیونیسم و استکبار جهانی کار می‌کند. این سخنان بر خلاف مسیر رهبر که بر اتحاد مسلمین تاکید دارد، می‌باشد.

البته خوشبختانه چنین سخنانی در دولت اعتدال‌گرا  و حتی در محافل اصول‌گرایان....

و اما عزیزان ان مساله به اینجا ختم نمی شود بله تا هستی  جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت چون در این سی و هفت سال جمهوری اسلامی ثابت کرده که به جز پیروان خود چشم دیدن هیچ مذهب و اقلیتی را در کشور ندارد بلکه همیشه در راس باشد و سوار بر اسب ظلم بر ایران و ایرانی بتازد گرچه گفتنی ها از ظلم و نا برابری ها در نظام جمهوری بسیار اسلامی زیاد هست ولی به همین اندازه بسنده می کنم.

اقای مهدی موسوی ( فعال حقوق بشر )  دیگر سخنران جلسه مطالب خود را تحت عنوان اهل تسنن و قتلهای زنجیره ای در ایران ایراد نمودند.

حسین شاه جمالی مرداد ماه ۷۳ به قتل رسیده ،او یک مسلمان مسیحی شده بود.احمد میرعلایی مترجم مشهورایران و چندین روحانی اهل سنت در سال ۷۴

در این سالها قتلهای زنجیره ای ومشکوک است که همچنان میدانیم در کشور ایران وجود دارد.جمهوری اسلامی فکر میکند با حذف فیزیکی ،اندیشه و تفکر هم حذف خواهدشد.

درسال۷۴،ماموستا فاروق فرساد ،روحانی اهل سنت سقز و از شاگردان احمد مفتی زاده را در تبعیدگاهش با تزریق و ایست قلبی به قتل میرسانند و جسدش در خیابان پیدا میشود.

مولوی عبدالملک ملا زاده از روحانیون اهل تسنن ،بلوچستان را همزمان با انتخابات مجلس پنجم،در کراچی پاکستان ترور میکنند،که او قبل از رفتن به پاکستان در ایران زندانی بود.

دکتراحمد صیاد(میرین)از متفکران اهل سنت متولد روستای گنجک کاروان از توابع چابهار دراین سال به قتل رسید.او پس ازبیست سال تحصیل در خارج در سال ۱۳۶۴به ایران بازگشت ودر سال.

۱۳۶۷ در تهران دستگیر و روانه زندان اوین شد.بعداز پنج سال حبس آزاد شد .وقتیکه او از سفر دوبی باز میگشت در فرودگاه بندر عباس دستگیر وچند روز بعد جسداو در فلکه میناب بندر عباس کشف شد.حسین سرشار ،گیتی پاشایی،سیاوش کسرایی و قتل احمد میرعلایی نیز از خبرهای سال۷۴ بودند.

دولت جمهوری اسلامی برای کنترل مدارس و مساجد وفعالیتهای امور دینی اهل سنت ،تلاش زیادی کرده،اما مقاومت علما و رهبران دینی اهل سنت در کردستان ،کرمانشاه،سیستان و بلوچستان ،ترکمن صحرا و غیره باعث شد که سیاستهای دولت طوری که برنامه ریزی شده اجرا نشود و به تعویق افتاد.چند تن از علمای سنی کشور در مصاحبه با دویچه وله گفته اند در صورت نپذیرفتن طرح ساماندهی و برنامه ریزی ،مقامهای محلی دولتی تهدید کرده اند مدارس دینی و مساجد اهل سنت را ببندند.و وضعیت آنان نسبت به گذشته در حال حاضر سخت تر شده است.                            

محکومیت ۲۴ شهروند بهایی استان گلستان درایران به اتهام تبلیغ به نفع بهاییت و علیه نظام جمهوری اسلامی به مجموع ۱۹۳ سال حبس محکوم شدند.

وجامعه بهایی اعلام کرده که هیچکدام از این افراد سابقه کیفری نداشتند.آنها در سه شهر گرگان،گنبد،و مینودشت در سه تاریخ متفاوت توسط ماموران اداره اطلاعات باز داشت شده اند،ودر دادگاه انقلاب گرگان به ریاست قاضی محسن قنبری به حبس محکوم شده اند.که دو نفر این افراد هر کدام ۱۱سال حبس ،وبرای سیزده نفر آنها هر کدام ۹سال حبس،و برای نه نفر دیگر هر کدام ۶سال حبس حکم صادر کرد.وضعیت اقلیتهای دینی و مذهبی در کارنامه دو ساله آقای روحانی:در حال حاضر ما بیش از ٨۰نفر بهایی در زندانهای ایران داریم.متاسفانه از زمان دولت حاضر تا به حال بسیاری از بهاییان دستگیر شده اند،گورستانهای زیادی از آنان خراب شده و جوانان بهایی که حتی با رتبه بالا در کنکور قبول شدند به دلیل بهایی بودن نتوانستند ادامه تحصیل دهند.

و حالا هم به ۲۴شهروند بهایی چنین حکم های طولانی داده اند. حق داشتن آموزش یک حق بشری میباشد،اما میدانیم تمام هموطنان در ایران از این حق برخوردار نیستند.بهاییان که با جمعیت سیصد هزار نفری بزرگترین اقلیت مذهبی ایران را تشکیل می دهند ،بطور سیستماتیک از تحصیل عالی محروم هستند.به همین خاطر برای خودشان اقدام به تاسیس موسسه آموزش عالی بهاییان کرده اند،که بطور مخفیانه ودر شرایط خیلی سخت و خطرناک ،آموزش دانشجویان بهایی را هدف خود قرار داده اند . پس از انقلاب سال ۱۳۵۷در ایران هزاران تن از بهاییان از کار اخراج شدند و دارایی شان مصادره شد.بسیاری از بهاییان که پس از انقلاب از کار بیکار شدند،استاد یا کارمند دانشگاه بودند.از آن موقع بهاییان اجازه نداشتند شغلی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی داشته باشند یابه تحصیل عالی بپردازند. در سال ۱۳۷۰ یک شبکه آموزشی برای تدریس واحدهای آموزشی برای دانشجویان بهایی تاسیس شد که اول بوسیله نامه وسپس به کمک اینترنت و ایمیل صورت می گرفته بدلیل خطرناک بودن شرایط ،دانش آموزان این موسسه نام استادان خود را نمی دانستند.وتا بحال چندین نفر در این رابطه دستگیر شده اند.

در سال ۱۳۹۰ هفت مدرس را دستگیر کردند و یکسال بعد رییس این شبکه آموزشی و همه روۥسای دانشکده های آن دستگیر ودر دادگاه انقلاب در تهران به چهار تا پنج سال زندان محکوم شدند.

امام جمعه رفسنجان اعلام کرده بهاییان نجس هستند و باید از این شهر بروند.طبق سندی که سحام نیوز منتشر کرده فرمانده نیروی انتظامی در دوران احمدی نژاد با صدور دستور حدود ۳۰شغل را برای بهاییان ممنوع کرده،و قصد کنترل آنان ونظارت بر فعالیتشان و جلوگیری از حضور آنان در جامعه را داشته است.

ومحل کسب بیش از ۱۵شهروند دستگیر شده در شهرهای تهران،مشهد،اصفهان پلمپ گردیده است .                  

خانم گلشن فتحی ( فعال حقوق بشر ) با موضوع تحلیل جامعه سنی مذهبان و بررسی چالشهای انان در دولت تدبیر و امید سخنرانی کردند.که چند سطر در اینجا می نگاریم.  متاسفانه بعد از پیروزی انفلاب اسلامی تنها چیزی که قرار بود در شعارهای انقلابی انجام بشود این بود که بر اساس قوانین جمهوری اسلامی رنگ و نژاد و مذهب ودر شعارها هم قرار بود که موردهای یاد شده مطرح نباشد و حکومت اسلامی تمامی اقشار جامعه که شامل همه طبقات اعم از مسیحی و یهودی و سنی و تمامی اعتقادات مردم را محترم بشمارد که رفته رفته دیدیم اینچنین نشد .                    

ایشان در بحش دیگری از سخنان خود چنین ابراز کردند: جنگ منطقه خاور میانه جنگ شیعه و سنی است . جنگ مذهب هاست نه جنگ نفت و آب و کشور گشایی و در این مسئله حکومت جمهوری اسلامی به طور مستقیم سهیم است و همین امر باعث گردیده که منطقه به بی ثباتی کشیده شود

همچنین ادامه دادند : تبعیض علیه سنی ها از ابتدای نظام جمهوری اسلامی روز بروز بیشتر شده و سلطه گری شیعه مذهبها در ایران نسبت به سنی مذهبان حساس گردیده . متاسفانه در زمان تصویب قانون اساسی در سال 1358 یک سری افرادی بودند که این قانون را تدوین کردند ولی الان اذعان میکنند که این قانون مشکل دارد و متاسفانه برخوردهای خشن و نا مناسب از طرف عمال حکومت جمهوری اسلامی بر مذاهب اقلیت تحمیل گردیده و یک نوع بی ثباتی در میان مردم ایران به وجود اورده است و در بعضی موارد گروه های اقلیت را مجبور به مقابله و جنگ در سالهای گذشته جهت احیای حقوق پایمال شده این مردم نموده است.                                                        

گزارش نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی دردی و بهمن 1394

آرین چشم نور   

 ماده 3اعلامیه جهانی حقوق بشر ھر کس حق زندگی ، آزادی و امنيت شخصی دارد .  

ماده5 احدی را نمی توان تحت شکنجه ﯾا مجازات ﯾا رفتاری قرار داد که ظالمانه و ﯾا بر خاف انسانيت و شئون بشری ﯾا موھن باشد .

رژیم در حال احداث پایگاه نظامی در مرز سردشت است .

بازداشت دستکم 12 نفر از روحانیان اهل سنت از ابتدای سال تا کنون

۱۵درصد از آمار زندانیان سیستان و بلوچستان را زندانیان نزاع و درگیری تشکیل می دهد               

تعلل سپاه برای پذیرش زندانی سابق جهت تکمیل خدمت سربازی

دو زندانی در زاهدان اعدام شدند .

تخریب قبور مندائیان در سوسنگرد و واکنش نادرست مسئولین

پرونده سازی اداره اطلاعات سنندج علیه یک خانواده بهایی

یک شهروند بهائی در سنندج بازداشت شد .

 احتمال اعدام گسترده زندانیان اهل سنت

احضار و بازجویی یک فعال مدنی یارسان در کرمانشاه

پلدشت/ حق تحصیل برای ٥٣ کودک کُرد سلب شده است

تیراندازی به یک خودرو تویوتا در سرباز

کشته و زخمی شدن دو گازوئیل فروش در خاش                   

وجود 9 مدرسه استثنایی تخریبی در سیستان‌بلوچستان

مهمترین دلیل ترک تحصیل دانش آموزان سیستان و بلوچستان چیست؟

مرگ 11 هزار نفر از مردمان استان سیستان و بلوچستان در 9 ماهه اول سال 1394

سیستان و بلوچستان؛ رتبه نخست فقر مسکن در ایران

33 کشته و زخمی در  6 ماهه نخست سال 94بدست نیروهای انتظامی در بلوچستان

“بازداشتگاه سنندج یکی از مخوف‌ترین زندان‌های جهان است”

یک زندانی در زندان دریای ارومیە خودکشی کرد

اخراج و خروج یک فعال کُرد یارسان از کُردستان

سرما جان یک کارگر کُرد را گرفت .

دو زندانی کُرد “رئوف محمد علی و بهمن دلایی میلان” به سلول انفرادی منتقل شدند

مرگ پنج تن بر اثر ابتلا به آنفولانزای خوکی در کردستان

تخریب خانه های مردم دانش پایه زاهدان توسط نیروی انتظامی

بلاتکلیفی یک سال جوانان نصیرآباد پس از بازداشت

پیر مرد بلوچی که بخاطر فقر بی شناسنامه مانده است                                         

اعتصاب کارگران شرکت تصفیه خانه آب چابهار

زندانی سیاسی فرزاد مرادی نیا تحت تدابیر شدید امنیتی در بیمارستان

مقامات حکومتی همچنان مانع برگزاری نماز جمعه در مسجد اهل سنت اسلام‌آباد ارومیه هستند                                                      

عمر فقیه پور؛ شانزده سال حبس بدون مرخصی

چهار زندانی کُرد در ارومیه به دار آویخته شد.

ماده5 احدی را نمی توان تحت شکنجه ﯾا مجازات ﯾا رفتاری قرار داد که ظالمانه و ﯾا بر خلاف انسانيت و شئون بشری ﯾا موھن باشد

یک جوان متأهل تابع بخش مرکزی مهاباد به دلیل مشکلات معیشتی خودکُشی کرد

امنیتیها در بلوچستان به مدرسه علوم دینی در “سرباز” یورش بردند

سرنوشت فعال مدنی کُرد در هاله‌ای از ابهام است

حال روزنامه‌نگار زندانی در دیزل‌آباد وخیم است

عفو بین‌الملل خواستار رسیدگی به وضعیت زندانی سوری، رمضان احمد کمال شد

پدر حافظ عبدالرحیم کوهی اجازه ملاقات با فرزند خود نیافت

سیستان و بلوچستان و هرمزگان بیشترین موارد جدید ابتلا به تالاسمی

اشنویه/ لانه‌سازی فعالین زیست‌محیطی برای پرند‌ه‌گان

چهار زندانی زاهدان از اتاق انتظار حکم اعدام به بند باز گردانده شدند

اعدام دو زندانی بلوچ خالد کردی فرزند یارمحمد و مسلم آباریان فرزند حیدر در زندان یزد

ارومیه/ کاسبکار کُرد، قربانی تیراندازی نظامیان حکومتی شد

از یک مراسم فرهنگی در بوکان جلوگیری شد

وضعیت نامساعدزندانی سیاسی تبعیدی در بیرجند:محمدامین عبداللهی

اعدام در کرمانشاه به اتهام قتل امام جمعه پیشین ساوجبلاغ

میثم محمدی آزاد شد

یک جوان در روانسر با گلوله مأمور نیروی انتظامی کشته شد

کشتارهای نیروی انتظامی در سیستان‌وبلوچستان؛ دست‌کم ۵۲ کشته وزخمی در یک سال

نوزادهای دو قلوی جوانرودی قربانی نبود امکانات

گزارش نقض حقوق بشر و خشونت علیه کولبران و کاسبکاران کُرد

با درخواست مرخصی یونس آقایان در زندان مهاباد موافقت نمی‌شود

کشته شدن دو مامور انتظامی طی یک درگیری در ایرانشهر

انفجار مین در ایلام باز قربانی گرفت

وضعیت وخیم یک زندانی سیاسی کُرد : افشین سهراب زاده

بازگشت دو زندانی سیاسی ارومیه از انفرادی

یک شهروند سقزی بازداشت شد

با مرخصی و آزادی مشروط محمدصدیق کبودوند موافقت نمی‌شود

اسدالله اسدی در تبریز بازداشت شد

وضعیت وخیم یک زندانی سیاسی دیگر محمد عبداللهی در ایران

تهدید خانواده‌ی یک مولوی کشته‌شده در بلوچستان

محرومیت یک زندانی علی اهروم از استفاده از امکانات زندان

عدم داشتن هزینه بیمارستانی مانع از بخیه انگشت پای زن بلوچ در بیمارستان خاش

اربابی: بیکاری در ایرانشهر به یک معضل تبدیل شده/جوانان به دلیل بیکاری به قاچاق سوخت روی آورده‌اند

وزارت اطلاعات زاهدان برای پخش “اعترافات دیکته شده” مولوی امان الله بلوچی جلسه گرفت

مادری در آستانه اعدام نوزادش از وی جدا شد

بی خبری مطلق از وضعیت 7 تن از فعالان اهل سنت بازداشت شده در گلستان

وزارت اطلاعات زاهدان ازتحویل دادن خودرو زندانی سیاسی خودداری کرد

مخالفت دادستان با معالجه زینب جلالیان در بیمارستان خارج از زندان

محرومیت محمد صدیق کبودند از آزادی مشروط و پزشک متخصص

حکم مرگ ۲۷ زندانی کرد متوقف و لغو شود

چهار زندانی سنی‌مذهب به زندان ارومیه منتقل شدند

اسدالله اسدی به زندان تبریز منتقل شد

برخورد غیر قانونی پاسگاه مهرستان با یک کاسب کار

محکومیت یک ساله برای فعال رسانه‌ای در سیستان وبلوچستان

مأمور زندان اهواز، دست جوان عرب را شکست

یک جوان کُرد هیروش لهونی به تحمل ٥ سال زندان محکوم شد

خانواده‌ی یک فعال سیاسی تحت فشار اطلاعات مریوان هستند

بازداشت یک شهروند بلوچ توسط سپاه پاسداران

تهدید خانواده‌ی یک مولوی کشته‌شده در بلوچستان

ادامه ی بازداشت معلم بازنشته ی تبریزی

یک زن زندانی صفیه صادقی در معرض از دست دادن کلیه قرار دارد

همسر زندانی سیاسی عباس لسانی به دادگاه احضار شد

مخالفت با مرخصی و آزادی مشروط جهاندار محمدی در دهمین سال حبس

از پیگرد قانونی ضاربان شهروندان کُرد صرف نظر می‌شود

اسدالله اسدی آزاد شد

سیستان و بلوچستان و هرمزگان بیشترین موارد جدید ابتلا به تالاسمی

بازداشت شهروندان کُرد و بی‌اطلاعی از سرنوشت‌آنان

بوکان: نجات یک کارگر پس از سقوط از ارتفاع 10 متری

نیروهای اطلاعات یک جوان سنندجی را دستگیر کردند

شهروندان مرزی کُردستان به شلیک گلوله تهدید شدند

با بازگشت به‌کار مسعود کُردپور مخالفت شده است

آزادی تعدادی از بازداشت شدگان شهر سنه

ممانعت از انتشار مستندی درباره ی وضعیت کنونی قارنا در نقده

ممانعت از ملاقات روزنامه نگار اصلاح طلب با خانواده اش

صلاحیت وکیل سرشناس کُرد در انتخابات کانون وکلای مرکز رد شد

ارومیه/ تعدادی از معلمان دینی کردستان از کار اخراج شدند

خودسوزی زن باردار در مریوان حادثه آفرید

اعطای مرخصی به یک زندانی کُرد مشروط باعترافات تلویزیونی شد

ربودە شدن یک جوان عرب اهوازی از سوی ادارە اطلاعات

دادگاه مجدد دو زندانی محکوم به اعدام زندان رجایی شهر برگزار نشد

کرمانشاه/ دختری با اسلحه‌ی شکاری به زندگی خود پایان داد

یکی از اساتید دانشگاه کُردستان به دادگاه انقلاب احضار شد

رفتار غیر انسانی با یک روحانی اهل سنت

با شادی جوانان کُرد برخورد خشن شد

دادگاه سقز حکم زندان برای یک فعال کارگری صادر کرد

افزایش کودک فروشی در کرمانشاه با رشد فقر و بیکاری

افزایش فشار بر اعضای مکتب قرآن سنندج

گزارشی از وضعیت فرهاد پیروتی در زندان مهاباد

یک فعال سیاسی کُرد بازداشت گردید

تجمع کارگران کارخانه‌ی گچ بیجار در اعتراض بعدم پرداخت حقوق

دادگاه ذبیح الله رئوفی برگزار نشد

کشف دستگاه های شنود در دفتر امام جمعه اهل سنت زاهدان

پاسگاه رمین بار دیگر حادثه آفرید/ زخمی شدن دو شهروند چابهاری

بیشترین ضریب محرومیت در روستاهای سیستان و بلوچستان

سامان نسیم به پزشکی قانونی برده شد

احتمال اعدام ٥ فعال عرب در ملاء عام وجود دارد

همسر عباس لسانی به دادگاه احضار شد / احضاریه

ئاسو رستمی با قرار وثیقه آزاد شد

شکنجه، زندانی بلوچ را در آستانه مرگ قرار داده است

“گزارش کذب” کلانتری ۱۶ بمپور، حق“فرهاد ریگی” را پایمال کرد!

“افزایش کودکان خیابانی در زاهدان”

اطلاعات، ٨ تن را در سقز بازداشت کرد

دو کنشگر سیاسی بلوچ در زندان، زخمی‌اند

سوختن در آتش بیکاری!

آبرسانی سقایی به ۹۸۱ روستای سیستان و بلوچستان

محمدامین آگوشی آزاد شد

بازداشت چهار شهروند کامیارانی توسط نیروهای امنیتی

بیش از ۶۲درصد روستاهای استان سیستان وبلوچستان از نعمت آب شرب محرومند

با گذشت۲ماه 2 روحانی بازداشت شده در سرباز ازحق تماس محروم بوده اند

انتقال یکی از بازداشت شدگان نصیر آباد به وزارت اطلاعات

حکم اعدام جوان کُرد قطعی شد

نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی که در رژیم جمهوری اسلامی ایران صورت می گیرد توسط نهادهای امنیتی وزارت اطلاعات و سپاه و همچنین نیروی انتظامی می باشد. دستگیر شدگان توسط نیروهای اطلاعاتی به محل های که در ادره اطلاعات است برده می شوند و زیر شکنجه های جسمی و روحی قرار می گیرند و مکانها برای خانواده های دستگیر شدگان نامعلوم است . و همچنین دستگیر شدگانی که توسط نیروهای امنیتی سپاه و یا نیروی انتظامی صورت میگیرد به روال ادراه اطلاعت می باشد اما درمحل های مربوط به خودشان میباشد که باز به روال اطلاعات می باشد چون همه نیروهای امنیتی در رژیم اسلامی مثل هم عمل می کنند. شهروندانی که درکردستان کشته و یا زخمی میشوند توسط نیروهای اطلاعات و سپاه و همچنین نیروهای انتظامی صورت می گیرد. بیشتر کشته و یا زخمی ها در مبدا و یا خروجی شهرها که در آنجا ایست بازرسی می باشد و اغلب مواقع به بهانه کالای قاچاق اتومبیل شهروندان را هدف تیراندازی قرار می دهند ومتاسفانه چندین دهه از این گونه موارد می گذرد وهیچ نهاد و یا مسئولی پاسخگو به این گونه رفتارها نیستند و تا به حال برای هیچ ماموری در این زمینه پرونده ای تشکیل نشده است وحتی به قوه قضائیه هم احضار نشده اند . در رابطه با قتل و زخمی کردن کولبرها در کردستان که کولبری به علت نبود کار در کردستان و کولبران برای تهیه معاش زندگی خود و خانواده اش به ناچارربه کولبری روی می آوارند. نیروهای انتظامی وامنیتی روزانه کولبرهای کرد را هدف گلوله های خود قرار می دهند و متاسفانه کشتن و زخمی شدن کولبرها در دستور کار نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم قرارگفته است .

جلسه سخنرانی 31 ژانویه کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان

تهیه کننده : جمشید غلامی سیاوزان

جلسه اعضای کمیه دفاع از حقوق پیروان ادیان در روز یکشنبه 31 ژانویه 2016 ساعت 16 به وقت اروپای مرکزی در اتاق پالتاک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران با موضوع بررسی وضعیت مسیحیان ایران و به مناسبت سالگرد ترور هایک هوسپیان مهر و با حضور بانوان : مریم مرادی – جمیله بدیرخانی – عابده کدخدایی – لیدا اشجعی اسالمی – رزا خلیلی – سهیلا مرادی – نازنین هاشمی – پریسا حسین پور – بانو حنیف نژاد – سپیده نامور – الیه رحمانی -  و اقایان – تقی صیاد مصطفی – ابراهیم حسینی – عبدالخالق امیری – سامی امیری – فرشید کاویانی – منوچهر شفایی – مهدی موسوی – سامان راکی – فرزان نائب غریب – حمید رضا تفی پور دهقان تبریزی -  و جمشید غلامی سیاوزان برگزار گردید این جلسه با خوشامدگویی به حاضرین توسط مسئول جلسه سخنرانیهای متنوعی را به همراه داشت .            

اولین سخنران اقای حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی (فعال حقوق بشر )  مطالب خود را باعنوان وضعیت مسیحیان در دولت تدبیر و امید ارائه نمودند.             

برخورد دولت تدبیر و امید با مسیحیان ایران

ایران کشوری بسیار پهناور با جمعیتی بالغ بر ۷۰ میلیون نفر علاوه بر گوناگونی نژادی و قومی دارای مذهب گوناگون میباشد و مسیحیان گروهی ازاقلیت ها هستند که به ۳ دسته آشوری ارامنه و تبشیریها تقسیم میشوند و همیشه به این امیدوار بودند که با روی کار آمدن جناح میانه رو برخوردها نسبت به آنها تغییر کند و برخی اززندانیان آنها آزاد شوند . اما اگر بخواهیم اسلام سیاسی را با نوع تفسیری که از اسلام دارد و دولتی که با ماهیت اسلامی با کشوری مثل ایران حکومت میکند معتقد است که مسیحیت و یهودیت دو دین قسم خورده ضد اسلام هستند چرا که وجود آنها در یک زمان و مکان با اسلام سازگاری ندارد که تصوری اشتباه میباشد برای آگاهی از تداوم این فضا بر کشور حتی پس از روی کار آمدن دولت یازدهم که نام تدبیر و امید را بر خود نهاد نگاهی اجمالی به مسیحیان ایران از زمان روی کار آمدن این دولت تا به الان می اندازم . همچنان کلیساهای رسمی و قانونی جماعت ربانی در شهرهای تهران( مرکز ، جنت اباد ) اهواز و شاهین شهر اصفهان و کلیسای پنتیکستی کرمانشاه که در دوران دولت احمدی نژاد با یورش نیروهای امنیتی بسته شدند همچنان تعطیل میباشند و تلاشهائی که از سوی شورای کلیساها در جهت باز گشایی آنها صورت گرفته بی نتیجه مانده . دیگر کلیساها هم که فعالیت میکنند با محدودیت و فشارهای امنیتی مواجه هستند.  به عنوان مثال کلیسای شهر آرا و عمانوئل در ظاهر باز هستند ولی در عمل توسط عوامل دست نشانده سیستم امنیتی به شدت کنترل میشود و تمام فعالیت های آموزشی و کتاب مقدسی آنها کاملا متوقف شده است . کلیساهای فارسی زبان انجیلی و اسقفی در تهران ، اصفهان، شیراز ، ارومیه تحت کنترل و محدودیت هستند . دربرخی از آنها نظیر کلیسای حوزه اسقفی اصفهان و شمعون شیراز ماموران اطللاعاتی ثابت مستقر هستند وصاحب نظر میباشند . .............. خانم جمیله بدیرخانی ( فعال حقوق بشر )  بررسی و تحلیل خبرهای نقض حقوق پیروان ادیان در ماه گذشته را قرائت کردند.

اهل سنت:  اهل سنت خواستار امنیت و اخوت هستند،   دارند  که آزادی مذهبی مراعات شود و این خواسته تک‌ تک جامعه اهل سنت است. انتظار آن است که جامعه اهل سنت در شهرهای بزرگ کشور مثل اصفهان و دیگر شهرها آزادانه بتوانند نماز بخوانند و به تعلیم فرزندان خود مشغول باشند. ای بهاییان: در شرایطی که امید می‌رفت باروی کار آمدن دولت جدید، وضعیت حقوق بشر در ایران بهبود یابد و اکثر زندانیان سیاسی و عقیدتی از زندان رهایی یابند،بهاییان ایران پس از انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها از تحصیل عالی در دانشگاه‌های ایران محروم هستند،

مسیحیان: جمهوری اسلامی کمر به نابودی مسیحیت بسته است، واقعیتی است تلخ در مورد جفا بر مسیحیان ایران؛ مسیحیانی که به خاطر دگراندیشی و تغییر دین از سوی حکومت مذهبی جمهوری اسلامی مورد اتهام و محکومیت قرار می‌گیرند. ضرب و شتم، شکنجه و تهدید به مرگ برای مسیحیان ایرانی تبدیل به امور عادی شده است.    جفا بر مسیحیان در کشورهای اسلامی رو به رشد است و روزانه مسیحیان بسیاری از سوی مسلمانان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. در جمهوری اسلامی ایران نیز، تعداد بی‌شماری از مسیحیان به خاطر تغییر دین و فعالیت‌های مذهبی‌شان زندانی‌شده، مورد اتهام و محکومیت قرار می‌گیرند. لازم به توضیح است که جمهوری اسلامی ایران در ابتدای سال 2014 میلادی در رتبه نهم رده‌بندی کشورهایی قرار گرفت که مسیحیان را به‌شدت آزار می‌رسانند. در حال حاضر بر اساس گزارش سازمان‌های مدافع حقوق مسیحیان در ایران گفته می‌شود حدود 40 نفر از مسیحیان شناخته‌شده تنها به جرم‌هایی نظیر اقدامات بشارتی و یا آموزش و پخش انجیل در زندان به سر می‌برند و بسیاری از نوکیشان مسیحی تحت جفا قرارگرفته و با ضربات شلاق به جرم روزه‌خواری و شرب خمر در مراسم عشاء ربانی یا شکنجه و آزار در سلول خود در زندان‌های ایران مواجه شده و بعضاً حتی تحدید به مرگ شده‌اند.فشار دستگاه‌های امنیتی و قضایی بر کلیساها همچنان ادامه دارد و در ادامه‌ سلسله محدودیت‌های اعمال‌شده از سوی مسئولان امنیتی، کلیساهای جماعت ربانی تهران (مرکز)، کلیساهای تبشیری رسمی، کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران، کلیسای پروتستان عمانوئیل، کلیسای انجیلی پطرس واقع در تهران و … یا به‌اجبار تن به همکاری با نهادهای امنیتی و تن دادن به خواسته‌های آنان مبنی بر افشای فهرست اعضای این کلیساها به همراه سایر مشخصات ایشان من‌جمله شماره‌ ملی، بستن درهای خود را به روی ایمان‌داران و نوکیشان مسیحی فارسی‌زبان و عدم برگزاری مراسم به زبان فارسی داده‌اند و یا به‌ کل تعطیل، رهبران آنان مانند  روبرت آسریان دستگیر و با احکام غیرمنصفانه و بلندمدت مواجه شده‌اند. سعید عابدینی، نوکشیش مسیحی، که هفته پیش توسط ایران آزاد شد در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز گفته که او پس از خودداری از امضای اعترافات ساختگی، کتک خورد و در سلول انفرادی قرار داده شد. آقای عابدینی که حدود ۹ روز پس از آزادی و انتقال به آلمان، به آمریکا بازگشته گفت که پس از خودداری از امضای اعترافات برای مدتی در اوین تهران با یک زندانی القاعده هم سلولی بود و این زندانی یک بار سعی کرد او را بکشد. او در پاسخ به سوال خبرنگار فاکس که آیا شکنجه شده است گفت:‌ «بله، یک بار هنگام بازجویی آنها مرا به شدت کتک زدند چون می خواستند چیزی را بنویسم که من قبول نکردم…. در دادگاه بودیم که قاضی در را بست و بازجوها شروع به زدن من کردند، و همان موقع بود که از شکمم خون آمد. او همچنین در این مصاحبه گفت که برای حدود دو ماه با امیر حکمتی، دیگر آمریکایی زندانی در ایران، هم سلولی بود که آن را از نکات مثبت دوران حبس خواند. آقای عابدینی، ۳۵ ساله، متولد ایران است اما به شهروندی آمریکا درآمده.این نوکشیش مسیحی در سپتامبر ۲۰۱۲ میلادی، مهر ۱۳۹۱ خورشیدی، به اتهام تشکیل کلیسای‌های خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی دستگیر شده بود و هشت سال حبس گرفت.آقای عابدینی در مصاحبه با فاکس نیوز گفت که قاضی به او گفته بود «به ایران آمده است تا به بهانه تشکیل کلیساهای خانگی، با کمک مسیحیت حکومت را ساقط کند»، اتهامی که آقای عابدینی آن را رد کرده است.او یکی از پنج آمریکایی بود که ایران در قبال آزادی هفت ایرانی در آمریکا آزاد کرد.جیسون رضاییان، امیر حکمتی، سعید عابدینی،‌ نصرت‌الله خسروی رودسری و مت تره‌ ویتیک روز شنبه ۲۶ دی – ۱۶ ژانویه – آزاد شدند. چهار نفر آنها فورا ایران را ترک کردند و گفته می شود که نفر پنجم، نصرت الله خسروی، هم بعدا از ایران خارج شده. مبادله آنها همزمان با رفع تحریم های مربوط به برنامه هسته ای ایران در روز اجرای توافق جامع اتمی میان ایران و قدرت ها – آمریکا، فرانسه، چین، روسیه، بریتانیا و آلمان – انجام شد.                                                 

ماده ۱۹ اعلامیه حقوق بشر:هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و  این  حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون نگرانی از مداخله و مزاحمت و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.

اهل حق یارسان : آیین یاری در قانون اساسی ایران مانند یک اقلیت مذهبی بە رسمیت شناختە نشدە است و در چند سال گذشتە از آن‌ها بە عنوان یک فرقە‌ مذهبی» نامبرده شدە است. اهل حقّ یا یارسان، آئینی عرفانی با خاستگاه کردی است که پیروان آن در برخی‌ از مناطق ایران بخصوص کردستان و کرمانشاه ساکن هستند. جمهوری اسلامی، این دین را به رسمیت نمی‌شناسد و پیروان آن از هرگونه حقوق شهروندی و اجتماعی محروم هستند و در صورت آشکار شدن باور و دین آنان، بلافاصله از محل کار یا تحصیل اخراج می‌گردند. روحانیون اسلام، آنان را  مرتد و نجس خوانده و از حقوق مساوی با دیگر شهروندان  در مراجع قضایی و حقوقی برخوردار نیستند.  

سایر ادیان  :حاکمیت کنونی ایران و سران آن اعتقاد دارند که برخی از گروه‌های مذهبی دشمنان کشور هستند، زیرا باورهای مذهبی آن‌ها ممکن است وفاداری به‌نظام را دچار چالش کنند و به بهانه حفظ امنیت سیاسی، سرکوب فعالیت‌های مذهبی را سرلوحه عناد با ادیان دیگر را قرار داده‌اند.                

سخنران بعدی اقای تقی صیاد مصطفی ( فعال حقوق بشر )  مطالب  خود  را تحت عنوان بررسی  وضعیت  مسیحیان ایران از ابتدا تا کنون ایراد نمودند .                            

بررسی وضعیت مسیحیان از ابتدا تاکنون: ایران سرزمینی است که در آن، اقوام و مذاهب مختلف در طول تاریخ در کنار هم می زیسته اند. با ورود اسلام به ایران مهم ترین و پایدارترین آیین ایرانیان شکل گرفت. پس از سقوط امپراطوری ساسانی، مردم ایران به تدریج، به اسلام پیوستند.از جمله مذاهبی که مقارن ظهور اسلام در ایران وجود داشت آیین  مسیحیت بود که سابقه چند 100 ساله داشت. در دوران اسلام، مسیحیان در کنار سایر اهل ذمه در قالب اقلیت های کم جمعیت به حیات خود ادامه دادند. تسامح و تساهل اسلامی درباره اهل کتاب، شامل حال ایشان شد و در نتیجه،آنان تاکنون نیز در ایران در کنار سایر هموطنان خویش زندگی می کنند.

بعنوان مقدمه مروری داریم بر وضعیت مسیحیان ایران :مهم ترین ادیان و مذاهب موجود در ایران قبل از اسلام عبارت اند از: بودیسم، میتراییسم، آیین زرتشت، زروانیسم، یهودیت، مسیحیت، مانویت و آیین مزدک که بسیاری از آن ها، از جمله مسیحیّت پس از ا سلام نیز هم چنان به حیات خویش ادامه دادند. در این مقاله، پس از نگاهی اجمالی به نحوه آشنایی ایرانیان با آیین مسیح(ع) و چگونگی ورود این آیین به ایران که جنبه مقدماتی دارد، به بررسی وضعیت مسیحیان در ایران پس از اسلام، پرداخته میشود.                                  ورود مسیحیت به ایران : درباره چگونگی آشنایی ایرانیان با آیین مسیح(ع) و نحوه ورود مسحیت به ایران در برخی منابع و تحقیقات، مطالبی نقل شده است. حضرت عیسی(ع) مقارن با سلطنت فرهاد پنجم پادشاه اشکانی، در فلسطین (بیت اللحم) متولد شد. گزارش های برخی منابع حاکی است که سه تن از روحانیون مجوس (ایرانی) در کلیسایی مقام مقدس و پارش یافتند. تصویر این سه تن ایرانی در کلیسای سنت آپولن در شهر نووروننهدر ایتالیا وجود دارد که مورد احترام مسیحیان می باشد. این سه تن پس از دریافت اطلاعاتی از طریق انبیای بنی اسرائیل مبنی بر پدیدار شدن زود هنگام نجات دهنده بشر در فلسطین، رو به مغرب نهاده و به بیت اللحم رفتند و بالأخره مسیح و مادرش را یافتند و نذورات همراه خود را به آن ها تقدیم کردند.عده ای نیز بر این باورند که این سه تن، از اهالی آوه یا ساوه بودند. در هر حال، این گزارش گویای آن است که سفر این هیئت روحانی ایرانی به زادگاه مسیح(ع) مقارن تولد حضرت مسیح(ع) بوده و طبعاً آشنایی ایرانیان با آیین مسیح(ع) کم و بیش به اوایل قرن اول میلادی باز می گردد.  البته به طور طبیعی مناطق غربی کشور ایران به دلیل مجاورت با سرزمین شام و فلسطین زودتر از سایر نقاط ایران در معرض نفوذ مسحیت قرار گرفته است، چنان که شهر اورفا در شرق رود فرات که در قلمرو اشکانیان قرار داشت، پس از گذشت یک قرن از تولد عیسی(ع) مرکز نشر مسیحیت گردید و اولین کلیسای مسیحی ایران در این شهر بنا نهاده شدو مسیحیت به تدریج از طریق بین النهرین به تمام خاک ایران راه یافت.                                         

مدارای مسلمانان با مسیحیان  : پس از ورود اسلام به ایران پیروان حضرت مسیح(ع) که پس از زردشتیان اقلیت قابل توجهی را تشکیل می دادند، هم چنان به حیات خویش ادامه دادند. به بیان دیگر، با ورود اسلام به ایران در وضع پیروان بسیاری از آیین های مختلف این سرزمین، مانند زردشتیان تغییرات و تحولات عمده ای پدید آمد، اما این مسئله برای مسیحیان ساکن ایران چندان تأثیری نداشت. در حقیقت می توان گفت که مسیحیان ایران تغییر ارباب دادند. بدین معنی که سابقاً زیر دست زردشتیان بودند و در این زمان زیر دست اعراب شدند، به علاوه چون مسیحیان در جنگ با اعراب دخالت نداشتند  و هجوم اعراب را بر زردشتیان تنبیهی از طرف خدا برای ریختن خون مسیحیان بی گناه دانستند، لذا اعراب هم در ابتدا با کمال مهربانی نسبت به مسیحیان رفتار نمودند.

در زمینه فرهنگی و اجتماعی، گفتنی است که با ورود اسلام به ایران، از فعالیت شدید مبلغان مذهبی مسیحیت کاسته شد و انتشار آن کیش محدود گردید، ولی متوقف نشد. مبلغان مسیحی تا قرن هفتم هجری به فعالیت گسترده ای در آذربایجان (ارومیه)، خراسان (توس و مرو) در میان مردم بومی این مناطق و بعدها در میان ترکان، مغول ها، تاتارها و دیگر اقوام شمالی تا چین پرداختند. به عبارت دیگر، حوزه تبلیغی و فعالیت ایشان از بخش های جنوبی و غربی ایران به سوی قسمت های مرکزی و شرقی کشیده شد و همین مسئله باعث رواج بیشتر مسیحیّت در خاور دور گردید.                                                            

فعالیت های علمی مسیحیان : قبل از ورود اسلام، مسیحیان بسیاری در ایران فعالیت داشتند. در دوره انوشیروان هفت تن از فلاسفه یونانی که تحت فشار کلیسا قرار گرفته بودند، به ایران پناهنده شدند و دربار ساسانی آن ها را پذیرا شد، هر چند موبدان زردشتی ایران این امر را خوش نداشتند. در این زمان، مناظره ها و بحث های فلسفی گسترش یافت که به تألیف کتاب ها و رساله های متعددی در باب آیین و آرای مسیحیت منتهی شد و از آن طریق، رساله های مهمی به زبان فارسی تألیف یافت. قبل از اسلام زردشتیان رابطه خوبی با مسیحیان نداشتند و تهمت ها و زشتی های ناروایی را به آن ها نسبت می دادند که در رساله شکند گماتیک آمده است.              

در دوره اسلامی، فعالیت های علمی مسیحیان در ایران در زمینه طب، کلام، فلسفه و ترجمه متون یونانی بوده است.

و اکنون میپردازیم به وضعیت مسیحیان در جمهوری اسلامی ایران: قانون اساسی جمهوری اسلامی شیعه اثنی عشری را مذهب رسمی کشور می داند اما مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان را نیز "اهل کتاب" دانسته و ادیان آنان را به رسمیت شناخته است.  

  اصل 13 قانون اساسی: ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته می‏شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می‌کنند.                                            

 اصل 14 قانون اساسی : دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطیه و اقدام نکنند.                             

اصل 26 قانون اساسی  : احزاب، جمعیت‏ها، انجمن‏های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته‌شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ‌کس را نمی‌توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت. بسیاری از قوانین مدنی و شهروندی ایران همچنان گذشته ناقض حقوق بشر می باشد و نه تنها تغییرات عمده ای نداشته بلکه در برخی موارد حتی شدت نیز گرفته است.  جمهوری اسلامی با وجود آنکه در یک حرکت تبلیغی درقانون مجازات اسلامی سال ۲۰۱۳ مجازات اعدام برای موارد ارتداد، جادوگری و الحاد را منع کرد، اما این مجازاتها را برای این جرایم با عناوین دیگر حفظ می کند که یکی از آنها محاربه (به طور عامیانه به عنوان دشمنی با خدا) و دیگری مفسد فی الارض (فساد کننده روی زمین) می باشد. دراین راستا اعدام افراد برای حقوق تضمین شده شان توسط قوانین، عمیقا باعث نگرانی است. کسانی که حقوق خود به عنوان یک اقلیت مذهبی را طلب می کنند به نحو نامتناسبی با اتهامات محارب و مفسد فی الارض روبرو می شوند.   مسیحیان ایران از اقلیت هایی هستند که سالها مورد ظلم و بی عدالتی حکومت جمهوری اسلامی قرار گرفته اند . بر اساس گزارشات و مستندات ،  ساخت و ساز کلیساها شامل کلیساهای ارمنی، ارتودکس و آشوری در ۳۵ سال گذشته محدود تر ( ممنوع ) شده و گزارشات مستمر در خصوص جلوگیری دولت از برگزاری مراسم به زبان فارسی در کلیساهای مسیحی دریافت می شود. همچنین در تاریخ اول ژانویه ۲۰۱۵ حداقل ۹۲ مسیحی در کشور به دلیل مذهب و فعالیت های مسیحی خویش در بازداشت به سر می برند و یا در انتظار برگزاری دادگاه می باشند.         در سال ۲۰۱۴ تعداد ۶۹ نوکیش مسیحی دستگیرشدند و به مدت بیست و چهار ساعت بازداشت شده اند. طبق گزارشات، مقامات به هدف قرار دادن رهبران کلیساهای خانگی که عموما از دین اسلام به مسیحیت گرویده اند ادامه داده اند. نوکیشان مسیحی همچنان با محدودیت در رعایت ایام ویژه آیین های خود روبرو هستند.طبق گزارشات در۲۵ دسامبر ۲۰۱۴ مقامات ایران به یک کلیسای خانگی در شهرستان رودهن حمله کرده و ۹ نفر را که برای جشن گرفتن میلاد مسیح (کریسمس) گرد هم آمده بودند دستگیر کردند. مقامات در تاریخ ۲۶ دسامبر همچنین “ویکتور بت تمرز” رهبر سابق کلیسای پنطیکاستی “آشوری شهر آرا” در تهران را همراه با دو نوکیش مسیحی دیگر در زمانی که کشیش تمرزمشغول انجام مراسم مربوط به جشن میلاد مسیح بود بازداشت نمودند. طبق گزارشات کشیش ویکتور بت تمرز از سال ۲۰۰۹ به دلیل انجام مراسم کلیسایی به زبان فارسی تحت فشار بوده است. در تاریخ ۱۹ اکتبر۲۰۱۴ دادگاه انقلاب استان البرز ( دگر اندیشان مذهبی – غیر تثلیثی ) کشیشان بهنام ایرانی، رضا ربانی ، و عبدالرضا حق نژاد را به ۶ سال زندان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تشکیل گروههای برانداز دولت محکوم کرد. بهنام ایرانی در حال حاضر در حال سپری کردن حکم شش سال زندان خویش در زندان به اتهامات یاد شده می باشد. “رضا ربانی” با نام سیلاس و “علی رضا علی حق نژاد” با نام ماتیاس، یک شنبه ۳ ۲ آذر ماه ۱۳۹۳ برابر با ۱۴ دسامبر ۲۰۱۴  دادگاه تجدید نظر شهرستان کرج این افراد را از اتهامات وارده تبرئه و حکم به آزادی این این دو تن داد.      طبق گزارشات آوریل ۲۰۱۴ ، مقامات به نحو فزاینده ای کلیساهایی که دارای مجوز رسمی بوده اند را بسته اند و کشیش های این کلیساها را به دلیل برگزاری نیایش به زبان فارسی و ارایه خدمات مذهبی به ایرانیانی که پیشینه مسلمانی دارند دستگیر کرده اند . مقامات به طور منظم وب سایت های مسیحی را نیز مسدود می کنند. نوکیشان مسیحی گزارش می دهند گاهی اوقات در دوره بازداشت مورد اذیت و آزار روانی و جسمی شدید از جمله تهدید به اعدام شده اند. در آوریل ۲۰۱۴ ماموران اطلاعاتی یک رهبر کلیسای زندانی به نام کشیش فرشید فتحی را مورد ضرب و شتم قرار داده اند به نحوی که لازم شد وی را به بیمارستان منتقل کنند. در اینجا به مناسبت بیست و دومین سالگرد شهادت اسقف هایک هوسپیان مهر به دست اطلاعات جمهوری اسلامی مروری داریم بر زندگی ارزشمند ایشان.

ايشان كه زادهٔ ۶ ژانویه ۱۹۴۵/ ۱۶ دى ١٣٢٣ در تهران بودند، همواره در سالهاى طولانى برای دفاع از حقوق اقلیت‌های دینی و نجات زندانیان سیاسی و عقیدتی تلاش کردند. از ايشان همچنین يادگارى‌هاى بسيارى در قالب سرود‌های روحانى برای پرستش در کلیسا باقى مانده است. كشيش هايك هوسپيان مهر اسقف و يا ناظر كليساهای جماعت ربانى ايران و مدير شوراى كشيشان پرتستان، بعد از تلاشى بى وقفه براى نجات جان هموطن دربندش كشيش مهدى ديباج، كه به اتهام ارتداد به اعدام محكوم شده بود، در تاريخ ١٩ ژانويه ۱۹۹۴، يعنى 22 سال پيش، درست ٣ روز بعد از آزادى كشيش ديباج، در حالى كه براى ديدار دوستانش عازم فرودگاه مهرآباد بود، بين راه ربوده شد و به طرز بيرحمانه اى به شهادت رسيد. بدن ايشان كه توسط ۲۶ ضربه چاقو پاره پاره شده بود بعد از ١١ روز يافت شد. در خاتمه با اشاره به نام چند تن از شهیدان کلیسای ایران، یاد و خاطرهٔ آنها را نیز زنده می‌کنیم:                            

كشيش ارسطو سياح – ۱۹۷۹   /  كشيش حسين سودمند – ١٩٩٢

كشيش هايك هوسپيان – ۱۹۹۴  / كشيش طاطوس ميكائليان – ۱۹۹۴ – ۶ ماه بعد از شهادت کشیش هایک   / كشيش مهدى ديباج – ۱۹۹۴ – چند روز بعد از شهادت کشیش میکائلیان / محمد باقر يوسفى (روانبخش) – ۱۹۹۶

قربان تورانى – ۲۰۰۵

خانم مریم مرادی با عنوان علل دین گریزی جوانان در نظام جمهوری اسلامی ارائه نمودند .                                                        

بررسی علل دین گریزی جوانان در جمهوری اسلامی ایران

دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی، دین داران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدی برای نسل جوان محسوب می شود. این پدیده در سده های اخیر، به ویژه در قرن بیستم، بخش عظیمی از جهان را فرا گرفت و حتی موجب به وجود آمدن مکاتب فلسفی الحادی و ایدئولوژی های دین ستیز یا دین گریز گردید.  با مراجعه به زندگی جوانان و مطالعه رفتارهای اجتماعی آنها، این مسئله را به صورت ملموس درخواهد یافت که در سال های اخیر و بخصوص پس از پایان هشت سال دفاع مقدّس، گرایش به فرهنگ بیگانه و فرهنگ غربی در بین جوانان ما رشد صعودی یافته است و گروه هایی از جوانان به علل گوناگون از دین و فرهنگ حالت گریز پیدا کرده اند، به گونه ای که وقتی در بین برخی از آنها از دین و فرهنگ خودی سخن به میان می آید به صورت علنی بی میلی و بی علاقگی خود را به دین اظهار می کنند. البته باید اذعان کرد که این انکار و زدگی از دین به خاطر خود دین نیست، بلکه علل این مسئله بیشتر به رفتارهای دین داران و مدعیان دین برمی گردد.

آسیب شناسی نسل جوان: درک جوان از جمله مسائلی است که لازم است در مورد جوانان رعایت شود به دلیل آنکه جوان خود را در این سنین غریب و تنها می بیند، اغلب سعی می کند علیه سنّت ها و آداب و رسوم قیام نماید، از والدین خود و جامعه کناره گیری کند و فقط با همسالان خود تماس بگیرد. در چنین حالتی، جوان به یک یا چند راهنما نیاز دارد تا او را درک کرده و محرم اسرار و همراز او گردند. حال اگر کسی نباشد که به درد دل های جوان گوش فرا دهد و یا احیاناً پدر و مادر در مقابل تفکرات او واکنش شدیدی از خود نشان دهند، روشن است که جوان دیگر والدین را محرم اسرار خود نمی داند و مسائل خصوصی را با آنان در میان نمی گذارد. پس باید با جوان همراز بود و به او گفت که ما تو را درک می کنیم و می توانی مشکلات و ناراحتی های خود را با ما در میان بگذاری. وقتی جوان احساس کرد که حرف هایش خریدار دارد، آنها را با پدر و مادر در میان خواهد گذاشت. در غیر این صورت، او احساس تنهایی می کند و تعادل روانی خود را از دست می دهد. حال اگر جوانی به هر دلیلی احساس کند درک نمی شود و خود را در سطح خانه یا جامعه بیگانه ببیند، علیه تفکر، مذهب و یا نحوه پوشیدن لباس بزرگ سالان طغیان می کند و این مسئله را به شکل های گوناگون از جمله پوشیدن لباس هایی با نماد غربی بروز می دهد. دوران نوجوانی و جوانی مهم ترین دوران زندگانی انسان محسوب می شود. در این دوران تحولات عظیمی در درون فرد روی می دهد. او در مرز بلوغ و نوجوانی از طفیلی بودن می رنجد و می خواهد به خود متکی گردد; نیروی عاطفی در او افزایش می یابد و در عالم دوستی، افراد را عاشقانه دوست دارد و در عالم قهر و نزاع، تا مرز انتقام پیش می رود. در این سنین، افراط و تندروی، غرور، خودشناسی، تردید، اضطراب، خیالات، تهور، استدلال قوی و هوش در بالاترین درجه خود قرار دارد و استعدادها به اوج می رسد. از این رو، فرصتْ یک فرصت طلایی است; گو اینکه ترقّی انسان در این سن شکل می گیرد و انحطاط و سقوط نیز در همین سن به وقوع خواهد پیوست. نوجوان و جوانی که در یک خانواده نابسامان و محیطی آمیخته با اختلافات خانوادگی پرورش یافته، به سختی در مدرسه قابل تربیت خواهد بود. اگر والدین بیش از آنچه که به نیازهای مادی فرزندانشان اهمیت می دهند به جنبه های روحی آنان می پرداختند، مشکلات کمتری به بار می آمد و بزهکاری ها کاهش می یافت. بیشتر کودکان بزهکار، از حاکمیت نداشتن عاطفه در روابط خانوادگی و کمبود محبت گلایه داشته و رنج می برند.                                         

شرایط حاکم بر این دوران بیانگر این است که نوجوان و جوان احتیاج به آرامش روانی بیشتر و ارتباط صمیمانه و دوستانه دارد. به عبارت دیگر، او همدم و مونسی می طلبد که وجودش را درک کند و همچون او، طعم ناخوشایند انتقاد، تهدید، تحقیر و روابط آمرانه را چشیده باشد. کسی را می خواهد که به دور از روابط آمرانه، حاکمانه و ناصحانه، با او دوستانه و صمیمانه سخن بگوید و دیگرانوجودش رابه گونه ای که هست درک کنند.                                

به هر حال دین گریزی عوامل متعددی دارد از جمله:

روند تغییر ارزش ها : پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران بازسازی کشور ، مدلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفته شد که این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و فاصله گرفتن از شاخص های مطلوب گردید . به گونه ای که توسعه نتایجی از قبیل تغییر ارزش ها را نیز در پی داشت . تو ضیح اینکه اقدامات اقتصادی – نظیر تغییر نرخ ارز و تورم موجب کاهش درآمد واقعی و قدرت خرید مردم گردید. همچنین با ابزار مختلف ( واردات – تبلیغات – مراکز تجاری و...) فرایند قوی تولید نیاز در مردم در پیش گرفته شد . در نتیجه سطح نیاز قالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در ارضای نیازهایشان ، با موانع اساسی رو به رو شدند. از آنجا که درآمد واقعی نیز کاهش یافت ، دستیابی به درآمد بیشتر و پول بیش از حد معمول با ارزش شد . از طرف دیگر ، عواملی مانند نمایش ثروت قشر بالا و تسهیلاتی که برای قشر بالا فراهم آمد ، گرایش بارز بعضی از مدیران دولتی به تجملات و ظواهر و تغییر فضای کل جامعه ، موجب شد که مردم ارزش های جدید را تایید شده ( هنجار ) و جستجوی پول برای ارضای نیاز های جدید را درست و مشروع ببینند . بنابر این پول جویی به ارزش غالب تبدیل شد . و حد اقل در مورد بیشتر کسانی که پول و درآمدشان کم بود و کفاف ارضای نیازهایشان را نمی داد ، ارزش های دیگر را تحت الشعاع قرار داد. در نتیجه این فرآیند ها ارزش های اجتماع از سنتی به سوی مدرن ، از ساده زیستی به تجمل ، از کمک و همیاری و ایثار و گذشت برای جامعه به سود جویی فردی و از ارزش  قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فرد گرایی حرکت کند.              

ابتدای صفحه | بازگشت