صورت
جلسه جلسه داخلی ماهیانه نمایندگی هانوفر
پانیذ مقدم
درتاریخ 5 آوریل و برمبنای فراخوان قبلی این نشست حضوری رأس ساعت 12 با
مسئولیت آقای سیاوش عثمانی ومنشیگری خانم پانیذ مقدم شروع گردید که
درابتدا آقای سیاوش عثمانی با سلام و خوش آمد گویی و تبریک سال نوبه
شرکتکنندگان جلسه را آغاز نموده و طبق برنامه ابتدا از آقای حفیظ
رحیمی جهت گزارش و تحلیل اخبار ماه گذشته نقض حقوق بشر دعوت بهعمل
آمد:
آقای حفیظ رحیمی پس از سلام و تشکر از مسئولین کانون دفاع از حقوق بشر
و ابراز خوشحالی از بازگشت آقای شفائی به آلمان، با تأکید بر این نکته
که: خوب میدانم همۀ شما عزیزان حاضر در جلسه بسیار بهتر و بیشتراز من
نسبت به اخبار و رویدادهای ایران و جهان آگاهی دارید اما من نیز به
نوبۀ خود مطالبی را انتخاب کردهام که میخواهم با بیان آن از نقطه
نظرهای شما همکاران نیز بهرهمند گردم و در ادامه در رابطه با
رویدادهای یک ماهه اخیر بیاناتی را ایراد کردند که گزیدههائی از آن
چنین بود:
در خبرها آمده بود یکی از گردشگرانی که به همراه دوستان خود به سفر
تفریحی در کویر شهداد رفته بود، روز دوم فروردین ماه در اثر انفجار مین
کشته شد،
حمید
هاشمی 32 ساله یکی از کوهنوردان با سابقه به همراه دوستان خود در یک
سفر تفریحی به کویر شهداد در استان کرمان رفته بود اما اصابت خودروی
آنها با یک مین در 75 کیلومتری شهداد و انفجار آن باعث فوت این گردشگر
شد، یکی دیگر از سرنشینان خودرو به نام محمدرضا آقاياري از ناحیه کبد و
ریه به شدت آسیب دیده و در اغماست. محسن ضيا و حسام صالحي نیز زخمی
شدهاند.
حمید هاشمی 15 سال به حرفه کوهنوردی مشغول بوده و با یکی از آژانسهای
مسافرتی نیز در زمینه راهنمایی گردشگران همکاری میکرد.
هیأت نظارتبر مطبوعات ایران هفتهنامه ۹ دی به مدیرمسئولی حمید رسایی
را توقیف کرده و
دلیل
این اقدام را "انتشار مطالب انتقادی نسبت به سیاستهای هستهای، فرهنگی
و اقتصادی دولت یازدهم" دانسته است.وی
همچنین
به
دلیل انتشار مطلبی در انتقاد از علی لاریجانی، رئیس مجلس، محاکمه و به
حبس
و شلاق
محکوم شده است.
خانم یکتا فهندژ، شهروند بهایی ساکن شیراز، توسط مأموران اداره اطلاعات
دستگیر و به بازداشتگاهی در شیراز منتقل شده است.
مأموران اطلاعات، ساعت یازدهونیم شب، با نشان دادن حکم دادستانی استان
فارس، وارد منزل یکتا فهندژ شدند و او را پس از تفتیش منزل، و ضبط
لپتاپ، کتابها و لوازم شخصیاش، با خود بردند.
مأموران وزارت اطلاعات در مشهد به منزل «نوا خلوصی» شهروند بهایی ساکن
مشهد مراجعه کرده و نامبرده را بازداشت نمودند. در همین روز، مأموران
وزارت اطلاعات، خواهر وی به نام «نیکا خلوصی» را که همراه مادر و پدرش
برای مسافرت نوروزی در شهر بابلسر بسر میبرده است، را هم بازداشت
میکنند.
یادآوری میشود، به حکم دادگاه انقلاب مشهد این دو خواهر بهایی به
اتهام تبلیغ علیه نظام و عضویت در تشکیلات بهایی به حبس تعزیری محکوم
شدهاند که طبق حکم مزبور «نیکا خلوصی» به شش سال حبس و «نوا خلوصی» به
۴ سال و نیم حبس تعزیری محکوم میباشند.
سازمان عفو بین الملل طی گزارشی پیرامون اعدامهای سال 2013 ایران
مینویسد:
تعداد
اعدامها در سال 2013 باز هم افزایش یافت. پس از انتخاب 14 ژوئن حسن
روحانی بهعنوان ریاست جمهوری تازه، بعضی اقدامات برای بهبود چهره کشور
مثل آزادی چندین تن از زندانیان سیاسی از جمله یک زندانی محکوم به
اعدام، انجام شد. با وجود این، هیچ نشانهای از تغییر در اجرای مجازات
اعدام در ایران در پی انتخاب او در دست نبود.
مقامات ایران یا رسانههای زیر کنترل یا تایید دولت بهطور رسمی اعدام
369 تن (358 مرد و 11 زن) را تایید کردند که به نسبت سال 2012 افزایش
18% را نشان میدهد. با وجود این، مدارک معتبری از تعداد زیادی
اعدامهای مخفیانه در دست است. منابع قابل اعتماد دست کم 335 اعدام
دیگر (شامل حداقل 18 زن) را گزارش دادند. این تعداد مجموع اعدامها را
در سال 2013 به حداقل 704 مورد میرساند. گزارشها حاکی است که احتمال
دارد حداقل 11 نفر از اعدامشدگان در زمان ارتکاب جرم اتهامی زیر 18
سال سن داشتهاند. حداقل 44 اعدام در انظار عمومی انجام شد. این کار به
طور معمول با استفاده از جرثقیل انجام میشود که محکوم را به وسیله
حلقه داری به دور گردن او در برابر چشمان تماشاگران بالا میکشد. صدور
حداقل 91 حکم اعدام تازه گزارش شد، آما تعداد واقعی یقیناً بسیار بیشتر
است.
در روزهای آغازین سال جدید بودیم که گروه جیش العدل در صفحه توییتر خود
ادعا کرد که یکی از پنج مرزبانان ایرانی بهنام جمشید داناییفر اعدام
شد، و چند روز بعد از این انتشار این خبر بار دیگر جیش
العدل، تأکید کرد روز ۱۳فروردین،
یکی دیگر از سربازان ربوده شده را نیز به شهادت خواهد رساند، و در
واکنش این خبر گروهی از ایرانیان در جلو سفارت پاکستان تجمع
اعتراضآمیزی را در تهران و مشهد تشکیل دادند اما پیش از حضور مردم،
نیروهای امنیتی و لباس شخصیها مانع از تجمع آنها شدند و بسیاری از
آنها را با ضرب و شتم بازداشت کردند.
و متأسفانه بنا به اخبار ۷۳ نفر بازداشت شدند که ۶۰ نفر مرد و ۱۳ نفر
زن بودند و آنها را به آگاهی منطقه بردند و این در حالی است که این
نیروهای دولتی هر وقت و به هر بهانهای به اسم دانشجو جلو سفارتها جمع
میشوند در صورتی که دانشجو نیستند و از در و دیوار سفارت بالا میروند
و آبروی ملتی را به زیر میکشند، در آخرین مصاحبه گروه جیش العدل آمده
است که
پیکر
گروهبان داناییفر دفن نشده و در صورتی تحویل داده خواهد شد که
جنازههای زندانیان آنها، که به گفته او اعدام یا کشته شدهاند تحویل
آنها شود.
و توضیح میدهد :
مقامات
رژیم
به طرق مختلفی پیام فرستاده بودند که ما خواهان اعدام اینها هستیم و
هیچ مطالبه شما را پاسخ مثبت نمیدهیم و اینها در وظیفه خود کوتاهی
کردهاند و... اما علمای اهل سنت و گروههایی در دولت هم بودند که
خواهان حل مسأله بودند. اگر چه وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران خواهان
سر به نیست کردن این سربازان بودند.
که بنا به درخواست آنان سایر مرزبانان را در
منطقه مرزی افغانستان تحویل دادیم.
یازده
زندانی سیاسی-عقیدتی دو زندان اوین و رجایی شهر طی نامهای خطاب به
احمد شهید، خواهان اقدامات لازم برای ورود یک تیم حقیقتیاب و ورود
گزارشگر ویژه حقوق بشر، جهت بازدید از زندانهای ایران شده در نامه خود
به تخلفات قوه قضاییه و سازمان زندانها در خصوص حقوق زندانیان، به
خصوص زندانیان بیمار، اشاره داشتهاند.
متأسفانه
"غلامحسین
اسماعیلی" رئیس سازمان زندانها، در گفتگو با خبرنگارن اعلام کرد که
جرم اکثر زندانیان اتباع خارجی مربوط به مواد مخدر استک و حجم زيادی از
آمار زندانيان، به خصوص زندانيان خارج از کشور را مجرمان مرتکب جرائم
مواد مخدر تشکیل میدهند، و کذب این نظریه زمانی مشخص میگردد که
برمبنای اخبار و گزارشها تعداد زیادی از اعدامهای صورت گرفته در
ایران با جرمهای واهی و اتهامهای دروغین قاچاق مواد مخدر انجام
میشود.
ماده 13 اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید: هر فردی حق دارد در داخل هر
کشور آزادانه رفتوآمد کند و اقامت خود را برگزیند و برمبنای ماده 15
همان اعلامیه هر فردی حق دارد تابعییتی داشته باشد و هیچ کس نباید از
تابعیت و یا از حق تغییر تابعیت محروم گردد. ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق
بشر نیز میگوید: هر فردی خق زندگی آزاد و امنیت شخصی دارد و ماده 5
نیز بیانگر آن است که هیچ کس نباید شکنجه، تحت مجازات، رفتارهای
ظالمانه و ضدانسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد. اما آخرین خبر این که یکی
از هموطنان ما در زندان رجائی شهر اعدام شد، که بنابر خبرهای منتشره
اتهام این تبعه افغان هنوز مشخص نیست!!! وسلام، قضاوت با شما در بخش
بعدی برنامه ازآقای سعید پژوهیان، مسئول بخش صدا و تصویر و دیگر عضو
نمایندگی هانوفر دعوت شد تا به بررسی و انطباق اعلامیه جهانی حقوقبشر
با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بپردازند که ایشان گزارش خود را
مبنیبر انطباق منشور حقوقی سازمان ملل متحد و قانون اساسی جمهوری
اسلامی عنوان کرده گفتند:
با توجه به سلسله بحثهایی که قبلاً در رابطه با این مقایسه و در جلسات
مختلف نمایندگی هانوفر انجام شده است، امروز قصد دارم به وضعیت حقوقی
روزنامهنگاران و اصحاب رسانه در ایران بپردازم. متأسفانه طبق آمار
ارایه شده سالیانه توسط خبرنگاران بدون مرز و سازمانهای بینالمللی،
ایران بعد از کشور ترکیه در رتبه دوم کشورهای خطرناک برای
روزنامهنگاران قرار دارد. ایران در کنار ترکیه و چین بزرگترین
زندانهای خبرنگاران در سراسر جهاناند. طبق آمار در حال حاضر حدود 35
خبرنگار در رابطه با حرفه خود در زندان بسر میبرند. به همین خاطر جا
دارد که در اینجا نگاهی به وضعیت نقض حقوق بشر در حوزه حرفهای
روزنامهنگاران بپردازیم.
آقای پژوهیان در تشریح این امر گفتند: متأسفانه اصحاب رسانه در ایران
با دشواریهای زیادی روبرو هستند بهطوری که میتوان گفت حداقل شش مورد
نقض حقوق انسانی در این حوزه صورت میگیرد. در اولین مورد ما نقض آزادی
بیان در این حوزه را داریم. علیرغم اینکه قانون اساسی ایران حق آزادی
بیان را برای همه به رسمیت شناخته است ولیکن قانون مطبوعات در این خصوص
تبصرهای قرار داده است و شرایط احراز صلاحیت را برای روزنامهنگاران و
مدیران مسئول روزنامهها تعیین کرده است. یعنی فرد برای تأسیس و اداره
یک روزنامه یا خبرگزاری میبایستی واجد صلاحیتهایی باشد که هیئت
نظارتبر مطبوعات تعیین می کند و این امکان بیان آزاد را به تمام گروه
های جامعه نمیدهد. در دومین مورد نقض حقوق خبرنگاران، مسئله توقیف و
لغو امتیاز نشریات را داریم. در قانون مطبوعات داریم که هیئت نظارتبر
مطبوعات میتوانند بدون حکم دادگاه و براساس صلاحدید نسبت به توقیف یک
نشریه اقدام کند یا امتیاز آن را لغو کند. این مغایر تمام قوانین حقوق
بشری است که اجازه دادرسی عادلانه را به هر کس میدهد. در ایران بدون
حکم قضایی و فقط بنابه صلاحدید این هیئت بسیاری از روزنامهها توقیف
میشوند و بعداً پرونده آنها به دادگاه ارجاع میشود.
و ادامه دادند: سومین مورد فشار برای خبرنگاران، نادیده گرفتن حق کسب
خبر است. متأسفانه اسناد در ایران مانند جواهرات گرانبهایی در صندوق
خانههای محرمانه نگهداری میشوند و عملاً روزنامهنگاران دسترسی به
منابع خبری ندارند. دلیل این امر هم همواره امنیت ملی عنوان میشود در
حالی که سازمان امنیت ملی در ایران بخشنامههای خود را بهصورت
دستورالعمل به خبرگزاریها میدهد. در جایگاه چهارم، عدم حق انتشار خبر
و یا همان سانسور اخبار توسط مراجع حکومتی است. متأسفانه اصحاب رسانه
در این خصوص متحمل خسارتهای بسیاری شدهاند و عملاً سانسور حکومتی
امکان هرگونه عملی را از آنها گرفته است. بهطوری که بسیاری از آنها یا
برای امرار معاش رو به سوی آگهیها آوردهاند یا برای فرار از فشار
حکومتی ناچار به ترک ایران شدهاند.
عدم حق دسترسی به دادگاه های ویژه از دیگر موارد نقض حقوق خبرنگاران
است. متأسافه با وجود این که در قانون تصریح شده دادگاه مطبوعات باید
علنی و با حضور هیئت منصفه باشد، ولی در عمل دادگاههای فرمایشی و صوری
برای رسیدگی به شکایات علیه مطبوعات تشکیل میشود که نتایج آنها تقریبا
در تمامی موارد به ضرر روزنامهنگاران است.
ایشان افزودند: در انتها به عدم امنیت شغلی در حرفه خبرنگاری میرسیم.
با توجه به سانسور شدید دولتی، وجود هیئت نظارتبر مطبوعات دولتی و عدم
وجود دادگاههای صالحه هرساله شاهد تعطیلی و بیکاری بسیاری از
خبرنگاران، عکاسان و سایر مشاغل مربوط به حوزه رسانهها هستیم بهطوری
که ما کمتر شغلی را در ایران مانند شغل خبرنگاران بدون امنیت شغلی
مییابیم. وی ادامه داد: پس از بررسی و مقایسه شرایط خبرنگاران با
میثاق حقوق سازمان ملل متوجه میشویم که اینها در مغایرت کامل با اصول
8، 9 و 10 که تأکیدبر حق دسترسی همگانی به دادگاههای عادلانه و صالحه
دارند و اصل 19 که آزادی بیان را بدون ترس از محاکمه از حقوق اساسی
انسانها میشمارد، قرار دارند.
جناب آقای سعید پژوهیان گزارش خود را با آرزوی آزادی کلیه اصحاب رسانه
که در حال حاضر در زندانهای
نظام ایران قرار دارند بهاتمام
رسانده و افزودند ما همگی باید به شرف خبرنگارانی که با در خطرانداختن
زندگی خود و علیرغم
تمام محدودیتها
سعی در رساندن اخبار از داخل ایران را دارند درود بفرستیم.
در
بخش بعدی برنامه نیز خانم آذر موسوی عضو سازمان بینالمللی
امنستی پشت تریبون قرار گرفته و در مورد نشست مشترک اعضای نمایندگی
هانوفر در دفتر امنستی گفتند:
سازمان بینالمللی
امنستی یک سازمان حقوقبشری
است که درفعالیتهای
حقوقبشری
و پشتیبانی از فعالین و مدافعان حقوقبشر
در ایران و سایر نقاط جهان مبادرت به تحقیق و برگزاری نمایشگاه و
سمینار مینمایند
و افزودند ما در طی نشست اخیر و آشنائی با کانون دفاع از حقوقبشر
بسیار مشتاقیم که در جریان جلسات و فعالیتهای
کانون قرار گرفته تا بتوانیم در این راه گامهای
مشترک و بلندی را برداریم.
این سخنان با بحث و گفتگو در این زمینه و بین نماینده سازمان امنستی
با مسئولین کانون ادامه یافت و طرفین نسبت به ارائه همکاری به
توافقهائی دست یافتند. سپس از خانم آذر بزچلوئی دعوت به عمل آمد تا
برای آشنائی بیشتر همکاران درمورد چگونگی روند دادگاهی که اخیراً و به
همراه دخترشان برگزار نموده بودند، توضیحاتی را بیان کنند.
خانم بزچلوئی با ابراز شادمانی از دیدار مجدد همکاران و بویژه آقای
شفائی گفتند : همانطوری که اعلام شد ما هفته گذشته دادگاهی داشتیم که
خوشبختانه با موفقیت همراه بود ولی اکثر پرسشهای مطرح شده متمرکز شده
بود برکانون دفاع از حقوقبشر و چگونگی و نوع فعالیتهای ما در کانون و
بهطور کلی فعالیتهائی که در کشور آلمان انجام داده بودیم، اعم از
جلسات داخلی، مجازی، میزهای اعتراضی و یا جلسات پالتاکی، و یا
پرسشهائی در مورد دفتر مرکزی، تعداد نمایندگیها و کمیتهها ، تعداد
اعضاء و ... که این سخنان بسیار مورد توجه همکاران قرار گرفته هریک
پرسشهائی را با خانم بزچلوئی در میان گذاشتند.
مدت پانزده دقیقه تنفس و استراحت از طرف مسئول جلسه اعلام گردید که
طی آن ضمن پذیرائی از همکاران رسیدگی به وضعیت مالی و دریافت حق
عضویتها از طرف سرکارخانم حقیقی مسئول امور مالی انجام شد، و در
ادامه از آقای بیژن سامانی دعوت به عمل آمد تا در زمینه بررسی وضعیت
پناهندگان افغان در ایران سخنرانی نمایند که مشروح سخنان آقای بیژن
سامانی:
میدانیم کشور ما ایران، سالهاست پذیرای پناهجویان از کشورهای همسایه
بهخصوص عراق و افغانستان است.شرایط جنگ و درگیریهای اغلب قومی در دو
کشور همسایه شرقی و غربی ایران بسیاری از ساکنان این دو کشور را در
برهههای مختلف مجبور به ترک خانه و کاشانه خود کرده و با کولهباری از
محنت راهی کشور ما ساخته است. بیشک ترک موطن اصلی و وارد شدن در جامعه
جدید برای هر زن و مردی ناخوشایند است.
در این میان پناهندگان افغان که دولت ایران تعداد آنان را در حدود دو
میلیون نفر اعلام کرده است، معتقدند تعدادشان در حدود سه و نیم
میلیون نفر میباشد که شاید جزو بزرگترین توده پناهجویان در دیگر کشور
میزبان باشد. در حدود سیوپنج سال است که ایران میزبان قرار گرفته است.
بسیاری از افغانها در این مدت ازدواج کردهاند و نسل جدیدی را در
ایران ایجاد کردهاند که تعدادشان قابل توجه میباشد. این نسل جوان
اکنون که باید مثمرثمر باشند؛ در واقع از بیمهریهای دولتی شکایت
دارند. در واقع در جریان پناهندگی افغانها که اکنون به مهاجرت تبدیل
گردیده مردم جامعه اکثراً پذیرای پناهندگان در امور اقتصادی و اجتماعی
– به عنوان مثال ازدواج ایرانیها با افغانها – بودهاند ولی دولت
ایران در اکثر مواقع مفاد مندرج در اعلامیه جهانی حقوقبشر را اجرا
نکردهاند. به عنوان مثال در بحث آموزش عمومی افغانها از ابتدا با
مشکل روبرو بودهاند. نه تنها کودکان مهاجرت کرده، بلکه کودکانی هم که
در ایران بهدنیا آمدهاند از حق تحصیل اولیه محروم هستند. آموزش
متوسطه نیز پذیرای افغانها نیست. برای افغانها استفاده از سیستم
آموزش عالی نیز غیرممکن است. در موارد استثنا تنها افغانهایی حق
استفاده از سیستمهای آموزشی را دارند که وابسته به یکی از سازمانهای
اسلامی و یا احزاب وابسته به دولت ایران هستند، که حتی در این شرایط هم
مجبور به پرداخت هزینههای آموزشی به صورت شخصی هستند.
در زمینه کسبوکار نیز حکومت ایران سختگیریهای بسیار زیادی را در مورد
افغانها اتخاذ کرده است. عدم اجازه کار و جریمه برای هرگونه کسب وکار
خارج از نظارت دولت جزو اقدامات غیرقابل قبول دولت ایران میباشد.
فارغ از این مسائل نحوه برخورد حکومت با اتباع افغان در مواردی که جرمی
صورت میگیرد بسیار وحشتناک است. شکنجه و حبسهای خودسرانه و شاید
تعمیم موضوع جرم به کل پناهندگان چهره دردناک مسئله پناهندگان افغان
است، که حتی با بزرگنماییهای رسانهای تأثیرگذار در رابطه مردم ایران
با پناهجویان است.
مسئله دیگر که آزاردهندهتر میباشد؛ عدم اعطای هویت ایرانی به فرزندان
افغان متولد ایران است، و حتی دولت ازدواج دختران ایرانی با پسران
افغان را به رسمیت نمیشناسد.
وضعیت زندانیهای افغان نیز بسیار بغرنج است. آنچه که من شخصاً از
بسیاری از افغانهای مقیم آلمان شنیدم نشان از وجود اردوگاههای بسیار
وحشتناک مانند اردوگاههای موقت ساوه و مشهد و تایباد دارد که کمترین
نیازهای اولیه بشری در آنها وجود ندارد.
متأسفانه در نبود نهادهای حقوقبشری در ایران امکان تحقیق و گزارش
مستقیم وقایع و مشکلات مهاجرین افغان وجود ندارد. امید است که
پناهندگانی که از ایران خارج میشوند نسبت به افشای اینگونه مسائل و
به چالش کشیدن شرایط موجود تمام تلاش خود را انجام دهند.
پس از اتمام این سخنرانی آقای حفیظ رحیمی همکار افعان حاضر در جلسه
نکاتی را در موردچگونگی رفتار و برخورد با پناهندگان افغان در ایران
ابراز کردند و بین شرکتکنندگان بحث و گفتگو در این زمینه انجام گرفته
به تبادل نظر پرداختند.
سخنران دوم این نشست آقای مجتبی قاسمی بودند که به بررسی وضعیت
بهائیان در ایران پرداخته، گفتند:
ضمن عرض سلام وتبریک سال نو به حضار عزیز و دوستانی که از طریق پالتاک
ما رو همراهی میکنند، امیدوارم که سال جدید سالی عاری از هرگونه تضعیع
حقوقبشر توسط دیکتاتورهای زمانه باشد. ما در حالی سال جدید رو آغاز
کردیم که شاهد حوادث بسیاری در کشور عزیزمان ایران بودیم که همگی آنها
مصادف بود با روی کار آمدن آقای روحانی و انتخاب شدن ایشان بهعنوان
رئیسجمهوری ایران ، انتخاب ایشان بهعنوان رئیسجمهور نور امیدی برای
کلیه دگراندیشان و دینباوران ایران بود. ایشان در کلیه مناظرات و
سخنرانیهایشان به برابری حقوق شهروندی همه ایرانیان تأکید داشتند و با
شروع بهکار بهعنوان رئیسجمهور اقدام به معرفی فردی با عنوان نماینده
خود در امورمذهبی و پیگیری امور دگراندیشان مذهبی انتخاب کردند، این
موضوع باعث شد که بارقه امیدی در دل پیروان ادیان بهخصوص بهائیان
ایجاد شود، ولی پس از مدتی با انتشار منشور حقوق شهروندی نقاب از چهره
خود برداشت چرا که در این به اصطلاح منشور حقوق شهروندی اشاره شده که
تمام ادیان در اجرای مراسم مذهبی آزاد هستند ولی در خاتمه عنوان نموده
مطابق با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با توجه به اصل 13 قانون
اساسی فقط به ایرانیان مسیحی، زرتشتی، وکلیمی اشاره است که آنها هم در
حدود قانون مجاز به انجام مراسم و مناسک خود هستند. در تاریخ 20آذرماه
سال 92 آقای روحانی در جمع نمایندگان سایر ادیان در مجلس اعلام کردند
که ملاک قانون اساسی است.
من بهعنوان فردی که علاقه زیادی به آموختن در خصوص نظر و عقاید افراد
و خصوصاً دگراندیشان سایر مذاهب داشتم با بهائیان عزیز کشورم ایران
ارتباط زیادی داشتم، دوست دارم امروز قسمتی از آموختههای خودم و نیز
قسمتی از مشکلات و مسایل این عزیزان در ایران را برایتان بازگو کنم، من
این مشکلاترو به دلیل نزدیکی با این دوستان با گوشت و خونم احساس کردم
و امیدوارم روزی برسد که همه انسانها خصوصاً این عزیزان زندگی عاری
از تبعیض و مشکل داشته باشند.
در ابتدا لازم میدانم توضیحاتی در خصوص اندیشه و اعتقادات این عزیزان
به شما دوستانم بدهم تا بدانید اصلاً عقاید آنها چیست؟
بعد از ظهور باب در حدود 160 سال قبل پیامبر آنها بنام بهاالله در
ایران اظهار امر کرد که در آن زمان افراد زیادی به این دین گرایش پیدا
کردند، این موضوع باعث شد که دولت وقت اقدام به دستگیری و تبعید ایشان
نمود. ابتدا ایشان را به بغداد وبعد به ترکیه وپس از آن دولت عثمانی
ایشان را به شهر بد آب وهوایی بهنام عکا که در
اسراعیل امروزی است تبعید کردند، بهاءالله تا نزدیک به پایان عمرشان به
همراه خانوادهشان در زندان بسر بردند وبعد از آزادی از زندان در همان
شهر عکا ساکن شدند و در همانجا بدرود حیات کردند و مقبره ایشان نیز در
شهر عکا میباشد.
دیدگاه بهائیان:
بهائیان به وحدت عالم انسانی معتقد هستند، از نظر آنها دین باید مطابق
با علم وعقل باشد و مبری از هرگونه خرافهگرایی ، دین باید سبب الفت
ومحبت باشد و اگر دینی سبب نفرت گردد بی دینی بهتر از دینداریست.
یکی دیگر از عقاید آنها برابری زن ومرد است، آنها جامعه انسانی را
مانند یک پرنده تشبیح نموده که زن ومرد بالهای آن پرنده هستند واگر
یکی از این بالها از دیگری قویتر باشد مسلماً این پرنده قادر به پرواز
نخواهد بود، یکی دیگر از نظرات آنها تعلیم وتربیت عمومی است که از نظر
آنها بسیار مهم است و دیگری داشتن زبانی واحد و بینالمللی است.
از دیدگاه بهائیان انسان خلق شده تا مدنیت جهانی را پیش ببرد و از نظر
آنها مدنیت دو شاخه دارد یکی شاخه مادی ودیگری شاخه روحانی و تا این دو
در کنار هم و با هم متحد نگردند سعادت و خوشبختی عالم انسانی محقق
نخواهد شد و تا عدالت بر زندگی افراد حاکم نشود همه چیز در بی نظمی و
نقص باقی خواهد ماند.آنها به صلح ودوستی تمام عالم میاندیشند و برای
تحقق این امر بسیار کوشا هستند.
بعد از انقلاب اسلامی ایران اذیت و آزار بهائیان شدت بیشتری گرفت
بهطوری که به منازل آنها حمله میکردند و آنها را مورد ضرب وشتم قرار
داده و خانههایشان را آتش زده و ویران میکردند از جمله این جنایات
میتوان به سوزاندن یک زوج بهایی در بیرجند بنامهای محمدحسین و
شکرنساء معصومی و نیز قتل آقای اسدالله مختاری در همان شهر با ضربات
چاقو نام برد.
در دهه 60بسیاری از این عزیزان دستگیر، زندانی و اعدام شدند، در اواسط
سال 60 ، 8 تن از اعضای محفل روحانی ملی بهائیان دستگیر وبعد از دو
هفته باز داشت بدون داشتن وکیل و یا حضور در یک دادگاه قانونی به اعدام
محکوم شدند، در دی ماه همان 7 شهروند دیگر بهایی که از اعضاء محفل
بهائیان تهران بودند دستگیر واعدام شدند، این افراد به جرم بهائیت
اعدام نشدند بلکه به جرم جاسوسی برای اسراعیل محکوم به اعدام شدند.
متأسفانه در این زمان بهائیان مورد اذیت و آزار فراوانی قرار میگرفتند
این آزارها به دو گونه بود، دسته اول به حکم دادگاه انقلاب دستگیر و
زندانی واعدام میشدند و گروه دیگر توسط افراد تندرو مورد ضرب و شتم و
قتل قرار میگرفتند و در مواردی اقدام به تخریب خانهها واموالشان
میکردند.
به گزارش جامعه بهائی در دهه 60 تعداد 157 شهروند بهائی به اتهام
دگراندیشی اعدام و یا به قتل رسیدهاند که 19 نفر از آنها از زنان
بهائی بوده و بیش از هزاران نفر دستگیر و زندانی شدند.
بعد از دهه 60 اعدامها و دستگیریها رو به افول گذاشته شد ولی ترور و
قتل بهائیان و همچنین حمله به منازل و محل کار آنها همچنان ادامه
داشت بهطوری که بسیاری از آنها مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.
تا این که در سال 92 بعداز روی کار آمدن دولت آفای روحانی در شهریور
ماه آقای عطاالله رضوانی که یکی از تجار خوش نام شهر بندرعباس بود را
در خودروی شخصیاش در حوالی شهر به ضرب گلوله به قتل رساندند که
متأسفانه تا به امروز قاتل یا قاتلین هنوز دستگیر نشدند. در بهمن همین
سال در شهر بیرجند فردی با صورت پوشیده وارد منزل آقای قدرت الله مودی
شده و با حمله به ایشان و همسر ودخترشان و مجروح کردن آنها با چاقو از
محل گریخت که خوشبختانه آنها را به بیمارستان منتقل کرده و جان سالم
بدر بردند.
به گزارش خانم دیان علایی "سخن گوی جامعه بهائی" از سال 2005 تا کنون
بیش از 50 مورد حمله فیزیکی علیه بهائیان صورت گرفته که هیچ یک از
ضاربان تحت تعقیب قرار نگرفتند و در طی همین دوره حداقل 9 نفر بهائی
در شرایط مشکوکی به قتل رسیدهاند.
معافیت از تحصیل:
بعد از انقلاب به دستور آقای خمینی بهائیان از ادامه تحصیل منع شدند و
کسانی که در دانشگاهها شرکت میکردند با گزینه "نقص در پرونده" مواجه
شده و اندک افرادی موفق به ورود به دانشگاهها شده و پس از شناسایی
اخراج میشدند.
با توجه به این که تعلیم وتربیت برای بهائیان بسیار مهم است تصمیم
گرفتند خود اقدام به آموزش فرزندانشان کنند و این شد که اقدام به
تأسیس دانشگاه مجازی بهائی نمودند که متأسفانه بعد از چند سال از
فعالیت این دانشگاه تعدادی از عوامل شناسایی و دستگیر شده که هم اکنون
12 نفر از آنان به جرم همکاری با دانشگاه مذکور در زندان بسر میبرند.
تخریب گورستانها:بعد
از انقلاب اسلامی کلیه اماکن مذهبی و گورستانهای بهائی مصادره و تخریب
شد و بعد زمینهای دور افتاده خارج از شهر را به عنوان گورستان در
اختیار آنان قراردادند که متأسفانه در این چند ساله حتی به
گورستانهایشان هم رحم نکردند و در سال 92 اقدام به تخریب گورستانهای
شهرهای سمنان، اهواز وسنندج کردند.
پلمپ محل کسب:بعد
از انقلاب این افراد از اشتغال در مشاغل ومحافل دولتی محروم شدند و این
باعث شد که به مشاغل آزاد روی بیاورند ولی متأسفانه در سالهای اخیر به
مغازههای آنها حمله شده و با عناوین مختلف اقدام به پلمپ مغازهها و
فروشگاههای آنها نموده ودر مواردی هم از صدور و یا تمدید جواز کسب
آنها خودداری مینمایند.بحث در خصوص مصائب و مشکلات افراد دگراندیش و
پیروان سایر مذاهب بسیار میباشد و متأسفانه وقت جلسه روبه اتمام است
امیدوارم روزی برسد که دیدگاه همه به افراد نوع بشر یک دیدگاه بشر
دوستانه و عاری از هرگونه تبعیض و جرم و جنایت باشد. به امید آن روز.
آقای شفائی در مورد بخشهای مختلف سخنان آقای قاسمی مطالبی را افزوده و
یا پرسشهائی را عنوان نمودند که ایشان با سپاسگزاری از توجه حضار و به
پرسشهای ایشان و سایر همکاران پاسخهای مناسب را ارائه کردند.
بخش پایانی این نشست به پیشبینی برنامه آتی نمایندگی هانوفر اختصاص
داشت که از بین داوطلبین مسئولیت جلسه آینده را آقای مجتبی قاسمی
عهدهدار شده و آقای امیرحسین بهادری نیز بهعنوان منشی جلسه انتخاب
گردیدند.
تحلیل و بررسی اخبار را آقای سیاوش عثمانی متقبل شدند و بررسی و انطباق
اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را آقای
سعید پژوهیان انجام خواهند داد.سخنرانان
آذر بزچلوئی، انسیه حنیف نژاد وحفیظ رحیمی خواهند بود. حاضرین در
گردهمائی 5 آوریل میهمانان: آذر موسوی نماینده سازمان بین المللی
امنستی، سیمین مسکین و سینا قاسمی
اعضای نمایندگی زاکسنآنهالت: آیدا سامانی و بیژن سامانی
خانمها میترا کفایتحقیقی، نینا عرفانی، صدیقه جعفری و آقایان: منوچهر
شفائی، امیرحسین بهادری، حفیظ رحیمی، سیاوش عثمانی، رضا زارعی و اعضای
نمایندگی کیل خانمها آذربزچلوئی و پانیذ مقدم
تصویربردار: مجتبی قاسمی سامنی
صدابردار: سعید پژوهیان
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی اسپانیا - اپریل 2014
مرجان تابع بردبار
این جلسه در تاریخ 18 آپریل 2014 در ساعت 18 با حضور کلیه اعضاء برگزار
شد.
حاضرین جلسه خانمها:مرجان تابعبردبار، فاطمه تابعبردبارآقایان: مهدی
سرحدی، حسین کفایتحقیقی در ابتدا خانم فاطمه تابع مسئول جلسه بعد از
خوش آمدگویی گزارش نقض حقوقبشر در ماه گذشته را برای حاضرین اعلام
کردند و در ادامه از خانم مرجان تابعبردبار درخواست کردند که نقض حقوق
زنان در ماه گذشته را جداگانه بیان فرمایند. در این جا به بخش کوچکی
از نقض حقوق زنان در ماه گذشته اشاره میکنیم :
احضار، بازجویی و بازداشت
جلسه رسیدگی به پرونده ابطال پروانه وکالت نسرین ستوده اسفند ماه
برگزار شد. به گزارش ایرنا، دادسرای اوین به نمایندگی از دادستانی
تهران از دادگاه انتظامی وکلا درخواست ابطال پروانه وکالت نسرین ستوده
را کرده است.
آستانهی
هشتم مارس، روز جهانی زن، سیمین چایچی شاعر کُرد ساکن سنندج، از سوی
ادارەی
اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفت.
مریم
شفیع پور٬فعال دانشجویی به ۷ سال زندان تعزیرى به جرم تبلیغ، اجماع و
تبانی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران٬ امضاء بیانیهها
و همکاری با سایتهایی
که قاضی آنها را غیر مجاز نامیده٬محکوم
شده است.
مأموران وزارت اطلاعات دو شهروند بهایی ساکن مشهد به نامهای
«نواخلوصی»
و «نیکا خلوصی»
بازداشت شد.
مأموران
وزارت اطلاعات در سنندج یک فعال حقوق زنان به نام مریم ناصری را
بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال دادند.
نیروهای امنیتی با باتوم به جمعیت زنان درویش حاضر در دومین تجمع مقابل
دادستانی یورش برده و با ارعاب و خشونت آنان را سوار ونهای انتظامی
میکنند و به نقاط نامعلوم میبرند.
مهدیه فراهانی یکی از فعالان حقوق زنان به دادسرای مقدسی مستقر در
زندان اوین احضار شد.دو
روز پس از انتشار سخنرانی شجاعانه نسرین ستوده در شبکههای
اجتماعی، رضا خندان از احضار «غیرقانونی» و «بیادبانه»
همسرش، به اداره اطلاعات شهر دزفول خبر داد.
خودکشی و قتل و اعدام که منجر به مرگ او شد.
تجاوز
وحشیانه مرد هوسباز به دختر تهرانی در آسانسور.
سکينه محمدي آشتياني زنداني محکوم به سنگسار، بر اثر فشارهای غيرقابل
تحمل زندان دست به خودکشی زد که ناموفق بود. به گزارش آژانس خبررسانی
کُردپا، زنی ٢٠ ساله به نام مهتاب خشته فرزند سلیم در روستای عایشه
گولان شهرستان بوکان خودکشی کرد. قتل زن جوانی به نام نشمیل در 5
کیلومتری شهرستان پیرانشهر. فرزانه مرادی٬ زن ۲۶ سالهای
که به اتهام قتل شوهرش به قصاص محکوم شده بود، در اصفهان اعدام شد.
مردی كه با معرفی خود به عنوان دكتر داروساز هشت زن و دختر جوان را
بيهوش كرده و آنها را مورد آزار و اذيت قرار داده بود با رأی دادگاه به
سه مرتبه اعدام محكوم شد.
معضلات اجتماعی: بیمه ۲۰۰ هزار زن خانهدار
متأهل توسط سازمان تأمین اجتماعی و صندوق بیمه اجتماعی روستاییان حذف
شد.از ارجاع سه هزار و ۱۷۲ مورد همسر آزاری طی یازده ماه امسال به
پزشکی قانونی استان خبرداد جمعی از زنان شهر گناباد (خراسان رضوی) در
انتقاد نسبت به فوت دومین زن باردار گنابادی در کمتر از یک هفته در
جلوی فرمانداری تجمع کرده و خواستار رسیدگی به این موضوع شدند.
آمار
زنان سرپرست خانوار نگرانکننده
است و حدود 82 درصد از این زنان بیکار هستند.
مسئول کانون شوراهای اسلامی کار استان گیلان، «با وجود آن که حدود ۶۰
درصد کشاورزی این استان بر دوش زنان است، اما زنان کشاورز از هیچ حمایت
اجتماعی برخوردار نیستند.
حسین حقیقی مقایسه ماده 1 اعلامیه جهانی حقوقبشر با قانون جمهوری
اسلامی ایران ماده 1 : تمامی ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق
با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با
یکدیگر برادرانه رفتار کنند.
اصل نوزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و
رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد شد.
اصل بیستم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از
همه حقوق انسانی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی
برخوردارند.
قوانین جمهوری اسلامی ایران تنها قوانینی است که صراحتاً به نابرابری
در جامعه دامن میزند و از آن پشتیبانی و حمایت میکند نابرابریهای
همچون تبعیض جنسیتی و اقلیتهای دینی و قومی سیستم حقوقی ایران پس از
سقوط رژیم پهلوی دچار تغییرات اساسی شد در بسیاری از زمینهها از جمله
در رابطه با حقوق زنان این نقطه برگشتناپذیر محسوب میشود.
قوانین مربوط به سن مسئولین کیفری زنان، قتلهای ناموسی، حجاب اجباری،
حداقل سن ازدواج، حقوق و تکالیف زن در ازدواج، حق خروج زن از کشور، ارث
و حق مالکیت، حضانت، سرپرستی فرزندان و اشتغال و حق کار زنان در دولت و
به عنوان قاضی و حق داشتن تحصیلات عالیه. این موارد همگی برای درک بهتر
نابرابری جنسیتی در قوانین ایران میباشد.
از سوی دیگر میتوان به نابرابریهایی که بر اقلیتهای قومی و دینی
دیده میشود، توجه کرد.در گزارش تازه احمد شهید به اوضاع اقلیتهای
دینی و قومی اشاره شده براساس این گزارش تا تاریخ سوم ژانویه سال
میلادی جاری دستکم 307 نفر از اقلیتهای دینی در زندان بودهاند که
136 بهایی،90 سنی، 50 مسیحی، 19 درویش، 2 زرتشتی که به این موارد می
توان فشار بر اقلیت های قومی کرد، ترک و عرب را هم افزود که فعالان
مدنی این اقوام هم در سال گذشته با موارد متعدد بازداشت و فشار و اعدام
مواجه شدهاند همچنین اهل سنت نیز در مناطق مختلف ایران به دلیل
باورهای مذهبی خود تحت فشار بودهاند.
در ادامه جناب مهدی سرحدی سخنان خود را آغاز کردند.
مشکلات اهل سنت در ایران
در این جا سعی شده که تنها بخشی کوچکی از موارد نقض حقوق اهل سنت مورد
برسی قرار گیرد سال جدید در حالی شروع شد که یأس و ناامیدی دگراندیشان
مذهبی (اهل سنت) در کشور وجود داشت. در صورتی که تمام ایرانیان در داخل
و خارج از کشور خود را برای سال نو آماده میکردند دولت همچنان به
سرکوب و زندانی کردن اقلیتهای دینی میپرداخت.
به گزارش محبتنیوز احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور
حقوقبشر ایران در ماه گذشته در تازهترین گزارش خود اعلام کرد که دست
کم 307 نفر از اقلیتهای مذهبی و دینی در زندان بسر میبردند، که در
این میان بیش از 90 نفر سنی وجود دارد. متأسفانه زندانیان عقیدتی اهل
سنت در شرایط نگرانکنندهای قرار دارند مثل اعدام دستجمعی جوانان
بلوچ، دادن حکم تعلیق به زندانیان اهل سنت که دوران محکومیت آنها پایان
یافته و شکنجه زندانیان محکوم به اعدام اهل سنت است.
گفتنی است هم اکنون حدود یکصد زندانی اهل سنت در سالن 10 زندان رجائی
شهر نگهداری میشوند که بیش از 40 نفر از ایشان به اتهام عضویت در
گروهای سلفی با حکم اعدام روبرو هستند.
در ماه گذشته گارد زندان رجائی اقدام به بازرسی شدید سالن 10 زندان
رجائی شهر کرج (سالن زندانیان اهل سنت) نمود. سربازان گارد و همچنین
پرسنل یگان حفاظت ضمن توهین به زندانیان هنگام بازرسی اموال زندانیان
را تخریب کردند. طبق گزارشات دریافتی؛ 7 زندانی اهل سنت هم اکنون در
بند قرنطینه زندان بسر میبرند. لازم به یادآوری است که تمامی این
افراد، هفده مهر ماه گذشته از زندان رجائیشهر به بند 240 زندان اوین
منتقل و پس از تحمل چهل روز انفرادی به بند 350 زندان اوین منتقل شده
بودند. شهرام احمدی، مختار رحیمی، کاوه ویسی، طالب ملکی، بهروز شاه
نظری، آرش شریفی و کاوه شریفی در دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه
به اعدام محکوم شده و پرونده آنها جهت بررسی در دیوان عالی کشور قرار
دارد.
در طول سی سال گذشته، علمای سنی بیشماری در حوادث مرموز رانندگی جان
خود را از دست دادهاند.مولوی فتحی محمد نقشبندی امام جمعه اهل سنت
راسک و فرزندش حافظ عبدالغفار نقشبندی امام جمعه موقت راسک از شرکت در
دادگاهی غیرقانونی که قرار بود اسفند ماه در داخل زندان مرکزی زاهدان
برای آنها برگزار شود، امتناع کردند.
دولت، مولوی نقشبندی و 10 تن از نزدیکانش را متهم میکنند که در ترور
مولوی جنگی زهی روحانی نزدیک به حاکمیت دست داشتهاند.در خصوص مشکلات
رایج جامعه اهل سنت می توان به موارد زیر اشاره کرد:
ممنوع التدریس کردن اساتید علوم دینی اهل سنت،محرومیت دانشجویان اهل
سنت از تحصیل و ممنوع الخروج کردن بسیاری از دانشجویان اهل سنت که در
مدارس دینی خارج کشور تحصیل میکنند و هم چنین نداشتن رسانه ملی و
روزنامه و تعطیلی مساجد اهل سنت از مشکلات آنها میباشد.
در پایان جلسه در رابطه با برگزاری میز اعتراضی و جلسه عمومی در ماه
جدید بحث و تبادل نظر شد.
گزارش جلسه ماهانۀ نمایندگی اشتوتگارت
شهرام مسعودوزیری
این جلسه در تاریخ 14 آپریل 2014 ودر ساعت 17 بهوقت اروپای مرکزی در
فضای پالتاک کانون، با حضور کلیۀ اعضاء برگزار شد حاضرین جلسه:
خانمها: مریم عربزاده، مستانه صرافزاده.
آقایان: احمد هوشمند، شهرام مسعودوزیری، امیرایرانی، اشکان صادقی،
بهروز مُعزی، کوروش خانجانی دلیر (عضو جدید). ابتدا آقای هوشمند، مسئول
نمایندگی ضمن خوشآمد گویی و معرفی آقای خانجانی بهعنوان عضو جدید و
تشکر از زحمات خانم عربزاده بابت گرفتن مجوز برگزاری دومین میز کتاب
توسط ایشان، از خانم عربزاده خواستند در این خصوص توضیحاتی بیان کنند.
خانم عربزاده توضیح دادند که این دومین میز کتاب است که اخیراً توسط
ایشان برگزار میشود، اما چون میز کتاب قبلی در مکان دورافتاده و با
امکانات کم برگزار شد، با توجه به دشواری دسترسی به محل، در رابطه با
آن اطلاعرسانی جامعی انجام نگرفت ولی با پیگیریهای مستمر توانستم
مجوز دومین میز را درشهری بزرگتر و با امکانات نسبتاً بیشتری دریافت
کنم.
سپس ایشان هماهنگیهای لازم با اعضاء در رابطه با زمان و مکان و نحوۀ
دسترسی به محل برگزاری میزکتاب را انجام دادند.
Hauptstaße , Künzelsau
زمان
برگزاری:
روز یکشنبه 19.04.2014 ساعت 13:30 در ادامه خانم عربزاره ضمن قرائت
مواد 18 و 20 و همچنین بند 1 مادۀ 23 اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، خبری را
در ارتباط با نقض این مواد بهشرح زیر بیان داشتند:
مادۀ ١٨: هر شخصی حق دارد از آزادی انديشه، وجدان و دين بهرهمند شود.
اين حق مستلزم آزادی تغيير دين يا اعتقاد و همچنين آزادی اظهار دين يا
اعتقاد، در قالب آموزش دينی، عبادتها و اجرای آيينها و مراسم دينی به
تنهايی يا به صورت جمعی، به طور خصوصی يا عمومی است.
مادۀ ٢٠_ ١:
هر شخصی حق دارد از آزادی تشكيل اجتماعات، مجامع و انجمنهای مسالمت
آميز بهرهمند گردد.
٢-
هيچكس را نبايد به شركت در هيچ اجتماعی مجبور كرد.
مادهء ٢٣_ ١:
هر شخصی حق دارد كار كند، كار خود را آزادانه برگزيند، شرايط منصفانه و
رضايتبخشی برای كار خواستار باشد و در برابر بیكاری حمايت شود.
اخراج درویشان گنابادی از سازمانهای دولتی ادامه دارد
خبرگزاری هرانا - یکی از درویشان گنابادی ساکن دامغان از کارمندان
سازمان کمیته امداد امام خمینی به علت وابستگی به طریقت گنابادی اخراج
شد.
به گزارش مجذوبان نور،علی معظمیفرد از درویشان شهر دامغان که مسئولیت
برگزاری مجالس درویشی در منزل خود را نیز داراست، پس از سالها فعالیت
در سازمان کمیته امداد خمینی استان سمنان، از ادامه فعالیت منع شد.
این درویش گنابادی به مجذوبان نور گفته است: «پس از پیگیریهای مکرر از
علت این برخورد، در نهایت ریاست کمیته امداد استان سمنان با اذعان
اینکه، من یکی از بهترین نیروهای استان در حوزه کاری خودم بودم، گرایش
بنده به سلسله درویشی گنابادی را عامل فشار به او برای عدم تمدید
قرارداد کاری با من عنوان کرد.
همچنین این درویش گنابادی از احضارهای مکرر وی در طول دو سال اخیر
توسط مأموران وزارت اطلاعات این استان خبر داد و گفت: «بارها برای
تعطیلی مجالس درویشی در منزل خودم توسط نیروهای امنیتی نسبت به از دست
دادن شغلم تهدید شده بودم».
دانشگر از دیگر دراویش ساکن استان سمنان نیز از تهدیدات مشابه مأموران
وزارت اطلاعات در احضارهای اخیر برای لغو پیماننامه شغلی خود که در
ارتباط با یک ارگان دولتی است خبر داده است.
سیاست فشار بر درویشان ایران و دستآویز قرار دادن شغل آنها برای عدم
شرکت در مجالس درویشی سالهاست که دنبال میشود، اما در حالی همچنان
ادامه دارد که مسئولین دولت یازدهم بارها در ماههای اخیر از لزوم
حقوق برابر اقلیتهای دینی و رفع تبعیضها و برخوردهای خلاف قانون،
سخن گفتهاند.
سپس آقای مُعزی با توجه به اینکه خودشان مدت زیادی در زندانهای ادارۀ
اتباع خارجی کشور قبرس، زندانی بودهاند بشرح وضعیت اسفبار این
زندانها پرداختند و از اعضا خواستند در رابطه با هموطنان در بند در
این زندانها اطلاعرسانی کنند و خواستند که تلاش کنیم صدای مظلومیت
آنها را بهگوش مجامع حقوق بشری و سایر ارگانهای بینالمللی برسانیم.
قرار براین شد اطلاعیۀ این ماه نمایندگی اشتوتگارت را آقای مُعزی در
رابطه با این موضوع تهیه کنند.
در ادامه آقای هوشمند خبری در رابطه با دستگیری دهها شهروند عرب در
شهرهای خوزستان بهشرح زیر بیان داشتند:
دهها شهروند عرب در شهرهای خوزستان بازداشت شدند.
بنا به گزارشهای منتشر شده، بیش از ۶۰ نفر در شهرهای آبادان، فلاحیه
(شادگان)، اهواز و ماهشهر (خلفیه) توسط نیروهای دولتی بازداشت شدند. به
گزارش فعالان حقوق بشر از اهواز، اسامی برخی از بازداشت شدگان
عبدالکریم زرگانی، جابر صخراوی، جاسم زرگانی، محمد زرگانی، حسین
زرگانی، عارف صرخی، مهدی حلفی، علی دبه حویزه و رضا زرگانی عنوان شده
است. پس از اعتراضهای فروردین سال ۱۳۸۴ خورشیدی، تقریباً هرسال در
همین ماه، اعتراض و گردهماییهایی در مناطق عربنشین ایران صورت
میگیرد و به موازات آن شماری از شهروندان عرب بازداشت میشوند.
چند سال پیش، به دنبال انتشار نامه منسوب به دفتر ریاست جمهوری اسلامی
ایران مبنی بر اجرای برنامههایی برای «تغییر جمعیتی استان خوزستان به
زیان مردم عرب بومی در مناطق عربنشین استان» گردهماییهایی برگزار شد.
اما دولت ایران وجود چنین برنامههایی را تکذیب کرد و نامه منتشر شده
را جعلی خواند.
آقای شهرام مسعودوزیری در رابطه با نقض مادۀ 18 اعلامیۀ جهانی حقوق بشر
ضمن قرائت این ماده ، خبری را بشرح زیر بیان کردند:
مادهء ١٨ هر شخصی حق دارد از آزادی انديشه، وجدان و دين بهرهمند شود.
اين حق مستلزم آزادی تغيير دين يا اعتقاد و همچنين آزادی اظهار دين يا
اعتقاد، در قالب آموزش دينی، عبادتها و اجرای آيينها و مراسم دينی به
تنهايی يا به صورت جمعی، به طور خصوصی يا عمومی است.
خودکشی یک سرباز یارسانی به علت توهین به اعتقاداتش
حکمت
صفری سرباز وظیفه یارسانی که در سپاه خدمت میکرد به علت فشار و توهین
به اعتقاداتش از سوی فرماندهان دست به خودکشی زد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در
ایران، حکمت صفری سرباز وظیفه یارسانی روز یکشنبه ۱۷ فروردین ماه سال
جاری درپی آزار و اذیت مسئولان و فرماندهان پادگان پدافند سپاه شهرستان
بیجار استان کردستان با اسلحه سازمانیاش دست به خودکشی زد.
یکی از نزدیکان وی در این رابطه به گزارشگر هرانا گفت: «مسئولان و
فرماندهان محل خدمت حکمت صفری اقدام به توهین به اعتقادات و همچنین
آزار و اذیت وی نموده بودند. حکمت قبل از اقدام به خودکشی با خانواده
خود تماس میگیرد و ایشان را در جریان قرار میدهد.
جسد این سرباز یارسانی که اهل روستای «قلعه زنجیر قلخانی» بود، روز
سهشنبه ۱۹ فروردین ماه به خاک سپرده شد.
سپس آقای اشکان صادقی خبری را در رابطه با نقض مادۀ 8 اعلامیۀ جهانی
حقوقبشر بهشرح زیر ارائه دادند:
مادۀ ٨ - در برابر اعمالی كه به حقوق اساسی فرد تجاوز كنند ـ حقوقی كه
قانون اساسی يا قوانين ديگر برای او به رسميت شناخته است ـ هر شخصی حق
مراجعۀ مؤثر به دادگاههای ملی صالح را دارد.عود
سرطان معده اکبر آزاد در بازداشتگاه و عدم انتقال ایشان به پزشک
متخصص.حیدر آزاد، فرزند اکبر آزاد گفت، دیروز پدرم در تماس تلفنی
کوتاهی که با خانه داشت، اعلام کرده است که از درد شدید معده رنج
میبرد و به احتمال زیاد سرطان معده ام عود کرده است ولی مسئولان
بازداشتگاه 209 زندان اوین از انتقال ایشان به پزشک متخصص امتناع
میورزند.
بنا به گزارش خانواده آزاد همچنین از عدم پاسخگویی مسئولان دادگاه
انقلاب و زندان اوین در خصوص وضعیت پرونده ایشان اظهار نگرانی کرده و
میگویند که مراجعه های متمادیشان به دادگاه بینتیجه بوده و حاصلی جز
توهین و تحقیر مسئولان را نداشته است و پدرشان با گذشت بیش از 50 روز
از بازداشت موقت ایشان، همچنان در سلولهای انفرادی نگهداری میشود.
لازم به ذکر است که اکبر آزاد فعال سیاسی با سابقه آذربایجان در 2
اسفند 92 به همراه دهها نفر در مراسم گرامیداشت روزجهانی زبان مادری
در اکبرآباد تهران دستگیر و علیرغم آزادی بسیاری از دستگیرشدگان، هنوز
ایشان و آقایان عیلرضا فرشی، حمید نادارلی، بهنام شیخی و محمود اجاقلو
در بازداشت موقت بهسر میبرند.
در ادامه خانم صرافزاده در رابطه با خبر داغ این روزها در مورد اعدام
خانم ریحانه جباری از اعضاء خواستند که در وبلاگهایشان اقدام به
محکومیت این اقدام حکومت اسلامی ایران بکنند و علیه مجازات اعدام
مطالبی عنوان داشتند. دراین خصوص آقای کوروش خانجانی دلیر با توجه به
تخصصشان (وکیل دادگستری) توضیحاتی بهشرح زیر بیان داشتند:
ایشان اظهار داشتند چون خانم ریحانه جباری، شاکی خصوصی دارند، تا زمانی
که شاکی رضایت ندهد، هیچ دادگاهی نمیتواند از اعدام ایشان جلوگیری
کند. بنابراین باید فعالیتهای خود را در جهت جلب رضایت خانوادۀ شاکی
پرونده متمرکز نمود.
ابتدای صفحه |
بازگشت
|