کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

مقالات اعضاء

 
بر اساس قانون و مذهب حاکم زن به عنوان نصف انسان محسوب می گردد عملاً بسیاری از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر نقض شده و زیر پا گذاشته می شود .

بازی و نیرنگ های ولایت فقیه

محمود دائی                                       تیر 1384

 این بازی ها که یکنفر را بعنوان ولی فقیه انتخاب کرده واطاعت از او را در حکم اطاعت از خدا و پیامبر دانسته وهمگان را بحکم دینی اجبار به اطاعت از فرد مشخصی نمایند هیچگاه درعالم شیعه سابقه نداشته و ساخته و پرداخته نظام حاکم جهت حکومت برگرده مردم می باشد، آن هم متاسفانه بنام اسلام ، دین و مذهب در حالیکه بی پایه و اساس می باشد .

وقتی بیش از99 درصد مسلمین تعداد کسانی که به طرفداری علی (ع) با ابوبکر بیعت نکردند ازتعدادانگشتان کمتر بود ) درست بعداز وفات پیامبر بخود اجازه دادند که براساس شورای مردمی و مشاوره رئیس حکومت خود را به دلخواه عوض کرده آنهم درحالیکه بهترین و والاترین شخصیت جهان از طرف شخص پیامبر معرفی شده و در غدیر خم مشخصاً به جانشینی بعد از پیامبر منصوب گردیده بود حال آقایان انتظار دارند فردی کاملا عادی که نه سوابق خاصی نسبت به هزاران نفر همردیف های خود دارد ونه تحصیلات خاصی و نه  خصوصیت ویژه ای دارد از طرف چند نفر به عنوان ولی فقیه معرفی شده ولقب امام، رهبر مستضعفین کل جهان ولی امرمسلمین و...  به یدک کشیده واطاعت از او برانس و جن و حتی پرندگان و درختان ، کوه و بیابان واجب شود و قبول نداشتن او خروج از مسلمانی و مستوجب عذاب دنیائی ( زندان واعدام و... ) و اخروی باشد واین شخص به خود اجازه دهد که درکلیه امور کشور از نظامی وسیاسی گرفته تا اجتماعی واقتصادی نه دخالت بلکه رهبری نموده و حرف، تنها حرف ایشان باشد وشک و شبهه و تردید در رای مبارک ایشان بمنزله تشکیک دراصول دین وخروج از محور اسلام باشد. حدیث هرکس امام زمان خود را نشناسد و بمیرد کافر مرده را به خود گیرند و منظور از امام زمان را خود بدانند و کلاس های درس و بحث و جلسات و سمینارهای متعدد تشکیل داده تا ثابت کنند که ولی فقیه جانشین خداست و حرف او کلام خداوند است و لابد  تمامی این تلاشها محض لله جهت تحکیم پایه های حکومت اسلامی (نه حکومت خود) انجام میشود وهیچ منظور شخصی جز پاسداری از خون شهیدان وحفظ امید مستضعفین جهان ندارند) آخردرعصر امروز که برای هر چیز ساده دهها رشته های تخصصی تبیین شده وشخص باید سالها زحمت کشیده تا در یکی از رشته های فرعی آن تخصص کسب نماید و سالانه صدها مطلب جدید بر آن رشته افزوده میگردد، چگونه یکنفر با دانستن چند حدیث وآیه بخود اجازه میدهد که خود راصاحب نظر در کلیه امور دانسته و طرح حکومت ولائی کرده و خود را واجب الاطاعه بداند .

اینکه لازمه اداره کشور اینست که یکنفر در راس امور قرارداشته و ضمن مشورت با متخصصین امور حرف نهائی رابزند و حال لقب رئیس جمهور ، رهبر، نخست وزیر و... بگیرد شکی نیست .

صحبت در اینست که اولاً، او بایستی با رای مستقیم و قاطع مردم انتخاب شده و ثانیاً، موقت ( چهارسال یاحداکثر 8  سال ) چرا که قرآن می فرماید ان الانسان لیطغی . ان راه الستغنی – سوره علق آیه 6 و 7  یعنی انسان همین که احساس قدرت واستغنا و بی نیازی کرد راه طغیان را درپیش می گیرد و حقیقتاً این جمله که قدرت فساد می آورد، جمله ایست که تاریخ بشر نه یک بار بلکه هزاران بار تجربه کرده و جز پیامبران و امامان معصوم که آنهم خداوند حافظشان است، کمتر فردی در تاریخ بشریت یافت میشود که پس از اخذ قدرت و چشیدن مزه ریاست به راه خطا و قلدری نرفته باشند و براساس همین تجربه تاریخی است که درحکومت های مردمی زمان ریاست جمهوری را چهار سال بیش تعیین نکرده اند تا مردم بتوانند بعداز این مدت عملکرد منتخب خود را بررسی و باز بینی کرده و حتی اگر از عملکرد آن فرد بسیارهم راضی  بودند حداکثر چهارسال دیگر می توانند او را انتخاب کنند زیرا ترس آن می رود که شخص منتخب بقدرت رسیده بتواند با اثر گذاری تبلیغاتی و آماده کردن اذهان عمومی  به نفع خود میخ خود را چنان بکوبد که پائین آوردنش محال باشد.

بنابراین اگر این فرد بهترین هم که باشد فقط  دو دوره حق ریاست دارد چرا که خطر دیکتاتوری او بیش از خطر نیافتن فرد لایق وهم پایه او در یک کشور است ( مگر نمی شود از وجود چنین فردی بفرض اینکه نابغه بوده و مثل او یافت نشود در امورها و قسمت های دیگر و یا مشاوره استفاده کرد و لازم نیست این فرد لایق حتما درراس قدرت قرار گیرد )  و ثانیا رهبری او یک امر قراردادی است نه اینکه چسبیده به خدا و پیامبر باشد . حال فردی، انقلابی را رهبری می کند و به نتیجه برساند واز طرف آحاد مردم بارها و بارها لقب رهبر انقلاب بخود بگیرد قابل تامل و تحمل است ولی کسی دیگر چه حقی دارد که با رای چند نفر آنهم نه رای قاطع آنها پشت درهای بسته رهبر مادام العمر یک ملت شده و خود را نه رهبر یک کشور بلکه رهبر کل مسلمین جهان معرفی کند وهرصدای مخالفی را خفه کرده و فریاد صدها منتخب مردم دال برخواست جامعه جهت انتخاب رهبری را نا دیده گرفته و با کمال وقاحت خود را چنان مقدس دانسته که عده ای ساده لوح را برای بوسیدن دست مبارک به صف کنند واقعا زهی بیشرمی !

برگشت