گزارش جلسه ماهانه نمایندگی نیدرزاگسن4 فوریه 2017
حسین بیداروند
نشست ماهانه نمایندگی نیدرزاگسن در روز شنبه 4 فوریه 2017 راس ساعت
12:15 با مسئولیت خانم پریسا حسین پور و منشی گری حسین بیداروند برگزار
گردید.حاضرین در این جلسه :قاسم ساکی ، بیتا اسدپور ، منوچهر شفایی
، نینا سبز ، مازیار برزی ، سینا جواهری ، حسین بیداروند ، پریسا حسین
پور ، حسام ناصحی ارجمند ، دینا بیگلری فرد ، نسرین مایلی ، رحیله
جهاندیده ، آیدین اسدپور ، صدبقه جعفری ، مهدی عطری ، مهران عطری ،
نرگس هژبری .
حاضرین در اتاق پالتاک : لیدا اشجعی ، جمشید غلامی سیاوزان ، مهدی
موسوی ، مهناز احمدی در ابتدا مسئول جلسه ضمن عرض سلام و خوش آمدگویی
به حضار، از خانم بیتا اسد پور درخواست نمودند تا اخبار ماه گذشته ی
ایران وتطابق آن با موارد اعلامیه جهانی حقوق بشر را تحلیل نمایند.متن
خبرهای ایشان به شرح ذیل میباشد:
١- زندگی دانشمندان تحت فشار فرمان ضد مهاجرتی ترامپ:رئیسجمهور
جدید آمریکا با آغاز دوره خود دستورات بیسابقهای در مورد برچیدن برخی
قوانین وپیماننامههای بینالمللی داده که از جمله فرمانهای جنجالی
وی میتوان به تعلیق ورود مهاجرانی از 7 کشور جهان از جمله ایران به
آمریکا اشاره کرد. طبق این فرمان، پناهجویان و برخی افراد از
کشورهای ایران، عراق، لیبی، سومالی، سوریه، سودان و یمن که به دنبال
کسب ویزای این کشور هستند، به مدت 90 روز با محدودیت ورود به این کشور
مواجه باشند. دانشجویان و دانشمندانی که برای تعطیلات به خارج از
آمریکا سفر کرده بودند، طی روزهای اخیر به سرعت اقدام به بازگشت کردند.
البته گزارشهای زیادی حاکی از آن بود که تعداد زیادی از دانشگاهیانی
که مدارک معتبر ورود به آمریکا را نیز داشتند، به همراه پناهجویان در
فرودگاهها دستگیر شده یا به کشور مبدا بازگردانده شدند.
٢- شش ماه بلاتکلیفی و محرومیت از درمان دو نوکیش مسیحی در زندان اوین:هادی
عسگری و امین افشار نادری، دو نوکیش مسیحی از حدود شش ماه پیش به
صورت بلاتکلیف در بند ۴ زندان اوین به سر می برند، این شهروندان تاکنون
حتی برای جلسه بازپرسی نیز فراخوانده نشده اند. از سوی دیگر آقای عسگری
به دلیل ممانعت از تحویل لباس، دچار عفونت کلیه ناشی از سرمازدگی شده
در ابن موضوع از رسیدگی پزشکی محروم مانده است. لازم به ذكر است كه اين
دو نوكيش به همراه سه فرد ديگر در يك باغ خصوصى در فيروزكوه مشغول به
عبادت بودند كه دستگير شده و به زندان اوين منتقل مى شوند.
٣-اعتراض انجمن پزشكى جهانى نسبت به محروميت زندانيان در ايران از
رسيدگى درمانى:انجمن
پزشكى جهانى در بيانيه اى با اشاره به محروميت
زندانيان از رسيدگى درمانى در زندان هاى ايران،نسبت به بى تفاوتى عمدى
مسئولان زندان به احتياجات پزشكى زندانيان اعتراض كرد.اين انجمن وتعداد
دیگری از سازمانهای حقوق بشری در نامهای خطاب به لاریجانی، رئیس قوه
قضائیه ایران، ابراز نگرانی خود را نسبت به شرایط غیربهداشتی زندانهای
ایران اعلام داشته و عنوان کردهاند، این وضعیت زندانیان را در معرض
بیماری پوستی و تنفسی قرار خواهد داد.
این نهادهای بینالمللی در این بیانیه از ایران درخواست کردهاند این
رفتارهای ضد انسانی پایان داده و سلامت زندانیان را با در اختیار قرار
دادن امکانات پزشکی و تخصصی تضمین کنند.
٤-مردم ونيز در حين تماشاى غرق شدن جوان سياه پوست به او توهين نژادى
كردند.يك
جوان گامبيايى روز ٢٢ ژانويه به رودخانه ى اصلى شهر ونيز افتاد،اتفاقى
كه به نظر خودكشى مى رسد.اين اتفاق توسط برخى از ساكنان ونيز
فيلمبردارى شده است.اما ماجراى اصلى اين نيست،ماجراى اصلى اين ويدئو
واكنش مردم ونيز است.مردم با ديدن صحنه ى غرق شدن اين جوان سياه پوست
به او توهين هاى نژادپرستانه مى كنند و مى گويند بگذاريد بميرد و
نهايتاً هيچ كس براى نجات او تلاشى نمى كند و اين جوان در مقابل چشم
صدها نفر غرق مى شود.
٥-بازداشت شرمينه نادرى، استاد دانشگاه تهران از سوى نهادهاى امنيتى
شرمینه نادری، استاد دانشگاه تهران در زمینه تاریخ، در ۲۱ آذرماه سال
جاری، از سوی نیروهای امنیتی سپاه پاسداران در منزل خود بازداشت شد و
علیرغم گذشت ۱۳ روز از زمان دستگیری تاکنون اطلاعی از وضعیت وی بهدست
نیامده است.وى در پی نگارش نامهای انتقادی درباره "نژادپرستی در
کتابهای درسی مدارس" به نمایندگان مجلس، برای دومینبار در ۲۱ آذرماه
سال جاری از سوی نهادهای امنیتی بازداشت گشته است.به گزارش حقوق
بشر در ايران ایشان از زمان بازداشت تاکنون هیچ تماسی با خانواده خود
نداشته و این امر موجب نگرانی این خانواده شده است.
٦-ترامپ از سياست هاى آلمان در قبال پناه جويان انتقاد كردرئیسجمهور
منتخب آمریکا در مصاحبهای گشایش مرزهای اروپا به روی پناهجویان را "اشتباهی
فاحش" دانسته و از آلمان انتقاد کرد. او خروج بریتانیا از اتحادیه
اروپا را "تصمیمی هوشمندانه" و ناتو را پدیدهای "مهجور"
خواند.او در این مصاحبه گفت که "احترام و ارزش زیادی" برای آنگلا مرکل،
صدراعظم آلمان قائل است. البته این تنها نکتهی مثبتی بود که ترامپ در
رابطه با آلمان ابراز کرد. باقی سخنان او را میتوان یک سیلی لحنی تلقی
کرد.ترامپ گشایش مرزها در بحبوحه بحران پناهجویی را "اشتباهی بسیار
فاجعهآمیز" خواند.او افزود که آلمان در پی حمله به بازار کریسمس در
برلین که ۱۲ کشته به جای گذاشت، اکنون "تصویری روشن" از پیامدهای این
سیاست گرفته است.
در ادامه و در قسمت دوم جلسه آقای حسام ناصحی ارجمند به دعوت مسئول
جلسه برای سخنرانی در مورد انطباق اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون
اساسی جمهوری اسلامی ایران به جایگاه آمدند . متن سخنرانی ایشان به
قرار زیر است :بحث
امروز ما مقایسه اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی
است . بدون شک برخی بدنبال کلمه انطباق بجای مقایسه در رابطه با مقایسه
اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی میگردند و این
جستجو
,
جستجوی غلطی است. چرا که ما نمیتوانیم این اعلامیه را با قانون اساسی
قرون وسطایی جمهوری اسلامی مقایسه کنیم چه رسد به انطباق . بدون شک
کسانیکه سنین بالایی دارند و یا در دوران انقلاب ایران بسر میبرده اند
بخوبی بخاطر دارند که خمینی بنیانگذار رژیم جمهوری اسلامی حتی قبل از
آنکه به ایران وارد شود در خاک فرانسه بسر میبرده است در روستای
نوفلوشاتو در مصاحبه خود با روزنامه لوموند همه چیز را به آینده موکول
میکرد و پاسخ درستی به ساده ترین سوالات هم نداد. حتی روزیکه به تهران
وارد شد و گفته میشود در استقبال بی نظیری که از وی توسط مردم ایران
بعمل آمد در صحبتهای خودش گفت که ما نیامده ایم که فقط بلیط اتوبوس و
آب و برق را برایتان مجانی کنیم بلکه آمده ایم تا اسلام و مسلمانی شما
را بسازیم. جمهوری اسلامی بعنوان یک حاکمیت و یا رژیمی که یک طرز فکر و
منطق هم است کاملا غاصب و شکنجه گر و وارونه گو است و کلمه ای را در
دست نداریم که بتوانیم این رژیم را بدر ستی تمام با آن توصیف کنیم و
بهترین کلمه همان رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی است . جمهوری اسلام بعد
از پیروزی انقلاب بیست و دوم بهمن سال پنجاه و هفت شمسی بعد از آنکه
حاکمیت شاه توسط مردم ایران برچیده شد با مناسب بودن فضا وشرایط بر تخت
حاکمیت تکیه زد. از همان ابتدا سر ناسازگاری زد وبا رفراندوم جمهوری
اسلامی آری یا نه شروع کرد .بجای مجلس موسسان مجلس خبرگان و بجای مجلس
شورای ملی مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. کسانی بودند همچون منتظری و
بهشتی که در محقق شدن این امیال به خمینی کمک کردند تا اینکه او بتواند
مقاصد و امیال شخصی خودش که سرنخ آنها را در کتابی بنام کشف الاسرار
بقلم خود شخص خمینی است قبل تر بیرون داده بود. نخستین جوانه های
اعلامیه های «حقوق بشر» به مفهوم امروزی، در اوایل قرن ۱۳ میلادی در
انگلستان که مردم این کشور متحد شدند تا قدرت پادشاه را محدود نمایند،
رشد کرد.
اعلامیه استقلال امریکا در ۱۷۷۶میلادی اعلامیه حقوق بشر و شهروند در
فرانسه ۱۷۸۹ و اعلامیه جهانی حقوق بشر در تاریخ ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان
ملل، از دیگر تلاش های جامعه بشری برای مدّون کردن حقوق انسان هاست
قطعنامه مذکور بعدها الهام بخش و پایه و اساس تصویب میثاقها و
اسناد بینالمللی زیادی شد که شاید از مهمترین آن ها بتوان میثاق
بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را نام برد که در ۱۸ دسامبر۱۹۶۶به تصویب
مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید.
خوب است که ما همیشه از دید همین رژیم و حاکمیت و از
رسانه ها و مطبوعاتش نیز استفاده کنیم تا بهتر بتوانیم میزان درک و فهم
وشعور و دیدگاه این حاکمیت را فهم کنیم .
خبرگزاری فارس در مقاله خود در رابطه با اعلامیه جهانی حقوق بشر
مینویسد :
موضوع حقوق بشر از مسائلی است که در چند سال اخیر کشورهای غربی خصوصاً
استکبار جهانی آمریکا با دستآویز قرار دادن آن کشورمان را محکوم
کردهاند.
( البته که منظورش حاکمیت خودشان است و نه مردم ایران )
و یکی از چالشهای اساسی و اهرمهای
فشار قدرتهای بزرگ برای مطیع کردن حکومتهای مستقل جهان سوم مسئله حقوق
بشر است.
ماده 1 اعلامیه حقوق بشر:تمام
افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند
همه دارای عقل و وجدان هستند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری
رفتار کنند .
اصل بیستم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:همه
افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه
حقوق انسانی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی
برخوردارند.در
اینجا بخوبی میبینیم که پایه این قانون اصلا و ابدا برابری و برادری
نیست و برابری و برادری از دید رژیم ولایت فقیه باید بر اساس موازین
دین اسلام باشد .
ماده 5 اعلامیه حقوق بشر:احدی
را نمیتوان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه یا
خلاف انسانیت و شئون بشری باشد یا موهن باشد.
اصل سی و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی:دادخواهی
حق مسلم هر فرد است و هرکس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای
صالح رجوع نماید: همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاهها را در
دسترس داشته باشند و هیچکس
را نمیتوان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع
کرد.اصل
سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:هرگونه
شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت،
اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد اعتبار
است.متخلف
از این اصل بهموجب قانون مجازات میشود.بخوبی
بخاطر داریم که خمینی که میگفت ما انقلابی نبوده ایم که اگر بودیم نمی
گذاشتیم که این قلمها و روزنامه ها و گروهها و دسته و احزاب برای ما
قلم علم کنند و ما همه را قلع و قم خواهیم کرد وی با شعار یا روسری و
یا توسری شروع کرد و روز بروز پایه های حاکمیتش را تثبیت کرده و جرم و
جنایات خویش را بخوبی در زندانها و در اجتماع رواج داد . این نظام از
روز اول هیچ نوع حق و حقوقی برای پیروان مذاهب و اکراد و اعراب و
بلوچستان و ترکمنها و دیگر قومیتهای ایرانی و حتی به دم و مبالچه ها و
مزدوران و دستنشاندگان خودش نیز هیچ نوع رحمی نکرد و همه چیز را از
صلاح و دید ولی فقیه میچیند و بخوبی بخاطر داریم که پاسدار سعید قاسمی
از سرکردگان سپاه پاسداران رژیم جمهوری اسلامی در صحبتهای خودش در
دانشکده امام صادق سپاه پاسداران در دوران قیامهای مردمی در ایران در
سال 1388 بوضوح گفت : من نمیخواهم بگویم که اقای کروبی درست میگوید
اما این را بدانید که اگر دستگیر بشوید سونا و جکوزی وجود دارد میروید
و رب و ربتان را به یاد خواهید آورد.سالها بعد از پیروزی انقلاب مردم
ایران در بیست و دوم بهمن سال 1357 بخوبی میبینیم و روز بروز مردم
ایران آنرا با گوشت و پوست خود لمس کرده و میکنند که این حاکمیت و رژیم
به هیچ وجه هیچ نوع حق و حقوقی برای مردم ایران و پایه ای ترین حقوق
آنها قاعل نیست
در بخش سوم جلسه سرکار خانم رحیله جهاندیده فعال حقوق بشر در رابطه با
عرفان حلقه سخنرانی خود را آغاز کردند,متن سخنرانی ایشان به شرح ذیل
میباشد:نظریه پیوند شعوری اجزاءمحمد علی طاهری:فرادرمانی
شاخهای از درمانهای مکمل است و بر اساس نظریه "پیوند شعوری" یا
"اشتراک شعوری اجزا" بنا شده است. شکل شماره 1 – پیوند شعوری
طبق این نظریه، هرگاه بین شعور اجزا و شعور کل ارتباط برقرار شود، شعور
کل از طریق شعور ذهن قادر به اصلاح، ترمیم و درمان ذهن، روان و جسم
گردیده، شفا و بهبود تحقق پیدا می کند. شعور اجزا شامل شعور بی نهایت
بخش های وجودی انسان میباشد و شعور کل، شعور و هوشمندی حاکم بر جهان
هستی است.
با پیوند شعور جزء و کل، "حلقه پیوند شعوری" تشكيل شده و بخش مدیریت
توزیع شعوری ذهن تجهیز میشود و
با کلیه اجزاء در ارتباط قرار میگیرد و از این طریق همه اجزاء آن را
اسکن نموده و اصلاح میکند.
اسکن عبارت است از، زیر ذره بین قرار گرفتن اجزای وجودی فرد از طریق
پیوند شعوری به منظور پیدا نمودن معایب و بیماریهای آشکار و پنهان وجود
او. پس از برقراری ارتباط فرادرماني، بیمار به طور خودکار تحت اسکن
قرار گرفته و بیماری های او آشكار گردیده و به دنبال آن مطابق
نمودارهای مشخص و معلوم بیرون ریزی آن بیماریها آغاز میگردد. بیرون
ریزی نیز روندی است که به دنبال آن، سلول آثار بیماریها و مشكلات گذشته
و حال خود را آشكار میکند. از این طریق آثار و تنشهای بیماری از بین
رفته و روند بهبودی آغاز میگردد. بدن
در قسمت مولكولي خود و در بخش ریز ذره ها مانند همه اجزای جهان هستی از
تارهای مرتعش ساخته شده و از این ارتعاش است که بخش مادی جسم شكل پیدا
میکند. عاملی که این ارتعاش و حرکت را جهت داده و به وجود آورده است،
همان شعور حاکم بر جهان هستی میباشد. پس هم دنیای ریز ذره و هم وجود
انسان، با شعور هستی ارتباط تنگاتنگ دارند (شکل شماره 1–پیوند شعوری). از
مجموع شعور اجزاء، شعور کل حاصل میشود که شامل مجموعه شعوری است که
اجزا به خودی خود از آن بهرهمند نیستند. شعور کل (شبکه شعور کیهانی)
مجموعه هوشمندي و یا آگاهی حاکم بر جهان هستی بوده که عنصر اصلی جهان
هستی میباشد. برای مثال یک سلول نمیداند به کجا میخواهد برود، ولی وقتی
صد تریلیون سلول گرد هم جمع شدند، اطلاعاتی شکل می گیرد که یک سلول به
تنهایی نمیتواند آن را به کار بگیرد درنتیجه، اتصال و پیوند انسان به
شعور کل (شبکه شعور کیهانی) میتواند برای او کارهايي را تحقق بخشد که
خود او به تنهایی قادر به انجام آن نیست. یکی از این موارد خود درمانی
است که موضوع مکتب "فرا درماني" میباشد.
منظور از اتصال در فرادرماني، برقراری نوعی ارتباط با شبكه شعور كيهاني
است که هیچ تعریف دقیقی برای آن نمیتوان ارایه کرد، زیرا در دنیای
بیابزاری انجام میگیرد و ما فقط میتوانیم "آثار" آن را مورد بررسی قرار
دهیم و نه خود اتصال را. انجام اتصال صرفاً با يك توجه كوتاه (نظر)
صورت مي گيرد كه موجب برقراري پيوند شعور جزء و كل مي گردد و به دنبال
آن، آثار اين پيوند آشكار مي گردد كه موضوع فرا درماني مي باشد. تعریف
نظر همانطورکه
گفته شد در این دیدگاه با بخش غیرقابل تعریف سروکار داریم.
زبان ارتباط با این بخش غیرقابل تعریف که اساس فرادرمانی را تشکیل می
دهد، نظر نامیده می شود. نظر، برای شروع فرادرمانی توسط فرادرمانگر
انجام می گردد اما این مفهوم خودش در عرفان غیر قابل تعریف می باشد.
مثلا می توان نیت را تعریف کرد، یک خواست قلبی و یا... اما نظر حتی از
نیت هم کوتاه تر است و حتی عبارت «توجه کوتاه» برای توضیح این موضوع هم
عبارت مناسبی نیست. فرادرمانی با نظر آغاز می گردد.
فرضیه اینترنت کیهانی:میتوان
بحث هوشمندی و اتصال جزء و کل را با یک مثال دیگر باز کرد. هرگاه بین
اجزای شعوری وجود انسان پیوندی با شعور کل برقرار شود همانند این است
که شعور ذهن به سایت کارخانه سازنده وصل گردد تا به روز شده و
قابلیتهایی را در اختیار آن قرار دهد، طبق این فرضیه بدن انسان سیستم
ناقصی است و بسیاری از برنامههای طراحی شده برای آن، بالقوه می باشد و
بالفعل نیست ما جزیی هستیم که با کل معنا میگیریم. هوشمندی به مثابه
همان اینترنت کیهانی است که با اتصال به آن بسیاری از توانایی های
بالقوه، به بالفعل تبدیل می شود. فرادرمانی بر اساس اتصال این هوشمندی
جزء و کل از طریق یک «نظر» که در عرفان تعریف می شود، کار درمانی را
انجام میدهد. لازم
به ذکر است درمان و بهبودی، شامل کلیه ی برنامه های عیب یابی، بهبود و
ترمیم سلول، عضو مربوطه و ... است که در «اینترنت کیهانی» وجود دارد و
همان گونه که ذکر شد، از آن جا که برنامه نرم افزاری همه ی اجزای هستی
در این اینترنت با عظمت کیهانی موجود است، آن را « شبکه شعور کیهانی»
نامیده ایم. بنابراین، برای «اینترنت کیهانی» فرقی ندارد که سلول متعلق
به انسان، حیوان و یا گیاه باشد و از طریق آن، حتی تاثیر بر روی مولکول
ها و میکروارگانیزم ها نیز امکان پذیر است. دو
طب مکمل ایرانی «فرادرمانی» و «سایمنتولوژی» از دستاورد های کار با
«اینترنت کیهانی» هستند که در آن ها انسان، حیوان یا گیاه بیمار به
عنوان یک کاربر به آن متصل شده و برنامه های عیب یابی، ترمیم و ... را
دریافت می کند و به دنبال آن درمان تحقق می یابد. در این روش
درمانی، درمان حیوان و گیاه نیز از طریق انسان و با به کارگیری امکانات
اینترنت کیهانی انجام می شود و این تجربه ی کار با «شبکه ی شعور
کیهانی» نشان می دهد که کیهان موجودی است یک پارچه، زنده و هدفمند.
شبکه شعور کیهانی:ماده و انرژی و یا به عبارت دیگر ساختار جهان هستی،
از حرکت آفریده شده است، از این رو جلوه های گوناگون آن نیز ناشی از
حرکت است.
از آنجایی که هر حرکتی نیاز به محرک و عامل جهت دهنده اولیه دارد، لذا
این عامل، آگاهی و یا هوشمندی حاکم بر جهان هستی می باشد که آن را
"شبکه شعور کیهانی" می نامیم. بنابراین جهان هستی در اصل از آگاهی
آفریده شده است. نظر
به اینکه آگاهی نه ماده است و نه انرژی، بنابراین بعد زمان و مکان بر
آن نیز حاکم نبوده و درمان به کمک این شبکه از راه دور و نزدیک امکان
پذیر است. همچنین فاقد کمیت بوده و قابل اندازهگیری نیست وهمان گونه
که ذکر شد،فقط باایجاد انگیزشهایی در بدن بیمار، نقطه اثر آن آشکار
میشود. بنابراین، درمانگر نمیتواند از بابت قدرت آن، چیزی را به خود
نسبت دهد. در
این شاخه درمانی، بیمار توسط فرادرمانگر به شبکه شعور کیهانی متصل شده
و ضمن ارایه اطلاعاتی از نحوه اتصال خود، از طریق گرم شدن، سرد شدن،
درد گرفتن، تیر کشیدن، ضربان زدن، تشنج و ... اعضای معیوب و تنشدار
بدن او مشخص شده و با حذف علایم، روند درمان آغاز میشود. نام
فرادرمانی نیز از آنجا بر روی این شاخه گذارده شده است که از نوعی نگرش
به نام فراکل نگری ناشی شده است. در این نگرش به انسان، به وسعت و عظمت
جهان هستی نگاه میشود نه صرفاً مشتی گوشت و پوست و استخوان. در این
نگرش، انسان مجموعهای است از جسم، روان، ذهن و کالبدهای متعدد دیگر،
مبدلهای انرژی مختلف (چاکراها) کانالهای محدود و مسدود انرژی
(کانالهای مطروحه در طب سوزنی)، حوزههای مختلف انرژی پولاریتی بدن،
حوزهی بیوپلاسما، شعور سلولی، فرکانس مولکولی... و بینهایت اجزای
تشکیل دهندهی ناشناخته دیگر. در این مکتب برای درمان انسان، به همهی
اجزای وجودی او توجه شده و کل وجود، به طور همزمان در ارتباط با شبکه
شعور کیهانی قرار میگیرد تا با صلاحدید و هوشمندی آن، نسبت به رفع
اختلال در اجزای مختلف، کارهای فرادرمانی لازم، توسط شبکه روی بیمار
صورت گرفته و مراحل درمان را طی کند.
جهان تک ساختاري:اصل
وحدت ساختاري: جهان هستي يک ساختار بيشتر ندارد و همهي اجزاي آن از
شعور و هوشمندي آفريده شده است.
مطالب زير نشان خواهد داد که: ماده و انرژي در ميدان شعوري شکل گرفته و
بدون وجود چنين ميداني، هيچ گونه انرژي اي نميتواند وجود داشته باشد.
(ماده خود انرژي متراکم است) لذا جهان هستي يک ساختار بيشتر ندارد و آن
ها را که انسان به عنوان ابعاد ميشناسد، (مانند فضاي سه بعدي و زمان)
همگي در اين ميدان شعوري است که معنا پيدا ميکنند و در اين ميدان شکل
گرفته و ايجاد شدهاند. اکنون
اين شعور و هوشمندي (شبکهي شعور کيهاني) را از نقطه نظر تئوري بررسي
نموده و به همين منظور بحثي به نام "سکهي وجودي" را مطرح مينماييم،
تا در خلال اين بحث بتوانيم هوشمندي حاکم بر جهان هستي را اثبات کنيم:
وجود هر چيزي را درعالم هستي، مانند سکهاي در نظر ميگيريم که دو
رو دارد:
"واقعيت وجودي" و "حقيقت وجودي". واقعيت
وجودي واقعيت
وجودي هر چيزي، به ما نشان ميدهد که آن چيز وجود دارد، واقع شده،
اتفاق افتاده و حادث شده است؛ بدون اين که علت، چگونگي و نحوهي وقوع
آن، اهميتي داشته باشد. اين بخش از وجود، يا قابل مشاهده است، يا اثر
خود را روي محيط ميگذارد، يا قابل ثبت و ضبط و اندازهگيري بوده و يا
ممکن است چند مشخصه از مشخصات فوق را داشته باشد. براي مثال، وجود يک
تکه سنگ واقعيت دارد چراکه آن سنگ حادث شده و به وجود آمده است؛ چه
نحوهي به وجود آمدن آن را بدانيم و چه ندانيم. بعضي چيزها را هم ممكن
است كه نبينيم و حسي روي آن نداشته باشيم ولي واقعيت داشته باشند.
مثلاً، اشعهي مادون قرمز واقعيت دارد، هر چند که نميتوانيم آن را
ببينيم و يا لمس کنيم، اما قادر هستيم آن را با تجهيزاتي اندازهگيري
نماييم؛ حتي مورد بهرهبرداري عملي قرار دهيم.
حقيقت وجودي:حقيقت
وجودي، موضوعهايي را در مورد واقعيت وجودي مورد بحث و گفتگو قرار
ميدهد که عبارتند از:
1-
علت وجودي و نحوهي وقوع براي مثال، يک تکه سنگ چگونه به وجود آمده
است؟ و يا جهان هستي چرا پيدايش يافته است؟
2-
طرح وجودي و مسايل پشت پردهي واقعيت وجودي هر واقعيتي به دنبال طرح و
نقشهاي ميبايستي اتفاق افتاده باشد و با بررسي مسايل پشت پردهي هر
واقعيتي، ميتوان با طرح و نقشهي وجودي آن واقعيت مواجه شده و آن را
مورد مطالعه قرار داد.
مثلاً، انسان چرا و به چه منظوري به وجود آمده است؟ و يا فلسفهي خلقت
جهان هستي چيست؟ 3-
کيفيت وجودي هر پديده حقيقت وجودي، چگونگي و کيفيت وجودي يک واقعيت را
زير ذرهبين قرار داده آن را مورد بررسي قرار ميدهد و اين که آيا
اصولاً چيزي وجود خارجي داشته و يا اين که مجازي ميباشد؟ براي نمونه،
در مورد تصوير يک شي در آينه، حقيقت وجودي به ما ميگويد که تصوير آن
شي، واقعيت وجودي داشته و در آينه واقع شده است؛ ولي حقيقت وجودي ندارد
زيرا مجازي است. پس چيزهايي ميتواند در عالم هستي واقعيت داشته و واقع
شده باشند، اما از حقيقت وجودي برخوردار نباشند. حال
جهت شناخت "شبکهي شعور کيهاني" لازم است واقعيت و حقيقت وجودي جهان
هستي را مورد بررسي دقيقتري قرار بدهيم: فرض کنيد مطابق شکل (الف 2)
تيغهاي داريم که ميتواند حول محور وسط آن بچرخد. حال سوال ميکنيم:
آيا اين تيغه در حالت ثابت واقعيت وجودي دارد يا خير؟ شکل
الف 2 شکل ب 2پاسخ
اين سؤال مثبت است، زيرا اين تيغه حادث شده و واقعيت دارد. حال اگر
مطابق شکل (ب2) اين تيغه را حول محور آن به سرعت به چرخش درآوريم، آنچه
را که مشاهده ميکنيم، استوانهاي است که قطر قاعدهي آن، قطر تيغه و
ارتفاع آن، ضخامت تيغه خواهد بود شکل
شماره 3اکنون اگر سؤال شود که "آيا اين استوانه واقعيت دارد؟" جواب ما
به اين پرسش مثبت خواهد بود زيرا اين استوانه حادث شده و به وجود آمده
است، بنابراين واقعيت دارد. اگر
سؤال شود که: "آيا اين استوانه، حقيقت نيز دارد؟" جواب به آن منفي است،
زيرا چنين استوانهاي
وجود خارجي نداشته و هر زمان که تيغه را از حرکت باز داريم، استوانه
ناپديد ميشود. بنابراين استوانه يک حجم مجازي و ناشي از حرکت تيغه
است، لذا درست است که اين استوانه واقعيت دارد، ولي فاقد حقيقت وجودي
است .در
ادامه به دنبال اين مشاهده و بررسي آن، به طرح سؤالات ديگري ميپردازيم:
آيا جهان هستي واقعيت وجودي دارد؟ جواب به اين پرسش قطعاً مثبت است،
زيرا ما وجود داريم و ميتوانيم جهان هستي را مشاهده کنيم.
•
آيا جهان هستي، حقيقت وجودي نيز دارد؟ براي
پاسخ به اين پرسش، به بررسي اجمالي و سريعي از ساختار جهان هستي- در
حدي که تا کنون قابل مشاهده و بررسي بوده است- ميپردازيم.
ميدانيم که جهان هستي از ماده و انرژي شکل گرفته است (در اصل فقط از
انرژي- رجوع به جهان تک ساختاري). در
ابتدا بخش ماده را (که شامل اجرام سماوي است،) زير نظر گرفته و ساختمان
آنها را مورد مطالعه قرار ميدهيم.
اين اجرام از مولکولها تشکيل شده و مولکولها نيز از اتمها تشکيل
شدهاند و اتمها نيز به نوبهي خود از ذرات بنيادي و ضد ذرات آنها شکل
گرفتهاند و اين سير تا منهاي بينهايت در دل اتم ادامه دارد به طوري
که ابتدايي براي آن نميتوان يافت. همان گونه که انتهايي نيز ندارد. اکنون
به مطالعهي يک اتم به عنوان آجري از ساختمان خلقت ميپردازيم و براي
بررسي دقيقتر، آن اتم را به اندازهي يک زمين فوتبال در نظر ميگيريم؛
در اين صورت هسته اتم در مقايسه با اندازه اتم، مشابه با توپ فوتبال در
مقايسه با اندازه زمين فوتبال خواهدبود(شکل شماره )4 اينک به طرح
سؤالاتي ميپردازيم: حجم
و شکل اين کرهي عظيم، از کجا ناشي شده است؟ر جواب بايد بگوييم که اين
حجم بر اثر حرکت الکترونها ايجاد شده است، که به آن "ابر الکتروني"
گفته ميشود•
آيا وجود اين کرهي عظيم واقعيت وجودي دارد؟ اب
قطعاً مثبت است، زيرا اين کره حادث شده و واقعيت دارد، ولي...
آيا حقيقت وجودي نيز دارد؟ اگر
در يک لحظه حرکت الکترون ها متوقف شود، اين حجم که ناشي از حرکت
الکترون ها است، ناپديد گشته و از مقابل چشمان ما محو ميشود و تنها
هستهي آن (که به اندازه يک توپ فوتبال است) باقي ميماند. پس نتيجه
ميگيريم که اين حجم وجود خارجي نداشته و ناشي از حرکت بوده و در نتيجه
مجازي است. حال با همين شيوه هستهي اتم را بررسي ميکنيم. ميدانيم که
هستهي اتم از پروتون و نوترون تشکيل شده است؛ مطابق شکل (5) پروتون به
دور محور خود چرخش نموده و نوترون نيز با سرعت بسيار زيادي در جهت عکس
حرکت پروتون، هم به دور خود چرخيده و هم به دور پروتون چرخش مينمايد.
چرخش نوترون به دور پروتون، ديسکي را پديد آورده و حجمي مجازي را ايجاد
ميکند. شکل
شماره 5حال در صورتي که حرکت پروتون و نوترون متوقف شود، اين حجم نيز
ناپديد ميشود و از آن فقط ذرات بنيادي به جا خواهد ماند که حجمي به
مراتب کمتر از حجم قبلي دارد. اگر به همين منوال به داخل ذرات هسته
نفوذ کرده و حرکات آنها را نيز در سطوح مختلف متوقف نماييم، ملاحظه
ميکنيم که حجمهاي حادث شده توسط آنها، يکي پس از ديگري محو شده و
اثري از آنها باقي نميماند. به اين ترتيب به اين موضوع پي ميبريم که
مجموعهاي از بينهايت حرکات بنيادي، هستهي اتم را شکل داده که اين
اتمها، مولکول را تشکيل داده و از مولکولها، بخش مادي جهان هستي شکل
گرفته است. لذا با اين توصيف ميتوان گفت: «جهان
هستي از حرکت آفريده شده است» از نگاهي ديگر نيز ميتوان به اين نتيجه
رسيد. زيرا در فيزيک مدرن، "ماده" موج متراکم است و موج نيز خود حرکت
تلقي ميشود؛ پس همهي جهان هستي- چه از بُعد ماده نگاه شود و چه از
بُعد انرژي- از موج ساخته شده و همان گونه که اشاره شد، موج نيز از
"حرکت" به وجود آمده است. با شرح مختصر و سادهاي که گذشت، اينک
ميتوان به پرسش طرح شدهي قبلي، که "آيا جهان هستي حقيقت وجودي دارد
يا خير؟"، پاسخ داد. در جواب ميتوان گفت: با توجه به اين که جهان هستي
از حرکت آفريده شده است، لذا جلوههاي گوناگون آن نيز ناشي از حرکت
ميباشد و همانطور که گفته شد هر جلوهاي که ناشي از حرکت باشد، مجازي
است؛ در نتيجه جهان هستي نيز مجازي بوده و حقيقت وجودي ندارد
. به
دنبال پي بردن به اين موضوع که جهان هستي از حرکت به وجود آمده است،
سؤال ديگري را مطرح ميکنيم:
چه عاملي، به بينهايت حرکت موجود در جهان هستي جهت داده است به
گونهاي که از ميان اين همه حرکت، سيستم کاملاً سازمند و هدفمندي تجلي
پيدا نموده است؟در پاسخ بايد گفت، تنها چيزي که ميتواند به بينهايت
حرکت موجود، جهتي هدفمند داده باشد، وجود عاملي هوشمند ميباشد که قادر
است تشخيص بدهد که هر حرکتي در چه جهتي و به چه صورتي بايد انجام شود
تا حاصل آن بتواند سيستمي هماهنگ، هدفمند و گويا باشد. بنابراين، ماده
و انرژي و يا به عبارت ديگر ساختار جهان هستي، از هوشمندي و يا شعور و
آگاهي به وجود آمده است و از "آگاهي" همه چيز در عالم زندگي و هستي
پيدا نموده است. لذا در اصل: «جهان
هستي از حرکت آفريده شده است» نکته
ديگر اينکه هر آن چه که موجود است، زنده است و زندگي ميکند.
حتي يک اتم هم در سطح خود، زنده محسوب ميشود. ولي نوع زندگي موجودات
مختلف با يکديگر تفاوت دارد. اصل
همان هستي از حرکت آفريده شده است، از اين رو جلوههاي گوناگون آن نيز
ناشي از حركت بوده و چون هر جلوهاي كه ناشي از حركت باشد، مجازي است،
در نتيجه جهان هستي نيز مجازي ميباشد. از آنجايي که هر حركتي نياز به
محرك و عامل جهتدهنده اوليه دارد، لذا اين عامل، آگاهي و يا
هوشمندي حاكم بر جهان هستي ميباشد كه آن را «شبكهي شعور كيهاني»
ميناميم. با
توضيحات ارائه شده، ميتوان گفت که در هر لحظه سه عنصر در جهان هستي
موجود است: آگاهي، ماده و انرژي. بدون وجود آگاهي انسان قادر نيست از
ماده و انرژي استفاده نمايد؛ يعني در صورتي که انسان ماده و انرژي را
در اختيار داشته باشد، بدون داشتن آگاهي و اطلاعات، نميتواند از آنها
استفادهي هدفمندي داشته باشد. بنابراين، در هر لحظه سه عنصر در جهان
هستي وجود دارند که آنها را ميتوان مطابق شکل زير نشان داد: «
تبديل ماده و انرژي به آگاهي، خود بحث مفصل و پيچيدهاي دارد که در
فرصتي ديگر به آن ميپردازيم
.همانطور که گفته شد ساختار اصلي جهان هستي، آگاهي يا شعور ميباشد، که
ماده و انرژي از آن به وجود آمده است.در پایان صحبتهای خانم جهاندیده
به رسم ادب از دو نفر از عزیزانی که خالصانه و
با
تمام وجود در کنار ما در کانون فعالیت میکنند توسط آقای شفایی تقدیر به
عمل آمد خانمها : صدیقه جعفری گرامی و دکتر نینا سبز
و سپس در بخش پایانی جلسه,نسرین مایلی فعال حقوق بشر در به مناسبت
نزدیک شدن به انقلاب اسلامی در ایران سخنرانی خود را با موضوع ایران
ناقض همیشگی حقوق
بشر آغاز کردند که سخنرانی ایشان به این شرح میباشد:با
سلام ودرود خدمت همه هموطنان محترم وشنوندگان عزیز,تشکر میکنم از
مسئولین وفعالین حقوق بشر که صدای در گلو مانده خیلی از عزیزان را در
همه جای دنیا پخش میکنند . در مذهب ما محب و محبوب یکی است ...رغبت چه
کند راغب و مرغوب یکی است ...گویند مرا که عین او را بطلب ...چه جای
طلب ؟ طالب و مطلوب یکی است . امروز قصد داریم راجع به حقوق بشر از
زمانیکه ۳۰ ماده تصویب شد تا به الان صحبتی داشته باشیم.
خیلی ها فکر میکنند نقض حقوق بشر در زمان جمهوری اسلامی است درصورتیکه
این نقضها در زمان شاه هم بوده است. حقوق بشر پیشینه ای طولانی دارد
وقدمت آن به اندازه تاریخ بشریت است, به بیانی حقوق بشر حقوق بنیادین
وانتقال پذیری ست که برای حیات نوع بشر اساسی دانسته می شود.عده
ای از محققان معتقدند نخستین اعلامیه حقوق بشر کوروش است که از ایران
زمین برخواسته است
. فکر میکنید چرا رژیم شاهنشاهی را بر انداختن وانقلاب اسلامی جایگزین
شد,
درزمان دولت قبلی هم یک سری بی عدالتیها و نا
بسامانیها در مملکت وجود داشت, چه بسا همین زمان هم در دولت جمهوری
اسلامی وجود دارد, چه فکر میکردیم و چه شد! در سال ۱۳۵۴ اولین اعتراض
به نقض حقوق بشر از سوی سازمان بین الملل علیه ایران مطرح شد. شاه کلا
از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ در حق مردم ظلمهای زیادی مرتکب شد, وعده ای از
مردم میگفتند شاه بی گناهه, اما همچنین چیزی وجود نداشت همیشه هرم است
که راه را نشان میدهد و زیر دستان هم کاسه داغ تر از اش. وهمیشه با شدت
بیشتری این دستورات را عمل می کردند. در دوران شاه اولین نقض حقوق بشر
ازادی خانمها در نوع پوشش بود . به خاطر اینکه هر خانمی چادر یا
روسری داشت در هیچ ادارات دولتی استخدام نمیشد. دومین مورد این بود که
غیراز کسانیکه جزوحزب رستاخیز بودند هیچ حزبی فعالیت نداشت و تمام
کسانی که میخواستند ممانعت کنند بدون استثنا زندانی وسالیان سال را
درزندان میماندند واعدام می شدند . مثل گل سرخی ویارانش.
در دوران شاه هم بسیار نقض حقوق بشری وجود داشت, مردم در اصل در یک
تبعیضی کاملا روشن زندگی میکردند.حالت
عوام رعیتی ظاهرا رد شده بود ولی حالت اداری شروع شده بود و انان که در
راس کار بودند به چشم زیر دستشان مانند رعیت نگاه میکردند خیلی توسعه
پیدا کرده بود به این دلیل مردم جانشون به لبشون رسیده بود ورفتند
خیابانها واون فریب بزرگ را خمینی داد که به این روز افتادیم. دوران
حکومت جمهوری اسلامی ایران مجمع عمومی سازمان ملل به جز یکی دو سال
تقریبا همه ساله قطعنامه ای در مورد نقض حقوق بشر بوسیله حکومت جمهوری
اسلامی صادر کرده است. حکومت جمهوری اسلامی به صورت سختگیرانه ای
آزادیهای مدنی از جمله ازادی سخنرانی,مطبوعات, تجمعات,انجمن ها و
ازادیهای شخصی را زیر پا می گذارد ودر مسیر ازادیهای مذهبی نیز مانع
ایجاد کرده است.
ازادی بیان حق هر شهروند ایرانی میباشد که متاسفانه دولت ایران در این
مورد نقض حقوق بشر کرده است.
با توجه به اینکه محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران وجود زندانیان
عقیدتی را تایید کرد, ولی تعداد زندانیان سیاسی در این کشور مشخص نیست
در سال ۱۳۸۵ روز زن در حالی سپری شدکه تنها ۵ روز مانده به ان ۳۳ تن از
فعالان حقوق زنان در ایران طی تجمعی آرام مقابل دادگاه انقلاب تهران
باز داشت وبه اوین منتقل شدند وبازداشت گروهی فعالان حقوق زنان
واکنشهای اعتراضی گسترده ای در داخل وخارج ایران به دنبال داشت. در
مارس ۲۰۰۷ معلمین تظاهراتی در شهرهای مختلف ایران برای برابری حقوق و
مزایا با سایر مشاغل دولتی در نظام سازماندهی کردند و در ۳مارس
دوباره معلمین به خاطر بی توجهی حکومت به حقوق ومزایا در مقابل مجلس
تظاهراتی کردند که به مدت دو هفته ادامه داشت تا اینکه ۱۳ مارس پلیس ضد
شورش ونیروهای امنیتی صدها تن از معلمین را دستگیر کردند. سید علی
خامنه ای طی فتوایی تحصیل همه کودکان افغانی چه آنهایی که قانونا در
ایران هستند وچه آنهایی که مدارک قانونی حضور در ایران ندارند را
الزامی دانست اما این فرمان تا کنون عملی نشده است .
در جمهوری اسلام ایران، ایرانیان زرتشتی , کلیمی و مسیحی تنها ادیانی
شناخته شده اند که در انجام مراسم خودشان ازادند. ولی بهاییان که به
عنوان بزرگترین جامعه دینی در ایران پس از مسلمانان شناخته میشوند از
داشتن حقوق شناخته شده محروم میباشند. باز هم نقض دیگری در جمهوری
اسلامی در ارتباط با یهودیان است , که کودکان یهودی را از استفاده کتب
غیر مذهبی یهودی منع میکند و مدارسشان راملزم به باز نگهداشتن در روز
شنبه میکند از موارد دیگر از نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی پس از
انقلاب اعدام تعداد ی از مقامات حکومت محمد رضا پهلوی وبخصوص اعدام
زندانیان سیاسی تابستان سال ۱۳۶۷ که در سر تاسر کشور حدود ۱۷ هزار نفر
را که اغلب بدون محاکمه بودند . همه ما شاهد هستیم که نقض حقوق بشر در
ایران بسیارند وادامه دارد و همچنین مدت محکومیت استا د محمد طاهری که
یک سال است به پایان رسیده وهیچگونه خبری از سلامتی ایشان به دست
خانواده وشاگردانشان نرسیده است. این همه جنایت وخیانت را دولت ایران
چطور میتواند جواب بدهد .
عزیزان اگاه هستیم که راه نجات بشریت جمعی است ورسیدن به اهداف ونهضت
دفاع از حقوق بشر بدون همراهی ووحدت همه فعالان حقوق بشر وازاد
اندیشان جهان امکان پذیر نخواهد بود. خامنه ای فرعون زمان بزرگترین
ناقض کتاب قران در طول تاریخ است .
لااکراه فی الدیندین یعنی روش یا راه که در قران امده در راه دین هیچ
اجباری نیست . در انجیل اشاره شده به این ایه که دوری وپشت کردن به روح
القدوس ومسیح به امید ازادی ایران وایرانی در دنیا. در پایان نسبت به
برنامه ریزی جلسه ی بعدی(شنبه 4 مارس)به شرح زیر تصمیم گیری شد: اخبار
و تحلیل آن آقای قاسم ساکی ، مقایسه اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون
اساسسی جمهوری اسلامی ایران آقای حسام ناصحی ارجمند و سخنرانان خانم
دیانا بیگلری فر و آقای منوچهر شفایی .جلسه راس ساعت 15:00 پایان یافت.
جلسه ماهانه کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان10فوریه
بهروز
خسروی
ماده 5 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی :هیچ
کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و
یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.زنگ
جلسه ی اعضای کمیته ی هنر در تاریخ 10فوریه 2017 در ساعت 19 به وقت
اروپای مرکزی با حضور علیرضا اسدبکی به عنوان منشی جلسه واعضای
کمیته و جمعی از فعالان کانون در اتاق پالتاک کانون دفاع از حقوق بشر
در ایران، کمیته هنر با شعری از خسرو گلسرخی با صدای آقای مهدی گلسفیدی
به صدادرآمد.خسرو
گلسرخی شاعر و نویسنده مردمی در روز دوم بهمن 1322 در شهر رشت متولد شد
نام پدرش قدیر بود كه گلسرخی در سن 5 سالگی این تكیه گاه را از دست داد
مادرش بانو شمس الشریعه وحید نام داشت كه بعد از مرگ همسرش، خسرو و
برادر دو ساله اش فرهاد را نزد پدرش حاج شیخ محمد وحید كه در قم می
زیست برد. وحید مرد مبارزی بود كه در كنار میرزا كوچك خان جنگلی در
نهضت جنگل جنگیده بود و بالطبع هنوز هم همان روحیه مبارزه در وجودش بود
خسرو توسط چنین مبارزی تعلیم دید و تحت تاثیر نظرات او قرار گرفت حتی
شعرهایی به نام جنگلی ها و دامون در این رابطه گفت (دامون به معنی
پناهگاه و انبوهی سیاهی جنگل است). در سال 1341 پدر بزرگش فوت كرد آن
زمان خسرو دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه را در مدارس حكیم سنایی و حكیم
نظامی به پایان رسانده بود و بعد از فوت پدربزرگش می بایست چرخ معاش
خانواده را بگرداند او و برادرش فرهاد به تهران عزیمت كردند و در خانه
ای كوچك در محله امین حضور سكنی گزیدند او روزها كار می كرد و شب ها
درس می خواند. خسرو در این سالها از ادبیات نیز غافل نبود در طی این
سالها اشعار و مقالات و نقدهای بسیار بر آثار ادبی از سوی او با نام
های غیر واقعی و مستعاری چون دامون – خ ، گ – بابك رستگار – افشین راد
– خسرو كاتوزیان به چاپ رسید در این زمان گلسرخی، با آموختن زبان
فرانسه به طور كامل و زبان انگلیسی در دوره دانشگاهی، دست به ترجمه های
ادبی نیز می زد.كار جدی او در شعر از سال 45 شروع شد. در سال 48 با
عاطفه گرگین شاعر و نویسنده همفكرش ازدواج كرد زندگی در كنار عاطفه و
تاثیر پذیری از افكار او آثار گلسرخی را غنی تر كرد بطوری كه دوران
شكوفایی فكری و خلاقیت او در مطبوعات در سالهای 48 تا 52 می باشد البته
هیچ اثری از خسرو در زمان حیاتش، به جز آنچه در مطبوعات و جنگ ها
انتشار یافت به صورت كتاب چاپ نشد. تنها چیزی كه میتوان به عنوان كتاب
چاپ شده در میان نوشته های او سراغ گرفت، مقاله ای ست با عنوان ”
سیاستِ هنر، سیاستِ شعر” این مقاله برای اولین بار به صورت جزوه از سوی
انتشارات (كتاب نمونه) به مدیریت بیژن اسدی پور انجام گرفت. اما بعدا”
كاوه گوهرین مجموعه آثار خسرو را در دو مجموعه به نام های ”دستی میان
دشنه و دل” و ” من در كجای جهان ایستاده ام” چاپ كرد كه این دفتر نیز
در آن است. خسرو برای چاپ كتابهایش با (كتاب نمونه) قرارداد بسته بود
كه به انجام نرسید و بعدها یكی از این دو مجموعه، با نام انتخابی خود
گلسرخی “ ای سرزمین من“ چاپ شد. انتخاب نام “پرنده خیس” برای مجموعه
دوم به توصیه عمران صلاحی انجام شده است. عمران صلاحی وبیژن اسدی پور
كه از دوستان گلسرخی بودند تأكید كرده اند كه خسرو قصد داشت این نام را
بر مجموعه ای از شعرهایش بگذارد.او چهار سال در كنار همسرش زندگی كرد و
ثمره این ازدواج فرزندی به نام دامون بود مدتی بعد از دستگیری گلسرخی
عاطفه گرگین نیز دستگیر شد و در دادگاه نظامی به چهار سال زندان محكوم
شد با به زندان افتادن او سرپرستی دامون به برادرش سپرده شد. (هم اكنون
دامون همراه مادرش در پاریس زندگی می كند).بیشترین علت دستگیری
گلسرخی عضویت در محفلی بود كه موقع دستگیری مدت یكسال بود كه از این
محفل بریده بود در اوائل ورود به آن محفل او متوجه شد كه جز حرف و
خیالبافی و احیانا” چپرویهای نمایشی و خطرناك هیچ نیست . در
آغاز ورود به آن جمعیت كذایی برای اینكه همسر و تنها پسرش را از این
گرداب دور كند، ظاهرا از خانواده خود برید. و با عاطفه گرگین تبانی كرد
و كوشید تا در انظار این طور جلوه دهد كه به علت اختلاف و عدم تفاهم
جدا از خانواده خود زندگی میكند و این رشته خانوادگی در حال گسستن
است. عاطفه در این ظاهرسازی مصلحتی او را یاری میداد،خسرو گلسرخی در
29 بهمن 1352 به جرم شركت در طرح گروگانگیری رضا پهلوی علیرغم اینكه به
خاطر بودن در زندان ساواك هرگز نمی توانست چنین كاری را انجام دهد و
صرفا” به خاطر دفاع از عقایدش در دادگاه نظامی به اعدام محكوم و در
میدان چیت گر تیر باران شد .دادگاه نظامی گلسرخی و دوست همرزمش كرامت
الله دانشیان و دفاعیه ای كه خسرو گلسرخی كرد هنوز در پیكره تاریخ
ایران می درخشد و یكی از صحنه های باشكوه ایستادگی بر سر آرمان تا پای
جان است او دفاع خود را چنین آغاز كرد:به نام نامی مردم:من در
دادگاهی كه نه قانونی بودن و نه صلاحیت آنرا قبول دارم از خود دفاع نمی
كنم بعنوان یك ماركسییت خطابم با خلق و تاریخ است هر چه شما بر من
بیشتر بتازید من بیشتر بر خود می بالم چرا كه هر چه از شما دورتر باشم
به مردم نزدیكترم و هر چه كینه شما به من و عقایدم شدیدتر باشد لطف و
حمایت توده مردم از من قوی تر است حتی اگر مرا به گور بسپارید كه
خواهید سپرد مردم از جسدم پرچم و سرود می سازند.او در ادامه گفت
زندگی امام حسین نمودار زندگی كنونی ماست كه جان بر كف برای خلقهای
محروم میهن خود در این دادگاه محاكمه می شویم او در اقلیت بود و یزید
بارگاه و قشون و حكومت و قدرت داشت او ایستاد و شهید شد هر چند كه یزید
گوشه ای از تاریخ را اشغال كرد ولی آن چه كه در تداوم تاریخ تكرار شد
راه حسین و پایداری او بود نه حكومت یزید آن چه را كه خلقها تكرار
كردند و می كنند راه حسین است.وقتی دادگاه نظامی حكم اعدام گلسرخی و
دانشیان را قرائت كرد آن دو فقط لبخند زدند و بعد دست یكدیگر را به
گرمی فشردند و در آغوش هم فرو رفتند.محبوبیت گلسرخی و دانشیان ترس
ساواک را برانگیخت آنها به تكاپو افتادند تا شاید در آخرین لحظات در
آنها رسوخ كنند به آنها كه با شكیبایی منتظر تیرباران بودند پیشنهاد شد
كه از شاه تقاضای عفو كنند اما آنها فقط پوزخند زدند ساواک وقتی دید با
هیچ حربه ای قادر به فریب آنها نیست به گلسرخی پیشنهاد داد كه دامون
پسرش را قبل از تیرباران ببیند اما گلسرخی به این پیشنهاد هم جواب منفی
داد و این در شرایطی بود كه همه سلول های بدنش نام دامون را فریاد می
كشید او می دانست كه دامون نقطه ضعف اوست و دامون می تواند او را به
زندگی امیدوار كند زندگی كه او می خواست از دست بدهد تا به وظیفه اش
عمل كند آری برای او مرگ یک وظیفه بود وقتی از او تقاضای ندامت نامه می
كنند تا در نتیجه دادگاه تخفیف دهند او می گوید هیچ كس از زندگی در
كنار زن و فرزند گریزان نیست من مثل هر انسانی زندگی را دوست دارم و
دوست دارم مثل هر پدری رنگ چشمان فرزندم را ببینم اما راهی را كه
انتخاب كرده ایم باید به پایان ببریم مرگ ما حیات ابدی است ما می رویم
تا راه و رسم مبارزه بماند اگر من ندامت نامه بنویسم كمر مبارزان را
خرد نكرده ام ؟
در سحرگاه 29 بهمن وقتی او را به چوبه اعدام بستند هنوز لبخند می زند و
می خواهد كه چشمانش را نبندند چون می خواست با دیدن خورشید به سرای
باقی بشتابد .او در وصیت نامه اش می نویسد :من یک فدایی خلق
ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست من خونم را به
توده های گرسنه و پابرهنه ایران تقدیم میكنم. و شما آقایان فاشیست ها
كه فرزندان خلق ایران را بدون هیچگونه مدركی به قتلگاه میفرستید، ایمان
داشته باشید كه خلق محروم ایران انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت.
شما ایمان داشته باشید از هر قطره خون ما صدها فدایی برمیخیزد و روزی
قلب شما را خواهد شكافت. شما ایمان داشته باشید كه حكومت غیرقانونی
ایران كه در 28 مرداد سیاه به خلق ایران توسط آمریكا تحمیل شده در حال
احتضار است و دیر یا زود با انقلاب قهرآمیز توده های ستم كشیده ایران
واژگون خواهد شد.ضمنا“ یك عدد حلقه پلاتین(طلای سفید) و مبلغ یک هزار و
دویست ریال وجه نقد را به خانواده و یا به زنم بدهند.بخشی از سوال و
جوابهایی که در دادگاه از گلسرخی پرسیده شد:خسرو گلسرخی در دادگاه
نظامی : من به خاطر جانم چانه نمی زنم ، زيرا فرزند خلق مبارز و دلاور
هستم.سرهنگ غفارزاده رئيس دادگاه :فقط از خودتان دفاع کنيد . حاشيه
رفتن و تبليغات مرامی را کنار بگذاريد.گلسرخی: از حرفهای من می ترسيد
:سرهنگ غفارزاده با عصبانيت:به شما دستور می دهم ساکت شويد .
بنشينيد!خسرو گلسرخی با صدائی بلندتر: به من دستور ندهيد . برويد به
سرجوخه ها و گروهبانهايتان دستور بدهيد. خيال نمی کنم صدای من آنقدر
بلند باشد که بتواند وجدان خفته ای را بيدار کند. خوف نکنيد.می بينيد
که در اين دادگاه باصطلاح محترم هم سرنيزه ها از شما حمايت می
کنند."معلم پای تخته داد می زد"صورتش گلگون بود،ودستانش زیر پوششی از
گرد پنهان بودولی آخر کلاسیها،لواشک بین خود تقسیم می کردندوان یکی در
گوشه ای دیگر،جوانان را ورق می زد.برای اینکه بیخود های و هو می کرد،و
با آن شور بی پایان،تساوی های جبری را نشان می داد،با خطی خوانا بروی
تخته ای کز ظلمتی تاریک،غمگین بود،تساوی را چنین نوشت:یک با یک برابر
است.از میان جمع شاگردان یکی برخاست،
همیشه یک نفر باید به پا خیزد...به آرامی سخن سر داد:تساوی اشتباهی
فاحش و محض است.نگاه بچه ها ناگه به یک سو خیره گشت ومعلم مات برجا
ماند،و او پرسید:اگر یک فرد انسان،واحد یک بود آیا باز یک با یک برابر
بود؟سکوت مُدهِشی بود و سوالی سخت.
معلم خشمگین فریاد زد:آری برابر بود،و او با پوز خندی گفت:
اگر یک فرد انسان یک واحد بود،آنکه زورو زر به دامن داشت بالا بود
وآنکه قلبی پاک ودستی فاقد زر داشت پایین بود
اگر یک فرد انسان یک واحد بود،آنکه صورت نقره گون،
چون قرص مه می داشت بالا بود،وان سیه چرده که می نالید پایین بود
اگر یک فرد انسان واحد یک بود،این تساوی زیر و رو می شد
حال می پرسم اگر یک با یک برابر بود،نان و مال مفتخوران از کجا آماده
می گردید؟یا چه کس دیوار چین ها را بنا می کرد؟
یک اگر با یک برابر بود،پس که پشتش زیر بار فقر خم می شد؟
یا که زیر ضربت شلاق له می گشت؟یک اگر با یک برابر بود
پپس چه کس آزادگان را در قفس می کرد،معلم ناله آسا گفت:
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید،یک با یک برابر نیست...
آقای بهروز خسروی، هنرمند و فعال حقوق بشر با موضوع سخنرانی خود، نگاهی
به وضعیت حقوق بشر ایران در دی ماه 1395 که به اتفاق آن را مرور می
کنیم.
نگاهی به وضعیت حقوق بشر ایران در دی۹۵:در
دی ماه سال
۱۳۹۵
نقض سامانمند حقوق بشر در ایران همچنان مانند گذشته ادامه داشت و در
این ماه حکم اعدام
۷۱
نفر در استانهای البرز، آذربایجان شرقی و غربی، خراسان رضوی، فارس،
کرمانشاه، گیلان، مرکزی، هرمزگان اجرا شد.
اعدام:متأسفانه
در آذرماه
۹۵
تعداد قابلتوجهی از زندانیان اعدام شدند از برجستهترین گزارشها
اعدام در این ماه باید به
اعدام دستکم
۱۶
زندانی در رجایی شهر و ندامتگاه کرج ، چهار
زندانی در مشهد اعدام شدند، اعدام
یک کودک-مجرم در کرمان، و
اعدام دستکم
سه زندانی در زندان مرکزی قزوین اشاره
کرد.در دی ماه
۹۵
در کنار تمام اعدامهای صورت گرفته شاهد بخشش و نجات محکومین به قصاص
نیز بودیم.
حقوق اقلیتها:این
ماه همچنین با تداوم تعرض به حقوق اولیه اقلیتهای قومی و دینی در
ایران همراه بود که بارزترین آنها، بازداشت
توام با خشونت سجاد افروزیان در ملکان، زخمی
شدن سه شهروند بلوچ در پی تیراندازی مستقیم سپاه در سرباز، بازداشت
۴۹
نفر در زاهدان در جریان اعتراض به تخریب منازل بودند.در
رابطه با نقض حقوق شهروندان بهایی نیز همانند گذشته شاهد تبعیض و آزار
و اذیت متعدد بودیم، گزارشات، از جمله گزارش بنیاد
شهید سرباز بهایی جان باخته در جنگ را به رسمیت نمی شناسد / اسناد، محرومیت
نازنین نیکوسرشت، دانشجویی بهایی از ادامه تحصیل.درزمینهٔ
حقوق شهروندان اهل سنت نیز گزارشهایی منتشر گردید از جمله گزارش احضار
دو تن از اساتید ‘عین العلوم گشت’ به وزارت اطلاعات.
درزمینهٔ حقوق دراویش
نیز گزارشهایی در دی ماه منتشر شد، بازداشت
یک درویش گنابادی در تبعیدگاهش در بندرعباس، بازداشت
یک ساعته ‘مجلسدار’ دراویش گنابادی در قم ازجمله
آن بود.
حقوق کودکان:درزمینهٔ
حقوق کودکان نیز گزارشهایی در این ماه داشتیم که برجستهترین آنها
عبارت بود از در
خراسان شمالی بیش از
۲۳۵۰
دانش آموز از تحصیل بازمانده اند، شناسایی
۱۰۹
کودک سوء تغذیهای زیر شش سال در ماهنشان،قتل
هولناک نوزاد
۵
ماهه توسط مادرش در شیراز.
حقوق زنان:درزمینهٔ
حقوق اولیه زنان در ایران همچنان در ماهی که گذشت قدم جدی برای تحقق
شعار برابری جنسی از سوی دولت و دستگاههای اجرایی برداشته نشد، زنان
ایرانی همچنان شاهد نقض متعدد حقوق خود بودند، از پراهمیتترین
گزارشهای منتشره در دی ماه در رابطه با نقض حقوق بشر در حوزه حقوق
زنان میتوان به: افزایش
همسر آزاری در مازندران، دستگیری
۲
دختر موتور سوار در دزفول، برنامه
دولت برای مقابله با بدحجابی در دستگاههای خصوصی، درشش
ماه اول سال؛ ثبت
۹۵۰۰
همسرآزاری در تهران اشاره
کرد.
کارگری:رویدادها و اخبار کارگری در آذرماه
۹۵
پرشمار بود. معاون
وزیر راه و شهرسازی: سالانه
۱۵۰۰
کارگر کشته میشوند، نه
ماهه امسال؛ مرگ
۶۵
نفر براثر حوادث ناشی از کار در مازندران، برگزاری
دو تجمع اعتراضی کارگران، ازجمله
آنها بود.
اصناف:در
حوزه اصناف و حقوق صنفی هم این ماه خالی از حوادث نبود چنانکه اعتراضات
گسترده متقاضیان مسکن مهر پردیس؛ برگزاری چهار تجمع اعتراضی از
برجستهترینهای این رسته بود.
بهداشت و محیط زیست:در
زمینهٔ ی بهداشت و محیطزیست در این ماه گزارشهای متعددی منتشر شد که
غالب آنها با موضوع آلودگی هوا ، محیطزیست و کمبود آب در کشور بود
در زمره مهمترین آن می توان به: تلفات
ناشی از آنفلوآنزای پرندگان در تالاب میقان اراک به
۲
هزار و
۴۲۲
لاشه رسید، رهاسازی
زباله های بیمارستانی و عفونی بیخ گوش کلان شهر زاهدان ،آلودگی
هوا مدارس برخی استان های ایران را فردا تعطیل کرد، ریزگردها
در اهواز
۱۲
برابر حد مجاز شد؛
آلودگی هوای تبریز
۱۵
روزه شد، وضعیت
آب درسیستان و بلوچستان بحرانی است اشاره
کرد.
گزارشهای مورد توجه:در
این بخش سعی شده به گزارشهایی از نقض حقوق بشر در دی ماه که با حساسیت
و توجه بیشتری از سوی افکار عمومی مواجه شدند، اشاره شود. بدیهی ست که
این توجه بیشتر، الزاماً به معنی شاخص بودن این دسته از گزارشهای به
لحاظ حجم نقض حقوق بشر نیست. ازجمله گزارشها با توجه خاص میتوان
به دستگیری
۲
دختر موتور سوار در دزفول، اسیدپاشی
بر زن جوان به دلیل جواب رد به خواستگاری،افزایش
همسر آزاری در مازندران،سوزاندن
دانش آموز چاروسایی با خط کش داغ توسط معلم، تنبیه
دانشآموزی در استان همدان موجب ‘شوک و ترس وی از مدرسه’ شد، رهاسازی
ماهانه شش نوزاد در خیابانهای کرج، کشف
نوزاد یک روزه در سطل زباله در خمین، خودداری
از عمل ضروری پیوند کبد به دلیل شائبه افغانستانی بودن بیمار ایرانی، لغو
کنسرت های موسیقی در اراک و عدم صدور مجوز تا اطلاع ثانوی اشاره
کرد.گزارشهای حقوق بشری در سایه کم توجهی:در مقابل بخش قبل،
بسیاری از گزارشهای حقوق بشری اساساً باکم توجهی و بعضاً بیتوجهی
رسانهها و افراد فعال در شبکههای اجتماعی که به هر ترتیب
تشکیلدهندهی قسمتی از افکار عمومی هستند؛ روبهرو شدند. گفتنی است
این نوع کمتوجهیهای بعضاً غیر تعمدی یا بعضاً تبعیضات هدفمند، زمینه
بیشتری از تداوم و گسترش نقض حقوق بشر را فراهم میآورد.برای انتخاب
مورد اول در این دسته باید به: دو
زندانی در رشت اعدام شدند اشاره
کرد که با واکنش و حساسیت زیادی در افکار عمومی روبرو نشد. همچنین یک
زندانی در مراغه اعدام شد، اعدام
دستکم یک زندانی در زندان رشت، تخریب
آثار باستانی
۶۰۰
ساله در داراب برای ساخت انبار، زخمی
شدن سه شهروند بلوچ در پی تیراندازی مستقیم سپاه در سرباز، بازداشت
توام با خشونت سجاد افروزیان در ملکان، احضار
گروهی فعالان اردبیلی به پلیس اطلاعات و امنیت، بیش
از دوماه بازداشت و بی خبری از یک شهروند اهل اهواز، بازداشت
۴۹
نفر در زاهدان در جریان اعتراض به تخریب منازل نیز
از دیگر گزارشهایی بود که در سایه کمتوجهی از سوی افکار عمومی قرار
گرفتند.
سرکار خانم مرضیه بردبار، هنرمند و فعال حقوق بشر با موضوع سخنرانی
خود، روز جهانی ناقص سازی زنان که به اتفاق آن را مرور می کنیم.
نقص عاملانه عضو جنسی زنان، یک تراژدی انسانی با 140 میلیون قربانی.به
نقل از یونسکو این رسم غیر انسانی یعنی بریدن آلت تناسلی زنان در
بسیاری از نقاط عالم وجود دارد و به بیش از 100 میلیون زن اشاره می کند
که قربانی نقص عضو جنسی شده اند. همین منبع از اضافه شدن هر ساله حدود
سه میلیون دختر دیگر به لیست این قربانیان خبر می دهد.در فرانسه هم
اکنون 53 هزار زن ختنه شده، زندگی می کنند، یکی از اولین بهانه های
آغاز موج فمنیستی و برابر حقوق جنسیتی، مالکیت بر بدن زنها بوده است.
از این روست که ختنه کردن زنان یکی از آشکارترین انواع نقض حقوق مالکیت
زنان بر بدن خویش است.ختنه ی زنان مختص هیچ فرهنگ و آداب و رسوم و
محدوده ی جغرافیایی و دین خاصی نیست و این عمل به پیش از پیامبری موسی
می ررسد و نسبت آن با دیان هیچ است . این سنت بیرحمانه در 28 کشور
آفریقایی و در همین منطقه ی آسیا شامل عراق ، ایران، اندونزی،
سریلانکا، مالزی، فلیپین، هندوستان ، پاکستان و کشورهای حاشیه ی خلیج
فارس را شامل می شود. در ایران بیشتر در مناطق غربی و جنوب غربی ایران
در آذربایجان غربی، کردستان، بلوچستان و نواحی عرب نسین، کرمانشاه،
هرمزگان اتفاق می افتد که با تیغ ریش تراشی، قیچی و چاقو این اتفاق
صورت می پذیرد.عواقب کوتاه مدت و بلند مدت فیزیکی و روانی ختنه زنان از
پیش از وقوع تا آخر عمر ادامه دارد. جدا کردن حساس ترین عضو بدن انسان،
نه تنها زنان که بیشترین تمرکز پایانه های عصبی را در خود جا می داده،
عمومن در شرایطی غیر بهداشتی و توسط ابزاری چون تکه شیشه و کارد
آشپزخانه و حتی تکه سنگ تیز بدون بیهوشی موضعی و یا کامل انجام می
گیرد. جدا از فشار روحی و عصبی که به قربانی وارد می شود- خونریزی
شدید- کزاز- آسیب دیدگی مجاری ادراری و درد دائمی تا پایان عمر هنگام
دفع ادرار ، عفونتهای مزمن رحم و عدم توانایی در بارداری و وضع حمل و
مرگ زودرس از عواقب این عمل شنیع است. مراسم دقیقن مشابه آن چیزی ست که
برای پسران رخ می دهد و البته بدون برگزاری جشن، زمان ختنه دختران در
سنین پایین از نوزادی تا پیش از نوجوانی یعنی درست وقتی که از نظر
فیزیکی و روانی قدرت اجرای انتخاب را ندارند و در سکوت ختنه می شوند.
این بار افراد خانواده و نزدیکان که وطیفه شان حمایت و مراقبت از کودک
است، دسته جمعی به تمامیت بدن او تجاوز می کنند و او تا پایان عمر ناقص
و
کودک متولد شده و حذف بوهای بد و تکمیل رشد و زندگی اشاره می کنند که
می تواند برای ما خنده دار باشد.
می شود.که البته دلیل ختنه ی زنان را تضمین پاکی زن – تضمین سلامتی
مرد متاسفانه این مساله در بعضی نقاط امر عادی است که زن بودن درد دارد
و زنان و مردانی که پی به این غیر عادی بودن و فاجعه این عمل می برند
آنچنان دچار شرم و افسردگی هستند که برای پا پیش گذاشتن باید مبارزه ای
با خود و میراث اجدادی بر پا کنند.در ایران ختنه زنان مورد بحث رسانه
نیست چرا که هنوز صحبت در مورد آلت تناسلی زن تابویی است که شکسته نشده
تنها چند سالیست که اعمال جراحی ترمیم آلت جنسی زنان ختنه شده در
کشورهایی مانند فرانسه آغاز شده و این کار همراه با روانشناسی و
مددکاری و آموزشی همراه است. حرف از نقص عضو و تجاوز به حقوق فردی
انسان ها تابو نیست که سکوت در برابر ادامه ی همچین رسمی غیر انسانی در
تاریخ بشریت ننگ است. کافیست گوشه ای از ذهنمان به یاد داشته باشیم
زنی که روبرویمان نشسته ممکن است در سک.ت درد بکشد و ما سهمی در تغییر
آینده اش داریم. 6 فوریه یادآوری می کند همه ما باید دست در دست هم
برای ریشه کنی این رسم غیر انسانی تلاش کنیم.
بررسی علت های بریده شدن صدای زنان در
موسیقی ایران:عنوان سخنرانی هنرمند و فعال حقوق بشر، آقای محمد
حسن همتی، موزیسین معترض بوده که به شرح ذیل می باشد . «چطور شده
که صدای آقایان در خانمها انحراف ایجاد نمیکند، اما صدای خانمهاست
که در آقایان انحرافی میسازد. امیدوارم دوستان به زودی به این نتیجه
برسند که صدای خانمها کسی را منحرف نمیکند!» این نقل قول از «محمدرضا
شجریان»، تنها بخشی از درد دل اهالی موسیقی است که در اين سالها خواه
در جمعهای خصوصیتر و با لحنی تندتر و گاهی هم در گفتوگوهای
رسانهای و کمی نرمتر، دائم آن را تکرار کردهاند. اما انگار «دوستان»
هنوز به این نتیجه نرسیدهاند و بیش از سه دهه است که صدای تکخوان زن
در موسیقی ایران همچنان ممنوع است. اگرچه اهالی موسیقی و بزرگان آن
همیشه از حذف صدای خوانندگان زن گله داشتهاند و اعتراضشان در
رسانههای داخلی کم و بیش منعکس شده، اما تا پیش از سخنان «داریوش
پیرنیاکان» (دبیر و سخنگوی خانه موسیقی) - کسی که به سخنرانیها و
مصاحبههای تند و تیزش شهره است- مسئولان دولتی و محافظهکاران به چنین
اظهارنظرهایی واکنش نشان نمیدادند. سخنرانی تند و تیز این موسیقیدان،
بحثی را دوباره زنده کرد که هر ازچندگاهی سر برمیآورد و دوباره خاموش
میشد. اما این بار پای وزیر ارشاد دولت روحانی هم به میان آمد تا در
دفاعی تمام قد از سخنان پیرنیاکان، سطح این بحث را به میان دولتمردان و
اهل سیاست ببرد.
چه کسی گفته حرام است؟ هنوز هم متر و معیار صدا برای آوازخوانی زنان،
صدای «قمرالملوک وزیری است، زنی که اگر امروز در ایران زندگی میکرد،
حق خواندن نداشت. صدای زن، تا آنجا که از صفحات ضبط شده میدانیم، حتی
در دوره قاجار هم رواج داشته است. گرچه زنان همیشه با موانع زیادی در
این زمینه روبهرو بودهاند. با اینکه بعد از انقلاب اسلامی، استفاده
از صدای زن در موسیقی ایران ممنوع اعلام شد اما حکومت اسلامی نتوانست
به طور کامل صدای زنان را از موسیقی حذف کند و این صدا به شکلهای
تحریف شده مثل همخوانی با مردان یا در دستههای کُر شنیده شده است. به
علاوه با اینکه صدای خوانندگان زن محبوبی چون «مرضیه»، «دلکش»،
«پوران»، «پریسا»، «هنگامه اخوان»، «گوگوش»، «مهستی» و دیگران، سال
هاست به طور رسمی از رسانههای داخلی شنیده نشده و خوانندگان زن نسل
جدید همچنان در خاموشی به سر میبرند اما هیچکدام از اینها باعث نشده
که مردم خوانندگان زن را از یاد ببرند، بلکه برعکس اشتیاق آنها به
شنیدن صدای آنان بیشتر هم شده است. بحث در مورد صدای زنان در موسیقی
ایران همیشه از خطوط قرمز و تابوهای جامعه اسلامی ایران بوده و به
همین دلیل هم سخنرانی داریوش پیرنیاکان در جشن مهرماه سال
۹۲
خانه موسیقی،
بحثهای بسیاری را درباره صدای خوانندگان زن به عرصه عمومی آورد.
پیرنیاکان در آن مراسم مستقیما علما را خطاب قرار داده و از آنها پاسخ
خواسته بود؛ یعنی کاری که تا پیش از این سابقه نداشت: «نزديک به
۴۰
سال است که در عرصه موسیقی زمستان است. هنوز در اینجا موسیقی را حرام
میدانند.اینها امروز باید به ما هنرمندان که این همه جفا شده، جواب
دهند که کجا نوشته شده موسیقی حرام است؟ نیمی از هنرمندان موسیقی، زنان
هستند، آنها هم اجازه خواندن ندارند. فکر میکنم همه اهالی موسیقی
درباره این خواستهها یک صدا هستند.» جلسه ی کمیته ی هنر در ساعت 21 به
وقت اروپای مرکزی بعد از هماهنگی برای برگزاری جلسه بعد با حضور فعالان
حقوق بشر، به پایان رسید.
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی مالزی 2 فوریه 2017
جمشید غلامی سیاوزان
جلسه ماهانه اعضای نمایندگی مالزی در روز پنجشنبه 2 فوریه 2017 ساعت 16
به وقت اروپای مرکزی با موضوع بررسی ماده 6 اعلامیه جهانی حقوق بشر
و سو استفاده بخش روحانیت از باورهای مردم قبل و بعد از انقلاب اسلامی
و روز جهانی مقابله با عقیم سازی زنان با حضور اعضای نمایندگی و
جمع کثیری از مهمانان و فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در
اتاق پالتاک نمایندگی برگزار گردید در این جلسه سخنرانان به ارائه
موضوعات یاد شده پرداختند که از این قرار است .
اقای محمد گلستانجو خبرهای نقض حقوق بشر در ایران در ماه گذشته
را به اطلاع حاضرین رساندند.
اعدام:متأسفانه در دی ماه سال ۱۳۹۵ نقض حقوق بشر در ایران بصورت
گسترده ایی همچنان ادامه داشت و در این ماه حکم اعدام ۷۱ نفر در
استانهای البرز، آذربایجان شرقی و غربی، خراسان رضوی، فارس، کرمانشاه،
گیلان، مرکزی، هرمزگان اجرا شد. تعداد قابلتوجهی از این اعدام ها
مربوط به مجرمین قاچاق مواد مخدر بود .در حالیکه در ماه گذشته در
مجلس عنوان شد که تا تصویب حکم جایگزین اعدام برای قاچاق چیان مواد
مخدر اعدام این افراد به تاخیر خواهد افتاد بجز آن دسته از افرادی که
عملیات مسلحانه داشته اند ولی متاسفانه طبق سنوات قبل باز هم شاهد تخلف
در وعده های مسئولین کشورمون بودیم .از برجستهترین گزارشها اعدام در
این ماه باید به اعدام ۱۶ زندانی درزندان رجایی شهر و ندامتگاه کرج ،
چهار زندانی در مشهد ، اعدام یک کودک در کرمان، و هشت زندانی در
زندان قزوین و چهار مورد اعدام در ملاءعام در شهر های ایلام ,سرپل
ذهاب وشهر میاندوآب اشاره کنم .که طبق گزارشات بدست آمده آمار اعدام
نسبت به ماه گذشته تقریبا دوبرابر شد. باید توجه داشت که همچنان که در
ماده سه اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده که همه انسانها سزاوار و محق به
زندگی آزادی و امنیت فردی هستند ولی شاهد هستیم که چگونه این زندگی و
آزادی در حکومت اسلامی ایران از افراد گرفته میشود.
وضعیت زندانیان:متاسفانه در رابطه با وضعیت زندانیان , مخصوصا زندانیان
سیاسی و عقیدتی و فعالان حقوق بشری وضعیت بسیار نا مناسبی را در
زندانها دارند بعضا با پرونده سازی های جعلی و بی اساس ,ممانعت ازانجام
ملاقات به دلایل واهی و یا ممانعت از تشکیل دادگاه در موعد مقرر شرایط
را بگونه ایی ایجاد میکنند
. که زندانیان بناچار برای دستیابی به حقوقشان مجبور به اعتصاب غذا و
صدمه زدن به خود شان میشوند با این وجود همچنان ترتیب اثر چندانی به
وضعیت آنها داده نمیشود حتی با وخیم شدن حال آنها بندرت از امکانات
بیمارستانی استفاده میشود و مواقعی هم که بناچار به بیمارستان اعزام
میشوند قبل از بهبود کامل به زندان برگردانده میشوند حتی با وجودتوصیه
پزشکان مبنی بر لازم بودن بستری زندانی در بیمارستان .در این ماه هم
همچون ماههای گذشته شاهد سهل انگاری مسئولین زندان ها و عدم رسیدگی
پزشکی در مورد بیماران زندانی بودیم که نهایتا منجر به فوت دو زن
زندانی در ندامتگاه زنان در شهرری و یک زندانی مرد در زندان اوین شد.و
یک مورد هم خودکشی زندانی را در اثرفشار روحی و شکنجه در زندان قزلحصار
بهمراه داشتیم .با وجود مفاد مندرج در منشور حقوق شهروندی که به تازگی
توسط رییس دولت امضا شد. مبنی بر حق برخورداری از دادخواهی
عادلانه و همینطور مفاد 11 .10 .9 .8 .7 اعلامیه جهانی حقوق بشر که
همگی در رابطه با حق همگانی از یک دادگاه صالح و برابری و عدالت در
برابر قانون و نحوه دادخواهی اشاره شده و تذکرات و هشدارهای مجامع
بین المللی به ایران در رابطه با برخورد دولت با زندانیان ولی
متاسفانه شاهد عملکرد نامناسب و خارج از عدالت هستیم تا جاییکه رییس
قوه قضاییه ایران اطلاع رسانی درباره موضوعاتی چون اعتصاب غذای
زندانیان سیاسی را «فضاسازی رسانهای» و «جرم» اعلام نموده و از
مقامات این قوه خواست که به آن هیچ اعتنایی نداشته باشند.
حقوق زنان:درزمینهٔ
حقوق اولیه زنان در ایران همچنان در ماهی که گذشت اقدام جدی از سوی
دولت و دستگاههای اجرایی برداشته نشد، زنان ایرانی همچنان شاهد نقض
متعدد حقوق خود بودند، از پراهمیتترین گزارشهای منتشرشده میتوانم
به: بازداشت و زندانی یک بانوی بدنساز به اتهام انتشار عکس در فضای
مجازی و همینطورافزایش همسر آزاری در مازندران و ثبت ۹۵۰۰ همسرآزاری در
تهران اشاره کنم وهمچنین مقابله با بدحجابی در دستگاههای خصوصی و روند
رو به رشد ازدواج دختران کمتر از ۱۵ سال . در ضمن مدیر کل اموراجتماعی
و فرهنگی استانداری تهران هم گفته که باید با پروژه قانع کردن زنان
کارتن خواب، عقیمسازی صورت گیرد تا جلوی بسیاری از آسیبهای اجتماعی
گرفته شود.و این به معنی پاک کردن صورت مسئله است.
اقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی
مقایسه ماده 6 اعلامیه جهانی حقوق بشر را با قانون اساسی ایران
مطابقت نمودند.
بدون
درک مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر ، شناخت تناقضات درونی قوانین اساسی
کشور و آگاهی نسبت به حقوق فردی و
اجتماعی ملت ممکن نخواهد بود . مفاد این
اعلامیه ، نتیجه تجربیات تلخ بشریت از مصائب دوران جنگ دوم جهانی است
که برای جلوگیری از حدوث دوباره فجایع ناشی از عملکرد حکومت های
توتالیتر و فاشیست نگارش یافته و حاصل درد و رنج انسان های بیشمار است
. طبیعی است که چنین اعلامیه ای نمی تواند مورد توجه حاکمان مستبد دنیا
و از جمله حاکمان مستبد سرزمین ما باشد
. تاکید بر مفاد این اعلامیه از سوی ما ، تنها به جهت آگاهی افراد ، نسبت
به شناخت حقوق انسانی خود در جامعه ایست که حاکمان آن ، با اتکا به نا
آگاهی مردم ، قوانین اساسی کشور را خالی از تناقض و بی عیب و نقص معرفی
می کنند . ماده ششم اعلامیه جهانی حقوق بشر می گوید: هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص
به رسمیت شناخته شود. درحقیقت این ماده , نگاه حکومت به ارزش انسانی افراد جامعه را مورد بحث
قرار میدهد. قانون باید بین انسان ها تفاوت قایل نباشد و با همه به یک شکل برخورد
کند و به یک شکل، مورد حمایت قرار دهد. سیستم قضایی و پلیس و دیگر قوانین کشور، نباید بین انسان ها هیچ تفاوتی
قایل شوند. هر انسانی، به صرف انسان بودنش، با دیگر انسان ها مساوی است!
این ماده كه می توان به اختصار «حق شناخته شده ی انسان در مقابل
قانون» نامید، بدیهی ترین ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر است . به
نحوی كه هیچ یك از مفسرین اعلامیه بر آن شرحی ننوشته اند و آن را واضح
و بدیهی شمرده اند. میثاق حقوق مدنی و سیاسی كه در مقام تبدیل مقررات
مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر به صورت مواد قانونی و لازم الاجرا
بوده است . بدون هیچ گونه تغییری در واژگان عیناً در ماده
۱۶ میثاق به تكرار ماده شش اعلامیه جهانی حقوق بشر پرداخته است.. حقوقدانان شخصیت را وصف و شایستگی یا قابلیتی در انسان می دانند كه
بتواند در جامعه دارای حق و تكلیف شود و قادر باشد آن را با واسطه یا
بدون واسطه اعمال و اجرا كند. حق و تكلیف چون از موضوعات حقوقی هستند
بدین سبب این وضعیت موجود را در شخص، شخصیت حقوقی می گویند. هر یك از
افراد در جامعه دارای شخصیت حقوقی بوده و می تواند به وسیله آن دارای
حق و تكلیف گردد و آن را اجرا كند . در گذشته برای تمامی انسانها قائل
به شخصیت نبودند، عده ای از افراد به دلایل اجتماعی در قید بردگی بودند
و نتیجتاً در ملكیت اشخاص دیگری بودند و مورد خرید و فروش قرار می
گرفتند همان طور كه گفته شد شخصیت یك نوع وصف و شایستگی برای دارا شدن
حقوق و تكالیف است. این وصف و قابلیت ذاتی، همزاد، همراه و ملازم با
شخص است. صلاحیت مزبور را كه قانون مدنی ایران از آن به اهلیت تعبیر
نموده می توان به شخصیت حقیقی یا شخصیت طبیعی تفسیر كرد. تنها مصداق
منحصر به شخصیت حقیقی یا طبیعی، انسان زنده ای است كه از حیات مستقل و
نه جنینی، برخوردار است .
شخصیت و اهلیتی كه انسان بهره مند از آن است، آنچنان همراه و وابسته به
شخص آدمی است كه هیچ كس نه خود او، نه دیگران و نه مقامات عمومی نمی
توانند آن را سلب كنند و در نتیجه انسان را از شخصیت تهی كنند . فقهای اسلامی قید اهلیت را به قید حیات مستقل انسانی افزوده اند با این
توضیح كه با قید انسان موضوعات غیرانسانی و با قید زنده شخص مرده و
میت و با قید «حیات مستقل» جنین و با قید «اهلیت» شخص «برده» را از
عنوان «شخص حقیقی» خارج كرده اند .امروزه وضعیت شخص از
نظر آزاد شده یا برده بودن مطرح نیست و همه مردم از نظر حقوقی آزاد شده
هستند و طبقات نیز بدان گونه كه در گذشته وجود داشته اند در عصر ما
وجود ندارند و شغل و حرفه اشخاص نیز برای تعیین حقوق فردی و شخصی آنان
در نظر گرفته نمی شود و همه دارای حقوقی برابر هستند . بند
۱۴ از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران : تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه
برای همه و تساوی عموم در برابر قانون برای درک بهتر موضوع از یک مثال
استفاده میکنم تا شنوندگان و خوانندگان درک بهتری را پیدا نمایند .
چقدر در قوانین ایران زنان به رسمیت شناخته میشوند ؟تفکرات سنتی ناشی از احکام مردانه شریعت در سیستم حکومتی جمهوری اسلامی
ایران از زمان تشکیل حکومت تا کنون به زنان از دید اخلاقیات
مردسالارانه اسلامی نگریسته است. عوامل مطلق گرا و محافظه کاران دینی
حکومت از طریق گنجاندن تعالیم مذهبی به عنوان قانون در نظام حقوقی کشور
به بهانه اسلامی کردن جامعه، با ایجاد محدودیتهای شغلی، تحکیم و تشدید
تبعیضات با تصویب قوانین و مقررات مردسالار، تصویب قوانین سنتی مربوط
به خانواده به نفع مردان، حجاب اجباری، تفکیک جنسیتی، باعث تنزیل
موقعیت اجتماعی زن در خانه و اجتماع شدهاند. نهادهای حکومت اسلامی
ایران با اجرای فرامین مذهبی زن ستیز که مبنایی برای تعیین مناسبات
حکومتی و اجتماعی در ایران میباشد باعث پایمال شدن حقوق زنان و سرکوب
خواستهها و مطالبات آنان هم در حوزه عمومی یعنی اجتماع و حوزه خصوصی
یعنی زندگی شخصی و یا خانواده شده و قوانین مردسالار دولت ایران همچنین
دست مردان جامعه را برای تحقیر و تضعیف جایگاه زنان باز گذاشته است.
تبعیض همه جانبه علیه زنان از طرف دولت ایران نهادینه شده و حمایت
میشود.قانون اساسی، قانون مدنی، قانون مجازات اسلامی و… مرد را از
لحاظ حقوقی مقدم بر زن شمرده و حقوق مردان در قوانین حکومت به مراتب
بیشتر از زنان میباشد . در چنین شرایطی زنان هیچ حق و حقوقی در خانواده ندارند و بالاجبار به
خواستهها و دستورات مردان خانواده که از لحاظ اقتصادی و قدرت فیزیکی
نسبت به آنان برتری دارد، گردن نهاده و به زندگی تحت لوای خانواده سنتی
تمکین میکنند.
در پایان باید اضافه کرد شاخص برجسته رشد اجتماعی یک کشور سالم به
میزان حل تضاد زن در آن جامعه بستگی دارد. و هر چقدر
تضادهای بیشتری در این زمینه حل شود از جمله برابری حقوق زن و مرد بستر
و فضای سالمتری برای رشد و شکوفایی آن جامعه فراهم خواهد آمد
و آن موقع است که میتوان شاهد رشد در آن جامعه بود چرا که هم زن و هم
مرد این را میدانند که هر دوی آنها در یک سطح از نظر حقوق اجتماعی و
فرهنگی قرار دارند.خانم
مریم مرادی تحت عنوان مقابله با عقیم سازی زنان سخنرانی
کردند.زن جوان خوشحال است؛ دخترش از درد، زجه میزند و اشک میریزد.
چند قدم آن طرف تر، پیرزنی لبخند زنان درحال شمردن پولهایش است . حالا
زن جوان با غرور، قدمهایش را برمیدارد و از به جا آوردن رسم ختنه
کردن دخترش که از اجدادش به یادگار مانده، احساس شادمانی می کند. پیروز
این اقدام وحشیانه، زن جوان خوشحال بود و اما دختر نوجوانش قربانی این
رسم وحشیانه.
سازمان ملل متحد، بریدن آلت جنسی زنان تحت عنوان «سنت و آیین» را مردود
و عمل ناقصسازی اندام جنسی زن را مصداق بارز«شکنجه» میداند.
اما با این حال این اتفاق در عصری که همه از آزادی بیان و تجدد سخن
میگویند انجام میشود و پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران
و زنان دارد.
روز ششم فوریه (۱۷ بهمن) از طرف بسیاری از نهادها و سازمانهای بین
المللی، روز جهانی جلوگیری از "ختنهی دختران" اعلام شده است.
شمار زنان و دختران "ختنه" شده مطابق آماری در سال 2005 در جهان بیش از
۱۳۰ میلیون نفر است. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که سالانه ۲
میلیون و روزانه ۶ هزار دختر از بدو تولد تا قبل از بلوغ در جهان
"ختنه" میشوند. (یونیسف؛۲۰۰۵ ).
براساس گزارش یونیسف در سال ۲۰۰۷، به رغم ممنوعیت "ختنه دختران" در
بسیاری از کشورها، همچنان روزی ۸ هزار دختر و زن "ختنه" میشوند.
تعداد زنان و دختران "ختنه"شده، اکنون به ۱۵۰ میلیون نفر رسیده است.
در سراسر جهان در هر ۱۱ ثانیه عضو جنسیِ یک دختر ناقص میشود.تا
آنجایی که مطالعات نشان داده اند ۲۹ کشور جهان در لیست کشورهای ختنه
کننده سال۲۰۱۴ ثبت شده اند که عمل ختنه را روی زنان و دختران انجام
میدهند. تمامی این کشورها آفریقایی هستند و تنها یمن و بخش شمالی
کشور عراق از آسیا در این لیست ثبت شده است. در حالی که سازمان حقوق
بشری جهان تلاش دارند سایر کشورها را مانند عربستان سعودی، جنوب و مرکز
عراق، ایران، پاکستان، هند، مالزی، اندونزی و هر جای دیگر جهان که این
عمل در آن صورت میگیرد را به این لیست اضافه کند تا بتوان برای آموزش،
پیشگیری و آگاه سازی آن مردم مناطق یاری جست.
در ایران حضور و وجود ناقص سازی جنسی زنان با مصاحبه ¬ها و گزارش های
بسیار اندک و محدود از زنانی که به مناطق سفر میکردند یا بومی بودند در
اوایل دهه ۸۰ برای اولین بار اعلام شد.
همین گزارشها کمک کرد که سایر زنان به این موضوع حساس شوند و پژوهش
¬هایی در این زمینه صورت گیرد. تا کنون حدود ۱۰ پژوهش دانشگاهی با
محوریت آماری و حقوقی در دانشگاه¬های ایران به ثبت رسیده است.
پژوهش¬های آماری نشان میدهند که در استانهای کرمانشاه، کردستان،
آذربایجان غربی و هرمزگان عمل ناقص سازی جنسی زنان هنوز زنده و
پابرجاست. پژوهش¬ها و گزارشهای غیر رسمی نیز اعلام می¬دارند که سایر
استانهای درگیر ایلام و لرستان میباشند البته این 6 استان تا کنون مورد
مطالعه قرار گرفته اند و از سایر نقاط ایران اطلاعاتی به دست نرسیده
است.
عقاید مردم:کافی
است کمی موشکافانه به این موضوع نگاه کنید؛ آن موقع است که خواهید
فهمید بسیاری از خانوادهها به دلایل عجیب و غریبی دست به این کار
میزنند. دلایلی که برای این کار وجود دارد مضحک و غیر عقلانی است.
بسیاری از خانواده معتقد هستند که با ختنه کردن زنان، آنها می توانند
میل جنسی خود را کنترل یا کم کنند.
برخی دیگر معتقد هستند با این کار، دختران به مرحله زنانگی(مناسک
گذار)، وارد میشوند و باعث اتحاد اجتماعی و حفظ پیوستگی اجتماعی شان
میشود. اما عدهای دیگر برای این کار دلایل بهداشتی نیز ارائه کرده
اند و معتقد هستندآلت تناسلی زنانه کثیف یا زشت است. حتی در کردستان
عراق از دست زنی که ختنه نشده باشد غذا نمیخورند وآن غذا را پاک
نمیدانند.
باور به اینکه این عمل، قدرت باروری زن را بالا میبرد یا موجب زنده
ماندن نوزاد میشود
نیز از از دیگر علتهایی است که وجود دارد. اما در این میان نباید از
باورهای مذهبی بگذریم، چرا که در بسیاری از باورها به بریدن آلت جنسی
زنان اشاره شده است.برای جلوگیری از انجام این عمل در ایران احتیاج به
کار فرهنگی و روشنگری است.در ایران اما این موضوع آنقدر در دستور کار
قرار نگرفته است، ولی بحث این است که در خیلی از موارد، قانون ایران
خیلی جلوتر از عرف پیش میرود. درباره همین ختنه کردن زنان اگر دقت
کرد مشاهده می شود که با وجود قوانینی که پیش تر ذکر شد هنوز در برخی
از مناطق ایران این کار انجام میشود. خیلی از خانوادهها دست اندرکار
این ماجرا هستند و به همین خاطر هیچ اقدام قانونی انجام نمیدهند. از
طرفی اگر دختر ختنه شده بخواهد شکایت کند باید تا سن قانونی صبر کند که
البته فردی که ختنه را انجام داده است یا فوت شده و یا پیر شده است و
به این ترتیب این عمل به دست فراموشی رسیدگی قانونی و قضایی سپرده
میشود.
اقای جمشید غلامی سیاوزان
با موضوع سو استفاده روحانیت از باورهای مردم در انقلاب اسلامی
سخنرانی نمودند.این سخنان اگر چه برای این بیان گردیده است که هدف
انقلاب ما در اصل معنویات است،-که حرف بسیار درستی است- اما به نظر می
رسد باز هم دچار نوعی خطای استراتژیک است."اگر
قرار بود مشکل اصلی ما، اقتصاد و مادیات باشد، انقلاب نمیکردیم بهتر
بود؛ چرا که در آن زمان نه تحریمی دامنگیر ملت ایران بود و نه مشکل
انرژی هستهای داشتیم و الان در وضعیت پیشرفته تری بودیم، زیرا از
همان زمان قراردادهایی برای صنعت هستهای منعقد شده و در حال اجرا بود.
این سخنان اگر چه برای این بیان گردیده است که هدف انقلاب ما در اصل
معنویات است،-که حرف بسیار درستی است- اما به نظر می رسد باز هم دچار
نوعی خطای استراتژیک است.
این سخنان از سر دلسوزی و پر رنگ تر کردن نقش دین در خواسته های ملت
است، اما به رغم خواسته گوینده محترم، این سخنان، آب به آسیاب مدعیان
عقب ماندگی ایران بخاطر انقلاب و برپایی حکومت اسلامی ریخته اند. امری
که اگر قابل اثبات می بود.مصائبی که به نام جمهوری اسلامی ایران بر
مردم تحمیل شده از سلطه روحانیت بر انقلاب ۱۳۵۷ و بازتولید استبداد
انتقاد کرده است. در بخشی از این نامه آمده است :« اگر ما پس از پیروزی
انقلاب، همچنان شانه به شانه ایستاده و دست در دست هم، استبداد را
نشانه گرفته بودیم و مشکلات را در سقوط شاه خلاصه نمیدیدیم، امکان
بازتولید استبداد و فروافتادن از استبداد سیاسی به استبداد دینی به این
سان راحت و کمهزینه صورت نمیپذیرفت.در مرحله انقلاب تمام گروههای
سیاسی که با روحانیت پیوند نداشتند، یا حذف شدند یا کمتر مورد اقبال
مردم قرار گرفتند. وضع به گونهای شد که مردم از درخواستهای غیردینی،
حتی اگر روشنفکران مسلمان آنها را مطرح کرده بودند، چندان استقبال
نمیکردند و نهضت اسلامی به رهبری روحانیت شیعه، فعالیتهای گروههای
غیرمذهبی و تلاشهای فعالان سیاسی قدیمی را نیز بیرنگ ساخته بود.
تمامی توان ملت در اختیار رهبران مذهبی قرار گرفته بود و میلیونها
شیعه فداکار با اشتیاق، گوش به سخنان رهبری دینی بودند و از روحانیت
شیعه، به عنوان رهبری سیاسی، اطاعت میکردند.
گرایش سیاسی روحانیت و بازتاب آن:درخصوص گرایش سیاسی روحانیان، باید
توجه کرد که علمای شیعه به دلیل فقدان مشروعیتی که برای حاکمیتهای
دوران غیبت قائل بودند، اولا از مشارکت در امور سیاسی و همکاری با
حکومتها اجتناب میکردند.
ثانیا تمایلی برای کسب حکومت و احراز کانونهای قدرت از سوی آنان دیده
نمیشد. با تقویت حوزه علمیه قم و استقرار علما در این شهر، عملا احیای
مرکزی برای حضور موثر روحانیت شیعه در صحنه مسائل اجتماعی کشور، و
تغییر کانون اهمیت حوزههای علمیه شیعه از خارج کشور به داخل، تحقق
یافت.
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس یکشنبه
۱۲
فوریه۲۰۱۷
رضا امیری
اين جلسه در تاريخ یکشنبه
۱۲
فوریه۲۰۱۷مصادف
با
۲۴
بهمن ماه
۱۳۹۵ساعت
۱۵ در
شهر زوريخ مكاني به نام كازاما برگزار گرديد.درابتدا آقای رضا امیری
مسئول جلسه بعد از سلام و خيرمقدم باخواندن ماده
۱۴ اعلامیه
جهانی حقوق بشر که میگوید :
الف/ هر کس
حق دارد در برابر تعقيب، شکنجه و آزار، پناهگاهي جستجو کند و در
کشورهاي ديگر پناه اختيار کند.
ب/ در موردي که تعقيب واقعا مبتني به جرم عمومي و غير سياسي يا
رفتارهائي مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد،
نميتوان از اين حق استفاده نمود جلسه را آغاز كردند و در ادامه ايشان
برنامه اين جلسه نمايندگى سوئيس را براى حضار قرائت كردند.در این
جلسه آقای جعفر فرد کریمی فعال حقوق بشر گزارشی از نقض حقوق بشر در دی
ماه
۱۳۹۵و
تحلیل ان ، رضا ( ایلیا )
صابری
: فاجعه
پلاسکو و نالایقی مسئولان ، نادر زندی : سرطان جزئی از سفره مردم
ایران ، احمد کاظمی زاده : مرگ رفسنجانی دشمن دیرینه کردستان ایران ،
احسان زندی : روز جهانی زبان مادری ، حمید نیکنام پور : روز جهانی
سرطان و محمد جواد کاظمی میرکی : سالروز انقلاب
۵۷ و سوء استفاده بخش روحانیت از باورهای دینی مردم سخنرانی خود را آغاز
کردند.
اولین سخنران این جلسه آقای جعفر فرد کریمی بودند موضوع
سخنرانی ایشان گزارش تفصیلی، آماری نقض حقوق بشر دردی ماه
۱۳۹۵ بود.ایشان در ابتدا گفتند ،
در دی ماه سال
۱۳۹۵ نقض
سامانمند حقوق بشر در ایران همچنان مانند گذشته ادامه داشت و در این
ماه حکم اعدام
۷۱ نفر
در استانهای البرز، آذربایجان شرقی و غربی، خراسان رضوی، فارس،
کرمانشاه، گیلان، مرکزی، هرمزگان اجرا شد.متأسفانه
در آذرماه
۹۵
تعداد قابلتوجهی از زندانیان اعدام شدند از برجستهترین گزارشها
اعدام در این ماه باید به اعدام دستکم
۱۶ زندانی در رجایی شهر و ندامتگاه کرج ، چهار زندانی در مشهد اعدام شدند،
اعدام یک کودک-مجرم در کرمان، و اعدام دستکم سه زندانی در زندان مرکزی
قزوین اشاره کرد.در
دی ماه
۹۵ در
کنار تمام اعدامهای صورت گرفته شاهد بخشش و نجات محکومین به قصاص نیز
بودیم.این
ماه همچنین با تداوم تعرض به حقوق اولیه اقلیتهای قومی و دینی در
ایران همراه بود که بارزترین آنها، بازداشت توام با خشونت سجاد
افروزیان در ملکان، زخمی شدن سه شهروند بلوچ در پی تیراندازی مستقیم
سپاه در سرباز، بازداشت
۴۹ نفر در زاهدان در جریان اعتراض به تخریب منازل بودند.
در رابطه با نقض حقوق شهروندان بهایی نیز همانند گذشته شاهد تبعیض و
آزار و اذیت متعدد بودیم، گزارشات، از جمله گزارش بنیاد شهید سرباز
بهایی جان باخته در جنگ را به رسمیت نمی شناسد
/ اسناد، محرومیت نازنین نیکوسرشت، دانشجویی بهایی از ادامه تحصیل.درزمینهٔ حقوق شهروندان
اهل سنت نیز گزارشهایی منتشر گردید از جمله گزارش احضار دو تن از
اساتید ‘عین العلوم گشت’ به وزارت اطلاعات.درزمینهٔ حقوق دراویش نیز
گزارشهایی در دی ماه منتشر شد، بازداشت یک درویش گنابادی در تبعیدگاهش
در بندرعباس، بازداشت یک ساعته ‘مجلسدار’ دراویش گنابادی در قم
ازجمله آن بود.درزمینهٔ حقوق کودکان نیز گزارشهایی در این ماه داشتیم که برجستهترین
آنها عبارت بود از در خراسان شمالی بیش از
۲۳۵۰ دانش آموز
از تحصیل بازمانده اند، شناسایی
۱۰۹ کودک سوء تغذیهای زیر شش سال در ماهنشان، قتل هولناک نوزاد
۵ ماهه توسط
مادرش در شیراز.درزمینهٔ حقوق اولیه
زنان در ایران همچنان در ماهی که گذشت قدم جدی برای تحقق شعار برابری
جنسی از سوی دولت و دستگاههای اجرایی برداشته نشد، زنان ایرانی همچنان
شاهد نقض متعدد حقوق خود بودند، از پراهمیتترین گزارشهای منتشره در
دی ماه در رابطه با نقض حقوق بشر در حوزه حقوق زنان میتوان به:
افزایش همسر آزاری در مازندران، دستگیری
۲
دختر موتور سوار در دزفول، برنامه دولت برای مقابله با بدحجابی در
دستگاههای خصوصی، درشش ماه اول سال؛ ثبت
۹۵۰۰ همسرآزاری در تهران اشاره کرد.رویدادها و اخبار کارگری در آذرماه
۹۵ پرشمار
بود.
معاون وزیر راه و شهرسازی: سالانه
۱۵۰۰ کارگر کشته میشوند، نه ماهه امسال؛ مرگ
۶۵ نفر براثر
حوادث ناشی از کار در مازندران، برگزاری دو تجمع اعتراضی کارگران،
ازجمله آنها بود.
در حوزه اصناف و حقوق صنفی هم این ماه خالی از حوادث نبود چنانکه
اعتراضات گسترده متقاضیان مسکن مهر پردیس؛ برگزاری چهار تجمع اعتراضی
از برجستهترینهای این رسته بود.در زمینهٔ ی بهداشت و محیطزیست در این ماه گزارشها متعددی منتشر شد که
غالب آنها با موضوع آلودگی هوا ، محیطزیست و کمبود آب در کشور بود در
زمره مهمترین آن می توان به: تلفات ناشی از آنفلوآنزای پرندگان در
تالاب میقان اراک به
۲ هزار و
۴۲۲ لاشه رسید،
رهاسازی زباله های بیمارستانی و عفونی بیخ گوش کلان شهر زاهدان ،
آلودگی هوا مدارس برخی استان های ایران را فردا تعطیل کرد، ریزگردها
در اهواز
۱۲ برابر حد
مجاز شد؛ آلودگی هوای تبریز
۱۵ روزه شد، وضعیت آب درسیستان و بلوچستان بحرانی است اشاره کرد.گزارشهایی از نقض حقوق
بشر در دی ماه با حساسیت و توجه بیشتری از سوی افکار عمومی مواجه
شدند،
وی همچنین گفتند ازجمله گزارشها با توجه خاص میتوان به دستگیری
۲ دختر موتور
سوار در دزفول، اسیدپاشی بر زن جوان به دلیل جواب رد به
خواستگاری،افزایش همسر آزاری در مازندران،سوزاندن دانش آموز چاروسایی
با خط کش داغ توسط معلم، تنبیه دانشآموزی در استان همدان موجب ‘شوک و
ترس وی از مدرسه’ شد، رهاسازی ماهانه شش نوزاد در خیابانهای کرج، کشف
نوزاد یک روزه در سطل زباله در خمین، خودداری از عمل ضروری پیوند کبد
به دلیل شائبه افغانستانی بودن بیمار ایرانی، لغو کنسرت های موسیقی در
اراک و عدم صدور مجوز تا اطلاع ثانوی اشاره کرد.ایشان
در پایان گفتند در مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارشهای حقوق بشری
اساساً باکم توجهی و بعضاً بیتوجهی رسانهها و افراد فعال در شبکههای
اجتماعی که به هر ترتیب تشکیلدهندهی قسمتی از افکار عمومی هستند؛
روبهرو شدند. برای انتخاب مورد اول در این دسته باید به: دو زندانی در رشت اعدام
شدند اشاره کرد که با واکنش و حساسیت زیادی در افکار عمومی روبرو نشد.
همچنین یک زندانی در مراغه اعدام شد، اعدام دستکم یک زندانی در زندان
رشت، تخریب آثار باستانی
۶۰۰ ساله در
داراب برای ساخت انبار، زخمی شدن سه شهروند بلوچ در پی تیراندازی
مستقیم سپاه در سرباز، بازداشت توام با خشونت سجاد افروزیان در ملکان،
احضار گروهی فعالان اردبیلی به پلیس اطلاعات و امنیت، بیش از دوماه
بازداشت و بی خبری از یک شهروند اهل اهواز، بازداشت
۴۹ نفر
در زاهدان در جریان اعتراض به تخریب منازل نیز از دیگر گزارشهایی بود
که در سایه کمتوجهی از سوی افکار عمومی قرار گرفتند. آقای نادر زندی سخنرانی خود را تحت عنوان سرطان جزئی از سفره مردم
ایران برای حضار قرائت کرد.
روز
۴ فوریه روز جهانی سرطان است
و این بهانه یی شد که در مورد این بیماری و شیوع آن در ایران مطلبی رو
آماده کنم..قبل از هرچیز باید بدانیم سرطان چیست؟سرطان رشد غیر عادی سلولهای بدن
میباشد و تاکنون
۱۰۰ نوع از آن شناسایی شده است که رایجترین آنها در مردان سرطان
ریه،مری،شکم،دهان،حلق و در میان زنان سرطان دهانه رحم و پستان میباشد
و به خاطر اهمیت این موضوع روز
۴ فوریه را روز جهانی سرطان نامیدند که این نامگذاری بخشی از برنامه
جهانی مبارزه با سرطان است که اولین بار در پاریس در روز
۴ فوریه سال
۲۰۰۰ در
نیو میلینیم برگزار شد.همچنین سرطان دارای نمادهای مختلفی است مثلا
روبان صورتی برای سرطان سینه و روبان نارنجی برای سرطان کودکان و نرگس
زرد نماد سرطان آمریکا میباشد.بر طبق تحقیقات پزشکان
عوامل مختلفی در سرطان نقش دارند ،اولین موردی که میتوان به آن اشاره
کرد چاقی است ،طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی بیماری چاقی بویژه در
کشورهای توسعه یافته یکی از عوامل سرطان میباشد که طبق آمار تنها در
سال
۲۰۱۲ در حدود
۴۸۱ هزار نفر از مردم این کشورهای توسعه یافته به سرطان مبتلا
شدهاند.عامل بعدی دخانیات است که
۹۰ در صد از ابتلا به سرطان ریه به دلیل استعمال دخانیات رخ میدهد .عامل
دیگری که در شیوع سرطان نقش دارد مصرف الکل میباشد که باعث ایجاد
سرطانهای دهان ،حنجره ،مری و از طرفی باعث آسیب جدی به کبد
میشود،البته شایان ذکر است که این سه عاملی که اشاره کردیم تنها عوامل
شیوع سرطان نمیباشند بلکه مصرف مواد غذایی فرآوری شده ،پرتوها و
پارازیت ها،آلودگیهای محیط زیست ، سبک زندگی و استرس را هم میتوان
به آن اضافه کرد و میتوان گفت که
۸۵ در صد از
سرطانها مربوط به فعالیتهای انسانی است و کمتر عوامل ژنتیکی در آن
نقش دارد.و اما در ایران متاسفانه
رشد سرطان در ایران نگران کننده است و بر طبق آمار منتشر شده از هر
۱۰۰ هزار نفر
حدود
۱۳۵
نفر مبتلا به سرطان هستند که به طور متوسط سالیانه
۹۲ هزار نفر
مورد جدید سرطان در کشور داریم.البته گستره سرطان در کشور یکسان نیست به عنوان مثل سرطانهای دستگاه
گورش در مناطق شمالی ایران بسیار شایع است و اردبیل با بالاترین میزان
سرطان معده در کشور در رتبه اول قرار دارد همچنین در شمال شرق ایران
سرطان مری بسیار شایع است و استانهای گلستان،مازندران،خراسان دارای
بالاترین آمار سرطان در کشور میباشند و متاسفانه مورد ابتلا به سرطان
در ایران طی
۱۵ تا
۲۰ سال
آینده دو برابر خواهد شد.آقای
نادر زندی در پایان اشاره کرد که علاوه بر مورد فوق در شیوع سرطان
،عوامل دیگری به نظر بنده وجود دارد که در اینجا به آن اشاره میکنم.عامل
سرطان مسئولی است که باعث تولید خودروهای بی کیفیت و غیر استاندارد
میشود،عامل سرطان مسئولینی هستند که بودجه کشور را در دیگر کشورها صرف
میکنند و به فکر تجهیز و گسترش زیر ساختهای حمل و نقل عمومی کشور
نیستند،عامل سرطان مسئولینی هستند که اجازه ورود محصولات کشاورزی که
دارای در صد بالای از آفت کشها و کودهای شیمیایی هستند را به بازار
میدهند،عامل سرطان مسئولی است که با ایجاد سعدهای بسیار در کشور باعث
خشک شدن تالابها و دریاچهها شدهاند که این امر باعث هجوم ریز
گردهای خطر ناک به ریه مردم شده است،عامل سرطان آن مسئولین و
دولتمردانی هستند که با وارد کردن مواد غذایی بی کیفیت و سمی مثل چای
و برنج به فکر سود خود هستند،عامل سرطان مسئولینی هستند که اجازه
انتشار پارازیتها را در شهرها میدهند،عامل سرطان آن مسئولی است که
اجازه ورود فاضلابهای شهری و بیمارستانی را به رودخانهها میدهد،عامل
سرطان مسئولینی است که بنزین آلوده و غیر استاندارد را وارد جایگاههای
سوخت کشور میکنند،عامل سرطان مسئولینی هستند که اجازه میدهند پای
روغنهای غیر استاندارد و دارای ترانس بالا مثل پالم به سفره مردم باز
شود،عامل سرطان مسئولین و دولتمردانی هستند که آلودگی هوا ،آب،خاک
برای آنها هیچ اهمیتی ندارد،و در نهایت عامل سرطان در ایران طرز
تفکر تمام مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران است که با منفعت طلبیهای
شخصی یا حزبی اپیدمی سرطان را برای مردم ایران به ارمغان آوردهاند،حکومتی
که میخواست پول نفت را بر سر سفره مردم ایران بیاورد،حالا سرطان را بر
سر سفره مردم آورده است. آقای احمد کاظمی زاده مطلب خود را تحت عنوان مرگ رفسنجانی دشمن دیرینه
کردستان ایران برای حاضرین قرائت کند. با بررسی کارنامه هاشمی رفسنجانی در مناطق کردنشین ایران ، مناسب است
که عملکرد این مقام حکومتی و نسبت آن را با مسأله کرد در ایران ، در سه
مرحله مشخص از زندگی او بررسی کنیم .
1.
بهار ۱۳۵۸ و نوروز خونین سنندج
هاشمی
رفسنجانی در سال
۱۳۵۷ با عضویت در شورای انقلاب به یکی از کلیدی ترین چهره های نظام جمهوری
اسلامی تبدیل شد .
او سلسله مراتب قدرت را در جایگاههای مختلف چون ریاست مجلس ، ریاست
جمهوری ، ریاست مجلس خبرگان و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام طی کرد .روزهای آغازین فروردین
۱۳۵۸
هاشمی رفسنجانی بعنوان یکی از معتمدان روح الله خمینی ، همراه با چهره
هایی مانند محمودطالقانی ، محمد بهشتی و ابوالحسن بنی صدر برای مذاکره
با نمایندگان کردها ، اعم از احزاب و چهره های سیاسی و دینی به کردستان
سفر کرد و در همان دوره نیز نقش پررنگی در مهار آنچه غائله کردستان می
نامیدند ایفا کرد . در نخستین سال انقلاب و ورود رفسنجانی به هسته اصلی
قدرت و همزمان با آغاز وقایع کردستان ، ترکمن صحرا و برخی نقاط جنوبی
ایران ، دولت موقت به ویژه در کردستان با چالشهای متعددی روبرو شد
.
در اسفند سال
۱۳۵۷ طی درگیریهای سنندج مهمترین پادگان نظامی استان در آستانه تصرف نیروهای
کرد قرار گرفت .این جنگ
از اولین ماههای بعد از انقلاب آغاز شد ، در مردادماه
۱۳۵۸ بعد از صدور فرمان خمینی برای حمله به کردستان تداوم یافت و در
فروردین
۱۳۵۹ به جنگی
تمام عیار تبدیل شد .در اسناد منتشر شده
پیرامون وقایع آن دوره ، نشانی از نقش ویژه و فردی هاشمی رفسنجانی در
ناکارآمدی مذاکرات و جنگ کردستان مشاهده نمی شود ، اما او به عنوان
عضوی از شورای چند نفره انقلاب نقشی تعیین کننده ایفا کرد . خود هاشمی
نیز با اینکه دستی در ثبت دقیق رویدادها داشت ، اما به گفته خودش
نتوانسته وقایع دو
۲ سال و
۳۸ روز بعد از انقلاب
۱۳۵۷ تا سال
۱۳۶۰ را روزانه ثبت کند.او
در جریان سفر سال
۱۳۵۸ به
کردستان با جمعی از شخصیتهای تاثیرگذار دینی از جمله ملا محمد ربیعی و
احمد مفتی زاده دیدارکرد . ربیعی ، امام جمعه اهل سنت کرمانشاه بعدها
در دهه
۱۳۷۰ کشته شد و
ظاهرا قتل او ، در چارچوب قتلهای زنجیره ای منتقدان حکومت ایران بوده
است . مفتی زاده نیز با وجود همراهی با خمینی و حکومت ، در آغاز انقلاب
زندانی شد و بهمن سال
۱۳۷۱ چند
ماه بعد از آزادی بر اثر بیماری ناشی از شکنجه های زندان درگذشت .
2.دوران میکونوس:در
شهریورماه
۱۳۷۱ ،
صادق شرفکندی ، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران همراه با همایون
اردلان ، فتاح عبدلی، از اعضای ارشد این حزب و نوری دهکردی، سیاستمدار
ایرانی ساکن برلین در رستورانی بنام میکونوس با رگبار گلوله به قتل
رسیدند . دادگاه فدرال آلمان بعد از تحقیقات فراوان سرانجام رای خود را
به نفع شاکیان پرونده میکونوس صادر کرد و زمینه سازی و آمریت این کشتار
را به عهده مقامات وقت دولت ایران و بطور مشخص علی فلاحیان ، علی اکبر
ولایتی، اکبر هاشمی رفسنجانی و علی خامنه ای گذاشت . این واقعه یک سال
بعد از ترور عبدالرحمان قاسملو در وین رخ داد . قاسملو در جریان
مذاکره با نمایندگان وقت دولت هاشمی رفسنجانی بود که به روشی مشابه
ترور شد. پرونده این کشتار همچنان باز است و حزب دمکرات و اپوزسیون
خارج از کشور ، بر مسؤلیت رئیس دولت وقت در قتل قاسملو تاکید دارند. در
همین دوره ، تعداد زیادی از اعضا و هواداران احزاب کرد نیز در اقلیم
کردستان عراق به قتل رسیده اند.مجموع این وقایع در کردستان از هاشمی
رفسنجانی چهره ای به شدت منفی ساخت.نتایج این رویکرد ،یک سال بعد و
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال
۱۳۷۲ بروز پیدا کرد.مردم یا در انتخابات شرکت نکردند یا در اقدامی معنا دار
به احمد توکلی، رقیب هاشمی رفسنجانی رای دادند. این اتفاق در دور دوم
انتخابات سال
۱۳۸۴ نیز
به نوعی تکرار شد.
انتصاب محمدرضا رحیمی ، با سوابقی امنیتی و قضایی در کردستان بعنوان
استاندار، نمود جدیدی از رویکرد هاشمی به مسأله کرد در ایران بود . در
دوره استانداری رحیمی ، کردستان سهمی برابر از سازندگی و توسعه نبرد .
در این دوره اعدامها ، سرکوب فعالان سیاسی ، ایجاد موانع و محدودیت
برای تحصیلات دانشگاهی ، محدودیت آزادی بیان و فضای امنیتی ادامه داشت
. هاشمی در آبان سال
۱۳۷۴ بار
دیگر این بار در قامت رئیس جمهور ، به کردستان سفر کرد و علاوه بر
سنندج به شهرهای استراتژیک مرزی مانند سقز و بانه نیز سر زد . این سفر
با مدیریت رحیمی ، در فضای بشدت امنیتی و نظامی و با صرف هزینه های غیر
معمول صورت گرفت .
۳_رای
معنی دار ۹۲:هاشمی
رفسنجانی با شکست در انتخابات سال
۱۳۸۴ رفته رفته از هسته تصمیم گیری و تعیین کننده جمهوری اسلامی بیرون رانده
شد.او اگر چه در سالهای بعد درفضای سیاسی سراسر ایران همچنان فعال ماند،
اما این تحرکات مشمول کردستان نشد و مهره های اصلی اش در استان مانند
رحیمی به جبهه احمدی نژاد پیوستند.در جریان انتخابات سال
۱۳۹۲ بار
دیگر نام هاشمی رفسنجانی در کردستان مطرح شد.در آن مقطع گر چه عمده
احزاب کرد خواهان تحریم انتخابات بودند ، امابرخی از فعالان اصلاح طلب
از نامزدی هاشمی حمایت کردند.با رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی از سوی شورای
نگهبان نامزدی او منتفی شد، هر چند اکثر کسانی که در استان کردستان در
انتخابات شرکت کردند به روحانی نامزد موردحمایت رفسنجانی رای دادند. پس
از مرگ هاشمی رفسنجانی بسیاری از فعالان وکاربران کرد در شبکه های
اجتماعی با یادآوری گذشته هاشمی به ویژه در رابطه با واقعه میکونوس ،
به واکاوی و نقد گذشته او پرداختند .
احزاب کرد و بویژه حزب دمکرات، که دو رهبر موثرش در دوران ریاست جمهوری
هاشمی رفسنجانی ترور شدند، در بیانیه هایی با مرور سوابق او ،به دلیل
از دست رفتن فرصت برگزاری دادگاهی مردمی و عادلانه برای هاشمی ابراز
تاسف کردند. اکثر مقامات ارشد نظامی ایران مانند محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه،
در پیام های خود برای درگذشت هاشمی رفسنجانی از نقش او در برخورد با ضد
انقلاب تقدیر کردند. مستحضرید ضد انقلاب نامی است که حکومت ملاها از
آغاز انقلاب برای اشاره به گروه های مخالف حکومت و از جمله احزاب کرد
به کار می بردند.
با مرگ هاشمی رفسنجانی، وقایع مهمی در تاریخ کردستان ایران بعد از
انقلاب برای همیشه در ابهام باقی خواهد ماند، شاید به مرور زمان و با
انتشار اسناد به جا مانده از دوران هاشمی رفسنجانی در داخل و خارج
حکومت ، نقش این جنایتکار بزرگ جمهوری اسلامی در وقایع چهار دهه گذشته
کردستان روشنتر شود.به امید روزی که شاهد محاکمه و مجازات سایر جنایتکاران جمهوری اسلامی و
دشمنان سوگند خورده آزادی باشیم.رضا ( ایلیا صابری ) مطلب خود را تحت عنوان فاجعه پلاسکو و نالایقی
مسئولان برای حاضرین قرائت کند.
امروز ایران ما درگیر مسایل مختلفی میباشد که بنده به سهم خودم در مورد
یکی از مشکلات اخیر مردم مان که توسط مافیای سپاه پاسداران بوجود آمد
را خدمتتان ارائه میدهم.در
تمامی ادوار تاریخ همیشه دیکتاتورها و مزدورشان به تنها چیزی که فکر
کرده اند منافع شخصی و سرکوب صدای مخالفان و وارونه جلوه دادن اتفاقات
برای حفظ دیکتاتوریشان بوده لست
..در روز 30
دیماه 95 ساعت 8 صبح در ایران ویران شاهد حادثه انفجاری ساختگی بدست
عوامل سپاه بودیم که دراین اتفاق ساختمان پلاسکو ویران شد و عده ای از
عزیزانمان در آتشنشانی که از تمامی نژادهای ایران در آنها بودند(اعم از
ترک و فارس و لر و گیلک و...)و عده ای از مردم عادی بیگناه را از دست
دادیم و خانواده هایشان ماتم زده شدند.علت آتش سوزی اتصال برق اعلام شد
اما در کلیپهایی که امروزه در شبکه های اجتماعی منتشر شده اند بوضوح
شاهد انفجار هماهنگ و دودسفید بعد از 3/5 ساعت آتش سوزی هستیم.اکنون به
عوامل و علل بروز این انفجار و جنایت رژیم آخوندی نگاهی
بیاندازیم؛مافیای سپاه:بازاری که توسط سپاه در اتوبان (بقول خودشان)
امام علی ساخته شده در زمینی بمساحت 800 هکتار احداث شده. زمین مورد
نظر در سال 89 بقیمت متری 50 هزارتومان توسط سپاه خریداری شد(در مجموع
40 میلیارد تومان)برای ساخت و ساز این بازار با برآوردهای تقریبی،
800میلیارد هزینه شده.یعنی قیمت تمام شده هرمترمربع
1,400,000 تومان
میباشد. این بازار
20,000مغازه دارد که متری حداقل,000,000
20و هر واحد
تجاری را بطور میانگین 20 متر حساب کنیم ارزش کل این بازار حدود 8 تا
10 هزار میلیارد تومان میشود. و در زمینی که مافیای سپاه از رانت خواری
بدست آورده و هزینه ای نداده میتواند این پول را تمام و کمال صاحب
شود.پس در این انفجار و به طبع،تمکین اجباری صاحبان مشاغل پاساژ پلاسکو
در خرید از بازار جدید امام علی سهم مافیای سپاه مشخص است.مافیای
بنیاد (بظاهر مستضعفان) و در واقع مستکبران،ثروتمندترین بنیاد
دنیا:مالک اصلی زمین پلاسکو بنیاد بوده و از آن رو که این زمین در
بهترین موقعیت تجاری تهران قرار دارد وقتی بنیاد موفق به بازپس
گیری مغازه هایی که بصورت سرقفلی فروخته شده بود میشد و طبق اعلامهای
قبلی مبنی بر احداث مجتمع تجاری 50 طبقه بجای پلاسکو و با قیمت فروش
حداقل متری 40,000,000
تومان و در
مجموع 5000 تا 5500 میلیارد تومان را مافیای بنیاد بدست می آورد.ناگفته
نماند در این بین بانکها نیز با اعطای وام به صاحبان مشاغل جهت خرید از
هر دومکان اتوبان امام علی و خیابان جمهوری از سود 25 درصدی فوق اسلامی
بهره مند می شوند.با مروری بر تمام این محاسبات میتوان به اهمیت بمب
گذاری در پلاسکو و سناریوی کثیف حکومت اسلامی پی برد.و دراین میان
مدیران نالایق و ناکارآمدی مثل پاسدار قالیباف که اکثرا از دل سپاه در
می آیند و به راس امور گمارده میشوند برای تمامی نقشه ها و سناریوهای
مافیایی مثل پلاسکو این مدیران نقش بزرگی را ایفا میکنند.مثل شهردار
تهران که با وقاحت کامل در آخرسر ماجرا را وارونه جلوه داد و تقصیر را
به گردن مردم و ازدحام انداخت و از عدم اختصاص بودجه به آتش نشانی برای
خرید هلیکوپتر و تجهیزات دیگر و ممنوعیت پروازی در محدوده خ جمهوری و
بیت دیکتاتور بزرگ و بی اهمیت بودن مسئولین نسبت به جان آتش نشانان و
مردم عادی هیچ صحبتی نکرد و با وقاحت کامل در رسانه ها اعلام کرد بابت
این حادثه عذرخواهی نمیکند. آقای پاسدار قالیباف،مسلم است که شما کاری
را که خودتان برنامه ریزی کرده اید و حساب شده عمل کرده اید و طبق
دستورات جلو رفته اید را اصلا جزو اشتباهات مدیریت بحران بحساب نمی
آورید که بابتش عذرخواهی کنید.مگر کسی بابت تجارت و بیزینس کردن از کسی
عذرخواهی میکند؟!!شما و هم کاسه هایتان،پول و جان و خون این مردم را
ارث پدری خود میدانید و برای رسیدن به اهدافتان از هر پله ای بالا
میروید ولو این پله خون مردم باشد.مردمی مثل مردمان پلاسکو که بعد از
این انفجار 560 واحد فعال و 3000 کارگر بیکار شدند و 20 کشته و 180
مجروح از خود به یادگار گذاشت و در آواربرداری این ساختمان که در 8
بهمن ماه به پایان رسید 1700 کامیون نزدیک به
20,000 تن نخاله
را جابجا کردند و 1500 میلیارد تومان به مردم خسارت وارد شد!
آقای صابری در پایان صحبتهای خود عنوان کردند این جنایت نمونه دیگری از
جنایات بیشمار رژیم انقلاب 57بود که با همه وضوح و عیان بودنش،سران
حکومتی کوچکترین اشاره ای به آن نکردند،،وای از جنایاتی که در خفا و در
سلولهای انفرادی اطلاعات و در پرونده های قضایی و احکام اعدام صادر شده
در طول روز در جای جای خاک ایران اتفاق می افتد و نه رسانه ای می شوند
و نه صدایی میتواند آنها را به گوش مردم برساند و در اوج بی عدالتی
پرونده شان بسته میشود و رژیم جنایتکار همه آنها را یا توجیه مذهبی و
امنیتی و یا انکار کامل میکند. آری!امروز آگاهی دادن و اطلاع رسانی
در کشور من جرم بزرگی ست. چرا که سود و منفعت دیکتاتورها و سودجویان در
مغزهای بسته و دهانهای بسته و افکار بسته و دستهای بسته بدست می آید!ما زنده به آنیم که آرام
نگیریم،موجیم که آسودگی ما عدم ماست.آقای احسان زندی مطلب خود را تحت
عنوان روز جهانی زبان مادری برای حاضرین قرائت کرد. هر ساله ٢١ فوريه روز جهاني زبان مادري در اين روز ياد ميشود ٦٥ سال
پيش در چنين روزي دانشجويان بنگلادشي در بنگلادش كه ان زمان بخشي از
پاكستان بود براي به رسميت شناختن زبان تعداد متكلمين زباني در رده
بيستم جهان قرار دارد جواب اين خواسته را با ميباشد و از نظر تعداد
متكلمين زباني در رده بيستم جهان قرار دارد بنگالي كه از نظر تعداد
متكلمين زباني در رده ششم جهان قرار دارد گلوله سرخ داد تظاهرات
پرداختند ارتش پاكستان كه زبان رسمي ان اردو.به تظاهرات پرداختند ارتش
پاكستان كه زبان رسمي ان اردو ميباشد و از نظر جواب اين خواسته را با
گلوله سرخ داد و تجمع مسالمت اميز دانشجويان را به خاك و خون كشيد.
تقريبا نيم قرن طول كشيد
تا كنفرانس عمومي يونسكو در نوامبر سال ١٩٩٩ ميلادي ان سالروز خونين
را روز جهاني زبان مادري بنامد.اعلاميه
جهاني حقوق بشر يك پيمان بين المللي است كه در مجمع عمومي سازمان ملل
متحد در تاريخ ١٠ دسامبر ١٩٤٨ ميلادي در پاريس به تصويب رسيده است .اين اعلاميه
نتيجه مستقيم جنگ جهاني دوم بوده و براي اولين بار حقوقي را كه تمام
انسانها مستحق ان هستند را به صورت جهاني بيان ميدارد در نتيجه حقوق
بشر به حقوقي گفته ميشود كه همگان در همه زمان ها و مكانها از ان
برخوردارند.وی همچنین گفت ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي مصوب
١٩٩٦ مجمع عمومي سازمان ملل كه دولت ايران در تاريخ ١٥ فروردين
١٣٤٧هجري شمسي اين ميثاق را امضا و در ارديبهشت سال ١٣٥٤ هجري شمسي از
تصويب گذرانده است و نيز با توجه به ماده دوم همين اعلاميه هر كسي
بدون هيچ تبعيضي اعم از نژاد، رنگ، جنس، زبان، دين، ديدگاه سياسي يا هر
ديدگاه ديگر و نيز خواستگاه ملي و اجتماعي، ثروت، تولد و يا هر وضعيت
ديگر از تمام حقوق و ازادي هاي مذكور اعلاميه برخوردار است بر همين
اساس، هم جمعيت حداكثري محروم از اموزش به زبان مادري در ايران خواستار
بر اورده شدن و اجراي اين حق هستند در سال ٢٠٠٩ ميلادي نيز مجمع
عمومي سازمان ملل با تاكيد بر مصوبه شماره ١٣٥/٤٧كه تصويب شده است و
سال ١٩٩٢ ميلادي در مورد منشور جهاني حقوق افراد وابسته به گروه هاي
قومي، ملي، زباني ومذهبي دنيا و همچنين معاده بين المللي حقوق مدني و
سياسي مصوبه شماره ٢٦٦/٦١ نيز تصويب شده بر اساس ان دولتها موظف هستند
تا از خزينه و ميراث زباني و فرهنگي موجود در كشور خود حمايت و پاسداري
كامل بكنند.
نظريه پردازان و فعالين حقوق بشر در اين روز در مورد اين مبحث به بحث
و گفتگو مي پردازند همچنين در ايران هم بحث حق اموزش به زبان به مادري
سخن روز ميشود و در مورد ان بحث هايي ميشود و نظرياتي داده ميشود.
اين روز فرصتي است براي ياد زبان مادري و دادخواهي عده كثيري از
ايرانيان.اموزش
زبان مادري همانطور كه همه ايرانيان اطلاع دارند از طرف سازمان حقوق
بشر پذيرفته شده همچنين در قانون اساسي ايران نيز به تصويب رسيده است.اصل پانزدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي زبان و خط رسمي و مشترك مردم
ايران فارسي است اسناد و مكاتبات و متون رسمي و كتب درسي بايد با اين
زبان و خط باشد ولي استفاده از زبانهاي محلي و قومي در مطبوعات و رسانه
ها گروهي وتدريس ادبيات انها در مدارس، در كنار زبان فارسي ازاد است.
توجه داشته باشيد اين مهم جزء قانون اساسي جمهوري اسلامي است .در ايران دسته كم بيست و پنج زبان صدها گويش و چندين هزار لهجه وجود
دارد
اما كنشگرايان زبان محوري هنگام سخن گفتن از حقوق اموزش به زبان مادري
تنها سه يا چهار زبان را نام مي برند گويا مدافعان حقوق برخي زبانها به
حقوق ديگر زبانها كه گويشوران كمتري دارند برايشان اهميتي ندارد.
اگر حقي براي بشر وجود داشته باشد اكثريت و يا اقليت بر ان حق نمي
افزايد يا از ان كم نميكند نخستين مشكل اين است كه چگونه مي توان تمام
دروس مدارس را به بيش از بيست و پنج زبان اماده كرد چه راهكاري وجود
دارد؟ معلمان اين زبانها در كجا وچگونه بايد اموزش ببينند به راه
اندازي چنين هدفي نياز به ده ها سال زمان ميباشد. شدني است اگر صاحبان
قدرت بخواهند. وقتي اموزش و پرورش در تامين حقوق معلمانش مانده است
چگونه اين موضوع مهم عملي شود.حدودا
يك ماه پيش در خبرها خواندم كه دو معلم در منطقه ويژه اقتصادي عسلويه
پر در امد ترين منطقه اقتصادي كشورمان ايران به خاطر كم بودن حقوق قادر
به اجاره مكاني براي زندگي و استراحت نبوداند و ناچار به برپا كردن
چادر و استراحت در انجا شده بودند اينگونه اخبار و مسائل براي كشورمان
ايران با اين پيشينه و ثروت خوشايند و خوب نيست اينگونه مسائل به بي
مديريتي و بي مسؤليتي مسؤلان جمهوري اسلامي بر ميگردد.
مطالعات بينا رشته اي اكنون ثابت كرده كه محروم كردن كودك از شروع اموزش
به زبان مادري بر توانايي هاي ذهني، قدرت يادگيري، جامعه پذيري و
روحيات او تاثير پايدار خواهد گذاشت يونسكو نيز بر اساس مطالعات متعدد
انجام شده بر ضرورت اجراي اين امر مهم تاكيد ميكند.دبير كل يونسكو هر
سال به مناسبت روز جهاني زبان مادري بيانه هايي صادر ميكند و از
دولتهاي عضو ميخواهد كه به حفظ زبانهاي موجود و اموزش به زبان مادري
اقدام نمايند .مراكز علمي و اموزشي و وزارت خانه هاي مسئول در امر اموزش در سراسر دنيا
در روز جهاني زبان مادري براي بزرگداشت اين روز با تشكيل كنفرانس
وانشار اسناد اهميت ضرورت اموزش به زبان مادري را با استدلال هاي علمي
ياد اوري ميكند و ان را بهترين وسيله براي غلبه بر عقب ماندگي و رشد
استعدادهاي انسانها معرفي مي نمايد اما در ايران مسؤلان امور هيچ گوش
شنوايي با اين مسائل ندارند و با اينكه جمهوري اسلامي تمامي مصوبه ها و
قطعنامه هاي سازمان ملل و يونسكو را در باره اموزش به زبان مادري امضا
كرده است ولي حاضر به انجام تعهدات بين المللي خود نيست و نه تنها
قوانين بين المللي را در باره اموزش به زبان مادري را رعايت
نميكند.بلكه حتي از اجراي اصول قانون اساسي خود نيز سر باز ميزند در
عوض ماموران وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي فعالين فرهنگي ملل غير فارس
را كه خواهان اجراي اصل پانزدهم قانون اساسي ميشوند به بهانه اقدام
عليه امنيت كشور و با اتهام تجزيه طلبي زنداني و محكوم مي كنند.وی
در پایان گفت.از روز تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي در سال ١٣٥٨ هجري
شمسي تا به امروز ملل غير فارس در ايران از جمله ترك ها،كردها، عرب
ها، بلوچ ها، تركمن ها، خواهان به اجرا گذاشته شدن اصل پانزدهم قانون
اساسي ميباشند كه ميتوان گفت كمترين خواسته انان ميباشد. در سالهاي
اخير نيز خواهان ان شده اند كه جمهوري اسلامي به تعهدات بين المللي خود
عمل نمايد. و زبانهاي غير فارسي را رسمي نمايد و اموزش به زبان مادري
را در برنامه اموزشي مناطق غير فارس قرار بدهدند اما نگاه امنيتي
مسؤلين امور، به مناطق غير فارس و بزرگ كردن خطر تجزيه كشور و در نهايت
جلوگيري از اجراي قانون اساسي جمهوري اسلامي با شدت هرچه بيشتر با
استفاده از رسانهاي جمعي وانحصاري اهداف خود را پيش ميبرد و با اين عمل
فاصله مركز و پيرامون خود را هر روز بيشتر كرده و نيروي گريز از مركز
را تقويت مي نمايد. به عنوان مثال عدم شركت ملت غير فارس در وقايع سال
١٣٨٨ نشان داد كه گسل مركز و پيرامون انقدر گسترش يافته است كه اعتماد
و اميد پيرامون از مركز كاملا قطع شده اذربايجان كه طي دو قرن گذشته
همواره پيشگام تحولات سياسي در ايران بوده است خود را از درگيري هاي
دروني جمهوري اسلامي در انتخابات مهندسي شده سال ١٣٨٨بر كنار نگاه داشت.به
اميد روزي كه ايراني ازاد و يكپارچه داشته باشيم و همه ملتها همچنين
ايران از هر زبان و قوم و مليت با بر اورده شدن حقوق اوليه هر انسان كه
براي زندگي لازم است در كنار هم ازادانه زندگي كنند.
آقای امیری ضمن تشکر از آقای احسان زندی از سخنران بعدی آقای حمید
نیکنام پور مطلب خود را تحت عنوان سرطان. برای حاضرین قرائت کرد.سرطان نزدیک همه ماست
ایرانی وغیر ایرانی زن ومرد پیر وجوان هیچکس کاملا در امان نیست
.امروزه در دنیا در کنار دیابت بیماری های قلبی عروقی وتنفسی
عامل60%مرگ ومیر هاست بیماریهایی که بر اثر تحقیقات بجز از عوامل ارثی
به طور عمده ریشه در شیوه زندگی رژیم غذایی ناسالم مصرف دخانیات
مشروبات الکلی ومواجه با انواع آلودگی های زیست محیطی دارد طبق آمار
ارایه شده از سوی مسؤلین سالیانه بیش از 85000هزار نفردیگر به مبتلایان
به این بیماری افزوده می شوند ،سرطان سومین عامل مرگ ومیر به شمار
می رود گر چه آمار های رسمی از پایین تر بودن تعداد مبتلایان به سرطان
در ایران نسبت به نرخ متوسط آن در جهان خبر میدهند .اما نکته نگران
کننده وهشدار دهنده افزایش رشد سریع سرطان نسبت به سایر کشورهاست
برخلاف برخی از کشورها که از سال ها قبل با برنامه های پیشگیری ودرمان
سرطان راکنترل بلکه حتی نرخ رشد آن را منفی کردند در ایران میزان
ابتلا به سرطان در 25سال اخیر نزدیک به 8برابر شده که حتی با در نظر
گرفتن رشد جمعیت ایران در این مدت رشد قابل ملاحظه ای به حساب می آید
.بر اساس پیش بینی اداره سرطان با ادامه روند حاظر15سال آینده تعداد
افرادی که سالانه به سرطان مبتلا می شوند نزدیک به دو برابر امروز می
باشد .اینکه چرا سرعت شیوع سرطان در ایران نسبت به برخی مناطق دیگر
بیشتر است دلایل مختلفی دارد از شیوه زندگی مردم گرفته تابالا رفتن
متوسط سن جامعه وعوامل محیطی همه در این مسأله نقش دارند .بر طبق
تحقیقات علمی میزان مصرف میوه وسبزی جات مردم در رژیم غذایی روزانه
کامل نیست به اندازه نیاز فعالیت بدنی ندارند وبرخی از اضافه وزن
وعوارض ناشی از آن رنج می برند بیش از پنج میلیون نفر هم به استفاده از
سیگار روی آوردند که خود زمینه ساز سیزده نوع سرطان است آلودگی های
محیطی نظیر آلودگی های هوا به خصوص درکلان شهرها هم اضافه کنیم با این
حال خبر امیدوار کننده این است که 40%سرطان ها قابل پیشگیری هستند. اما
در این جا به یکی از عوامل نو ظهور در رشد بیش از پیش سرطان که خود یک
نسل کشی محرز است اشاره میکنم .دکل های پارازیت پَران که نصب وارسال ان
توسط مزدوران سپاه است یکی ازاین موارد شرکت صابرین متعلق به مزدوران
سپاه است که در مناطقی از تهران ازجمله بالای برج میلاد تجهیزاتی را
راه اندازی کردند.تاباارسال پارازیت رادیویی در سطح شهر مانع ازدریافت
برنامه های ماهواره ای در تهران شود ونیز در شیراز دستگاهی به نام
مارتورهشت که برای ایجاد پارازیت های ماهواره ای ازکشور چین توسط
مزدوران سپاه در ارتفاعات کوه دراک نصب شده است باقیمتی بالغ بر
8میلیون دلار که در پی آن اعتراضات مردمی شیراز نیز به درگیری با
مزدوران رژیم وبازداشت تنی چند ازهم وطنان مان در اقصی نقاط کشور وبا
صرف هزینه های سرسام آور مانع از رسیدن آن به مردم رنج کشیده می شوندوی
در پایان گفت حکومت آخوندی از هیچ جرم وجنایتی دریغ نمی کنداز سرکوب
وشکنجه واعدام وشکستن قلم ها وفیلترینگ اینترنت ودر نهایت ارسال
پارازیت است که حاصلش سرطان های پوستی وخونی،نخاع اختلالات هورمونی
عقیم شدن مردان ومشکلات باروری درخانم های باردار وهم چنین سقط جنین
همان نسل کشی ونقض حقوق بشر است.
آقای محمد جواد کاظمی میرکی سخنرانی خود را را تحت عنوان سالروز انقلاب
۵۷
و سوء استفاده بخش روحانیت از باورهای دینی مردم برای حاضرین.اینگونه
آغاز کردند. انقلاب ایران عوامل سبب ساز چنین رویدادی بسیار زیاد است که درتحلیل
ها به مواردی که مهم است توجه میکنیم.طبیعت
هجدهمی است.اینگونه انقلاب هاپدیده ای از عصر روشنگری است که نتیجه
جهان بینی روشنگری است که جهان رو باید خراب کردو ازنو ساخت واین
طرزتفکردرضمینه اجتماعی به انقلاباتی انجامیدکه اسم آنهاانقلاب کلاسیک
است که بزرگترین این انقلابها انقلاب فرانسه بود وبعداز ان انقلاب
روسیه و اخرین ان انقلاب اسلامی ایران.این طرز فکر به دلیل شکست کمنیست
وهم ضربه ای که انقلاب اسلامی هم به ایران و هم به اسلام زد شکست
خورد.چنین طرز فکری حدود چهل سال پیش سرتاسر جامعه ی روشنفکر ایران را
در بر گرفته بود ودست در دست احساسات مذهبی مردمی که بیشترآنهااز
روستاها به شهرمهاجرت کرده بودندوهنوز خودشان شهری نشده شهرها را روستا
کردندسبب شد که چنین انقلابی بتواند شروع شود.ایشان در ادامه گفتند
هرانقلابی در هر گوشه ای از دنیا که به وقوع می پیوندد یک سری عوامل
موجب رخ دادن آن شده اند که بعضا ممکن است بایکدیگر متفاوت باشند.یکی از عوامل اصلی انقلاب ایران اعتقاد و ایمان مردم بود در واقع باوربه
اینکه جهان آفریدگاری دارد که قوانینی برای سعادت بشر وضع کرده
وباانقلاب قوت گرفت
.کشورایران آن روزها درمسیر گزار از جامعه ی سنتی به جامعه ی مدرن درحال
حرکت بود که درآن بخش سنتی بامدرنیزه شدن مخالفت میکرد.وبه دلیل
خلادروجود نیروهای سیاسی مذهبیون توانستندباعوام فریبی گروه های روشن
فکرجامعه راتسلیم گفته های خمینی کندوهجوم مردم مهاجری که از روستاهابه
شهرهاآمده بودند باعث شده بود که کمربندفقردر کلان شهرها به وجود بیاید
و مردم فقیری که فکر میکردندقدرت در مذهب میباشد این اقشاردرکنارهم وبه
پشتیبانی خمینی ومذهبیون بانقاب حکومت اسلامی وباشعارایجادحکومت عدل
علی جلو آمدند و با سر دادن شعارهایی برای قشرفقیرکه مشهورترین ان
جمله ی ماعلاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود،زندگی
معنوی شمارا هم میخواهیم مرفه باشدبا احساسات مردم بازی کرده مردم
ساده و متدینی که فکر میکردند که هم میتوانند زندگی دنیوی درستی داشته
باشندوهم در کنار قوانین اسلام و تشکیل جامعه ای اسلامی در آن دنیا نیز
سعادتمند خواهند شد و جامعه ی روشنفکری که انقدرمخالف وضع موجود بود که
آینده ی خود را روشن نمیدید ناچار به ریسمان خمینی تمسک جویید و با
تسلیم شدن حکومتی که خون ریزی و کشتار رادوست نداشت باعث به وجودآمدن
انقلابی شد که بوی گل سوسن و یاسمنی که نیامد هیچ سی و هشت سال عطر
زمستان کنون از وطن آید.
وی در پایان میتوان گفت به دستاوردهای انقلاب به مواردی از جمله
بیشترین آماراعدام فساد گسترده ی مسوولین اعتیاد فقر فحشا ربا از طریق
سودبانکی و تبدیل شدن جامعه ی سرزنده به یکی از غمگین ترین کشورهای
دنیا تنزل اعتبارپاسپورت و...اشاره کرد.
در اين جلسه خانم :
افسانه ملکی و آقایان : وحید بردانی ، نادر زندی ، حمید نیکنام
پور،محمد اسدنژاد ، احمد کاظمی زاده ، رضا اميرى، محمد جاويد گوانى به
صورت حضورى و خانم : لیدا اشجعی و آقایان : مهدی برنو، منصور سیفی ،
هادی زارع ، نیما حسابیان ، احسان زندی ، جعفر فرد کریمی ، محمد
جواد کاظمی میرکی ، رضا ( ایلیا ) صابری و گلستان جو از طريق پالتاك
در اين جلسه حضور داشتند. در پايان جلسه نقد و بررسی نیز انجام شد. این
جلسه ساعت 17:30 به پایان رسید
ابتدای صفحه |
بازگشت
|