آشنایی با کانون | نشریه | مواضع و بیانیه ها | درخواست عضویت | ارتباط با ما

ماهنامه بشریت شماره 174

 

گزارش جلسه مشترک نمایندگی اشتوتگارت و کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان

 اشکان صادقی

این جلسه در تاریخ  19 آگوست 2016 در ساعت 20  به وقت اروپای مرکزی در فضای پالتاک کانون ، با حضور اعضاء برگزار شد .حاضرین جلسه : آقایان‌بهروز خسروی،‌بهروز معزی،علی تبریزی، علیرضا تاراج ، امیر صابرپور ، محمد حسن همتی ، علیرضا اسدبکی، مهدی گلسفیدی و اشکان صادقی خانم ها:مونیکا قریشی، فاطمه قادری فرد ، مهمانان: آقایان جمشید غلامی سیاوزان، مسعود بهروز،امید سلیمانی و خانم مرضیه بردبار

مسئول جلسه آقای بهروز خسروی بعد از خوش آمد گویی از خانم قریشی درخواست نمودند گزارش خود را ارائه نمایند:

بردگی کودکان  محصول دنیای مدرن:  ایا میدوانید تاریخ برده ‌داریاز چه زمانی اغاز شد ؟ از زمانیکه انسان از تلاش انسان فرمان‌بردار نفع برد، برده‌داری آغاز شد. در جهان جدید با توجه به ذهنیت تاریخی و باستانی از برده، سخن گفتن از بردگی شاید باورپذیر نباشد، ولی آن‌چه واقعیت دارد این است که امروزه دستکم بیش از ۴۶ میلیون انسان در بردگی به سر می‌برند. این آمار را بنیاد “واک فری” در آخرین گزارش خود اعلام کرده است و ایران در این گزارش، از میان ۱۶۷ کشوری که در فهرست قرار دارند، با داشتن ۴۹۵ هزار و ۳۰۰ برده‌ی مدرن، در رده‌ی بیستم قرار گرفته است. بنیاد واک فری در گزارش سال ۲۰۱۶ شاخص بردگی جهانی ردگی را این گونه توصیف کرده‌اند: “موقعیت‌هایی از بهره کشی که در آن فرد به دلیل تهدید، خشونت، زورگویی، سواستفاده از قدرت یا حیله، امکان سرپیچی از دستور یا ترک را ندارد”. بنابر این تعریف، بردگی می‌تواند شامل اجبار به انجام کار رایگان برای پرداخت وام، کار اجباری، خرید و فروش کودکان، بردگی کودکان، ازدواج اجباری، تکدی‌گری، بردگی جنسی، کار پشت درهای بسته و کار در فضاهای کارگاهی غیر رسمی و استخدام خانگی باشد؛ به نحوی که فرد قربانی زیر خشونت و ارعاب مجبور به ماندن در وضعیت موجود باشد. بر اساس تخمین سازمان بین المللی کار، ۸۰ درصد انواع برده‌های جهان امروز، مورد استثمار اشخاص حقیقی و ۲۰ درصد تحت استثمار دولت یا گروه‌های نظامی شورشی قرار دارند.

بردگی دوران مدرن، اشکال و اهداف متنوعی دارد ولی ویژگی ثابت همه‌ی آن ها، استثمار است. در تعریف بردگی، آن را “گرفتن آزادی و حق دیگران” تعریف کرده‌اند؛ وقتی که فردی اختیار بدنش را از دست می‌دهد و حق انتخاب یا حق امتناع مثلاً از کار اجباری از او سلب می‌شود. آزادی فرد با اجبار، خشونت، تهدید، سواستفاده از قدرت و فریب سلب می‌شود و مانع می‌شود که فرد شرایط خود را تغییر دهد یا از وضعیت نامطلوب خارج شود.

در بین موضوع های مطرح شده در بردگی مدرن، آن‌چه فاجعه‌بارتر و ناراحت کننده است، بردگی زنان و کودکان است. کودکان در رابطه با اشکال مدرن بردگی، از آسیب‌پذیری بیش‌تری برخوردارند. کار اجباری کودکان در خانه یکی از گسترده‌ترین و استثمارآمیزترین انواع کار کودکان در جهان کنونی بوده و مقابله با آن بسیار دشوار است. دسترسی به کودکان کارگر خانگی سخت است؛ زیرا از یک سو پشت درهای بسته‌ی خانه‌ی کارفرمایان خود هستند و از سوی دیگر، جامعه کار این کودکان را امری عادی تلقی می‌کند. در واقع، کار اجباری کودکان در خانه و بسیاری از ویژگی‌های عملی آن، مشابه بردگی است.در حال حاضر ۴/۸ میلیون کودک درگیر آن‌چه “بدترین شکل کار” می‌خوانند؛ یعنی بردگی رَهنی و نظام ارباب و رعیتی، کار اجباری شامل جذب برای حضور در منازعات مسلحانه، تن‌فروشی و تولید فیلم‌های جنسی و فعالیت‌های نامشروع، به‌خصوص تولید و قاچاق مواد مخدر هستند. از نظر جنسیتی، کودکان پسر بیش‌تر در کشاورزی، جرایم کوچک و تجارت مواد مخدر و دختران در استثمار جنسی و خدمات خانگی اسیر می‌شوند. ۲/۱ تن از این کودکان قربانی قاچاق هستند، که یا دزدیده می‌شوند، یا توسط خانواده‌هایشان به فروش می‌رسند.

به عنوان مثال در تایلند زنان و کودکان به تن فروشی به توریست‌ها و مردان تایلندی واداشته می‌شوند. به دنبال بحران سکس‌توریسم، بحران دیگری نیز به وجود می‌آید که وجود انبوه کودکانی است که حاصل رابطه‌ی این زنان و کودکان با توریست‌ها هستند که پدرانشان معلوم نیست چه کسانی هستند.

در هند و پاکستان ۸۰۰ هزار کودک در صنعت فرش مشغول به بردگی هستند. برخی از آن‌ها دزدیده شده‌اند، و برخی دیگر در برابر وعده‌ی دریافت حقوقی مناسب، از سوی والدینشان برای کار در کارگاه‌ها به بردگی رهنی سپرده شده‌اند. پسران بدون دریافت هیچ حقوقی به هجده ساعت کار روزانه در هفت روز هفته واداشته می‌شوند. آن‌ها کتک می‌خورند، شکنجه می‌شوند، داغ می‌شوند، گرسنه و برهنه می‌مانند و معمولاً مجبور می‌شوند در همان کارگاه‌ها بخوابند.وضعیت بردگی مدرن در خصوص کودکان در ایران تقریباً شبیه مصادیق جهانی آن است. مواردی که وجود دارند و در گزارش‌های هر روزه‌ی خبرنگاران یا فعالان اجتماعی حوزه‌ی لغو کار کودک به آن‌ها پرداخت می‌شود عبارتند از: کار کودکان در کوره‌های آجرپزی، کار کودکان در کارگاه‌های غیررسمی صنایع کوچک و کارگاه‌های خانگی، فروش یا اجاره‌ی کودکان به اشخاص یا باندهای مافیایی جهت کارهایی از قبیل تکدی گری، توزیع مواد مخدر، گماردن به کارهایی نظیر دست فروشی کنار خیابان یا مترو یا گل فروشی سر چهارراه‌ها و نهایتاً قاچاق به کشورهای دیگر جهت فروش اعضای بدن یا بهره کشی جنسی و کارهای کارگاهی.

آمارهای غیررسمی، تعداد کودکان کار در ایران را تا ۷ میلیون نفر تخمین می‌زنند. مرکز پژوهش‌های مجلس تعداد کودکان کار در ایران را ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر اعلام کرده است. در ایران ماده‌ی ۷۹ قانون کار، اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع دانسته است. این قانون هم‌چنین برای کار کودکان ۱۵ تا ۱۸ ساله نیز شرایط خاصی پیش‌بینی کرده است؛ اما این موارد قانونی عملاً نادیده گرفته می‌شود. کودکانی که هر روز آن‌ها را سر چهارراه‌ها یا مترو می‌بینیم، نه می‌توانند بخوانند نه می‌توانند بنویسند؛ تنها چیزی که از همان ابتدا آموزش دیده‌اند کار کردن است. آن‌ها از صبح کار می‌کنند تا شب پدر و مادرهای جعلی یا پدر و مادرهای خودشان با خیال راحت مواد بکشند. کارگران کوچکی که اگر خوب کار کنند، خریداران فراوانی دارند. قیمت این کودکان برده معمولاً از صد هزار تا پنج میلیون تومان است. این کودکان علاوه بر این‌که از مقوله‌ای مانند “کودکی کردن” و حقوقی مانند تحصیل و آموزش محروم هستند، بر اثر اجبار به کار، در معرض آسیب‌های جنسی و بیماری‌های جسمی و روحی-روانی نیز قرار می‌گیرند. از طرفی نیز دارای تغذیه‌ی نامناسب و تن ضعیف هستند.از دیگر سو، مدتی‌ست “نوزاد فروشی” به یک پدیده‌ی اجتماعی نوپا در ایران تبدیل شده و برخی خانواده‌ها در ازای دریافت میلیون‌ها تومان نوزاد یا نوزادان خود را به متقاضیان واگذار می‌کنند. این رقم در تهران چیزی بین ۴ تا ۱۰ میلیون تومان است. در این میان، دلالان و واسطه‌ها پس از شناسایی نوزادانی که ناخواسته یا نامشروع به دنیا می‌آیند، اقدام به خرید و فروش آنان می‌کنند. اخیراً تصویر یک آگهی که روی دیوارهای شهر تهران چسبانده شده بود، در فضای مجازی منتشر شد که محتوای آن فروش پسربچه‌ای ۶ ساله، با قیمت توافقی بودمادران و پدرانی که اقدام به فروش کودکان خود می‌کنند اغلب معتاد و متکدی و کارتن خواب هستند. این‌ها علاوه بر این که امکان نگهداری فرزندانشان را ندارند، بلکه از طریق فروش آن‌ها پولی نیز به دست می‌آورند. برخی هم در توجیه کارشان می‌گویند، طبیعتاً فرزندشان پیش آن‌ها آینده‌ای نخواهند داشت، شاید پیش خانواده‌ی جدید زندگی بهتری داشته باشند. اما تعداد بسیار اندکی از این کودکان را خانواده‌هایی می‌خرند که مشکل نازایی دارند، اغلب آن‌ها توسط باندهای مختلف، اعم از متکدیان، خریداری می‌شوند. نوع رفتار متکدی‌گرانه‌ای هم که توسط مالکان جدید این نوزادان و کودکان صورت می‌گیرد، متفاوت است. برخی به حالت عادی رها می‌شوند، یا بازی می‌کنند یا مدام در حال گریه کردن هستند تا مالکانشان از این طریق حس ترحم عابرین را برانگیزانند. ولی در اغلب موارد برای این‌که از دست گریه و شیطنت‌های طبیعی نوزادان خلاص شوند، به آن‌ها مقداری تریاک خورانده می‌شود تا بخوابند.رئیس کمیته‌ی اجتماعی شورای شهر تهران سال گذشته گفته بود تعدادی از زنان “کارتن‌خواب و روسپی” نوزادان خود را پس از زایمان، به قیمت “۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان” می‌فروشند. هر چند اداره‌ی کل حقوقی قوه‌ی قضاییه‌‌، خرید و فروش کودک “حتی با عنوان فرزندخواندگی” را، “اقدامی مجرمانه” اعلام کرده است.مدیرکل بهزیستی استان تهران  هم در گفت‌و‌گو یی از شناسایی و انتقال ۲۲۰ کودک در معرض فروش به مراکز بهزیستی تهران خبر داده است.  سال گذشته نیز ۵۵۰ کودک برای نگهداری به سازمان بهزیستی کشور واگذار شدند که از این تعداد حدود ۴۰ درصد، کودکانی بودند که از طریق اورژانس اجتماعی به مراکز آورده شده بودند.

مصطفی از کودکان کار دروازه غار در مصاحبه با روزنامه‌ی اعتماد می‌گوید: “در هشت سالگی، من با فال فروشی و چایی فروشی و شربت فروشی و این جور چیزها شروع کردم. هزینه‌ی درس و مشق و این جور چیزها را بالاخره هم خودم و هم برادرم کمک کردیم. چون پدرم هشت-نه سالی هست که دیابت دارند و نمی‌توانند کار کنند. بالاخره خودم مجبور بودم… یا خودم یا برادرم از یک راهی… از راه حلال هزینه‌ی درس و مشق و خانه را فراهیم کنیم”. او در جواب این سوال که آیا می‌داند با بچه‌هایی که فروخته می‌شوند چه می‌کنند؟ می‌گوید: “ازشان می‌خواهند کاری چیزی… سر کاری چیزی بفرستندشان یا این که سواستفاده‌ی جنسی یا خلافی چیزی… این‌ها را تربیت کنند که مثلا‌ً برایشان کارهای خلاف انجام دهند یا خیلی‌ راه‌های دیگر. بچه‌های شیرخوار را مثلا‌ً اجاره می‌گیرند و باهاشون می‌روند توی متروها و این ور و آن ور. می‌روند می‌گویند بچه‌ام است، شام نداریم. بالاخره از طریق آن یک هزینه‌ای می‌خواهند کار کنند و به دست بیاورند. از طریق این بچه‌ها. شنیده‌ام که از هر بچه‌ای ۳۰ تومان ۲۵ تومان اجاره می‌گیرند که از این‌ها کار بکشند و به عنوان پسر خودشان معرفی کنند به مردم. که مردم یک چیزی بهشان کمک کنند”. طی مصاحبه‌ای، یک مددکار اجتماعی به روزنامه‌ی اعتماد گفته است: “سال گذشته خانه‌ای در دروازه غار تهران کشف شده که ۴۰ تا ۵۰ کودک در آن نگهداری می‌شدند. کودکان را هر روز صبح می‌بردند و آخر شب باز می‌گرداندند”. کسانی که این کودکان را خریده یا اجاره کرده علاوه بر توزیع مواد مخدر، آن‌ها را جهت دستفروشی، تکدی گری، فال فروشی و گل فروشی، به صورت تیمی و انفرادی در نقاط مختلف شهر پخش می‌کنند و در ازای کار برده‌وار آن‌ها، برای کودکانی که خریده شده‌اند فقط غذا و جای خواب می‌دهند، و برای کودکان اجاره‌ای، ماهیانه مقادیری پول، یا مواد مخدر به والدینشان پرداخت می‌شود. در یک گزارش نیز چنین گفتگویی منتشر شده است که موضوع آن فروش دختر ۱۳ ساله‌ای به نام راحله است. مادر مواد فروشش در زندان است و برادرش سرپرستی او را به عهده دارد. راحله شناسنامه ندارد. برادرش نمی‌خواهد او را تحویل موسسه‌ی خیریه دهد و به ماموران بهزیستی می‌گوید: “مشتری دارد، او را تا دو و نیم میلیون تومان می‌خرند. برای چه تحویل شما بدهم؟ دو میلیون بده بچه را ببر هر جا که خواستی”… برادر راحله، در حراج خواهرش، نیم میلیون تومان هم به مشتری تخفیف می‌دهد! سپس آقای وحید ترابیان زاده گزارش خود را به شرح زیر ادامه دادند: بر اساس گزارشات، تقريبا نيمى از مردمان ساكن در اطراف سبلان به سرطان مبتلا هستند و از طرف نهادهاى انتظامى _ امنيتى ايران، هرگونه انتشار خبر مربوط به آلودگى آبهاى اين منطقه به مواد راديواكتيوى كنترل شده و گزارشات در مورد افزايش ميزان مبتلايان به سرطان در ميان مردم شديدا سانسور شده و مى شود.فاجعه اى كه مى توان آن را با چرنوبيل در استان اردبيل و اطراف سبلان در اثر آلوده شدن آبهاى اين منطقه از كشور عزيزمان به راديواكتيو بر اثر استخراج اورانيوم توسط سپاه و با همكارى شركت هاى روسى مقايسه نمود.نكته قابل تامل كه بايد به آن توجه كرد هشدار مرحوم دكتر اصغر پيرزاده تنها متخصص خون و سرطان در اردبيل در مورد آلودگى آبهاى اين ناحيه به مقامات استانى و كشورى است.وى طرحى تحقيقاتى درباره چرايى آلوده بودن مردم اطراف سبلان به سرطان و داشتن رتبه نخست در خاورميانه را تهيه نموده و نتايج آن نيز براى وى روشن شده بود.

پيگيرى هاى وى براى ممانعت از بروز يك فاجعه ى انسانى، به قيمت جانش تمام شد. تا جايى كه گفته بود شايد تا يك قرن ديگر اثرات آن باقى بماند.

سالهاست كه اهالى منطقه صداهاى مهيب انفجار، همراه با لرزش زمين را به خصوص شهرستان " نير" و حتى گردنه ى صائين و نزديكى هاى سراب مى شنوند و هنگام شنيدن اين اصوات، مردم پرواز هواپيماهاى نظامى را ناظرند اما منشا صداها مشخص نيست!

پيش بينى ها اين است كه سازمان انرژى هاى نوين ايران ( سانا ) در كوه سبلان و با حفاريهاى متعدد خود به دنبال دستيابى به اورانيوم است.

اين سازمان يك شركت وابسته به سازمان انرژى اتمى ايران معرفى شده است.

مطابق گزارش بهداشت جهانى، شهر اردبيل و مشكين شهر رتبه اول را از لحاظ بيمارى هاى دستگاه گوارش و خون در خاورميانه دارد. و هزاران نفر از ساكنين مردم اطراف سبلان يا مبتلا شده اند يا در حال مبتلا شدن هستند.

اين بيماران در بيمارستان قاضى تبريز و امام تهران تحت شيمى درمانى و پرتو درمانى هستند.لازم به ذكر است كه در اعماق پايين كوه آتشفشانى كوه سبلان، به دليل حرارت بالا، اورانيوم به صورت راديو ايزوتوپ اورانيوم درمى آيد كه به محض رسيدن به سطح زمين تشعشعات راديواكتيو از خود ساطع ميكند و باعث ميشود نوزادانى با معلوليت هاى جسمى و ذهنى به دنيا بيايند.در ادامه آقای محمد رضا نیکخواه مقاله خود را خدمت دوستان ارائه نمودند:مقدمهاین مقاله در نظر دارد به رفتارهای دولت جمهوری اسلامی نسبت به کسانی که از اسلام جدا شده و به مسیحیت می پیوندند اشاره کند.

از حدود دو سال پیش با ابراز نگرانی امام جمعه موقت تهران، از رشد کلیساهای خانگی و پیوستن مردم بدلیل ناراضی بودن از اسلام و مسلمان این موضوع به یکی از مسائل نگران کننده برای دولت جمهوری اسلامی تبدیل شد و شناسایی کلیساهای خانگی واقدام به پلمپ کردن و دستگیری اعضای کلیسا در دستورالعمل ماموران رژیم قرار گرفت البته این موضوع جدیدی نیست اما بعد از سخنوری امام جمعه موقت تهران با شدت بیشتری در دستور کار قرار گرفت.. در زیر به شرح نمونه ای از این رفتارها  میپردازیمو جمعه 30 خرداد93 ماموران امنیتی رژیم با ورود به منزل آقای فضلی یکی از نوکیشان مسیحی شهر شیراز اقدام به اهانت دستگیری چند تن از نوکیشان مسیحی حاضر در محل نمودند.علاوه بر آقای فضلی و همسر ایشان دو زن ودو مرد دیگر بازداشت شدند.ماموران لباس شخصی مجهز به بیسیم سلاح کمری ضمن ایجاد رعب و وحشت برای ساکنان آن ساختمان ساعت ها از هر گونه تردد در محل جلوگیری کرده و ضمن بازرسی و تفتیش منزل اقدام به ضبط جزوات کامپیوتر های حاضرین و همچنین ادوات گیرنده ماهواره نموده و با ورود به بخش فوقانی ساختمان دیش های ماهواره را تخریب کردند و حاضرین در منزل را با دست بسته سوار بر ماشین شدند و به مکان نا معلومی بردند.هم اکنون هیچ خبری از آقای فضلی نیست وکسی از محل آنها خبر ندارد. مسلمانان ایرانی که به مسیحیت می‌پیوندند به استناد از قرآن در خطر مرگ با اتهام ارتداد نیز روبرو هستند

-.بر طبق قانون ایران مسلمانی که دین خود را ترک کند و یا به مذهب دیگری گرایش یابدمی تواند متهم به ارتداد شود به علاوه اگر هر شخصی چه مسلمان چه غیر مسلمان اظهاراتی نماید که نسبت به پیامبر اسلام و دیگر چهره های مقدس شیعه یا پیامبران دیگر توهین آمیز تلقی شود می توان اتهام "سبب النبی"را متوجه وی ساخت.هم ارتداد و هم سبب النبی از جرایم مستوجب اعدام هستند در حالیکه توهین به مقدسات در قانون مجازات اسلامی جرم تلقی شده اما ارتداد به طور صریح به عنوان جرم ذکر نگردیده است.با وجود این بر اساس مفاد قانون مجازات اسلامی و قانون اساسی ایران در مواردی که قانون سکوت کرده باشد قانون شرع جاری میشود در نتیجه قوه قضاییه ایران این اختیار را پیدا میکند که بر اساس برداشت و تفسیر خود از قانون شرع افراد را به ارتداد متهم نماید.با اینکه قرآن صریحا ابراز نمیکند که ارتداد مستحق مجازات است اکثریت فقها در این مسئله توافق دارند که شخص مرتد را باید اعدام نمود.همچنین در تشیع که مذهب رسمی ایران است روایت منسوب به امامان شیعه،که به عقیده شیعیان جانشینان بر حق پیامبر اسلام هستند از جهت اعمال مجازات اعدام به اشخاص مرتد حایز اهمیت می باشد.موارد ارتداد و سبب النبی در ایران نادر هستند با وجود این،افرادی از گروههای گوناگون و متفاوت به این گونه جرایم مذهبی محکوم شده اند. بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی،دولت جمهوری اسلامی ایران متعهد است آزادی اندیشه وجدان و مذهب را رعایت کند.قوانین ایران در مورد ارتداد،توهین به مقدسات،تعهدات بین المللی ایران در مورد حقوق بشر را نقض می کندضمنا اعمال مجازات اعدام برای جرایم مذهبی ناقض قوانین بین المللی است زیرا قوانین بین المللی حقوق بشر اعدام را به موارد "شدیدترین مجازات"محدود می کند و ارتداد در زمره ی چنین جرایمی محسوب نمی شود.قایل شدن تبعیض بین مسلمانان و غیر مسلمانآن و همچنین بین زنان و مردان و عدم ارایه تعریفی مشخص از جرم ارتداد در قانون از دیگر موارد نقض موازین حقوق بین‌الملل توسط قوانین مربوط به ارتداد در ایران است.  بعد از آقای نیکخواه آقای محمد حسن همتی گزارش خود را به شرح زیر ارائه نمودند:حذف و اخراج زنان خواننده و نوازنده از کنسرت‌ها در ایران؛ تشدید محدودیت‌ها؟ موج تازه‌ای از محدودیت‌ها درباره کنسرت های موسیقی زنان در ایران شکل گرفته است که نشان از عزم جدی منتقدان و مخالفان این گونه فعالیت‌ها در این زمینه دارد. بنا بر گزارش خبرگزاری‌های ایران از کنسرت دوشنبه شب سالار عقیلی در شهر شاندیز مشهد خبر داد که حریر شریعت زاده،نوازنده دف، "پس از اجرای یک قطعه از سن پایین آورده شد و دیگر اجازه حضور در صحنه را پیدا نکرد."همزمان کنسرت عالم قاسموف در تالار وحدت نیز با مشکل روبرو شد. این خواننده نام آور جمهوری آذربایجان که شب‌های ۲۱ و ۲۲ دی ماه در کنار دخترش (فرغانه قاسمووا) به اجرای کنسرت پرداخته بود، در شب سوم و با تاخیر بسیار، بدون همراهی دخترش به اجرای کنسرت پرداخت. خبرگزاری ایسکا نیوز به نقل از قاسم اف نوشت که "دخترش به دلیل خستگی امکان به صحنه آمدن ندارد" اما در همین خبر از قول یکی از دست اندرکاران ارشاد که نخواست نامش فاش شود دلیل اصلی لغو کنسرت عالم قاسموف"، را "همخوانی دختر این خواننده ترک زبان" دانست.اما کنسرت لغو نشد، چون به نوشته این خبرگزاری "با تلاش‌های علی مرادخانی (معاون هنری وزیرارشاد) قاسموف بدون دخترش به صحنه رفت."محسن خباز، مدیر و یکی از تهیه کنندگان کنسرت نیز برای توجیه تاخیر مورد نظر از"یکی از نهادها " نام برد که نیم ساعت قبلاز اجرا از آنها خواست کنسرت را برگزار نکنند.به نوشته همین خبرگزاری هفته قبل‌تر نیز"کنسرت گروه کامکار در اصفهان بدون حضور نوازندگان و اعضای زن این گروه برگزارشد،"در حالی که با اجرای جشنواره موسیقی شهناز در اصفهان که نوازندگان زن در آن حضور داشتند، پیش بینی می شد مسئله کنسرت ندادن زنان در اصفهان تا حدودی حل شده باشد. چند هفته قبل مدیر کل ارشاد استان اصفهان در نشست خبری جشنواره موسیقی شهناز گفت:"مشکل نوازندگان زن در استان اصفهان حل شد." آقای قطبی ضمن سخت دانستن ورود به چنین فضایی گفت: "اینکه بخواهیم به یک باره به یک فضای باز در این حوزه وارد شویم، قطعا مناسب نیست. ما دوست داریم فضا با شیب ملایم به جلو هدایت شود گرچه در این حوزه و در برخی از شهرستان‌ها محدودیت های زیادی داشتیم."او از برگزاری موفق کنسرت گروه "هم آوایان" به سرپرستی حسین علیزاده در شهر گلپایگان خبر داد. آقای علیزاده پیش ازاین به طعنه از گروه خود با عنوان "هم آقایان" یاد کرده بود تا اعتراض خود به جلوگیری از کنسرت‌های گروهش بدون حضورنوازندگان زن را به گونه‌ای دیگر نشان داده باشد.

مجید درخشانی و مهدیه محمدخانی محدودیت برای سرپرستان مرد گروه‌های موسیقی زنان موج تازه جلوگیری از فعالیت‌های موسیقایی زنان یک نقطه تمایز دارد و آن فشار برمردانی است  که آهنگسازی و یا سرپرستی گروه‌های موسیقی زنان بر عهده آنهاست.ممانعت از خروج مجید درخشانی از کشور که سرپرستی و آهنگسازی گروه موسیقی بانوان "ماه بانو" را عهده دار است، نقطه تمایزتازه ماجراست.تجمع در اعتراض به کنسرت لیان در بوشهر این کنسرت به رغم حضور و حمایت استانداری و نیروی انتظامی تنها در یک نوبت برگزار و اجرای شب‌های بعد آن به دلیل فشار نیروهای منتسب به جریانات تندرو برگزار نشد. واقعا قابل درک نيست که زنان حق بودن درکنسرت و کار کردن در اين زمينه را ندارن ونميتوانند هنر خودشونرو به نمايش بگذارند هرچند که موسیقی در ايران برای جنس مخالف هم شکل جالبی ندارد و هر روز با قانونهای جديد ارشاد و نیروهای مربوطه موسیقی را رو به حاشیه ميکشند و خواننده‌ها هم شوقی برای کار کردن ندارند و حقیقتا بايد منتظر پسرفت باشيم  به هرحال اميدوارم که روزی برسد که شرایط در موسیقی نرمال و ربه پیشرفت باشد برای هر جنسی،همچنين برای خوانندگان زیرزمینی که بتوانند روی زمين فعالیت کنند. متاسفانه آقای امیر صابر پور گزارش خود را جهت تنظیم ارسال نکردند. در پایان جلسه تصمیمات برای ماه آینده گرفته شد.

 

گزارش جلسه سخنرانی ماهانه نمایندگی مالزی 

مریم مرادی

این نشست ، مورخه 25 آگوست 2016 ساعت 18 بوقت اروپای مرکزی در اتاق پالتاک نمایندگی مالزی برگزار گردید . حاضرین در این جلسه: 

خانمها : مریم مرادی – لیدا اشجعی– مریم پور حسینی  - مریم صفری –

آقایان : منوچهر شفایی – تقی صیاد مصطفی –  حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی – نیما کاظمی نژاد – محمد گلستان جو – مهدی موسوی  - مسعود نقلی – محمد مرادی اشکفتی – امیر مرتضی – موسی – مرتضی 

مسئول جلسه : مریم مرادی منشی جلسه : تقی صیاد مصطفی  

در ابتدا مسئول جلسه ضمن خوش آمد گویی به حاضرین و عرض تبریک به مناسبت روز بزرگداشت دانشمند بزرگ  ا بو علی سینا و روز پزشک و همچنین زاد روز کوروش کبیر از اولین سخنران  اقای نیما کاظمی نژاد ( فعال حقوق بشر ) دعوت نمودند تا در خصوص موضوع  ابوعلی سینا و خدمات او به بشریت  سخنرانی خود را قرائت نمایند .

 ابوعلی سینا و خدمات او به بشریت ابن سینا در حومه بخارا و در روستای«افشانه» به دنیا آمد. پدرش عبدالله اهل بلخ بود و در دوران حکومت نوح بن منصور سامانی به بخارا آمد تا در روستای«خرمشین» به کار اداری مشغول شود. او با دختری از روستای افشنه به نام«ستاره» ازدواج کرد و حسین در سال 370ه.ق. از این پدر و مادر متولد شد. کمی پس از تولد حسین، پدر به بخارا منتقل شد و کودک فرصت یافت تا به تحصیل بپردازد. تا جایی که تا قبل از 10 سالگی در قرآن و ادبیات موجب حیرت معلمان خود شد.کمی بعد«ابوعبدالله ناتلی» به بخارا آمد و ابن سینا زیر نظر او منطق و هندسه را آموخت. ذهن خلاق پورسینا چنان بود که به بررسی تمام آموخته ها می پرداخت و در این علوم از استاد خود پیش می افتاد. او در تمام زندگی خود جسمی نیرومند داشت، شب ها تا دیر وقت به کار مطالعه و نوشتن کتاب می پرداخت و روز را به کارهای روزمره. پس از رفتن ناتلی از بخارا، ابن سینا به یادگیری علوم دینی، علوم طبیعی و پزشکی و فلسفه پرداخت و تا 17 سالگی در این علوم نیز سرآمد عصر خود شد. ابوعلی سینا 18 ساله بود که«نوح بن منصور» بیمار شد و چون هیچ پزشکی نتوانست او را درمان کند، از پورسینا استفاده کردند. پزشک جوان موفق شد امیر را درمان کند و در عوض از او اجازه گرفت که در کتابخانه شخصی او به مطالعه بپردازد. مدتی بعد پدر ابن سینا درگذشت و او نیز تصمیم گرفت به مسافرت بپردازد تا غم مرگ پدر را از یاد ببرد. مدتی را در«گرگانج» خوارزم گذراند و در این شهر نیز به دلیل دانش فراوان خود، مورد توجه فرمانروای شهر قرار گرفت. با تغییر شرایط سیاسی شهر، ابن سینا در سال 402 ه.ق. عازم گرگان شد تا دوستش«قابوس بن وشمگیر» فرمانروای دیلمیان را ملاقات کند. اما دوستش از دنیا رفته بود. ابن سینا در این شهر با«ابوعبید جوزجانی» آشنا شد و این شاگرد تا پایان عمر وی، در خدمتش بود. ابوعلی سینا در سال 404 ه.ق. راهی ری شد و در این شهر«مجدالدوله» فرمانروای آل بویه را نیز درمان کرد. یک سال بعد به همدان رفت و در این شهر، وزیر«شمس الدوله» فرمانروای دیلمیان شد. ابن سینا ده سال در همدان ماند. اما با مرگ فرمانروا و روی کار آمدن پسرش، پورسینا را برای چهار ماه به زندان فرستادند. ابوعلی سینا در حبس هم بیکار نماند و 3 کتاب  نوشت! تا این که علاء الدوله همدان را تصرف کرد و او را نجات داد. پور سینا در سال 415 راهی اصفهان شد و در این شهر مورد استقبال«علاء الدوله» فرمانروای این شهر قرار گرفت.

اما در هنگام سفر فقط یادداشت ها و رساله های کوچک می نوشت از میان تالیفات ابن سینا ،‌ شفا در فلسفه و قانون در طب شهرتی جهانی یافته است . کتاب شفا در هجده جلد در بخش های علوم و فلسفه ، یعنی منطق ، ریاضی ، طبیعیات و الاهیات نوشته شده است . منطق شفا امروز نیز همچنان به عنوان یکی از معتبرترین کتب منطق مطرح است و طبیعیات و الاهیات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است . کتاب قانون در طب در هفت جلد نیز که تا قرن ها از مهمترین کتب طبی به شمار می رفت . شامل مطالبی درباره قوانین کلی طب ، دواهای ترکیبی و غیر ترکیبی و امراض مختلف می باشد .

ابن سینا در زمینه های مختلف علمی نیز اقداماتی ارزنده به عمل آورده است . او اقلیدس را ترجمه کرد . رصدهای نجومی را به عمل درآورد و در زمینه حرکت ، نیرو ، فضای بی هوا ( خلا ) ، نور ، حرارت تحقیقات ابتکاری داشت . رساله وی درباره معادن و مواد معدنی تا قرن سیزدهم در اروپا مهمترین مرجع علم زمین شناسی بود . در یکی از کتاب های او فصلی به نام اصل کوه ها که بسیار جالب توجه است .

او به موجودیت جن وزنده شدن بعد از مرگ معتقد نبود …..سینا میگفت افعال و حوادث مستقیما از خدا بوجود نمی آید بلکه در نتیجه عمل غایی داخلی تکامل میابد . سینا کوشش زیاد کرد تا نظریات فلسفی خود را با عقاید عامه مسلمانان توافق دهد سینا همه قضایا را تنها به روش عقلی و کاملا مستقل از قرآن مورد بحث قرار می داد از این سبب بود که تا قرن ها از طرف خلافت ها و هیت های حاکم ارتجاعی او را مظهر کفر و الحاد میدانستند و سوزاندن کتابهایش از سیاستهای متداول طی چند قرن در کشور های اسلامی منطقه بود زمانیکه اورا کافر و ملحد گفتن او گفت . ((کفری چو منی گزاف و اسان نبود محکم تر از ایمان من ایمان نبود در دهر چو من یکی و ان هم کافر پس در همه دهر یک مسلمان نبود .

آلبرتوس ماگنوس ،‌ دانشمند آلمانی فرقه دومینیکی (1200 تا 1280 میلادی) ‌نخستین کسی بود که در غرب تفسیر و شرح جامعی بر فلسفه ارسطو نوشت . به همین دلیل اغلب او را پایه گذار اصلی ارسطوگرایی مسیحی می دانند . وی که جهان مسیحیت را با سنت ارسطویی الفت داد ،‌ در شناخت آثار ارسطو سخت به ابن سینا متکی و معتقد بود. فلسفه و حکمت را حذف کردند وجای آنرا به تفسیر قران.احادیث. و اصول فقه واگذار کردند .

داستانی از کودکی ابن سینا : ابوعلی سینا از کودکی انسانی بسیار باهوش بود. تا جایی که داستان هایی عجیب از زندگی وی بیان شده است. مثلا گفته شده که وقتی وی طفلی شیرخواره بود، مادرش در هنگام نماز، او را زیر غربالی گذاشت تا از آسیب پرندگان و دیگر جانوران در امان باشد. اما پس از آن، یکی از جواهرات باارزش مادر گم شد و دیگر یافت نشد. مادر هربار که به یاد آن قطعه طلا می افتاد آه می کشید و زمانی که ابن سینا کمی بزرگ شده بود، پیش روی کودک خود آه کشید. کودک وقتی دلیل حسرت مادر را فهمید، گفت:« مادر! من یادم است که یک کلاغ آن طلا را برداشت. اما نمی دانم چرا در آن روز، آسمان تکه تکه بود!!» هرچند که این داستان واقعی به نظر نمی رسد.اما نشان می دهد که مردم تا چه حد از استعداد بالای ابن سینا شگفت زده بودند.

مرگ :   ابن سینا تخصص فراوانی در درمان بیماری«قولنج» داشت. اما در سال 428 ه. در سفری که به همراه علاء الدوله به همدان داشت، به همین بیماری دچار شد و از دنیا رفت.

آثار:  بیش از 130 کتاب از آثار ابن سینا بر جای مانده است.. همچنین بیش تر از 100 کتاب را به او نسبت می دهند. بیشتر این کتاب ها به زبان عربی نوشته شده است و حدود 20 کتاب وی نیز به زبان پارسی است. از مشهورترین کتاب های او می توان به اثر 18 جلدی«شفا»، القانون فی الطب در 18 جلد، مجموعه 10 جلدی « لسان العرب فی اللغه» و « الانصاف» در 20 جلد اشاره نمود . مشهورترین موضوعات کتاب های ابوعلی سینا عبارتند از فلسفه(شفا، الاشارات والتنبیهات، نجات، حی بن یقظان) کتب پزشکی(قانون، دفع المضار الکلی)

سپس از آقای حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی (فعال حقوق بشر) دعوت شد تا در باره منشور کوروش کبیر  به مناسبت زادروز کوروش کبیر سخنرانی خود را برای حاضرین قرائت کنند :

تعریف منشور کوروش: استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که توسط کوروش یک از پادشاهان هخامنشی و از پایه گذاران پادشاهی  به منظور بیان عقاید و نظریات ایشان در سال ۵۳۸ پیش از میلاد نگارش یافته است. از آنجا که شخص کوروش  بر اصل آزادی بیان و اندیشه اعتقاد بسیار زیادی داشت و بر این عقیده بود که هر انسانی با هر عقیده باید مورد تکریم و احترام قرار بگیرد . در پیشینه نگارشی این اثر تاریخی بسیار ارزشمند دبیران بابلی در نوشتن استوانهٔ کوروش، از سنّت هزار سالهٔ کتیبه‌های ساختمانی سلطنتی آشوری و بابلی الهام گرفتند. در چنین متن‌هایی، پادشاهان نه تنها ساخت و بازسازی پرستشگاه‌ها، کاخ‌ها، و دیگر فعالیّت‌های عمومی را یادآور شده‌اند بلکه از این فرصت برای زنده نگاه داشتن نام، تبارنامه، القاب و صفات خود، پشتیبانی خدایان از فرمانروایی خویش و گاهی نیز برای اشاره به کرده‌هایشان استفاده می‌کردند در حقیقت این اثر تاریخی ارزشمند که یک سند قابل استناد جهانی برای همگی کشورها میباشد بازگو کننده این نکته میباشد که در زمانهای بسیار دور مردم ایران و پادشاهان ایران از اعتبار و ارزش جهانی بسیار والایی برخوردار بوده اند چیزی که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ رو به انحطاط و نابودی رفت و روح الله خمینی که مظهر جابر و تکبر بود پایه گذار حکومتی گردید که این حکومت نه تنها آینده کشور بلکه آینده مردم ایران و خاور میانه را در خطر قرار داد که بنیان گذار اصولی شد که مغایر با متن نگاشته شده در این مسنشور میباشد . همگی ما بخوبی میدانیم که کوروش بزرگ چه خدمات ارزشمندی را به ایران زمیین و بشر با نگاشتن این منشور کرد . متنی که سالها و بلکه قرنها بعد از آن قابل استناد میباشد و هیچ فردی و یا بهتر بگویم متبوع نظر و فهم هر عقیده بشر میباشد در حقیقت ۳۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر از مستنداتش همین منشور میباشد که بر اصل آزاد اندیشی ، انسان دوستی ، صلح ، و دارا بودن حق انتخاب در هر زمینه را محفوظ نگاه داشته است . استوانهٔ گلی بُشکه‌مانند کوروش، شبیه به اشیائی بود که از دوران فرمانروایی پادشاهان آشور نو و بابل نو، از سدهٔ هشتم پیش از میلاد مسیح بسیاری از کتیبه‌های سلطنتی بابلی بر روی آنها نوشته می‌شد. این شکل خاص در دوران بابل نو رایج بود و تنها برای گل ‌نوشته‌هایی همچون متن‌های شاهی به‌کار می‌رفت که در پی‌بنا دفن می‌شدند. پیش از این نیز گل‌نوشته‌هایی با همین شکل در میان‌رودان ساخته شده‌اند و استوانهٔ کوروش نیز در ادامهٔ همین سنت ساخته شده‌است. درحقیقت متن توسط کاهنان مردوخ با تقلیدی از متون کهن نئو-آشوری، به ویژه کتیبه‌های نوشته‌شدهٔ آشوربانیپال در بابل، نوشته‌شده‌است . از مشخصات ظاهری منشور میتوان به جنس اصلی این استوانه که  از خاک رس میباشد اشاره کرد که دارای ۲ قسمت میباشد که همان قطعهٔ اصلی گل‌نوشته است که در مارس ۱۸۷۹ توسط فردی به نام هرمز رسام که در بابِل بر تپهٔ موسوم به عَمران یافت شد. بعدها مشخص شد که شمال این تپه محل پرستشگاه اِسگیلَ است  و در ۳۵ خط نوشته‌شده نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی  اکدی بابلی نو نوشته شده‌استو تکهٔ دوم شامل خط‌های ۳۶ تا ۴۵ می‌شود و در کلکسیون بابلی دانشگاه ییل توسط پاول-ریچارد برگر پیدا شد. بعدها خود هرمز رسام کشف این اثر را از مهمترین اکتشافات بشر دانست چرا که به واسطه یافتن این اثر تاریخی نوع نگرش فکری پادشاهان گذشته میتوانست رمز گشایی بشود. مهمترین بهره برداری که میتوان از این منشور کرد متن نگارش یافته بر روی آن است که از خط میخی که خط رایج آن زمان بوده استفاده شده است متن منشور حاوی داستان فتح بابل توسط کوروش در سال ۵۳۹ پس از میلاد میباشد و با گفتاری از مردوخ ایزد بابلی در مورد جنایت‌های نبونعید آخرین پادشاه کلدانی، آغاز می‌شود . در ادامه روایتی از جستجوی مردوخ برای یافتن پادشاه شایسته، انتساب کوروش به حکمرانی تمام جهان و عاملیت او در فتح بابل بدون جنگ آورده می‌شود . همانطور که گفتیم این منشور دارای ۲قسمت میباشد که قسمت بخش نخست گل‌نوشته که در آن از نبونعید و کوروش سخن گفته‌شده، از آن‌ها به‌صورت سوم شخص یاد می‌شود. نویسندهٔ این بخش احتمالاً یکی از کاتبان یا کاهنان بابلی بوده‌است. که از سطر ۱ تا ۱۹ میباشد . بخش دوم که طولانی‌تر است، به‌طور مستقیم از زبان کوروش به‌صورت اول شخص بیان شده‌است . به‌نظر می‌رسد متن این قسمت از سوی یک مترجم یا کاتب یا فردی که به هردو زبان آشنا بوده، در اختیار نویسندهٔ بابلی قرار گرفته‌است و آن نویسنده، متن را به‌شیوهٔ نوشتاری رایج در بابل تنظیم کرده‌است که از سطر ۲۰ تا آخر میباشد . یکی از مهمترین نکاتی که میتوان بر آن اشاره کرد رابطه بین این نوشته ها با کتاب اشعیای نبی در عهد عتیق انجیل میباشد به طوری که در این کتاب در بابهای ۴۰ تا ۵۴ که از افکار پارسیها بهره گرفته است که به وضوح میتوان در باب ۴۱ آیات ۲ و ۳ و یا باب ۴۲ آیات ۱ تا ۷ و دیگر بخشهای این کتاب میتوان مشاهده کرد که میتوان به فرمان کوروش مبنی بر آزادی یهودیان اشاره‌هایی در باب‌های گوناگون عزرا هم در کتاب تورات اشاره کرد : «خداوند روح کوروش پادشاه فارس را برانگیخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی صادر کند و بنویسد کوروش پادشاه فارس چنین می‌فرماید که یهوه خدای آسمان مرا چنین امر فرموده‌است که خانه‌ای برای او که در اورشلیم که در یهودا است، بنا کنم .  پس همگی برخاسته و روان شدند تا خانه خداوند را بنا نمایند؛ و کوروش پادشاه، ظروف خانه خداوند که آنها را از اورشلیم آورده و در خانه خود گذاشته بود، بیرون آورد و به رئیس یهودیان سپرد . این اثر ارزشمند را در سال ۱۹۷۱ سازمان ملل متحد به ۶ زبان رسمی دنیا ترجمه کرد و یک کپی از این منشور در سازمان ملل به عنوان سمبول نگهداری میشود. و انگلستان از آن به عنوان اولین سند حقوق بشر یاد میکند. در اصل میتوان بر این نکته با افتخار بالید که ایرانیان پایه گذار اعلامیه جهانی حقوق بشر و دفاع از صلح جهانی و تدوین کننده آن هستند ولی حاکمیت کنونی ایران همه شخصیت جهانی و حقوق بشری ایران را زیر سؤال برده به واسطه نقض سیستماتیک حقوق بشر . میتوان بر این نکته تکیه کرد که با توجه به رابطه بسیار نزدیک بین عهد عتیق انجیل و منشور جمهوری اسلامی با توجه به مذهبی بودن حکومت نوعی مقابله به مثل کرده به تدوین حقوق بشر اسلامی که با تکیه بر احکام شریعت اسلامی میباشد که این در نوع خود بسیار سؤال برانگیز و میتوان گفت خنده دار میباشد . چرا که وقتی حرف از حقوق بشر میاید اولین نکته حفظ جان همگی انسانها میباشد نه قصاص و مقابله به مثل و نادیده گرفتن حقوق اولیه انسانها هر چند که آن فرد یک جنایات کار با جرمی سخیف باشد . در منشور کوروش نقل میکند که همگی پیروزیها و فتح های عظیمی که انجام داده با کمک مردوک و خدای بابلی بوده است . در ادامه توضیح میدهد که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل و مردوک و دیگر کشورها به ارمغان میاورد . و خدایان را چگونه به نیایش گاه های خود باز میگرداند . این منشور در طی حکومت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به صورت قرضی به ایران آورده شد و در موزه شهیاد تهران برای عموم مردم به نمایش گذشته شد . در این مراسم پادشاه ایران از منشور کوروش با عنوان نماد جهانی حقوق بشر یاد کرد و سپاس برای بر دوم درسپتامبر سال ۲۰۱۰ این منشور برای بار دوم به ایران آورده شد در این مراسم آقای نیل مک گرگور در یک سخنرانی در ایران حکومت کوروش را یک از بهترین امپراطوری های جهان نامید و فتح بابل و منشوری که در این مورد نگاشته شد را پیروزی هخامنشیان و فرازی از تاریخ یهودیان وصف کرد . ای کاش دولتمردان حاکم بر ایران بدانند که بر چه سرزمین با عظمتی حاکم هستند و ای کاش نقض گسترده حقوق بشر که بر مردم ایران روا داشته میشود را مورد برسی قرار میدادند و متاسفانه سیاست های غلط از تمام جهت از مدیریت انسانی تا مدیریت منابع مالی مثل نفت و معادن ایران بر مبنای یک برنامه ریزی دقیق صورت میگرفت از مهمترین نکات واضح در منشور کوروش رعایت عدالت و برابر بودن همگان در برابر قانون میباشد چیزی که بر قوانین حاکم بر ایران نقض آن آشکار میباشد . در جمهوری اسلامی پیروان سایرادیان حداقل خدمات شهروندی را دریافت میکنند که میتوان  به اختصار به اخراج گسترده شهروندان بهایی از دانشگاه ها و یا سرکوب مسیحیان ایران در دیگر پیروان ادیان اشاره کرد .مثلا پیروان سایر ادیان جز مذهب شیعه عثناعشری  اجازه استخدام در ادارات دولتی را ندارند که این هم در نوع خود بر ضد متن نگارش یافته در منشور میباشد که خواهان برابری همگان در جامعه میباشد . متاسفانه میتوان گفت هر آنچه کوروش به عنوان ابرو و قدرت برای ایران به ارمغان آورد حکومت جمهوری اسلامی آنها را به نابودی کشاند ، که مهمترین آن نقض حقوق بشر در تمام زمینه ها را میتوان پر رنگ دید . در حال حاضر ایران که صاحب اصلی این منشور میباشد در زمره کشورهای ناقض آشکار حقوق بشر میباشد اعدامهای دستوری صرفا به واسطه دیگر اندیش بودن افراد و یا عدم رعایت عدالت در روند قضائی و بررسی پرونده های محکومین از مهمترین نکات نقض حقوق بشر در حکومت جمهوری اسلامی میباشد. همگی اینها بر میگردد بر این نکته که جمهوری اسلامی یک حکومت دین سالار اسلامی میباشد و با تکیه بر حقوق بشر اسلامی که خود و چند کشور اسلامی تدوین گر آن بودند بر مبنای قوانین شریعت اسلامی حقوق اجتماعی و شهروندی  افراد را نقض میکند . جمهوری اسلامی از ناقضین فاحش در حقوق بشر میباشد که با تدوین حقوق بشر اسلامی خود سعی در دیکته کردن احکام اسلامی بر جامعه ایران دارد . با امید روزی که مجددا شاهد این باشیم که ایران سردمدار صلح و آرامش در جهان باشد .

پس از تشکر از سخنرانان از اقای محمد گلستان جو ( فعال حقوق بشر )  دعوت شد تا به مناسبت روز پزشک سخنرانی خود را قرائت نمایند :

روز پزشك در ايران  هر سال با فرا رسیدن اول شهریور ماه مطابق با سالروز ولادت حکیم نامی ایرانی،شیخ الرئیس ابوعلی سینا، روز پزشک در سراسر کشور گرامی داشته می‌شود  و مراسمی نیکو در تقدیر و تجلیل از پیشکسوتان جامعه پزشکی ترتیب داده میشود . ‏حال آن که در این روز از مسایل و مشکلاتی که پزشکان با آن روبرو هستند، سخنی به میان نمی‌آید و از این روافکار عمومی اغلب پزشکان را افرادی به اصطلاح مرفه و بی درد می‌دانند که در آمدهای نجومی‌شان، سر به فلک کشیده است.! این در حالی است که اکثریت پزشکان کشور ما با مشکلات زیادی روبرو هستند. در سالهای گذشته تقریبا تمامی پزشکان به حرفه خود عشق می‌ورزیدند و با آن عجین می‌شدند. اما امروزه به دلایلی مانند پایین آمدن جایگاه پزشکان در جامعه، و کاهش درآمد اغلب آنان و همچنین گرایشات پزشک ستیزی در جامعه، عشق به پزشکی نسبت به گذشته کمتر شده و شرایط نا مساعد کاری باعث شده است که بسیاری از پزشکان به مشاغل غیرمرتبط رو بیاورند  .

کارشناسان معتقدند، پزشکان به دلیل شرایط سخت کاری، زمان زیادی را به حرفه خود اختصاص می‌دهند و از این رو تا حدی از مسایل دیگر زندگی‌ دور می‌شوند و از جمله ساعات کمتری را در کنار خانواده‌هایشان می‌گذرانند که پیامدهای ناخوشایندی را برایشان به همراه دارد.‏

آنان همچنین می‌گویند، از جمله مشکلات پزشکان می‌توان به اقتصاد، درمان،اشتغال و آینده پزشکان جوان،بیمه ونظام درمانی کشور اشاره کرد.

در اين بحث به برخي از مهمترين مشكلات و دغدغه هاي پزشكان امروز ايران ميپردازم :

تربیت بیش از نیاز پزشک  یکی ازمشکلات اصلی، آموزش پزشکان است که بیشتر از نیاز جامعه تربیت شده‌اند. در حال حاضر بیش از ۴۰ دانشکده پزشکی در کشور وجود دارد که سالیانه بیش از ۳ هزار پزشک تربیت می‌کنند در چنین شرایطی باید ببینیم در طرح نظام پزشک خانواده که در کشور می‌خواهند پیاده کننند، به چه تعداد دانشجوی پزشکی نیاز هست  که وقتی فارغ التحصیل شدند، در جایگاه اصلی خود قرار بگیرند و اگر دانشگاه‌های علوم پزشکی همه توان خود را برای تربیت پزشکان به کار ببرند در آینده‌ای نه چندان دور با معضل بیکاری،سردرگمی،یاس و ناامیدی پزشکان جوان روبروخواهیم شد.‏ کارشناسان معقدند اگر طرح نظام پزشک خانواده در کشور پیاده شود ، ما باید تربیت و آموزش پزشکان را بر اساس نیازهای این نظام پیاده کنیم، نه اینکه بیش ازنیاز جامعه پزشک تربیت کنیم، به طوری که بیکار بمانند و مجبور به جلای وطن بشن  و این در حالی است که این سرمایه‌های انسانی حیف است از دست برود و باید از ابتدا استعداد‌های پزشکی در جهت صحیح و رفع نیازهای کشور هدایت شود تا بازدهی بسیار خوبی داشته باشند.‏

پزشکان بیکار رئیس انجمن پزشکان عمومی در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر چه تعداد از پزشکان کشورمان بیکارند، یاد آوری می‌کند: هم اکنون پزشک بیکار به آن معنا که هیچ شغل و حرفه‌ای نداشته باشند نداریم.بر اساس بررسی‌های دفتر اشتغال پزشکان، تعداد داو طلبان پزشکی بسیار کم است و به ندرت به این دفتر مراجعه می‌کنند. بر اساس این بررسی‌ها همچنین مشخص شده است که بسیاری از پزشکان جوان جذب نظام سلامت نشده اند، چون ما نیازها را با توجه به تعداد مراکز درمانی کشور و بیمارستان‌ها محاسبه می‌کنیم از این رومتوجه شده‌ایم که تعداد زیادی  پزشک عمومی جذب سیستم درمان نشده‌اند و به مشاغل دیگری روی آورده‌اند که عملا ارتباطی با درمان ندارند.‏

 در پاسخ به این پرسش که آیا حقوق پزشکان عمومی کفاف زندگـــیشان را می‌دهد،می‌گوید: پزشکانی که در طرح پزشک خانواده در روستا‌ها مشغول به طبابت هستند، حقوقی که دریافت می‌کنند با توجه به تورم اقتصادی کنونی، کفاف زندگی‌شان را نمی‌دهد و پزشکانی هم که به صورت کارمندان رسمی در بخش‌های مختلف دولتی کار می‌کنند، حقوق بسیار ناچیزی دریافت می‌دارند که جوابگوی نیازهای روزمره آنان نیست و این مساله پزشکان را با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌کند.‏

سپس منشی جلسه از بانو مریم مرادی ( فعال حقوق بشر ) دعوت نمودند تا سخنرانی خود را به شرح موضوع ذیل برای حضار ایراد نمایند : بررسی عملکردهای غیر بشر دوستانه در نظام جمهوری اسلامی ایران حاکمان جمهوری اسلامی به دنبال شکل دادن به امپرياليسم جمهوری اسلامی هستند. هزاران دليل و شاهد برای اين مدعا وجود دارد که میتوان به مواردی از ان اشاره کرد . ايدئولوژی شيطانی اعلام آمريکا به عنوان شيطان بزرگ با اين دلالت ضمنی که جمهوری اسلامی در طرف خير مطلق ايستاده تقليل تضادهای بين المللی به دو جبهه‌ی خير و شر است. اقای خمينی حتی می خواست پرچم اسلام را بر فراز کاخ سفيد به اهتزاز در آورد. نامه‌های احمدی نژاد به سران کشورهای قدرتمند دقيقا در بافت و سياق نهضت جهانی اسلام نوشته شدند. او پا در جای پای پيامبر اسلام می گذارد که با نوشتن نامه به سران دنيا آغاز می کند تا امپراطوری اسلامی را بر پا دارد.
مديريت جهانی   مقامات جمهوری اسلامی رسما جمهوری اسلامی را کشور مادر (ام القری) و رهبر کشور را رهبر جهان اسلام می نامند.

 رئيس جمهور کشور نيز مدعای مديريت جهان را دارد. حتی جمهوريخواهان سلطه طلب امريکايی به وضوح چنين ادبياتی را در سخنان و بيانيه‌های خود عرضه نمی کنند. اتکای سلطه طلبان غربی بر قدرت نظامی و اقتصادی خود بوده است اما سلطه طلبان حاکم بر ايران سلطه بر جهان را حق ازلی و ابدی و ارث و ميراث خود از ائمه‌ی شيعه می دانند .

حمايت از اپوزيسيون ديگر کشورها: اين حمايت از بوميان کانادا تا سياهپوستان امريکا، از شيعيان يمن و بحرين و عربستان تا مسلمانان سنی در اروپای غربی، از مسلمانان فيليپين تا حتی طالبان افغانستان پس از حمله‌ی نظامی ايالات متحده را در بر می گيرد. تنها اقليت‌ها و مسلمانان چين و روسيه از اين امر مستثنی شده‌اند چون جمهوری اسلامی به اين دو کشور در معادلات جهانی نياز دارد و حتی رفتارهای نادرست آنها و عدم انجام تعهداتشان توسط مقامات توجيه می شود . حمايت از چنين طيف عظيمی از اپوزيسيون ديگر کشورها تحت نام حمايت از جنبش های آزاديبخش و مسلمانان محروم تنها در قد و اندازه‌ی يک ابر قدرت است.

تبليغ ايدئولوژيک ساخت مسجد و مدرسه‌ی علميه و مدارس مذهبی در سراسر جهان با صدها ميليون دلار هزينه در جهت نهادينه ساختن تبليغات ايدئولوژيک و شکل دادن به جوامع تحت نفوذ در سراسر نقاط عالم انجام می گيرد .
کاری که بنياد علوی در امريکا در سه دهه‌ی اخير انجام داده صرفا در جهت ايجاد امپراطوری دينی روحانيت بوده است و نه خدمت به مردم ايران . دلسوزی حاکمان جمهوری اسلامی برای يک زن مصری و دلسوزی اقتدارگرايان برای زنان فلسطينی و يمنی در حالی که زنان ايرانی در خيابان هدف گلوله و باتون قرار می گيرند و در زندانهای مخفی و غير رسمی مورد تجاوز واقع می شوند حکايت از آن دارد که آن دلسوزی‌ها انسان دوستانه نيست و اهداف ديگری در پس آنها دنبال می شود .

کمک‌های فرهنگی برای بسط حيطه‌ی نفوذ کمک‌های بنياد علوی به برخی دانشگاه‌های امريکايی (مثل کلمبيا و راتگرز) نه به دليل بسط و توسعه‌ی فرهنگ ايرانی بلکه به منظور بسط حيطه‌ی نفوذ جمهوری اسلامی در اين مراکز انجام گرفته است .

کمک‌های چند صد هزار دلاری به دانشگاه کلمبيا زمينه سازی برای حضور احمدی نژاد در اين دانشگاه بود. دانشگاه‌های امريکايی برای دعوت ديکتاتورها هزينه‌ی زيادی در حوزه ی افکار عمومی می پردازند و اگر منفعتی در کار نباشد حاضر نيستند اين هزينه‌ها را تحمل کنند .

البته گرفتن کمک از سوی دانشگاه‌ها کاری است که به طور روزمره انجام می شود و بر آن نمی توان خرده گرفت. اما حکومتی که هر روز اساتيد دانشگاه را اخراج و تصفيه می کند و دانشجويان منتقد آن در زندان و شرايط تعليق از تحصيل و اخراج به سر می برند با اهداف فرهنگی به يک دانشگاه کمک نمی کند و صرفا به دنبال اهداف سياسی و گسترش نفوذ سياسی است.

کمک‌های بشر دوستانه ساخت و اداره‌ی بيمارستان و مدرسه و ارائه‌ی ديگر خدمات عمومی در آسيا، آفريقا و کشورهای آمريکای لاتين در حالی که مردم مناطق محروم کشور در راه رساندن زنان در حال فارغ شدن به بيمارستان های دور آنها را از دست می دهند و کودکان ايرانی در کپر درس می خوانند تنها بر اساس تمايلات گسترش طلبانه و استکباری قابل توجيه است .
کسانی که شعار "نه غزه نه لبنان، جانم فدای ايران" مردم را نادرست و غير بشر دوستانه معرفی می کنند نه تنها اهداف امپرياليستی نظام را ناديده می گيرند بلکه مردم ايران را صاحب و مستحق منابع خويش نمی شناسند. وقتی خرمشهر و آبادان پس از بيست وچند ساله از اتمام جنگ هنوز ساخته نشده اند و مناطق شیعه نشین لبنان دو سال پس از جنگ سی و شش روزه به سرعت با پول ایرانی ساخته میشوند در سیاست خارجی و داخلی ایران وجود دارد.  

 دخالت نظامی غير مستقيم: عراق، افغانستان، لبنان، غزه، و يمن آوردگاه جمهوری اسلامی با نيروهای مخالف خود در منطقه هستند. سالانه صدها ميليون دلار اسلحه و ديگر خدمات نظامی (مثل جنگ الکترونيک در لبنان) از سوی ايران به اين مناطق ارسال می شود تا ثبات اين مناطق به هم خورده و مخالفان يا رقيبان جمهوری اسلامی نتوانند روزگار را به خوشی و آرامی بگذرانند و نيروهای نزديک به حاکمان ايران قدرت را دست بگيرند .

 بسط حيطه‌ی نفوذ: ارتباط نزديک ايران با ونزوئلا و تلاش برای بسط ارتباط با برزيل، کوبا، بوليوی و نيکاراگوئه همه حکايت از تلاش حاکميت برای بسط حيطه‌ی نفوذ در امريکای لاتين است. جمهوری اسلامی همين برنامه را در آفريقا نيز دنبال کرده است که موفقيتی کمتر از مورد آمريکای لاتين در بر داشته است. ميل شديدی برای بسط حطيه‌ی نفوذ در آسيای ميانه پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی وجود داشت اما برای ايران که به روسيه نياز جدی دارد اين حيطه از حيث اولويت به کناری گذاشته شد .

دخالت نظامی مستقيم

سپاه قدس اصولا برای دخالت نظامی در ديگر کشورها تشکيل شده است. سپاه قدس يکی از پنج نيروی عمده‌ی سپاه پاسداران است. غير از ابر قدرت‌ها کدام کشور در دنيای امروز نيروی مستقل نظامی برای دخالت در ديگر کشورها دارد و وجود چنين نيرويی از کدام اهداف حکايت می کند؟ تنها فرانسه و بريتانيا و هلند و امريکا و روسیه  در دوران استعماری خود چنين نيروهايی را رسما در اختيار داشته‌اند .

شواهد فوق نشان می دهند که جمهوری اسلامی هيچ چيزی از قدرت‌های امپرياليستی در اقدامات مربوطه ندارد و اگر "استکبار جهانی جمهوری اسلامی" در کنار استبداد داخلی هنوز شکل نگرفته به دليل موانع جدی بر سر راه اين آرزو بوده است. اين سياست ها در کوتاه مدت ممکن است موجب تداوم رژيم و حاکميت موجود شوند اما نتيجه‌ی اين سياست‌ها و عملکردها در ميان مدت و دراز مدت عليه منافع و امنيت ملی کشور و در خدمت انزوای بين المللی ايران بوده است و نه تبديل شدن اين کشور به يک قدرت بانفوذ منطقه‌ای. رژيم جمهوری اسلامی با عمليات ايذايی است که حضور خود را به رخ همسايگان و ديگر کشورها می کشد و نه ديپلماسی و همکاری.  
چنان که به نظر می آيد کشوری با در آمد سرانه‌ی زير ۴۰۰۰ دلار در سال، اقتصادی ۲۷۰ ميليارد دلاری و در حد و اندازه‌ی چند شرکت امريکايی، ۷۰ درصد جمعيت زير خط فقر، واردات نظامی چند ميليارد دلاری، ناتوان از تامين نيازهای ابتدايی شهروندان خود و مشکلات عميقی مثل تورم و بيکاری دو رقمی، بلند پروازی‌هايی در حد قدرت‌های جهانی دارد. کشوری که در سياست خارجی خود به چين و روسيه باج می دهد تا در برابر قطعنامه های دول غربی در شورای امنيت بايستند چگونه می تواند ابر قدرت يا حتی بازيگری مستقل در عرصه‌ی بين‌الملل باشد؟

در خاتمه مسئول جلسه ضمن تشکر از حاضرین و دعوت از اقای امیر نیلو بعنوان حسن ختام جلسه در خصوص نقض آشکارا حقوق بشر در زمینه های متفاوت در نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره نمودند . جلسه  راس ساعت مقرر به پایان رسید .

 

گزارش نشست ماهانه نمايندگي كلن

مسعود نقلي

اين نشست در روز ١٣ آگوست 2016 راس ساعت 14:00در اتاق پالتاك با مسئوليت جلسه  آقاي محمد مرادي اشكفتي  و منشي جلسه آقاي مسعود نقلي  به شرح زير برگزار گرديد .

حاضرين در جلسه :

بانوان :آتنا دولتخواه باشبلاق، سمیه علیمرادی , لیدا اشجعی , جمیله بدیرخانی , زرین تاج الیاسی ، دلارام دره شوری ، درسا دره شوری ،سهیلا مرادی.

 آقایان : محمد مرادی اشکفتی،  مسعود نقلی ، غلامی سیاوزان، علی شعبانزاده ،حمید تبریزی ، امیر صابرپور، سعید محمدزاده ، محمد حسن همتی، حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی ، مهدی موسوی ، ابراهیم حسینی .

نخست آقاي محمد مرادي اشکفتی ضمن خوش آمدگويي به حاضرين در جلسه از آقاي مسعود نقلي دعوت به عمل آوردند تا سخنراني خود را با جستار برابري قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران با مفاد اعلاميه حقوق بشر آغاز كنند كه به شرح زير بود:مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سه سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، اعلامیه جھانی حقوق بشر را تصویب نمود و اعلامیه جھانی حقوق بشر، که ھدف آن ایجاد تضمین حقوق و آزادی ھای برابر برای ھمه مردم بود در ١٠ دسامبر ١٩۴٨بھ تصویب رسید، روزی که اینک در سراسر جھان به عنوان روز بین المللی حقوق بشر گرامی داشته میشود. 2( قانون اساسی ایران: قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب در سال ١٣۵٧ تھیه شد، و پس از دریافت راي اکثریت مردم کشور در ھمه پرسی روزھای ١٠ و ١١ فروردین ماه سال ١٣۵٨ ھجری خورشیدی به رسمیت رسید.

مقایسه :ھمانگونه كه مشاھده می گردد، اعلان اعلامیهء حقوق بشر مسبوق بر رسمیت پیدا نمودن قانون اساسی ایران می باشد.

از طرفی اعلامیهء جھانی حقوق بشر بر مبنای تلاش جھت برقراری حقوق مسلم افرادبشری میباشدکه درچارچوب نگاھی جھانی به مفھوم "آزادی" برقرار شده است. از این حیث آنچه که از ظاھر امر بر می آید، آن است که این اعلامیه همه گیر بوده، بر مبنای خصوصیات بارز نوع بشر ایجاد گشته و ضمانت اجرایی آن بنا به وجدان حکومت ھا و دولت ھای گونا گون می باشد و خود به عنوان شاکله قانونی یک نظام حکومتی خاص در کشوری خاص محسوب نمی گردد. در حاليكه  قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران، گر چه چند دھهء بعد متو ّلد گشته است، ولیکن بر مبنای مختصات کشور ایران ایجاد شده، لذا مفھوم "آزادی" را نیز از بُعد جھانی و عمومی آن به بُعد درون حکومتی و خصوصی "تقلیل" داده است.

از این حیث، ا ّولین تفاوت موجود میان آزادی ھای اساسی موجود در قانون اساسی و آزادی ھای اساسی مندرج در اعلامیھء حقوق بشر، ھمانا تفاوت در میزان شموليت آن محسوب می گردد.

1 . ماده 3 اعلامیھ جھانی حقوق بشر ھر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد .

2 . نگاھی به قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران در رابطه با آزادی، حق زندگی و امنیت شخصی اصل 37 قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران: اصل برائت است و ھیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.

اصل 32 قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران: ھیچکس را نمیتوان دستگیر کرد مگر به حکم وترتیبی که قانون معین میکند.

در صورت بازداشت، موضوع اتھام باید با ذکر دلایل بلافاصلھ کتبا" به متھم ابلاغ و تفھیم شود و حداکثرظرف مدت بیست و چھار ساعت پرونده مقدماتی به مراجعصالحه قضائی ارسو مقدمات محاکم، در اسرع وقت فراھم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود.

 اصل 156 قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران: وظایف قوه قضاييه : قوه قضاییھ قوهای است مستقل كه پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشنده به عدالت و عھده دار وظایف زیر است:

1 - رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین میکند.

2.احیای حقوق عامھ و گسترش عدل و آزادیھای مشروع.

٣ - نظارت بر حسن اجرای قوانین.

 ۴ - کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام.

 ۵ - اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین.

 3 . نگاھی به وضعیت اجرائی ماده 3 اعلامیھ جھانی حقوق بشر در ایران حق حیات در جمھوری اسلامی ایران چگونه تعیین می گردد؟

حکم اعدام حکم قتل شخصی از طرف دولت و یا از لحاظ شرعی میباشد که از جانب ولی جامعھ یا حکومت صادر میگردد و به شیوه ھای مختلفی از جمله چوبه دار و یا سنگسار و غیره ... اجرا میگردد و در قوانین قضائی جمھوری اسلامی ایران این حکم بصورت واضح به چشم میخورد.

به طور مثال: مطابق ماده ٢٢٤ قانون مجازات اسلامی مجازات زنا در مواردی اعدام تعیین شده است )از جمله زنا با محارم نسبی، زنا با زن پدر و زنا مرد غیر مسلمان با زن مسلمان که موجب اعدام زانی است).

ماده ٢٣٤ قانون مجازات اسلامی کھ مجازات لواط را برای مفعول در ھر صورت و فاعل )در صورت عنف، اکراه یا دارا بودن شرایط احصان( اعدام تعیین می کند ماده ٢٦٢ قانون مجازات اسلامی است كه مجازات سب النبی )دشنام به پیامبر( را اعدام تعیین می کند ماده ٢٨٦ است كه عنوان می کند کھ ھرکس بھ طور گسترده، مرتکب جرایمی از قبیل اقدام علیه امنیت ملی و نشراکاذیب شود، به گونه ای كه موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور شده، مفسد فی الارض محسوب و به اعدام محکوم می شود.

که مطابق این ماده ھر نوع نوشته ای )شامل گزارش، تحلیل و...( كه مخالف تفکر رسمی حکومت و یا برداشت رسمی حکومت از دین باشد، می تواند در منظر دادگاه کذب محسوب شده و حکم اعدام را برای نویسنده آن در پی داشته باشد از سوی دیگر اخیراً نیز قتلھای دولتی به قدری زیاد شده است که موجبات اعتراض و عکس العملھای جامعه جھانی را فYراھم آورده است .

لکن متاسفانه این قتلھا ریشه در بدو تاسیس انقلاب اسلامی ایران داشتھ و حتی در سالھای اولیه انقلاب.

1 . اعدام ھای سران رژیم پھلوی-

ماده 1 اعلامیھ جھانی حقوق بشر ھمه آزاد و برابر بدنیا آمده اند تمام افراد بشر آزاد بھ دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با ھم برابرند.

همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.

 قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران اصل 3 قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران بند 9 : رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای ھمه در تمام زمینھھای مادی و معنوی.

بند 14 : تأمین حقوق ھم جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانھ برای ھمھ و تساوی عموم در برابر قانون.

اصل نوزدھم قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران: مردم ایران از ھر قوم و قبیله كه باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینھا سبب امتیاز نخواھد شد. اصل بیستم قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران: همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی،اجتماعی و فرھنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند. نگاھی به وضعیت اجرائی در ایران در مورد ماده 1 اعلامیھ جھانی حقوق بشر  1 . تقسیم جامعه به 2 بخش خودی )ذوب شدگان در ولایت( و غیر خودی )عامه مردم( براساس حکم آقای خامنھ ای 2 . عدم پذیرش برابری عقل و وجدان مردم به دلیل اصل تقلید )عدم آگاھی مردم و لزوم تقلید از یک آیت الله( تشدید فشارھای روحی حاصل از قوانین شرع و عدم ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای مردم عدم تامین حقوق انسانی ھمچون عدم ازادی بیان و عدم انتخاب و ابراز اندیشه قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران اصل نوزدھم قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران: مردم ایران از ھر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینھا سبب امتیاز نخواھد بود. انگاھی وضعیت اجرایی اصل نوزدھم 1 اشفتگی وضعیت حقیقی و حقوقی اتباع خارجی و عدم برابری انسانھا 2 عدم برابری حقوق پیروان ادیان با شیعه 12 امامی اصولی 3 پایمال نمودن حقوق اقوام ایرانی و اعمال مجازاتھای سنگین برای گرایش قومی 4 عدم امکان اموزش و بھره وری از زبان مادری 5 عدم امکان پیشرفت و رسیدن به مقامھای دولتی برای پیروان سایر ادیان 6 عدم برابری حقوق زن در خانواده اصل بیستم قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران ھمه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از ھمه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرھنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند. نگاھی به وضعیت اجرایی اصل بیستم 1 نقض اشکار حقوق برابری زن و مرد 2 عدم برابری حقوق زن در خانواده 3 عدم برابری ارزش و حقوق مرد و زن از زمانی کھ محمود احمدی نژاد رئیس جمھور ایران شد، علاوه بر بازداشتگاهھایی که توسط قوه قضائیه، سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات به صورت مخفی اداره میشوند، رفتار با زندانیان در زندان اوین بدتر شده است. مقامات مسئول، افرادی را به خاطر طرح مسالمتآمیز دیدگاهھای سیاسی خود شکنجه کرده اند و آنھا را مورد بدرفتاری از قبیل ضرب و شتم، دادن بیخوابی و اعدام مصنوعی قرار داده اند. بر مبنای تمام موارد فوق، می توان اینگونه عنوان نمود که اعلامیهء جھانی حقوق بشر، اگر چه ھیچ ضمانت اجرایی رسمی ندارد، ا ّما به دلیل تقارن با مفھوم آزادی، در حال ھمه گیر شدن و دست یابی بھ نوع خاصی از رسميّت می باشد. از آنجا که در این اعلامیه ، مبنا را بر آزادی انسان به معنای عا ّم آن گذاشته اند، لذا ضمانت اجرایی آن نیز از طریق انسانھا و در ساختار اجتماعی جوامع، فی الواقع از پایین به بالا می باشد.

ا ّما قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران، از یک طرف ھمه گیر نبوده و محدودهء خاصی را تحت پوشش خود قرار می دھد)13( و از طرفی ضمانت اجرایی آن بر عھدهء نظام حکومتی ایران می باشد،لذا این انتظار می رود که در ھمان محدودهء خاص، شاھد برقراری آزادی نسبی باشیم.

 ولی در این زمینه با 2 تضادّ اساسی روبرو ھستیم: 1( بسیاری از موادّ قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران، خود منافی و مغایر اصل آزادی می باشند که به تعدادی از این موارد در بالا اشاره شد.

2( برخی از موادّ قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران، علی رغم آنکھ ظاھراً بر مبنای اصل آزادی تدوین گشته اند، ا ّما در مرحلهء اجرایی، نادیده گرفتھ شده و دستگاه اجرایی کشور ایران، دقیقاً بر خلاف آنچه که قانون حکم می کند، رفتار می نماید. لذا این مھم می تواند به بی ارزش شدن ریشه و اساس قانون اساسی منجر گردد و قانونی سليقه ای بر مبنای نزدیکی به قدرت را جایگزین قانونی ھمه گیر نماید.

بنابراین اگر امروزه اعلامیهء جھانی حقوق بشر، حاوی آزادی ھای ذھنی و عینی ریشھ ای و بنیادینی می باشد، ا ّما آزادی ھای)!( موجود در قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران، بیشتر و پیشتر جنبهء تبلیغاتی حکومتی داشته و اگر چه در بسیاری از موارد، در خود قوانین به نقض آن خواھیم رسید، ا ّما در سایر موارد و در مرحلهء اجرای قوانین، به نفی کلی آنھا از سوی والیان امور پی خواھیم برد.از این حیث باید عنوان نمود که آزادی ھای)!( مندرج در قانون اساسی جمھوری اسلامی ایران، نشأت گرفته از مواد و مفادّ اعلامیھء جھانی حقوق بشر نمی باشد و به طور كلّي جنس این دو با یکدیگر در کمال تفاوت و تغایر قرار داشتھ و دارد. لذا این اختلاف عمیق را در قالب عبارتی کوتاه اینگونه می توان بیان نمود که " آزادی" و ضمانت اجرایی آن، می تواند در دو طیف کاملاً ناھمگون، تفسیر و تبیین شود.

پس از اتمام سخنراني آقاي مسعود نقلي، آقاي مرادي سخنراني خود را با عنوان آخرين اخبار نقض حقوق بشر در ايران آغاز كردند كه به شرح ديل بود

مطالب جنجالی روزنامه استانی طرح نو در شماره ۸۶۸ روز چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵ نشریهٔ طرح نو که به تازگی تبدیل به روزنامه شده بود،در مطلبی از قول پهلوانان شاهنامه فردوسی عبارت «ترکِ بدبختِ گمنام» را با تیتر هفت خوان رستم به چاپ رساند. در این مطلب از زبان رستم شخصیت اصلی شاهنامه نیز آورده شده است: «ما تورانیان را مرد نمیدانیم که همه یکسره زنند و تو ای ترک بد نژاد برای جنگ با مردان ساخته نشدهای برو مانند زنان پنبه و دوک دست بگیر. درپی برگزاری تجمعات اعتراضی در شهرهای مختلف استانهای آذربایجان و اردبیل در واکنش به مطلب منتشره در روزنامه طرح نو و تداوم این اعتراضات، موج بازداشت فعالان ترک (آذری) در شهرهای مختلف از جمله تبریز، ارومیه، خوی، مراغه، زنجان، اردبیل و تهران با بازداشت ۲۴ تن دیگر در روز جاری ادامه یافت.هیچ‌کدامیک از این بازداشت شدگان تاکنون آزاد نشده اند.

منازل مسکونی مردم بی بضاعت روستای مراد آباد کمب چابهار توسط ماموران مسکن شهرسازی و کلانتری ۱۲ گلشهر تخریب شدند.به نقل از کمپین فعالین بلوچ، چهار شنبه ۷ مرداد ماه، خانه های مردم روستای مراد آباد کمب چابهار توسط ماموران اداره  مسکن و شهرسازی با پشتیبانی کلانتری ۱۲ گلشهر چابهار تخریب شدند.

با وجود این‌که مسؤولان آمار رسمی اعدام‌ها را اعلام نکرده‌اند و فقط از اعدام «محکومان یک گروهک تروریستی» سخن گفته اند، گمان می‌رود دست‌کم ۲۱ تن اعدام شده‌اند.دوشنبه ۱۱ مرداد، گارد ویژه به بند ۱۰ زندان رجایی‌شهر در شمال غربی شهر کرج حمله برد و ۳۶ زندانی محکوم به اعدام را به سلول‌های انفرادی منتقل کرد. حکم اعدام ۲۹ تن از این عده تأیید و گویا به اجرای احکام قوه‌ی قضاییه ابلاغ شده بود. نتیجه‌ی رسیدگی دادگاه تجدید نظر به حکم‌های اعدام هفت زندانی دیگر هنوز اعلام نشده است.

در عین حال، روز دوشنبه به خانواده‌های ۲۱ تن از این زندانیان اعلام شد برای آخرین دیدار با عزیزان خود پیش از اجرای اعدام روز سه‌شنبه به محل زندان بروند. این زندانیان مشارکت در خشونت و فعالیت‌های مسلحانه را رد و اعلام کردند به‌خاطر باورهای دینی، سازماندهی نشست‌های مذهبی و مشارکت در آنها و پخش مطالب مذهبی دستگیر شده‌اند.

۲۱ زندانی که خانواده‌ها یا منابع نزدیک به خانواده‌هایشان اعدام‌شان را تأیید کرده‌اند همگی از مردم کُرد هستند ، اکثر کُردها از مسلمانان اهل سنت هستند که در ایران با تبعیض دینی در قانون و عمل روبرو هستند. در عین حال، کُردهای ایران به اتهام‌ جرایم «دینی» یا فعالیت سیاسی به میزان نامتناسبی به اعدام محکوم می‌شوند.با حساب اعدام‌های روز ۲ اوت (۱۲ مرداد) شمار قربانیان مجازات اعدام در ایران در سال ۲۰۱۶ به ۳۰۰ مورد نزدیک شده است. به اعلام سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر، جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۵ دست‌کم ۹۷۷ تن را اعدام کرد.

 شهروندان اهوازی بار دیگر اعتراض خود به انتقال آب کارون را این‌بار در ورزشگاه الغدیر این شهر به نمایش گذاشتند.دهم مردادماه، تعدادی از شهروندان اهوازی معترض به انتقال آب کارون در ورزشگاه الغدیر این شهر اعتراض خود را به نمایش گذاشتند.شایان ذکر است که در تاریخ دوم و سیزدهم خرداد ماه  نیز تجمعات اعتراضی دیگری تشکل شده بود.لازم به یادآوری زکیه حر نیسی، از فعالان اعتراضات به انتقال آب کارون اخیرا بازداشت شده بود.

عزیز صداقت کولبر کرد اهل روستای سوره چوم سردشت شب گذشته در «سه راهی و پلیس راه» سردشت با شلیک مستقیم نیروهای انتظامی کشته شد.

در پی این تیراندازی شهروند دیگری که به این موضوع ارتباطی نداشته نیز زخمی شده است.کولبران (حمل کنندگان) به کارگران مرزی گفته می‌شود که برای کسب درآمد زندگی خود مجبور به حمل اجناسی می‌شوند. کولبران بیشتر در استان‌های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه مشغول به کولبری هستند. آن‌ها از روی ناچاری و در قبال دست‌مزد ناچیز اقدام به حمل و ورود کالای خارجی از نقاط غیر رسمی گمرکی می‌کنند.به این ترتیب که کالای مورد نظر طبق تعریف دولت ایران قاچاق محسوب می‌شود بر روی پشت این شهروندان و یا از طریق حمل با حیوان بارکش از مناطق صعب العبور مرزی به داخل شهرها و روستاهای مرزی انتقال داده می‌شود.

سپس آقاي محمد مرادي اشكفتي از آقاي امير صابر پور دعوت به عمل آوردند تا سخنراني خود را با عنوان اعدام زندانيان سياسي در تابستان خونين ١٣٦٧ آغاز كنند كه به شرح زير بود :

پیش زمینه تاریخی :در مورد علل وقوع واقعه تابستان 67 و پیش زمینه های آن نظرات مختلفی وجود دارد.

برخی ایران را ادامه جدال جمهوری اسلامی با سازمان مجاهدین خلق به طور اعم و واکنش به عملیات فروق جاویدان به طور اخص میدانند و برخی آن را ادامه کشتار زندانیان سیاسی میدانند که در سال 60شروع شده بود و به دلایل مختلفی در سال های 63و 64 متوقف شده بود .

منتظری در نامه به خمینی و در اعتراض به اعدام محکومین زندان ها مورخه 9مرداد 1367می‌نویسد:به عرض می‌رساند راجع به دستور اخیر حضرتعالی مبنی بر اعدام منافقین موجود در زندان ها ،اعدام بازداشت شده گان حادثه اخیر را ملت و جامعه پذیرا است و ظاهرا اثر سویی ندارد ولی اعدام موجودین از سابق در زندان ها در شرایط فعلی حمل بر کینه توزی و انتقام جویی میشود.

اعدام زندانیان سیاسی در تابستان سال 67:واقعه ای بود که طی آن عده بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان های جمهوری اسلامی ایران در ماه های مرداد و شهریور 67اعدام شدند ،به طور کلی جرم زندانیان همکاری با سازمان های مخالف جمهوری اسلامی به خصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین طیف های مختلف گروه های چپ و کمونیست بود .

تشکیک در دست خط خمینی :منتظری در خاطرات خود می نویسد که در آن زمان گفته میشد که نامه اول به خط احمد خمینی نوشته شده است و در مورد نامه دوم هم آشکارا دست خط سؤال کننده و پاسخ دهنده نامه یکسان است .

آغاز اعدام ها :اکثر مراجع روزهای پنجم تا هفتم مرداد را هنگام آغاز اعدام ها میدانند.

اعدام ها به روایت زندانیان سیاسی آن دوره و اپوزیسیون جمهوری اسلامی :اعدام های تابستان 67پیش زمینه های تاریخی داشت اما از لحاظ عملی خیلی ناگهانی آغاز شد و زندانیان به هیچ وجه از جزئیات آن خبر نداشتند در ضمن به طور کلی اعدام ها دو ماه طول کشید در ماه مرداد زندانیان مجاهد و در ماه شهریور زندانیان کمونیست.

تعداد اعدامیان :،تعداد دقیق اعدام ها هرکز فاش نشد اما عموما کمتر از هزار نفر حداقل و دوازده هزار نفر حداکثر شمرده می‌شود .

اظهارات مقامات جمهوری اسلامی درباره اعدام ها:آیت الله خمینی در آخرین نامه خود به آقای منتظری :شما منافقین را بزرگ شمرد و آنان را به آلاف و الوف رساندید و خدمت ارزنده‌ای به استکبار کردید.

محل دفن اعدامیان :معروف ترین مزار اعدامیان تابستان 67گورستان خاوران در نزدیکی های تهران است.

پایان اعدام ها :بنا بر کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی دو ماه پس از آغاز اعدام ها در مهر سال 67 بررسی وضعیت زندانیان باقی مانده را به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار کرد تا نتیجه ای با عنوان پایان اعدام ها در بر داشته باشد .

پس از سخنراني آقاي امير صابر پور بانو آتنا دولتخواه سخنراني خودشان را با جستار روز بين المللي يادبود و لغو تجارت برده با دعوت آقاي مرادي آغاز كردند كه به شكل ذيل بود:

تجارت برده:

هنگامی که اروپائیان استعمار قاره آمریکا را آغاز کردند، بردگان را برای کار کردن در مزارع و معادن جدید، از آفریقا بدانجا بردند.

بین سالهای 1500 تا 1800 میلادی در حدود 15 میلیون سیاهپوست آفریقایی به قاره آمریکا انتقال یافتند تجار برده آنها را را از غرب آفریقا می خریدند.

بیشتر این بردگان بوسیله دیگر سیاهپوستان آفریقایی به هنگام جنگ و یا شبیخونهایی که برای شکار آنان صورت می گرفت، به اسارت در می آمدند.

یک کشتی حمل برده قرن 18:

وحشت اصلی بردگان آفریقایی، در راه آمریکا در هنگام عبور از گذرگاه میانی مسافرت بر روی اقیانوس اطلس شروع می شد.

 بسته به جهت وزش باد عبور از اقیانوس ممکن بود تا شش هفته به طول بینجامد صدها برده در یک فضای کوچک و در شرایط بسیار بدی جای داده می شدند در چنین فضایی هوا، غذا و آب بسیار کمی وجود داشت معمولاً برده ها را با زنجیر بهم می بستند تا قادر به فرار یا پریدن به دریا نباشند، تقریبآً از هر 5 برده یک نفر در مسیر گذرگاه میانی می مرد، (از مجموع 3 میلیون نفر) پرتغالیها کشتیهای حامل برده خود را tumbeirus یا تابوت می نامیدند.

وقتی بردگان آفریقایی به جزایر هند غربی، برزیل یا آمریکای شمالی می رسیدند مستقیماً به بازار انتقال می یافتند در آنجا مانند حیوانات به حراج گذاشته شده و صاحبان کشتزارها و معادن دندانهای آنها را لمس می کردند سپس بردگان بر روی سکوئی می ایستادند و خریدارها پیشنهاد می دادند و هنگامیکه از نظر قیمت به توافق می رسیدند برده های خریده شده را با خود می بردند.اغلب اعضای خانواده ها از یکدیگر جدا می گشتند.

زمانیکه آنها به آمریکا می رسیدند به مانند حیوانات در حراج ها فروخته می شدند و در کشتزارها و معادن به کار گمارده می شدند هزاران برده بر روی بزرگترین کشتزارهای پنبه و نیشکر کار می کردند کار بسیار طاقت فرسا و کمر شکن بود.

بسیاری از بردگان برای جلوگیری از فرار به زنجیر کشیده می شدند و شلاق زدن متداول ترین تنبیه برای کوچکترین خطاها بود.

از بردگانی که قصد فرار داشتند آنقدر کتک می خورند تا بمیرند.

کارگران مزارع زندگی بسیار سختی داشتند. آنها از طلوع تا غروب خورشید ، به سختی کار می کردند .

بردگان در زیر گرمای طاقت فرسای حاره ای ، محصولات را درو می کردند ، نیشکرها را می بریدند و پنبه ها را جمع می کردند .

آنها در کلبه های محقر چوبی که سطح ان از خاک پوشیده شده بود و بدون وسایل زندگی یا با اثاثیه ای اندک بود ، می خوابیدند.

بردگان مستخدم:

بردگان خانه ای ، بعنوان مستخدم برای کارفرمایان و اربابان مزارع کار می کردند. بیشتر این افراد ، در خانه صاحب خود زندگی می کردند و در همانجا می خوابیدند. بردگان خانه ای ، معمولاَ چند ساعتی کمتر از کارگران مزارع کار می کردند و با انها بهتر رفتار می شد.

تجارت برده از راه اقیانوس اطلس:

تجارت اصلی در یک مسیر مثلثی شکل صورت می گرفت. تجار برده اروپایی از بنادری مانند بوردو و بریستول عازم آفریقای غربی می شدند آنها محموله های تفنگ و پارچه خود را در ازای خرید برده به برده فروشان آفریقایی می دادند و سپس از اقیانوس اطلس عبور کرده و به آمریکا می رسیدند در آنجا برده ها را به فروش می رساندند و سرانجام کشتیهای خود را پر از شکر و پنبه می کردند و مجدداً به اروپا بر می گشتند،در بریستول و بوردو بانکدارانی که سرمایه گذار سفر های در یایی بودند پول زیادی به جیب می زدند.

حقایق ثبت شده:

اکثر بردگان آفریقایی بوسیله دیگر سیاهان آفریقایی به فروش می رسیدند.

بعضی از این بردگان از طرد شدن با جنایتکاران جامعه خود و اکثراً از زندانیان جنگی قبیله های دیگر بودند، قبیله های آفریقایی مانند آشانتی و مالی از طریق فروختن برده به اروپا ثروت زیادی بدست آوردند و تعداد کمی از حاکمان مانند ملکه نزینگاه از ماتا مبا (فوت 1633م) دز مقابل تجارت برده مقاومت کردند،اما دیگران این تجارت را پر سود دیدند.

در آغاز قرن نوزدهم در بریتانیا و ایالات متحده جنبش هایی برای پایان دادن به تجارت برده شکل گرفت.

برده ها اغلب شورش می کردند اما برده داران نیرومند و مجهز بودند و اکثر قیامها به آسانی سرکوب می شد، شدیدترین اعتراضات و مخالفتها از ناحیه برخی از فرقه های مسیحی، نظیر کویکر ها، صورت پذیرفت و سرانجام بریتانیا در سال 1807، میلادی، تحت فشار ویلبر فورس برده داری را ممنوع اعلام نمود.

يونسکو، سازمان فرهنگي و آموزشي سازمان ملل متحد، روز 23 آگوست را روز بين المللي لغو تجارت برده و به خاطر سپردن پر خفت ترين دوران تاريخ بشر خواند.

به همين مناسبت امروز در سراسر جهان برنامه هاي يادبود و جشن براي پايان برده داري برگزار شده است.

در بسياري از کشورهاي جهان در عين حال که برنامه هايي براي يادآوري لغو تجارت برده برگزار مي شود، همزمان بر اين واقعيت نيز تاکيد مي گردد که هنوز ميليون ها نفر انسان، اگرچه نه به نام برده، اما در عمل در شرايط برده به سر مي برند.

در بخش پاياني آقاي محمد حسن همتي سخنراني خود را با جستار روز جهاني انسان دوستي آغاز كردند:

طبق ماده ۲۲ اعلامیه حقوق بشر هر كس از حيث اينكه عضو جامعه محسوب است، حق دارد از تامين اجتماعي برخوردار گردد و مي تواند به كمك كوشش ملي و ياري بين المللي با توجه به سازمان و امكانات هر كشور از حقوق اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي كه با حيثيت و تكامل آزاد شخصيت انساني ملازمه داشته باشد بهره ور گردد.

درگذشته، «حقوق بشر» و «حقوق بين‌الملل بشردوستانه» به‌صورت مجزا تعریف می‌گردیدند.

 بر این اساس، حقوق بشر را حقوق زمان صلح و حقوق بين‌الملل بشردوستانه را حقوق زمان جنگ قلمداد مي‌كردند.

بنابراين، تصور اين بود كه هيچ رابطه و نسبتي ميان اين دو واژه وجود ندارد.

تعریف حقوق بشر:

«حقوق بشر مجموعه‌ای از ارزش‌ها، مفاهيم، اسناد حقوقی بين‌المللی و ساز و كارهایی است كه در همه‌ی زمان‌ها و مكان‌ها از مقام، منزلت و كرامت انسانی همه‌ی افراد و يا گروه‌ها، صرفا به‌دليل اينكه انسانند، در مقابل همه‌ی دولت‌ها حمايت می‌كند». مهم‌ترين اسناد حقوق بشر شامل اعلامیه جهانی حقوق بشر، ميثاق بين‌المللی حقوق مدنی و سياسی و ميثاق بين‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌باشد.

تعريف حقوق بين‌الملل بشردوستانه: «حقوق بين‌الملل بشردوستانه شامل اصول و قواعد حقوقی است كه هدف آن حمايت از افراد و اموالی است كه در معرض تاثيرات درگيری‌های مسلحانه بين‌المللی و غير بين‌المللی دارند و همچنين تجديد روش‌ها، شيوه‌ها و ابزار آلات جنگی است» مهم‌ترين اسناد حقوق بشردوستانه شامل كنوانسيون‌های لاهه و كنوانسيون‌های چهارگانه ژنو و پروتكل الحاقی به كنوانسيون اخیر می‌باشد.

در پی تغيير و تحولاتی كه در نظام حقوق بين‌الملل در دو عرصه‌ی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه صورت گرفت، قلمرو اجرايی مكانی و زمانی اين دو حقوق گسترش پيدا كرد. حقوق بشردوستانه و حقوق بشر در جهت هم‌گرايی به منظور حمايت از انسان و كرامت انسانی او توسعه يافته و به تدريج به سمت نزديک شدن حركت نمودند، اما اين رابطه به معني وابستگی يكی به ديگری و يا تشابه يكی با ديگری نيست.

هدف اصلي و اساسي اين دو شاخه‌ی حقوق بين‌الملل، حمايت از انسان، انسانيت و كرامتی انسانی است.

قلمرو اجرايی اين دو حقوق مكمل يكديگرند. بدين صورت كه حقوق بشر هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ قابل اجراست و حقوق بين‌الملل بشردوستانه مطلقا حقوق مربوط به زمان مخاصمات مسلحانه‌ی بين‌المللی و غير بين‌المللی نيست، بلكه در زمان صلح نيز حقوق بين‌الملل بشردوستانه اهمیت دارد و در اين هنگام، بايستی آن را توسعه داد و به آموزش آن افراد مربوطه پرداخت.

بنابراین، در حوزه‌ی اين دو حقوق، قواعد و مقرراتی مشتركی يافت می‌شود كه هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ قابليت اجرايی دارند از جمله منع شكنجه و آزار، منع رفتار بی‌رحمانه، منع لطمه به حيثيت اشخاص و ...

روز جهانی بشردوستی زمانی برای آشنایی بیشتر با افرادی است که برای کمک به دیگران با خطرات و سختی‌های زیادی مواجه می گردند.

این روز توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد همزمان با سالروز بمب‌گذاری ستاد سازمان ملل در بغداد در سال 2003 نامگذاری گردیده است.

 در این بمب گذاری 22 نفر از ناجیان سازمان ملل4 کشته شدند.

روز جهانی بشر دوستی، فرصتی است تا از افرادی که در سراسر جهان به کمک انسان‌ها می‌شتابند، تقدیر نماییم.

شعار این روز در سال 2014 عبارت «جهان به بیشتر از این نیاز دارد» می‌باشد که در آن، سازمان ملل و دیگر گروه‌های فعال در این زمینه، برای اولین بار، کمپینی به همین نام تشکیل داده‌اند.

در این کمپین، مردم از سراسر جهان با ارسال پیامی در توییتر در حمایت از قهرمانان ناجی و بشر دوست خود مشارکت می کنند.

در این کمپین کشورهایی از جمله افغانستان، آفریقای مرکزی، هاییتی، عراق، سوریه، میانمار، فلسطین اشغالی، سومالی و سودان، به عنوان کشورهای مبدا کمک‌های بشردوستانه معرفی شده‌اند.

در انتها زماني را براي پرسش و پاسخ براي اعضا و مهمانان نشست در نظر گرفته شد ودر پايان  مسئول نمايندگي, بانو سهيلا مرادي تنظيم وظايف براي ماه پسين را برنامه ريزي كردند و نشست در زمان معلوم به پايان رسيد.

 

گزارش جلسه ماهانه نمایندگی پاکستان در تاریخ 11 اگوست 2016

عابده کدخدائی

جلسه ماهانه نمایندگی پاکستان با موضوع بررسی ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر و سالروز فرمان مشروطیت در ایران در روز پنجشنبه تاریخ 11 اگوست 2016 ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی با حضور بانوان : عابده کدخدایی – لیدا اشجعی اسالمی – جمیله بدیرخانی – و اقایان : عبدالخالق امیری – سامی امیری – حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی – جمشید غلامی سیاوزان – محمدرضا برزگر – محمد گلستان جو – امیر مرتضی قوچانی پور پسندیده - عبدالرشید سفاری – ابراهیم حسینی – نادر شاچری و جمعی دیگر ار فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نمایندگی پاکستان برگزار گردید که برنامه سازان و سخنرانان بدین شرح به موضوعات خود پرداختند.

اقای عبدالخالق امیری مقایسه ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به اگاهی حاضرین رساندند.در اعلامیه جهانی حقوق بشر ماده ۲۳ چنین زکر شده است: هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خویش را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد و سزاوار حمایت در برابر بیکاری است.

هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت نماید.هر کسی که کار می‌کند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانوادهٔ خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز می‌بایست در صورت نیاز از پشتیبانی‌های اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد. هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه‌های صنفی بپیوندد.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی دراصل ۲۸  نیز به این امر اشاره شده هست که  آزادی انتخاب شغل و داشتن حق شغل حق هر انسانی میباشد دوستان منظور از ادمی زاد هست پس این نکته را خوب توجه کنید.و اما اگر در ایران امروزه و در حکومت جمهوری اسلامی بخواهیم به این موضو بپردازیم در هیچ زمینه ای هیچ حقوقی نیست و اما حق کار و شغل انتخابی از همه بد تر .

در ایران هم‏چنان‌که از سرکوب شدید فعالان کارگری در روز کارگر نگران کننده است شغل دل بخوا و دستمزد مناسب بدور کارگران در روز کارگر حق برگزاری این روز را نیز ندارند و اگر بر گزار می کنند به شدت سرکوب می شوند که ما خودمون در همین سال و سال های گزشته شاهد این سرکوبها بودیم من لحظاتی پیش گفتم و طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر حقوق برای همه در هر زمینه ای برابرند ولی ما بارها و بارها شاهد پلمپ شدن مغازه یا کارگاه های بهایان و عزیزان دیگری به بهانه های مختلفی بودیم

یک نفر با یک شغل در ماه چند صد ملیون حقوق میگیرد که حتا خق استخرجکوزی خود و فرزندان را نیز شامل هست ولی یک فردی دیگر در همین مملکت با کمترین حقوق و بدون هیچ مزایای ماها حقوقش پرداخت نمی شود در اینجا جالب هست نظرات چندی از کارگران را خدمت شما عرض کنم تا بهتر بدونیم که نظام جمهوری اسلامی چقدر پایبند به قوانین جهانی و حتا قانون خودش هست ظرات تعدادی از کارگران که یارانه اشان قطع شده است

احمد: کارگر ساختمانی هستم، شهریار زندگی می کنم، مستأجر هستم و وضع مالی ام بسیار ضعیف است. اما یارانه ام  هم ۲ماه است قطع شده.

سجاد: یک کارگر ساده هستم، حقوقم مطابق وزارت کار است، ملک، حساب بانکی کلان، ماشین، خانه ندارم اما یارانه‌ام قطع شده. اعتراض کردم.در جواب اعتراضم با من تماس گرفتند و گفتند که مشمول یارانه نمی شوم.

محمد: اگر دولت بخواهد یارانه به سه گروه تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی، خانوارهای آسیب پذیر و افرادی که بیماران لاعلاج در خانواده خود دارند بدهد من از دریافت یارانه حذف می‌شوم. اما مصوبه مجلس .

گروه های دیگری را مد نظر داشت. من نه خانه دارم و نه ماشین مدل بالا و خارجی و نه حقوق نجموی دارم. چرا باید یارانه ام قطع شود؟

اکبر: حقوق من رو به پایین است. کمتر از حداقل وزارت کار دریافت می‌کنم. پدرم قبل از فوت خانه اش را به نام من کرده. اکنون پس از فوت ایشان به دنبال حذف یارانه من به بهانه خانه ارثی هستند.

رسول: یارانه ۴۵ هزارتومانی مگر چقدر است که هر روز تنمان برای آن باید در استرس باشد. کارگر جوشکاری هستم و حقوق وزارت کار دارم اما یارانه ام از ماه پیش قطع شده. اعتراض کرده ام اما بی فایده بوده است.

ابراهیم: یک ماشین شخصی دارم که با آن مسافرکشی می کنم. از آنجایی که توانایی پرداخت اجاره بها نداریم. یک خانه اجاره کردم و با خانواده برادرم در این خانه کوچک با سختی زندگی می کنیم. یارانه ما قطع شده .است.  مسئولان علت قطع یارانه را داشتن ماشین شخصی اعلام می کنند. من اگر درآمد خوبی داشتم که با خانواده برادرم در یک خانه زندگی نمی کردم. ضمن اینکه ماشین وسیله امرار معاش من است.نقض حقوق کارگران ايران به عنوان بخشی از نقض حقوق بشر در ايران  و در زمينه های گوناگونی قابل بررسی است  در شرايط فعلی  حقوق نيروی کار ايران دست کم در چهار زمينه بطور گسترده و سيستماتيک نقض ميشود که عبارتند از جلوگيری از تاسيس نهادها و تشکلات مستقل کارگری سلب حق اجتماعات  اعتصاب و تظاهرات  فقدان حمايت های نهادينه و قانونی از حقوق نيروی کار و وجود بخش قابل توجهی از نيروی کار در بخش غير رسمی يا به اصطلاح بازار کار سياه  اين بخش از نيروی کار دارای هيچ نوع امنيت و ايمنی شغلی  خدمات فراگير و مناسب با بيمه و بهداشت و درمان نيستند.بند چهار ماده بیست سه اعلاميه جهانی حقوق بشر مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال هزارو نهصدو چهل هشت ميلادی مقاوله نامه ۸۷ سازمان بينالمللی کار مصوب سال هزارو نهصدو چهل هشت ميلادی در کنفرانس بينالمللی کار با عنوان آزادی انجمنها و حمايت از حق تشکل که نخستين عهدنامه بينالمللی است اين مطلب را به عنوان يکی از آزاديهای اساسی انسانی در راستای اعلاميه جهانی حقوق بشر به رسميت میشناسد بر همين اساس کارگران بايد حق داشته باشند تشکل مورد علاقه خود را ايجاد کنند و به آن بپيوندند  همچنين حق تصميم.خانم لیدا اشجعی اسالمی تحلیل خبرهای نقض حقوق بشر ایران در ماه گذشته را ایراد نمودند.  

اقای نادر شاچری با موضوع تاریخچه و بررسی صدور فرمان مشروطیت در ایران سخنرانی کردند. چون نادرشاه کبیر و فقید کشته گردید. آن بزرگی که ، با کوششهای خود برای ایران پدید آورده بود از میان رفت. ولی ایران باز یکی از کشورهای بنام آسیا شمرده میشد. و کریمخان و جانشینان او اگر چیزی به کشور نیفزودند، چیزیهم از آن نکاستند. لیکن در زمان قاجاریان ایران بسیار ناتوان گردید. از بزرگی  و آوازۀ آن بسیار کاست.

پیدایش اندیشه نو و بیداری ایرانیان وقتی که فتحعلی شاه بدرود زندگی گفت،انقلاب فرانسه و جنبش های توده ها و پیشرفت فن جنگ و پدیدآمدن افزارهای نوین،به مانند این ها روی داد. در نتیجه قدرت های بزرگ و نیرومندی پیدا شده بود ولی کشور ایران از آن تکانها و دگرگونیها بی بهره و ناآگاه بود. و 97 درصد مردم ایران بیسواد بودند. نتیجه آن بود که ازپیش آمدها چیزها نگرفتند .شکست های پیاپی فتحعلی شاه در برابر روس و شکست های محمد شاه و ناصرالدین شاه  در برابر انگلیس به ایران زیان بسیار رسانید.و از بزرگی آن بسیار  کاست، ولی پادشاهان قاجار توده ایرانیان را بیدار نگردانید.کشورهای غرب با انجام انقلاب های اجتماعی،سیاسی و اقتصادی بر غول استبداد وسیاه فکری پیروز شده بودند و دموکراسی وآزادی را از طریق برپا ساختن نهادهای اجتماعی-سیاسی در آن جوامع برقرار ساخته بودند.

آنگاه که پادشاهان و سران مملکت ما تا خرخره در خرافات و تاریک اندیشی می غلطیدند و با کمک فال بینی،ستاره شناسی و رمالی به حل مشکلات کشور می پرداختند،سیاست گران غرب با همیاری دانشمندان و متفکران ،جوامعی براساس قوانین حقوق بشر برپا ساخته بودند.که نسبت به مقام و مکان انسان دیدگاه ویژه ای داشت.از مرد و زن و سیاه و سپید ارزش یکسانی قائل بود.

در حوالی قرن هفده میلادی اروپا مسئله (اصالت عقل) را مطرح ساخته بود.پرچمدار آن رنه دکارت بود.که در اثر معروف خود تحت عنوان (گفتار راه بردن عقل) همه چیز را در جهان مورد شک قرار داد و این خود در آن دنیای پر از خرافات مذهبی غوغائی برانگیخت و پایه های دگم و تعصب و تاریک اندیشی را لرزاند و انقلاب فکری عظیمی در دنیای روشنفکران بوجود آورد و سپس نیوتون  قانون جاذبه را ارائه کرد.جنبش اصلاح طلبي و تجدد دوره ي قاجارمحدود و منحصر به اصلاح بخشي از اركان جامعه نبود، بلكه انديشه اصلاح، كل جامعه ايران را مدنظر داشت. اصلاح طلبان همان طور كه ساختار سياسي جامعه را مورد انتقاد قرار مي دادند، بر ضعف ها و كاستي هاي ديگر بخش هاي جامعه مانند «اقتصاد» و «تعليم و تربيت» تأكيد داشتند.

مظفرالدين شاه و فرمان مشروطیت آدمی بیعرضه  و خرافاتی بود.از همه چيز و از همه كس مي‌ترسيد. از رعد و برق و صداهاي ناگهاني مي‌ترسيد. شاه از سكته كردن مي‌ترسيد... از اين جهت ممكن نبود كه مظفرالدين شاه طبيبي را كه به او اعتماد داشت لحظه‌اي از خود دور سازد زيرا مي‌ترسيد كه غفلتا سكته كند و به علت حاضر نبودن پزشك و عدم اجراي عمل خون‌گيري بميرد... هر وقت هوا توفاني مي‌شد ترس و وحشت شديد به صورت حمله عصبي در او بروز مي‌كرد و چون جداً معتقد بود كه سيد بحرینی را هيچ وقت صاعقه نمي‌زند لذا در هنگام غرش هوا يا ظهور رعد و برق فورا به زير عباي سادات درباري پناهنده مي‌شد و خود را به دامن آنها مي‌چسباند و كم‌كم با خوانده شدن حديث كسا و خوردن بعضي داروهاي مسكن آرام مي‌گرفت و از زير عبا بيرون مي‌آمد.فرمان مشروطیت چهار بار فرمان مشروطیت صادر شد.سه بار آن رد می شود. تا چهارمین بار تایید شد. بار اول، چون خود شاه  می گوید مجلس زیر دست من است. تایید نمی شود. بار دوم میگویند، نامفهوم است تایید نمی شود و بار سوم مجلس شورای اسلامی نوشته بودند، بجای مجلس شورای ملی و باز هم تایید نمی شود و فرمان مشروطیت در 17 مرداد 1285 صادر می شود.تاریخ بیداری ایرانیان جلد سوم صفحه 564 می نویسد:  تاریخ این دستخط در 18 جمادی الثانیه 1324 بوده ولی این که مطابق باشد با روز تولد شاهنشاه، تاریخ آن را در 14 جمادی الثانیه 1324نوشتند.

متمم اصل هشتم  قانون اساسی اهالی مملکت (زن و مرد) ایران در مقابل قانون دولتی  متساوی‌الحقوق  خواهند بود.

  ابتدای صفحه | بازگشت

 

all rights reserved @ Bashariat