گزارش
نقض
حقوق پیروان ادیان
دی
1395
تهیه و تنظیم: كاويانی
گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق اقلیتهای دینی در
ایران تا پایان
دی
ماه 1395 شمسی است. این گزارش بهصورت آماری-تحلیلی ارائه میشود،
مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت
فعالیت بهخصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همینطور ممانعت
از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در
فعالیت
های مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری
دشوار و خطیر با محدودیتهای فراوان در ایران محسوب میشود.
در چنین شرایطی بدیهی است مدافعان حقوق بشر علیرغم دشواری بسیار،
تنها میتوانند حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران
را دیدهبانی کرده و یا امکان تحقیق و مستند کردن در رابطه با
گزارشهای سایر گروهها و رسانهها را بیابند.
شایان ذکر است که در این ماه نیز همچون گذشته رسانه های داخل ایران
سکوت خبری خود در قبال نقض حقوق پیروان ادیان غیر شیعی در ایران را
حفظ نمودند، به گونه ای که در سایه سانسور حکومتی و خفقان ناشی از
آن، هیچ خبری در این حوزه و در این بازه زمانی در رسانه های داخلی
بازتابی نداشت!
فشار بر اقلیتهای دینی همچنان ادامه دارد
:
حاکمیت کنونی ایران و سران آن اعتقاد دارند که برخی از گروههای
مذهبی دشمنان کشور هستند، زیرا باورهای مذهبی آنها ممکن است
وفاداری بهنظام را دچار چالش کند و به بهانه حفظ امنیت سیاسی،
سرکوب فعالیتهای مذهبی را سرلوحه عناد با ادیان دیگر را قرار
دادهاند.در ماه گذشته گستره نقض حقوق پیروان ادیان غیر حکومتی در
ایران بر اساس نمودار زیر بوده است:
جدول و نمودارهای زیر تنها بخشی از تبعیض عقیدتی در ایران را به
تصویر می کشند.
گزارش نقض حقوق هنر منـــــــــــــدان در
دی
ماه 1395
بهروز خسروی
ماده
10 اعلامیه جهانی حقوق بشر:
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و
عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام
جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.
با توجه به حجم بالای سانسور و عدم درج کلیه خبرهای مربوط به نقض حقوق
هنرمندان ، این گزارش تنها ۲۰٪ خبرهای موجود در کشور را بازتاب خواهد
داد.در
گزارش
دی
ماه 1395 به شرح نقض حقوق هنر و هنر مندان می پردازیم:
1.زنستیزی در سینما و تلویزیون ایران، استمرار یک رویه.21
دسامبر/رادیو زمانه
2- متأسفانه در تئاتر هم رابطه جای ضابطه را گرفته.21 دسامبر/ بانی
فیلم
3- سعید مطلبی: در سینمای قبل از انقلاب لقمه قاپیدن نبود، الان هست.23
دسامبر/آی سینما
4-توقف نمایش «مشکل گیتی» با حکم قوه قضاییه.23 دسامبر / خبرگذاری
سینما
5-ارشاد اسلامی به قاچاقچیان فیلم پیوست.25 دسامبر/رادیو زمانه
6- کجای دنیا صندوق پسانداز معلمان بهسریالهای حکومتها اختصاص داده
میشود؟! (دلایل تعطیلی سریال «شهرزاد»).26 دسامبر/خبرگذاری اعتماد
7- قفل پنجاه ساله چهار صندوق بهرام بیضایی در ایران توسط یک زن گشوده
شد.27 دسامبر/انتخاب خبر
8- وزارت ارشاد با حساسیت بیشتری توزیع غیرقانونی فیلم ها را پیگیری
کند.27 دسامبر /بانی فیلم
9- بازداشت طاهره ریاحی، دبیر سرویس اجتماعی خبرگزاری برنا.27 دسامبر /
ایلنا
10-برگزاری آخرین جلسه محاکمه فرزاد پورمرادی، روزنامهنگار
کرمانشاهی.27 دسامبر/رادیو زمانه
11-دولتآبادی “لغو تحریم شاملو” را به دانشگاهیان تبریک گفت.27
دسامبر/ دویچه وله
12- اصغر فرهادی به رئیس جمهور نامه نوشت. 27 دسامبر / ایسنا
13- ماهها انتظار یک هنرمند برای خریدن پای مصنوعی.27 دسامبر/ ایسنا
14-رضا کیانیان:هر سال یک لشکر هنرمند بیکار به جامعه افزوده میشود.27
دسامبر/ایسنا
15-نامه اصغر فرهادی به حسن روحانی درباره گورخوابها، و قاچاق فیلم
«فروشنده» توسط ارشاد اسلامی.29 دسامبر /بالاترین
16- صداوسیما بزرگترین سارق آثار موسیقیایی است.29 دسامبر/ایلنا
17-عروسک گردان کلاه قرمزی درگذشت.30 دسامبر/بی بی سی
18-سیاستهای دولتی در راستای خفهکردن ادبیات است.1 ژانویه/ ایلنا
19- روزنامه آفتاب یزد به اتهام تبلیغ علیه نظام مجرم شناخته شد.1
ژانویه / هرانا
20- روزنامه آفتاب یزد به اتهام تبلیغ علیه نظام مجرم شناخته شد.1
ژانویه / هرانا
21-برای انتقال گفتمان اجتماعی به سینماگران نیاز داریم.3 ژانویه /
بانی فیلم
22- مسئولان سینمایی باید پاسخگوی انتخاب مدیران کمتجربه غیرمتخصص
باشند.3 ژانویه /خانه ملت
23- تئاتر فرزند فراموش شده خانواده فرهنگی ایران.3 ژانویه/ جهان
اقتصاد
24- جای هنرمند زندان نیست.3 ژانویه /هرانا
25-حمله دوباره کیهان به بهرام بیضایی. 5 ژانویه / کیهان
26- برادران هنرمند رجبیان؛ وضعیت نامناسب جسمی و محرومیت از درمان در
زندان اوین.9 ژانویه / هرانا
27-قوه قضاییه به مجازات فراقانونی رسانههای گزارش دهنده فساد مالی و
فیلتر کردن آنها پایان دهد. 9 ژانویه / روزنامه شرق
28- بازنشر گفتوگوی «آیتالله هاشمی» درباره سینما پس از
۳۲
سال.10 ژانویه / ایسنا
29-این کودکان برای دنیا چه پیامی دارند؟10 ژانویه / ایسنا
30-شلاق
خوردن خبرنگار، اشک محمد بلوری را هم درآورد.10 ژانویه / ایسنا
34- گفتوگو با شهبانوی پیشین ایران درباره گنجینه آثار مدرن هنری.16
ژانویه / دویچه وله
35-چهار هنرمند زندانی خطاب به هنرمندان داخل کشور: چرا درباره ما سکوت
میکنید؟19 ژانویه /رادیو زمانه
36-وزیر
ارشاد در قم:
۱۰
فیلم فمینیستی و نامناسب از جشنواره فجر حذف شدند.19 ژانویه / بی بی سی
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی هانوفر 17 دسامبر2016
علی میرزایی
جلسه ماهانه نمایندگی هانوفر در تاریخ17 دسامبر2016 راس ساعت 12:30 به
وقت اروپای مرکزی با حضور جمعی از اعضای نمایندگی استان نیدرزاگسن در
دفتر کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در شهر هانوفر وتعدادی از اعضای
کانون در اتاق پالتاک برگزار گردید
حاضرین در جلسه صدیقه جعفری ، حسین بیداروند ، الیه رحمانی ، علی
میرزایی ، قاسم ساکی ، پریسا حسین پور ، منوچهر شفایی ، مازیار برزی و
سینا جواهری بودند
در بخش اول جلسه اقای قاسم ساکی سخنرانی خود را درارتباط با تحلیل
اخبار نقض حقوق بشر در ماه گذشته آغاز کردند که به شرح زیر میباشد
:
دادستانی تهران به خانواده اکبری منفرد: آنها که سال ۶۷ اعدامها
را انجام دادهاند، خودشان مردهاند.
ـ در پی شکایت مریم اکبری منفرد درباره اعدام برادر و خواهرش در سال ۶۷،
یکی از مقامات دادستانی تهران گفته که دستور قطع ملاقاتهای این زندانی
با فرزندان و همسرش از “بالا” صادر شدهاست. وی همچنین در یک پاسخ
شفاهی به خانواده این زندانی سیاسی اعلام کردهاست که او چه چیزی را می
خواهد بداند؟ آنها که خواهر و برادراش را اعدام کردهاند حالا یا
مردهاند یا پیرشدهاند و خواهر و برادرش هم احتمالا در خاوران دفن
شدهاند.این مقام دادستانی تهران همچنین به خانواده اکبری منفرد گفته
است که چنین شکواییههایی هیچ نتیجه و فایدهای ندارد و فقط میتواند
وضعیت او را در زندان سختتر کند و مانع مرخصی یا آزادی او شود.
بازداشت یک زوج زرتشتی ایرانی-آمریکایی از ۵ ماه
پیش:کاته
وفاداری، یک شهروند زرتشتی با انتشار نامهای از دستگیری و
بازداشت برادر ایرانی-آمریکایی (کارن وفاداری) و همسر برادرش (آفرین
نیساری) در اوایل مرداد ماه ۱۳۹۵ توسط
سازمان اطلاعات سپاه پاسداران خبر داده و از آیت الله خامنه ای، رهبر
ایران خواستار آزادی آنها شده است.او نوشته که طی مدت بازداشت این دو
تن، اعضای خانواده با «پاپوش دوزی برای اخاذی مالی، تصرف اموال، و
تهدیدات امنیتی» مواجه بوده اند.
کارن وفاداری که اقلیت مذهبی زرتشتی است به همراه همسرش آفرین نیساری
از اوایل مرداد ماه در زندان اوین به سر می برند در حالیکه طبق آنچه
کاته وفاداری، خواهر کارن وفاداری در نامه خود خطاب به رهبرایران نوشته
است وضعیت جسمی این دو زندانی (به خصوص آفرین نیساری) مناسب نیست.
حکم اعدام بابک زنجانی در دیوان عالی تایید شد:ـ معاون
نظارت دیوان عالی کشور از تایید حکم اعدام بابک زنجانی در دیوان عالی
خبر داد. خبر تایید این حکم در حالی منتشر می شود که هفته گذشته یک
منبع آگاه در دیوان عالی کشور در خصوص آخرین وضعیت رسیدگی به حکم صادره
در پرونده بابک زنجانی، گفته بود حکم صادره از سوی دادگاه مبنی بر
اعدام متهم ردیف اول پرونده فساد نفتی، لغو شده است. دادگاه انقلاب،
باغ شارون را به اتهام جاسوسی مسیحیان بشارتی مصادره کرد: دادگاه
انقلاب اسلامی در ایران باغ شارون متعلق به کلیسای جماعت ربانی را به
اتهام “ارتباط گردانندگان کلیسا با سازمان جاسوسی آمریکا و نفوذ در
ایران” مصادره کرده است.به نقل از تارنمای ماده ۱۸، شعبه
سوم دادگاه انقلاب تهران، در حکمی که در تاریخ ۱۳ تیر
ماه سال گذشته صادر و در مرداد ماه امسال به تأیید رسیده است، شورای
کلیساهای جماعت ربانی ایران را به ارتباط با «سازمان جاسوسی سیا» متهم
و دستور مصادره یک باغ متعلق به این شورا را به نفع ستاد اجرائی فرمان
امام صادر کرده است .
اعدام یک زندانی پس از استرداد به ایران:یک
زندانی به نام “نعمت رحمانی گرمی” پس از تحمل ۱۵ سال
حبس در کشور آذربایجان حدود دو ماه قبل به ایران تحویل داده شد. آقای
رحمانی با فاصله کمی از استرداد در زندان اردبیل به چوبه دار آویخته
شد. ،
«نعمت
رحمانی گرمی» در ماه آگوست ۲۰۱۶ همزمان
با سفر رئیس جمهور ایران به جمهوری آذربایجان پس از تحمل ۱۵ سال
حبس در زندانهای این کشور به ایران استرداد شد.
در بخش دوم جلسه اقای سینا جواهری(فعال حقوق بشر سخنرانی خود را راجع
با انطباق اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ارائه
دادند
متن این سخنرانی به شرح زیر می باشد .طبق
ماده 21 کنوانسیون حقوق بشر هر شخص حق دارد در مدیریت دولت مستقیما یا
با واسطه رای مردم شرکت کند.
ولی در حکومت جمهوری اسلامی حکومت لایه ای حاکم است که در آن افراد به
صورت چرخشی همدیگر را انتخاب می کنند بدین منوال که من باب مثال شورای
نگهبان صلاحیت کاندیدای مجلس را تایید می کند.
درپی ان
۶
تا از اعضای شورای نگهبان را خود مجلس انتخاب می کنذ و
۶
تای دیگر را رهبر،
در ادامه شورای نگهبان که وظیفه ان تعیین صلاحیت رهبر است را هم خود
رهبر انتخاب می کند
کاندیدای ریاست جمهوری هم هر سال یک بار باید در وحله اول صلاحیت رهبری
را دریافت کنند که این بدین معنی است که به صورت غیر مستقیم رییس جمهور
را هم رهبر انتخاب می کند.. تا اینجای کار می توانیم به این نتیجه
برسیم که کسی جز رهبر در تعیین سیایت های ایران نقشی ندارد که این
تناقضی است بر اصل صد و هفت قانون اساسی ایران که بر طبق این اصل رهبر
باید در برابر قانون با بقیه مردم برابر باشد .حال
دفاعی که ممکن است سران جمهوری اسلامی ایران بر این نقد داشته باشند
این است که قوانین ایران تماما بر طبق اسلام می باشد . جالب اینجاست که
تفسیر این قوانین بر عهده ی روحانیون قم می باشد در حالی که تایید
روحانیت روحانیون ایران هم بر عهده رهبر است این به این معنیست که اگر
تفسیری متناقض با قوانین ایران از سوی فردی ارایه شود رهبر به راحتی می
تواند با رد صلاحیت او نقد ان فرد را باطل اعلام کند
در بخش سوم جلسه خانم پریساحسین پور (فعال حقوق بشر)سخنرانی خود را با
موضوع سالروز حقوق بشر اغاز کردند که به شرح زیر میباشد.
بهترین تصمیمی که بشر تا کنون برای خودش گرفته همین 30 ماده است و
البته شاید در آینده تعداد این مواد و یا نوع منشور بیشتر و کمتر شود
.حقوق طبیعی، حقوق بشر همانقدر قدمت دارد که خود بشریت.
پیش از آنکه انسانها متاًثر از نقش جامعه، مذهب، اقتصاد و دولت در
حقوق طبیعی خود محدود شوند، حقوق بشر وجود داشته است.
بدینسان حقوق بشر امری است مادر زادی.
تاریخچه حقوق بشر :
برای شناسائي حيثيت ذاتي و کرامت انسانی کليه اعضاي خانواده بشري و
حقوق يکسان و انتقال ناپذير آنان اساس آزادي، عدالت و صلح را در جهان
در 10 دسامبر سال 1948 امضا شد .
برای رسیدن به حقوق ذاتی انسانی لازمه ان آگاهی بشر و شناخت حقوقشان می
باشد
.امکان رسیدن به این حقوق از بالا وجود ندارد و میتوان مثال کورش کبیر
را زد که انسانی علاقمند به احترام به حقوق انسان بود و حتی با خواندن
منشور ایشان اندیش هاش را میتوان تشخیص داد ولی این اندیشه فردی و
دستوری کافی نیست
.
گزیده منشور حقوق بشر کورش:منم
کـوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و
اَکَد، شاه چهار گوشه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ … نوه کورش، شاه
بزرگ … نبیره چیشپیش، شاه بزرگ …
آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با
شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابِـل بر تخت شهریاری نشستم.
مردوک خدای بزرگ دلهای پاک مردم بابـل را متوجه من کرد … زیرا من او
را ارجمند و گرامی داشتم.
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به
مردم این شهر و این من بردهداری را برانداختم، به بدبختی آنان پایان
بخشیدم. ماده 4 اعلامیه ،فرمان
دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند.
ماده 18 .فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
برابری ماده 2
مَـردوک خدای بزرگ از کردار من خشنود شد …
چون پسرش کمبوجیه تمام اصول پدر را فراموش و زیر پا گذاشت
حمله به مصر و کشتار مردم انجا و سپس برگشت به ایران و نابودی ده ها
هزار سرباز در بیابان های مصر که اخیرا اجسادشان به دست آمد. کشتن گاو
اپیس، کشتن برادرش بردیا و گئومات.
پس از کورش میتوان به فلاسفه یونانی و تلاش برای شناسائی و معرفی
مدینه فاصله تلاش کردند.دیگر اندیشه مسیحیت هم بارقه امیدی برای
اندیشه انسانی و ارزش دادن به انسان و حقوقش به وجود آورد که ان هم
پس از قدرت گرفتن کلیسا به حیطه فراموشی سپرده شد.پس از ان اندیشه
های متفرقه ای چون
فيلسوف بريتانيايي، جان لاك (1632-1704) است.
لاك نوشت كه مردم جوامع را تشكيل مي دهند، و جوامع حكومت ها را به وجود
می آورند تا برخورداري از حقوق "طبيعي" را تضمين کنند. لاك حكومت را به
عنوان يك "قرارداد اجتماعي" ميان حاكمان و کسانی که بر آنها حکومت می
شود تعريف كرد. او معتقد بود كه شهروندان موظفند تنها به حكومتي كه از
حقوق انساني آنها محفاظت مي كند وفادار باشند. اين حقوق ممكن است حتي
بر دعاوي و منافع حكومت نيز تقدم داشته باشند. حكومت تنها در صورتي مي
تواند مشروع باشد كه به صورتي نظام مند، به حقوق انساني شهروندان خود
احترام بگذارد و از آن حقوق حفاظت كند. جان لاک(John
Locke)
( نویسنده دو رساله در باره حکومت، 1690 )
.ژان
ژاک روسو(Jean
Jacques Rousseau)
(نویسنده «قرار داد اجتماعی یا قواعد اساسی قانون عمومی دولت»، 1762).
شارل مونتسکیو (Charles
de Mountesquieu)
بر این محور دور می زد که چگونه می توان به بهترین وجه ممکن از آزادی
ها حراست کرد؟ او در اثر مهمش بنام «روح قوانین» در سال 1748 میلادی
پاسخ به این پرسش را در طرح تقسیم قدرت بود.اهمیت
آموزه های مونتسکیو در روح القوانین از جنبه حقوق بشر ، قانون مدار
کردن مناسبات میان انسان ها و نیز تقسیم قوای دولتی برای پاسداری از
حقوق آنان، حائزاست.
فرمان کبیر:احترام
به بعضی از حقوق انسانی را میتوان ابتدا در سال1215 علیه دولت انگلیس،
جان پادشاه انگلیس روی داد که این پادشاه در فرمانی که به نام فرمان
کبیر شناخته شده است و بطور کلی تائید کرده که کلیه حقوق و آزادی هائی
را که مردم محترم بشمارد .
منشور کبیر :در
زمانی که دموکراسی طلبان بر سلطنت طلبان پیروز شدند در انگلیس پارلمان
پا گرفته و تشکیل شد. و اعلامیه ای در تاریخ 1689 به تصویب رساندند که
ان را منشور کبیر نامیدند.
منصبان کشوری و لشکری قرار گیرد. متخلفین بایستی از کار برکنار شوند
اعلامیه استقلال امریکا:در 4 یولی 1776 اعلام شد .ما این حق را از
بدیهیات میدانیم که همگی مردم مساوی و برابر آفریده شده اند. و برای
همه حق زندگی، حق داشتن آزادی، حق کسب آسایش و سعادت را داده و برای
حفظ این حقوق ، مردم برای خود حکومتهایی از میان خود تاسیس خواهند کرد
. بدیهی است که مردم در زمان عدم رضایت حق دارند این حکومت را تغییر
دهند . اصلاحات اعلامیه استقلال امریکا: در 1791
.انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 این انقلاب روی داد که در ان
به اصلی انسان توجه بیشتری شد و اولین متن ان در 26 آگوست 1789 تدوین
شد و در سالهای 1791 و 1793 و 1795 باز نگری و انسانی تر گردید. بی
گمان انتشار نوشته های منتسکیو در سال 1748 در فرانسه انسان های
فرانسوی را آگاه نمود. در مقدمه کتاب با ارزش روح القوانین
نوشته است ،منشا و اصل بر برائت آدمی می باشد و کرامت ذات انسان است
.شکست
المان و انقلاب اکتبر روسیه لنین ،جنگ جهانی دوم و وضعيت حقوق بشر:از
حدود سال 1941 ميلادی که اطلاعات دقيقی در مورد جنايات نازی ها در
آلمان هيتلری و سرزمين های اشغالی به دنيای خارج درز کرد، فکر و عزم
ايجاد سازمان ها و تعهدات بين المللی برای حفظ صلح جهانی قوت گرفت (
منشور اتلانتيک در آگوست 1941، اعلاميه ملل متحد در ژانويه 1942 و
پيشنهادات دامبارتون اوکس برای تاسيس سازمان ملل متحد در سپتامبر و
اکتبر 1944). با پايان گرفتن جنگ جهانی دوم و آگاهی از ويرانی
های وحشتناک آن ( 55 مليون کشته، 27 مليون زخمي، نابودی بسياری
کشورها و شهرها و 5/1 تريليون دلارخسارت)، اهداف ارزشمند سازمان ها و
تعهدات بين المللی فوق بيش از پيش نمايان شد. کوره های آدم سوزي،
افشای جنايات جنگی در دادگاه نورنبرگ، راه پيمائی مرگ باتا
آن، و نتايج بمباران های اتمی هيروشيما و ناکازاکی به
فکر و عزم جديد جهانی برای حفظ صلح در دنيا کمک کرد.
تاسيس سازمان ملل متحد:
در 26 جون 1945 ميلادی ( برابر با 6 تير 1324خورشيدي) منشور ملل متحد
توسط نمايندگان 50 کشور موسس سازمان ملل متحد در سانفرانسيسکو به امضا
رسيد.
تاسيس کميسيون حقوق بشر سازمان ملل
16 فوريه 1946 در لندن منعقد شد، قطعنامه تاسيس کميسيون حقوق بشر
سازمان ملل به تصويب رسيد. وظيفه اين کميسيون ارائه پيشنهادات،
توصيه ها و گزارشات در موارد زير به کنسول اقتصادی و اجتماعی سازمان
ملل بود:
تهيه
و تدوين اعلاميه جهانی حقوق بشر:تهيه
و تدوين اعلاميه جهانی حقوق بشر در هشت (8) مرحله، و حدود دو سال به
طول انجاميد. در اين مدت، هر يک از نکات اعلاميه توسط نمايندگانی با
عقايد متفاوت از اروپای شرقی و غربی گرفته تا تمدنهای آسيائی و
امريکائي، از سيستم های حقوقی آنگلوساکسون و لاتينی گرفته تا معتقدات
مذهبی و فرهنگی خاور ميانه، همگی مورد بحث های مهيج و پر حرارت قرار
گرفت (عکس ها از آرشيو سازمان ملل متحد).
کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد،
زیرمجموعهای از
شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد
بود که در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۶ توسط شورای اقتصادی تشکیل و در
۱۵مارس
۲۰۰۶
با رأی قاطع
مجمع عمومی سازمان ملل متحد
با
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
جایگزین شد.
فعالیتهای این کمیسیون را میتوان از زمان تشکیل تا جایگزینی با
شورای حقوق بشر، به سه دوره تقسیم کرد.
تغییر روش از کمیسیون حقوق بشر به شورای حقوق بشر،کمیسیون دوره ای بود
و بعد از سال 2000 که قذافی رئیس کمیسیون شد.
در 2006 قرار شد تغییر و در سال 2007 با رای گیری شورا تشکیل شد حدود
47 کشور تائید شدند.و ایران هم درخواست عضویت کرد که با تمام لابی و
ارتباطی که دولتها ایجاد کرد با 68 رای منفی در مقابل 44 مثبت و 24 رای
ممتنع.
کنوانسیون و پرتکل های حقوق بشر:
1 . کنوانسيون منع و مجازات کشتار دسته جمعي(قتل عام) مصوبه 9
دسامبر 1948
2- ميثاق بين المللي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي سازمان ملل
متحد-مصوبه 16 دسامبر 1966 قطعنامه
A – 2200
3 .
میثاق
بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد مصوبه 26 دسامبر
1966/ قطعنامه
A 2200
اجرائی بنابر ماده 49، 23 مارس 1976
4 . کنوانسيون حذف کليه اشکال تبعيض عليه زنان مصوبه 18 دسامبر
1979
5 . ميثاق بين المللي حقوق کودک مصوبه 20 نوامبر 1989- قطعنامه
شماره 25/44 ، - ترجمه: دکتر الف. آبشار6
.
کنوانسیون بین المللی حذف تمام اشکال تبعیض نژادی
- مصوبه 21 دسامبر 1965 مجمع عمومی، ش آ 2106
7 .
کنوانسیون ضد شکنجه و رفتار یا مجازات خشن، غیر انسانی یا تحقیر کننده
مصوبه 10 دسامبر 1984
8 . دومین پروتکل اختیاری میثاق بین المللی حقوق سیاسی و مدنی به
منظور الغای مجازات مرگ مصوبه 15 دسامبر 1989 قطعنامه 44/128 مجمع
عمومی
9 . فراخوان استراسبورگ - نخستين کنگره جهاني الغاي مجازات اعدام
10 . پروتکل اختياري مربوط به ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي
11 . بيانيه حقوق افراد متعلق به اقليتهای ملي نژادی مذهبی و زبانی
مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد- قطعنامه ش
۱۳۵/۴۷ -
18 دسامبر 1992
12 . پروتکل اختياري حقوق کودک در مورد شرکت کودکان در جنگ
13 . پروتکل اختیاری حقوق کودک درمورد فروش کودکان، روسپیگری و هرزه
نگاری کودک (پورنوگرافی)
14. پروتکل اختياري کنوانسيون حذف کليه اشکال تبعيض عليه زنان
مصوبه 15 اکتبر 1999
15 . اعلاميه حذف خشونت عليه زنان قطعنامه 104/48
مجمع عمومي سازمان ملل متحد مصوبه 23 فوريه 1994
16 . انسان و محیط زیست معروف به « کنوانسیون استکهلم
17 . کنوانسیون تغییر آب و هوا
:
18 . نقش سازمان ملل متحد در قرن بيست و يكم
19 . متن کامل اساسنامه آژانس بين المللي انرژي اتمي
20 . متن كامل كنوانسيون حفاظت از محيط زيست درياي خزر
21 . تصور و واقعيت - پرسشها و پاسخها درباره سازمان ملل متحد
22 .
پیمان منع تولید و تکثیر سلاح های هسته ای - بخشنامه اطلاعاتی سازمان
ملل - ش 140 - 22 آوریل 1970
23 . اجرای قرارداد تامينNPT
(معاهده منع گسترش جنگ افزارهای هستهای) درجمهوری اسلامی ايران ، 12
سپتامبر 2003
ایران و کنوانسیونهای بین المللی:از
مجموع 25 کنوانسیون مهم حقوق بشر ، دولت ایران به 10 کنوانسیون ملحق
شده که از میان آنها ، 8 کنوانسیون قبل از انقلاب اسلامی به تصویب
رسیده و فقط کنوانسیون حقوق کودک ، کنوانسیون بین المللی لغو و
مجازات جنایت آپارتاید و کنوانسیون بین المللی ضد آپارتاید در ورزش
فهرست کنوانسیون هایی را که دولت ایران به تصویب رسانده ذکر
میشود.
1 . کنوانسیون تکمیلی لغو بردگی ، تجارت برده و اعمال مشابه بردگی ،
مصوب 1957 که در سال 1377 به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است
2 . کنوانسیون بین المللی منع و مجازات کشتار دسته جمعی مصوب 1948 که
در تاریخ 1334 به تصویب مجلس رسیده است
3 . کنوانسیون بین المللی رفع تبعیض نژادی مصوب 1965 که در سال 1347 به
تصویب مجلس رسیده است
4 . میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی مصوب 1966 که در سال1354 به
تصویب مجلس رسیده است.
5 . میثاق بین المللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مصوب 1966 که در
تاریخ 1354 به تصویب مجلس رسیده است
6 . کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان مصوب 1951 که درسال 1354 به
تصویب مجلس رسیده است
7 . پروتکل مربوط به وضعیت پناهندگان مصوب 1967 که در تاریخ 1354 به
تصویب مجلس رسیده است
8 . کنوانسیون بین المللی لغو و مجازات جنایت آپارتاید مصوب 1973 که در
تاریخ 1363 به تصویب مجلس رسیده است
بعداز انقلاب:9
کنوانسیون بین المللی ضد آپارتاید در ورزش مصوب 1985 که در سال 1366 به
تصویب مجلس رسیده است.10
کنوانسیون
حقوق کودک مصوب 1989 که در سال 1372 به تصویب مجلس رسیده است.
کشورهائیکه حقوق بشر را در قوانین اساسی خود قرار داده اند:در
بین قوانین اساسی فوق، قوانین اساسی حداقل 40 کشور ونیز اتحادیه اروپا
به صراحت از اعلامیه جهانی حقوق بشر و یا میثاق های الحاقی آن نام می
برند. توضیح اینکه قانون اساسی اتحادیه اروپا در29 اکتبر 2004 توسط
سران و روسای دول 25 کشورعضو اتحادیه و 3 کشور کانیدیدای عضویت در
اتحادیه امضا شده است. این سند می بایسنی توسط مردم و یا پارلمان این
کشورها تائید گردد.در ذیل، ترجمه فارسی (جدیدترین نسخه) بخشی از
قوانین اساسی کشورها و اتحادیه اروپا که به صراحت از اعلامیه جهانی
حقوق بشر و یا میثاق های الحاقی آن نام میبرد، از نظر هموطنان عزیز
میگذرد.
قانون اساسی اتحادیه اروپا (2004): قانون اساسی افغانستان (2004)
مقدمه:
قانون اساسی آندورا (1993) قانون اساسی آرژانتین (1998)
قانون اساسی بنین (1990) قانون اساسی بولیوی (2002)
قانون اساسی بوسنی و هرزگوین (1995)
مقدمه قانون اساسی بورکینا فاسو (1997) مقدمه: قانون
اساسی بروندی (1992) مقدمه:
قانون اساسی کامبوج (1999)
ماده 31: قانون اساسی کامرون (1972) مقدمه قانون اساسی کیپ
ورد (1992) ماده 16 قانون اساسی چاد (1996) مقدمه
قانون اساسی کومور (2001) مقدمه: قانون اساسی کنگو (1992)
مقدمه: قانون اساسی ساحل عاج (2000) مقدمه: قانون اساسی
گینه استوائی (1996 ) قانون اساسی اتیوپی (1994) ماده 13(2): قانون
اساسی گابُن (1991 ) مقدمه: قانون اساسی گرجستان (2004)
مقدمه: قانون اساسی گینه (2001) مقدمه: قانون اساسی گینه
بیسائو (1996) ماده 29
قانون اساسی گینه جدید پاپوا (1975 )
ماده 39
قانون اساسی هائیتی (1987)
مقدمه: قانون اساسی قرقیزستان (1998) ماده 16 قانون اساسی
لیتوانی (اعلامیه الحاق به اسناد حقوق بشری - 1990)
قانون اساسی لبنان (1990) قانون اساسی مالی (1992)
قانون اساسی موریتانی (1991) قانون اساسی مولداوی (1994)
ماده 4 قانون اساسی نیکاراگوئه (2000 قانون اساسی نیجریه (1999)
قانون اساسی فلسطین ( پیش نویس چهارم- فوریه 1996)
قانون اساسی پرو (1993) قانون اساسی پرتغال (1989)
قانون اساسی رومانی (2003) قانون اساسی سنگال (2001)
قانون اساسی اسپانیا (1992)
قانون اساسی تبت (در تبعید – 1991)
قانون اساسی تیمور- لست (2001) قانون اساسی انگلستان (سیستم حقوقی –
1992) قانون اساسی تانزانیا (1998)
قانون اساسی یمن (1994)
بخش چهارم جلسه خانم الیه رحمانی در ارتباط با دانشجو سخنرانی کردند
که به شرح زیر میباشد:نگاهی به تاریخچه روز
دانشجو.16
آذر نمادی است برای
اثبات اینکه دانشجو همیشه در صحنه است و دنبال حق و حقوق خود.
از سال 1332 تا به امروز 16 آذر به عنوان روز مقاومت و ایستادگی که
خاصیت اصلی دانشجو است، شناخته شده است و دانشگاه هم پایگاه مسیر
استقلال و آزادی. حکومت جمهوری اسلامی ایران در طی سالهای حکومتش همیشه
سعی داشته است تا مردم را در نا آگاهی نگه دارد زیرا این راه بهترین
روش سرکوب مردم و ادامه یافتن حکومت می باشد.
دانشجو می داند تنها راه مبارزه و دست یابی به آزادی داشتن آگاهی و
هوشیاریست. مسلما نسل جوان و تحصیلکرده بینش و آگاهی مناسبی دارد و
همیشه ثابت کرده است که زیر بار هیچگونه ظلم و استبدادی نمی رود چه
داخلی و چه خارجی همان طور که آقایان قندچی، بزرگ نیا،شریعت رضوی این
را ثابت کردند و در این راه جان خود را از دست دادند.
از آن روز 16 آذر در تاریخ ماندگار شد و به عنوان یک سنبل شناخته
شد.اما این عدالت خواهی مختص به زمان خاصی نیست از سال 40 به بعد
دانشگاه اوج رشد اندیشه بود. در سال 47 در ابتدای آذر ماه دانشجویان به
پول بلیت اتوبوس اعتراض و تظاهرات کردند.
در سال 1360 وقتی دیدند صدای دانشجو خاموش شدنی نیست انقلاب فرهنگی راه
اندازی کردند و دانشگاه ها را تعطیل کردند. دانشجویان و اساتید بسیاری
اخراج شدند و در واقع تفتیش عقیده شدند. در حدود یک سال و نیم تعطیلی
دانشگاه ها و تغییر کتاب ها به طول انجامید و بعد از آن دانشگاه اسلامی
و انجمن های اسلامی صورت گرفت در این انجمن های اسلامی بود که اعقاید
مخالف احزاب را راه اندازی کردند.
خمینی در 16 آذر ماه سال 1357 دانشجویان را مقدرات کشور معرفی کردو گفت
اگر دانشگاه را ما سست بگیریم و از دست برود همه چیز از دست می رود و
همينطور دانشگاه است که سرنوشت یک ملت را تعیین می کند. اما بعد از آن
روز 13 آبان که ماموران امنیتی به اسم دانشجویان از دیوار سفارت آمریکا
بالا رفتند و نام ایران و ایرانی را به جهانیان گروگانگیر معرفی کردند
به عنوان روز دانشجو شناخته شد.
از آن زمان به بعد نه تنها 16 آذر فراموش شد بلکه انجام هر نوع مراسمی
منوط به داشتن مجوز شد.18 تیر 78 در اعتراض به جلوگیری نشر روزنامه
سلام، ماموران به خوابگاه دانشجویان ریختند و آن حوادث دلخراش صورت
گرفت و نیروهای امنیتی به وحشیانه ترین شکل ممکن با دانشجویان برخورد
کردند.در این اعتراضات دست کم هفت نفر کشته شدند.
بعد از جنبش دانشجویی سال1379 در خرم آباد و بعد از آن 25 خرداد سال
1388 که در پی اعتراض به انتخابات جنبش سبز صورت گرفت و در حدود 5 کشته
داد.در راه این اعتراضات و حق طلب افراد بسیاری زخمی، بازداشت و شکنجه
شدند. مجید توکلی دانشجو دانشگاه امیر کبیر مه به حضور احمدینژاد در
دانشگاه اعتراض کرد و بعد از یکبار بازداشت و آزادی در نهایت به هشت
سال حبس محکوم شد.در حال حاضر جو دانشگاه تبدیل شده به محیط ترس و،
وحشت و امنیتی. تبدیل دانشگاه به گورستان با دفن شهدا در دانشگاه و
تغییر مسجد با دانشگاه با ترتیب دادن نماز های جمعه و دعاها
و... امسال نیز روز دانشجو با جایگزین کردن برنامه های طنز و کمدی به
جای سخنرانی های سیاسی با هدف سیاست زدایی از دانشگاهها انجام شد.
زیرا یاری سران مملکت بسیار دشوار و سخت است که دانشجو زیر بار ظلت نمی
رود و از هر راه و حربه ای از قبیل کمیته های انضباطی و حراست دانشگاه
ها و نهادهای امنیتی و تهدیدات و احضار و بازداشت و بازجویی استفاده می
کنند تا دانشجو را ساکت نگه دارند.
به امید روزی که تمام حقوق بر حق ملت ایران به اجزا دربیاید و حقوق بشر
در ایران برسمیت شناخته شود.و سپس در قسمت اخر جلسه پیش بینی جلسه ماه
آینده انجام شد جلسه راس ساعت15 به پایان رسید.
گزارش
نشست
ماهانه
ي
نمايندگي
نورد
راين
وستفالن
در١٨
دسامبر
مسعود نقلی
نشست
نمايندگي
در
تاريخ
يكشنبه
١٨
دسامبر
٢٠١٦
با
حضور
جمعي
از
همكاران
فعال
حقوق
بشر
در
اتاق
پالتاك
راس
ساعت
١٥:٠٠
به
وقت
اروپاي
مركزي
با
مسئوليت
جلسه
آقاي
محمد
مرادي
اشكفتي
و
منشي
گري
آقاي
مسعود
نقلي
برگزار
گرديد.
حضور
يافتگان
در
اين
نشست
عبارت
اند
از
آقايان
:
سعيد
محمد
زاده،
محمد
حسن
همتي،
مهدي
موسوي،
گلستان
جو،
جمشيد
غلامي
،
امير
صابر
پور،سعید
اژدری،
مسعود
نقلي.
بانوان
:
سهيلا
مرادي،
ليدا
اشجعي،
عامليا
اسدي.نخست
مسئول
نمايندگي
ضمن
خوش
آمدگويي
به
فعالين
گرانقدر
مسئوليت
نشست
را
بر
عهده
ي
آقاي
مرادي
نهادند
تا
نشست
آغاز
گردد.
طبق
عادت
فراخوان
سخنران
اول
آقاي
يحیي
اژدري
بودند
كه
به
دليل
اختلالات
ارتباطي
قادر
به
ارائه
مطلب
نشدند
سپس
آقاي
مرادي
اشكفتي
از
آقاي
نقلي
دعوت
به
عمل
آوردند
تا
سخنراني
خودشان
رو
تحت
عنوان
بررسي
اعلاميه
جهاني
حقوق
بشر
و
مقايسه
آن
با
قانون
اساسي
جمهورري
اسلامي
ايران
ارائه
دهند
كه
به
شرح
زير
بود
:
به
مهمترين
حق
هر
بشر
و
انساني
يعني
حق
زندگي
كردن
اشاره
ميكند
به
ساده
ترين
شكل
ممكن
گفته
شده
كه
هر
انساني
بايد
از
حقوق
شخصي
مثل
حق
آزادي
،
حق
زندگي
،
حق
امنيت
برخوردار
باشد.
يعني
هيچ
انساني
نبايد
كشته
شود
يا
امنيتش
مورد
تعرض
قرار
بگيرد
و
آزاديش
صلب
بشود.
اگر
يک
نگاهي
به
عقبتر
بندازيم
ميبينيم
زماني
كه
درباره
تصويب
اعلاميه
جهاني
حقوق
بشر
در
سازمان
ملل
بحث
و
گفتگو
بود
نماينده
ي
چين
گفت
كه
٣
بند
اول
اين
اعلاميه
بايد
به
شكل
كلي
تمام
بندهاي
اعلاميه
رو
تو
خودش
جا
بدهد
.
باید
ببينيم
چه
نكات
مهمي
در
اين
بند
وجود
دارد
.
حق
حيات
،
از
نكات
بر
جسته
ي
اين
ماده
هست
،
از
گونه
حقوق
است
كه
با
انسان
زاده
ميشود
و
هيچ
كس
حق
ندارد
انها
از
كسي
بگيرد
.
ماده
٣
و
ماده
٦
مبثاق
بين
المللي
حقوق
مدني
و
سياسي
تشريح
ميكند
كه
هر
انساني
حق
حيات
دارد.
اعمال
مجازات
اعدامي
تحت
شرايت
خاصي
مجاز
بود
نه
تحت
هر
شرايطي.
در
كشور
هايي
كه
مجازات
اعدام
لغو
نشده
صدور
حكم
اعدام
جايز
نيست
مگر
در
مورد
مهمترين
جنايات
طبق
قانون
لازم
الاجرا
در
زمان
ارتكاب
جنايت
هست
.
اجراي
مجازات
صحيح
نيست
مگر
اينكه
راي
صادره
از
دادگاه
صالح
باشد
.
در
واقع
جرم
تلقي
كردن
ائين
هاي
مذهبي
و
مجازات
مردم
به
خاطر
تبديل
و
تغيير
مذهب
با
معيار
قانون
جهاني
اعلاميه
جهاني
حقوق
بشر
مقايرت
دارد.
پس
تحميل
مجازات
اعدام
براي
ارتداد
نقض
آشكار
حق
حياتِ
كه
توي
اعلاميه
جهاني
و
ميثاق
بين
المللي
به
رسميت
شناخته
شده است.
در
حال
حاضر
١٣٣
كشور
مجازات
مرگ
رو
از
قوانين
خودشان
لغو
كردند
و
اگرحكومتي
آنهاو
اجرا
كند
از
ناقضان
حقوق
بشر
به
شمار
مياد.با
اينكه
حقوق
بشر
حق
حيات
براي
همه
افراد
جامعه
مسلم
ميداند
و
ان
را
حق
اوليه
جامعه
ميداند.
متاسفانه
ايران
جزو
معدود
كشورهايي
است
كه
مجازات
مرگ
رو
هنوز
لغو
نكرده
از
طرف
ديگر
دولت
به
قدري
قتلهاي
زنجيره
ايش
زياد
شده
كه
موجبات
اعتراض
و
عكس
العملهاي
جهانيان
را
هم
به
همراه
داشته است.
شكنجه
هم
نوعي
قتل
تدريجي
هست
كه
از
طرف
حكومت خيلي
ديده
شده
عمل
قتل
از
همين
شكنجه
ها
صورت
گرفته است
.
مثل
سنگسار
ستار
بهشتي
،
كهريزكيها
مثل
كوي
دانشگاه
به
هر
حال
همه
حق
حيات
دارند
و
جامعه
هم
بايد
تلاشش
براي
حفظ
ان
بكند
.و
اما
آزادي
،
نكته
ديگري
كه
در
ماده
٣
مورد
بررسي
قرار
ميگيرد،
كه
حق
مسلم
همه
هست.
تا
جايي
كه
مخالف
اخلاق
حسنه
نباشد
هـيچ
كس
نميتواند
ان
از
شما
بگيرد.
آزادي
يه
آرمان است ،
آرماني كه
هر
انساني
ان و
به
تعبیری
برای آنها
دارد
كه
مهمترين
ان
رهایي
اختياراست.
همانطور
كه
حق
آزادي
انتخاب
حجاب
به
عنوان
پوشش
هست
حق
آزادي
بي
حجاب
بودن
بخشي
از
حق
آزادي
پوشش
است.
مثل
حق
آزادي
بيان
حق
ابراز
نكردن
عقايد
مذهبي
.
هر
٢
جنبه
بايد
محترم
شمرده
شوند.
اما
در
ايران
از
زمان
انقلاب
خيلي
چيزها
مثل
حجاب
اجباري
و
...
اين
حق
نقض
شده.است
و
اما
امنيت،
مهمترين
دغد
غه
اي
كه
زمان
هاي
گذشته
تا
به
الان
در
هر
جامه
اي
هست.
به
اين
معناست
كه
مردم
هراس
و
بيمي
نسبت
به
آزاديها
و
حقوق
مشروع
خودشان
نداشته
باشند
و
حقوق شان
مورد
تعرض
قرار
نگيرد.
حقوق
شهروندي
از
جمله
حقوق
انساني
است
كه
باعث
به
وجود
امدن
امنيت
و
ارامش
ميشود
.حيثيت
جان
مال
و
شغل
اشخاص
رو
به
جز
در
حدودي
كه
قانون
اجازه
ميدهد
نميشود
مورد
تعرض
قرار
داد
و
انها
رو
مصادره
كرد.
جمهوري
اسلامي
ايران
براي
موارد
قضايي
مردم
جامعه
اصولي
را
تدوين
كرده
كه
تا
به
الان
چيزي
مورد
تحقق
واقع
نشده.است
.
اصل
برائت
اصل
قانوني
بودن
جرم
و
جنايات
و
حكم
اجراي
مجازات
از
مراجع
قانوني
،
اصل
علني
بودن
محاكمات
،
همه
اينها
مگر
براي
امنيت
جامعه
نيست
؟
معلوم است كه
يک
قوه
قضايی
قوي
ميخواهد
كه
مسلط
به
تمام
قوانين
و
اصول
فقهي
و
غيره
باشد
تا
امنيت
را
تضمين
كرد.
اصل
٢١
و
٢٢
به صراحت
گفته
كه
هيچكس
را
نميشود
دستگير
كرد
مگر
با
حكم
و
ترتيبي
كه
قانون
معین
كرد.
قانون
هم
موارد
دستگيري
مجرمين
و
متهمين
را
تعيين
كرده
و
هم
ترتيب
دستگيري
انها
.
پس
نهاد
قضايي
تنها
در
چار
چوب
قانون
ميتواند
برخي
از
حقوق
آزادي
فردي
را
بنام
امنيت
آزادي
ممنوع
كند
.
سپس
بانو
عامليا
اسدي
متن
سخنراني
خودشان
رو
با
جستار
روز
جهاني
حقوق
بشر
در
اختيار
حضار
قرار
دادند:
حقوق
بشر
ساخت
و
اندیشه
انسان
امروزی
هست،که
با
تحقیق
و
مطالعه
به
دست
آمده
و
سازمان
دهی
شده
و
برای
همه
ی
مردم
دنیا
هست
و
تمام
حقوق
های
دیگری
که
در
ادیان
و
فرهنگ
و
یا
مذهب
های
گوناگون
شامل
حال
انسان
ها
میشود
،همه
از
دید
من
کپی
از
حقوق
بشر
جهانی
امروزی
هست
و
اصلا
نمیشود
مقایسه شان
کرد
.
حقوق
بشر
جهانی
را
باید
همین
گونه
که
هست
بپذیریم
نه
اینکه
تلاش
کنیم
آن
را
مطابق
کنیم
یا
شکل
و
شمایل
بهش
بدیم
تا
با
حقوقی
که
در
کشور
و
یا
منطقه
ی
خودمان
برای
انسان
داریم
و
یا
مجبورمان
میکنند
،داشته
باشیم
،برابر
کنیم.
حقوق
های
کشورهای
متفاوت
که
به
وسیله
ی
مذهب
یا
دین
یا
فرهنگ
های
گوناگون
برنامه
ریزی
شده
و
به
عنوان
حقوق
بشر
برای
دنیا
معرفی
شده
و
آن
را
خوب
دانستند
،هرگز
راهی
پیدا
نکردند
که
بتواند
با
حقوق
بشر
جهانی
امروز
برابری
و
یا
رقابت
کند.
حقوق
بشر
امروزی
با
اینکه
حدود
50
سال
یا
بیشتر
از
آن
میگذرد
ولی
روز
به
روز
دارند
کمرنگ
تر
می
شوند
و
محبوبیت
خود
را
از
دست
میدهند.چون
برنامه
ی
درستی
برای
پیشرفت
و
برابری
انسان
ندارند.اعلامیه
جهانی
حقوق
بشر،یک
پیمان
بین
المللی
هست
که
در
مجمع
سازمان
ملل
متحد
در
تاریخ
10.12.1948
در
پاریس
به
تصویب
رسید.
این
اعلامیه
نتیجه
ی
مستقیم
جنگ
جهانی
دوم
بود
و
برای
نخستین
بار
حقوقی
را
که
تمام
انسان
ها
سزاوار
آن
هستند
را
به
گونه
جهانی
بیان
میکند.این
اعلامیه
شامل
30
ماده
هست
که
به
شرح
دقیق
سازمان
ملل
متحد
در
باره
حقوق
بشر
میپردازد
.
ماده
های
این
اعلامیه
،حقوق
بنیادی
مدنی
،فرهنگی،اقتصادی،سیاسی
و
اجتماعی
را
که
تمام
انسان
ها
در
هر
کشوری
باید
از
آن
برخوردار
شوند
را
مشخص
کرده
است
.
ویژه
ترین
بخش
هم
من
فکر
میکنم
،همین
ماده
ی
30
باشد،آخرین
ماده
که
میگوید
هیچ
یک
از
مقررات
اعلامیه
حاضر
را
نمیتوان
به
گونه
ای
تفسیر
کرد
یا
معنی
کرد
که
برای
دولتی
یا
گروهی
یا
فردی
متضمن
حقی
شود
که
بنا
بر
آن
بتواند
به
فعالیتی
دست
زند
که
هدف
آن
از
بین
بردن
حقی
که
از
حقوق
و
آزادی
مذکور
در
این
اعلامیه
باشد.
بنا
بر
گزارش
کتاب
های
گینس
،اعلامیه
جهانی
حقوق
بشر
،رکورد
بیشترین
ترجمه
را
در
بین
نوشته
ها
و
کتاب
ها
درا
صول
تاریخ
را
به
خود
اختصاص
داده
است.مجمع
عمومی
سازمان
ملل
متحد،3
سال
تاسیس
میشود
و
پس
از
3
سال
این
اعلامیه
جهانی
را
تصویب
میکند.
همین
اعلامیه
جهانی
،آرمانش
ایجاد
تضمین
حقوق
و
آزادی
برابر
برای
همه
ی
مردم
هست.
پس
از
فاجعه
تاریحی
national socialism
در آلمان نازی و جنایت های نژاد پرستی آدولف هیتلر و ارتش علیه یهودی
ها و جنایت های آن علیه دیگر اندیشان و مخالفان و مردم کشورهای
دیگر،اتحادیه جهانی برای تشکیل یک نظم نوین جهانی به وجود امد،که قرار
شد بر پایه ارزش های مدون حقوق بشر ،مقرر شود.
فعالان و اندیشمندان حقوق بشر به این امر واقف بودند که پیروزی بر
دیکتاتوری نازی و دولت هایی که متحدین آلمان نازی بودند به تنهایی نمی
تواند به صلح سیاسی در جهان منجل شود.
هم اینک
192
کشور ،عضو سازمان ملل متحد هستند و تایوان ،واتیکان و کوزووو و گرین
لند ،عضو سازمان ملل متحد ،نیستند.
پس
از بانو اسدي از آقاي حسن همتي دعوت به عمل امد تا به عنوان آخرين
سخنران كار خودشان رو با عنوان روز جهاني مهاجرت آغاز كند كه به شرح
زير بود
:
روز جهانی مهاجران یک رویداد سالانه است که در ۱۸ دسامبر، برگزار
میشود.
این روز توسط یونسکو نامگذاری شده است.
مهاجرت چیست؟مهاجرت
عبارت است از جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا
زندگی.
مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکنندهای
مانند فقر، بیماری، مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری
و کمبود امنیت مهاجرت میکنند.
دلیل دوم میتواند شرایط و عوامل مساعد جذبکنندهٔ مقصد مهاجرت مانند
امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر، مسکن بهتر و
آزادیهای سیاسی بهتر باشد.اگرچه
مهاجرت بشر برای مدت صدها هزار سال وجود داشته و دارد،
«مهاجرت»
در مفهوم مدرن به حرکت و کوچ افراد از یک ملیت-
کشور به کشور دیگر، که در آنجا شهروند نیستند، محسوب میشود.
مهاجرت بهطور ضمنی به اقامت درازمدت با مهاجرت اطلاق میشود توریستها
و بازدید کنندگان موقتی و کوتاه مدت بهعنوان مهاجرت شناخته نمیشوند؛
اما با وجود این، مهاجرت فصلی کارگران و نیروی کار
(بهطور
نمونه برای مدت کمتر از یک سال)
اغلب بهعنوان شکلی از مهاجرت بحساب میآیند.
گونههای مهاجرت:
مهاجرت خارجی:مهاجرت
خارجی بین کشورها صورت میگیرد و مهاجران از کشوری به کشور دیگر مهاجرت
میکنند.
برخی مهاجرتهای خارجی با هدف دستیابی به منابع طبیعی و ثروت و یا
دستمزد و رفاه بیشتر انجام میپذیرد که به آن مهاجرت اختیاری گفته
میشود.
در این گونه مهاجرتها کشور مبدا دچار مشکلات اقتصادی است.
بهعنوان نمونه مهاجرت اروپاییان به آمریکا، استرالیا، کانادا و آفریقا
در قرن نوزدهم یک مهاجرت اختیاری است.
مهاجرت کارگران ترکیه به آلمان غربی پس از جنگ جهانی دوم و مهاجرت مردم
اتریش، مجارستان و یوگسلاوی به آلمان پس از سال ۱۹۸۹ نیز مهاجرتهای
اختیاری هستند.
پناهندگی
:پناهندگی
نوعی از مهاجرت خارجی است که عوامل دافعه در مبدا؛ مردم را مجبور به
نقل مکان میکند.
بهعنوان نمونه، تشکیل دولت اسراییل زمینه ساز پناهندگی بسیاری از
فلسطینیها به اردن، مصر، سوریه و لبنان شد.
حمله شوروی به افغانستان و جنگهای داخلی در آن کشور، باعث پناهندگی
افغانها به ایران و پاکستان گردید.
خشکسالی، قحطی و جنگهای داخلی باعث پناهندگی سکنه اتیوپی به کشورهای
مجاور شد.
علل مهاجرت
:تئوریهای
سنتی مهاجرت بین موارد
«عوامل
رانده شدن»
و عوامل جذب و کشش
«تفاوت
و تمایز قائل میشوند که عوامل راندن و رانده شدن در وهله اول به تحریک
و انگیزش افراد برای مهاجرت از کشور مبدا باعث میشود.
این موارد مانند مهاجرت اقتصادی یا کاری معمولاً مهاجرت نیروی کار،
تفاوتهایی در میزان و سطح دستمزدها عوامل مهم و تعیین کننده هستند.افراد
فقیر از کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال رشد»
میتوانند"
استانداردهای بالای زندگی در کشورهای توسعه یافته بیش از کشور اصلی خود
داشته باشند.
فرار از فقر و نداری یک عامل سنتی رانده شدن، فراهم وموجود بودن
استخدام، شغل به عامل جذب کنندگی و کشش مربوط میشود.
مهاجران میخواهند که مبالغی به افراد خانواده و فامیل خود بفرستند.
بلایای طبیعی میتواند جریان مهاجرت ناشی از فقر ونداری را شدت بخشد.
این نوع از مهاجرت ممکن است در کشور مقصد مهاجرت غیرقانونی باشد مهاجرت
به کشورهای دیگر بعضی وقتها در شکل کنترات و قرارداد استخدام میباشد:
کارمندان اتحادیههای چند ملیتی، بینالمللی تشکیلات غیر دولتی و
سرویسهای دیپلماتیک میتوانند به مناطق و کشورهای فرادریایی کار کنند.
آنها اغلب بهعنوان
«افراد
مقیم خارج»
ملاحظه میشوند و شرایط آنها برای استخدام همانند یا بهتر از افراد
بومی است که در کشور میزبان برای کار برای کار مشابه
درخواست میکنند.
برای بعضی از مهاجران، آموزش یک عامل جذب و کشش اولیه است.
مهاجران بازنشسته از کشورهای ثروتمند به کشورهای با هزینههای پایین با
آب وهوای بهتر ومناسب تر، نیز نوع جدیدی از مهاجرت بینالمللی است.
عوامل راندن غیر اقتصادی شامل تعقیب مسائل مذهبی یا موارد دیگر، گاهی
سوء استفاده، زورگویی و ارعاب، تصفیه نژادی و حتی قتلعام بخاطر
افراطگرایی و رادیکالیسم و در خطر بودن افراد غیر نظامی در حین جنگ،
حرکتهای سیاسی که بهطور سنتی هجوم پناهندگان رابرای فرار از
دیکتاتوریسم برای مثال میباشند.
قوانین مهاجرت
:اگرچه
آزادی حرکت و کوچ اغلب بهعنوان حقوق فردی شناخته میشود، ولی این
آزادی حرکت و کوچ در داخل مرزهای یک کشور و ملت است:
توسط جایگزینی یا با حقوق قانونی بشری تضمین میشود.
بهعلاوه، این آزادی اغلب منحصر به شهروندان آن کشور است و افراد دیگر
را دربر نمیگیرد.
در حال حاضر هیچ کشوری آزادی کامل برای رفتوآمد و کوچ کردن را فراتر
از مرزهای خود نمیدهد و قوانین حقوق بشر بینالمللی اجازه داخل شدن به
مرزهای کشور دیگر را نمیدهد
.بر
طبق ماده ۱۳ اعلامیه بینالمللی حقوق بشر شهروندان نبایستی ممانعتی در
ترک کشور خود داشته باشند.
اینجا قوانین مشابهی در مورد ورود افراد غیر شهروند وجود ندارد.
آنهایی که تمایز و تفاوت در زمینههای قانونی را رد میکنند، میگویند
که آزادی رفتوآمد هم در داخل یک کشور و هم میان کشورهای مختلف یک حق
بشری مهم و اساسی است، و سیاستهای محدود کننده مهاجرت، اگر کشورها و
دولتهایی این حق آزادی رفتوآمد و کوچ کردن را رد کنند در حقیقت حقوق
وآزادی بشریت را رد کردهاند.
اینجا توجه به این نکته لازم است که آزادی برای حق ورود، به خودی خود
برای مهاجران، کار، مسکن، مراقبت بهداشتی یا شهروندی و اقامت را تضمین
نمیکند.در
انتهاي نشست زماني را براي پرسش و پاسخ قرار دادند و توسط بانو مرادي
وظايف لازمه براي نشست آتي گوش زد شد و نشست راس ساعت ١٧ به وقت اروپاي
مركزي به پايان رسيد
.
گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی ترکیه
مهدی گلسفیدی
این جلسه در روز
24 دسامبر
2016 در اتاق پالتاک
با مسئولیت مهدی گلسفیدی و منشی جلسه: علیرضا اسدبکی در
ساعت 19 به وقت اروپای مرکزی به شرح زیر برگزار گردید.
سرکار خانم مرضیه بردبار با موضوع سخنرانی : احمد شاملو،
الف.بامداد به مناسبت سالروز تولد این شاعر بزرگ اولین سخنران این
جلسه بودند.
ادیب و پژوهشگر و مترجم و روزنامه نگار و داستان نویس والبته شاعر و
بنیان گذار شعر سپید و فرهنگ نویس ایرانی و از بنیانگذاران و دبیران
کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بودند. ایشان متولد 21
آذر 1304 هستند.تخلص ایشان در شعر الف .بامداد بود . شهرت اصلی ایشان
به خاطر شعرهایشان میباشد. که شامل اشعار نو و برخی قالب های کهن مثل
قصیده و ترانه های عامیانه ی اوست.
شاملو تحت تاثیر نیمایوشیج به شعر نو که به شعر نیمایی هم معروف است
روی اورد اما برای اولین بار در شعر تا شکوفه ی سرخ یک پیراهن که در
سال 1329 منتشر شد وزن را رها کرد و بصورت پیشرو سبک سپید و یا شعر
منثور یا شعر شاملویی را بوجود
اورد.ایشان علاوه بر شعر کارهای تحقیق و ترجمه ی شناخته شده ای دارند و
مجموعه کوچه او بزرگترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامیانه است. اثار
وی به زبانهای سوِیدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، المانی،
روسی، ارمنی، رومانیایی، فنلاندی و ترکی ترجمه شده است. اوایل دهه بیست
خورشیدی پدرش که ارتشی بود را برای سرو سامان دادن به تشکیلات از هم
پاشیده ترکمن صحرا و گرگان به شمال کشور فرستادند. در ان زمان شاملو در
فعالیتهای سیاسی شمال کشور شرکت کرد و بعدها در تهران دستگیر شد .و به
زندان شوروی در رشت منتقل گردید و پس از ازادی با خانواده به رضاییه
ارومیه رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را اغاز کرد .اما با به
قدرت رسیدن پیشه وری و جبهه دموکرات اذربایجان به همراه پدرش دستگیر شد
و دو ساعت
جلوی جوخه ی اتش قرار گرفت تا از مقامات بالا کسب تکلیف کنند و سرانجام
ازاد شد و به تهران برگشت و برای همیشه ترک تحصیل کرد.بعد از ازدواج
اولش اولین مجموعه او با نام اهنگهای فراموش شده به چاپ رسید و
شعر بلند 23 ومجموعه اشعار قطعنامه را به چاپ رساند و در سال 1331 به
مدت دو سال مشاورت فرهنگی سفارت مجارستان را به عهده داشت . اما در سال
1332 پس از کودتای 28 مرداد با بسته شدن فضای سیاسی ایران مجموعه
اشعار اهن ها و احساس توسط پلیس در چاپخانه سوزانده شد و پس از یورش
مامورین به خانه ی او ترجمه ی طلا در لجن اثر زیگموندموریس و بخش عمده
کتاب پسران مردی که قلبش از سنگ بود و بسیاری دیگر از اثارش از بین رفت
.در سال 1336 بعد از ازدواج دوم اثاری چون پریا و دختران ننه دریا
را به چاپ رسانید و کار بر روی اثارهنرمندانی چون ابوسعیدابوالخیر
خیام و باباطاهر عریان را اغاز کرد. اما بعد از فوت پدرش و جدایی از
همسر دومش، او همه چیز را از جمله برگه های تحقیقاتی کتاب کوچه را رها
میکند.او فعالیتهای رادیویی و سینمایی نیز داشت. او اقدام جدیدی میکند
و قصه ی خروس زری پیرهن پری را برای کودکان بصورت نوار صوتی در می
اورد.
بعضی ها فیلم گنج قارون که سینمای ایران را از ورشکستگی نجات داد منسوب
به شاملو میدانند. بخاطر دیالوگهای محاوره ای که در فیلم بود. البته
شاملو همیشه فعالیت سینمایی خود را صرف نان خوردن میدانست.اما بعد از
ازدواج با ایدا که سومین ازدواج او محسوب میشود نقطه عطفی در اثار
شاملو به حساب می آید و اثاری چون ایدا در ایینه و لحظات و همیشه ها و
ایدا درخت و خنجر را منتشر کرد.شاملو بر ادبیات افغانستان هم تاثیر
گذاشته و تاکنون این نوع شعر تاثیر و نفوذ بسیارزیادی بر ادبیات
بعد از شاملو داشته است. با این تفاصیل پیش بینی اینکه شعر شاملو در
اینده چه میزان از نفوذ و تاثیرش را از دست میدهد شاید کار سختی باشد
اما نام شاملو به عنوان پدید اورنده ی شعر سپید باقی می ماند. و نکته ی
اخر اینکه همانگونه که دوستی میگفت هرکس شاملو را انکار کند خود را
انکار کرده است .جناب آقای علیرضا اسدبکی که به مناسبت درگذشت
جعفروالی موضوع سخنرانی خود را با همین نام " جعفر والی "
انتخاب کرده اند دومین سخنران این جلسه بودند.والی متولد
سال ۱۳۱۲ در محله سرچشمه تهران بود. ورود او به جریان هنر از تحصیلش در
هنرستان هنرپیشگی آغاز شد؛ هنرستانی که بعدها راه او را به کلاس
دیوید سن یکی از استادان سبک جدید تئاتر که از آمریکا آمده بود
باز کرد.
والی در این کلاس بود که با یک مدرسه تئاتر آشنا شد و شیوه مدرنی را
آموخت که به شیوه استانیسلاوسکی معروف بود. در همین کلاس بود که
او با دوستان بعدی خود یعنی بیژن مفید، علی نصیریان، فهیمه راستکار و
جمشید لایق آشنا شد، والی سال سوم هنرستان هنرپیشگی بود که ماجرای ملی
شدن نفت آغاز شد و در سالهای اول دانشگاه کودتا را دید. او نقل کرده
در زمانی که در هنرستان بود زیر نظر خانمی آمریکایی که از شاگردان
مارسل ماسو بود، تمرین باله کرده و پیش از کودتا در بالهای به اسم
«نفت» بازی کرده بود که داستان ملی شدن نفت را به تصویر میکشید. او
مدتها با ساعدی نامهنگاری میکرد و در نهایت هم روزی ساعدی را در
تهران دید، والی میگوید: او یک داستانی به نام «فقیر» را برای
من تعریف کرد. من دهانم باز ماند. ظهر خانهاش رفتم سه صفحه بود، رفتم
و شش ماه روی این متن کار کردم. هنوز هم جا داشت.
با این کار ساعدی را شناختم. اولین مسئله این بود که او در جایی زندگی
میکرد که تئاتر خیلی هم رواج نداشت. امکانات امروزی هم نبود. کسی
پانتومیم را نمیشناخت. این ذهنیت تئاتری را از کجا آورده بود. این
نمایش را در تلویزیون به صورت پانتومیم کار کردم. از قصد صدای تلویزیون
را بستم. آن صدای فش را هم گرفتم. خود اجرا هم اجرای عجیبی بود. این
اولین همکاری من با ساعدی بود که خیلی هم سروصدا کرد. برای من خیلی مهم
بود که این موفقیت را در کنار یک نویسنده به دست آوردم. بعد رفاقت ما
بیشتر شد. تبدیل به رابطه خانوادگی و دوستی صمیمی شد. اما آنچه نقطه
طلایی آشنایی ساعدی و والی بود اجرای نمایش «گاو» بود.نمایش
«گاو» بهترین کار سال شناخته شد. عزتالله انتظامی جایزه بهترین بازیگر
و والی بهترین کارگردان را برد و متن نمایش با عکسی از ناصر تقوایی در
روزنامه کیهان منتشر شد.
والی همچنین از نخستین هنرمندانی بود که در شکلگیری اداره تئاتر حضور
داشت.
جعفر والی فارغ التحصیل بازیگری از دانشکده ی هنرهای دراماتیک دانشگاه
تهران از سال 1336 تا 1395 به فعالیت هنری مشغول بوده و آثار سینمایی
که او در آنها ایفای نقش کرده عبارتند از
:
سفر سنگ'، 'هجرت'، 'گفت هر سه نفرشان'، 'آقای هیروگلیف'، 'پاییزان'،
'ملخ زدگان'، 'دادشاه'، 'مردی که زیاد می دانست'، 'گل های داوودی'،
'مداربسته'، 'گمشده'، 'ستاره دنباله دار'، 'ناخدا خورشید'، 'بهار در
پاییز'، 'باد سرخ'، 'مسافران درّه انار'، 'راه و بیراه'، 'جاده عشق'،
'تهران روزگار نو' و 'پاداش سکوت'،' از
تهران تا بهشت'، 'تنگسیر'، 'خاک'، 'گرگ بیزار .
همکاری والی برای بازی درتلویزیون خلاصه شد در
'هزاردستان'، 'مسافران دره انار'، 'آتش بدون دود'، 'تله تئاتر
خانه اجاره ای' و سریال معمای شاه اما والی بشکلی بسیار فعال با تولید،
نویسندگی و کارگردانی در تلوزیون در شکل گیری ذائقه ی تماشاگر نسبت به
تله تئاتر تاثیر گذار بوده چرا که از او بعنوان یکی از اولین
کارگردانان تله تئاتر در ایران نام برده می شود. بسیاری از کارگردانان
معروف ایران راهی را ادامه داده اند که جعفر والی بنیانگذار آن بوده
است.
تله تئاترهایی که والی نویسنده یا کارگردان آن بوده عبارتند از
:
تله تئاتر ده و سه دقیقه 1339
-تله
تئاتر پنجه 1339 - تله تئاتر اسب سیرک 1339- تله تئاتر طناب 1339 - تله
تئاتر شکارگاه 1340 -
تله تئاتر پست خانه 1340 - تله تئاتر سکه 1340 - تله تئاتر ویولن ساز
کره مونا 1340 - تله تئاتر ترانه شادی 1340 - تله تئاتر روغن نهنگ 1340
و...
جشنواره های والی: دیپلم
افتخار بهترین فیلمنامه ( مریم ومی تیل ) در نهمین جشنواره ی بین
المللی فیلم کودکان و نوجوانان 1372 _ کاندیدای بهترین نقش دوم مرد
برای فیلم پاداش سکوت بیست و پنجمین دوره جشنواره ی فیلم فجر 1385 _
کاندیدای بهترین نقش دوم مرد برای فیلم پاداش سکوت یازدهمین دوره ی جشن
خانه سینما 1386.جعفر والی در جشن سالانه ی انجمن منتقدان و نویسندگان
خانه تئاتر که به مناسبت نکوداشت ایشان برگزار شد در کلیپی با عنوان "
مرغ سحر " که در این جشن پخش شد ضمن مرور کلی بر کارنامه ی کاری
اش از بازی در سریال " معمای شاه " به عنوان یکی از پشیمانی های دوره ی
کاری اش یاد کرد. او در این باره گفت:
من در طول عمرم یک کار انجام داده ام که خیلی پشیمانم " سریال معمای
شاه " ما در این دوران زندگی کردیم، والله این طور نبود، بخدا اینطور
نبود که سریال روایت می کند.جعفر والی که نقش روح الله خالقی آهنگساز
سرود معروف " ای ایران ای مرز پر گهر " را در سریال معمای شاه
بازی می کند نمی داند چرا او را برای نقش آهنگسازی انتخاب کرده اند که
قرار بر این بود راجع به کار موسیقی او صحبت شود اما حتی نمی تواند
سازش را در تلویزیون نشان دهد و باید فقط دستانش را در هوا تکان دهد.
معمار موج نوی تئاتر ایران با 450 اجرای در صدد اجرای نمایش " در
گوش سالمم زمزمه کن " برای جشنواره ی تئاتر فجر بود که درد امان
از او گرفت و در تاریخ 27 آذر، ساعت 10 صبح در بیمارستان در گذشت و طی
مراسمی در قطعه ی هنرمندان واقع در بهشت زهرا به خاک سپرده شده و آرزوی
خود را به گور برد، آرزوی که جمهوری اسلامی با مخالفت آن از احداث موزه
ی تئاتر جلوگیری کرد.جعفر والی خود را متعلق به تئاتر می دانست و می
گفت : در گذشته تلاش بسیاری برای جمع آوری آرشیو تئاتر ایران انجام
داده ام اما به دلیل مخالفت هایی که برای حضور و نمایش بخش هایی از
آثار تاریخی این هنر وجود داشت، از اقدام برای تاسیس موزه ی تئاتر
منصرف شدم و ترجیح دادم مجموع داشته های خود از تئاتر ایران را در
آرشیو شخصی ام نگه دارم.
متن سخنرانی با پخش بخشی از ترانه ی مرغ سحر که جعفر والی پایان
سخنرانی آقای علیرضا اسدبکی بود و جناب آقای عابد بردبار با موضوع
سخنرانی:
فساد و وضعیت مبارزه با آن از سوی جمهوری اسلامی. سومین سخنران این جلسه بودند :
در حقیقت وظیفه
حکم می کند که وقایع را بگوییم و به گوش مردم برسانیم تا شاید تحفه
ناقابلی از بخشی کوچک از وضعیت جامعه، فساد و شیوه ی نا عادلانه در پیش
گرفته حکومت جمهوری اسلامی را در مقابل مبارزه با فساد گردد .
تعریفی
از فساد:
واژهی
فاسد در لغت به معنی تباهی است. واژهی لاتین آن برای نخستین بار توسط
ارسطو و بعدها سیسرون بهکار رفت. در مباحث فلسفی، الهی یا اخلاقی،
فساد به انحراف معنوی یا اخلاقی از یک ایدهآل گفته میشود. بنا بر
تعریفی فساد به معنی استفادهی غیرمجاز از قدرت عمومی برای
منافع خصوصی است.
فساد شامل اعمال متعددی ازجمله رشوه و اختلاس میباشد. فساد دولتی یا
سیاسی زمانی اتفاق میافتد که یک مسئول یا کارمند دولتی از ظرفیتهای
رسمی برای مقاصد شخصی بهرهگیری کند.
همچنین در قوانین
حقوق بشر ما کنوانسیون مبارزه با فساد را داریم .
کنوانسیون مبارزه با فساد سازمان ملل متحد در دسامبر
2005 قوت اجرائي پيدا كرد و 154 عضو، دو سوم اعضاء سازمان ملل
متحد آن را تصویب نمودند. این کنوانسیون اعضاء را به پیشگیری و جرم
انگاری فساد، ارتقاء سطح همکاریهای بین المللی، استرداد دارائی های
سرقت شده، ارتقاء کمکهای فنی و تبادل اطلاعات میان هر دو بخش خصوصی و
عمومی ملزم می نماید. این کنوانسیون تدابير اساسي در چهار حوزه را
معرفی می نماید: پیشگیری، جرم انگاری، همکاری بین المللی و استرداد
دارائی ها.
این حقیقت است
که ایران از سوی سازمان شفافیت بین الملل یکی از فاسدترین کشور های
جهان شناخته شده است . باید بدانیم فساد در ایران کاملا نهادینه شده
است و حتی کارشناسان بسیاری برای مثال احمد توکلی ، اقتصاد دان به این
نتیجه رسیدند که ایران به مرحله فساد سیستماتیک رسیده است .
در حال حاضر
کمتر کسی است که از وضعیت بد و نا گوار فساد در ایران در تمامی زمینه
ها (فساد مالی، فساد حقوقی، فساد سیاسی و فساد جامعه از جمله وجود و
توزیع مواد مخدر به درون مردم ) بی خبر باشد ، و این وظیفه ی ما است
که این فساد ها را فاش و به گوش مردم و جهانیان برسانیم .برای مثال
همین چند روز پیش یکی از ورزشکاران فوتبالیست " مسعود شجاعی " از فساد
مالی و اخلاقی در فوتبال و جامعه انتقاد کرده بود.
تجاوز به کودکان کار، تخلفات مالی و اخلاقی در فوتبال، بدرفتاری با
مهاجرین و فساد در رسانهها، موضوعاتی است که شجاعی با صراحت دربارهاش
صحبت کرده است.
لازم به ذکر است در بین ادارات بیشترین میزان فساد در شهرداری های
ایران وجود دارد .
حداد عادل،
نماینده مجلس شورای اسلامی،
دریافت رشوه از سوی نمایندگان مجلس را " عادی " میداند. وی
معتقد است پول گرفتن نمایندگان برای کمک به امر انتخابات امری جاری و
مرسوم در همه دورهها بوده چرا که نمایندگان سرمایه دار نیستند که
بتوانند هزینه های لازم در مسیر انتخابات خود را تامین کنند بالاخره از
یک جایی کمک می گیرند و این یک امر بدیهی است.
عابد فتاحی عضو
مجلس شورای اسلامی
میگوید: که شدت فساد در جمهوری اسلامی به حدی است که حتی خود
نمایندهها نیز برای پیگیری و انجام بسیاری از کارها مجبور به
پرداخت رشوه هستند. وی تاکید دارد که در جمهوری اسلامی، فساد و رشوه و اختلاس به
یک نوع هنجار تبدیل شده است.فساد
در قوانین ایران از خود قوانین که بعضی نقض حقوق بشر هستند، برای مثال
قوانینی که آزادی را به هر شکل سلب می کند وجود دارد تا فساد در مجریان
قانون در ایران.
یکی از مطالبی
که می شود اشاره کرد وجود پولشوی و یا باجگیری و رشوه گیری در تمامی
ادارات خصوصی و دولتی می باشد از خرید جریمه و یا خرید بازداشتی های
کوتاه در کلانتری ها تا باجگیری در زندان ها همانند زندان اوین که
شناخته ترین زندان جمهوری اسلامی می باشد . این امر بسیار عواقب منفی
در پی خواهد داشت، هم به شکل عادت کردن و عادی سازی متقلب بودن و یا
دور زنی قوانین در جامعه و هم فاسد شدن روند اداری و قانونی در تمامی
بخش های جامعه . یعنی رفته رفته این روند به شکلی تغییر خواهد کرد که
هر کس هر چه زور بیشتری داشته باشد به اصطلاح باجگیری بیشتری می کند
چرا که قوانین در ایران به اجرا در نمی آید و یا قوانین خودشان ضد حقوق
بشر می باشند و متاسفانه جمهوری اسلامی اجازه نفوذ جوامع حقوق بشری و
فعالین حقوقی برای بررسی و درست کردن قوانین را نمی دهد .
در ایران گسترش فساد، آن هم فساد
سازمان یافته سیاستهای
دولت را در تضاد با منافع اکثریت قرار داده و از این طریق به
کاهش اثربخشی دولتها در هدایت امور انجامیده است.
در نتیجه اعتماد مردم را نسبت به دستگاههای دولتی و غیردولتی کاهش
داده، بیتفاوتی، تنبلی و بیکفایتی در سطح جامعه را موجب شده است.در
حقیقت شاید شنیده باشید که می گویند ستون های یک دولت و یک کشور مردم
آن کشور است اما باید اشاره شود مردم یک جامعه دقیقا مانند یک کامپیوتر
هستند که شما به آن ها برنامه می دهید و دستور و آنها نیز انجام می
دهند . این برنامه ها و دستور ات دقیقا نقش همان قوانین و مجریان قانون
را ایفا می کنند ، فقط با این تفاوت که یک راه برای جلوگیری از مشکل
وجود دارد و آن " اطلاعات و آگاهی " مردم جامعه می باشد تا فساد
را در جامعه کنترل کنند .
نقش ما
فعالین نیز دقیقا اطلاع رسانی و یاری کردن در آگاهی مردم نسبت به فساد
ها و نقض حقوقی آن ها می باشد تا فریب بازی دولت را نخورند
. به جرات می
توان گفت متاسفانه از 30 ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق کودک و
زنان بیش از 90 درصد حقوق ، در ایران نقض می شود و این خود
بزرگترین فساد در این رژیم می باشد و با معترضین و فعالین حقوق بشر که
برای بهبود شرایط تذکر و یا اعتراض می کنند و یا برای مثال در جهت
مخالف آب جاری در وضعیت بد و فاسد ایران شنا می کنند تنها نتیجه اش از
سوی دولت ایران سرکوب بسیار سنگین می باشد .شرایط اقتصادی بد در ایران
دلیلی دیگری است که وضعیت ادارات و جامعه را از ابعاد کوچک تا بزرگ در
بر گرفته است و رشوه خواری و دزدی ها زیاد تر شده است . باید توجه داشت
که بزرگترین مبارز با فساد در کشور ها ، دولت آن کشور می باشد که
متاسفانه دولت جهوری اسلامی ایران خود یکی از به وجود آورندگان
بزرگترین فساد ها می باشد .یکی دیگر از مثال هایی که می شود در مورد
فساد مطرح کرد ، توزیع مواد مخدر و سیاست های تخریب کننده ی جمهوری
اسلامی با استفاده از مواد مخدر می باشد . همانطور که می دانیم سپاه
قدس ایران یکی از بزرگترین توزیع کننده های مواد مخدر می باشد . بر عکس
تمامی دولت های پیشرفته و غربی در ایران مشروبات الکلی را ممنوع و اشد
مجازات را برایش گذاشته اند و از ورود مشروبان به کشور جلوگیری می کنند
ولی متاسفانه مواد مخدر را به راحتی توزیع و با قیمت بسیار پایین می
فروشند واز این راه ، دولت جمهوری اسلامی هم از فروش مواد مخدر و هم از
به اصطلاح اخاذی از پخش کننده های مواد مخدر که برای مدتی با چراغ سبز
خود دولت کار می کنند کسب در آمد می کند . این وضعیت فساد کشور به جایی
کشیده شده است که ما امروزه متاسفانه شاهد کارتن خواب های بسیار زیادی
شده ایم و همچنین شاهد زنان معتاد و تن فروش که با روسپی گری بخشی دیگر
از فساد جامعه را به خود اطلاق می دهند و این همان سیاست هایی است که
خود دولت جمهوری اسلامی در پیش گرفته است . متاسفانه در حال حاضر
فعالین حقوق بشر و مردم دوست در ایران فعالیتی نمی توانند انجام دهند
تا کمی وضعیت اسفبار را آرام کنند و یا با کوچک ترین نظر و یا اعتراض
با واکنش بسیار تند دولت رو به رو می شوند .و این خود سبب می شود که
کمک مردمی نیز برای جلو گیری از فساد از بین برود و موضوع بسیار مهم
این می باشد که بخشی از مردم که در ادارات ، مدارس و در کل جامعه مشغول
کار می باشند و مخالف با فساد مالی و ... هستند با توجه به وضعیت کنونی
و زیاد بودن فساد آن ها هم نا خواسته مجبور به داخل شدن به این وضعیت
اسف بار می شوند . من لازم می دانم دوباره برایتان ذکر کنم ، اقتصاد نا
مطلوب و نا مناسب یکی از تاثیر گذارترین دلایلی می باشد که فساد را به
وجود می آورد . از کوچکترین فساد ها می شود خرید جریمه های رانندگی در
جاده ها ، خرید نمره در دانشگاه و یا مدارس ، خرید حتی نوبت کار های
اداری و .... را اشاره کرد . با وجود این دولت باید تلاش کند تا وضعیت
بهتری را به وجود بیاورد .اما متاسفانه دولت ایران خود چون به وجود
آورنده و خواهان فساد می باشد هیچ بودجه و یا فکری در نظر نمی گیرد تا
کمی وضعیت را بهتر کند و این برگ برنده ای برای جمهوری اسلامی می باشد
که بتواند حتی مردم بی گناه را و یا فعالین حقوق بشر را به دار بیاویزد
و در نهایت به عام مردم بگوید جرم این افراد مفسد فی العرض بوده است و
... در انتها باید اشاره کنم که ما فعالین و معترضین، نبود حقوق بشر
در ایران را سبب تمامی این معضلات و مشکلات و همچنین زیاد شدن فساد
دولت جمهوری اسلامی می دانیم و امیدواریم که هر چه زودتر وضعیت ایران
بهبود یابد .پس از اتمام سخنرانی جناب بردبار، کلیپ ماده 15 اعلامیه ی
جهانی حقوق بشر توسط مسئول جلسه پخش شد و در ادامه جناب آقای علی
شعبان زاده با موضوع " مشکلات معلولان در جامعه " سخنرانی
خود را به شرح زیر آغاز کردند : مشکلات معلولین در جامعه ای که خود
معلولیت دارد.
معلولی
را دیدم و به او گفتم " روز معلولین را تبریک میگویم " پاسخ داد که:
معلولیت تبریک ندارد، میتوانی بگویی که روز معلولین گرامی باد.
صورتم
از خجالت سرخ شد. دلش خیلی پر بود.
ادامه
داد: روز جهانی معلولین را جشن میگیریم، کیکی تهیه میکنیم و شمع روشن
میکنیم تا همگان یادشان نرود که من برای زندگی چه مشکلاتی دارم. اما
همچنان خوشحال و امیدوار ادامه میدهم و زندگی میکنم.
یک شمع
روشن میکنم به یاد اینکه شغل مناسبی ندارم و اگر هم دارم،دریافتی ام با
عملکردم تناسب ندارد. شغلی که برای افراد عادی مثلا یک و نیم میلیون
حقوق در نظر میگیرند، تا مرا میبینند که معلولم حقوق به هفتصد، هشتصد
تومان نزول پیدا میکند. چون می پندارند که چون معلول هستم ،پس به هر
درآمدی راضی خواهم شد. در صورتیکه همان قدر که فرد عادی کار میکند، از
ما هم انتظار دارند و چه بسا بیشتر.
شمع
دیگری روشن میکنم برای آسانسورهایی که باید باشند و نیستند. ساختمان
محل تحصیل، محل کار، سازمانهای اداری و یا حتی برخی ساختمانهای پزشکی.
اگر هم آسانسوری هست، اندازه آن استاندارد نیست و یک ویلچر داخل آن جا
نمیشود. یا باید پایه های ویلچر را باز کنم یا اینکه ویلچر را جمع کنم
و خودم هم کف آسانسور بشینم و...
شمع
دیگری روشن میکنم برای فراز و نشیبهایی که خیابانها و پیاده رو ها
دارند. چاله چوله ها و میله هایی که در مکانهایی نصب شده که مانع عبورم
با ویلچر و عصا و واکر میشود.
شمع
بعدی رو روشن میکنم برای تک تک حقوقی که دارم و اجرا نمیشود. حمایتهایی
که باید صورت بگیرد و نمیپذیرد. و دردهایی که دارم و قابل بازگو کردن
نیست.
وقتی
درآمد و شغلی ندارم، چگونه به فکر درمان باشم؟ آن هم با این هزینه های
هنگفت درمانی. وقتی حتی بیمه تکمیلی هم ندارم و گاهی خانواده نیز قدرت
تامین نیازهایم را ندارند،
یا اگر
خانواده هم تمکن مالی داشته باشند، دوست دارم که مستقل باشم. آیا این
انتظار زیادی است؟
شمع
دیگری روشن میکنم تا دلم روشن شود و توکلم به خدا باشد که سال دیگری هم
گذشت و من همچنان برای داشتن آینده ای روشن، فقط شمع روشن میکنم. شمعی
که تا سال بعد خاموش میشود و شمع دیگری باید تهیه کنم تا همچنان روشن
نگه دارم روزنه های امید قلبم را برای زندگی کردن.
میگویم
معلولیت، محرومیت نیست. اما شمعها که خاموش میشوند باورهای من
نیز در حال کمرنگ شدن میشوند.
درسته
که تمام توکل من بر خداست،اما زندگی و درمان ... خرج دارد. حتی نفس
کشیدن هم هزینه دارد. چون وقتی معلولیتم پیشرفت میکند، کم کم تنفس و
قلبم هم دچار مشکل میشود و باید دستگاههای کمک تنفسی تهیه کنم و نفس
بکشم. پس تنفسم هم خرج دارد.
البته
خدا رو شاکرم که قدر زندگی را میدانم و با وجود جسم کم توان، روح پر
قدرتی دارم و در برابر این همه مشکل ایستاده ام و همچنان زندگی میکنم.
اما
دوست ندارم این شمع ها فقط مخصوص امروز و فردا و این هفته باشد.
میخواهم در طول سال به فکر من و همنوعان من باشید.
شمع ها
رو هم فوت نمیکنم. بگذاریم روشن بمانند تا توجه همگان جلب شود و
معلولان را فراموش نکنند.
دیگر
این بار صورتم سرخ نشد. این دفعه رنگ از رخسارم پرید. معلول عزیزی گوشه
ای از مشکلاتش را گفت، تلنگری شد تا بیشتر تحقیق کنم تا ببینم چرا؟ چرا
این همه مشکل برای این قشر اقلیت وجود دارد؟
معلولین
در هر جامعه ای وجود دارند و جزیی از آن جامعه هستند. آنان فرزندان،
خواهران، برادران و پدر و مادران افراد جامعه هستند که دچار نقص جسمانی
یا ذهنی شده اند. نگهداری افراد معلول وظیفه جامعه است اما وظیفه ای بس
مشکل که گاهی از عهده فرد عادی خارج است و کمک دولت و ارگانها را
میطلبد.
تضمین
حقوق بشر برای افراد دارای معلولیت، گام مهمی در جهت تحقق اهداف توسعه
هزاره سازمان ملل است
که رفع فقر،دستیابی به برابری جنسیتی، کاهش مرگ و میر کودکان و عرضه
آموزش ابتدایی همگانی را در بر میگیرد.
بر اساس
آمار یونسکو،از هر پنج نفر جمعیت جهان، یک نفر دچار معلولیت است و 90%
بچه های معلول در کشورهای در حال توسعه، مدرسه هم نمیروند.
برآورد
سازمان ملل متحد از آمار معلولین بر اساس بررسی های تخمینی 500 میلیون
نفر برآورد شده که این آمار روز به روز به جهت جنگ و گرسنگی و امراض و
بیماریهای مختلف، همچنین مصایب زندگی، ترافیک و و تصادفهای حین انجام
کار، آلودگی محیط زیست و عدم استفاده از دارو در کشورهای مختلف هر روزه
در حال افزایش میباشد.
لذا
میبایست پیش زمینه های اجتماعی موجود باشد تا معلولان را قادر سازد به
واسطه فرصتهای یکسان برای زندگی و فعالیتهای خود در اجتماع،مستقل از
موسسات خیریه و نهادهایی از این دست بسر برند.
بازپروری معلولان به منظور دستیابی به زندگی مستقل به نحوی که خود،
مسئول زندگی خویش بوده و به خودکفایی برسند و نیز بتوانند به جامعه
بپیوندند، از اصول شرافت و وقار انسانی محسوب میشوند.
در
ایران حدود 12% از جمعیت کشور را معلولین تشکیل میدهند.
در حدود
2میلیون نفر دارای معلولیت شدید و 5 تا 6 میلیون نفر معلول کم توان در
ایران زندگی میکنند.
در ساده
ترین تعریف از معلولیت آن را ایجاد اختلال در رابطه بین فرد و محیط
دانسته اند. معلولیت بیش از آنکه جنبه پزشکی داشته باشد، پدیده ای
است که جنبه اجتماعی دارد.
یعنی
وقتی معلول با موانع فرهنگی، اجتماعی یا فیزیکی روبرو میشود، چه بسا
بیشترین چیزی که رخ مینماید نبود یا محدودیت فرصتها در راه مشارکت
زندگی اجتماعی در سطحی همانند دیگران است.
همزمان با روز جهانی معلولین، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی گفت
که300 هزار معلول بیکار در کشور وجود دارد
که البته همه ما خوب میدانیم که آمار آقایان را به چه شکل محاسبه کنیم
تا به عددی واقعی برسیم.
او
همچنین اضافه کرد که بودجه ای که برای سامان دهی به نیازهای معلولین و
نیز تهیه تجهیزاتی که مورد نیاز آنهاست بسیار کمتر از حد قابل قبول
است.
یافته
های کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران تصریح میکند که درباره افراد
دارای معلولیت آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد و شرایط زندگی آنها در
ایران وجود ندارد که این موضوع عملا برنامه ریزی برای این گروه از
شهروندان را غیر ممکن میسازد و به مشکلات آنها استمرار میبخشد، به گونه
ای که بخش عمده ای از آنان برای برخورداری از حقوق اولیه انسانی با
مجموعه ای از مشکلات و موانع دست به گریبان هستند.
علاوه
بر سرمایه گزاری و بودجه بسیار اندک، کمبود اطلاعات و آمار، بی توجهی
رسانه های کشور به طرح مسائل این حوزه، عملا فرهنگ سازی ناچیزی در خصوص
حضور این افراد در جامعه وجود دارد به نحوی که بسیاری از افراد دارای
معلولیت اصلی ترین چالش زندگی خود را نگاه نادرست ترحم آمیز و بی
اعتمادی مسئولان و مردم میدانند.
در واقع
مسئولان تصور میکنند که اگر برای آنها حقوقی درنظر میگیرند یا مثلا اگر
آنها را استخدام میکنند، برای این است که کار خیری انجام دهند و آنها
را تکریم میکنند. همانطور که شاهد هستیم و بودیم، نزدیک انتخابات به
این موضوع و به این افراد بیشتر میپردازند که خودشان را انسان با
شرافتی در بین مردم معرفی کنند و قسمتی از شعار تبلیغاتی آنها باشد.
پیش
معلولان میروند و دست نوازشی بر سرشان میکشند و وعده و وعید میدهند و
در نهایت عکس یادگاری ای هم میگیرند و بعد از آن؛ دیگر تا دوره بعدی
انتخابات حالی از آنها هم نمیپرسند.
همینطور
خیلی از مردم هم گمان میکنند که زندگی معلولین فقط با درد و رنج همراه
است و آنها انسانهای بیچاره ای هستند و برای کوچکترین کارهای روزمره هم
نیاز به کمک و ترحم دیگران دارند. در حالی که افراد دارای معلولیت اگر
در جامعه بدون مانع زندگی کنند و اگر توانایی ها و استعدادهای آنها به
درستی شناسایی و تقویت شوند، میتوانند به عناصری سازنده و مفید در
جامعه بدل شوند و زندگی مستقل و شادی داشته باشند.
هرچند قانون
جامع حمایت از حقوق معلولان در سال 1383 در مجلس به تصویب رسیده و
اگرچه دولت ایران کنواسیون سازمان ملل درمورد حقوق افراد دارای معلولیت
را تصویب و به اجرای مفاد آن متعهد شده است اما میان آنچه افراد دارای
معلولیت در ایران تجربه میکنند و استانداردهای پیش بینی شده در مواد
این قانون و مقررات، فاصله عمیقی وجود دارد که البته از حکومت جمهوری
اسلامی چیز بعیدی نیست.
حکومتی
که همه قوانین و مقررات حقوق بشر و بعضا قوانین مصوبه خود را هم نقض
میکند.
این بار میبینم
که به این قشر هم اهمیت نمیدهند و اینان را هم از زیر تیغ بی رحمی خود
میگذرانند و چپاول حقوق مادی و انسانی این قشر از جامعه را هم در
برنامه خود قرار داده.
به گفته
فعالان این عرصه، اشتغال- عدم پوشش مناسب بیمه- عدم مناسب سازی محیط-
معابر و سایتهای اینترنتی عمومی و نیز فقدان نگاه حق محور به ویژه نسبت
به افراد دارای معلولیت ذهنی و روانی از اصلی ترین مشکلات پیش روی این
گروه در ایران است.
در این
میان افراد دارای معلولیت ذهنی و افراد دارای معلولیت روانی بیش از
سایرین به حاشیه رانده شده و صدای آنها حتی در روزهایی مانند روز جهانی
معلولان هم به ندرت به گوش میرسد.
این
افراد هم با موانع بسیار جدی در آموزش- حمایت اجتماعی و برخورد عمومی
روبرو هستند.
در
سالهای اخیر نگاه عمومی نسبت به توانمندی های نابینایان و افراد دارای
معلولیت جسمی و حرکتی و حتی ناشنوایان بهبود یافته اما میتوانم بگویم
که وضعیت معلولان ذهنی و روانی تغییری پیدا نکرده است. مردم با نگاه
طعنه و تمسخر به آنها نگاه میکنند.
خانواده ها سعی
میکنند تا حد امکان فرزندان خود را در انظار عمومی نشان ندهند و حتی
مواردی هم بوده که این افراد مورد سوء استفاده و خشونت فیزیکی و جنسی
قرار میگیرند. اما این گروه آنقدر به حاشیه رانده شده اند و بیصدا
هستند که حتی اطلاعات چندانی در مورد این قبیل سوءاستفاده ها هم منتشر
نمیشود.
این در
حالی است که مطابق کنوانسیون بین المللی حقوق افراد دارای معلولیت، این
افراد هم باید از امکان تصمیم گیری در مورد زندگی شخصی خود برخوردار
باشند. در مواردی که فرد دارای معلولیت ذهنی و روانی است، بجای سلب
کامل حق تصمیم گیری و اراده از او، به وی کمک شود تا خواست و اراده خود
را بیان کند .بنابراین
اگر
به معلولیت به عنوان تفاوت و تنوع بشری نگاه کنیم و نه مصیبت و بیماری
و یا رنج، شاید بسیاری از مسائل بغرنجی که افراد دارای معلولیت امروز
با آنها درگیر هستند تا حد زیادی مرتفع شود.
نکته
قابل توجه این است که در این مورد هم نه فقط دولت و حکومت بلکه تک تک
افراد جامعه مسئولیت دارند. و هر کسی در هر مقام وموقعیتی که هست
میتواند و باید از خود بپرسد که " من برای حذف موانع بر سر راه زندگی
افراد معلول چه میتوانم بکنم؟ "
و
نهایتا اینکه : معلولیت میان افراد تفاوتی قائل نیست و با یک اتفاق و
در عرض چند ثانیه آنچه امروز به ما ارتباطی ندارد، ممکن است به مسآله
زندگی خودمان یا یکی از نزدیکانمان تبدیل شود.در ادامه جلسه، سرکار
خانم " سمیه علیمرادی " به مناسبت روز جهانی حقوق بشر
آخرین سخنران این جلسه بودند که تمامی بیانیه های حقوق بشر را
قرائت
کردند و بعد از پایان سخنرانی، بعد از پرسش و پاسخ جلسه در ساعت 21 به
وقت اروپای مرکزی به پایان رسید.
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی پاکستان ژانویه 2017
عابده کدخدایی
جلسه ماهانه اعضای نمایندگی پاکستان در تاریخ 4 ژانویه 2017 ساعت 17 به
وقت اروپای مرکزی با موضوع بررسی اعلامیه جهانی حقوق بشر و منشور
حقوق شهروندی در ایران با حضور اعضای نمایندگی و تنی چند از فعالان
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک نمایندگی برگزار
گردید. ابتدا خانم لیدا اشجعی اسالمی با موضوع بررسی موارد نقض حقوق
بشر ایران در ماه گذشته برای حاضرین سخنرانی کردند.سپس اقای
عبدالخالق امیری با موضوع بررسی ماده 5 اعلامیه جهانی حقوق بشر و
مقایسه ان با قانون اساسی ایران سخنرانی نمودند.در ماده پنج
اعلامیه جهانی حقوق بشر صراحتا در مورد ممنوعیت شکنجه بیان شده است چرا
که این باعث شکستن حرمت انسانی میباشد.و اگر ما مروری به قانون
اساسی جمهوری اسلامی اصل سی هشت و سی نه جمهوری اسلامی کنیم
در این دو اصل نیز بر ممنوعیت و شکنجه تاکید شده است و بطور مطلق هر
گونه شکنجه جسمی و روحی را بدون هیچ استثنایی با جرات تمام ممنوع
اعلام کرده است و نیز فاقد اعتبار دانسته است . و اما دین در این
مورد می گوید:در دين اسلام، همه افراد داراي حرمت و ارزش انساني مي
باشند و نمي توان آنان را بي دليل مورد اهانت قرار داد. با افراد مجرم
و زنداني نيز در وراي مجازات اسلامي، بايد به گونه اي برخورد نمود كه
آنان به شخصيت واقعي خويش پي ببرند و دگر بار
اعمال و رفتار ناپسند و
ناشايست را انجام ندهند.و برای اینکه بهتر بفهمیم که جمهوری اسلامی که
خود را اسلامی ترین حکومت دنیا میداند با افراد چطور رفتار میکند.
اشخاصی همچون حسینعلی منتظری که در آن زمان قائم مقام رهبر بود
طی نامهای به تجاوز به زندانیان دختر اعتراض میکند در آنچه به نام
پرونده وبلاگ نویسان شهرت دارد، بندهای امنیتی
۲۰۹ و زندان اوین
به عنوان بندهایی خطرناک برای زنان نام برده است که در آن زنان و دختران
متهم سیاسی و امنیتی همواره و طبق رویه همیشگی مورد تهدید به تجاوز
جنسی قرار می گیرند؛ همچنین اشاره شده است که بازسازی صحنه تجاوز برای
زنان متهم در این بندهای امنیتی، که خارج از نظارت زندان اوین و
قوانین قرار دارد، همچون بازسازی صحنه اعدام برای مردان مرسوم است. در
ادامه این گزارش آمده است که دست زدن به اندام زنان و دختران و تعریف
بیمارگونه جزء به جزء از همه اندام آنها رویه همیشگی بندهای امنیتی
است.اظهارات فوق درحالی مطرح می شود که هیچ گاه دین اسلام در اجرای
قصاص بین زنان و دختران اعم از باکره یا غیر باکره تفاوتی قائل نشده
است. در دین اسلام هیچ گاه اعدام دختران باکره منع نشده است تا بخواهند
برای اعدام آن ها به دختران باکره تجاوز کنند مطابق احکام اسلام اگر
کسی بابت ارتکاب به فساد فی الارض محاربه قتل عمد و ... به اعدام محکوم
شود حکم برایش اجرا خواهد شد و هیچ فرقی بین مردان و زنان اعم از
باکره یا غیر باکره نیست. ضمن اینکه، طبق آموزه های اسلامی رفتن به
بهشت نتیجه کارهای نیک و پسندیده افراد است و ربطی به باکره بودن یا
نبودن او ندارد.تجاوز شکنجه ای مضاعف علیه زنان زندانی سیاسی است. دهها
خاطره یاد و اعتراف منتشر و علنی شده است. امیال حیوانی -جنسی مزدوران
ولایت خمینی بنام شریعت و مذهب علیه زنان مبارز و قهرمان اسیر اعمال شد
و توجیه قانونی و دینی آن نیز از سوی رهبران جمهوری اسلامی بشکل فتوی
صادر شد. پیشگیری از رفتن باکره ها به بهشت فرجه ای بود که به
بازجویان، زندانبانان و .. داده شد تا نیات پلید و حیوانی انها عملی
گردد. خرد کردن زندانی سیاسی پیش از مرگ، انتقامی در برابر مقاومت بی
حد و اندازه آنان، تجاور و آن هم بنام شریعتی که در طول تاریخ سیاهترین
سرکوبها و جنایات را آفریده است.جهالت و ظلم نیز حدی دارد که جمهوری
اسلامی و مزدورانش حتی تصمیم برای آخرت افراد نیز میگیرند که مجرم به
بهشت میرود باید کاری کرد که به جهنم فرستاده شود ایا اینجور افراد
روانیان بیش هستند که از خودشون برای منفعت خودشون احادیث صادر میکنند
در هیچ دینی ما چنین قوانین و احادیثی را نخواهیم دید.
و در آخر کلام در جمهوری اسلامی حقوق و مزایا در هر سطح و وجهی فقط به
یک دسته تعلق میگیرد تنها به کسانی که پیرو خط امام و وابسته به نظام
ظلم و جنایت هستند دیگر هیچ کسی حق ندارد از دین ، ایین و منسب خود
دفاع کند افراد زیادی داریم که به خاطر عقایدشون در نظام جمهوری اسلامی
با بد ترین وضع امکان دچار ازار و اذیت قرار گرفته اند .مانند محمد علی
طاهری یا برادران بهای و یارسانها که دچار شدید ترین مشکلات هستند.
اقای جمشید غلامی سیاوزان سخنرانی خود را با عنوان نحوه عملکرد
جمهوری اسلامی در ارتباط با حقوق شهروندی برای حاضرین ارائه
نمودند.حقوق بشر، از بنیادی ترین حق های انسانی است که نگاهداشت آن،
دست کم برای زندگی کرامت مدار انسانی لازم است. حقوقی که برای بهره
مندی از آن، تولد کافی است. حقوق بشر در دوره های مختلف تاریخ انسانی
مورد توجه متفکران و اندیشه ورزان بوده و با توجه به امکان ها و ظرفیت
های موجود در جوامع گوناگون هرچند به شکل محدود، صورت عملی به خود می
گرفته است. اما حقوق بشر به معنای امروزین آن، نتیجه و برآیند همگرایی
میان کشورها در قرن بیستم است. تجربۀ تلخ دو جنگ جهانی و مشکلات ناشی
از آن و تشکیل سازمان ملل متحد، باعث گردید کشورهای جهان به این مهم
دست یابند که برای جلوگیری از جنگ و خونریزی و حمایت از حقوق بنیادین
بشر، اسنادی را به تصویت برسانند که در آن حقوق اساسی و پایه ای انسان
ها مورد تضمین قرار گیرد و دولت های عضو این پیمان، پاسداری از آن حقوق
را در نظام حقوقی کشورهای خود، به ویژه در قانون های اساسی شان مورد
حمایت قرار دهند. ایران نیز از جمله کشورهایی است که اسناد یاد شده را
امضاء کرده و به آن پیوسته است. این پژوهش با مبنا قرار دادن اصول و
قواعد حقوق بشر، قانون اساسی ایران را از این دیدگاه، ارزیابی می
نماید.دیدگاههای جهان شمول حقوق بشر از دیرباز در اندیشه آن بوده
است تا راهی را بیابد و همه همنوعان خود را با وجود تفاوتهای ظاهری که
در زمینههای مختلف از قبیل رنگ، پوست، نژاد، قومیت، مذهب و امثال آن
دارد، گرد یک محور جمع کند و با این امید که شاید بتواند از مناقشات
خونباری که هزاران سال سایه خود را بر جوامع بشری افکنده بود، جلوگیری
نماید. به ویژه در شرایطی که به فاصلهای کوتاه دو جنگ جهانی را
با میلیونها قربانی پشت سر گذاشته بود.
بالاخره موفق شد در 10 دسامبر 1948 منشوری برای وحدت بشریت تحت
عنوان اعلامیه جهانی حقوق بشر را به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل
برساند. قطعنامه مذکور بعدها الهام بخش و پایه و اساس تصویب میثاقها
و اسناد بینالمللی زیادی شد که شاید از مهمترین آن ها بتوان میثاق
بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را نام برد که در 18 دسامبر1966 به
تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید.
شاید به جرأت بتوان گفت که برخی دیدگاههای مطرحشده در اسناد
بینالمللی مذکور ریشه در قرنها بلکه هزاران سال تاریخ اندیشه و باور
و اعتقادات بشری دارد. هرچند عدهای تلاش دارند تا موازین حقوق بشر را
ره آورد کشورهای غربی قلمداد کنند، اما هر ایرانی فرهیخته و آشنا با
فرهنگ و تمدن باستانی خویش نیک میداند که کوروش کبیر با منشور حقوق
بشر خود افتخار پیریزی معیارها و ضوابط جهان شمول حقوق بشری را از آن
خود کرده است.
این نوشتار با طرح این پرسش اساسی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی
ایران اصول جهانی حقوق بشر مراعات شده است یا خیر؟
می کوشد با وجود تمام اشتراکات و افتراقاتی که میان اعلامیه جهانی حقوق
بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد، با مبنا قرار دادن اصول و
قواعد حقوق بشر، قانون اساسی را از این دیدگاه، مورد ارزیابی قرار دهد.
مفهوم شناسی حقوق بشر:نخستین
جوانه های اعلامیه های «حقوق بشر» به مفهوم امروزی، در اوایل
قرن 13 میلادی در انگلستان که مردم این کشور متحد شدند تا قدرت پادشاه
را محدود نمایند، رشد کرد. اعلامیه استقلال امریکا در 1776 میلادی
اعلامیه حقوق بشر و شهروند در فرانسه 1789، و اعلامیه جهانی حقوق بشر
در تاریخ 1948 مجمع عمومی سازمان ملل، از دیگر تلاش های جامعه بشری
برای مدّون کردن حقوق انسان هاست.برای تفکر در حوزه ی حقوق و تکالیف
شهروندی ابتدا این سوال مطرح می شود که حقوق شهروندی چیست ؟ چه کسانی
می توانند این حقوق را داشته باشند ؟
و در کجا میتوان آن را جست و جو کرد؟همانطور که می دانیم حقوق و تکالیف
در برابر هم قرار می گیرند و هر کسی در قبال حقی که به او تعلق می
گیرد موظف است و وظیفه ای را باید انجام دهد و تکلیفی بر عهده ی او می
باشد . همچنین باید واژه ی شهروند توضیح داده شود و باید دانست یک
شهروند در قبال حقوق شهروندی که به او تعلق می گیرد چه تکالیفی دارد ؟
شهروند
کیست و تفاوت شهروند با شهرنشین چیست ؟
به اعتقاد کارشناسان امور اجتماعی و جامعه شناسان شهرنشینان زمانی که
به حقوق یکدیگر و قوانین اجتماعی احترام می گذارند و به مسئولیت های
خویش در قبال شهروندان دیگر و اجتماع عمل می نمایند به شهروند ارتقا می
یابند. مفهوم "شهروند" نه تنها در جامعه ی شهری بلکه در جامعه ی
استانی و کشوری هم قابل تعریف است و همچنین با توجه به پیشرفت های
تکنولوژی ارتباطات می توان "شهروندی" را برای جامعه ی جهانی نیز در نظر
گرفت. حقوق شهروندی را می توان این گونه بیان کرد که مجموعه
ای است از تکالیف و مسئولیت های شهروندان در قبال یکدیگر و در قبال شهر
و دولتی که در آن زندگی می کنند.
یکی از نواقض اشکار حقوق شهروندی در ایران:در
بهمن سال 69 رهبر ایران، آیتالله خامنهای، مصوبهای از شورایعالی
انقلاب فرهنگی را تأیید کرد که خطوط کلی سیاست جمهوری اسلامی در برخورد
با بهائیان مشخص شده و از جمله آمده است که «برخورد نظام با آنان
باید طوری باشد که راه ترقی و توسعۀ آنان مسدود شود.» این روند
سالهاست ادامه دارد و مثالها و اسناد بسیاری حاکی از تلاشی مستمر جهت
بازداشتن جامعهی بهائی ایران از فعالیت اقتصادی است. یکی از شیوههای
تازهی مسئولین برای جلوگیری از امرار معاش بهائیان این است که از صدور
یا تمدید جواز کار بهائیان یا از تحویل کالاهای مورد نیاز برای
ادامهی کار آنها خودداری میکنند. مثلاً حق بستن محل کسب در روزهای
تعطیلی مذهبی بهائی را از آنان سلب کردهاند، با وجود آنکه براساس
قانون اصناف، هر مغازهدار صاحب جواز کسب حق دارد تا پانزده روز محل
کسب خود را به هر دلیلی ببندد. اما وزارت اطلاعات بهائیان را مشمول این
قانون نمیداند. و به اتهام «اجرای خودسرانهی مناسک مذهبی»،
محل کسب و کار بهائیان را پلمب میکند.شورای ادارهکنندهی جامعهی
جهانی بهائی، در نامهای به یکی از بهائیان ایران راهحلهایی را برای
این مشکل ارائه داده است. اما عدهای مغازهدار بهائی وقتی به توصیهی
این نامه به مسئولین مراجعه کردهاند که بگویند آمادهاند تا مغازهی
خود را یک روز قبل و یک روز بعد از تعطیلات بهائی هم ببندند یا در روز
تعطیلی مذهبی خود مغازه را باز نگه دارند اما فعالیت اقتصادی
نکنند،«مسئولین» ادارهی اطلاعات پیشنهادهای آنان را نپذیرفتهاند و از
آنها تعهدنامهای خواستهاند به این شرح که «.. اعلام میدارم که به
علت تخلف از مقررات و قوانین کشوری و صنفی مغازهام توسط مراجع قانونی
پلمب گردیده است. متعهد میشوم که به هیچ عنوان تبلیغ بهائیت که تبلیغ
به نفع گروههای معاند نظام و اقدام علیه امنیت ملی است انجام ندهم و
محل کارم را فقط در ایام تعطیلات رسمی مملکتی تعطیل نمایم.خانم بانی
دوگال نمایندهی ارشد جامعهی جهانی بهائی در سازمان ملل،
در نامهای که در تاریخ 16 شهریور خطاب به ریاست جمهوری اسلامی ایران
نگاشته، با بیان شمهای از ستمها و «مظالم شدید اقتصادی وارده بر
جامعهی بهائی ایران» و از جمله اخراج هزاران کارمند و کارگر بهائی
از نهادهای دولتی و کارخانهها و شرکتهای دولتی و نیمهدولتی و تحت
فشار قرار دادن مؤسسات و شرکتهای خصوصی برای اخراج کارمندان بهائی و
مصادرهی اموال بهائیان و اخراج دانشجویان بهائی از دانشگاهها و
دستگیری و زندانی کردن بهائیان وسایر ادیان به رئیس جمهور ایران به
عنوان «مقام مسئول حراست حقوق کلیه شهروندان ایران» یادآور شده
که مردم ایران وعدههای او مبنی بر «برابری حقوق شهروندی و فرصتها
برای همه مردم» را از یاد نبردهاند و بهائیان به عنوان «بزرگترین
اقلیت مذهبی غیرمسلمان ایران» خواستار رفع این تضییقات و
بیعدالتیها هستند. در این نوشته با ذکر اجمالی منابع حقوق شهروندی
در ایران پرسشهایی را از رئیس جمهور ایران در مقام «ریاست قوهی
مجریه» (اصل 60 و 113 قانون اساسی جمهوری اسلامی) مطرح خواهم کرد.
حقوق شهروندی ـ در فرهنگ حقوقی ـ سیاسی، شهروند «کسی است که در
قلمرو یک دولت از حقوق مدنی و سیاسی بهرهمند باشد». این حقوق در میثاق
بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، که در سال 1966 به تصویب مجمع عمومی
سازمان ملل رسیده و تا کنون بیش از ۱۷۰ دولت به آن پیوستهاند، به
تفصیل آمده است. قانون الحاق دولت ایران به این میثاق در سال 1354، در
اجرای اصل 24 قانون اساسی مشروطیت، به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم عهدنامههای بینالمللی بایستی به
تصویب قوه قانونگذاری برسند (اصل 77). به علاوه به صراحت ماده 9 قانون
مدنی ایران «مقررات عهودی که بر طبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر
دول منعقد شده باشد، در حکم قانون است. در ماده 2 میثاق بینالمللی
حقوق مدنی و سیاسی تصریح شده که دولتهای عضو «متعهدند که حقوق شناخته
شده در این میثاق را دربارهی کلیه افراد مقیم در قلمرو و تابع حاکمیت
آنها بدون هیچگونه تمایزی از قبیل نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب،
عقیدهی سیاسی یا عقیدهی دیگر، اصل منشاء ملی یا اجتماعی، ثروت، نسب
یا سایر وضعیتها محترم شمرده و تضمین کنند». همچنین دولتهای عضو
ملزم اند که به «تدابیر قانونگذاری به منظور تنفیذ حقوق شناخته
شده در این میثاق» اقدام کنند.
از اینرو «کمیته حقوق بشر»، مرکب از کارشناسان بینالمللی، که
ناظر بر اجرای چگونگی اجرای این میثاق است، بارها به جمهوری اسلامی
ایران، یادآور شده است که مفاد قوانین خود و در صدر آنها قانون اساسی
به ویژه در زمینهی حقوق و آزادیهای اساسی مردم را با مقررات میثاق
منطبق و سازگار کند.گذشته از اینکه در حقوق بینالملل عمومی مستند بر
عهدنامهی بینالمللی وین دربارهی حقوق ناشی از عهدنامهها (1969)،
تفوق تعهدنامههای بینالمللی بر قوانین داخلی پذیرفته شده است، دیدیم
که تدوین کنندگان قانون مدنی ایران 40 سال پیش از تصویب عهدنامه وین،
تصویب عهدنامه بینالمللی توسط مجلس قانونگذاری را کافی دانسته و آنرا
در «حکم قانون» و لازم الاجراء دانستهاند. بدین سان ملاک و مستند
حقوق شهروندی مردم ایران، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی است و
مسئولان جمهوری اسلامی ایران چه در قوهی مجریه و چه در قوهی قضائیه،
مکلف به رعایت و تأمین و تضمین این حقوق برای تمامی مردم ایران فارغ از
جنس، مذهب، زبان، عقاید سیاسی و دیگر ویژگیهای آنان هستند.مسئولیت
اجرایی ـ هرچند ساختار جمهوری اسلامی ایران به الیگارشی میماند تا
جمهوری ولی در حوزهی مسئولیتهای حقوقی ـ سیاسی، «پس از مقام رهبری،
رئیس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی
و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود،
بر عهده دارد.دیگر اینکه هرچند اهرمهای اساسی اجرایی در اصل 110
قانون اساسی جزو اختیارات رهبر قلمداد شده، ولی رئیس جمهور در انجام
«وظایفی که به موجب قانون اساسی و یا قوانین عادی به عهده دارد، در
برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است» اصل 122در این نوشته
بنا ندارم که به یادآوری تفضیلی ستمها و تبعیضهایی که طی سالیان
گذشته بر بهائیان ایران رفته است بپردازم ولی چون در نامهی نمایندهی
ارشد جامعه بهائی به رئیس جمهور بیشتر به «مظالم شدید اقتصادی» اشارت
رفته بود، به همین پرسشها بسنده میکنم.اما در نامهی خانم بانی
دوگال از این سیاست ظالمانه مبتنی بر تبعیض مذهبی به عنوان
«آپارتاید اقتصادی» یاد شده که متضمن آثار و نتایج حقوقی ـ قضایی
برای مسئولان جمهوری اسلامی در قبال جامعه بینالمللی است.در ماده 7
اساسنامه دادگاه بینالمللی جزایی مصوب 1998، آپارتاید به عنوان
یکی از مصادیق جنایات بر ضد بشریت قلمداد شده است.آینده نشان خواهد داد
که آیا حکام جمهوری اسلامی ایران به این دادخواهیها، تذکارها و
زنهارها گوش فرا میدهند یا نه؟
ابتدای صفحه |
بازگشت
|