آشنایی با کانون | نشریه | مواضع و بیانیه ها | درخواست عضویت | ارتباط با ما

ماهنامه بشریت شماره 177

 

 

اثر بخشی آموزش های زیست محیطی، با استفاده از تجارب بین المللی

دکتر زهرا ارزجانی

دانش زیست محیطی گرچه از علوم طبیعی محسوب می شود ولی کار آمدی آن تامین سلامت و شادابی آن صبغه ی علوم انسانی و بعد دینی و اخلاقی است.ارتباط نزدیکی بین رفتار انسان و نظام آفرینش وجود دارد و اعمال،اخلاق،اعتقادات و اندیشه های انسان در محیط زیست موثر است.به محیط زیست باید نگاه دوسنانه داشت و زمانی چینن نگاهی میسر خواهد بود که انسان خود متعادل باشد و از محیط بهره برداری درستی بنماید.به همین جهت باید انسان خود و محیط زیستش را درست بشناسد تا بتواند  بخوبی بهره برداری کند و لطمه ای به آن وارد ننماید.امروزه به اثبات رسیده است که آموزش های  محیط زیست فعلی کارایی چندان نداشته برای اینکه آموزشها اثر بخش باشند باید تغییر نگرش نسبت به انسان و محیط ایجاد شود برای  اثر بخشی زیست محیطی ابتدا نقشه و راهنمای برنامه ی کلی آموزش برای اقشار مختلف مردم که بصورت رسمی و غیر رسمی تهیه و تدوین شود و در آن رویکرد و نگرش ،اهداف برنامه های آموزشی ،وظایف یاد گیرندگان و آموزش دهنده ها و محیط یادگیری وسایل آموزشی مشخص گردد. آموزش محیط زیست نه بصورت مجرد بلکه بعنوان چتری که روی سایر دروس گسترده شده در آید و به اشکال گوناگون درقالب داستان و شعر و فیلم،... مطرح گردد  باید بعد اخلاقی و ارزشی و مهارتی در کنار بعد دانشی نیز پر رنگ شود تا علاوه بر شناخت محیط افراد نسبت به حفظ و نگهداری آن احساس مسئولیت نمایند و آن را میراث مشترک همه ی انسانها بدانند که برای رسیدن به توسعه ی پایدار و جامعه سالم باید آن را حفظ کند و به نسل آینده تحویل دهد.واژگان کلیدی: اثر بخشی، آموزش محیط زیست،بعد اخلاقی و مهارتی،برنامه درسی         

مقدمه: بدیهی است که مردم باید پیشرفت کنند و سطح زندگی خود را ارتقاء بدهند. این رشد وتوسعه باید متناسب با امکانات هر محیط و طبق ارزشها، آرمانها و انگیزه های مردم صورت گیرد چیزی که امروزه مورد نیاز است داشتن شیوه ای صحیح  و جدید برای امر توسعه است که از درون فرهنگ که ریشه در ارزشها و باورها یی عمیق مردم دارد منشاء گرفته اند ما نیز در ایران برای توسعه ی مردم و کشور باید از الگوی سازگار با توان زیست محیطی ایران و متناسب با فرهنگ ملیدینی خود استفاده کنیم.مسلم است باتداوم روند فعلی محیط زیست در دراز مدت این سرزمین نخواهد توانست زندگی مطلوبی را برای آحاد مردم فراهم کند.هدف  توسعه دستیابی انسان به حداکثر بهره وری از محیط زیست است ولی برای تضمین تداوم بهره وری باید این محیط که بخشی از میراث جهانی است را حفظ کرد و تغییرات به نحوی باشد که بقا و سعادت همه ی انسانها تضمین شود و حفاظت و توسعه لازم و ملزوم یکدیگر باشند توسعه باید انسانها را قادر سازد تا توان های بالقوه ی خود را بشناسند. آموزش یکی از مهمترین اهداف  توسعه است زیرا می تواند توان بالقوه ی بسیاری از مردم را آزاد کند. ما همه در استفاده از زبیایی ها و نعمتها ی طبیعت و حفظ آن سهم مشترکی داریم و وارث گنجینه های دانش و معرفت بشری هستیم . هویت ها از طریق طبیعت پیرامون ،فرهنگ و دستاوردهای آن شکل می گیرد.بسیاری از سا خته های دست بشر ی متا ثر از محیط طبیعی است و این  سا خته ها و مصنوعات  سبب ارتقای سطح مطلوبیت محیط می شود.

 مفهوم محیط زیست و اهمیت آن: محیط زیست عبارت از آنچه ما را احاطه کرده فعالیت های ما بر آن اثر می گذارد و ما از آن متاثر می شویم.مقوله ی محیط زیست و حفاظت از آن به همه ی مردم تعلق دارد زیرا عموم مردم بطورمستقیم و غیرمستقیم از منابع طبیعی و محیط زیست بهره می برند و ناگزیر همه ی ما از پی آمد های تخریب محیط زیست ،آلودگی هوا، آب و.......رنج می بریم و سلامت ما در معرض تهدید است بدیهی است سلامت    محیط در گرو سلامت افراد آن جامعه است و سلامت جامعه  مرهون فرهنگ ، آداب و رسوم و قانون رایج است  و چگونگی نگرش به رابطه ی انسان به جهان زیر ساز مهم برای تعیین حقوق و تکالیف انسان بشمار می رود. محیط زیست ما ایران چالش ها و توانها یی دارد که برای حفاظت از آن باید بدانها توجه کرد . یکی ازراه های حفاظت از محیط آموزش است اما برای اثر بخشی کردن باید به نکاتی توجه کرد به همین سبب ابتدا برخی از چالشهای مردم ایران را مطرح کرده وسپس به بحث آموزش به ویژه آموزش اثر بخشی می پردازیم.

چالش های محیط زیست ایران: مشکلات ایران بسیار گسترده است و برخی از آنها ناشی از چندین دهه برنامه ریزی صرفا اقتصادی تحت لوای توسعه است و اغلب همه ی آنها از ناآگاهی و عدم توجه ما نسبت به امکانات زیست محیطی سرزمین ما است.آگاهی تنها از طریق آموزش به ویژه  آموزش عملی و مرتبط با زندگی روزمره میسر می گردد جامعه ای که بدون شناخت امکانات زیست محیطی خود به بهره برداری ازمنابع سرزمین خود مبادرت می کند ، امکان تداوم حیات در سرزمین ملی را محدود می سازد.هدف نهایی حفاظت محیط زیست،تقویت دانش زیست محیطی در سطوح مختلف اجرایی می باشد و جامعه باید بداند به دنبال چیست ؟ چه هدفی را پی گیری می کند ،پی آمدهای دستیابی به آن هدف یا اهداف چیست پرسش های اخیر ما را به این سمت هدایت می کند که بنحوی کاملا آگاهانه هدف از زندگی را برای خود تعریف کنیم.محیط های انسانی ساخت ایجاد محیط های انسان است که برای زندگی و تجملی استعدادها و رفع نیازهای حقیقی و اساسی انسان ها طراحی و ساخته شده اند وبسیار متنوع هستند. محیط های آبی ،خشکی نه علت بلکه معلول نابسامانی های اجتماعی،اقتصادی حاکم بر جامعه می باشدو علی رغم تنوع زیاد مسايل زیست محیطی کشور ، با مسايل لا ینحل مواجه است که برای رفع مسايل ملی نیاز به عزم ملی داریم که پیچیدگی آن چنانی برخوردار نیست که از حل آن عاجز بمانیم بنابراین جامعه و مسئولان باید به این باور برسند  که تداوم روند فعلی نمی تواند نوید بخش آینده ای خوب برای سرزمین ما باشد. مشکلات زیست محیطی شبکه ای بهم پیوسته از علت های مرتبط به هم ، معلول ها یا پی آمدهای در هم پیچیده است که معمولا نادیده گرفته می شود و افراد بندرت درک کافی از اثرات و پی آمدهای واقعی علت ها و اولویتهای راه حل ها بدست می آورند. در باره ی سطح توقعات و الگوی مصرف خود باید دقت کنیم آیا نیازها ،خواسته ها و توقعات ما با توان زیست محیطی سرزمین مان هم خوانی دارد و اینکه چگونه  باید تنظیم کنیم تا درعین  برخورداری  از زندگی معنوی و مادی مطلوب، شرافت ملی، استقلال اجتمایی و سیاسی خود را از آسیب مصون نگه داریم. در باره ی  مفهوم زندگی و هدف آن بازنگری کنیم با نگاهی جدید به زندگی، کشف هر چه بیشتر زیباترین ابعاد آن همانا  ابعاد معنوی زندگی است نائل شویم. آیاحفاظت از محیط زیست سالم است. یا محیط زیست ارزش ذاتی دارد که تنها در نظام عرضه و تقاضا نمی گنجدو  حفاظت از طبیعت از مبانی بسیار مستحکمی برخوردار است.

علل ناموفق بودن آموزش محیط زیست: مسائل زیست محیطی کنونی عمق و دامنه گسترده ای دارد، دیگر با طرز تفکر قرن هجدهم و نوزدهم که فلسفه ی سیاسی اروپا بر مبنای آن گذاشته شده نمی توان آنها راحل کرد. امروزه زمان آن فرا رسیده که این خلأء فکری-فلسفی  به طریقی پر شود و تبدیل به عمل به زمان نیاز دارد. تعارض موجود میان تفکر زیست محیطی غرب با مبانی فلسفه ی  حفاظت محیط زیست  آشکار می شود. در ارتباط با ایران و شیوه  ی نگرش به برنامه ی توسعه و حفظ محیط زیست باید تجدید نظری اساسی به عمل آورد. روشهای دیرینه در قلمرواندیشه ی زیست محیطی رو به زوالند اما تفکرات جدید نیز زاده نمی شوند. گذشته از آن ، زبانی که بتواند نشان دهنده ی اندیشه ای جدید باشد هنوز تدوین نیافته است( سیمونز- 1996ص 169  ). برداشتن گام هایی در مسیر مناسب برای ایجاد دگرگونی یا تغییر در خط مشی ها و فعالیتها ی کنونی آموزشی در سه بخش دانشی ، نگرشی و مهارتی لازم است. درک اینکه ما در ارتباط با محیط طبیعی که هستیم ،چه جایگاهی داریم، بسیار مهم است ما باید به این امر واقف باشیم که تنها حلقه ای از زنجیره حیات هستیم اما تاثیر زیاد و مخربی ب محیط زیست  می گذاریم.

اثر بخشی برنامه های آموزش زیست محیطی: در تخریب محیط زیست عوامل زیادی نقش دارند یکی از مهمترین مسائل وجود دیدگاههای متفاوت در باره مسائل زیست محیطی است. امروزه برای حل این مشکلات بیشتر به سراغ علتها می روند تا معلولها. یکی از اقدامات مهم نحوه نگرش افراد نسبت به انسان، محیط و رابطه این دو با هم است. برخی متعقدند که طبیعت حاکم است و ما انسانها محکوم. برخی بر این باورند که انسانها به سبب (داشتن قدرت تفکر و ابزار سازی (مجهز شدن به فناوری می توانند برای رفع نیازهای بی پایان خود از آن به صورگوناگون استفاده نمایند. بنابراین برای علل تخریب  محیط زیست باید دیدگاههای مختلف را در این زمینه خوب بشناسیم و آسیب های ناشی از آنها به دقت مورد بررسی قرار دهیم یکی از راهکاریهای که می تواند به ما کمک کند بحث آموزش و یادگیری است.اما تا بحال آموزشها و اقدامات علمی که در این زمینه انجام شده بازدهی و راندمان چندان  زیادی نداشته است بدین منظور برای اثر بخشی و مفید بودن این آموزشها بهتر است برخی از تجارب مفید ،از چند کشور ذکر شود و متناسب با ویژگیهای طبیعی ، اقتصادی،فرهنگی و سیاسی کشور ما، راهکاریهای اجرایی مفیدی ارائه گردد.

استرالیا: آموزش محیط زیست در استرالیا چند ویژگی مهم دارد در برخی مدارس معلم  بر اساس مسائل محیط زندگی خود و دانش آموزان موضوعی را انتخاب و برنامه ی درسی مناسبی را تهیه می کند گرچه طی چند سال گذشته برنامه های درسی را طراحی میکنند که معلمان موظفند آن را اجرا نمایند. آموزش محیط زیست در استرالیا ا ز تنوع زیادی برخوردار است و شاخصه ی اصلی آموزش آن گرایش به سمت پرسش های فلسفی و تجربی مرتبط با محیط زیست است که به کشف و شناخت شرایط سیاسی، اجتمایی، اقتصادی،فرهنگی، اخلاقی و علمی موضوع های  محیط زیستی می پردازد و تلاش بر آن است که هم وضع موجود و هم وضع مطلوب را بشناسند. چشم انداز آینده ی آموزش محیط زیست محیطی استرالیا بر دو محور استوار شده است 1-آشنایی و کشف مسائل و مشکلات زیست محیطی در ابعاد محلی .2- تلفیق برنامه های آموزش محیط زیست با برنامه هاو آموزش مسائل و مطالعات اجتمایی.

سری لانکا: دولت سری لانکا وقوف کاملی بر شرایط بحرانی محیط زیست دارد به همین جهت از افراد و دانش آموزان انتطار دارد که به این مسائل توجه کنند. رویکرد اساسی در آموزش در این کشور،گسترش و رشد اخلاق و رفتار زیست محیطی که باعث ارتقای سطح سواد زیست محیطی در این کشور می شود بخشی از برنامه ی درسی آنها را درمدارس و آموزشگاه ها تشکیل می دهد. برنامه های پژوهشی ویژه ای را به نام گسترش فضای سبز اجرا کردند چشم انداز آینده ی این کشور امیدوارکننده است زیرا مردم از این مسائل ، آگاهی کافی دارند و تلاش میکنند که با زیبا و سرسبز نگهداشتن سر زمین شان، خورا سالم و بدور از آلودگی نگه دارند.

تایوان: درتایوان  مسائل محیط زیست جداگانه تدریس نمیشود بلکه به صورت تلفیقی با سایر دروس آموزش داده می شود و مدارس موظف نیستند که آنها را تدریس کنند.سازمانها ی دولتی در تلاش هستند که سطح عمومی سواد و آگاهی زیست محیطی مردم را بالا ببرند. در طی چند سال گذشته شورای  ملی علوم حمایت موثری از پروژه های پژوهشی و راهبر دهای موثر برای ارتقای وسطح آموزش محیط زیست انجام داده است.

نروژ: در این کشوردر داخل برنامه ی درسی ملی به شناخت ،درک و آگاهی زیست محیطی توجه شده وانسان را موجود ی پیچیده و مرکب در نظر گرفته است که برای رفاه خود و سایر انسانها و محیط طبیعی تصمیم میکیرد که این تصمیم گیری پی آمد و نتایجی در خارج از مرزهای جغرافیایی و حتی سایر نسلها دارد. برنامه ی درسی نروژ نقشی اساسی در عقاید ، تجربه اندوزی ،زیبایی شناختی برای بالا بردن سطح آگاهی های زیست محیطی پیش بینی و ترغیب می کند . هدف از این آموزش لذت بردن از جلوه ها و زیبایی های طبیعت با بکارگیری حواس و تقویت ارتباط میان شناخت طبیعت و کسب تجربه از طبیعت می پردازد. از طریق انجام کارهای هنری و پروژه، بحث گروهی به آموزش مسائل می پردازند و با ایجاد شور و شوق و انگیزه به یادگیری می پردازند و از محیط خود محافظت می کنند.برای اثر بخشی کردن آموزش با توجه به تجارب کشورها ما باید شرایط امروز را در نظر بگیریم برای برون رفت از این مسائل و مشکلات و برای رسیدن به وضعیت مطلوب در محیط زیست باید به چند نکته زیر توجه کنیم:

1 اصول و معیارهای حاکم بر برنامه درسی: با توجه به نظام متمرکز آموزشی کشور ، بخش اعظم برنامه وکتاب درسی به موضوعات مشترکی آموزش داده می شود که یادگیری آنها برای عموم دانش آموزان کشور، ضروری است. لذا برای انعطاف پذیر کردن برنامه و در نظر گرفتن تنوع قومی و فرهنگی کشور با طراحی فعالیت های مناسب در هر پایه تحصیلی ، به نیازهای خاص افراد و مناطق گوناگون پاسخ داده می شود و امکان انطباق دروس با شرایط زندگی  دانش آموزان و مقتضیات محلی فراهم می آید.

2- پژوهش مداری: منطق اصلی این شیوه توجه به فرایند کاوش و پژوهشگری در برنامه های درسی است که امروزه با توجه به حجم عظیم و انبوه اطلاعات و دانش در جهان امروز، آموختن همه ی موضوعات به دانش آموزان امکان پذیر نیست و مدارس بیش تر وظیفه ی آموزش نحوه ی یادگیری را به عهده دارند. به علاوه اصولا پژوهش و پژوهشگری نقش محوری در برنامه های توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور ها دارد. در هر پژوهش موثر  پژوهشگرسعی می کند،نوآوری ها یی در روش ها یا نگرش ها یا کاربرد ترکیب جدیدی از داده ها در موقعیت های تازه و نظایر آن، انجام دهد. در واقع از طریق خلاقیت در پژوهش است که راه های نوین گشوده میشود و حلقه های جدید تری بر حلقه های قدیمی افزوده می شود.

3-تلفیق برنامه های درسی اجتماعی با مسائل محیط زیست: آموزش مسائل زیست محیطی در سه حیطه ی شناختی،مهارتی و ارزشی(نگرشی) مورد توجه قرار می گیرد. برنامه ریزان درسی ازطریق این برنامه درسی تلاش می کنند که این آموزشها تنها به حیطه ی شناختی یعنی افزایش اطلاعات دانش آموزان ختم نشود بلکه آنها سایر مهارتها را نیز پیدا کنند تا این آموزشها فکر و ذهن آنها را به ارزش(نگرش)  تبدیل کند. آموزش محیط زیست می بایست تجربه هایی ا ز حل مشکلات ، تصمیم گیریها و مشارکت مردم را با توجه به جنبه های گوناگون بوم شناختی اقتصادی، اجتماعی ،زیبایی شناختی و اخلاقی ارائه دهد.

4 - برنامه درس ملی: تمامی دروس مورد نیاز با توجه به اهداف کلی نظام جمهوری اسلامی آموزش و پرورش علائق ،نیازهای دانش آموزان،نیازها و انتظارات جامعه و جهان امروزو آینده در قالب یک برنامه به نام برنامه درس ملی در دست تهیه است تا در چارچوپ آن سهم هر یک از دروس مشخص شود و بصورت هماهنگ و منظم ارائه  و اجرا شود. 5- افزایش آگاهی اقشار مختلف جامعه در باره مسائل  زیست محیطی کشور در سه مقیاس محلی،منطقه ای ، جهانی و به هم پیوستگی اینها : هر گاه افراد و آحاد یک جامعه به استعداد ها و توانایی هایی واقعی خود پی ببرند و آن محدودیتها و چالش ها وتوانها ی محیط زندگی خود را بشناسد و از آنها برای استفاده  صحیح از سرمایه های معنوی و مادی سرزمین خود بکار گیرند در آن صورت می توان انتظار ظهور جامعه و سرزمینی مستقل متکی به خود و سرافراز را داشت.

6- ایجاد امیدواری و خوش بینی نسبت به جهان آینده: مسائل و مشکلاتی  که در محیط زیست امروزه وجود دارد نباید در ذهن کودکان و سایر افراد این تصور ایجاد کند که جهان آینده جهانی مملو از آلودگی ،سیمای زشت و مسائل و مشکلات لاینحل است بلکه ما باید به آنها بیاموزیم که جهان و محیط پیرامون ما پر از شگفتیها ،زیباییها و دارای امکانات مناسب برای زندگی است ولی آنچه که امروز ناخوشایند جلوه و نمودی از دخالت نابجا و نادرستی انسانهاست که آثار و  پیآمد های منفی در محیط زیست بوجود آورده و چهره ی آن رانا زیبا کرده است. بنابرا ین نیاز به تقویت خود باوری، نشاط و سازندگی و پویایی، امید به آینده و اعتماد به نفس در باره محیط و سایر انسانها و حتی نسلهای آینده و نقش مشارکت آنها احساس می شود.

7- آموزش مسائل زیست محیطی باید تمام جنبه های انسان ، محیط زیست طبیعت و جهان هستی را در یک ارتباط هماهنگ و موزون در مسیر الهی مورد توجه قرار دهد و بین آنها ارتباط منطقی ایجاد کند.آموزش آحاد مردم از دوطریق امکان پذیر است: -الف آموزش رسمی از طریق مدارس ،دانشگاهها ، برگزاری کارگاههای آموزشی، سخنرانیها،نشریات و کتب تخصصی و  غیره. -ب غیر رسمی از طریق رسانه های سمعی وبصری،چاپ پوستر طراحی سایتهای اینترتی و غیره.ج-مشارکت تمامی اقشار جامعه اعم از تشکیلات مردمی،محلی و دولتی. بازنگری در ارزشها و رفتارها ، تقویت رفتارها و ارزشها ی صحیح مستلزم اطلاع رسانی و تبلیغات مستمر ودائمی است که سازمانهای غیر دولتی و دولتی باید با برنامه ای مدون به کودکان و بزرگسالان در تمامی سطوح ،آموزش دهند.

نتیجه گیری: نسان مسئول حفظ محیط زیست است بین رفتار و اندیشه های انسان و رخدادهای جهان ارتباط تعاملی وجود دارد. برای جلوگیری از تخریب محیط زیست باید انسان ها را از محد ودیتها  و امکانات محیط ،علل تخریب آن و آثار و پیامدهای ناشی از این تخریب آگاه کرد آموزش یکی از شیوه های مهم دادن آگاهی به مردم می باشد این امرزمانی مفید و اثر بخش خواهد بود که به نکاتی مانند تلیفیق آموزش محیط زیست بومی با سایر دروس، داشتن نگرش سیستماتیک  و کلی نگر به موضوعات و مسائل و توجه به جنبه های کاربردی آن در زندگی روزمره و سایر راهکارهای یاد شده مورد توجه قرار گیرد.

فهرست منابع: :1.پالمر،جوی ای: آموزش محیط زیست در قرن بیست ویکم، انتشارات سمت،.138 11.

2.مجنونیان،هنریک: راهبرد و معاهدات جهانی حفاظت از طبیعت و منابع زنده، سازمان حفاظت محیط زیست، 1378

3. جوادی آملی،عبدالله: اسلام و محیط زیست، انتشارات اسراء،1386

4. جوادی آملی،عبدالله:برنامه ی راهنما ی درسی مطالعات اجتماعی دورهی آموزش عمومی (جلد اول و دوم)،دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی،1386

5.باری،کامونر:انسان و محیط زیست، مترجم: بهروز دهزاد، انتشارات موج سبز،1380

6. اندرو،داسون: فلسفه و اندیشه ی سیاسی سبزها ، مترجم: محسن ثلاثی ، انتشارات آگاه،1377

7. ای کولا، اقتصاد منابع طبیعی ، محیط زیست و سیاستگذاریها، مترجم: سیاوش دهقانیان، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، 1380

8.عبدالحسین، وهاب زاده: بوم شناسی علم عصیانگر، انتشارات نشر چشمه،

9.سازمان محیط زیست، راهنمای ارزیابی پیامدهای زیست محیطی توسعه ، سازمان حفاظت محیط زیست ،1394

10. Inagakl Masakazu, The Effectiveness of Environmental Education For Environmental Improvement Policy, Y0732B, 105-115(2006).

11. Emailly,E, Mcmillan: The Effective of Environmental Education, School for Resource and Environmental Studies ,February 2003

12. A Review of Research on the Effectiveness of Environmental Education in Promoting intergenerational learning , Journal of Environmental Education, v38 n4 p 14-24 sum 2007.

13.Measuring social capital among youth:application s in environmental education,Journal Environmental education research,volume21, 2015.

وضعیت زندان ها در ایران

الیه رحمانی

images.jpeg

 

با توجه به اینکه موضوع زندان ها و زندانیان همیشه مورد توجه فعالین حقوق بشر بوده در این مقاله بررسی خواهم داشت به وضعیت زندان ها در کشور.با وجود اینکه بودجه زیادی صرف سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی زندان های کشور می شود اما زندان ها با مشکلات عدیده ای روبرو هستند .

 

download (1).jpeg

بهتر است نگاهی داشته باشیم به زندان رجایی شهر که در بین مردم به تبعید گاه رجایی شهر معروف می باشد.زندان رجایی شهر از جمله زندان هایی است که نه به دلیل کم بود بودجه و نه به دلیل سومدیریت بلکه با اگاهی کامل ریاست زندان این زندان از محدویت های بسیاری برخوردار بوده است.یکی از تجارت های پر سود مسئولان این زندان و البته تمامی زندان های داخل کشور تجارت مواد مخدر است که ماهیانه میلیلرد ها تومان درامد دارد وهمین طور فروش روزنامه ها با قیمت چندین برابر به زندانیان سو استفاده از زندانیان می باشد .فساد تا جایی در زندان بالا رفته است که از جزئی ترین کارکنان زندان تا مسئولین زندان همه و همه سعی در خالی کردن جیب انها هستند.

images (1).jpeg

 

قطع توزیع داروهای مورد نیاز و معمول زندانیان و در بهداری زندانیان مجبور به خرید با قیمت چندین برابر دارو می شوند.از نظر تغذیه زندانیان بیشتر خوراکی ها تاریخ مصرفشان گذشته است .سبزیجات و میوه ها خراب و از دور ریز تره بار ها تهیه می شود .اجناسی که در فروشگاه زندان به فروش می رسد چندین برابر قیمت و قابل استفاده نیست از سوی دیگر غذایی که در زندان ها ارائه می شود غیر قابل استفاده است.به همین دلیل اکثر زندانیان دچار سوتغذیه و مشکلات دیگر می شوند.طبق ماده 95 ایین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور حداقل برنامه غذایی زندانیان تحت پوشش این سازمان نان و پنیر برای صبحانه و نهار یا شام .سبزیجات تازه یا خشک . برنج.سیب زمینی .پیاز.حبوبات.انواع لبنیات.تخم مرغ و میوه فصل و همچنین سه وعده غذای حاوی گوشت در طی هفته عنوان می کند.از دیگر مشکلات زندانیان عدم تفکیک جرایم می باشد مطابق ماده یک ایین نامه نحوه تفکیک زندانیان .مصوب سال 1364 مسئولان زندان ها موظف هستند زندانیان را از یکدیگر در زندان .بازداشتگاه و یا مراکز اقدامات تامینی و تربیتی کشور از حیث جنس و سن و نوع جرم و وضعیت قضایی و ضعیت جسمانی جداسازی کنند .اما این قانون در زندان های گشور رعایت نمی شود و متههمینی با جرایم مختلف در یک بند نگه داری می شوند و این میئله باعث بروز مشکلات زیادی می شود.از نظر بهداشت اغلب در زندان افرادی به عنوان شهر دار انتخاب می شوند تا مسئولیت نظافت زندان را برعهدهبگیرند .حق الزحمه شهردار از سوی زندانیان پرداخت می شود.همین طور می توان به بد رفتاری مسئولین زندان با زندانیان اشاره کرد و همین طور بازرسی زندانیان بدون هیچ دلیل قانع کننده ای.تعداد زندانیان بیش از ظرفیت زندان ها است .مرخصی زندانیان که قاضی ناظر بر زندان بیشتر اوقات پرونده های زندانیان بخصوص زندانیان سیاسی را به دلایل واهی در دستور کار قرار نمی دهداگر هم مطرح بشود بدون هماهنگی با دایره اطلاعات امکان بررسی و اقدام وجود ندارد.در این شرایط سخت و طاقت فرسا است که زندانیان دست به اعتصاب غذامی زنند تا شاید توجهی به خواسته هایشان شود.وضعیت زندانیان در تناقض با ایین نامه زندان ها و اصول اولیه حقوق شهروندان در قوانین ایران است.محل نگهداری زندانیان بند هفت زندان اوین چهار اتاق است که هیچکدام پنجره ندارد و تخلیه فاضلاب بهداری ظبقه فوقانی زندان پشت دریچه های این بند است که هیچ امکانی برای استفاده از این دریچه ها نیز وجود ندارد این شرایط باعث بوجود امدن محیط مرطوب شده است و حشرات مثل ساس که باعث تشدید بیماری های قلبی تنفسی و پوتی برای  زندانیان شده است .این زندانیان از حق هوا محروم هستند و حتی مجاز به عبور و مرور در محیط هایهوا خوری نیستند .

download.jpeg

بر خلاف زندانیان سایر بند های این زندان از حق ورزش چه در محیط باز و جه در سالن محروم هستند.چهار دستشویی و چهار دوش حمام که اکثرا فاقد اب گرم هستند در این بند وجود دارد.

در شرایطی که زندانیان از ابتدایی ترین حقوق شهروندی خود محروم هستند بهتر است نگاهی به زندان زنان در حکومت زن ستیز داشته باشیمبیماری هایی که در زندان وجود دارد مانند ایدز و سل که جزو بیماری های واگیر دار و بسیار خطرناک هستند شیوع انها در زندان چندین برابر بیشتر از درون جامعه می باشد.زندانیانسیاسی زن از ندان اوین و دیگر زندان ها به صورت تنبیهی به زندان قرچک ورامین تبعید می شوند.

download (2).jpeg

زندان قرچک ورامین از کمترین امکانات برخوردار بوده است زنان در این زندان حتی از پوشش کافی بای محافظت در برابر سرما برخوردار نیستند.  شکنجه و تجاوز در زندان به صورت فیجیع در حال انجام است.

مادرانی که محکوم به حبس های طولانی و اعدام هستند کودکانشان در کنارشان در این وضعیت اسفبار زندگی می کنند. 

کاسبان دین (  روحانیون )

رضا امیری

از صدر اسلام تا کنون روحانیون و علمای دین به دنبال قدرت بودند. اگر به تاریخچه مبارزاتی توده مردم در بعد از مشروطیت بپردازیم دریافت خواهیم کرد که در واقع مردم ایران به دلیل همان باورهای مذهبی و بافت سنتی که بعد از اسلام در ایران به وجود آمد به نوعی همیشه پیرو روحانیون زمان خود بودند.روحانیون هم که معمولا از افراد با هوش و سخنور هستند و در واقع شناخت کامل از بافت اجتماعی جامعه داشتند ، در مقاطعی از تاریخ توانستند مردم را سازمان دهی کنند و به سمت اهداف خود سوق دهند , در واقع میشود گفت اینان کاسبان دین هستند و برای همین همیشه در تلاشند تا جامعه را با همان باورهای مذهبی و بافت سنتی نگه دارند، چرا که اگر دین مردم از بین برود مطمئناً روحانیون دیگر جایگاهی نخواهند داشت . برای اثبات این ادعاها مثالهای بارز و قابل لمس وجود دارد که من سعی میکنم به طور خلاصه به آنها بپردازم .  

اگر به تاریخچه مبارزاتی روحانیون در صدر مشروطیت نگاه گذرا بیندازیم دریافت خواهیم کرد که کاسبان دین (  روحانیون ) چه نقشی داشتند, در آن ابتدا که روشن فکران به دنبال تشکیل مجلس بودند و در این راه دست به مبارزاتی زدند عدهای از همین کاسبان دین ( روحانیون) در همراهی جامعه فتواهای صادر کردند و حمایت خود را از مشروطیت و خواستههای جامعه اعلام کردند، اما بعد از اینکه جنبش مشروطه توانست اولین مجلس را پایه گذاری کند و در واقع اهداف مجلس که همانا خواهان عدالت بر مبنای حقوق انسانی بود را اعلام کرد کاسبان دین (  روحانیون) که جایگاه خود را در خطر میدیدند بنای مخالفت را با نهضت مشروطه گذاشتند و در واقع  همکاری با دربار شاهان قاجاری که سخت مخالف وجود مجلس مشروطه بودند  چرا که اختیارات شاه هم با وجود مجلس محدود میشد پرداختند, و در این راه از هیچ خیانتی هم فرو گذار نکردند ، و در واقع به دنبال مشروعه خواهی بودند. البته در این میان بودن برخی از روحانیون که واقعا از مشروطه حمایت کردند به طور نمونه مولا محمد کاظم خراسانی ، عبدولله مازندرانی، حسین خلیلی تهرانی، این ۳ نفر  از مراجع تقلید شیعه  بودند. اما در واقع مجلس مشروطیت کاملا در تضاد با منافع علمای دین بود .چرا که در قوانینی که در مجلس وجود داشت حق آزادی ادیان برابری از حقوق اجتماعی و خیلی از موارد دیگر که (روحانیون ( کاسبان دین  به آن اعتقاد نداشته و ندارند.

اما بعدها که در سالهای ۴۲  شخصی به اسم خمینی ظهور کرد و دست به مبارزه با حکومت پهلوی زد و در این راه باز هم از باورهای مذهبی مردم سؤاستفاده کرد،یکی از  مخالفتهایی که خمینی در آن زمان با شاه داشت دادن حق انتخاب به زنان بود خمینی معتقد بود که زنان نباید اجازه حضور در انتخابات را داشته باشند

در سال ۵۷ که انقلاب اسلامی ایران بر سر کار آمد روحانیون ( کاسبان دین) با تمام قدرت به مبارزه با مظاهر پیشرفت و ترقی خواهی برخاستند و در این راه هزاران روشن فکر و اساتید دانشگاهی را یا از بین بردند و یا زندانی کردند و یا خود آنها مجبور به ترک وطن شدند .روحانیون که در واقع سنگ بنای حکومت خود را بر مبنای ایدولوژی مذهبی بنا نهاده بودند و بروز و ظهور  حکومتشان از شرعیات دین بوده و هست میبایست به مبارزه با هر تفکری که به گفته خمینی متضاد اسلام هست دست بزنند ، خمینی در یکی از سخنرانیهای خود به صورت علنی اعلام کرد که ما این مغزهایی که در اروپا و غرب تعلیم دیده اند را نمیخواهیم این مملکت مملکت اسلام است و باید بر پایه شرعیات دین باشد .

در اوایل انقلاب اتفاقاتی که افتاد مبارزه با زنان و دختران به خاطر حجاب و محروم کردن زنان از ورود به عرصههای اجتماعی بود اجباری کردن حجاب برای زنان و حتی دختران  خرد سال در مدارس هم از مواردی بود که روحانیون (کاسبان دین)به آن پرداختند ،فشارها به حدی بود که زنان در کوچه و خیابان در امان نبودند و اگر احیاناً کمی آرایش و یا به قول خودشان بد حجاب بودند به آنها آسیب میرساندند.در همین راستا کاسبان دین ( روحانیون) اقدام به راه اندازی نهادهای برای ارشاد زنان و دختران کردند که تا امروز تحت لوای گشت ارشاد وجود دارد ،البته که پسران هم از این گونه فشارها در امان نبودند ، اما کاسبان دین ( روحانیون )  با راه اندازی پایگاههای بسیج در بین مردم و از طریق جوانان و نوجوانان اقدام به تبلیغات شرعیات دین اسلام کردند تا بتوانند هر چه بیشتر جایگاه خود را  محکمتر کنند .کاسبان دین( روحانیون ) در راه حفظ موقعیت خود حتی  به نویسندگان و شعرا هم رحم نکردند و تمام متون و  کتابهایی که نشانی از انتقاد به اسلام و دین داشت را ممنوع و اجازه نشر  آن را ندادند و خواندن این گونه کتب را هم جرم اعلام کردند. بعد از ۲ خرداد ۷۶ که خاتمی بر سر کار آمد که خود نشان از تغییر فضا در آن زمان بود که البته چارهای نداشتند چرا که تکنولوژی به گونهای هست که جلوی آن گرفته نخواهد شد مثل یک موجی هست که هر چه بر سر راهش باشد را با خود میبرد ، کاسبان دین ( روحانیون ) تلاش زیادی برای جلوگیری از ورود تکنولوژی به داخل کشور کردند که ممنوعیت نوار کاست در آن زمان ویدیو و ماهواره و خیلی از موارد دیگر که در تضاد با ایدولوژی نظام حاکم بر ایران بود. در طول تاریخ حاکمیت روحانیون هنر و هنرمند یکی از بخشهای بوده که همیشه مورد ظلم قرار گرفته و با چالشهای بزرگی روبرو بوده است،در آن ابتدا که روحانیون قدرت را در دست گرفتند خیل عظیمی از هنرمندان برای حفظ جان خود مجبور به ترک وطن شدند و تا سالها صدا و سیما اجازه پخش خیلی از برنامهها را نداشت و در واقع اکثر برنامهها تم مذهبی داشت و صدا و سیما زیر نظر مستقیم رهبر ایران اداره میشود. اما همان طور که گفتم به دلیل ورود تکنولوژی به طور ناگهانی فضای هنر و هنرمند تغییر کرد کاسبان دین( روحانیون ) که باز موقعیت خود را در خطر دیدند شروع به فتوا دادن کردند به طور مثال در مورد موسیقی که هیچ سر رشتهای از آن ندارند امروز شاهد آن هستیم که ائمه جمعه با استفاده از تریبونها ی نماز جمعه و صدا و سیما اقدام به تخریب هنر و هنرمندان میکنند و پا را فراتر گذشته و اجازه برگزاری کنسرت را هم در برخی شهرها نمیدهند این در حالی هست که تمام این کنسرتها تحت نظارت وزارت ارشاد خود همین حاکمیت میباشد یکی از همین کاسبان دین به نام علم الهدی امام جمعه مشهد میباشد که با تمام قوا در مقابل دولت و مجوزهای آن ایستاده و میگوید  هرکس کنسرت میخواهد باید از این شهر برود ،کاسبان دین جوانان  را بیشتر تشویق میکنند که به مساجد و حسینیهها بروند و نوحه و مرثیه خانی کنند .همه ساله در دهههای عزاداری مثل محرم هزینههای گزافی را صرف تبلیغات میکنند چرا که وجود این گونه مراسمها است که حکومت مذهبی و ایدولوژیک معنا پیدا میکند. در همین راستا میتوان به سخنی از آیات الله خمینی از بنیان  گذاران حکومت( روحانیون ( کاسبان دین اشاره کرد که می گفت: همین محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته ،پس میتوان گفت:( روحانیون ( کاسبان دین عمر حکومتشان به همین مراسمها و شرعیات دین بستگی دارد و برای همین بر آن پا فشاری میکنند، اگر چه خود روحانیون "کاسبان دین" نه به حجاب و نه به هیچ کدام از فشارهایی که بر جامعه تحمیل می کنند اعتقاد ندارند و خانواده و دختران و پسران خود این قشر هیچ یک از خط قرمزهایی که برای جامعه ترسیم کردند را رعایت نمیکنند, و این دقیقا حکایت همان روحانی هست که در منبر فتوا میدهد برای مردم که اگر کودکی بر روی فرش خانه ادرار کرد باید آن قسمت را جدا کرد و دور انداخت و هنگامی که به خانه بازگشت دید که همسر او فرش را بریده از او سوال کرد که چرا این کار را کردی همسر او پاسخ داد که مگر خودت فتوا ندادی که اگر کودک بر روی فرش ادرار کرد باید آن را جدا کرد من هم این کار را کردم ، روحانی برآشفت و فریاد زد که من این حرفها را برای مردم گفتم نه برای خودمان. / مصداق این شعر از غزلیّات  حضرت حافظ

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند

چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند

کاسبان دین( روحانیون ) تا میتوانند در ایران ثروت اندوزی میکنند و در این راه کشور را در ورطه نابودی کشانده اند امروزه دست بر هر نقطه کشور بگذاریم رو به نابودی هست.محیط زیست در حال تخریب میباشد یک نمونه  این روزها زمزمه جنگ آب را میشنویم که زنگ خطر بزرگی میباشد  که حاصل مدیریت نالایق حکام دینی هست. در بخش فرهنگی جامعه شاهد سقوط اخلاق انسانی در همه جنبهها هستیم اگر نگاه گذرا به شرایط همین فضای مجازی بیندازیم مطمئناً خیلی مسائل هست که واقعا باعث آزار انسان میشود از حرکتهای سخیف تا فحشها و بد بیراهها که شاهد آن هستیم که همه اینها نشان از فرهنگ رو به افول میباشد که اینها دست آورد کاسبان دین ( روحانیون ) است.

در بخش اقتصادی هم که واقعا جای تاسف دارد  کشوری که از لحاظ منابع طبیعی جز ثروتمندترین  کشورها میباشد فقر آنقدر بیداد میکند که در بخشی از جامعه مردم از شدت فقر حتی میتوان گفت به نان شب خود محتاجند این در حالی هست که کاسبان دین ( روحانیون ) هزینههای گزافی را از خزانه همین ملت صرف عتبات امامان شیعه میکنند یعنی در واقع ملیونها تومان صرف ساخت گنبد و بارگاه این امامان میشود، به طور مثال ضریح امام حسین امام سوم شیعیان که قبر او در عراق میباشد حدود ۱۱۹ کیلو گرم طلا و مبلغ ۷ ملیارد تومان هزینه ساخت آن شده است،این در حالی است که خیلی از مدارس ایران یا استیجاری هستند و یا در حال تخریب میباشد و یا حتی در بسیاری از شهرستانها و روستاها مدرسه وجود ندارد و فرزندان مردم مجبور هستند در شرایط بسیار ناگوار تحصیل کنند که از کمترین امکانات مثل حتا تخته سیاه مناسب هم برخوردار نیستند.

وضعیت دانشگاهها هم بسیار بد میباشد به طور مثال دانشگاه تهران که از معتبرترین دانشگاه ی ایران میباشد ساختمان آن در حال تخریب میباشد  و یا تجهیزات آن قدیمی هست و هنوز به روز نشده است. این در حالی است که کاسبان دین( روحانیون ) بیشتر غصه وضعیت ظاهری  دانشجویان را میخورند و دق دقهشان مختلط بودن دختران و پسران در دانشگاه میباشد. کاسبان دین در تمام نهادها و بخشهای جامعه یک روحانی قرار دادند تا مبادا دین در آنجا تضعیف شود و به این کاری ندارند که شرایط جامعه به چه گونهای هست نه به بیکاری جوانان نه به درصد بالای اعتیاد و یا تمام نا هنجاریهای که وجود دارد ،که باعث نابودی ایران شده است. کاسبان دین ( روحانیون) در تلاشند که شرایط ایران را در ۱۴۰۰ سال قبل نگاه دارند، البته فقط برای جامعه، خود اینان از این قاعده مستثنی هستند.

خشونت و تبعیض علیه زنان در جمهوری اسلامی ایران

 محمد هادی زارع

نادیده گرفتن زنان همیشه و در تمام جوامع به صورتهای مختلف وجود داشته است اما به دلیل وجود قدرتهای سیاسی و اقتصادی در دست مردان ،جأیگاه زنان در طول تاریخ نهادینه نشده و نیاز به توجهی ویژه دارد .خشونت آنگونه که در افکار عمومی تصور میشود تنها محدود به پرخاشگری و تعرضات جسمی و فیزیکی نیست اکثریت کتک زدن و زخمی کردن و درگیریهای فیزیکی را به عنوان مظهر خشونت معنا میکنند خشونت علیه زنان مشکلی فراگیر است و شامل ۴ شکل میباشد . ۱- فیزیکی ۲- اقتصادی ۳- روانی و ۴ - جنسی‌ . خشونت فیزیکی مانند: آزار و اذیت جسمانی، ضرب و جرح ، زندانی کردن، کتک زدن و در نهایت اخراج از خانه ، محروم کردن از غذا و پرخاشگری با آنها و شکستن اشیأ منزل ، این نوع خشونتها ممکن است برای همه زنان بدون توجه  تحصیلات ، نژاد و وضعیت خانوادگی روی دهد.خشونت اقتصادی اعم از: ندادن خرجی، سؤاستفاده  تصرف در اموال خود را نیز ندارند. یکی دیگر از خشونت هایی که علیه زنان به کار گرفته میشود خشونت روانی است . در این نوع از خشونت میتوان به دشنام و به کار بردن کلمات رکیک ، بی احترامی، رفتار آمرانه و تحکیم آمیز و دستور دادنهای پی در پی ، تحقیر کردن ، ممنوعیت از ملاقات با فامیل و دوستان که این نوع خشونت باعث میشود که زن با یک روحیه پوج یا به نوعی خود نابود سازی مواجه شود .  و اما خشونت جنسی، در این نوع از خشونت میتوان اشاره کرد به تجارت و بهره برداری جنسی از زنان و فروش آنها به مراکز فساد که این امر متاسفانه  بیشتر از طرف همسران معتاد و یا پدران فقیر اتفاق میافتد که البته این را باید به عنوان مصداقی از خشونت مدرن علیه زنان یاد کرد.

تبعیض علیه زنان:

همان طور که میدانید کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان یا کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان یک معاهده بینالمللی است که در ۱۸ دسامبر ۱۹۷۹ مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت و در ۳ سپتامبر ۱۹۸۱ به اجرا در آمد . اما متاسفانه از بین اعضای سازمان ملل تا کنون تنها ۴ کشور که ۱- ایران  ۲- سومالی ۳- سودان ۴- تونگا. می‌‌باشند به این کنوانسیون ملحق نشده اند. تبعیض علیه زنان  به دلیل جنسیت آنها مشکلی است که همواره زنان با آن مواجه اند . اما متاسفانه زنان در خانه به عنوان همسر و مادر و در محل کار به عنوان کارگر و یا کارمند مورد تبعیض ، خشونت و نابرابری قرار میگیرند اما این سنتها و قوانین اجتماعی و باورهای غلطی است که به تبعیض علیه زنان دامن میزند و این باورهای غلط به خصوص در کشورهای توسعه نیافته باعث میشود که به زنان به عنوان شهروند درجه ۲ نگاه شود و سعی در آن دارند که به شیوههای مختلف وابستگی زنان به مردان را حفظ کنند . نقش اقتصادی زنان مورد بی توجهی قرار میگیرد و به کار زنان به عنوان یک مسئله جدی نگاه نمیشود و بر اثر این امر اکثر زنان خود نیز بر این باورند که نقش آنان در اقتصاد کمتر از مردان است و این امر آن چنان نهادینه شده است که پرداخت حقوق کمتر به زنان امری کاملا طبیعی و عادی تلقی شود . امروزه یکی از مهمترین مسائل جوامع رعایت حق و حقوق زنان و حفظ منزلت آنان و پرهیز از برخوردهای تبعیض آمیز است که در همین راستا سازمانهای بین المللی و دولتها کنوانسیونها و اسناد بین المللی مهمی را که همگی در جهت نفی هر گونه تبعیض علیه زنان و احقاق حقوق آنان و بر قراری تساوی بین حقوق زن و مرد هستند را تدوین کرده و به تصویب رسانده اند .در جمهوری اسلامی ایران زنان اجازه ورود به ورزشگاهها را ندارند در اصل زنان در ایران به غیر از اینکه اجازه ورود به ورزشگاهها را ندارند بلکه برای انجام یک سری از ورزشها باید زیر سوال بروند همچنین در کشور ایران زنان ورزشکار چه در رشتههای تیمی و چه انفرادی مجبور به پوشیدن لباسهای با حجاب کامل هستند . و این امر باعث شده که بسیاری از ورزشکاران حرفهای با وجود داشتن استعدادهای فراوان از ادامه ورزش خود داری نمایند برای مثال خانم الهام سادات اصغری شناگر زن ایرانی که رکورد جهانی کرال سینه را در آبهای آزاد از آن خود کرده است ولی متأسفانه وی به دلیل عدم داشتن لباس شنای شرعی مدیران و مسئولان در امر ورزش از ثبت رکورد ممانعت به عمل آوردند اما به گفته وی او در تمام مدت شنا از پوشش کامل اسلامی استفاده کرده و ناظران قانونی هم در تمام لحظات حضور داشتند. جایگاه و شخصیت زن در اذهان و باورهایعمومی هر جامعه نشان دهنده میزان اهمیت و منزلت زنان در آن جامعه است .

به امید روزی که این آموزش از کودکی هم در خانه و هم در مدارس در خصوص حقوق زنان و آزادیهایشان در برخورد مردان با زنان همچنین تفکر مردان در برخورد با زنان در رسانه‌‌ها و به شکل گروهی به جامعه داده شود و ایجاد قوانینی برای سازمانهای بهزیستی ، رفع قوانین تبعیض آمیز علیه زنان ، ایجاد قوانینی در راستأی اجرایی شود  حمایت از قربانیان خشونت خانگی و غیره ... اجرایی شود

تا زنان احساس پوچی و تنهائی نکنند.

 

به مناسبت روز جهانی کودک

جعفر فرد کریمی

روز جهانی کودک روزی است که برای افتخار ویابود کودکان گرفته شده است.سازمانهای بین لمللی وکشورهای مختلف روزهای متفاوتی را برای این روز تعیین کرده اند و جشن میگیرند.

سازمان ملل متحد 20نوامبر را روز جهانی کودک اعلام کرده است.مجمع عمومی سازمان ملل در چنین روزی در سال 1959اعلامیه حقوق کودک،ودر سال 1989نیز کنوانسیون حقوق کودک را تصویب کرده است.

در سال 1949در نشست اتحادیه بین الملی دمکراتیک زنان پاریس به عنوان روز بین الملی کودک اعلام کرده است ودر بسیاری از کشورهای جهان هم به عنوان روز کودک تعیین شده است.

در تقویم جمهوری اسلامی ایران 16مهرماه هرسال روز کودک میباشد.کودکی که باید در محیط سرشار از محبت،شادی،مهر پدر ومادر وخوشبختی بزرگ و تربیت شود.

000.jpg

روز جهانی کودک روزی است که وارد دنیای کودکانشان میشویم وبا انان همراه میشویم تا از مشکلات انان باخبر شویم وبرای رفع مشکلات انان چاره بی اندیشیم.

کودکان برکت زندگی وسرمایه خانواده و گلهای ظریف هر جامعه هستند که باید با تمام حساسیت از انها مواظبت شود تا مبدا به انها اسیبی رسد که اگر این اتفاق بیوفتد برای همه افراد وجامعه خطرناک میباشد.

کودکان یکی از قوی ترین و ضیعیف ترین موجودات روی زمین هستند ضعیف هستند چون وقتی متولد میشوند نیاز به کمک وبزرگ تر دارن تا بتوانند راه بروند و گرسنه نمانند قوی هستند چون که وقتی بزرگ شدن اینده کشور بدست انان رقم میخورد.

و حالا میخواهیم ببنیم که دولت جمهوری اسلامی ایران برای کودکان سرزمین خود چه برنامهایی اندیشده است؟

دولت جمهوری اسلامی ایران کنوانسیون حقوق کودک را بصورت مشروط پذیرفته است ومواردی که در این رابطه با این کنوانسیون در قانون مدنی خود به ان افزوده است را در ساده ترین موارد ان را نادیده گرفته وبه وظایف خود را به ان اندازه پذیرفته ودر قوانین داخلیش اورده را عمل نمیکند.

فقط در شورای جمهوری اسلامی ایران چندین نفر که با حقوقهای بالایی در ان حضور دارند جمع میشوند قانون وضف میکنند ولی به ان چه که وضف میکنند هم عمل نمیکنند فقط به فکر حقوقی هستند که سر ماه بگیرند وبرای خود اندوخته بیافزایند.

943055_10152511134418327_2012804707_n.jpg

در جمهوری اسلامی ایران کودکانی هستند که به دلیل تامین معاش خانواده خود برای اینکه بتوانند شکم خانواده خود را سیر کنندباید از صبح تا شب در خیابانهای ایران اینقدر از مردم حرف و ناسزا بشنوند تا بتوانند یک لقمه نون پیدا بکنند.کودکان سرزمین ما باید به جای اینکه در مکتب درس اموزش وتربیت شوند به دنبال بهترین سرنوشت خود باشند ویا به دنبال بازیهای کودکانه خود در محیط بیرون باشند باید در سر چهارها به تمیز کردن شیشه اتومبیلها ، مشغول به ادامس فروختن، فال فروختن و واکس زدن کفشهای مردم باشند که اگر خیلی خوش شانس باشند بتوانند در ان روز یک لقمه نان دربیادرند.در کشور ما ایران کودکانی هستند که بدنبال سرپناهی که شب تا صبح خودرا بسر کنند هستند که نمیتوانند برای خود جان پناهی تهیه کنند وبه جای ان در زیر پلها ودر خرابه های شهرها سپری میکنند، ودر عوض کسانی هستند که در کشورما در خانهای میلیاردی وبدونه غم واندوه و حیوانات خانه شان در یک تخت انچانانی می خوابند ولی از کودکی که شب با سر گرسنه و بدونه لباس گرم میخوابد خبری ندارند.

اثرات زندگی در خیابانها برای کودکان اثرات بدی بجا میاورد که از جمله انها میتواند:

گرفتار شدن در باندهای قاچاق و تبهکار

محروم شدن از کسب ومهارتهای زندگی

خطرات و حوادثی مانند تصادف

عدم رشد و تکامل روانی عاطفی

محروم شدن از تربیت واموزش وپروش

ومهم تر از ان مورد استفاده ازار جنسی جسمی وعاطفی

بیشترین افرادی که در زندانها بسر میبرند کسانی هستند که در کودکی مورد بی لطفی خانواده و جامعه قرار گرفته اند کسانی هستند که در خیابانها بزرگ شده اند .فرزندانی هستند که به جای انکه در محیطهای شادی و خوب بزرگ شوند در داخل کانون اصلاح وتربیبت که کودکان را انسانهای بد وخلاف کار بعمل می اورد. نگهداری می کنند وکسی هم نیست که به این عمل اعتراض کند.ووقتی که کودک بزرگ میشود به دنبال انتقام گرفتن از جامعه هستش بطوری که میخواهد انتقام کودکی که نکرده است را بگیرد.بعضی از کودکانی هم هستند که از زندگی خود سیر شده اند وناچار به دست به خودکشی می زنند.

یا خانوادهایی هستند که خودشان چون معتاد مواد مخدر هستند و نمیتوانند خرج مخارج موادشان را تهیه کنند به ناچار فرزند خود را معتاد میکنند تا فرزند برای انها هم مواد مخدر تهیه کند.

کسانی هستند که نمیتوانند مخارج کودک خودرا برای مدرسه رفتن تهیه کنند وبه ناچار فرزند را میفروشند.

421852_10150659336262500_782168992_n.jpg

 

رهبر جمهوری اسلامی ایران میفرماید که کودکان ذخیره ارزشمند هر جامعه هستند وحالا از ایشان میپرسم که اینگونه از این ذخایر ارزشمند نگهداری میکنند یعنی کودکان سرزمین ما اندازه نفت که ذخایر ارزشمند هستند هم نیستند که با نفت که موجود جانداری نیست ولی کودکان که فرزندان خودمان هستند باید اینگونه با انها رفتار شود باید اینگونه حق انهارا بخوریم انها هم فرزندان این جامعه واین مملکت هستند وانها هم حق استفاده از این سرمایه ملی را دارن نه اینکه فقط سرمایه مملکتمان در دست عده ای بیوفتد که همه ان را به تنهای بخورند.کشور ما کشور فقری نیست که نخواهد برای فرزندان مملکت خود برنامه ای یا کاری انجام ندهد تا به این شکل وجیهی کودکان تلف نشوند، واز بین نروند واین هست وضع مملکتی که دعم از برابری وبرادری میزنند ولی از فرزندان خود بی خبرند ویا بهتر بگویم باخبرند ولی به فکر کشتن این کودکان هستند چراکه اگر انها زنده بمانند به روئسای کشور وبه بچه هایشان در اینده کمتر ارث  وثروت   کشور میرسد وتا کی میخواهند این غارتها را ادامه دهند، واین است جمهوری اسلامی ایران که همه کشورهارو امر ونهی میکند.

آبانماه و نگاهی به وضعیت زنان ایران در مقایسه با حقوق ذاتی ایشان

لیدا اشجعی

همانطور که همگی ما میدانیم جمهوری اسلامی یک نظام ظاهر ساز و عوام فریب میباشد که با تکیه بر احکام دینی سعی بر مسلط شدن بر80 میلیون مردم ایران دارد .

این جمله بیانگر ایناست که مرد و زن در دیدگاه این نظام سرکوبگر با تکیه بر دستورات اسلامی دارای حقوقی میباشندکه در واقع متعلق به قرنها پیش است وحتی همین حقوق سنتی مذهبی که به شکل قانون اساسی مطرح شده نیز به واقع در مرحله اجرا سلیقه ای انجام میشود.

303455_380909211965331_1705504279_n.jpg

 

در این مبحث در خدمت شما هستیم بااخبار نقض حقوق زنان از ۲۳ اکتبر تا ۱۷ نوامبر سال ۲۰۱۶ . این نکته حائز اهمیت می باشد که در این گزارش صرفا به موارد مهم نقض حقوق زنان اشاره شده است و با توجه به آمارهای موجود موارد بسیار زیاد میباشد

 . تلاش حاکمان جمهوری اسلامی برای رسمیت بین المللی بخشیدن به حجاب اجباری و جا انداختن آن به مثابه یک سُنت فرهنگی در مُراودات خود با جهان خارج، با موانع پیش بینی نشده ای روبرو گردیده است؛ ورزشکاران زن خارجی حاضر به تن دادن به تحمیلات و ممنوعیتهای مُلاها نیستند و از مقررات خود ساخته آنها بیزاری می جویند.

با فاصله کوتاهی پس از خودداری دو استاد بزرگ شطرنج آمریکایی و اکواردری از حضور در مسابقات جهانی شطرنج زنان در تهران در اعتراض به اجبار شرکت کنندگان به بر تن کردن پوشش اسلامی، اکنون قهرمان تیراندازی زنان هندوستان نیز به دلیلی مشابه، به شرکت در رقابتهای قهرمانی آسیا در این رشته که در تهران برگزار خواهد شد، نه گفته است.

حق دستیابی و مشارکت زنان در ورزش و بازیهای گروهی به مثابه یکی از حقوق انسانی زنان در بسیاری از اسناد بین المللی از جمله اعلامیهی جهانی حقوق بشر

مفاد ۲۴ و ۲۷) میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی

مادهی ۱۵) کنوانسیون حقوق کودک(

مادهی ۳۱) کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و کنوانسیون حقوق افراد معلول)

مادهی ۳۰ آمده است. طبق قوانین بین المللی، دولتها موظف هستند با اتخاذ و تدابیر لازم برای از بین بردن کلیشههای جنسیتی مادهی ۵( کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان) در حوزههای گوناگون از جمله ورزش زنان، تلاش کنند.اما علیرغم مجموعه حقوق بین المللی که کشورهای عضو سازمان ملل متعهد به انجام آن هستند، علیرغم گامهای مثبتی که در خلال ۵۰ سال گذشته در زمینهی دستیابی زنان به امکانات ورزشی و فعالیتهای فیزیکی و تربیت بدنی برداشته شده، احترام به حقوق انسانی زنان، تبعیضات جنسیتی در حوزهی ورزش و سیاستهای بازدارندهی دولتها تحت لوای فرهنگ، مذهب و بومی سازی قوانین بین المللی است و در سطح جهان راه درازی در پیش دارد

این موارد که زنان در جامعه ایران نمیتوانند از امکانات ورزشی همپای مردان استفاده کنند و یا محدودیتهای زیادی برای آنها در جهت ورود به استادیوم های ورزشی وجود دارد مصداق بارز نقض اصل ۲۰ قانون اساسی که اشاره بر برخورداری ازحمایت یکسان قانونی افراد از طرف دولت دارد نیز میباشد.

همچنین این موارد از مورد نقض اصل ۲۱ قانون اساسی می باشد که ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیاء حقوق مادی و معنوی او را شامل میشود را در بر میگیرد.  . و اکنون می پردازیم به خبر مربوط به وجود ۲ میلیون زن سرپرست خانوار در کشور،۲۰۰ هزار زن جوان مطلقه در جرگه سرپرست خانوارها، که این خبر نشان از عدم کفایت جمهوری اسلامی ،نظام اجتماعی کشور دارد

 ریِیس سازمان بهزیستی گفت: ۲ میلیون زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد که از این تعداد یک میلیون و 800 هزار نفر فاقد همسر و 10 درصد مابقی در سن پایین به واسطه طلاق، در این گروه جای گرفتهاند.انوشیروان محسنی بندپی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی فارس گفت: با استفاده از ظرفیت دستگاههای دیگر کشور مانند دستگاههای قضایی می توان بسیار ی از آسیبهای اجتماعی مانند کودک آزاری،طلاق، کودکان بدسرپرست و اعتیاد را کم کرد و در برخورد با آنها نیز عملکرد بهتری داشت.رئیس سازمان بهزیستی کشور در مورد آمار پشت نوبتی سرپرست خانوارهای این سازمان تصریح کرد

77980389635811732019.jpg

حدود 50 هزار نفر سرپرست خانوار داریم که پشت نوبتی هستند و با افراد خانواده به طور کلی حدود 120 هزار خانوار میشوند که به صورت رسمی در آمار ما ثبت شده و پشت نوبت دریافت خدمات بهزیستی هستند.وی در مورد اینکه چه تعداد از این افراد زن سرپرست خانوار هستند، گفت:

اغلب سرپرست خانوارهایی که پشت نوبت هستند زنان سرپرست خانوارند. که این مورد میتواند نقض صریح و آشکار اصل ۲۲ قانون اساسی که اشاره بر مصونیت حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض دارد را شامل شود .

همچنین این خبر و این گونه از مورد ناقض آشکار و سیستماتیک اصل ۲۱ قانون اساسی که اشاره مستقیم بر حمایتهای مالی و تامین اجتماعی از طرف دولت را در بر میگرد را شامل میشود .این مورد ناقض اصل ۴۳ قانون اساسی میباشد که اشاره بر حق برخورداری از نیازهای اساسی‌: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده را ذکر میکند در بر میگیرد .

در این جا توجه شما را جلب میکنم به خبری در مورد میانگین سنی آمار تن فروشی زنان در ایران که این آمار به عدد ۳۰ رسیده است البته میتوان گفت که آمار بسیار پایین تر از این هم است .

به گفته مسعود فرید یکی از مدیران ارشاد سازمان بهزیستی کشور : «ميانگين سني زنان ويژه حاضر در مراکز بهزيستي کمتر از ۳۰ سال است. درحالحاضر، ۲۴ مرکز در کشور به زنان آسيبديده ارائه خدمت ميکنند و بهدنبال آن هستيم تا خدمات کامل جسمي، رواني، اجتماعي و اقتصادي به آنان ارائه دهيم

 . مسعود فريد ادامه داد: بهزيستي درباره زنان ويژه و آسيبديده، اولويت خدمات خود را بر ابعاد جسمي، رواني و توانمندي دروني آنها متمرکز کرده و پس از آن به توانمندي اقتصادي اين گروه از زنان ميپردازند؛ اين درحالي است که درباره زنان سرپرست خانوار، اولويت بهزيستي بر توانمندي اقتصادي آنان است.

زنان آسيبديده معمولا ۶ماه تا يکسال، ميتوانند در مراکز بهزيستي حضور داشته باشند و همچنين در برخي از مراکز در جهت حرفهآموزي آنها نيز تلاش ميشود .

معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي کشور در ادامه ضمن تأکيد بر آنکه تمامي اين افراد با حکم قضائي، اجازه حضور در مراکز بهزيستي دارند، گفت: زنان حاضر در مراکز بهزيستي، عمدتا در گروه قربانيان و معمولا از خانوادههاي فقير و ضعيف هستند زيرا سردستههاي آنها مجرم شناخته شده و با آنها برخورد قضائي ميشود..

تمامي اين زنان، پيش از حضور در مراکز بهزيستي، غربالگري شده، وضعيت سلامت جسمي و رواني آنها از لحاظ ابتلا به اچآیوی مثبت، اعتياد، بيماري رواني و غیره  بررسي و در صورت نياز به مداخله پزشکي پس از طي مراحل درمان به مراکز وارد خواهند شد.

که این مورد هم ناقض اصل ۲۱ قانون اساسی که اشاره کننده تامین اجتماعی زنان دارد را شامل میشود : فروردین سال جاری پرونده ای در دادسرای مشهد تشکیل شد که محتویات آن نشان می داد مردی با حبس کردن همسر و 2 فرزند دخترش، آن ها را مورد شکنجه قرار می دهد که با صدور دستوری از سوی قاضی (Judge) موحدی راد معاون دادستان مشهد دستگیر شد.

 وی در جلسه بازپرسی به سوزاندن برخی نقاط بدن همسرش با اجاق گاز تک شعله در حالی که او را درون صندوقچه فلزی محبوس کرده بود و همچنین ایراد ضرب و جرح با ناخن گیر شکسته اعتراف کرد.

وقتی قانون اساسی کشور مرد را رئیس خانواده معرفی میکند و دراصل 1117 اجازه کار و تحصیل زن را به مرد میدهد .پس افرادی هم هستند که از این قدرت بصورت شکنجه وازار واذیت استفاده کنند.

که اینگونه اعمال ناقض اصل ۳۸ قانون اساسی اشاره بر ممنوعیت شکنجه دارد را میتوان در مورد این شهروند ایرانی ذکر کرد .

با همه این اوصاف می توان به این باور رسید که در جمهوری اسلامی به زن به دید یک کالا دیده میشود و جایگاه زن پایین تر از مرد میباشد و فقط سردمداران جمهوری اسلامی فقظ مدعی احترام به وجود زن و رعایت حقوق اجتمائی آنها میباشند .

نگاهی که دگر منسوخ شده و جایگاهی در دیدگاه بشر امروزی ندارد، زن موجودی است که بانی آرامش روح یک مرد میباشد و نبودش بانی نابودی دنیاست

انتصاب زنان در پست‌های مدیریتی در ماه‌های پایانی دولت عوام‌فریبی است.

مسئول اندیشکده مطالعات راهبردی زنان با اشاره به انتصاب زنان در پست‌های مدیریتی در ماه‌های پایانی عمر دولت یازدهم، گفت: انتصاب زنان در پست‌های مدیریتی در ماه‌های پایانی دولت عوام‌فریبی است.

معصومه حاج‌حسینی در گفت‌وگو با خبرنگار گروه جامعه فارس، گفت: بازیی که در اوضاع اخیر از سوی دولت آغاز شده است، آنقدر واضح و شفاف است که نیازی به تقلیل و ریشه‌یابی ندارد

ماه آبان برای زنان ایرانی مملو از خبرهایی بود که اشکارا ناقض حقوق انان بود ،در عرصه های مختلف سیاسی ،اجتماعی،فرهنکی و ورزشی......که شنیدن انها دلهایمان را میازارد.

به تیتر چند ی از این اخبار میپردازم:

اثار ماندگار شلاق بر بدن زن جوان،دختر28 ساله مشهدی که در زمان شرکت در جشن تولد یکی از دوستانش بازداشت شده بود به 80 ضربه شلاق بدلیل شرب خمر.

احضار شعله پاکروان به اداره اطلاعات:

امار فاجعه بار اعتیاد زنان و کارتن خواب در تهران

زن قزوینی 2باربا اسید سوزانده شد

حق زن ایرانی نیست که اینگونه خشونت را بدوش بکشد .در نظامی که حتی به قوانین خود هم عمل نمیکند.

 

zanan2.jpg

 

جمهوری اسلامی ایران، جنایت، قدرت

 سيما حب وطن

اعمال قدرت از طریق کشتن انسان ها نماد اصلی نظام ولایت فقیه است . اثبات بی حقوق انسان ها , استفاده نا منتهی از ابزار اعدام , زندان و شکنجه بعنوان نهایی ترین اعمال قدرت حاکمیت فقهی در ایران بصورت سیستماتیک در گسترده ترین سطح بر علیه مبارزین , آزادیخواهان روشنفکران , دگر اندیشان و مردم طی این  سی و سه  سال بکار رفته است. بطوریکه می توان گفت رژیم   ولایت فقیه بقای تا کنونی خود را مدیون وحشت در سایه کاربرد مطلق این ابزار می داند.

پس از زنجیره اعدام های گسترده در  ابتدای استقرار نظام ولایت فقیه که خمینی می گفت این اعدام ها رحمت است که نتیجه بخشیدن اثرات آنها به مدد جنگ خارجی صورت پذیرفت و خمینی جنگ  را هم نعمت می دانست ؛ فضای ارعاب در سالهای 60 چنان بود که به هیچ مدرکی برای زندان و شکنجه و اعدام کردن نیاز نداشت . کافی بود مثلا چند بچه بسیجی محل تجمع و فردی را کمونیست و یا مجاهد معرفی کنند . وی بلافاصله دستگیر و سپس زندان و شکنجه در انتظارش بود و زنده ماندن و آزاد شدن  وی هرگز قابل محاسبه و ارزیابی نبود . روزی نبود که روزنامه های سال های 60 و 61 دستگیری و اعدام هر روزه چند صد نفر را اعلام نکنند و در همان گزارش ها اذعان شده که بین دستگیری در یک تظاهرات خیابانی و اعدام فقط چند ساعت فاصله بوده است . واضح است این توحش قبائلی که تمامی مردم را درخود برده و به تمکین وضع موجود راضی کند و با توجه به جو ارعاب و وحشت؛ روانشناسی مردم ؛ حق را با حاکم و طرف غالب خواهند دانست.

حاکمیت ولایت فقیه در دور جدید اعتراضات سیاسی همانند سال های قبل از هیچ اقدام جنایتکارانه ای برای به زانو در آوردن مردم و مبارزین فرو گذار نکرده است . نفی حق وکیل, شکنجه های متفاوت , کشیدن ناخن , شوک الکتریکی , ضربه زدن به تمامی اعضای بدن و نقاط حساس , تهدید دائمی به تجاوز , اقدام به تجاوز , تهدید خانواده زندانی به انجام همین اقدامات , زندان انفرادی و وجود زندان های مخفی , ربودن مبارزین و شکنجه و اعدام ساختگی در بیابان ها و قتل های زنجیره ای  , قرار دادن زندانی در قبر , اعدام در ملاء عام  بطور وسیع و مستمر در این سی ساله برقرار بوده است.

در نتیجه  سکوت و خفقان بر جامعه ایرانی حکمفرما شد چنان سکوت و وحشتی که حفظ فیزیکی  عناصر آگاه و مبارز در داخل کشور بعنوان اولویت عملی آنان قرار گرفت . هر انتقاد به  عملکرد حاکمیت با هر بیان نرم و لطیف با زندان و ترورهای زنجیره ای مواجه می شد

 . نظام حاکم پس ازسرکوب گسترده سیاسی و ایجاد آرامش گورستانی در جامعه چنان صحنه را مزین می کرد که گویا در این میهن اتفاقی نیفتاده کشتارهای سال های 60 و حتی نسل کشی سال 67 برای تضمین حاکمیت نظام ولایت فقیه برای دوران پس از جنگ  گویا در این کشور جزو اسطوره ها و افسانه ها یی بود که هرگز به وقوع نپیوسته بود.

ابزار سرکوب , شکنجه , زندان و اعدام , ابزاری نیست که تنها بر علیه افرادی خاص از مردم بکار برده شود بلکه هیچکس در ایران در امان نیست . روزی نیست که کارزار و معرکه ای  بر علیه بد حجابی , مبارزه بر علیه بزه کاری , مواد مخدر شرکت های هرمی , اوباش به اصطلاح رژیم براه نیفتد در حالی که کیست که کوچکترین تردیدی در اینکه نهادها و سازمان های سرکوب امنیتی و پلیسی خود نقطه تمرکز تمامی اراذل و اوباش و جانیان سازمان یافته ضد بشری هستند ، داشته باشد. از این قاعده حتی سازمان های  سیاسی حکومتی مثل شورای نگهبان و مجلس خبرگان و حتی مجلس فرمایشی نیز مستثنی نیستند

  . در مجلس شورا نه تنها از هیچکدام از جنایت های سازمان یافته حکومتی از جمله یورش به دانشگاه و زندان ها و شکنجه ها تحقیقی بعمل نیامده است . بلکه اکثریت نمایندگان مجلس ؛ از تصویب نظارت بر زندان ها و بازداشتگاههای رژیم ؛ برای عمل به همین قوانین ضد بشری موجود نیز مخالفت کردند . کاربرد قهر و سرکوب ؛ اجرای حدود شرعیه و قصاص و غیرو متوجه طبقات پایین اجتماعی و اقتصادی بوده و طبقات بالا و فرادست علی رغم چپاول ها و غارت های کلان سرمایه های ملی و اموال عمومی مصون بوده اند . حتی بزهکاران و جنایت کاران و دست اندرکاران در باندهای جنایت و فحشاء و منکرات اگر جزو حاکمیت و طبقات بالا باشند از تعقیب و مجازات مصون هستند .

صدور احکام اعدام  و اجرای آنها در حالی است که هزاران نفر در شرایط بسیار اسفبار به  زندان ها ی طویل المدت و یا کوتاه مدت  محکوم شده اند که هر روز آن رنج و شکنجه است و هزاران نفر با سپردان وثیقه در بیرون هستند .

هر انسان با آگاه و با وجدان نمی تواند نسبت به سرنوشت اسرا ، زندانیان و اعدامیان بی تفاوت باشد و تا آزادی آخرین زندانی سیاسی ازهیچ تلاشی نبایست فروگذار کرد.

به امید پایان این روزهای تلخ برای ایران و آزاد مردان و آزاد زنان ایران

 

 

ابتدای صفحه | بازگشت

all rights reserved @ Bashariat