جلسه سخنرانی نمایندگی گیسن
زینب قنبری
جلسه سخنرانی نمایندگی گیسن با همت و تلاش اعضای نمایندگی در تاریخ
20دسامبر 2015 در ساعت 8 شب برگزار گردید. حاضرین در جلسه خانم
ها:فاطمه قنبری،فریبا ضیایی،پریسا حسین پور،فرنوش طیبی،زینب قنبری،سمیه
مهربانی،مهتاب کلانتری،جمیله بدیرخانی،عابده کدخدایی و آقایان:جمشید
غلامی سیاوزان،ابوالفضل نعیمی،یعقوب اسماعیلی،مهدی موسوی،امیر
رضایی،فرهاد نصیری،عبدالخالق امیری،سامی امیری برگزار گردید.
در ابتدا خانم فاطمه قنبری مسئول جلسه از خانم فریبا ضیایی،فعال حقوق
بشر در خواست کردند تا گزارشی از نقض حقوق بشر در ماه آذر به شرح زیر
قرائت کنند:
مرگ زن جوان با تازیانههای متعدد همسرش در تهران : زن جوانی با تحمل
تازیانههای متعدد شلنگ گاز توسط شوهرش به قتل رسید. بعد از حضور
مأموران اورژانس بهدلیل وخیم بودن حال زن جوان، سریعاً اقدامات درمانی
و احیای بیمار صورت گرفت اما بهدلیل وخامت حال زن جوان ۳۲ساله، وی جان
خود را از دست داد.
افسانه بایزیدی به دو سال حبس محکوم شد :
افسانه بایزیدی دانشجوی بوکانی، از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به دو سال
حبس تعزیری محکوم شد .
شعبه یک دادگاه انقلاب مهاباد به ریاست قاضی جوادی کیا، روز سه شنبه
سوم آذر ماه افسانه بایزیدی را به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “توهین به
رهبری” به ۲ سال حبس تعزیری و تبعید به زندان کرمانشاه محکوم کرد .
طرح جمع آوری ‘معتادان متجاهر زن’ در تهران آغاز شد :
عیسی فرهادی، فرماندار شهرستان تهران امروز سه شنبه ۱۰ آذرماه با اعلام
آغاز عملیات جذب و انتقال “معتادان زن متجاهر” گفت: “با دستور استاندار
و تائید دادستان تهران اجرای این طرح که در محله هرندی تهران آغاز شده
است تا دو هفته آینده در پایتخت ادامه دارد.”
آقای فرهادی با اشاره به اینکه آمار دقیقی از شمار “معتادان متجاهر” و
کارتن خواب زن پایتخت وجود ندارد گفت: “این طرح تا تکمیل ظرفیت کمپ شفق
ادامه خواهد داشت.”
سه جوان کُرد از جمله یک دختر دانشجو در سردشت بازداشت شدند:
آژانس کُردپا: یک
دانشجوی دختر و دو جوان کُرد اهل سردشت از سوی نیروهای لباس شخصی اداره
اطلاعات این شهر بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال یافتند.
روز دوشنبه نهم آذرماه، سروه عبدی دانشجوی رشته حقوق دانشگاه پیام نور
پیرانشهر بههمراه برادرش علی عبدی و نامزدش سامان ابراهیم پور اهل
شهرستان سردشت توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت گردیدند.
امام جمعه اصفهان: فعالیت زنان در مغازهها، ادارات و شرکتها باید
ممنوع شود: آیت الله طباطبایی نژاد با بیان اینکه بخش عمده طلاقها
مربوط به ازدواجهای خیابانی، دانشجویی و اینترنتی میشود تصریح کرد:
باید به نسل جوان اطلاع رسانی کرد و برای آنها تبیین کرد که بهترین
دوست و خیرخواه انسان والدین او هستند و باید به تذکرات و نصایح آنها
توجه کنند.
امام جمعه اصفهان اظهار کرد: اینکه بنده تأکید بر اولویت اشتغال مردان
به جای بانوان دارم توهین به خانمها نیست بلکه اسلام تأکید دارد که
مخارج و هزینههای زندگی باید بر عهده مردان باشد و نه زنان، در دولت و
حکومت اسلامی باید مسائل مالی مردان برطرف شود تا مشکلاتی نظیر ازدواج
هم برطرف شود .
دادگاه تجدیدنظر چهار فعال مدنی اول دیماه برگزار خواهد شد : ارگان
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، اول دی ماه پرونده چهار تن از فعالین
مدنی، آرش صادقی، گلرخ ابراهیمی، نوید کامران و بهنام موسیوند در شعبه
۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران بررسی خواهد شد و این در حالی است که
دادگاه آرش صادقی در مرحله بدوی بدون حضور وکیل و دادگاه همسر او، گلرخ
ابراهیمی غیابا و در شرایطی که وی در بیمارستان بستری بوده برگزار شده
است.
حدود دو ماه بی خبری از میثاق یزدان نژاد : حدود دوماه از انتقال
میثاق یزدان نژاد، زندانی سیاسی به بند دو الف، بازداشتگاه ویژه سپاه
پاسداران مستقر در زندان اوین می گذرد و با عدم تماس و ملاقات در تمام
این مدت، از وی هیچ خبری در دست نیست.در
مراسم روز دانشجو صورت گرفت؛ پرتاب گاز فلفل در دانشگاه علامه :
عدهای
ناشناس در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علامه طباطبایی با پرتاب گاز
فلفل باعث ایجاد تنش شدند.
روز ۱۶ آذر، در جریان مراسم روز دانشجو: در حین
سخنرانی حسن روحانی، رئیسجمهوری ایرانی، شعارهایی از سوی دانشجویان در
راستای حمایت از محمد خاتمی، رئیسجمهور دوره اصلاحات، سر داده شد که
در مقابل نیز دانشجویان اصولگرا شعار «مرگ بر فتنهگر» سر دادند. این
دو گروه در نهایت در سالن ورزشی استاد جباری دانشگاه صنعتی شریف باهم
به صورت فیزیکی درگیر شدند و کتککاری کردند.
انتقال حمید بابایی به بند سیاسی زندان رجایی شهر: حمید بابایی،
دانشجوی سابق مقطع دکترای رشته اقتصاد در دانشگاه لی یژ بلژیک که سومین
سال حبس خود را در زندان رجائی شهر در تبعید سپری می کند، به سالن ۱۲
بند سیاسی-امنیتی زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
سانسور شعارهای دانشجویان در تلویزیون : گرچه تلویزیون، سخنان رئیس
جمهور در دانشگاه صنعتی شریف به مناسبت روز 16 آذر را مستقیما پخش می
کرد، اما شعارهای دانشجویان را سانسور کرد.
مجوز دانشگاههای جدید براساس تفکیک جنسیتی صادر میشود: معاون فرهنگی
دانشگاه هنر اسلامی درباره تفکیک جنسیتی در این دانشگاه گفته است که
شورای عالی انقلاب فرهنگی فقط به دانشگاه های جدیدی مجوز تاسیس می دهد
که بر اساس تفکیک جنسیتی بنا شده باشند.
عفو بین الملل از اعدام قریب الوقوع سالار شادی متهم به قتل نوجوانی
خبرداد : سازمان عفو بین الملل با انتشار اطلاعیه ای از اعدام قریب
الوقوع “سالار شادی زادی” نوجوان متهم به قتل در روز شنبه هفتم آذر ماه
خبر داده و خواستار اقدام فوری برای توقف این حکم شده است.
پس از آن خانم سمیه مهربانی،فعال حقوق بشر،با موضوع بررسی و انطباق
اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به سخنرانی
پرداختند:
اعلامیه جهانی حقوق بشر، یک دستاورد بزرگ بشری در زمینهی حقوق فردی و
اجتماعی است. بدون شک تلاش انسان برای دستیابی به حقوق فردی و
اجتماعی در طول تاریخ زمینههای لازم را برای تصویب چنین اعلامیهای
فراهم کرده بود. بر اساس این قطعنامه کمیسیون مزبور موظف به ارائه
پیشنهادات، توصیهها و گزارشات در ارتباط با میثاق جهانی در مورد
آزادیهای مدنی، وضعیت زنان، آزادی اطلاعات و...، حمایت از اقلیتها و
منع تبعیض بر پایه جنسیت، نژاد، زبان و مذهب به دبیر شورای اقتصادی و
اجتماعی سازمان ملل شد.
در ماه می ۱۹۴۶ ترکیب نهائی کمیسیون مرکب از ۱۸ کشور انتخاب شدند. تهیه
اعلامیه جهانی حقوق بشر دو سال به طول انجامید و در جلسه ای در تاریخ
۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد در پاریس با ۴۸ رای موافق،
۸ رای ممتنع و بدون رای مخالف به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد
رسید.از روز تصویب اعلامیه
جهانی حقوق بشر تا کنون مخالفان و دشمنان حقوق بشر برای تن ندادن به
مفاد آن بهانههای مختلفی، از حق حاکمیت ملی گرفته تا نسبیت فرهنگی
و ارزش های دینی و ملی را مطرح کرده اند.
سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن، خواستار آن هستند که تمامی
دولتهای عضو ،قوانین کشور خود را با موازین جهانی حقوق بشر تطبیق
دهند." ولتر در چند جمله به سادگی مفهوم حقوق بشر را چنین مطرح میکند:
«حقوق بشر یعنی آن که جان و مال آدمی آزاد باشد و او بتواند به زبان
قلم با دیگران سخن گوید. حقوق بشر یعنی آن که نتوان کسی را بدون حضور
یک هیئت منصفه متشکل از افراد مستقل به مجازات محکوم کرد. یعنی آنکه
محکومیت کیفری بر حسب مقررات صورت میگیرد. یعنی آنکه انسان بتواند با
آرامش خاطر به هر دین که خود بر میگزیند، متدین شود.
در مقدمه و ماده اول این منشور روی حقوق اساسی انسانها، برابری حقوقی
زن و مرد، کرامت و ارزش انسانی، پیشبرد و گسترش مفهوم حقوق بشر
وآزادیهای اساسی برای همه بدون توجه به جنسیت، نژاد، زبان و مذهب
تأکید شد.
۱- نگاه دو اعلامیه به اصل آزاد بودن انسان
مادۀ اول : اعلامیۀ جهانی حقوق بشر تمام افراد بشر را آزاد و از لحاظ
حیثیت و حقوق برابر دانسته است. در حالی که
نخستین مادۀ اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر؛اصل آزاد بودن انسان را در بوتۀ
اجمال گذاشته وانسان را فقط در تکلیف و مسؤولیت (در برابر خداوند یا
جامعه، روشن نیست) برابر دانسته است. این که هر تبلیغی را که منجر به
ایجاد اختلال در ارزشها شود ممنوع دانسته است.
اصل آزاد بودن انسان در اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر مطرح می شود و در آن
می آید انسان آزاد متولد مي شود و هيچ احدي حق به بردگي کشيدن يا ذليل
کردن يا بهره کشيدن او را ندارد، مگر خداي تعالي. اما روشن نیست که
خدای تعالی اگر قصد بهره کشی یا بندگی کشاندن انسانی را کرد، این قصد
خود را از چه طریقی اجرایی می کند؟ آیا
حکومتها هستند که خود را نماینده خداوند روی زمین می دانند؟ این در
حالی است که مادۀ ۴ اعلامیۀ جهانی حقوق بشر صراحتاً می گوید: احدی را
نمی توان در بندگی نگهداشت (حتی به خواست خدا) و داد و ستد بردگان به
هر شکلی که باشد ممنوع است.
۲- نگاه دو اعلامیه به حق حیات و زندگی
ماده سوم: اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می گوید: هر کس حق حیات و زندگی،
آزادی و امنیت شخصی دارد، در حالی که اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر، اگرچه
زندگی را موهبتی الهی می شناسد، اما حق زندگی را در سایۀ مجوز شرعی به
رسمیت می شناسد، زیرا کشتن افراد بدون مجوز شرعی جایز نیست. اما در
عوض برحرمت جنازه انسان تاکید
می کند، به شرط آن که همچون همه موضوع های دیگر مطابقت با احکام
شریعت اسلامی داشته باشد.
۳ - نگاه دو اعلامیه به برابری
ماده هفتم :اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می گوید:همه در برابر قانون، مساوی
هستند و حق دارند بدون تبعیض و از حمایت قانون برخوردار شوند. همه حق
دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیۀ حاضر باشد و علیه هر تحریکی
که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره مند
شوند. اما برابری در اعلامیۀ اسلامی حقوق بشرتنها مربوط به تکالیف بشر
است، یعنی همه آحاد بشر در مقابل تکلیفی که درقبال خداوند دارند با هم
برابرند، بدون این که حرفی از حقوق برابر ایشان در میان باشد. تطبیق
اصولی ازقانون اساسی ایران با اعلامیه جهانی حقوق بشر در مورد افراد
بشر با شأن و حقوق برابر ، اما اعلامیه ی جهانی حقوق بشر مقرر می دارد
که : هرکس بدون هیچ گونه تمایز به ویژه از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ،
زبان ، دین ، نظر سیاسی یا هر نظر دیگرو همچنین منشأ ملی یا
اجتماعی ، ثروت ، ولادت ، یا هر وضعیت دیگر ، از تمام حقوق و آزادی های
مذکور در اعلامیه حاضر برخوردار است ، به علاوه هیچ تبعیضی نباید اعمال
شود که مبتنی بر وضع سیاسی ، قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی
باشد. همه افراد ملّت اعم از زن و مرد یکسا ن در حما یت قا نون قرا ر
دا رند و از همه حقوق انسانی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی با
رعایت موازیناسلامی برخوردارند.
((اصل برابری در مقابل قانون، در مادۀ نوزدهم :اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر
چنین بازتاب یافته است که مردم در برابر شرع مساوی هستند.در برابر شرع
مساوی هستند یعنی فی المثل اگر یک یهودی یا بهایی یا مسیحی در کشور
اسلامی با یکی از اتباع مسلمان اختلافی پیدا کرد، مطابق شرع و بر اساس
قانون شرع باید به آن رسیدگی شود. این همان قانونی است که بر اساس آن
مجازات یک جرم مشابه، برای صاحبان ادیان متفاوت، مختلف است. مثلا
مسلمان برای قتل غیر مسلمان قصاص نمی شود. یا مرد به دلیل قتل زن قصاص
نمی شود، و اگر بشود، خانواده مقتول باید نیمی از دیه یا خون بهای زن
را به خانواده قاتل بپردازد؛ زیرا بر اساس شرع، ارزش زن نصف ارزش مرد
است. یا اگر فردی از یک خاندان غیر مسلمان به اسلام بگرود، شرعاً
مالک همه داراییهای خانواده ای می شود که ازآن برخاسته و بریده)).
۴– نگاه دو اعلامیه به آزادی انتخاب و تغییر مذهب
ماده هجدهم :اعلامیۀ جهانی حقوق بشر آزادی مذهب و تغییر مذهب را تضمین
کرده است. اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می گوید: هر کس حق دارد که از آزادی
فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا
عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی
است. هرکس می تواند از این حقوق به طور عمومی برخوردارباشد.
اما اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر نه تنها هیچ گونه تضمینی برای حق آزادی
مذهب یا تغییر آن قائل نمی شود، بلکه فقط تغییر دین و مذهب از اسلام به
دینی دیگر را منع می کند. و می گوید اسلام دين فطرت است ، و بکار گرفتن
هر گونه اکراه نسبت به انسان يا بهره برداري از فقر يا جهل انسان جهت
تغيير اين دين به ديني ديگرجايز نمي باشد . به عبارت دیگر درباره تغییر
مذهب سکوت شده مگر آن که تغییر از اسلام به دینی دیگر (یا بی دینی)
باشد، که جایز شناخته نشده است.
۵ – نگاه دو اعلامیه به تساوی حقوقی زن و مرد
درماده شانزدهم : اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، زن و مرد در همه زمینه ها
دارای حقوق مساوی هستند. اما در اعلامیۀ
اسلامی حقوق بشر اگرچه بر برابری زن و مرد فقط در
زمینۀ در حیثیت انسانی اشاره کرده، اما به تصریح
می گوید حقوق زن مطابق وظایفی است که دارد ،در حیثیت انسانی زن با مرد
برابر است و به همان اندازه که زن وظایفی دارد، از حقوق نیز برخوردار
است و دارای شخصیت مدنی و مال مستقل و حق حفظ نام و نسب خویش را دارد.
به عبارت دیگر، اگر در اعلامیه حقوق بشر اسلامی، زن از حقوق کمتری
برخوردار است، به واسطۀ کمتر بودن وظایف و تکالیف اوست. وبر این امر
تاکید می کند که بار نفقۀ خانواده و مسؤولیت نگهداری آن، از وظایف مرد
می باشد. این در حالی است که درحال حاضر در بسیاری از جوامع اسلامی، از
جمله ایران، در مواردی زنان دوشادوش مردان بار اقتصادی خانواده را،
علاوه بر مسؤولیتهای خانگی، بر دوش می کشند و در بسیاری از موارد
همه بار نفقه خانواده ومسؤولیت نگهداری آن برعهده زنان است ونان آور
بسیاری ازخانواده ها زنان هستند.
۶- آزادی عقیده و بیان در دو اعلامیه
درماده نوزدهم : اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می گوید: هر کس حق آزادی
عقیده و بیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و
اضطرابی نداشته باشد. در حالی که اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر، آزادی
عقیده و بیان را فقط در چارچوب عدم مغایرت با اصول شرع می داند و هر
انسانی حق دارد نظر خود را به هر شکلی که مغایر با اصول شرعی نباشد
آزادانه بیان کند وبه کارگیری هر چیزی که منجر به ایجاد اختلال
درارزشها یا متشتت شدن جامعه یا زیان یا متلاشی شدن اعتقاد شود ممنوع
است. به عبارت دیگر، آزادی عقیده و بیان بر اساس اعلامیۀ اسلامی حقوق
بشر تا حدی قابل تحمل است که با عقیدۀ رسمی ِ دینی ِ دولتی منافاتی
نداشته باشد.
و خیلی موارد دیگر............به قول احمد شاملو "مزد گورکن از آزادی
انسان بیشتر است".
در ادامه آقای ابوالفضل نعیمی،فعال حقوق بشر با موضوع فعال حقوق بشر
کیست و بررسی وضعیت فعالین حقوق بشر در ایران به شرح زیر به سخنرانی
پرداختند:
حقوق بشر از جمله مسائلی است که حیطه ی آن چنان وسیع است که به سختی
میتوان برای آن مرز و محدوده ای تعیین کرد. فعالیت های مدافعان از
مبارزه با ختنه ی زنان گرفته تا نقد حاکمان داخلی و جنگ طلبان بین
المللی، چنان گسترده است که کمتر فضایی را می توان تصور کرد که به نحوی
با حقوق بشر و فعالان این عرصه، بی ارتباط باشد. حقوق بشر هیچ مرزی جز
انسانیت نمیشناسد؛ یعنی حمایت از
همه ی انسان ها در همه جا؛ از فقیرترین کشورها تا پیشرفته ترین آن ها،
بی ثبات ترین تا امن ترین کشورها، دیکتاتوری ترین تا دموکرات ترین
کشورها در همه ی حالات جنگ و صلح، حقوق بشر لازم الرعایه است و در همه
ی جوامع بزرگ و کوچک لازم است که فعالان حقوق بشر برای ترویج و حمایت
از حقوق بشر برای رسیدن به وضعیتی بهتر و انسانی تر بکوشند.
اما فعالان یا مدافعان حقوق بشر چه کسانی هستند، از چه وضعیت حقوقی
برخوردارند و برای برخورداری از آن حقوق، چه استانداردهایی را باید
رعایت کنند؟ در این یادداشت کوتاه، سعی بر تبیین این مسائل خواهیم
داشت.
چه کسانی می توانند مدافع حقوق بشر باشند؟
هیچ تعریف مشخصی وجود ندارد که مدافع حقوق بشر کیست. در یک تعریف کلی
می توان گفت که اصطلاح فعال حقوق بشر به کسی اشاره دارد که به صورت
فردی یا گروهی در جهت ترویج و حمایت از حقوق بشر فعالیت میکند. این
اصطلاح عام است و در رسانه ها کاربرد بیش تری دارد در حالی که معادل
ارجح تر و حقوقی تر آن "مدافع حقوق بشر (Human
rights defender)"
است. آن چه اعلامیه ی مدافعان حقوق بشر بدان اشاره می کند، مفهوم وسیعی
است و جمعیت کثیری را در بر می گیرد که شامل هر فرد یا گروهی از افراد
است که در ترویج حقوق بشر کار می کنند؛ از سازمان های بین المللی گرفته
تا افرادی که در جوامع محلی فعالیت می کنند. مدافع حقوق بشر می تواند
از هر جنس و سن و نژاد و مذهبی باشد، از هر گوشه ای از جهان. او نه فقط
محدود به کار در قالب
NGOها
و سازمان های بین دولتی است، بلکه ممکن است که در برخی موارد، کارمند
دولتی، کارگزار مدنی یا عضوی از بخش خصوصی باشد. به طور کلی مدافعان
حقوق بشر به دو دسته تقسیم می شوند:
۱ – مدافع حقوق بشر حرفه ای
مدافعان حرفه ای کسانی هستند که به طور منظم و به صورت تمام وقت یا
پاره وقت درگیر فعالیت های حقوق بشری هستند و اغلب در این امر اشتغال
دارند. آن ها ممکن است حقوق بگیر باشند و یابه صورت داوطلبانه خدمت
کنند. مثل ناظران ملی و بین المللی، مدیران
NGOها،
گزارشگران سازمان ملل، آمبودزمان(Ombudsman)
یا بازرس وکلای حقوق بشری و غیره.
بایستی توجه داشت که آن چه یک نفر را تبدیل به یک مدافع حقوق بشر می
کند، نه عنوان و لقب شغلی خودش یا سازمانی که برای آن کار می کند، بلکه
مهم کاری است که به آن می پردازد. لازم نیست که او حتماً با عنوان فعال
یا مدافع حقوق بشر شناخته شود یا سازمان و نهادی که او در آن کار می
کند نام حقوق بشر را با خود به یدک بکشد. بسیاری از کارکنان سازمان ملل
متحد فعال حقوق بشر به شمار می آیند؛ در حالی که کار آن ها عنوان حقوق
بشری ندارد. مثلاً کسانی که در یونسکو یا برنامه ی جهانی برای غذا کار
می کنند و هم چنین دیگر کسانی که تحت نام دیگری مشغول فعالیت هستند اما
کارشان ماهیتاً حقوق بشری است، بایستی از آن ها با نام فعال حقوق بشر
یاد کرد.
بسیاری از مدافعان حرفه ای حقوق بشر به صورت مستقیم یا تمام وقت درگیر
کارهای حقوق بشری نیستند . اما برخی مواقع کارشان به واسطه ی حرفه ای
که مشغول هستند، با حقوق بشر ارتباط پیدا می کند. برای مثال وکیلی که
با مسائل حقوق تجاری سر و کار دارد نمی تواند به صورت خودکار، فعال
حقوق بشر به شمار بیاید. مگر این که به واسطه ی حوزه ی کاری، پرونده
های حقوق بشری برعهده بگیرد و از قربانیان نقض حقوق بشر در محاکم قضایی
دفاع کند. همین طور هم روزنامه نگاران؛ روزنامه نگاران به خودی خود،
فعال حقوق بشر نیستند . اما بسیاری از روزنامه نگاران به عنوان فعال
حقوق بشر شناخته می شوند؛ مثل کسانی که از وقایع نقض حقوق بشر، گزارش
تهیه می کنند. هم چنین معلمی که درس حقوق بشر می دهد، به دلیل این که
در ترویج حقوق بشر می کوشد، یک فعال حقوق بشر محسوب می شود.
گروهی دیگر از فعالان حقوق بشر هستند که به ظاهر پیشه و حرفه ی آن ها
ربطی به حقوق بشر ندارد اما به واقع در ترویج حقوق بشر به طور غیر
مستقیم کمک می کنند؛ مانند هنرمندان و نویسندگانی که در آثارشان به
نوعی از حقوق زنان و کودکان دفاع می کنند یا آزادی را می ستایند.
هنرمندان و نویسندگان بیش ترین تاثیر را بر افکار عمومی جامعه دارند که
به نوبه ی خود می توانند در ترویج بیش تر حقوق بشر یاری رسانند.
۲ – مدافع حقوق بشر غیرحرفه ای
بسیاری از گروه های انسانی که خارج از شغل یا حرفه ی خودشان به ترویج
حقوق بشر کمک می کنند، در این دسته قرار میگیرند. برای مثال دانشجویی
که به یک کمپین مبارزه با اعدام می پیوندد و دیگران را تشویق به همراهی
می کند، سیاستمداری که در برابر فساد اداری همه گیر ایستادگی می کند و
با این عمل در حمایت و ترویج حکومت داری مطلوب کمک می کند، پزشکان
داوطلب، طرفداران حفاظت از محیط زیست یا دیگر کسانی که در اعتراض به
اعمال و سیاست های دولتی ناسازگار با حقوق بشر، در خیابان ها تجمع می
کنند؛ مدافعان غیر حرفه ای حقوق بشر محسوب می شوند. ممکن است نام برخی
از این مدافعان در سطح بین المللی شناخته شده باشد اما، اکثر آن ها به
صورت ناشناس باقی می مانند؛ هر چند کاری که انجام می دهند بسی با ارزش
تلقی می شود.
حقوق مدافعان حقوق بشر
مدافعان حقوق بشر با آن که درگیر دفاع از حقوق انسانی هم نوعان خودشان
هستند، خود آن ها در معرض خطرات و تهدیدات نقض شدید حقوق بشر از طرف
دولت ها و در برخی موارد از طرف تروریست ها هستند؛ مثل قضیه ی ملاله
یوسف زئی، دختر دانش آموز پاکستانی که به خاطر فعالیت های حقوق بشری از
جمله حمایت از حق بر آموزش برای دختران در مناطق قبایلی، قربانی عملیات
تروریستی طالبان شد. بنابراین، مدافعان حقوق بشر که به صورت فداکارانه،
فعالیت حقوق بشری میکنند، نیازمند حمایت های ویژه، شناسایی و احترام به
حقوق بشری و آزادیهای بنیادین آن ها از طرف دولتها، نهادهای مدنی و
سازمان های بین المللی هستند.
در سال ۱۹۹۸، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در پنجاهمین سالگرد تصویب
اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، اعلامیه ای را تصویب کرد تحت عنوان "اعلامیه
ی حقوق و مسئولیت افراد، گروه ها و نهادهای اجتماعی در ترویج و حمایت
از حقوق بشر جهانی و آزادیهای بنیادین" که به طور اختصار، "اعلامیه ی
مدافعان حقوق بشر (Declaration
on Human Rights Defender)"
خوانده می شود و به همین نام مشهور است. این اعلامیه، دستاورد تلاش های
جمعی سازمان های حقوق بشری به همراه برخی از نمایندگان دولتی است که
یک سند مهم و بسیار کاربردی در مجموعه اسناد حقوق بشری سازمان ملل متحد
به شمار می رود. شاید مهم ترین اهمیت آن این است که اعلامیه، نه فقط
دولت ها و مدافعان حقوق بشر، بلکه همه ی افراد انسانی را مورد خطاب
تعهدات خودش قرار می دهد. این اعلامیه به ما میگوید که همه ی ما باید
نقشی در دفاع از حقوق بشر داشته باشیم و تاکید دارد که حقوق بشر یک
جنبش جهانی است که همه ی ما را به نحوی درگیر آن می کند؛ اما حقوق خاصی
را بر میشمارد که اختصاصاً فعالان حرفه ای حقوق بشر را مستحق آن
میداند. هر چند اعلامیه ی مزبور یک سند لازم الاجرا نیست، اما حاوی
حقوقی است که ریشه در دیگر اسناد لازم الاجرا مثل میثاق بین المللی
حقوق مدنی و سیاسی دارد. علاوه بر آن، اعلامیه از طریق اجماع در مجمع
مورد تصویب قرار گرفته است که، بیانگر اراده ی قوی دولت در الزام به
تعهدات آن است.
مهم ترین حقوقی که این اعلامیه برای مدافعان بر میشمارد عبارتند از:
- حق بر ترویج و حمایت از حقوق بشر در سطح ملی و بین المللی
- حق بر تشکیل انجمن و سازمانهای غیر دولتی برای دفاع از موضوعات مختلف
حقوق بشری
- حق بر تشکیل اجتماعات و گردهمایی های مسالمت آمیز
- حق بر کسب و انتشار اطلاعات راجع به مسائل حقوق بشر یا نقض آن
- حق بر انتقاد از قوانین و رویه های اجرایی و قضایی دولت و ارائه ی
پیشنهادات سازنده جهت اصلاح آن قوانین و سیاست ها برای بهبود وضعیت
حقوق بشر
- حق برخورداری از حمایت های دولتی در تامین امنیت در حین فعالیت های
حقوق بشری و تضمین آزادی پس از آن
حداقل استانداردهای مورد نیاز مدافعان حقوق بشرهمه ی انسان ها، شایستگی
این را دارند که تبدیل به مدافع حقوق بشر شوند . اما در کنار حقوقی که
برای آن ها در نظر گرفته شده است، مسئولیت هایی هم دارند. بنابراین هر
فعال یا مدافع حقوق بشر لازم است که حداقل استانداردهای سه گانه ی زیر
را داشته باشند:
۱ –پذیرفتن همه ی حقوق بشر: یک مدافع حقوق بشر باید جهان شمولی حقوق
بشر را قبول داشته باشد و حقوق بشر را به صورت تفکیک ناپذیر و بنابر
اصولی که در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر آمده، که شامل تمام مواد سی گانه
ی اعلامیه است، به درستی در خود درونی کرده باشد.
نمی توان از برخی حقوق دفاع کرد اما برخی دیگر را انکار کرد. برای مثال
نمی توان از آزادی بیان دفاع کرد اما با تساوی حق زن و مرد مخالفت کرد.
۲ –دفاع از حقوق همه ی بشر: از حقوق همه ی انسان ها بدون توجه به نژاد،
ملیت، جنسیت، مذهب، قومیت، زبان با هر عقیده ی سیاسی و یا هر منشاء
دیگری بایستی دفاع کرد و از همه ی قربانیان نقض حقوق بشر حمایت کرد.
ممکن است که مدافع حقوق بشر از حقوق گروهی حمایت کند. که خودش متعلق
به آن گروه نباشد. برای مثال مردانی که از حقوق زنان دفاع می کنند،
کسانی که متعلق به جمعیت اکثریت هستند، از اقلیت دفاع می کنند، انسان
های سالمی که از حقوق معلولان دفاع می کنند. یک فعال حقوق بشر خودش را
متعلق به همه ی انسان ها می داند و هیچ مرز و محدوده ای بین دفاع از هم
نوعان و غیر هم نوعان خودش قائل نیست. در واقع خودی و غیر خودی در
فعالیت های حقوق بشری معنایی ندارد . حتی ممکن است با عقیده ی کسی که
از او حمایت می کند، مخالف باشد. این جمله ی مشهور ولتر می تواند چراغ
راه هر فعال حقوق بشری باشد: "من با
عقیده ی تو مخالفم اما حاضرم که جانم را فدا کنم تا تو هم آزادنه عقیده
ات را بیان کنی.
در ادامه آقای فرهاد نصیری،فعال حقوق بشر،با موضوع جنبش های دانشجویی
در ایران به شرح زیر به سخنرانی پرداحتند:در ابتدا آشنا میشویم با
ریشه عبارت جنبش دانشجویی . جنبش به حرکتی جمعی می گویند که داوطلبانه
و یا به صورت برنامه ریزی شده روی میدهد و در آن قصد ایجاد تغییر و
تحول وجود دارد . تحولی که میتواند در سطح فکر و اندیشه باشد .
دگرگونی نظام اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی جنبش دانشجویی بر اساس شرایط
حاکم بر جامعه و دانشگاه، ایدئولوژی خاصی را دنبال میکند . فعالان جنبش
دانشجویی از جمله روشنفکران جامعه هستند. و اکنون میپردازیم به مقوله
جنبش دانشجویی در ایران :
جنبش
دانشجویی در ایران، به مجموعه فعالیتها
و نقش آفرینیهایی
گفته میشود
که به مدت کمی پس از تأسیس دانشگاه تهران به عنوان اولین دانشگاه در
ایران، از اوایل دههٔ بیست آغاز شد و با فراز و فرودهایی همواره ادامه
داشته
است و حتی در مقاطعی بارزترین نقش را در سرنوشت تاریخی ایران ایفا کردهاست.پس
از انقلاب، انجمنهای
اسلامی رهبری جنبش دانشجویی را در اختیار گرفتند. شکل گیری اتحادیه
انجمنهای
اسلامی دانشجویان و سازمان دانشجویان مسلمان که به پیدایش دفتر تحکیم
وحدت انجامید راه را در این راستا صاف کرد.
بجز ایام انقلاب و سالهای نخستین آن بخصوص ۵۸–۱۳۵۶ و بالاخص در برهه
تسخیر سفارت آمریکا و انقلاب فرهنگی که جنبش دانشجویی در حالت فوران و
آشکارگشتگی قرار داشت میتوان
گفت که این موج از جنبش دانشجویی در حالت نهفتگی بودهاست.
البته دوره نهفتگی
جنبش دانشجویی دراین برهه، یکنواخت نیست، چه اینکه هم سالهای پر جنب و
جوش دهه شصت را شاهدیم و هم بی تحرکی و حتی سیاست گریزی سالهای نخست
دهه هفتاد را ملاحظه میکنیم.همراه
با انتخابات هفتم ریاست جمهوری و پیروزی اصلاحطلبان
برههای
جدید در تاریخ جنبش دانشجویی کشور رقم خورد. همگام با دولت اصلاحات،
دانشجویان سابق که
تجربه چندین سال محدودیت و انزواء را دیده بودند به این جریان پیوستند
و همراه با وارد شدن فعالان سابق خط امامی در قدرت، انجمنهای
اسلامی در راستای پیشروی این جریان حرکت کردند.
دهه هفتاد را میتوان
سالهای تغییر و تحول در فضا و ذائقه روشنفکری بالاخص روشنفکری دینی
ایران دانست. در این زمان بود که نئولیبرالیسم در قالب روشنفکری دینی
رشد پیدا کرد و به کمک جنبش دانشجویی خصوصاً دفتر تحکیم وحدت ، گسترش
مضاعف یافته و جنبش دانشجویی تغییرات وسیع پیدا میکند.
در این موقع است که مباحث کلیدی گفتمان نوین لیبرالی جنبش دانشجویی
میشوند:
آزادی، دموکراسی، جامعه مدنی، حقوق بشر، حقوق زنان، ، جامعه باز،
قانون گرایی، حقوق شهروندی و...جنبش دانشجویی در این برهه نیز از فضای
عمومی طبقه متوسط، روشنفکری در ایران و جنبشهای
اجتماعی پیروی میکند.در
موج سوم بر خلاف دو جریان قبل، جنبش دانشجویی را میتوان
تاثیرگذارتر و تعیین کننده تر دانست. در این جریان، جنبش دانشجویی نسبت
به فضای عمومی جامعه دارای استقلال عمل بیشتر و فعالیت تعیین کننده تر
در نتیجه بازی و فضای سیاسی کشور بوده است. اینگونه میتوان
توصیف
کرد که در این سالها جنبش دانشجویی به عنوان نوک پیکان رقابتها
و نزاعهای سیاسی در همه سطوح عمل کرد.روز 18 تیر سال ۷۸ سالروز یک حرکت
پر افتخار مبارزاتی در تاریخ جنبش دانشجویی و ثبت یک جنایت دیگر علیه
دانشجویان در پرونده سران جمهوری اسلامی است. حوادث 18 تیر و مبارزات
چند روزه متعاقب آن، که تا 23 تیر طول کشید نشانگر ظرفیت مبارزاتی
دانشجویان علیه یک رژیم استبدادی می باشد. رودیدادهای این شش روز
تاریخی با اعتراض دانشجویان به توقیف روزنامه "سلام" و تصویب کلیات طرح
اصلاح قانونی انجام گرفت که بر اساس آن، محدویت های بسیار گسترده تری
به مطبوعات تحمیل می شد. دادگاه ویژه روحانیت روزنامه اصلاح طلب
روزنامه سلام را به خاطر افشاگری و انتشار یک سری نامه که در آن از طرح
اصلاح قانون مطبوعات و ارتباط آن با سعید امامی سخن به میان رفته بود
را به مدت 5 سال توقیف کرد.دانشجویان غروب 17 تیر 1378 در کوی دانشگاه
در اعتراض به تشدید سانسور در رسانه ها و بستن روزنامه سلام اعتراضات
مسالمت آمیزی را آغاز کردند و آنرا به خارج کوی کشاندند. در اینجا
تعدادی از مردم به دانشجویان مبارز پیوستند. پلیس قصد متوقف کردن
دانشجویان و مردم را نمود و ناتوان ماند. براساس آخرین اطلاعات موجود
سپاه پاسداران که از قبل طرح سرکوب دانشجویان را آماده کرده بودند ،
اجازه می دهند تا دانشجویان به خوابگاهایشان در کوی برگردند. نیمه شب
نیروهای سپاهی به صورت لباس شخصی به داخل کوی هجوم می برند. آنان با بی
رحمی تمام به جان دانشجویان خفته در خوابگاهها می افتند. جانیان مزدور
رژیم ، دانشجویان را زخمی و وسایل را خرد کرده و الله اکبرگویان چند
نفر را از طبقات بالا به پائین پرت می کنند.
در نتیجه این حملات وحشیانه که تا بامداد ادامه یافت حداقل سه نفر به
نامهای "عزت الله ابراهیم نژاد، فرشته علیزاده و تامی حامی فر"
کشته شدند، تعداد زیادی زخمی و بیش از 300 نفر نیز دستگیر شدند. "سعید
زینالی"، یکی از دانشجویان دستگیر شده، ناپدید شده و تاکنون خبری از او
در دست نیست. در این ماجرا چشم یک دانشجو بر اثر اصابت گلوله نابینا
گردید و دست و پای عده ای شکسته شد.ترس سران از آتشی است که در دانشگاه
های ایران زیر خاکستر نهفته است و هر آن ، امکان زبانه کشیدن آن می
رود. جلوگیری از احیای جنبش دانشجویی می تواند یک آرزوی خام باشد و بس
.
در انتها برای جلسه ماه آینده برنامه ریزی شد و جلسه در ساعت 21:30 به
پایان رسید.
گزارش جلسه سخنرانی مالزی ( 22 دسامبر )
جمشید غلامی
اعضای نمایندگی مالزی به مناسبت دوازدهمین سالگرد زلزله در شهرستان بم
جلسه سخنرانی در مورخه 22 دسامبر ساعت 14 به وقت اروپای مرکزی و 21 به
وقت مالزی برگزار گردید. با حضور خانمها : عابده کدخدایی – مریم مرادی
– انسیه حنیف نژاد - لیدا اشجعی اسالمی – جمیله بدیرخانی و آقایان :
ابراهیم حسینی – تقی صیاد مصطفی – شهرام شهیدی – عبدالخالق امیری –
حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی – سامی امیری – جمشیدغلامی سیاوزان –
هانی وسام مصطفی – کیهان جامی سوقه. در ابتدا آقای غلامی ( مسئول جلسه
) با خوش آمد گویی به حاضرین جلسه را آغاز نمودند و از اولین سخنران
آقای عبدالخالق امیری فعال حقوق بشر دعوت نمودند تا سخنرانی خود را با
موضوع ذیل برای حاضرین در جلسه قرائت نمایند .
موضوع سخنرانی : بعد از زلزله در بم چه گذشت ؟
پنجم دیماه و صبح گاه مرگبار 10 سال قبلش بار دیگر داغ دل بمی ها را
زنده کرد زمین لرزه ای که طی تنها چند ثانیه یکی از کهن ترین شهرهای
ایران را ویران کرد. 40 هزار نفر را کشت، 30 هزار نفر را مجروح کرد و
هزاران نفر را بی خانمان و بی سرپرست کرد.
ساعت 5 و 26 دقیقه صبح پنجم دی ماه 1382 زمان وقوع حادثه بود، از روزها
قبل بم بارها لرزیده بود، شواهدی از بروز زمین لرزه در شهر نمایان شده
بود مردم شهر بعدها می گفتند آب قناتها گرم شده بود، برخی چاهها کم آب
و برخی پر آب شده بودند، از زمین صداهایی به گوش می رسید زمین لرزه های
خفیف زمین را زیر پای مردم می لرزاند اما مردم شهر هیچ گاه این شواهد
را جدی نگرفتند.
گفته می شد برخی نیز که از ترس زمین لرزه شب را بیدار مانده بودند با
نزدیک شدن صبح و طلوع خورشید با خیالی راحت خوابیده بودند اما زمین
لرزه در کمین ماند و پس از انکه از ساعت پنج صبح 26 دقیقه گذشت زمین
آنچنان لرزید که صدها کیلومتر آن سو تر را نیز به شدت لرزاند. آن شد که
در تاریخ این شهر کهن ثبت شد تنها در چند ثانیه نزدیک به 40 هزار نفر
کشته شدند، 30 هزار نفر زخمی و هزاران نفر نیز بی خانمان شدند. در این
شرایط به دلیل اینکه عملا از شهر 100 هزار نفری بم تنها کمتر 30 هزار
نفر زنده مانده بودند عملا خارج کردن زنده مانده ها از زیرآوار نیز به
حضور به موقع مردم شهرهای اطراف بسته بود . امداد رسانی در ساعات
اولیه عملا روی نداد . قطع شدن مخابرات در شهرستانهای شرقی موجب شد
اطلاع پیدا کردن از مرکز دقیق و میزان خسارات توسط نخستین افرادی صورت
گیرد که توانسته بودند خود را به شهرهای اطراف به خصوص کرمان برسانند.
بم تنها در چند ثانیه ویران شد . بم پنجم دی ماه شاهد یکی از فجایع
تاریخی بود. طبق آمار رسمی 90 درصد از ساختمانهای شهر بم 100 درصد
تخریب شد و سایر بناها نیز از امنیت لازم برخوردار نبودند. بزرگی این
زمین لرزه 6.6 ریشتر و در عمق 10 کیلومتری زمین روی داد گسل زمین لرزه
در مسیرش تمام خانه ها و کوچه ها و معابر را با خاک یکسان کرده بود
عملا امداد رسانی در روزهای اول با اخلال همراه شد و روزها طول کشید تا
اجساد باقیمانده از دل خاک خارج شوند بطوریکه پس از گذشت روزها از زمین
لرزه همچنان گرفتار شدگان از زیر خاک حتی زنده خارج می شدند . در ساعات
ابتدایی نیازهای فوری تنها بیل بود و کلنگ، مردم از هر جا خود را به بم
رساندند و سعی داشتند زنده ها را پیدا کنند، در ابتدا زخمی ها را به
مراکز درمانی و فرودگاه بم می رساندند.در مرحله بعد همگی سعی داشتند
کشته های خود را از زیر خاک خارج و جمع اوری و دفن کنند در اکثر
میدانها و چهار راهها مملو بود از کامیونهایی که کفن توزیع می کردند .
ظرف چند روز ابتدایی اکثر جمعیت شهر بم قبل از زمین لرزه ساکن همیشگی
قبرستان این شهر شدند . این روزها اگر به قبرستان بم سری بزنید به
سادگی می توانید قبرهای دسته جمعی را که اجساد را به صورت خانوادگی در
آنها دفن شده را ببینید . صبر و ایمان بمی ها در لحظه حادثه فراموش
نشدنی است . بمی ها با استقامت و تقوا شهر را ساختند. کوچکترین نیاز
ابتدایی زلزله زدگان بم به مشکلی اساسی برای این مردم صبور تبدیل شد
اما شگفت اینکه این مردم در تمام طول مصایبی که تحمل کردند حتی یک بار
لب به اعتراض نگشودند. هر چند بی مهری هایی توسط برخی به آنها شد و حتی
داستان سراییهایی در خصوص عملکرد مردم و درنتیجه بروز زمین لرزه انجام
شد اما مردم صبور بم تنها صبر کردند. و به مرور زمان بم را بار دیگر
ساختند . ساختار جمعیتی و خانوادگی بم به گونه ای بود که اعضای یک
خانواده خاص در یک منطقه به خصوص در بافت قدیم شهر زندگی می کردند .
گسل بم نیز دقیقا از زیر همین قسمتهای شهر بم می گذشت زمین لرزه آنچنان
این بخش از شهر را تحت تاثیر قرار داده بود که پس از زمین لرزه این
بخشهای قدیمی شهر با خاک یکسان شده بودند. در نتیجه این ترکیب جمعیتی
برخی از خانواده های بمی که جمیعتی بالغ بر صدها نفر داشتند و در یک
محله زندگی میکردند جمعیت شان پس از زمین لرزه به اندازه انگشتان یک
دست هم نمی رسید. از برخی از خانواده ها تنها چند کودک و یا پیر مردی
باقیمانده بود، هزاران کودک بی سرپرست شدند، هزاران زن سرپرست خانواده
شدند نزدیک به هزار نفر قطع نخاع شدند . چند ماه پس از زمین لرزه بم و
آغاز ساخت و سازها اما زمین لرزه دوم بم روی داد زلزله در لایه های
اجتماعی انجام شد روحیه مردم بم در هم شکسته شده بود اما بمی ها از تک
تک این مصیبتها با سر بلندی گذشتند این روزها هر چند بمی ها خاطراتی را
دارند که شاید کمتر کسی بتواند توان تحملشان را حتی در ذهنش تصور کند
اما این مردم بم را ساختند. بم همچنان در انتظار اتمام بازسازی است .
اکنون بم یکی از شهرهای مستحکم ایران است گفته می شود این شهر در مقابل
زمین لرزه های قوی نیز تاب تحمل دارد هر چند همچنان بخشهایی از بم
ساخته نشده و مردم این شهر همچنان در انتظار تکمیل طرحهای بازسازی این
شهر هستند اما این روزها مردم این شهر تنها به فکر توسعه شهر و بازسازی
اجتماع هستند.بمی ها با شادی و صبر بر خاطرات گذشتگانشان روزگار می
گذارنند و زلزله را به عنوان جزئی از گذشته خود پذیرفته اند، زلزله ای
که هر لحظه امکان دارد در شهری دیگر و در گوشه ای دیگر از یک شهر کوچک
و بزرگ رخ دهد.
مهمترین معضل و مشکلات شهر بم
مشکلاتی که بیشتر زنان شهر دارند مشکلات روحی است. با توجه به زلزله
شهر بم اکثرا آسیب دیده زلزله هستند. بحث روحی یکی از عمده ترین
مشکلاتی است که زنان دارند. بسیاری از مردم نیاز به مشاوره و روانشناسی
دارند.با توجه به زلزله شهر بم اکثرا آسیب دیده زلزله هستند. آرزوی
امروز مردم بم آسفالت کوچه ها است که حتی روانشناسان در شهر بم تحقیق
کرده اند. گفته اند که گردو غبار در کوچه های خاکی روی روح و روان مردم
هم تاثیر دارد و به شدت کوچه های خاکی ریه های کودکان را از بین می
برد. مدرسه هایی که در کوچه های خاکی هستند بیشتر اذیت می شوند . و یک
آرزوی بزرگ مردم بم به نظر من آسفالت کوچه ها است. مشکل دیگر بحث
بیکاری است مردم بم هست که فرزندان آنها مدارک بالایی دارند ولی
بیکارند . متاسفانه اینجا خیلی در زمینه اشتغال زایی کار نشده است . و
در آخر لازم به ذکر است که جمهوری اسلامی لبنان خراب شده را در زمانی
کوتاه طوری ساخت که اگه سر بزنیم اصلا متوجه اثار جنگ در لبنان نمی
شویم .لبنانی جدید با بهترین مدرسه ها و آپارتمانها و پارک ها خیابان
های آسفالت شده و از همه گذشته از پول ملت ایران ماهیانه به لبنانی ها
پرداخت کمکهای نقدی میشود ولی اگر الان هم سری به بم بزنیم نشان از
ویرانیها باقی هست.این ظلمی بزرگ به ملت ستم دیده ایران است که جمهوری
اسلامی به ملتش در این سه دهه روا داشته است و میدارد.
سپس از خانم لیدا اشجعی اسالمی فعال حقوق بشر دعوت شد تا سخنرانی خود
را با عنوان تاریخچه زلزله بم ارائه نمایند .
تاریخچه زلزله بم
موضوع سخنرانی :
زمینلرزهای به شدت ۶٫۶ ریشتر که در ساعت ۵:۲۶ بامداد ۵ دی ۱۳۸۲ شهر
بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمانرا لرزاند. طبق آمار رسمی این
زمینلرزه ۲۶٬۲۷۱ قربانی، ۳۰ هزار مجروح و بیش از صدهزار نفر بیخانمان
به جای گذاشت. این درحالی است که تعداد واقعی قربانیان به مراتب بیش از
میزان اعلام شده بود. یازدهم دیماه همان سال، دکتر اسماعیلی، رئیس
شورای شهر بم گفته بود با توجه به اینکه در برخی مناطق بم ۱۰۰ درصد
منازل بر اثر زلزله تخریب شدهاند، به نظر من تعداد تلفات بیش از ۵۰
هزار نفر است. به گفته وی در روزهای اول هر کس به فکر تدفین عزیزان خود
بود و بوسیله لودر گودالهایی ایجاد میشد و اجساد به طور دسته جمعی به
خاک سپرده میشدند و کسی در آمارگیری دخالت نداشتهاست. در حالیکه شش
روز از این زلزله میگذشت، رئیس شورای شهر بم در پاسخ به این سوال که
چند درصد از شهر خاکبرداری شدهاست، گفته بود هر کسی آشنایی داشته، محل
دفن آشناهای خود را نشان دادهاست، ولی آنهایی که کسی را نداشتهاند و
از شهرهای دیگر برای مشخص شدن وضعیت آنان به بم نیامدهاند، هنوز زیر
آوارها هستند. در اثر این حادثه ۹۰ درصد از سازههای شهر بم به کلی
تخریب شدند. ارگ بم که با ۲۵۰۰ سال قدمت بزرگترین سازهٔ گلی جهان بود،
به کلی ویران شد. همچنین در این حادثه تلخ، ایرج بسطامی خوانندۀ ایرانی
درگذشت. طبق برنامهریزی مسئولان، بازسازی بم باید تا تابستان سال ۸۴
به پایان میرسید. اما ضعف مدیریت، ناهماهنگی میان نهادها، عدم استفاده
بهینه از نیروهای متخصص خارجی، عدم آموزش صحیح امدادگران و سوء استفاده
در کنار عوامل متنوع دیگر باعث شده تا بازسازی شهر به کندی انجام گیرد
و هنوز به پایان نرسد.
یکی از آثار این زلزله بهبود روابط ایران و آمریکا بود. بطوریکه یک
هواپیمای نظامی آمریکا برای اولین بار سالهای اخیر در ایران فرود آمد.
ایران که در آن هنگام توسط رئیسجمهور آمریکا، جرج بوش، یکی از اعضای
محور شرارت قلمداد میشد، از آمریکا کمکهای انساندوستانه مستقیم
دریافت کرد و پس از آن به پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی
پیوست که بر اساس آن نظارت بیشتری بر فعالیتهای اتمی این کشور صورت
میگرفت. در مجموع ۴۴ کشور نیروهایی را برای کمک به عملیات امداد ارسال
کرده و حدود ۶۰ کشور پیشنهاد کمک دادند.
در دهمین سالگرد وقوع زلزله، رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در خصوص
بازسازی مناطق زلزلهزده اعلام کرد ۹۵ هزار واحد مسکونی در این مدت
برای آسیبدیدگاه ساخته شده است .
زلزله
بم . خانهام آتش گرفته است، آتشی جانسوز ،
هر طرف میسوزد این آتش ،
خانهام آتش گرفته است آتشی بیرحم
ر بم
همچنان
میسوزد این آتش د
باید اذعان داشت که میتوان در مقابل ضررهای هولناک و غیر قابل جبران
نیروی انسانی و مالی این پدیدهها ایستاد.
و
اما متأسفانه سهم مردم ایران در مقابل چنین حوادثی جز بار ذلت پذیری
و محنت از دست دادن عزیزان و اعضای فامیل و خویشاوندان نیست و نخواهد
بود که به چشم خود دیده و میبینیم.
جمهوری
اسلامی ایران در چنین حوادثی وارد عمل میشود و کمک و مساعدت از هر
کشوری را غنیمت دانسته هر چند که نیروهای بالقوه نگهدارنده اش با
شعار مرگ (در رابطه با همین کشورها ) برای آستان تبرک رهبر در جولان
خواهند بود را مقطعی به فراموشی میسپارند تا در مواقع لازم باز آنها
را به کار برند. این از صفات بارز این حکومت است .
ضمن تشکر از خانم اشجعی از آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی فعال
حقوق بشر دعوت شد تا سخنرانی خود را به شرح ذیل برای حاضرین قرائت
نمایند .
موضوع سخنرانی : ارگ بم و تاریخچه 2500 ساله
ارگ بم بزرگترین سازه خشتی جهان در نزدیکی شهر بم در استان کرمان است .
این استان از مشرق به شهرستان ایرانشهر و زاهدان و از مغرب به شهرستان
بردسیر از جنوب به شهرستان جیرفت متصل میبشاد و در جنوب شرقی ایران
قرار گرفته است و منظومه ای بزرگ از بناهای تاریخی میباشد. شهر
باستانی دارزین با قدمتی حدود هزاره اول پیش از میلاد در اراضی شمال
غربی بم امروزی برپا شده و هنوز شهر به صورت قررن اولیه باقی مانده
است و تنها قریحه کوچکی در حوزه غربی آن اباد میباشد . بناهاي تاريخي
واقع در ارگ بم و همچنين بناهاي پيرامون آن تاكنون در برنامه كار
باستان شناسان قرار نگرفته است ، از اينرو شايسته است كه بيشتر به
گزارش هاي شفاهي مردم و متون تاريخي اكتفا نمود. . در متون تاريخي
پيدايش ارگ بم را به بهمن بن اسفنديار نسبت داده اند و او را
اردشيردرازدست از شاهان دوران هخامنشي قلمداد كرده اند . ساکنان ارگ بم
در حدود صد و پنجاه سال پیش ماوای ارگ را ترک نمودند و در میان باغها و
نخلستانهای بیرون از شهر سکنا گزیدند وسعت کلی ارگ بم ۲۰ هکتار میباشد
که بخش حاکم نشین بر فراز قله بر روی صخرهای عظیم در شما ارگ قرار
گرفته و متشکل از چهار قسمت : ۱-خانه حاکم ۲-چاه آب ۳-حمام۴-سربازخانه
و خانه رییس سربازخانه و برج برای این مجموعه را شامل میشود . فضای
مردم نشین یا عامه نشین آن با حصاری بلند در راستای شرقی و غربی از بخش
حاکم نشین مجزا میباشد طی سالهای اخیر مرمت و بازسازی ساختمان میراخور
در شمال بنای اصلی اصطبل به عنوان دفتر کار مرمت و بازسازی ارگ میباشد
احیای ارگ سرآغازی بوده بر فعالیت کلان در جهت بازسازی و احیای این
بنای عظیم و ارزشمند در کاوشهای سالیان اخیر در فضای دروازه اسپیکان که
در برای شارستان و در شمال غربی ارگ واقع است تاسیسات آبرسانی مخفی ارگ
آشکار گردید که در نوع خود بسیار جالب بوده . آب در رشته قنات در
ساختمان بخشگاه همجوار با این دروازه چند بخش شده و بخشی از آن از طریق
تنبوشه به ساختمان شتر گلو در خندق غربی میرسیده و به میان ارگ هدایت
میشده ارگ بم بزرگترین سازه خشتی نیز به حساب میاید . ارگ بم و فضای
فرهنگی آن در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده این بنای عظیم در
مسیر جاده ابریشم قرار دارد که در سده ۵ پیش از میلاد مسیح ساخته شده و
تا سال هزار و هشتصدو پنجاه مورد استفاده بوده است . در زلزله ای که در
سال ۲۰۰۲ میلادی در بم به وقوع پیوست ۸۰% ارگ ویران گردید و از آنجائی
که جزء آثار باستانی جهانی بوده خیلی از کشورها از جمله : ژاپن –
ایتالیا- فرانسه جزء کشور های بودند که همکاری مفیدی در جهت بازسازی
ارگ نمودند و حتا بانک جهانی هم مقداری کمک مالی در جهت حمایت از
بازسازی این سازه نمود بعد از آن زلزله این مجموعه جزء آثار در خطر
نابودی قرار گرفت اما در تیر سال ۱۳۹۲ از فهرست فوق خارج گردید . در
مجموع ارگ بم یک دژ بسیار عظیم و بزرگ است که انسانهای زیادی را در خود
دیده است باشد که ما انسانها همانطور که اثر باستانی برایمان پور اهمیت
و جذاب است غار یکدیگر را بدانیم چرا که با ارزش تر از اثر باستانی
زندگی انسانی به معنای واقع ای کلمه میباشد که این زندگی باید در جهانی
سر تاسر صلح و محبت و آرامش باشد.
و سپس جمشیدغلامی سیاوزان فعال حقوق بشر مطالب سخرانی خود را به شرح
ذیل برای حضار ارائه نمودند.
موضوع سخنرانی : علل تخریب زلزله در بم و وضعیت موجود پس از گذشت 12
سال هر ساله بلایای طبیعی همانند زلزله سیل طوفان وخشکسالی قسمت های
مختلفی از جهان راگرفتار می کند . چنین بلایای طبیعی علاوه بر آسیب های
مستقیم جانی ومالی با برجای گذاشتن مقادیر بسیار زیادی آوار درمحل
حادثه دیده هم باعث آلودگی محیط زیست می شود وهم اثرات روحی روانی
برانسان ها می گذارد.
کشور ما ایران یک کشور حادثه خیز می باشد که بسیاری از بلایای طبیعی در
آن به وقوع می پیوندد که نادیده گرفتن مسائل مربوط به آن هزینه های
جبران ناپذیری دارد.
مخاطرات طبیعی یکی از راه های دسته بندی مخاطرات طبیعی که از نظر علمی
در نظر گرفتند نحوه شکل گیری این حوادث است که به دو دسته اند:
.
ب: با منشا بیرون زمینی سیل صاعقه طوفان
1
– الف : با منشا درون زمینی زلزله آتشفشان تسونامی
2- : انسان در ایجاد آن نقش دارد .
آثار مثبت مخاطرات طبیعی
حوادث
طبیعی موجب بیداری و پرورش وتکامل انسان می شود و حتی ممکن است حوادث
طبیعی موجب بهبود زندگی انسان ها شود گاهی فوران مواد مذاب سبب تقویت
زمین های کشاورزی می شود نفوذ زبانه هایی از مواد مذاب یا لغزش دامنه
به مسیر رود باعث ایجاد یک سد طبیعی شده ودریاچه پشت آن محیط جدیدی را
برای موجودات زنده فراهم می آورد. بنا براین همه اثرات طبیعی را نمی
توانیم به عنوان خطر طبیعی بشناسیم مگر اینکه خسارت های جانی مالی به
انسان های ساکن دران محل وارد شود انسان با به زیر کشت بردن مرتع -
قطع درخت وبوته از روی دامنه و پوشش گیاهی دامنه ها را در یک حوضه
ابریز از بین ببرد که این خود خطر بروز سیل را افزایش می دهد.
راه های مقابله با مخاطرات طبیعی
اولین شرط مقابله با هر خطری شناخت جزئیات دقیق وپیش بینی رفتار ان خطر
است ازانجا که در کشور ما بعضی از مخاطرات طبیعی مثل زلزله وسیل
وخشکسالی بیش از دیگر حوادث خسارت ایجاد می کنند سعی میشود بیشتر به
این مسائل بپردازیم.
زلزله : زلزله زمانی اتفاق می افتد که سنگ های ناحیه ای از پوسته زمین
مقاومت خود را در برابر نیروهایی که از درون زمین به انها وارد می آید
از دست می دهند وبه طور ناگهانی می شکنند وانرژی زیادی ازاد می شود .
هر چه عمق کانون زلزله کمتر باشد ویرانی بیشتر می شود وهرچه از مرکز
زلزله دورترشویم از قدرت تخریب آن کاسته می شود. بعضی علائم پیش بینی
زلزله : کاهش لرزش های کوچک زمین در محل های مستعد زلزله تغییر در
مقاومت لکتریکی پوسته زمین در محل شکستگی ها وگسل ها . تغییر در سطح اب
چاه ها. از 20 مورد زلزله مخرب سده اخیر در جهان 5 مورد در ایران به
وقوع پیوسته است درچنین وضعیتی چندان عاقلانه نخواهد بود که در پی
جستجوی راه حل های جدی برای مقابله با حوادث طبیعی نظیر زلزله نباشیم
حال انکه در کنار زلزله هم چنان که گفته شد حوادث دیگری نیز همواره در
کمین سرزمین ما قرار دارد . ایران به دلایل زمین شناختی از جمله
کشورهای زلزله خیز جهان به شمار می اید واقع شدن روی لبه اوراسیا وارد
شدن فشار های جانبی صفحه عربستان وهند ومقاومت سپرهای شمالی مثل صفحه
توران هزاران گسل رادرفلات ایران وکناره های ان پدید اورده که این گسل
ها به طور مداوم با ازاد کردن نیروهای ذخیره شده ناشی از فشارها زلزله
هایی را پدید می اورند که بیشتر این زمین لرزه ها چنان خفیف هستند که
بجز با دستگاه های لرزه نگاری قابل ثبت نیستند.
بانگاهی گذرا به روند وقوع زلزله در ایران و براورد های موجود نشان می
دهد که 90 درصد زلزه های ایران ناشی از ساختار درونی زمین حدود 7 درصد
از اتشفشان ها و 3 درصد نیز به دلیل ریزش حفره های زیر زمینی است بر
اساس همین براورد هر سال 2 زلزله بزرگ روی می دهد.
با این حال درایران هرسال یک زلزله 6 ریشتری وهر 10سال یک زلزله
7ریشتری رخ میدهد کمتر نقطه ای درایران وجود دارد که از خطر زلزله مصون
باشد در چنین شرایطی طی 40 سال گذشته حدود 100هزار نفر در مناطق مختلف
جان خود راازدست داده اند که در فاجعه بارترین زلزله قرن در شهرستان بم
40هزار نفر جان باختند.
درتحلیلی که در مورد زلزله بیان شده است بیشترین زمین لرزه در نیمه شرق
ایران وبه خصوص شمال شرق ایران خراسان اتفاق افتاده است بعداز این قسمت
بخش شمال غربی کشور اذربایجان از جمله تبریز تا مرکز رشته کوه البرز در
شمال از نظر زمین لرزه در رتبه دوم قرار دارد. خراسان ومناطق پبرامونش
با98باراولین زون زلزله خیز و اذربایجان غربی وشرقی با 46 باردومین زون
اسیب رسان واستان گیلان ومازندران وگلستان با26 بار سومین زون لرزه خیز
با زمین لرزه های مخرب اند در این تحلیل اصفهان ویزد با9 بار زلزله ثبت
شده در طول تاریخ اسیب پذیری کمتری در مقابل زلزله داشته اند. انچه در
بررسی سابقه زلزله در ایران اهمیت دارد این است که با بررسی های تاریخی
به این پی می بریم که مدت زیادی از اخرین فعالیت لرزه های شهرهای بزرگ
سپری شده است باتوجه به دوره باز گشت انها بروز زلزله در این شهرها
قریب الوقوع است از اخرین زلزله تهران 173سال تبریز 223سال ومشهد
316سال می گذرد این در حالی است که دوره بازگشت زلزله ویرانگر حدود
150سال براورد شده است . تجربه کشورهایی نظیر ژاپن نشان می دهد انسان
می تواند در سرزمینی بلا خیز به استانداردهای بالای ایمنی وسلامت ورفاه
دست یابد وتوسعه همه جانبه را محقق سازد.
حادثه سال 82 در بم بیش از هر چیز گواه بر عدم امادگی وبی برنامه گی
مدیران ومردم در برابر واقعه ای قابل انتظار بود که شرایط طبیعی ایران
ان را بارها هشدار داده بود حادثه بم در س تلخی است که باید از ان
اموخت واز ان غفلت نورزید مقایسه تلفات جانی و مالی زلزله در ایران با
کشورهایی چون ژاپن نشان دهنده کاستی های غیر قابل اغماض در سطح برنامه
ریزی کلان می باشد.
زمین لرزه 5 دی 1382 بم
این زمین لرزه به بزرگی7/6 ریشتر درامتداد یک گسل راست لغز تقریبا شمال
شمال غربی– جنوب جنوب شرقی به وقوع پیوست .زمین لرزه بم که بدون هیچ
گونه سابقه تاریخی ثبت شده سبب کشته شدن بیش از 40000نفر گردید. زمین
لرزه بم در مدت کوتاهتر از 30ثانیه موجب تخریب بیش از 70الی 80در صد
شهر وارگ بم شد مرکز بیرونی این زمین لرزه دارای طول جغرافیایی 58و37
وعرض جغرافیایی 29و554/7بوده وعمق کانونی ان کمتر از 10کیلو متر براورد
گردیده و بزرگای ان 7/6 بوده است. براورد خسارات مالی این زلزله
1.5میلیارددلار بر اساس اخبار منتشره اعلام گردیده بود.
عواملی که زلزله بم را به یک فاجعه تبدیل کرد.
برخی از این عوامل در نگاه نخست ناخواسته وخارج از اراده انسانی به نظر
می رسند . اما با نگاهی ژرف تر به ان ها میتوان دریافت که بیشتر این
عوامل می توانست با مدیریت و هوشیاری مسئولان ، برنامه ریزان ومردم
تاثیر خود را تا حد زیادی از دست بدهند و در نتیجه از ابعاد سوء حادثه
کاسته شود . این عوامل عبارت بودند از:
کیفیت پایین و استحکام اندک ساختمان ها
درسال 1371 7/38 درصد واحد های مسکونی شهر از نوع خشتی – گلی و 3/61
درصد ازنوع اجری بوده اند . در واقعه بم متاسفانه حتی تعدادی از
ساختمان های نوساز اسکلت فلزی و بتنی نیز ویران شده بودند که این امر
نشان دهنده عدم اصول و ضوابط مهندسی در طراحی ، نظارت و اجرای ان ها
بوده است . وجود برخی ساختمان های پا برجا بعد از زلزله که عمدتا از
ساختمان های مهندسی ساز بودند ، خود بهترین گواه و شاهد بر این ادعا
بودند که اگر دیگر ساختمان های بم نیز به طور اصولی ساخته و یا نوسازی
می شدند . ماجرای بم به گونه ای دیگر ورق می خورد و امروز هزاران تن از
هم میهمان ما درکنار خانواده های خود بودند.
تراکم بالای جمعیت در بافت های فرسوده
بخش زیادی از جمعیت شهر بم در بافت قدیمی ان زندگی می کردند که به لحاظ
کالبدی فرسوده ترین واسیب ترین بخش شهر محسوب می شد. مشکل بافت های
قدیمی وفرسوده شهری مسئله ای دامنگیر عموم شهرهای قدیمی کشورماست که
سالها در پیچ وتاب برنامه های اجرا نشده به گره ای گشوده ناشدنی تبدیل
گشته است حال تکلیف و وظیفه برنامه ریزان در مورد تجمع فزاینده جمعیت
در قسمت های اسیب پذیر شهرها که در اثر زلزله چندین بار ویران شده
ودوباره بنا گردیده اند چیست . نوسازی وساماندهی این بافت ها می بایست
از اولویت های درجه اول طرح ها وبرنامه های توسعه شهری باشد ودر راس
اقدامات عمرانی شهرداری ها به عنوان مجریان طرح های شهری قرار گیرد .در
غیر اینصورت انچه در بم رخ داد می توان به شکل مشابه در بسیاری دیگر
ازشهرهای کشور نیز به وقوع پیوندد.
نزدیکی بافت های مسکونی به خط گسل
گسل فعال شده در زلزله بم درحد فاصل میان دوشهر بم وبراوات قراردارد با
انکه این گسل مورد شناسایی قرار گرفته بود. اماطرح جامعه 1371 شهر بم ،
سمت توسعه شهر را به سوی همین گسل تعیین کرد . علت این امر از سوی
مشاور، نبود شواهد تاریخی در اثبات لرزه خیزی منطقه ونیزاهمیت سایر
موانع توسعه در گسترش شهر در دیگر سمت ها عنوان شد. مدیریت شهری بم نیز
به دلیل فقدان منابع علمی مستدل ، استدلال خود را براساس بنای تاریخی
ارگ بم قرارداد وبه استناد به اینکه ارگ 2300 ساله بم پا برجا مانده
است نتیجه گرفت که این منطقه در معرض خطر بالای زلزله نیست ولی چنین
نشد . واقعه بم نشان می دهد که دانش زمین شناسی و مطالعات مرتبط با ان
در کشور ما ان گونه که شایسته ودر خور ان است مورد توجه جدی قرار
نگرفته است و زمین شناسان کشور نیز به این مسئله اذعان دارند . همین
امر موجب بروز تناقصات اشکار حتی در اسناد پایه ملی شده است . کمیته
ایین نامه طرح ساختمان در برابر زلزله درسالهای 1360 و 1378 شهر بم را
در پهنه با خطر سنجی بالا و طرح کالبد ملی درسال 1375 شهر بم را در
پهنه با خطر نسبتا پایین ونقشه پژوهشکده بین المللی زلزله شناسی شهر بم
را در پهنه خطر بالا ومتوسط جای داده شده است.
ضعف در مدیریت حین و پس از حادثه
عدم امادگی و فقدان برنامه ودستور العملی توافق شده میان دستگاه های
امدادرسان ونیروهای اعزامی به منطقه بسیار مشهود بود مهمتر از همه عدم
رهبریت واحد در عملیات امداد و نجات نمودی بارز داشت . مسائل مذکور
موجب شد تا ساعات طلایی امداد ونجات از دست برود و بر میزان وشدت تلفات
انسانی و خسارات مادی افزوده گردد . ساعات طلایی شامل لحظه شروع حوادث
غیر مترقبه تا حداکثر 12 ساعت پس از ان در نظر گرفته می شود . در این
بازه زمانی احتمال نجات مصدومان وافراد گرفتار در زیر اوار بسیار
بالاست وهرچه از ساعات اولیه حادثه بیشتر بگذرد این احتمال کاهش می
یابد . در زلزله بم طلایی ترین ساعات طلایی به دلایل زیر از دست رفت.
عدم اموزش مردم ، افراد محلی که از زلزله شهر جان سالم به در برده
بودند به دلیل عدم اموزش نتوانستند در ساعات طلایی اولیه به دیگران کمک
های سریع وموثری برسانند. عدم حضور سازمان های محلی امداد نجات : در
واقعه بم ادارات شهر و از جمله شهرداری به کلی ویران شده یا به شدت
آسیب دیده بودند . مسئولان و مدیران این نهاد ها وسازمانها نیز یا تلف
شده یا مصدوم شده ویابراثر تالمات ناشی ازدست دادن بستگان توانایی
اجرای مسئولیت های خود را از دست داده بودند.
دراین واقعه شهر بم در ساعات اولیه بدون رهبری منسجم خسارات بیشتری را
متحمل شد .در روزهای پس از حادثه بم همگان شاهد ابعاد وسیع مسئله
گردیدند که بار دیگر نظر کارشناسان فن را درخصوص لزوم دانش برنامه ای
جامع در مدیریت بحران مورد تایید قرارداد . در مدیریت جامع بحران می
بایست تمام عناصر چرخه مدیریت بحران شامل پیشگیری ، کاهش اثار ،
امادگی امدادرسانی ، بهبود وبازسازی ، مد نظر قرار گیرد. معطوف کردن
کوششها به مسائل واثار پس از وقوع بحران چیزی جز گرفتار شدن در چرخه
حاکمیت بحران و بحرانزدگی مضاعف نیست.
ایجاد سازمان مدیریت بحران طبیعی کشور
مقایسه ایران با کشورهای با تجربه در این زمنیه نظیر ژاپن وامریکا نشان
میدهد که توجه اصلی ومحوری نمودن مقوله بحران در نظام مدیریت کشور شرط
لازم در مقابله موفق با زلزله بوده وبدون دادن چنین اهمیت ومحوریتی
امکان موفقیت در این مقوله بسیار کاهش می یابد فعال بودن نهادهای
مختلفی دراین رابطه که هیچ یک دارای مسئولیت محوری و به ویژه حکومتی
سطح بالا در مدیریت بحران زلزله نمی باشد نمی توان بر مشکل مدیریت
بحران فائق امد .بحران های طبیعی یک امر مشترک بین وزارتخانه ای بوده و
لازم است در سطح معاونت رئیس جمهور تشکیل گردد. ایجاد مرکز مدیریت
اطلاعات بحران های طبیعییکی دیگر از حلقه های مفقودشده درمدیریت بحران
های طبیعی از جمله زلزله در ایران نبود یک مرکز مدیریت اطلاعات وهشدار
می باشد یک چنین مرکزی با اخذ ذخیره، پردازش واستنتاج مجموعه داده ها
واطلاعات مربوطه نه تنها کمک شایان توجهی به نهادهای ذیربط نماید بلکه
علاوه بر اطلاع رسانی وهشدارهای لازم جهت امادگی در مقابل بلایای طبیعی
راه را برای پیش بینی زلزله نیز در اینده مهیا می سازد وبازوی توانای
سازمان مدیریت بحران طبیعی در کشور خواهد بود.
با گذشت 12 سال از زلزله بم حکومت چه اقداماتی برای مردم فراهم کرده
است؟ قبل از سال 82 جمعيت شهرستان بم حدود 400 هزار نفر بود. در زلزله
سال 82، حدود 32 هزار نفر از ساكنان شهر بم جان باختند. امروز جمعيت
شهر بم 107 هزار نفر است.و مردم به دلیل عمل نکردن حکومت جمهوری اسلامی
به وعده های خود این شهر را ترک کرده اند. در جریان این زمین لرزه
هزاران نفر زخمی شدند که همچنان با مشکلات خود دست به گریبان هستند اما
بیشترین فشار در این میان بر دوش معلولان ناشی از زمین لرزه به جای
مانده است. طبق امار زمین لرزه بم سه هزار معلول بر جای گذاشت که
متاسفانه تعدادی از این افراد برای همیشه زمینگیر و دچار قطع نخاع و
سکون تا اخرین روز عمرشان شدند. این افراد همچنان مهمترین عوارض جسمانی
زمین لرزه را بر بدن خود به یادگار دارند و ادامه زندگی این فشر
نیازمند حمایتهای خاص دولتی است که ان هم کاملا به فراموشی سپرده شده
است .
معلولان بم قشری که فراموش شدند . هر چند سازمانهای مردم نهاد در
روزهای ابتدایی زمین لرزه سعی در خدمات رسانی به این قشر کردند اما
رفته رفته این افراد به فراموشی سپرده شده اند. با وجود گذشت سالها از
زمین لرزه بم و اعلام پایان بازسازی این شهر اما همچنان بسیاری از
کوچههای بم خاکی هستند و همچنین کانکسها در این شهر خودنمایی میکنند
. وجود شهرک حاشیهای و البته کانکسی شهر بم در حالی به مهمترین نماد
این شهر تبدیل شده که هنوز تعدادی از مردم بم نیز در کانکس زندگی
میکنند که از آن جمله میتوان به زندگی تعداد قابل توجهی از معلولان
در این شهر در کانکس اشاره کرد . در این میان باید به مشکلات عدیدهای
که برای معلولان بمی به خصوص قطع نخاعیها وجود دارد اشاره کرد که شامل
پرداخت هزینههای هنگفت برای درمان و ادامه زندگی این افراد است.از سوی
دیگر سرپرست خانوار بودن بسیاری از این افراد مشکلات مالی این
خانوادههای این افراد را نیز افزایش داده است.
244 معلول قطع نخاعی در بم
معلولین قطع نخاع بم به حمایت ویژه نیاز دارند در این میان از اهمیت
توجه به هزاران کودک بیسرپرست و زنان سرپرست خانوار و کهنسالانی که به
حمایت جدی نیاز دارند نیز باید توجه داشت . هر چند مردم بم مهمترین
مشکل خود را بازپرداخت اقساط وامهای خود میدانند و به این ترتیب مردم
بم به نوعی یکی از مقروضترین مردم ایران محسوب میشود اما مشکلات
حقیقی مردم بم معضلات روحی و روانی ناشی از زمینلرزه است که همچنان
فکر هزاران بازما نده زمین لرزه بم را به خود مشغول کرده اند. محمد یکی
از معلولان بمی میگوید در زمین لرزه بم دچار سانحه شدم مانند بیش از
200 نفر دیگری که دچار معلولیت شدید شدیم و به همین دلیل دیگر توان
امرار معاش ندارم . وی افزود: پس از زمین لرزه بسیاری از مردم با
دریافت تسهیلات مختلف موفق به ساخت مسکن شدند و هم اکنون نیز در
خانههای خود زندگی میکنند اما معلولیت و از دست دادن کار، موجب شده
بسیاری از معلولان با مشکلات مختلفی دست به گریبان شوند.
درآمدی برای باز پرداخت تسهیلات مسکن نداریم. این معلول بمی گفت: برای
ساخت مسکن باید از تسهیلات استفاده میکردیم اما وقتی هیچ درامدی
نداریم چگونه میتوانیم از تهسیلات بهره ببریم . وی گفت: وامها باید
بازپرداخت شوند اما ما توان باز پرداخت وامها را نداریم و زندگی را
نیز به سختی و با حمایتهای سازمانهای حمایتی سپری میکنیم ما هیچگونه
پشتیبانی از طرف عوامل حکومتی نداریم . وی ادامه داد: سازمانهای
حمایتی برای درمان معلولان به خصوص قطع نخاعیها حمایتهایی را انجام
میدهند اما هزینهها به شدت افزایش یافته است و مشکلات معلولان هم
زیاد است.
این شهروند بمی خواستار حمایت از معلولان به خصوص در زمینه ایجاد
اشتغال برای معلولان شد و گفت: اگر توان مالی داشته باشیم بسیاری از
مشکلات ما حل می شود.
وی با اشاره به قانون اشتغال معلولان در دستگاههای دولتی افزود: این
قانون اجرا نشده است و در حد نوشته بر روی کاغذ باقی مانده است . زهرا
یکی دیگر از معلولان بمی نیز گفت: بسیاری از ما سرپرست خانوار هستیم و
به دلیل نوع معلولیت حتی در هزینههای رفت و امد هم مشکل داریم چه برسد
به پرداخت وام تسهیلات . وی تصریح کرد: پس از بازسازی هم بسیاری از
معابر با توجه به حجم بالای معلولان در شهر بم برای معلولان بهسازی
نشده است . افزایش میزان ودیعه مسکن معلولان و عدم توان باز پرداخت
اقساط . علی از دیگر معولان ناشی از زمین لرزه بم گفت:
معلولان برای احداث مسکن باید ودیعه ای به قیمت چهار میلیون تومان
پرداخت می کردند که البته این مقدار در حال حاضر افزایش یافته است.
وی گفت: هم اکنون برای ساخت مسکن باید ودیعه ای به میزان 10 میلیون
تومان پرداخت کنیم که این امر از توان معلولانی که توان اداره زندگی
روزمره را هم ندارد بر نمی اید . وی خوستار ارائه تسهیلات ویژه به
معلولان شد و گفت: ما در کانکسهایی زندگی می کنیم که در زمین لرزه بم
در اختیار مردم قرار گرفت و هم اکنون این کانکسها فرسوده شده است .
مصیبتهای زندگی در کانکس : این معلول بمی ادامه داد: با وزش باد و
باران به دلیل زنگ زدگی بدنه کانکسها با مشکل ورود باد و شن به کانکس
مواجه می شویم و مشکلات بسیاری برای ادامه زندگی در کانکسها داریم . وی
از مسئولان خواست از کانکسها و نحوه زندگی معلولان در این سازه های
اهنی از نزدیک بازدید کنند و توان مالی معلولان را نیز برای باز پرداخت
تسهیلات در نظر بگیرند و افزود: رسیدگی به مشکلات معلولان بسیار ضروری
است و یکی از این مشکلات مسئله اشتغال و مسکن معلولان است . بر کسی
پوشیده نیست که سالانه مبالغ بسیار هنگفتی از سرمایه ملت ایران صرف عوض
کردن زرق و برق اماکن زیارتی در داخل و خارج کشورمیگردد ولی هموطنان ما
در بم با گذشت 12 سال هر روز بر مشکلات انها افزوده میشود. با ارزوی
شادی برای ایرانیان
در انتها از خانم جمیله بدیرخانی فعال حقوق بشر دعوت شد تا دلنوشته ای
با عنوان بم به امید زنده است را ارائه نمایند .
اينك بم به اميد زنده است .
موضوع
سخنرانی : دامن سياه شب برپيكره شهركشيده شده بود و مردم ارام برای
فراموشی خستگی لحظههای خود ديده برهم نهاده و در روياهای گاه شيرين و
گاه غمناک خود گم شده بودند.
اما ان شب گويی ستارهها را شوق درخشش نبود و ماه در گير و دار اسمان
خاموش برجای نشسته بود و به مردمانی مینگريست كه به شوق بيدار شدن در
روزی ديگر به زندگی لبخند میزدند.
كودكان ان شهر زندگی را چون بازيچهای درميان دستهای كوچک خود پناه
داده بودند و از شادی و شور به ان لبخند میزدند.
و اما انگاه كه ماه قصد سفر كرد تا باری ديگر خورشيد در اسمان ذهن اين
مردمان طلوع كند، گاهواره زندگی مردم بم تكانی شديد خورد و بسياری از
ارزوهای گفته و ناگفته در ميان اوار جا ماند.
اری در آن سپيدهدم، حنجره خوش صدای ايرج بسطامی در ميان اوار برای
هميشه خاطرهای ماندگار شد.
و اينگونه بود كه در ان سپيدهدم رويای كسانی كه در خواب بودند برای
هميشه جاودان ماند و انان كه مجالی برای نجات خود يافتند كاشانه از دست
دادند و چه بسا داغ از دست دادن پدری، مادری و يا عزيز ديگری تا ابد بر
لوح دلشان نقش بست. و ان صبح بود كه كودكان بمی در اغوش هوای سرد
دیماه رها شدند و به ياد اوردند زمانی را كه تمامی ناراحتی های دنيای
كودكیشان در اغوش گرم مادر و يا دستان پرتوان پدر ذوب میشد و از بين
میرفت. اری ان روز بود كه نخلهای پر صلابت بم نيز هراسان از غرش زمين
به دنبال تكيهگاهی بودند كه بر ان تكيه زنند و استواری بياموزند.
گل پونه ها از نوا ایستاددر میان مصیبتهایی که در جریان زلزله بم مردم
ایران را داغدار کرد، مرگ ایرج بسطامی، خواننده خوشنام موسیقی سنتی
کشورمان از مهمترین آنها بود. بسطامی بسیار فروتن بود و شاید این تواضع
یکی از علتهای کمتر شناخته شدنش تا پیش از خاموشی بود. بسطامی سال های
پایانی عمر خود را به شهر زادگاه خود سفر کرد و سرانجام هم در این شهر
و در جریان زلزله جان سپرد.
و اما امروز كه دوازده سال از ان روزگاران می گذرد، نخلهای بم
استوارتر از قبل چنگ ريشهها را در خاک فرو كرده و مردم شهر تنها به
اميد دوباره زندگی را يافتهاند و امروز شهر اين شهر دوباره شاهد
سپيدهدمهای شاد و سرشار از زندگی است. اری ، امروز كودكان بم صبحها
را به شوق رسيدن به مدرسه و ديدن چشمان مهربان و مشتاق معلمان اغاز
میكنند.
پسری زير زمين بود پدر بيل نداشت –
داغ داريم نه داغی كه بر ان اخم كنیم –
مرگمان باد كه شكوائيه از زخم كنيم
مرد ان است كه از نسل سياوش باشد
عاشقی شيوه مردان بلا كش باشد
چند قرن است كه زخمی متوالی دارند
از كوير امدهها بغض سفالی دارند
بنويسيد گلوهای شما راه بهشت
بنويسيد مرا شهر مرا خشت به خشت
بنويسيد زنی مرد كه زنبيل نداشت
پسری زير زمين بود پدر بيل نداشت
بنويسيد كه با عطر وضو اوردند
نعش دلدار مرا لای پتو اوردند
زلفها گرچه پر از خاک و لبش گرچه كبود
دوش میامد و رخساره بر افروخته بود
خوب داند كه به اين سينه چه ها مي گذرد
هر كه از كوچه معشوقه ما می گذرد
بنويسيد غم و خشت و تگرگ امده بود
از در و پنجرهها ضجه مرگ امده بود
شهر انقدر پريشان شده بود از تاريخ
شاه قاجار به خونخواهی ارگ امده بود
با دلي پر شده از زخم نمک میخورديم
دوش وقت سحر از غصه ترک میخورديم
بنويسيد كه بم مظهر گمنامی هاست
سرزمين نفس زخمی بسطامیهاست
ننويسيد كه بم تلی از اواره شده است
بم به خال لب يک دوست گرفتار شده است
مثل وقتی كه دل چلچلهای ميشكند
مرد هم زير غم زلزلهای میشكند
زير بار غم شهرم جگرم می سوزد
به خدا بال و پرم بال و پرم میسوزد
مثل مرغی شدهام در قفسی از اتش
هر چه قدر اين و ان ور بپرم میسوزد
بوی نارنج و حناهای نكوبيده بخير
توی اين شهر پر از دود سرم می سوزد
چارهای نيست گلم قسمت من هم اين است
دل به هر سرو قدی می سپرم می سوزد
الغرض از غم دنيا گلهای نيست عزيز
گلهای هست اگر حوصلهای نيست عزيز
ياد دادند به ما نخل كمر تا نكنيم
انچه داريم ز بيگانه تمنا نكنيم
اسمان هست غزل هست كبوتر داريم
بايد اين چادر ماتم زده را برداريم
تنِ تردِ همه چلچله ها در خاک و
پای هر گور چهل نخل تناور داريم
مشتی از خاک تو را باد كه پاشيد به شهر
پشت هر حنجره يک ايرج ديگر داريم
مثل ققنوس ز ما باز شرر خواهد خاست
بم همين طور نمیماند و بر خواهد خاست
داغ ديديم شما داغ نبينید قبول
تبری همنفس باغ نبينيد قبول
هيچ جای دل اباد شما بم نشود
سايهی لطف شما از سر ما كم نشود
گاه گاهی به لب عشق صدامان بكنيد
داغ ديديم اميد است دعامان بكنيد
بم به اميد خدا شاد و جوان خواهد شد
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
در خاتمه آقای غلامی مسئول جلسه ضمن تشکر از حاضرین جلسه را در زمان
مقرر به پایان رساندند .
ابتدای صفحه |
بازگشت
|