آشنایی با کانون | نشریه | مواضع و بیانیه ها | درخواست عضویت | ارتباط با ما

ماهنامه بشریت شماره 165

گزارش نشست ماهانه نمایندگی کلن

تهیه کننده : علی تورج

این جلسه در تاریخ 8 نوامبر2015 روز یکشنبه ساعت 15بوقت اروپای مرکزی با حضور خانم ها: سهیلا مرادی،فاطمه قادری،شبنم داریوش،افشان سلیم پور،رزا خلیلی،فرشته شفیعی،پریسا حسین پور،جعفری،انسیه حنیف نژاد،سمیه قربانی،مریم مرادی،سمیه مهربانی و فتحی و آقایان: منوچهر شفائی،علی تورج،آرمان،فرزام فیض،آرش ده بزرگی،شیرکوه احمدی،بهروز راد،مجتبی قاسمی،رامین توکل،تقی صیاد مصطفی،فرهاد نصیری و مهدی موسوی  در نمایندگی کلن برگزار گردید.

ppp 1354.jpg

در ابتدا خانم فاطمه قادری که مسئول جلسه بودند،بعد از سلام و خیر مقدم به حاضرین در جلسه،چند دقیقه ای درمورد تاریخچه حقوق بشرکه منشور کوروش،نخسین اعلامیه حقوق بشرنام گرفته ودر تاریخچه 2500 سال در ایران به ثبت رسیده ولی بر خلاف آنکه باید در ایران شاهد اجرای قوانین حقوق بشرباشیم،متاسفانه ناظرنقض حقوق بشردراین کشور هستیم،سخنرانی کردند و بعد از آن خانم قادری ازاولین سخنران جلسه،خانم شبنم داریوش دعوت کردند که سخنرانی خود را در خصوص نقض حقوق بشردرجمهوری اسلامی،بیان دارند.

که گزارش خانم شبنم داریوش به شرح زیر می باشد: طی دوران حکومت جمهوری اسلامی ایران،مجمع عمومی سازمان ملل بجز یکی دو سال،تقریباً همه ساله قطعنامه‌ای در مورد نقض حقوق بشر بوسیلهٔ حکومت جمهوری اسلامی صادر کرده است. حکومت جمهوری اسلامی ایران به صورت سختگیرانه‌ای آزادی‌های مدنی از جمله آزادی سخنرانی،مطبوعات، تجمعات،انجمن‌ها و آزادی‌های شخصی را زیر پا می‌گذارد و در مسیر آزادی‌های مذهبی نیز مانع ایجاد کرده است. 

ppp 1349.jpg

بطور كلي موارد نقض حقوق بشر در ايران را ميتوان در مسائل ذيل عنوان نمود : انتخابات آزاد: ایران به عنوان عضو کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی متعهد است،بدون هیچ محدودیت بی دلیلی به شهروندانش این امکان را بدهد که به عنوان نامزد از فرصت‌های برابر،برای رقابت در انتخابات برخوردار باشند.

مجلس هشتم :  در ژانویه ۲۰۰۸ وزارت کشور ایران درخواست بیش از ۲۰۰۰ تن از ۷۵۹۷ متقاضی نامزدی هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را رد کرد.

وزارت کشور دلایل رد صلاحیت آنها مواردی از جمله «سؤ شهرت در محل سکونت»، «توهین به مقدسات اسلامی»،«اقدام علیه دولت» بر شمرد. اکثر نامزدهای رد صلاحیت شده با گروه‌های اصلاح طلب بخصوص گروه‌های نزدیک به محمد خاتمی مرتبط بودند. اکثریت نامزدهای تأیید شده را افراد موسوم به اصولگرا تشکیل می‌دادند.

آزادی بیان : در ایران قوانین و دستورالعمل‌هایی چون مواد ۵۱۳ و ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی باعث تحمیل مجازات در حوزه بیان آزادانه افکار می‌شود و همچنین ابهامات مربوط به قوانین امنیتی چون مواد ۵۱۰٬۶۱۰ و ۶۱۸ قانون مجازات اسلامی محدودیت‌هایی در زمینه برخورداری از حق برگزاری تجمعات و گردهمایی‌های مسالمت آمیز ایجاد می‌کند.

زندانیان سیاسی" تعزیر باید پوست را بدرد،از گوشت عبور کند و استخوان را بشکند "محمد محمدی گیلانی، حاکم وقت شرع و رئیس دادگاه‌های انقلاب،درباره نحوه شلاق‌زدن زندانیان سیاسی در مصاحبه با روزنامه کیهان،مورخ ۲۸ شهریور ۱۳۶۰ خورشیدی.

محمد خاتمی،رئیس جمهور وقت ایران در سال ۲۰۰۴ وجود زندانیان عقیدتی را در این کشور تأیید کرد،تعداد زندانیان سیاسی در این کشور مشخص نیست ولی به گفته گروه‌های مخالف،صدها نفر از ایرانیان به جرم ابراز عقیده و مخالفت با حکومت در زندان هستند.

دیده بان حقوق بشر،از شکنجه و مرگ مشکوک فعالين دانشجویی ابراز نگراني ميكند.

قتل‌های زنجیره‌ای  : در سال ۱۳۷۷ خورشیدی فاش شد که تعدادی از فعالین سیاسی ایران به وسیله اعضای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران،به قتل رسیده‌اند اما وزارت اطلاعات طی اطلاعیه‌ای عوامل قتل‌ها را خودسر نامید.قتل داريوش فروهر و همسرش يكي إز أين موارد ميباشد. سخنران بعدی آقای آرش ده بزرگی بودند که سخنرانی خود را در مورد بررسی تفاوتهای اعلامیه جهانی حقوق بشربا قانون اساسی جمهوری اسلای ایران،آغاز کردند.

سخنرانی آقای ده بزرگی به شرح زیر می باشد:  طرح مساله ازادي،آرمان بلند بشريت است كه همزاد و همپاي زندگي انسان جايگاهي شايسته در انديشه و آرزوي انسان دارد و در گذر دگرگوني هاي آدمي و زندگي و انديشه ها و انگارهايش بحث ها بر انگيخته و دشواري ها در افكنده و گشايش ها به ارمغان آورده است .آزادي،پيمان منزلت است،كه او را از هر آفريده ي ديگري متمايز ميسازد و او آزادانه و داوطلبانه در پيشگاه خداوند متعال سجده كرده است. چرا كه خداوند نه در تركيب او چيزي قرار داده است كه وي را به ايمان مجبور كند و نه به وي اجازه داده است ديگران را به ايمان مجبور كند و در اين بحث بر انيم تا آزادي را از ديدگاه قانون اساسي ايران به طور خاص با اعلاميه جهاني حقوق بشر مقايسه كنيم. ماده ١٨ و ١٩ بيان ميداردكه هر كس آزادي مطلق در بيان و عقيده و انديشه دارد و هر كس حق دارد كه از آزادي فكر وجدان مذهب بهره مند شود. مهمترين تفاوتهاي كه بين دو اعلاميه وجود دارد،مربوط به نقش مذهب ميشود. اعلاميه جهاني،توجهي جدي به مذهب و دين ندارد و همه افراد را در پذيرش و انتخاب و تغيير عقيده آزاد ميگذارد و هيچ كس را به پذيرش  دين معيني يا عدم تغيير دين و عقيده اجبار و مورد مجازات قرار نميدهد،اما در قانون اساسي مذهب اسلام،نقش مهمي دارد و حقوق و ازادي هاي هر فرد با ان مورد سنجش قرارميگيرد. تغيير مذهب را نمي پذيرد و اسلام را به عنوان تنها دين و عامل رستگاري معرفي ميكند. 

ppp 1350.jpg

در بررسي اعلاميه جهاني حقوق بشر از ٣٠ ماده ٢٧ ماده حق براي افراد منظور شده كه اكثرا در قانون اساسي هم به ان اشاره با اين تفاوت كه در قانون اساسي مورد اجرا قرار نميگيرد.

به طور مثال: حق عدم شكنجه،حق عدم دستگيري خود سرانه و فرض بيگناهي فرد تا زمان اثبات جرم و حق عدم مداخله در امور خصوصي افراد كه همگي اينها در قانون اساسي ذكر شده ولي به طور ّشكار نقض ميشود. 

ppp 1361.jpg

حق دادرسي عادلانه نظر به اهميت اين بحث از زاويه حقوق بشر،اولويت را به بررسي حقوق مورد نظر در اين راستا قرار داده است كه شامل حقوق مساوي،تساوي در برابر قانون و دادگاه هاست.   به موجب ماده ٢ اعلاميه جهاني،هيچ گونه تمايزي از حيث رنگ،نژاد،جنس،زبان و مذهب و عقيده هاي سياسي،مليت ، وضع اجتماعي و ثروت يا ساير موقعيتهاي ديگر نميتواند باعث تبعيض شود. در قانون اساسي در اصل ١٩ و٢٠ از برخورداري حقوق مساوي و حمايت يكسان زن و مرد در برابر قانون و برخورداري از همه با رعايت جنسيت و مذهب در اكثر موارد،تساوي مورد نظر در بندها و اصل هايش را تامين نميكند و تمايل به تفاوت ها ميباشد. پس از سخنرانی آقای ده بزرگی،جناب آقای شفائی درمورد انتخاب مسئول نمایندگی کلن،با نظر یکی از اعضای هیئت ریسه آقای قاسمی ومشورت و رای اعضای نمایندگی مجددا سرکارخانم سهیلا مرادی را بعنوان مسئول نمایندگی انتخاب نمودند .

ppp 1356.jpg  

ppp 1360.jpg

 

ppp 1358.jpg

ppp 1359.jpg

ppp 1355.jpg

 

این نشست در زمان 17:00 به پایان رسید.

 

گزارش جلسه ماهانه نمایندگی مالزی

تهیه کننده : جمشید غلامی سیاوزان

نشست اعضای نمایندگی مالزی در روز جمعه 6 نوا مبر 2015 در ساعت 15 به وقت اروپای مرکزی و 21 به وقت مالزی در اتاق پالتاک کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نمایندگی مالزی با حضور خانمها : مریم مرادی – جمیله بدیرخانی – راضیه لطف الهی هلان و آقایان :  محمد ابوطا لبی – تقی صیاد مصطفی – حمیرضا تقی پور دهقان تبریزی – ابراهیم حسینی – و جمشیدغلامی سیاوزان آغاز گردید. شروع جلسه همراه بود با خوش آمد گویی به حاضرین و سخنرانی آقای حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی( فعال حقوق بشر )  که به شرح ذیل ارائه نمودند .

موضوع سخنرانی :  بررسی قتلهای زنجیره ای

در آغاز ما باید تعریفی جامع از این نوع قتلها بدانیم تا بتوانیم در مورد ان بحس و تبادل نظر کنیم . قتل زنجیره ای به قتل برخی افراد اجتماعی و یا سیاسی که منتقد گرا میباشند نسبت به نظام جمهوری اسلامی که در دهه ۷۰ خورشیدی در داخل و خارج ازایران با هدف سرکوب این گروه از افراد با دستور حاکمان  بلند پایه حکومتی در جمهوری اسلامی که  مجری آنها وزارت اطلاعات بوده است . وقتی تحقیقات در مورد اینگونه قتلها صورت گرفت وزارت اطلاعات املا این قتلها را خودسر نامید . و در دولت وقت که محمد خاتمی به عنوان ریس جمهور آن بوده و همیشه شعار اعتدال گرائی میداده اینگونه قتلها به نقطه عطف خود رسید که جالب است بدانیم که دادگاهای بررسی اینگونه قتلها ضمن توقیف بعضی از مطبوعات و زندانی کردن اکبر گنجی و عمادالدین باقی درنهایت به عدالتی برگزار گردید و با زندانی کردن عوامل وزارت اطلاعات سرپوشی بر این مساله گذاشته و آن را مختومه  اعلام نمودند . تا قبل از روشن شدن نقش فعال و اصلی وزارت اطلاعات که فلاحیان بعنوان سرپرست وقت آن بود بسیاری بر این باور بودند که اینگونه قتلها در جهت سرکوب اصلاح طلبان و جناح حاکم بر کشور میباشد و آنها از سوی گروهی دیگر دستورات خود را دریافت میکنند و گمانه زنیهای گسترده ای در بین مردم و حتی مطبوعات صورت گرفت که این قتلها را به عاملانی غیر از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نسبت دادند . و اما محمد خاتمی با توجه به حساسیت موضوع تیمی را مسول پیگیری این مساله نمود وعلی یونسی ، علی سرمدی و علی ربیعی مسول پیگیری این مساله گردیدند . بعد از تحقیقات زیاد مشخص گردید که عاملان از افراد رده بالای وزارت اطلاعات بوده و آنها برای محاکمه تحویل مراجع قضائی گردیدند اما آن کمیته که محمد خاتمی تشکیل داده بود هیچگاه انحلال خود را اعلام نکرد . یک ماه بعد یکی از اعضای آن کمیته بنام علی ربیعی گفت : اعلام شده اگر کمیته اعلام انحلال کند ما را با مشکل مواجه میکند و مردم فکر میکنند که دولت پیگیر این مساله نیست و با مشکل مواجه خواهیم گردید و با نظر شخص محمد خاتمی اعلام انحلال کمیته اعلام نگردید . متهمین و محکومین این قتلها بقرار زیر بودند : علی فلاحیان وزیر اطلاعات در دولت هاشمی که برای ۸ سال وزیر اطلاعات بوده است قربانعلی دری نجف آبادی وزیر اطلاعات وقت در زمان محمد خاتمی و دستوردهندگان این قتلها : آیت الله خوش وقت ، آیت الله مصباح یزدی ، آیات الله خزعلی و آیات الله جنتی بودند و گاهی هم محسنی اژه ای این قتلها را به فلاحیان اعلام مینمود در آن زمان علی یونسی ریس سازمان قضائی نیروهای مسلح نام فردی بنام سعید امامی را که یکی از ۴ عضو قتلهای زنجیره ای معرفی نمود و گفت عاملان اصلی با توجه به تحقیقات انجام گرفته : مصطفی کاظمی ، مهرداد علیخانی ، خسرو براتی و سعید امامی هستند که سعید امامی معاون وزیر اطلاعات وقت بوده و در قتلهای زنجیره ای نقش مشاور را ایفا مینمود . در این میان نام افرادی مثل : ناصر زرافشان ، اکبر گنجی ، عماد الدین باقی ، پرستو فروهر ، و روح الله حسینیان بودند . که ناصر زر افشان با قبول وکالت خانواده قربانیان در اواخر آذر سال ۱۳۷۹ با اتهام افشای اسرار پرونده و اذهان عمومی بازداشت و به ۵ سال زندان و ۵۰ ضربه شلاق متهم شد . تشویش اکبر گنجی : وی که کار خود را به افشای رازهای این قتلها اختصاص داده بود در آذر ماه سال ۱۳۷۹ پس از بازداشت و زندان شدن علی فلاحیان را عامل اصلی این قتلها اعلام کرد . و در مصاحبه ای در سال ۲۰۱۰ در شبکه بی بی سی مدعی شد این گونه قتلها پرژه ای حکومتی بوده و شخص رهبر هم حامی و پشتیبان این قتلها بوده و حتی تعدادی از مخالفان را در خارج از کشور ترورکرده است .عماد الدین باقی : وی با انتشار کتاب تراژدی دموکراسی در ایران از قتلهای زنجیره ای پرده برداشت ، که ضمن توقیف کتاب وی بازداشت و محاکمه گردید .

روح الله حسینیان : رییس وقت مرکز اسناد انقلاب اسلامی ضمن حمایت از سعید امامی قتل وی را سوال برانگیز خوانده و گفت : که سعید امامی در زندان به قتل رسیده و وی خواهان تحقیق کامل در مورد اینگونه قتلها بوده است با همه این اوصاف محمد خاتمی گفت :  که قول میدهد چنین قتلهایی در وزارت اطلاعات صورت نگیرد و توقف قتلهای زنجیره ای پس از ماجرا منطقا معنایی جز حذف فیزیکی منتقدان و پیش از آن با اطلاع کامل حکومت بوده است .  به امید روزی که بجای قتل صحبت از عشق و محبت خداوندی و انسانی بنمائیم چرا که خداوند بهترین نظر انسان است .

خانم جمیله بدیرخانی ( فعال حقوق بشر ) سخنرانی خود را در مورد روز جهانی کودک به شرح ذیل ارائه دادند.

جهان بی خنده های تو معنا نخواهد داشت اگر تو نباشی هیچ بهاری حتی اگر لبریز شکوفه باشد دیدن ندارد . دنیای کودکانه صمیمی ترین دنیایی است که هر لحظه آرزو میکنیم تا کاش میشد یک بار دیگر بر این دنیای کودکانه قدم بگذاریم . 16 مهر برابر با 8 اکتبر روز جهانی کودک میباشد روزیست که برای یادبود و افتخارکودکان شناخته شده است . سازمان ملل متحد 20 نوامبر را روز جهانی کودک اعلام کرده است . مجمع عمومی سازمان ملل در چنین روزی در سال 1959 اعلامیه حقوق کودک و در سال 1989 نیز کنوانسیون حقوق کودک را تصویب کرد. و در سال 1949 در نشست اتحادیه بین المللی دمکراتیک زنان در پاریس به عنوان روز جهانی کودک اعلام شد . داشتن خانه و کاشانه آرامش و صلح پدر و مادر مسئولیت پذیر تغذیه مناسب و تفریح و شادی کافی و برخورداری از بهداشت و سلامت کامل و احساس امنیت و امید به آینده و حق برخورداری از آموزش و یادگیری همه و همه از حقوق ضروری کودکان است . پیمان نامه حقوق کودک تنها معاهده بین المللی است که مورد پذیرش 193 کشور جهان قرار گرفته و یک مقدمه و 54 ماده دارد . 41 ماده آن حقوق کودک و 13 ماده آن چگونگی اجرای آن بیان شده است . ماده 1 پیمان نامه جهانی کودک را کلیه افراد انسانی زیر 18 سال تعریف می کند و این افراد کودک محسوب شده و تحت حمایت این معاهده قرار می گیرند . و شامل 4 بند میباشد : 1 - هیچ کودکی نباید از تبعیض رنج ببرد .

2 - زمانی که در رابطه با کودک تصمیم گیری میشود باید منافع عالیه آنان در راس قرار گیرد .

3 - کودکان حق حیات داشته و باید رشد کنند .

4 - کودکان حق دارند عقاید و نظرات خود را ابراز کنند ودر تمامی اموری که به انها مربوط میشود نظرات آنها باید مورد توجه قرار گیرد .در حالی که ایران در اسفند ماه سال 1372 هجری شمسی این پیمان نامه را امضا و پذیرفته است .  اما در اینجا سوالهای متعددی که چگونه میتوان یک مرض را در دیگری التیام بخشید و چگونه دولت ایران در حالی که خود حق آزادی و زندگی و آرامش را در جامعه از مردم گرفته و در چارچوب اراده خود قوانین خشک و بی مورد تعیین میکند و برای ادامه زندگی و بقای حکومت خود حق هیچ اعتراضی را نمیدهد و هر صدایی را در نطفه خفه می کند آیا میتوان انتظار داشت که حق کودک را به درستی در معرض اجرا قراردهد؟ باید این واقعیت را پذیرفت که متاسفانه قانون گذاردر مورد چگونگی دفاع از حقوق کودک و مواردی از این دست حد و مرز حقوقی را تعیین و مقرر ننموده است و اگر قوانینی نیز وجود داشته باشند از ضمانت اجرایی و کارآمدی لازم برخوردار نبوده و جوابگوی شرایط فعلی نمیباشد و بچه هایی که ما هر روز در گوشه و کنار جهان میبینیم و شاهد درد و رنج آنان هستیم احساس میشود که نسل آینده رو به نابودی میرود . بچه هایی که باید در دنیای کودکانه خود رشد کرده وآینده را شناخته و بسازند ولی در حال حاضر از کوچکترین حقوق انسانی برخوردار نیستند آیا دولتمردان و مجامع بین المللی با دیدن این همه بی عدالتی و ظلم و شکنجه که در مورد این فرشتگان کوچک صورت می گیرد متاسف نیستند ؟

بخشی از این کودکان در جامعه از سوی والدین با دیگر افراد بالغی که مسئولیت آنان را به عهده دارند میبینند این آزارها یا به صورت فیزیکی است و یا جنبه روانی دارد . محرومیت از خوراک و پوشاک یا تبعیض و توهین آثارمخرب بر روح و روان کودک بر جای میگذارد . همچنین شرایط سخت اقتصادی در کشورها باعث گردیده که خانواده بیش از پیش به نیروی کار کودکان خود نیازمند باشند و همچنین کودکان بی سرپرست و روی آوردن آنان به بزهکاری از دیگر مشکلات حوزه حقوقی کودکان در ایران است ونهاد حکومت که باید حامی این قشر آسیب پذیر باشد با چشم پوشی و نقض قانون باعث پیدا شدن کودکان کار شده است . بچه ای که کودکی نکرده پیر میشود و یا ربوده شده و فروخته میشود و یا از سرنوشت آنان هیچ کس خبر ندارد  در بسیاری از مواقع اجزای بدن آنان باعث طول عمر دیگری شده و چنان ناپدید میشوند که گویی اصلا وجود نداشته اند و به دنیا نیامده بودند . یکی دیگر نقضهای حقوق کودک : کودک آزاری است که در کشورمان مشاهده میشود و کودکانی که به سبب بی توجهی از حقوق اولیه زندگی محروم شده اند و در مقابل هر یک مورد خبر کودک آزاری که مسئولان کشور از ان آگاهی پیدا میکنند . حداقل 20 مورد پنهان میماند و قانونگذار در مورد چگونگی دفاع از حقوق کودک و مواردی از این دست حد و مرزی تعیین نکرده و اگر قوانین وجود داشته باشد از اجرا و کارآمدی مناسب و لازم برخوردار نبوده و نمیتواند جوابگوی شرایط فعلی باشد. باید کار فرهنگی عظیمی کرد وجدان جامعه جهانی باید خانه تکانی شود چون کودکان امانتی با ارزش هستند و باید قدر این موهبت را بدانیم پروبالشان را نشکنیم .

خانم مریم مرادی ( فعال حقوق بشر )  تحلیل اخبار نقض حقوق بشر در مهر 1394 در ایران  وتطبیق آن با مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را به شرح ذیل ارائه نمودند  :  در مهر ماه سال ۱۳۹۴ نقض سامانمند حقوق بشر در ایران همچون گذشته ادامه داشت و این ماه با اعدام ۳۲ نفر در شهرهای اردبیل، شیراز، کرج، کازرون، بندرعباس، رشت، قزوین و یزد به پایان رسید . از برجسته ترین گزارش های اعدام در این ماه باید به اجرا حکم اعدام  سه متهم به محاربه در خیابان ارشاد کازرون در ملا عام اشاره کرد که اغلب این اعدام ها مخفیانه و بدون پوشش رسانه های دولتی انجام شد و اعدام 6 زندانی در یزد بود . ( نقض ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر)  اعدام فاطمه سالبهی که در سن 17 سالگی به اتهام قتل همسرش بازداشت شده و پس از رسیدن به سن بلوغ حکم قصاص وی علیرغم اعتراضات سازمان های داخلی و بین المللی اجرا شد . ( این اقدام ایران با تعهدات کشور در چارچوب میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق کودک در تضاد است . )

تداوم تعرض به حقوق اولیه اقلیت های قومی و دینی در ایران : صدور 6 ماه حبس یرای یک فعال مدنی در آستارا ، بازداشت یک فعال مدنی در مشکین شهر و سه شهروند بهایی در گرگان محاکمه شدند و آغاز محکومیت دو شهروند بهایی در یزد . یکی از بارزترین گزارشات تضییع حقوق بهاییان در رابطه با مصادره زمین های کشاورزی یک شهروند بهایی در سمنان بود  در زمینه حقوق شهروند اهل سنت نیز گزارشاتی منتشر گردید از جمله ، بازداشت مجدد ماموستا محمد برائی و بازداشت 6 تن در استان گلستان .  ( نقض ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر )

درزمینهٔ حقوق کودکان نیز گزارش هایی منتشر شد که برجسته‌ترین آن‌ها عبارت بود از خرید قولنامه‌ای دختر یک ساله در مشهد، هفتاد و پنج هزار کود‌ک پشت د‌ر مد‌رسه ماند‌ند. و همچنین بیش از 400 هزار کودک افغانی موفق به ثبت نام نشدند. ( نقض ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر ) از پراهمیت‌ترین گزارش های نقض حقوق بشر در حوزه حقوق زنان به نیلوفر اردلان همچنان به دنبال پاسپورت برای حضور در بازی های بین المللی‌،دستگیری یک خواننده و مدلینگ زن در استان البرز،رد صلاحیت دولت توسط یک نماینده مجلس در طرح موضوع اصلاح قانون خروج زنان از کشورو درخواست مجدد آمنه بهرامی(قربانی اسید پاشی اصفهان) از مسئولان؛ ( نقض ماده 1-2-3 اعلامیه جهانی حقوق بشر )  

رویدادها و اخبار کارگری : مرگ ۱۳۷ کارگر تهرانی در حوادث کار در پنج ماه نخست سال، حسن رسول نژاد به زندان رفت، پنجاه کارگر کربنات سدیم اخراج شدند، تجمع کارگران اخراجی شرکت کشت و صنعت کارون در مقابل فرمانداری شوشتر، بازداشت یک فعال کارگری در تبریز و 11 گزارش مربوط به مرگ کارگران در محل کار بود . ( نقض ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر )

در حوزه اصناف و حقوق صنفی : رامین زندنیا عضو انجمن صنفی معلمان به همراه خانواده بازداشت شد، برداشت از حقوق کارمندان به عنوان کمک به مردم یمن ، جمع آوری مانتوهای آستین کوتاه و جلو باز از بازار  ( نقض ماده 3و 9 اعلامیه جهانی حقوق بشر )

آقای محمد ابوطا لبی  ( فعال حقوق بشر ) سخنرانی خودر را با موضوع  مقایسه مواد 14 و 18 و 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر و تطبیق آن با قانون اساسی ایران و همچنین در مورد مشکلات پناهجویی به شرح ذیل  ارائه  کردند .

ماده ی ۱۴منشور حقوق بشر: هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابرپیگرد قضایی است .1: چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا نتیجه ارتکاب عملی

مغایر با اهداف و اصول »ملل متحد« باشد، ممکن است مورد استناد قرار نگیرد .

2: حق پناهندگی ، تعریفی که در این زمانه نابسامان هم دگرگون و وارونه شده واین روزها پناهندگی نیز بایستی براساس ملیت تعریف شود بطور مثال اگر شما ایرانی باشید وهزاران کیلومتر پیاده روی کنید و دار وندار خودو خانواده را صرف هزینه قاچاقچی انسان کرده باشید و بعد از  تحمل هزاران مشکل خود را به آلمان مشتاق نیروی کار مجانی و تازه نفس برسانید ، نمی توانید و حق پناهنده شدن ندارید  و تو را به کشورخودتان  یا نهایتا به برزخ ترکیه بازخواهند گرداند . اگر شما افغانی باشی و از ظلم و تعدی های فراوان و به امید رسیدن به ساحل امید وآرامش تمامی سختی های سفر را برای خود وهمسر تان  پذیرفته باشید تو را شبانه از آلمان منادی صلح و صفا برای اعراب سوریه به کشورت عودت خواهند داد !!! بله این تعریف واقعی پناهندگی و حق پناهنده شدن است . اصل سی و سوم قانون اساسی ایران : هیچ کس را نمی توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقه اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت ، مگر در مواردی که قانون مقرر می دارد .

اصل چهل و یکم قانون اساسی ایران :  تابعیت کشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی است ودولت نمی تواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند، مگر به درخواست خود او یا در صورتی که به تابعیت کشور دیگری درآید .

معلوم نیست این همه ایرانی از وطن گریخته چه با مجوز و چه قاچاقی  برای چه منظوری خانه وکاشانه خود ، پدر ومادر و دارایی های خود را رها کرده و عموما دستانی تهی به سرزمین های دیگر مهاجرت کرده اند. کدام سیستم قضایی و کدامین مرجع در ایران از حریم قانون اساسی دفاع می کند.  دوست عزیز ، برادر گرامی خواهر محترم ایران سالهاست اشغال شده و اشغالگر ضحاک مسلک ابایی ندارد تا خون من و تورا درخیابان بریزد ، پس انتظار رعایت قوانین را ازچه کسی داریم ؟؟؟ بر اساس اظهارات جواد قوام شهیدی دبیر شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور، پنج تا شش میلیون ایرانی خارج از کشور زندگی میکنند که هفت درصد از جمعیت کل کشور را شامل میشود .

بر اساس برآوردهای تخمینی، در سال ۵۰ ،۱۳۸۸ تا ۱۰۰ هزار نفر از این افراد به موجب پیامدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران از ایران خارج شدند . جمع سرمایه ی ایرانیان مقیم خارج در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۱٫۳ تریلیون دلار میرسید. در سال ۲۰۰۰، واحد مرکزی خبر در ایران اعلام کرد که ایرانیان بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار در ایاالت متحده آمریکا، چین و اروپا سرمایه گذاری کرده اند. ولی رقم این سرمایه هیچ است. پولی که خرج میکنند بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است . در سال 2006 کارگران مهاجر ایرانی مجموعاً ۲ میلیارددلار درآ مد داشته اند . ایرانی های مهاجر به طور متوسط از لحاظ موفقیت های فردی مانند سطح تحصیلات، موقعیت اجتماعی و فرهنگی و شرایط شغلی و مالی، رتبه بالایی دارند ولی در همبستگی و حمایت از آنچه که "جامعه ایرانیان مهاجر" خوانده می شود چندان قوی نیستند و صدای آنها چندان بلند نیست که در تصمیم گیری های سیاسی جامعه میزبان به حساب بیاید. شاید موفق ترین گروه ایرانیان مهاجر، ایرانیان کالیفرنیا باشند که به عنوان یک گروه تاثیرگذار مورد توجه جامعه میزبان قرار گرفته و در سیاستگذاری های این ایالت نقش مهمی دارند. ولی تشکیل یک جامعه مهاجر قوی و تاثیرگذار به تعداد بیشتری انسان های مسئول و همچنین فن سازماندهی و پشتکار نیاز دارد .

ماده ی ۱۸ منشور حقوق بشر: هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب دین و آزادی علنی و آشکار کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی ویا خصوصی است . به واقع وقتی با متن قوانین بین المللی و کشوری برخورد می کنیم اولین موضوعی که به ذهن من و شما می رسد دنیایی پر از انسانیت و آزادی است برای اینکه دین و مذهب و اندیشه و ایدئولوژی دلخواه خود را داشته باشی وبتوانی درهر کوی و برزن به آسودگی تردد کنی ، اما به واقع در خواب و نه در رویا این چنین نیست اگر تا دیروز بوداییان خود را انسان هایی صلح طلب معرفی می کردند ولی امروزه روز با وجود صدها هزار میانماری مسلمان فراری از ستم بوداییان هم وطنشان دیگر بویی از صلح و دوستی و لبخند بودا را نمی توان بیاد آورد . در کشورم که کوروش اولین قانون گذار حقوق بشردر آن سالها سرآمد انسانیت بوده ، به ورطه ای افتاده که حتی به سگ ها نیز رحم نمیشود. دراین سرزمین اشغال شده چگونه می توانیم از آزادی بیان دردین ، مذهب و عقیده صحبت کرد .  همه به خوبی می دانیم ایرانیان پاک نهاد یا کاوه وار به نبرد با ضحاک رفته و یا به صندوق خانه تاریخ رفته اند و یا وطن را ترک نموده اند و این بهترین فرصت را به ضحاک و لشگر تشنه به خونش داده تا مسلمان و زرتشتی و یهودی و مسیحی و ...... را به زنجیر اسارت کشیده و قید بندگی به تک تک انسان ها بزند و آنها را به داشتن خوراکی خوب و لباسی زیبا در قفسی از جنس خواب امیدوار و خوشبخت نشان دهد .

اصل سیزدهم قانون اساسی ایران :  ایرانیان زرتشتی ، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی برطبق آیین خود عمل می کنند .

اصل چهاردهم قانون اساسی ایران :  به حکم آیه شریه »ال ینهاکم هللا عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان هللا یحب المقسطی « دولت جمهوری اسالمی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند، این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که برضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند . در تفسیر اسلام در قوانین جمهوری اسلامی ، همین بس که در این سی و اندی سال که از اشغال ایران زمین به دست لشگر خونریز ضحاک گذشته ، همواره در مقابل نام اسلام شما بایستی معنی درست حکومت ولی فقیه را بکار برید تا بدرستی مطلب آمده دست پیدا کنید. درهمین راستا وقتی بحث از ضد اسلام میشود نه موضوع دین است نه موضوع دین خداست بلکه این حاکمان  خود از بی دین ترین هستند .

اصل نوزدهم قانون اساسی ایران : مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ ، نژاد ، زبان و مانند این ها سبب امتیاز نخواهد بود .

بدیهی است تمامی جنگ های منطقه ای بعد از شورش 57 مانند جنگ دراز مدت کردستان و آوارگی مردم دلیر کردستان ، جنگ گنبد ، درگیریهای ادامه سیستان و بلوچستان ، غائله خلق مسلمان در آذربایجان و مشکلات فراوان و سرکوب مردم عرب زبان خوزستان فقط برای تفریح وسرگرمی مردم بوده وبس .

اصل بیست و دوم :  قانون اساسی ایران حیثیت ، جان ، مال ، حقوق ، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند .ماده ی ۱۹ منشور حقوق بشر : هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون نگرانی از مداخله و مزاحمت و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات  و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است . اصل بیست و سوم قانون اساسی ایران :  تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس رانمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد . اصل بیست و چهارم قانون اساسی ایران :  نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که محل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می کند .

اصل بیست و پنجم قانون اساسی ایران :  بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی ، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس ، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون .

اصل بیست و ششم قانون اساسی ایران : احزاب ، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی وانجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند ، مشروط به این که اصول استقلال  ، آزادی ، وحدت ملی ، موازین اسلامی واساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت . دسته دسته انسان های آزاده از زن و مرد ، پیر وجوان در بند رژیم تهران به واسطه داشتن نظری متفاوت و حتی بعضا غیر سیاسی به خاطر تمامیت خواهی و حرص سیری ناپذیر حاکمان توتالیتر تهران ، تحمل درد و رنج می کنند . چه انسان های آزاده ای که به چوبه های دار و یا مراکز تیرباران سپرده نشدند .

به امید آزادی ایران و بیداری ایرانیان

سپس جمشیدغلام سیاوزان  ( فعال حقوق بشر ) سخنرانی خود را به صورت شعر تحت عنوان در جستجوی خدا  به شرح ذیل ارائه دادند :  درجستجوی خدا >>  >>

به دور کعبه میگردی پریشان که وی خود را در آنجا کرده  پنهان

اگر در کعبه میگردد نمایان پس بگرد تا بگردیم بگرد تا بگردیم

در اینجا باده مینوشی  -  در انجا خرقه میپوشی  -  چرا بیهوده میکوشی

در اینجا مردم آزاری  -  در آنجا از گنه کاری  -  نمیدانی چه پنداری !

در اینجا همدم و همسایه ات در رنج وبیماری - تو آنجا در پی یاری

چه پنداری کجا وی از تو میخواهد چنین کاری

چه پیغامی که جز با یک زبان گفتن نمیداند  --  چه سلطانی که جز در خانه اش خفتن نمیداند . چه دیداری - چه دیداری که جز دینارودرهم از شما سفتن نمیداند  . به دنبال چه میگردی که حیرانی    -  خرد گم کرده ای شاید نمیدانی

غلامی سیری از جانت  -  که خاموشی نمیگیری  -  لبت را چون لبان فرخی دوزند

هزاران فتنه انگیزند  -  تو را بر سردر میخانه آویزند

یه سوالیه که همیشه آزارم میده  -   عین آن گره ای که توی کارم میده

یه سوالی که همیشه بشر باها شه  -  از بچگی حتی تا موقعی که بابا شه

سوالی که سرش دعواوجنگه   -   سرجوابش سرکارت با چماق و سنگه

سوالی که جوابش همیشه بوی خون میده  - از بابک گرفته تا حلاج واسش جون میده

سوالی که جوابش حلال مشکلاته   - جوابشو که بدونی انگار همه چی باهاته

این که اینجا چیکار میکنیم و داستان چیه - این هستی که دوروبر ماست کار کیه

پشت پرده کیه واسه چی ما زنده ایم - کی گفته که یکی خداست و ما همه بنده ایم

بندگی بی اگاهی که عین بردگیه -  یعنی ندونی که چه خبره و پشت پرده کیه

چرا یه خروار سوال مشکل داریم  -  ما که این همه آدمهای خوش فکر داریم

ما که تو فرهنگ و ریشه سرآمدیم -  چرا وضعمون اینه اینقده بد بختیم

آیا پشت پرده یه علت خوبی هست  -  یا پیغمبران به طبل خالی میکوبیدند

کار قوم موسی اگه با معجزه ست  -  نجات ما دست کیه سهم ما چی هست

قوم موسی نمیفهمید کیه اما درد تو چیه -  نظر منو بخوای اشکال از ایدئولوژیه

ایدئولوژیمون مال مادربزرگها مونه - از قدیم هی گفتند هنوزم باهامونه

درمونده که بودیم میگفت ننه دعا کن - خدایی که همه چی دستشه رو صدا کن

جوابی نمی اومد میگفتم بابا پس کجاست - میگفت استغفرالله یعنی اشکال از خداست

دلتو صاف کن ننه واسش زار بزن  - اینقدر که همه تارای سوتی ات پاره شن

آخرش با یک گلوی آلوده به خون  -  میگفت ننه لابد قسمت بوده غصه نخور

این بود داستان ساده بچگیها   -  خدایی که میجنگید با همه سیاهی ها

این همه سیاهی هست پس خدا کجاست - که به جون همدیگه افتادیمو قیامتی به پاست

این همه مریض و گشنه و بیکارو کی جواب میده - مدینه فاضله رو انگار بشر توی خواب دیده

مشکلاتمونو به هر چیزی حواله میدیم - اما سراغ دلیل اصلی محاله بریم 

شیشه عمر انسانیت و با چی شکستیم  -  ظلم میکنیم و منتظر منجی نشستیم

این دنیا مثل پازل و ما تیکه هاشیم   -  دنیا زیبا نیست اگه تک تک مون نباشیم

یکی مون نباشه سنگ رو سنگ بند نمیشه - مثل بدنی که روی هر عضوی خم نمیشه

دست به دست هم بدیم این پازل درست شه - منکر هم نشیم تا ریشه تفرقه خشک شه

منتظر معجزه نشستیم و چشم به آسمون - دستا همه رو به بالاست اما خالیه دستمون

واسه معجزه اول باید از خودمون شروع کنیم - جای آسمون باید به همدیگه رو کنیم

همه چیزایی که از اون میخوایم دست خودمونه -  چیزایی که به نظرمون مثل معجزه میمونه

معجزه ممکن کردن محال همدیگه ست -  باز کردن درهایی که انگار همیشه بسته ست

اگه امضای توویه زندگی پر از دست انداز -  بابا امضا کن بره کار طرفو را بنداز

که طرف عشقشو برگردونه خونه با یه لبخند - به زنش بگه واسه محبت تو امامزاده دخیل نبند

اینجوری دخترش به جای حرف زدن با عروسکاش - میشینه دور سفره شام میخوره باهاش

اگه از یه در میگیریم بزاریم یه در دیگه باز شه - همینطوردست به دست هم بدیم تا معجزه آغاز شه

معجزه تو آسمون نیست رو زمین دست ماست - به همدیگه بدیم که بفهمیم کجاست

در انتها ، افزون بر سپاس گزاری آقای غلامی از دوستان همراه در این نشست ، بحث پرسش و پاسخ مطرح گردید و پس از آن در ساعت 17 به وقت اروپای مرکزی جلسه به اتمام رسید . 

 

 

جلسه ماهانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نمایندگی‌ سوئیس  ٨ نوامبر ٢٠١۵

تهیه گزارش : محمد جاوید گوانی

اين جلسه در تاريخ یکشنبه  ٨ ماه نوامبر ٢٠١۵مصادف با  ١٧ آبان ماه ١٣٩۴ ساعت ١۵:٠٠ در شهر زوريخ مكاني به نام كازاما برگزار گرديد.درابتدا خانم سیما حب وطن مسئول جلسه بعد از سلام و خيرمقدم باخواندن ماده ۲٧ اعلامیه جهانی حقوق بشر كه ميگويد:

١. هر كس حق دارد آزادانه در زندگي فرهنگي اجتماع شركت كند ، از فنون و هنر ها بهره گيرد و در پيشرفت علمي و فوائد آن سهيم باشد و ٢. هر كس حق دارد از حمايت منافع مادي و معنوي آثار علمي ، فرهنگي يا هنري خود برخوردار شود ، جلسه را آغاز كردند و در ادامه ايشان برنامه اين جلسه نمايندگى سوييس را براى حضار قرائت كردند .

اولین سخنران این جلسه آقای             احمد کاظمی زاده فعال حقوق بشر بودند. ایشان گزارش خود را با موضوع گزارشی از نقض حقوق بشر در مهر ۱۳۹۴  آغاز کردند.

1

آقای احمد کاظمی زاده در اغاز گفتند در مهر ماه سال ۱۳۹۴ نقض سامانمند حقوق بشر در ایران همچون گذشته ادامه داشت و این ماه با اعدام ۳۲ نفر در شهرهای اردبیل، شیراز، کرج، کازرون، بندرعباس، رشت، قزوین و یزد به پایان رسید.

از برجسته ترین گزارش های اعدام در این ماه باید به اجرا حکم اعدام سه متهم به محاربه در خیابان ارشاد کازرون در ملاء عام و اعدام ۶ زندانی در یزد اشاره کرد که اغلب این اعدام ها مخفیانه و بدون پوشش رسانه های دولتی انجام شد. آقای کاظمی زاده   همچنین گفتند یکی از مورد توجه‌ترین و بحث‌برانگیزترین گزارشات در این زمینه، اعدام فاطمه سالبهی بود که در ۱۷ سالگی به اتهام قتل همسرش بازداشت شده و پس از رسیدن به سن بلوغ حکم قصاص وی علیرغم اعتراضات سازمان های داخلی و بین المللی اجرا شد، اعدام فاطمه سالبهی یکی از اولین موارد اجرای حکم اعدام کودکان بزهکار پس از اجرای قانون جدید مجازات اسلامی محسوب می شد و به نگرانی ها درباره ادامه اعدام کودکان بزهکار در ایران دامن زد.در مهرماه ۱۳۹۴ در کنار تمام اعدام های صورت گرفته شاهد بخشش و نجات ۱۶ نفراز محکومین به قصاص بودیم که نجات جان یک محکوم به اعدام با همیاری هنرمندان عرصه موسیقی و بخشش یک محکوم به اعدام پس از ۱۲ سال از جمله آنها بود.

ایشان در ادامه گفتند این ماه همچنین با تداوم تعرض به حقوق اولیه اقلیت‌های قومی و دینی در ایران همراه بود که بارزترین آنها، صدور شش ماه حبس برای یک فعال مدنی در آستارا، بازداشت یک فعال مدنی در مشکین شهر و همچنین بیش از چهارصدهزار کودک افغانی موفق به ثبت نام در مدرسه نشدند.

در رابطه با نقض حقوق شهروندان بهایی نیز همانند گذشته شاهد موارد متعدد تبعیض و آزار و اذیت بودیم، گزارشات سه شهروند بهایی در گرگان محاکمه شدند و آغاز محکومیت دو شهروند بهایی در یزد از جمله آنان بود.یکی از بارزترین گزارشات تضییع حقوق بهاییان در رابطه با مصادره زمین های کشاورزی یک شهروند بهائی در سمنان بود.

در زمینه حقوق شهروند اهل سنت نیز گزارشاتی منتشر گردید از جمله، بازداشت مجدد ماموستا محمد برائی وبازداشت ۶ تن در استان گلستان بود.درزمینهٔ حقوق کودکان نیز گزارش هایی منتشر شد که برجسته‌ترین آن‌ها عبارت بود از خرید قولنامه‌ای دختر یک ساله در مشهد، هفتاد و پنج هزار کود‌ک پشت د‌ر مد‌رسه ماند‌ند ، مرگ دو کودک بر اثر برق گرفتگی. درزمینه حقوق اولیه زنان در ایران همچنان در ماهی که گذشت قدم جدی برای تحقق شعار برابری جنسی از سوی دستگاه حاکمه برداشته نشد، زنان ایرانی همچنان شاهد نقض متعدد حقوق خود بودند، از پراهمیت‌ترین گزارش های نقض حقوق بشر در حوزه حقوق زنان به نیلوفر اردلان همچنان به دنبال پاسپورت برای حضور در بازی های بین المللی‌،دستگیری یک خواننده و مدلینگ زن در استان البرز،رد صلاحیت دولت توسط یک نماینده مجلس در طرح موضوع اصلاح قانون خروج زنان از کشورو درخواست مجدد آمنه بهرامی(قربانی اسید پاشی اصفهان) از مسئولان؛ کمک کنید راحت نفس بکشم بود.

 

9

 

در ادامه آقای احمد کاظمی زاده  به رویدادها و اخبار کارگری در مهرماه ماه پرداختند که بسان ماه‌های گذشته پرشمار بود از جمله انها، مرگ ۱۳۷ کارگر تهرانی در حوادث کار در پنج ماه نخست سال، حسن رسول نژاد به زندان رفت، پنجاه کارگر کربنات سدیم اخراج شدند، تجمع کارگران اخراجی شرکت کشت و صنعت کارون در مقابل فرمانداری شوشتر، بازداشت یک فعال کارگری در تبریز و همچنین در این ماه ۱۱ گزارش مربوط به مرگ کارگران در محل کار بود.در حوزه اصناف و حقوق صنفی هم این ماه خالی از حوادث نبود چنانکه رامین زندنیا عضو انجمن صنفی معلمان به همراه خانواده بازداشت شد، جمع‌آوری مانتوهای آستین کوتاه و جلو باز از بازار و همچنین برداشت از حقوق کارمندان به عنوان کمک به مردم یمن از برجسته ترین های این رسته بودند.

درزمینهٔ ی بهداشت و محیط‌ زیست در این ماه گزارش های اندکی منتشر شد که غالب آن‌ها با موضوع آلودگی هوا و محیط‌ زیست در کشور بود که از جمله مهمترین آن هشت برابر حد مجاز؛ ریزگردها در آبادان و خرمشهر است.

آقای کاظمی زاده در  ادامه  به اخباری که به آنها توجه خاصی شده بود پرداختند از جمله گزارشات با توجه خاص میتوان به بازداشت مرتضی نعمت اللهی، از مسئولان شبکه جهانی مرجعیت،اسیدپاشی مرد افغانستانی به صورت همسرش در مشیریه، صدور قرار مجرمیت متهمان پرونده آزار معلولان دریک مرکز خصوصی، تبعید سه نفر از پرسنل بیمارستان خاتم‌النبیاء ایرانشهر، آسیب دیدگی چهار نفر در اثر اسیدپاشی در شهرستان جلفا اشاره کرد.

همچنین اعدام فاطمه سالبهی را نیز باید در زمره پرتوجه ترین گزارش های مهرماه دانست.

همچنین آقای کاظمی زاده  در پایان به اخباری که به آنها توجه ای نشده بود پرداختند که به بازداشت مرتضی نعمت اللهی، از مسئولان شبکه جهانی مرجعیت،اسیدپاشی مرد افغانستانی به صورت همسرش در مشیریه، صدور قرار مجرمیت متهمان پرونده آزار معلولان دریک مرکز خصوصی، تبعید سه نفر از پرسنل بیمارستان خاتم‌النبیاء ایرانشهر، آسیب دیدگی چهار نفر در اثر اسیدپاشی در شهرستان جلفا اشاره کرد.

همچنین اعدام فاطمه سالبهی را نیز باید در زمره پرتوجه ترین گزارش های مهرماه دانست.

در ادامه خانم سیما حب وطن  ضمن تشکر از آقای احمد کاظمی زاده از آقای نادر زندی فعال حقوق بشر  درخواست کردند که گزارش خود را  با عنوان گزارش نقض حقوق محیط زیست در مهر ۱۳۹۴  برای حضار قرائت کنند.

آقای نادر زندی در ابتدای صحبتهای خود گفتند در این ماه همانند ماه‌های گذشته محیط زیست کشورمان با مشکلات فراوانی‌ دست و پنجه نرم کرد و تقابل بین محیط بانان و افراد سودجو ادامه داشت.در مهر ماه اراضی‌ و جنگل‌های کشور دوباره دچار خسارت فراوانی‌ شدند که می‌توان به آتش سوزی بیش از ۱۰۰ هکتار از پارک ملی‌ گلستان و بیش از یکصد هزار از نیزار‌های تالاب انزلی اشاره کرد.

ایشان گفتند در تقابل بین محیط بانان و شکارچیان متخلف این ماه نیز خالی‌ از خبر نبود که با تلاش محیط بانان بعضی‌ از شکارچیان را قبل از اقدام به شکار و بعضی‌ را در حین شکار دستگیر و به مراجع قانونی‌ ارجاع دادند.در این قسمت به مواردی که محیط بانان قبل از اقدام به شکار موفق به دستگیریه متخلفین شدند اشاره می‌کنم:

در مهر ماه ۲ شکارچی در پارک ملی‌ بمو به همراه ۲ اسلحه قاچاق ،۳ شکارچی در سرخرود مازندران،۱ شکارچی در فیروز کوه،۲ شکارچی در منطقه حفاظت شده هرمد و ۲ صیاد هوبره در شهرستان خواف قبل از اقدام به شکار دستگیر شدند.به علاوه بر مورد فوق در این ماه عاملین شکار‌های :۱ کبک و ۱ کلاغ نوک سرخ در موته،۱ بز و ۱ بزغاله وحشی در پارک ملی‌ دنا،۱ جبیر در منطقه شکار ممنوع خارو،۱ اکراس سیاه در ایرانشهر،۱ بره میش وحشی در فیرزکوه،۲ کل وحشی در طبس و ۲ خوک وحشی یکی‌ در اشترنکوه و دیگری در شفت دستگیر شدند.

آقای زندی در ادامه عنوان کردند در این ماه کشفیات محیط بانان بدین شرح بوده است.

۱.کشف اجزای بدن بز وحشی و یک اسلحه قاچاق در منطقه حفاظت شده گلول و سرانی.

۲.کشف لاشه یک میش وحشی و یک کل وحشی در بندر خمیر و خراسان جنوبی.

۳.کشف ۶ بچه کوسه در کنارک و بروز خسارت ۱۸۰ میلیون تومانی به محیط زیست.

۴.کشف لاشه یک آهو و یک اسلحه غیر مجاز در زنجان ،یک مرال در مرزن آباد چالوس  و یک آهو در شهرستان سرایان.

۵.کشف محموله‌های بزرگ قاچاق: ۱۴ شاهین ،۱۴ هوبره در جاسک،۳۳۰ کیلوگرم کتیرا در شاهرود به ارزش ۱۳۲ میلیون ریال،۳۰ کوسه از یک لنج صیادی و بروز خسارت ۹۰۰ میلیون تومانی به محیط زیست .

۶.کشف محموله قاچاق مرجان در چابهار و خسارت ۹۲۰ میلیون ریالی که به محیط زیست وارد شد.

آقای نادر زندی همچنین گفتند با کشف چند لاشه جدید تلفات طاعون در خرمنه سر طارم به ۱۲۴ و در طالقان به ۲۰۴ رسید.

با اقدام به موقع محیط بانان و محیط زیست تعدادی از متخلفین پس از دستگیری و جریمه نقدی به مراجع قضایی فرستاده شدند که می‌توان به:

۱.عاملین شکار یک کل وحشی در منطقه خانیز و یک مرال نر ۱۳ ساله در پارک ملی‌ کیاسر به دادگاه معرفی‌ شدند.

۲.عاملین شکار ۲ قوچ وحشی در خنج به تحمل ۹ ماه حبس،۲۰۰ میلیون ریال جزای نقدی،لغو جواز حمل و مصادره اسلحه شکاری به نفع دولت محکوم شدند.

۳.عمل قاچاق ۳۰ جوجه مینا پس از واریز ۶۰ میلیون جریمه نقدی به دادگاه معرفی‌ شد.

۴.عمل صید و شکار یک شاهین ،۳ دلیجه،۴۰ جیرفتی در چابهار روانه زندان شد.

۵.عاملین شکار‌های :یک قوچ وحشی پس از واریز یکصد میلیون ریالی و عاملین شکار ۳ کل وحشی پس از واریز ۳۰۰ میلیون ریال به دادگاه معرفی‌ شدند.

۶.قاچاقچی ۳۵ مینا پس از واریز ۷۰ میلیون ریال جریمه نقدی به دادگاه معرفی‌ شد.

۷.عامل تولید غیر قانونی‌ ذغال در خمینی شهر به تحمل ۶ ماه حبس محکوم شد.

۸.عاملین شکار ۲ کل وحشی پس از پرداخت ۲۰۰ میلیون ریال ،شکارچی پرندگان وحشی پس از پرداخت ۱۵۰ میلیون ریال و عاملین شکار ۴ تیهو پس از واریز ۹ میلیون ریال جریمه به دادگاه معرفی‌ شدند.

آقای زندی در پایان گزارش خودبه این نکته اشاره کردند که بر اخبار فوق خبر‌های دیگری نیز در این ماه به گوش رسید که می‌توان به :

۱.کاهش شدید تراز آب دریای خزر در سال ۹۴.

۲.موافقت سازمان محیط زیست با انتقال آب رود زابّ به دریاچه ارومیه.

۳.تصرف هزار قطعه زمین و بروز ۵۹ هزار تخلف ساختمانی در روستا  زیارت.

۴.کاهش تراز آب دریاچه ارومیه به پائین‌ترین سطح در ۲۰ سال گذشته.

۵.هدف گلوله قرار گرفتن محیط بان سبز کوه در برخورد با شکارچیان.

۶.همیار محیط زیست در یزد هدف گلوله شکارچیان قرار گرفت.

۷.دو جنگلبان بابل در جریان درگیری با قاچاقچیان چوب به شدت مجروح شدند.

۸.یک پلنگ ایرانی‌ در شهرستان سرباز به دلیل نامعلومی از بین رفت.

۹.دو ماده آهو بر اثر برخورد با خودرو در پناهگاه حیات وحش موته از بین رفتند.

۱۰.پلمپ ۲ واحد آلاینده معادن شن و ماسه در پاکدشت.

۱۱.جم آوری بیش از ۴۵۰۰ تله زنده گیری هوبره در استان خوزستان.

۱۲. و در آخر اطلاعیه محیط ‌زیست مازندران که برپایی دام هوایی،شب دام،گذر و کرس را ممنوع اعلام کرد.

در ادامه خانم سیما حب وطن مسئول جلسه ضمن تشکر از آقای نادر زندی از آقای مهدی برنو فعال حقوق بشر در خواست کردند تا سخنرانی خود را با عنوان  تاثیرات شکنجه بر اعترافات آغاز کنند .

آقای مهدی برنو فعال حقوق بشر سخنرانی خودرا اینگونه آغاز کردند ، شکنجه بر اساس ماده یکم کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل متحد (۱۹۸۴) اینطور تعریف می‌شود: هر عملی که به واسطهٔ آن و تعمدا درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعتراف گیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمتی رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد .

در طول تاریخ، عنصر شکنجه از جمله مهم‌ترین وسایل ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از حکومت‌ها و نظام‌های مختلف جامعه بشری بوده که هنوز هم این روش‌های قرون وسطائی در برخی کشورهای جهان ادامه دارد.

سازمان ملل متحد در قعطنامه‌ای در سال ۱۹۸۷ انجام هر گونه اذیت، آزار و رفتار غیر انسانی و بشری در کره زمین را محکوم کرد و در منشور قعطنامه‌ای با همین نام خواستار پیوستن کشورهای جهان به معاهدهٔ منع شکنجه (UNCAT) و مجازات و پیگیری عوامل شکنجه (مخصوصاً شکنجه‌های دولتی) در سرتاسر دنیا شد. مهم‌ترین بخش‌های این قطعنامه بندهای ۱، ۲، ۳ و اولین پاراگراف از بند ۱۶ هستند. آقای برنو  گفتند به طور مثال شکنجه دولتی در ایران در سالهای قبل و بعد از انقلاب ۵۷ برای برخورد با مخالفان سیاسی و مذهبی صورت می‌گرفت. علیرغم آنکه قانون اساسی جمهوری اسلامی شکنجه را صراحتا ممنوع کرده‌است، اما گزارشات متعدد سازمانهای بین‌المللی و احزاب و مطبوعات داخلی و خارجی حاکی از اعمال آن است. همچنین در قوانین جزایی ایران مجازاتهایی همچون شلاق، سنگسار، به صلیب کشیدن و بازداشت انفرادی در نظر گرفته شده‌است که مصداق شکنجه به شمار می‌رود.

معمولا زنداني از همان ابتداي دستگيري به عنوان خوش آمدگويي مورد تحقير قرار ميگيرد، بخصوص آنكه اين تحقير با باراني از حرفهاي ركيك و فحاشي توام است. نوك تيز اين فحاشي ها اغلب به طرف وابستگان درجه يك و بيشتر وابستگان مونث مثل خواهر، مادر و در صورت ازدواج همسر زنداني است.

رايج ترين شكنجه در وهله اول شلاق زدن است كه تقريبا در تمام زندانها به طرق گوناگون اجرا ميشود. شلاق اغلب بر كف پاها بيشتر از ساير اعضاي بدن نواخته ميشود. البته نوع آن بستگی به تخصص شكنجه گر دارد. شلاق كابل به هم بافته شده و يا رشته هاي چرم به هم بافته و يا رشته هاي لاستيك به هم بافته است؛ که دردناك ترين آن نيز هست. معمولا اين شكنجه آنقدر ادامه پيدا ميكند كه ديگر در كف پا و اطراف پا از قوزك به پايين جاي سالمي باقي نماند. در اين صورت گوشت ها و نسوج اين نواحي تماما از بين مي رود.

 شكنجه گر بعد از اين مرحله اقدام به استفاده از شلاق هاي نازكتر ميكند كه در بين انگشتان پا نواخته ميشود. اين عمل نيز تا زماني ادامه پيدا ميكند كه ناخنها بريزند.

آقای مهدی برنو در ادامه صحبتهای خودگفتند مورد ديگر شكنجه كه قبل از شلاق اعمال ميشود زدن يا اصطلاحا كتك زدن است. شكنجه گر در اين مورد از دست و پاهاي خود به عنوان ابزار به حالت مشت، چك (كشيده) و يا لگد استفاده ميكند. اما در اين نوع شكنجه موقعيت زنداني تغيير ميكند. گاه با چشمان و دست و پايي بسته روي صندلي و گاه ساعتها تا كمر در داخل بشكه اي پر از آب و يخ، که در حالت اخیر شکنجه گران بجای کابل ار شلاق پهن چرمی استفاده می کنند.يكي از دردناك ترين و در عين حال به مانند شلاق، متداولترين شكنجه ها، سوزاندن است كه اثرات آن بر روي بدن ميماند. به همين خاطر بر روي كساني اعمال ميشود كه بي شك زنداني طولاني مدتي را انتظار ميكشند. افراد محكوم به اعدام نيز به طور بسيار گسترده با اين نوع شكنجه روبرو ميشوند كه نحوه اجراي آن بنا به سليقه شكنجه گر فرق ميكند. رايج ترين نوع آن سوزاندن نقاط حساس بدن با اشك شمع است. اما نوع خشن تر آن خواباندن فرد بر روي تخت هاي فلزي صاف است كه از زير به وسيله شعله آتش يا المان هاي برقي به تدريج داغ ميشود. سوزش هاي به وجود آمده از اين نوع شكنجه در اغلب اوقات از نوع درجه سه است. يعني پوست و تا عمق زيادي گوشت نيز ميسوزد.

آقای مهدی برنو در ادامه صحبتهای خود در مورد اقسام شکنجه به تجاوز جنسي پرداختند .تجاوز جنسي ديگر شكنجه شايع در زندان است كه به مردان كم سن و سال و تقريبا تمامي زنان زنداني اعمال ميشود. تجاوز جنسي بخصوص به زنان تقريبا در تمام كشورهاي دنيا در زندانهاي سياسي صورت ميگيرد.

زندانبانان با اين عمل دو هدف يا در واقع سه هدف را دنبال ميكنند. شكستن روحيه افراد از جهت رواني، ديگري از نظر فيزيكي و جسمي و سوم نيز ارضا حيواني خودشان. اين عمل در مورد زنان هم از طريق طبيعي و هم از طريق ديگر صورت ميگيرد. اما براي مردان از طريق غيرطبيعي و گاه نيز با استفاده از اشياي مصنوعي مثل انواع بطريهاي نوشابه و باتون صورت ميگيرد كه گاه شدت آن به قدري است كه بعد از آن شخص توانايي بچه دار شدن را از دست ميدهد.گرسنه و تشنه نگه داشتن نيز خود يكي از شكنجه هايي است كه در زندان رايج است. چون علاوه بر آن كه قواي جسماني را تحليل ميبرد كه منجر به پايين آمدن مقاومت بدن در برابر شكنجه ميشود، خود نيز به خاطر درد معده، و اعضاي گوارش نوعي شكنجه محسوب ميشود. به همين خاطر اغلب زندانيان از ناراحتي هاي معده رنج ميبرند.گاهي نيز بعد از گرسنگي طولاني به زنداني غذاهاي آلوده داده ميشود كه زنداني مجبور به خوردن همين غذاهاست. اين غذاها معمولا در حال فاسد شدن هستند يا در آنها مو، ناخن و ته سيگار ديده ميشود.

ایشان همچنین گفتند يكي ديگر از ابتكارات جمهوري اسلامي در زمينه ي شكنجه صندلي راحتي است. اين صندلي مانند تمام صندليها فرم مشخصي دارد. اما در محل نشيمن گاه آن و دقيقا جايي كه بيضه ها ميتوانند قرار داشته باشند حفره ي دايره شكلي تعبيه شده، وقتي كه زنداني را بر روي اين صندلي مينشانند از محل حفره وزنه اي كه معمولا نيم تا يك كيلوگرم است به بيضه هاي او آويزان ميكنند. اين شكنجه مثل اكثر شكنجه ها عواقبي دارد كه گاه منجر به مقطوع النسل شدن زنداني ميگردد. يا در حالت بهتر منجر به سياه شدن بيضه ها، تورم و چرك ميشود. درد ناشي از اين شكنجه بعد از گذشت دو تا سه دقيقه جانكاه است.

ديگر نوع شكنجه كه هم تصور آن سخت است، هم بيان آن، كشيدن ناخن است كه معمولا به دو صورت اعمال ميشود. صورت اول بدين قرار است كه وسيله اي مانند پيچ گوشتي به زير ناخن فشار داده ميشود و سپس به وسيله آن ناخن را از سطح گوشت جدا ميكنند و بالا ميآورند و بعد به كمك وسيله اي ديگر كه شبيه گازانبر است ناخن را با قدرت از ريشه بيرون ميآورند.

طريق دوم بدين نحو است كه به جاي پيچ گوشتي از ميخهايي استفاده ميشود كه نوك آنها در آتش سرخ شده باشد با هدايت كردن اين ميخها به زير ناخن مراحل بعدي به مانند طريق اول دنبال ميشود.

صدماتي كه اغلب بعد از كشيدن ناخن به شخص وارد ميشود بسيار سخت است. گاه انسان تا آخر عمر به خاطر صدمات عصبي كه به انگشتان وارد ميشود قادر به انجام كارهاي ظريف نخواهد بود.

 يكي از شكنجه هايي كه مصيبت هاي بعدي آن دردناك تر از خود شكنجه است شوك الكتريكي است كه به صورتهاي مختلف اجرا ميشود.طريقه اول آن تخت الكتريكي است كه زنداني روي آن ميخوابد يا ايستاده به آن بسته ميشود و با عبور جريان الكتريسيته از تخت فلزي به زنداني شوك وارد ميشود.

طريقه دوم آن وصل كردن گيره هايي به نقاط حساس بدن مثل گوشه پلك ها، لاله هاي گوش، اطراف لب، پره بيني و بيضه هاست. اين گيره هاي فلزي به وسيله ي سيمهايي به منبع تغذيه الكتريكي با ولتاژ بالا و آمپر پايين وصل ميشوند و بعد از روشن كردن كليد مولد شوك وارد ميشود.

طريقه سوم نيز باتون الكتريكي است كه به بدن عريان تماس داده ميشود.آقای برنو به این نکته اشاره کردند که اقسام گوناگون شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و تاکنون افراد بیشماری در اثر صدمات ناشی از شکنجه جان خود را از دست داده اند .

نهاد ها و سازمان های بین المللی به کارت تاکنون به موضوع شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی پرداخته و با محکوم کردن ان خواستار توقف شکنجه ها شده اند .

از جمله ان دیده بان حقوق بشر است که در پی وقایع پس از انتخابات جنجالی ۸۸ در ایران در بیانیه‌ای پیرامون شکنجه دستگیرشدگان گفت: «حکومت ایران برای تایید اظهارات مقام‌های خود درباره ارتباط بازداشت شدگان حوادث اخیر با قدرت‌های خارجی در پی گرفتن «اعتراف‌های دروغین» از آنها است. دیده بان حقوق بشر شواهدی از محبوسین پس از آزادی آنها بدست آورده که حاکی از ارعاب و سوء رفتار با زندانیان توسط مسوولان به منظور گرفتن اعترافات دروغین است.» این سازمان می‌گوید که حکومت ایران از بازجویی‌های خشن، ضرب و شتم، محرومیت از خواب و تهدید به شکنجه برای اعتراف گیری استفاده می‌کند .

ایشان همچنین  به استفاده از کمپ سوله کهریزک و شکنجه و بدرفتاری دسته جمعی دستگیر شدگان اشاره کرد :

در محدوده یک سالن، ۸ اتاق، ۲ سالن قرنطینه، ۴ سوله فلزی، جمعیتی در حدود ۹۲۰ نفر که دو سوله فلزی آن به خانمهای بازداشت شده تعلق گرفته‌است، (گنجایش این دوسوله در حدود ۲۰۰ نفر است) نگهداری می‌شوند.

شاهدین عنوان می‌دارند همچون زمان طرح موسوم به ارتقای امنیت اجتماعی، بازداشت شدگان در این مکان در بدو ورود مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند، فضای اختصاصی به هر فرد کمتر از یک متر مربع است، تغذیه در هر روز شامل دو وعده جیره می‌شود و کماکان سیب زمینی بعنوان غذای اصلی در این مکان توزیع می‌شود. بنا بر شناخت این مکان حاصله از تحقیقات میدانی پیشین و مدعیات شاهدان، نیروهای پلیس امنیت بصورت منظم و هر روزه تحت عنوان «جیره کتک» با یورش به اتاقها و یا به صف کردن بازداشت شدگان در محوطه محصور به سیم خاردار این مکان، اقدام به ضرب و شتم شهروندان زندانی می‌نمایند. در این مکان طی دو سال اخیر دست کم ۱۴ زندانی بر اثر خشونت بی حد و حصر نیروهای نظامی یا عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داده‌اند. هر چند مجموعه امکان تائید جان باختن فردی از سری بازداشت شدگان اخیر در این مکان را ندارد اما کماکان این موضوع بنابر شرایط و اهداف ساخت کمپ و مدیریت چند ساله آن محتمل است. همچنین گزارش شده‌است نیروهای امنیتی مستقر در این مکان به صورت گروهی به بازجویی و فیلمبرداری از شهروندان محبوس در این مکان می‌پردازند.

سازمان گزارشگران بدون مرز در گزارشی از نقش مرتضوی که به گقته این سازمان سابقه سیاسی در نقض حقوق بشر دارد در بازداشت و اعتراف گیری از دستگیرشدگان خبر داده شده است .

آقای مهدی برنو در قسمت پایانی سخنرانی خود زندان اوین را به ورزشگاه سانتیاگو شیلی پس از کودتای پینوشه تشبیه کرد. این سازمان گفت که گزارش‌های متعددی از شکنجه دستگیر شدگان دریافت کرده‌است :

امروز زندان اوین همچون استادیوم ورزشی سانتیاگو شیلی بعد از کودتای ۱۹۷۵ پینوشه، به زندانی خونین که خودسری در آن حکومت می‌کند تبدیل شده‌است .

سازمان‌هایی از کشورهای مصر، اردن، تونس، بحرین، سوریه، لبنان، یمن، لیبی، مغرب (مراکش) و عراق به همراه دو نهاد فلسطینی طی بیانیه‌ای اعلام کردند که بازداشت شدگان تحت انواع «بدرفتاری و شکنجه» قرار گرفته‌اند تا به «اعترافاتی» تن بدهند که قرار است در رسانه‌های حکومتی منتشر شود .

در ادامه خانم سیما حب وطن  ضمن تشکر از آقای مهدی برنو از آقای میلاد بهاریان فعال حقوق بشر درخواست کردند که سخنرانی خود را با موضوع  باورهای دینی و حقوق بشر برای حضار قرائت کنند.

آقای میلاد بهاریان در شروع سخنرانی خود گفتند لاری کاکس، فعال کهنه‌ کار حقوق بشر چند هفته پیش گفت که دین، حرکت حقوق بشری امیدبخشی برای بازسازی، مشروعیت و تاثیر بیشتر انجام می‌دهد. چنین سخنی سوالات مهمی را ایجاد می کند. چه دینی؟ دین چه کسی؟ کدام حقوق بشر و در کدام قسمت از جهان؟

مختاری، علی و فیتزگیبوندر در «اپن گلوبال رایتز» این بحث را پیش می‌کشند که اسلام و حقوق بشر تعهد مشترکی در قبال همدردی، عدالت اجتماعی و مبارزه علیه سرکوب و تبعیض دارند.

اما در حالیکه دین، حقوق بشر را نقض می‌کند، آیا می‌توانیم زمینه مشترکی را پیدا کنیم؟

آقای بهاریان  در ادامه سخنرانی خود به این نکته اشاره کردند که درگیرشدن بیشتر ادیان با مسئله حقوق بشر، نیازمند نوعی «بومی‌سازی و ریشه‌‌دار کردن» حقوق بشر است نه کاربست تو خالی معیارهای جهانی. توسل به رواداری و برابری، زمانی که مبتنی بر سنت‌های فرهنگی و فکری مردم باشد، به بهترین وجهی پیوند برقرار می‌کند. این موضوع بیشترین ضرورت را در موارد ایذاءِ دیرینه‌ اجتماعات دینیِ خاص از جانب دولت‌ها یا گروه‌های اجتماعی دارد.

موضوع  بهائیان در ایران، یکی از این موارد است. بهائیان با پیروانی بیشتر از ۳۰۰ هزار نفر، بزرگترین اقلیت دینی غیرمسلمان در ایران هستند.

قانون در ایران از بهائیان حمایت نمی‌کند و به عنوان اقلیت دینی به رسمیت شناخته نمی‌شوند. قانون اساسی ایران، برخلاف یهودیان، زرتشتی‌ها و مسیحیان، باورهای آنها را به رسمیت نشناخته است.

برای سال های طولانی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، اعدام شدند، و از تحصیل و زندگی محروم شدند، تحت ارعاب قرار گرفتند و در رسانه‌ها از آنها اهریمن ساختند.

بعد از انقلاب ۱۹۷۹، صدها نفر از آنها کشته شدند. هم اکنون نیز بیش از ۱۳۰ بهائی با اتهامات ثابت نشده در زندان به سرمی‌برند. هفت نفر از مدیران پیشین آنها حکم۲۰ سال زندان را سپری می‌کنند. یک تاریخ ۳۵ ساله‌ نارواداری در الگوی نقض حقوق بهائیان به طور مستمر توسط دولت نهادینه و نظامند شده است. اذیت و آزار بهائیان اکنون نمادی از سرکوب دولتی است، نمادی از هدفگیری فعالان، روزنامه‌نگاران، اقلیت‌ها و روشنفکران است.

آقای میلاد بهاریان در ادامه گفتند در نگاه اول، مسئله بهائیان ایران به نظر این تصور را تقویت می‌کند که در بهترین حالت دین باید در حاشیه مباحثات حقوقی قرار گیرد. اما عملگراها برخلاف این نظر معتقدند. چون رهبران سیاسی و دینی در ایران تلاش کرده‌اند ۱۷۰ سال بنای ضدیت با بهائیان را بر بنیادهای دین بگذارند، از اینرو توسل به معیارهای جهانی حقوق بشری به تنهایی برای تحقق همزیستی احترام‌آمیز کافی نیست.

در حالیکه معیارهای جهانی شایسته هستند اما پژواک کاملی ندارند. در ایران، و بسیاری از کشورهای دیگر، بهترین راه دستیابی به حقوق بشر نشان دهنده این است که خواستِ حقوق بشر از طریق ارزش‌های حاکم و متون مقدس دینی میسر است. آقای میلاد بهاریان در ادامه سخنرانی خود به این نکته اشاره کردند که به نظر می رسد اظهارات اخیر یک روحانی شیعه که از همزیستی با بهائیان حمایت می‌کند، امید بیشتری را دمیده است.

آیت‌لله عبدالحمید معصومی تهرانی، بر گفته‌های آیت‌الله منتظری در سال ۲۰۰۸ و آیت‌الله صدر در سال ۲۰۱۰ درباره احترام به حقوق شهروندی بهائیان، باب تازه ای افزوده است.

آیت‌الله معصومی تهرانی در بیانیه‌ای به تاریخ۷ آوریل۲۰۱۴ بیان کرد که تاریخ ایران دارای دوره‌هایی بوده است که «فرقه‌های مذهبی و ادیان مختلف در مسلک ها و آیین های گوناگون در معاشرت های اجتماعی و همزیستی مسالمت آمیز» از تعامل اجتماعی و همزیستی روادار برخوردار بودند. این روحانی شیعی از کمرنگ شدن آن سنت، با توجه به تضعیف گسترده «حقوق بشر»، حق حیات و منزلت انسان ها اظهار ناراحتی کرده است. او واقعیت اجتماعی جاری ایران را به عنوان «آپارتاید دینی» توصیف کرده است.

معصومی تهرانی به عنوان هدیه به بهائیان، یک تابلوی خوشنویسی با نماد باور بهائیان،-«اسم اعظم»،نمود رابطه مفهومی بین خدا، پیامبرانش و جهان خلقت- و شعری از نوشته‌های مقدس بها تهیه کرد. این واقعیت که او نماد و متونی از جامعه دینی مورد اذیت و آزار دیده را انتخاب کرده، بلندنظری او را برجسته می‌کند.

نیت این حرکت به بهترین وجهی در کلمات خود آیت‌لله نمایان است: «من این نماد ارزشمند را- نمودی از همدردی و دغدغه خود و از طرف شهروندان روشن ضمیری که به خاطر انسانیت به انسان‌ها احترام می‌گذارند نه به خاطر دین یا شیوه پرستش‌شان- تقدیم می‌کنم به بهائیان سراسر دنیا و به ویژه بهائیان ایران که به طروق متعدد در نتیجه‌ی تعصب کور دینی رنج دیده‌اند

چنین حرکت‌های معنادار دینی توسط آیت‌لله منتظری، صدر و معصومی تهرانی در خدمت تلاش‌های حقوق بشری است و امید به باز شدن راهی تازه و تاثیر بیشتر می‌دهند.

آقای بهاریان در پایان سخنرانی خود گفتند ندا کرمانی، جامعه‌شناس پاکستانی، در «اپن گلوبال رایتس» معتقد است که باید بین نگرش سکولار و نگرش دینی به حقوق بشر یکی را انتخاب کنیم. پارسا روزنامه‌نگار هندی نیز می گوید که پیام‌های برابری و رواداری زمانیکه از طریق منشور سنت‌های فرهنگی و فکری کشوری عرضه می‌شوند، ارتباط برقرار می‌کنند.

این سه آیت‌لله شیعی ایرانی نمونه‌هایی هستند که فهم دینی از حقوق بشر را گسترش می دهند تا مومنان دینی نسبت به نقض حقوق بشر واکنش نشان دهند. این چیزیست که خاخام آشرمن در «اپن گلوبال رایتز» درباره سازمان خودش در اسرائیل، به نام «خاخام‌ها برای استقرار حقوق بشر» حرف زد.

یقینا مقابله با نقض گسترده حقوق بشر در ایران-بهائیان و دیگران- بیشتر از چند حرکت توسط معدودی از رهبران دینی تک رو نیاز دارد. هر چند، نقش مهمی را بازی می‌کنند تا گرایش دیرینه در ایران به مشروعیت بخشیدن حملات دینی تحریک‌آمیز نسبت به حقوق بشر را بی‌اعتبار کنند.

این حرکت‌ها سنت تازه‌ ای را می‌پرورانند، سنت همزیستی با دیگری، تا در نبرد با سنت مسلطِ مصونیت از مجازات وارد شود. همچنین تایید کننده لزوم پیش درآمدی برای بهبود وضع حقوق بشر در کشورهای عمیقا دینی اما بسیار قطب‌بندی شده، مثل ایران هستند.

در ادامه خانم حب وطن ضمن تشکر از آقای بهاریان از آقای رضا امیری هنرمند و فعال حقوق بشر در خواست کردند تا سخنرانی خود را با موضوع نگاهی به حقوق بشر بعد از انقلاب (در دوره آقای خمینی) برای حضار قرائت کنند . آقای رضا امیری در ابتدای صحبتهای خود گفتند ایران که آن  زمان جزو قدرتهای منطقه محسوب میشد و در جامعه جهانی هم به مرور داشت به یکی از قدرتهای جهان تبدیل میشد با این انقلاب  که ضربه سنگینی به ایران زد و آن را به عقب راند و تا به امروز شاهد دست آورد های این انقلاب شوم هستیم. پس از گذشت حدود 35 سال از انقلاب 57 بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که این انقلاب نارس که از مسیر خود خارج شد و طعمه انقلاب دزدان گشت زمینه را برای انقلابی کاملا متضاد و با اهداف و آرمان های متضاد مساعد نموده است زیرا جز  ظلم ستم و فقر و فحشا ، فساد اخلاقی  ، دین گریزی ، دین ستیزی ، استبداد و تبعیض دست آورد دیگری نداشته است.

آقای رضا امیری در ادامه عنوان کردند خمینی که در هنگام بازگشت به ایران به ملت وعده های  دروغین داده بود و در زمینه آزادی های اجتماعی و سیاسی و مدنی و مذهبی و از شعارهای اصلی او رساندن مردم به مقام انسانیت  بود حال میبینم که نه تنها هیچ یک از آنها را عملی نکرد بلکه بر عکس شاهد یک حکومت استبدادی و خودکامه هستیم که کشور ایران  را با وجود  این  همه ثروت  ملی تبديل کرده به یک کشور عقب افتاده که از نظر اقتصادی مردم در شرایط بسیار بدی قرار گرفته اند . 

ما میبینم چگونه  با فقر و فحشا و اعتیاد و فساد دست به گریبان هستند در بسیاری از مناطق ایران  شاهد فقر گرسنگی مردم مظلوم  هستیم  و هر روز شاهد اعدام ها و زندانی کردن افراد بی گناه به جرم اعتراض کردن به شرایط  جامعه  هستیم که  به جرائم سیاسی به دست این حکومت وحشی  صورت میگیرد. خمینی تنها  در سال 67 حدود 3000 نفر را اعدام کرد .

آقای رضا امیری در پایان به این نکته اشاره کردند که میراث خمینی کشوری ضعیف در همه زمینه ها است .

اختلاس های بی نهایت که هر روزه  شاهد آن  هستیم که از طرف خود این حکومتیان صورت می گیرد  و هیچ کس هم پاسخگو نیست در زمینه آموزش وپرورش بسیار عقب افتاده در زمینه فرهنگ مردمی که روزی به فرهنگ غنی  خود میبالید اکنون چیزی از آن باقی نمانده است منابع طبیعی  به  دست این حکومت  یا نابود شده و یا در حال  نابودی است که این  خسارات جبران ناپذیر باعث افزایش بیماریهای  جسمی مانند سرطان  در سطح جامعه و بخصوص  جان بسیاری از جوانان را میگیرد افزایش بیماریهای روحی روانی به دلیل فشارهای عصبی و افسردگی جامعه که همه این مشکلات بر زندگی مردم ضربه زده و ما با یک جامعه عصبی همیشه روبرو هستیم .خروج جوانان از کشور که جزو سرمایه های هر کشور میباشند به دلایل گوناگون سیاسی مذهبی و اقتصادی  ،پایین  آمدن  وجهه  ایران در دنیا ،پایمال شدن حق زنان و محصور کردن آنان.

آری این است دست آورد انقلاب ننگین 57 به رهبری خمینی که دامن ایران را گرفته که دست بر روی هر نقطه میگذاریم جز نابودی و خرابی دست آورد دیگری نمی بینیم.  در ادامه آقای امیری با خواندن شعری از سروده های خود سخنرانیشان را به پایان رساندند.

در ادامه خانم سیما حب وطن با تشکر از آقای رضا امیری از حضار که به صورت حضوری و پالتاکی در جلسه حضور داشتند درخواست کردند که اگر سئوال و یا اظهارنظری دارند وقت گرفته وصحبت کنند  که خانمها ،  پور حسینی و سیمین مسکینی وقت گرفته و سئوالات خود را از سخنرانان پرسیدند و نظرات خود را بیان کردند .در پايان اين جلسه آقاى گوانی  از كسانى كه در اين جلسه چه به صورت حضورى و چه به صورت پالتاكى حضور داشتند تشكر كردند، در اين جلسه خانم سیما حب وطن و آقایان منوچهر لرستانی، رضا اميرى ، احمد کاظمی زاده ، نادر زندى ، میلاد بهاریان  ، مهدی برنو و محمد جاويد گوانى به صورت حضورى و  خانم ها  جعفری ، حنیف نژاد ، گلشن فتحی ، مریم مرادی ، مریم پور حسینی ، سیمین مسکینی و آقایان رامین توکل ، مجتبی قاسمی ، مهدی موسوی ، محمدرضا برزگر  ، جلال  و آقای فرهاد  از طريق پالتاك در اين جلسه حضور داشتند .این جلسه ساعت  18:00  به پایان رسید .

 

   ابتدای صفحه | بازگشت

 

all rights reserved @ Bashariat