آشنایی با کانون | نشریه | مواضع و بیانیه ها | درخواست عضویت | ارتباط با ما

ماهنامه بشریت شماره 181

 

 

 

گزارش ماهانه جلسه نمایندگی سوئیس ۱۲ مارس ۲۰۱۷

افسانه ملکی

گزارش جلسه ماهانه  نمایندگی سوئیس تاريخ  یکشنبه ۱۲ مارس ۲۰۱۷مصادف با ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۴.۰۰به وقت اروپای مرکزی در شهر زوريخ مكاني به نام كازاما برگزار گرديد. در ابتدا آقای رضا امیری مسئول جلسه بعد از سلام و خیر مقدم با خواندن ماده ۲ اعلامیه جهانی حقوق

بشرالف/ هر کس ميتواند بدون هيچگونه تمايز مخصوصا از حيث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقيده سياسي يا هر عقيده ديگر و همچنين مليت، وضع اجتماعي، ثروت، نسب يا هر موقعيت ديگر از تمام حقوق و کليه آزاديهائي که در اعلاميه حاضر ذکر شده است بهره مند گردد.

ب/ بعلاوه هيچ تبعيضي به عمل نخواهد آمد که مبتني بر وضع سياسي، اداري و قضائي يا بين المللي کشور يا سرزميني باشد که شخص به آن تعلق دارد، خواه اين کشور مستقل تحت قيمومت يا غيرخود مختار بوده يا حاکميت آن به شکلي محدود شده باشد.

جلسه را آغاز كردند و در ادامه ايشان برنامه اين جلسه نمايندگى سوئيس را براى حضار قرائت كردند.محمد جواد كاظمى ميركى ( گزارشی از نقض حقوق بشر در بهمن ماه ۱۳۹۵ و تحلیل ان ) ، حميد نيكنام پور  ( نقض حقوق

بشر در ایران ) ، نادر زندی ( آلودگی محیط زیست و تاثیر آن بر جنین وبشر در ایران ) ، نادر زندی ( آلودگی محیط زیست و تاثیر آن بر جنین و کودکان  ) ،  هادی زارع ( هفته همبستگی برای  مبارزه علیه نژاد پرستی ) و ( نقض حقوق اقوام در ایران ) ، ليدا شهابى ( مضرات پارازیت در ایران ) ، احمد کاظمی زاده  فعال حقوق بشر ( حکومت ملاها و ترویج خشونت علیه زنان در جامعه  ) ، احسان زندى  (۸ مارس روز جهانى زن ) سخنرانی خود را آغاز کردند. اولین سخنران این جلسه آقای محمد جواد کاظمی میرکی بودند که ایشان گزارش اجمالی، آماری نقض حقوق بشر در بهمن ماه ۱۳۹۵را

IMG_0279

  ارائه کردند.آقای محمد جواد کاظمی میرکی در ابتدا گفتند : در بهمن ماه سال ۱۳۹۵ نقض سامانمند حقوق بشر در ایران همچنان مانند گذشته ادامه داشت. و در این ماه با اعدام ۵۴ نفر در استانهای البرز، آذربایجان شرقی و غربی، لرستان، خراسان رضوی، هرمزگان، همدان، قم، فارس، کرمانشاه، گیلان، مرکزی و هرمزگان اجرا گردید. ایشان همچنین گفتند متأسفانه در آذرماه ۹۵ تعداد قابلتوجهی از زندانیان اعدام شدند. از برجستهترین گزارشهای اعدام در این ماه باید به دستکم ۸ زندانی در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند، اعدام ۷ زندانی در زندان قم؛ دادرسی ناعادلانه دستکم یک زندانی اعدام شده و دو زندانی در ملاء عام در بندرعباس اعدام شدند اشاره کرد.در دی ماه ۹۵ در کنار تمام اعدامهای صورت گرفته شاهد بخشش و نجات محکومین به قصاص نیز بودیم.این ماه همچنین با تداوم تعرض به حقوق اولیه اقلیتهای قومی و دینی در ایران همراه بود که، بازداشت امیر زرگانی در اهواز، بازداشت پروانه حسین پناهی و همسرش در دهگلان توسط اداره اطلاعات و سه شهروند اهوازی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند بارزترین آنها بود.

رجایی شهر کرج اعدام شدند، اعدام ۷ زندانی در زندان قم؛ دادرسی ناعادلانه دستکم یک زندانی اعدام شده و دو زندانی در ملاء عام در بندرعباس اعدام شدند اشاره کرد.در دی ماه ۹۵ در کنار تمام اعدامهای صورت گرفته شاهد بخشش و نجات محکومین به قصاص نیز بودیم.این ماه همچنین با تداوم تعرض به حقوق اولیه اقلیتهای قومی و دینی در ایران همراه بود که، بازداشت امیر زرگانی در اهواز، بازداشت پروانه حسین پناهی این ماه همچنین با تداوم تعرض به حقوق اولیه اقلیتهای قومی و دینی در ایران همراه بود که، بازداشت امیر زرگانی در اهواز، بازداشت پروانه حسین پناهی و همسرش در دهگلان توسط اداره اطلاعات و سه شهروند اهوازی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند بارزترین آنها بود.

در رابطه با نقص حقوق شهروندان بهایی نیز همانند گذشته شاهد تبعیض و آزار واذیت متعدد بودیم، گزارشات، بازداشت فاروق ایزدی محقق و مترجم بهایی، محرومیت از تحصیل سوگل کاظمی دانشجوی بهایی، در ترم پنجم، دادگاه سه شهروند بهایی در مشهد برگزار شد از جمله آنها بود.درزمینهٔ حقوق شهروند اهل سنت نیز گزارشهایی منتشر گردید گزارشهای: احضار یک روحانی سنی مذهب بلوچ به دادگاه ویژه روحانیت، محکومیت ۲۰ سال حبس برای چهار شهروند سنی مذهب اهل بوکان، ازجمله آن بود.آقای محمد جواد کاظمی میرکی گفت درزمینهٔ حقوق شهروندان مسیحی نیز گزارشهایی منتشر گردید. گزارشهای: بیژن فرخ پور، نوکیش مسیحی برای تحمل حبس به زندان عادل آباد شیراز رفت ازجمله آن بود.

درزمینهٔ حقوق کودکان نیز گزارشهایی منتشر گردید که برجسته ترین آنها عبارت بود از سرنوشت تلخ کودک عروس شانزده ساله با ازدواج اجباری، تنبیه دانش آموزان روستایی با گاز انبر و کابل در دیشموک / تکذیب اداره آموزش و پرورش، ازدواج های اجباری کودکان با کتک های پدران .درزمینهٔ حقوق اولیه زنان در ایران همچنان در ماهی که گذشت قدم جدی برای تحقق شعار برابری جنسی از سوی دستگاه حاکمِ برداشته نشد، زنان ایرانی همچنان شاهد نقض متعدد حقوق خود بودند، از پراهمیتترین گزارشهای نقض حقوق بشر در حوزه حقوق زنان می توان به: بازداشت ۸ دختر که قصد ورود به ورزشگاه آزادی داشتند، اسیدپاشی خواستگار پس از شنیدن جواب منفی، قتل همسر به دلیلشک در شهرستان بردسکن، دو شهروند در لرستان به سنگسار محکوم شدند اشاره کرد. آقای کاظمی میرکی گفت رویدادها و اخبار کارگری در آذرماه ۹۵ پرشمار بود ازجمله آنها: بازداشت و بی خبری از سه فعال کارگری در استان فارس، اخراج ۲۰۰ کارگرروغن نباتی جهان زنجان بیش از ۲۷هزار نفر بیکار در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد، در نه ماهه سال جاری؛ مرگ ۱۶ کارگر در استان کردستان بر اثر حوادث کاری بودند.در حوزه اصناف و حقوق صنفی هم این ماه خالی از حوادث نبود چنانکه: بازداشت ۱۶ فعال مدلینگ و پلمب ۵ واحد صنفی در تبریز، حمید رحمانی از معلمان ورامین به اداره اطلاعات سپاه احضار شد، برخورد خشن، بازداشت دستفروشان و مصادره میوه ها در اهواز، بازداشت دهها نفر از فعالان حوزه مدلینگ از برجستهترینهای این رسته بود.درزمینهٔ ی بهداشت و محیطزیست در این ماه گزارشهای متعددی منتشر شد که غالب آنها با موضوع آلودگی هوا ، محیطزیست و کمبود آب در کشور بود که ازجمله مهمترین آن می توان به: مشاهده چهار کانون آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در چهارمحال و بختیاری، قطع گسترده آب و برق در استان خوزستان بر اثر بروز گرد و غبار شدید، تولید فراتر از نیاز سرب کشور در قم؛ خطر بالقوه محیط زیستی در کمین قم، آلودگی هوای اهواز ۶۶ برابر حد مجاز اشاره کرد.وی همچنین گفتند گزارشهایی از نقض حقوق بشر در دی ماه با حساسیت و توجه بیشتری از سوی افکار عمومی مواجه شدند، ازجمله گزارشها با توجه خاص میتوان به واکنش ها به قطع شبانه درختان خیابان فرشته در تهران ، آلودگی هوای اهواز ۶۶ برابر حد مجاز، تولید فراتر از نیاز سرب کشور در قم؛ خطر بالقوه محیط زیستی در کمین قم  ،بازداشت ۸ دختر که قصد ورود به ورزشگاه آزادی داشتند ،قتل ناموسی یک دختر توسط پدر در قائمشهر ،بازداشت فاروق ایزدی محقق و مترجم بهایی ،یک شهروند با ادعایخدایی دستگیر شد، یک مدعی پیامبری در پردیس دستگیر شد  ،انتقاد نماینده مجلس از گسترش قاچاق اعضای بدن در ایران اشاره کرد.

ایشان در پایان گفتند در مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارشهای حقوق بشری اساساً باکم توجهی و بعضاً بیتوجهی رسانهها و افراد فعال در شبکههای اجتماعی که به هر ترتیب تشکیلدهندهی قسمتی از افکار عمومی هستند؛ روبهرو شدند. برای انتخاب مورد اول در این دسته باید به بیژن فرخ پور،نوکیش مسیحی برای تحمل حبس به زندان عادل آباد شیراز رفت   که با واکنش و حساسیت زیادی در افکار عمومی روبرو نشد. همچنین احضار یک روحانی سنی مذهب بلوچ به دادگاه ویژه روحانیت، محکومیت ۲۰ سال حبس برای چهار شهروند سنی مذهب اهل بوکان، بازداشت و بی خبری از سه فعال کارگری در استان فارس، شکستن دست نوجوان اهوازى هنگام بازداشت توسط نیروهای امنیتی، سه شهروند اهوازی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند، شش زندانی در زندان بیرجند اعدام شده اند، اعدام یک زندانی در زندان ماکو، بازداشت دهها نفر از فعالان حوزه مدلینگ نیز از دیگر گزارشهایی بود که در سایه کمتوجهی از سوی افکار عمومی قرار گرفتند. ‌

سخنران بعدی جلسه آقای حمید نیکنام پور  سخنرانی خود را تحت عنوان نقض حقوق بشر در ایران برای حضار ارائه کنند. حقوق بشر به این معنی است که همه انسان ها از حق ازادی وحقوق برابر برخوردار باشند جنسیت یا قوم ،فقیروغنی،سیاهپوست وسفید پوست فرقی نمیکند همه با هم برابرند بر طبق ماده 2سازمان ملل همه انسان ها از کلیه حق وحقوق وآزادی بدون هیچ گونه تفاوتی چه از نظر عقاید سیاسی،نژادی،جنسیتی وغیره از مقام اجتماعی برخوردارند ویا بر طبق ماده هیچکس نباید تحت شکنجه یا رفتار ظالمانه، غیر انسانی یا توهین آمیز ویا تنبیه ومجازات قرار گیرد ویا بر طبق ماده 19  هرکس حق آزادی بیان وعقیده دارد بدین معنی که داشتن عقاید ونظرات بدون دخالت وآزادی در نشر اطلاعات وافکار به هر طریقی ممکن باشد از آن جا که مستحظر هستید ومیباشید نقض حقوق بشر شاخه های بسیاری دارد که من به برخی از برجسته ترین آن ها میپردازم .ایشان درادامه گفت سرکوب شدید آزادی بیان وباور های مذهبی وتجمعات مسالمت آمیز وباز داشت منتقدان در داد گاه ها و انتقال برخی از آن ها به نقاط نامعلوم  ومحاکمه غیر عادلانه و همچنین شکنجه وانواع بد رفتاری ها با زندانیان هم چنان ادامه دارد شلاق زدن وقطع عضو ودیگر مجازات های ظالمانه به کار گرفته می شود  اقلیت های قومی ومذهبی با تبعیض وآزار مواجه اند ونسبت به زنان ودختران خشونت وتبعیض اعمال میشود  ازار وایجاد محدودیت برای اقلیت های مذهبی که شامل محرومیت از امکانات آموزشی وفرصت های شغلی  وتعقیب وبازداشت می شود بویژه بهائیان،مسلمانان سنی مذهب ،نو کیشان مسیحی واهل حق وی همچنین گفت مجازات اعدام در سطح وسیعی ادامه دارد طبق آمار عفو بین الملل  حکومت ایران در دو ماه نخست سال2017 میلادی حدود 161نفر را اعدام کرده است که این آمار بیش از یک پنجم سال قبل میلادی می باشد.سرکوب مدافعان حقوق بشر تشدید شده و آنها به خاطر فعالیت های مسالمت آمیزشان به حبس های طولانی وشکنجه محکوم شده اند علاوه بر فعالان حقوق بشر روزنامه نگاران وکلای دادگستری و اقلیت های قومی ومذهبی ،فعالان محیط زیست ومخالفان مجازات اعدام هدف سرکوب قرار گرفته اند همچنین دادگاه های انقلاب هر گونه تلاشِ این فعالان برای ارتباط با نهاد های مدافع حقوق بشر از جمله سازمان ملل متحد  وسازمان عفو بین الملل را جرم دانسته و انها را محکوم ومجازات میکند اعمال تبعیض در زمینه حقوق مدنی وسیاسی وفرهنگی نسبت به اقلیت های قومی از جمله ترک ها کرد ها بلوچ ها عرب های اهواز وجلوگیری از مشارکت ودسترسی به مشاغل سیاسی وجازات حبس وحتی اعدام برای معترضان این اقلیت ها ادامه دارد.عدم آزادی رسانه ها وفعالیت در شبکه های اجتماعی،از سانسور وسیع وتعطیل یا تعلیق فعالیت روزنامه ها وادامه پخش پارازیت بر شبکه های ماهواره ای گرفته تا نفوذ مزدوران سپاه که صد ها حساب کاربری شبکه های اجتماعی را مسدود و مسئولان بیش از چهار صد وپنجاه کانال در این شبکه ها را دستگیر کرده اند. به نظر می رسد قوه قضاییه نیز به خاطر گرایش سیاسی و دخالت نیرو های اطلاعاتی  وامنیتی غیر مستقل عمل می کند که روند داد رسی ها وبرگزاری محاکمات ناعادلانه ومورد انتقاد قرار گرفته است. آقای حمید نیکنام پور گفت در اسفند ماه جاری ماموران امنیتی زندان گوهر دشت کرج در اقدامی ضد انسانی و وحشیانه با شکنجه گران خود به بند 4سالن11زندان حجوم برده زندانیان عادی را مورد ضرب وشتم قرار دادند همچنین به منظور فشار بر زندانیان سیاسی بند 4سالن 12زندان گوهر دشت بار دیگر دستگاه های پارازیت راه اندازی شده است وتمام پنجره ها را با آهن بسته اند این امر باعث بروز فشار های عصبی سردرد مزمن معده درد وسایر بیماری ها شده است در زندان مرکزی تبریز نیز به بهانه تعمیر آشپزخانه به زندانیان غذای کافی نمی دهند و اکثر زندانیان به دلیل سوء تغذیه دچار مشکلات جدی گوارشی ومعده شده اند ایشان در پایان گفت .قتل ستار بهشتی در بازداشتگاه پلیس فتا،اکبر محمدی در 350اوین،وعلی رضا کرمی خیر آبادی ،شاهرخ زمانی ،افشین اسانلو، منصور راد پور در بند 4سالن 12زندان گوهر دشت همچنین امیر ساران و ولی الله فیض مهدوی در فرعی 5بند2 گوهردشت و ده ها تن دیگر از این جمله موارد است.به امید ایرانی بدون اعدام ،آزاد وسر شار از صلح و آرامش.مسئول جلسه آقای امیری ضمن تشکر از آقای حمید نیکنام پور از دیگر سخنران جلسه آقای نادر زندی دعوت کرد تا سخنرانی خود را تحت عنوان آلودگی محیط زیست و تاثیر آن بر جنین و کودکان  برای حضار ارائه کنند.،

بر طبق گزارش صندوق کودکانزندی سخنرانی خود را اینگونه آغاز کرد، بر طبق گزارش صندوق کودکان سازمان ملل تقریبا از هر ۷ کودک در سراسر جهان یکی در هوایی تنفس میکند که آلودگی آن از نظر استانداردهای بین المللی دستکم ۶ برابر بیشتر است و این آلودگی بر سلامت جسمانی ۳۰۰ میلیون کودک در سراسر جهان نیز تاثیر میگذرد.آلودگی هوا یکی از عوامل موثر در مرگ حدود ۶۰۰ هزار کودک زیر ۵ سال به حساب می‌‌آید و همچنین زندگی میلیونها کودک دیگر در سراسر جهان را نیز تهدید میکند.متاسفانه حدود ۲ میلیارد کودک در مناطقی زندگی میکنند که آلودگی هوای آن از حد مشخص شده توسط سازمان جهانی بهداشت بیشتر است.بر این اساس جنوب آسیا با ۶۲۰ میلیون کودک بیشترین تعداد کودکانی را که در چنین مناطقی زندگی میکنند را به خود اختصاص داده،آفریقا با ۵۲۰ میلیون و منطقه شرق آسیا و اقینوسیه با ۴۵۰ میلیون کودک در رتبه بعدی قرار دارند.طبق این نقشه ۹۲ در صد جمعیت جهان در مناطقی زندگی میکنند که کیفیت هوا پایین تر از استانداردهای جهانی بهداشت است.

IMG_0275  IMG_0228

آقای نادر زندی همچنین گفت آلودگی هوا بر هم زننده سلامت روان و جسم میباشد و متاسفانه این آلودگی‌‌ها بیشترین تاثیر را بر سلامت کودکان و جنین میگذارد و باعث متولد شدن نوزادان معلول میگردد.کودکان سازگاری کمتری با محیط زیست اطراف خود دارند و از همین رو نسبت به بزرگسالان در برابر عوامل بیماری زا چه انسانی و چه طبیعی مقاومت کمتری دارند و آسیب پذیرترند،ریه ها،سیستم ایمنی و مغز کودکان تا حدود ۳ تا ۶ سالگی به سرعت رشد میکند. در این مدت لایه سلولی داخل ناحیه تنفسی بسیار حساس و نفوذپذیر است.بدین سبب آلودگی هوا در کودکان باعث ایجاد بیماریهای مختلفی میگردد که یکی از آنها ابتلا به اسم است.کودکان به علت تعداد تنفس بیشتر و همچنین قد کوتاهتر نسبت به بزرگسالان در معرض آلودگی‌‌های سطحی بیشتری هستند و آلایندههای هوا ۲۰ تا ۵۰ در صد بیش از  بزرگسالان در بدن کودکان جذب میشود.وی گفت لوزههای عفونی نیز یکی دیگر از اثرات آلودگی هوا بر کودکان میباشد که باعث بوجود آمدن تب‌‌های پی در پی گلو دردهای شدید و ناتمام،تورم گلو و سختی بلع میگردد و همچنین بیماریها و اختلالات استخوانی نادری وجود دارد که در نتیجه افزایش میزان سرب خون ناشی از قرار گیری طولانی مدت در معرض هوای آلوده حاوی ذرات ریز معلق است.سرب با غلظت ۶۰ میکرگرم در دسی لیتر پلاسما سبب افزایش ورم مغزی میشود که این امر باعث سردرد و کاهش دید شده و در طولانی مدت باعث کم خونی،افسردگی ،کند ذهنی و کم حافظگی میگردد.

ایشان گفتندآلودگی هوا نیز بر جنین هم تاثیر گذار است بطوری که وزن تولد به طور معکوس به میزان ذرات معلق در هوا ارتباط مستقیم دارد بطوری که افزایش زایمان زودرس و کاهش وزن در بدو تولد در اثر افزایش تماس با ذرات معلق در هوا در طی زمان بارداری افزایش پیدا میکند و میتوان از مونو اکسیدکربن به عنوان موثرترین آلاینده در تولد نوزادان کم وزن نام برد در نتیجه ارتباط معنا داری بین آلودگی هوا و تولد نوزادان نارس وجود دارد.از دیگر اثرت آلودگی هوا میتوان به تاثیر آن بر حافظه کودکان نیز اشاره کرد.قدرت چسبندگی مونو اکسید کربن به گلبول قرمز ۲۰۰ برابر اکسیژن است و در هوای سالم ۶ ساعت طول میکشد تا خون پاک شود و با کپسول اکسیژن خالص ۳۰ دقیقه طول میکشد تا مونو اکسید کربن از خون خارج شود.بر طبق آمار در هر ۸ دقیقه در دنیا یک کودک معلول به دنیا می‌‌آید ،بر این اساس ۵۰۰ میلیون معلول در جهان و ۱۱ میلیون معلول در ایران وجود دارد.در ایران سالیانه ۱۰۰ هزار نفر معلول به معلولان کشور اضافه میشود و از این تعداد ۷۰ هزار نفر بر اثر حوادث و ۳۰ هزار نفر به دلایل مختلف متولد میشوند. وی همچنین گفتندمتاسفانه آلودگی هوای شهرهای ایران بخصوص در فصول سرد سال در برخی روزها از مرز هشدار عبور کرده است و این آلودگی اثرات زیان باری را برای کودکان و نسلهای بعدی به بار خواهد آورد.شوربختانه وجود فلزات سنگین موجود در هوا به علاوه پارازیت  های که وجود دارد تا ۳۰ برابر خطر تولد نوزادان معلول و عقب مانده ذهنی را افزایش میدهد و از طرفی دیگر یک مورد از هر سه مورد اختلالات ژنتیکی مادرزادی ناشی از آلودگی هوا و پارازیتها است و این آلودگی‌‌ها تا ۳۰ در صد خطر سقط جنین را در کشور افزایش داده است.

آقای زندی در پایان گفت من همینجا به این موارد بسنده نمیکنم و اثرات زیان بار آلودگی هوا را با موردی دیگر بازگو میکنم،در ایران سالانه ۱ میلیون ۸۰۰ هزار نوزاد متولد میشود که متاسفانه ۱۸۰۰۰ نفر از آنها با بیماریهای قلبی مادرزادی دست و پنجه نرم میکنند که ۹۰۰۰ نفر از آنها نیاز به عمل جراحی دارند ،هرچند علت دقیق این مشکل کامل مشخص نیست ولی آلودگیهوا و استرس عمده دلایلی هستند که متخصصین قالب و عروق بر آن تاکید دارند.متاسفانه در کشور هر ساله ۳۰ هزار کودک معلول متولد میشود و به طور معمول از هر ۱۰۰۰ نفر ۲ نوزاد در ایران مبتلا به اختلالات کروموزومی هستند که با افزایش آلودگی هوا این میزان به ۲۴ در صد افزایش مییابد و میتوان گفت که در ایران آمار تولد نوزادان با نقص ژنتیکی با پدر و مادر کاملا سالم افزایش یافته است که یکی از دلایل اصلی این امر آلودگی‌‌های محیط زیست علی الخصوص آلودگی هوا میباشد.در آخر باید گفت که زنگ خطر آلودگی‌‌های محیط زیست در ایران به صدا در آمده است و هرچه زودتر باید راهکارهای مناسبی را برای مقابله با این مشکل بزرگ ارائه و عملیاتی شود.آقای امیری ضمن تشکر آز آقای زندی از آقای هادی زارع دعوت کردند تا سخنرانی خود را تحت عنوان هفته همبستگی برای  مبارزه علیه نژاد پرستی  و  نقض حقوق اقوام در ایران  ارائه کنند.نژاد پرستی نوع خاصی از تعصبی است که بر مبنای استدلالات نادرست و عمومیت دادن به خصوصیات برخی از انسان هاست که به گونه ای غیر قابل انعطاف شکل میگیرددر واقع اگر فردی اجازه دهد عقایدش مانع از رشد و حرکت انسان دیگری شود تبعیض نژادی رخ داده است و این در حالی است که آنانی که همه افراد یک نژاد را از داشتن مشاغل خاص ؛ حقوق سیاسی ؛ و فرصتهای تحصیلی خاص و یا تعاملات اجتماعی محروم میکنند از عاملان تبعیض نژادی به حساب می آیند.

IMG_0258        IMG_0252   

 نژاد پرستی امروزه به حالتی اطلاق میگردد که طی آن یک گروه خود را به لحاظ نژاد ؛ زبان ؛ یا رنگ و پوست بر سایر اقوام مختلف برتر بدانند.تبعیض ؛ تحقیر و توهین ؛ کشتار و سرکوب نژاد های اقلیت در قرن های بیستم و بیست و یکم میلادی نیز ادامه داشت که مصداق بارز آن رژیم ( آپارتاید ) آفریقای جنوبی بود که نلسون ماندلا به مبارزه با آن برخاست و همراه با قیام مردمی به پیروزی آن رسید.

 معمولا اکثر افراد در مورد نژاد پرستی دیدگاههای سطحی و ظاهری دارند آنها نژادپرستی را معادل این باور میپندارند که یک نژاد برتر از نژاد های دیگر است مطابق چنین باوری ؛ خصوصیات ؛ ارزش ها و اعتقادات انسان بر اساس خون  با ویژگی های کالبدی وی تعیین میشود و نه فکر و اندیشه او . اما این در حالی است که نژادپرستی یکی از خطرناک ترین آفات عصر حاضر به حساب میآید که همین امر باعث عقب ماندگی در اکثر کشورهای جهان شده است.طی یک نظر سنجی که توسط گروهی از پژوهشگران سوئدی انجام شده هندوستان دارای نژادپرست ترین ملت هاست و ایران و نیجریه در این نظرسنجی در مرتبه های بعدی قرار گرفتند همچنین فرانسه ؛ ترکیه ؛ و کشور های اروپایی شرقی نژادپرست تر از بقیه کشورهای اروپایی هستند.ایشان در ادامه گفت افکار نژاد پرستانه در ایران نیز وجود دارد اما این به این معنا نیست که همگانی باشد ولی متاسفانه کم هم نیست. نگاه نژاد پرستانه ای که در برخی از لایه های جامعه وجود دارد نه فقط متوجه خارجی هاست بلکه در رابطه با هموطنان هم نیز چنین هست برای مثال بسیاری از ما دچار این تصور هستیم که ما برتر از افغانستانی ها ایم حال اگر خدایی نکرده روزی وضعیت کنونی کشور ما مثل حال افغانستان بشود و ما مجبور به ترک خانه و خانواده و وطن بشویم و دقیقا بر عکس ما بخواهیم به کشور افغانستان برویم برای کار و ادامه زندگی آیا آن زمان هم دوست خواهیم داشت که کلمه ایرانی ناسزا تلقی شود و یا آنها با افکار و رویکردی نژادپرستانه خود را برتر از ما دانسته و با ما چنین رفتاری را انجام بدهند.

 یا آیا درست است ساختن جوک های اهانت بار که با منشاء نژادی علیه اقوام و ملل مختلف ایرانی ائم از کورد ؛ ترک؛ عرب و غیره هستند چنین کنیم . این در حالی است که نگاه از دید بالا به اقوام دیگر استمرار همان نژادپرستی است که درباره اعراب و افغان ها به شکلی در جامعه ما رواج دارد حال ولو به بهانه خنده و شوخی باشد.همانطور که شاهد هستیم و می بینیم متاسفانه در رسانههای ما همیشه کشورهای دیگر را متهم به نژادپرستی می کنند ولی آن طور که باید و شاید مسائل و مشکلات جامعه را مورد بررسی و انتقاد قرار نمی دهند حتی در نظام آموزشی کشور هم از مشکلات و عواقب نژادپرستی مانند ناامنی در جامعه و نفرت پراکنی میان اقوام و ملل مختلف اشاره ای نکرده و طبق معمول سرباز میزنند.خانم  ليدا شهابى سخنرانی خودبا عنوان مضرات پارازیت در ایران را اینگونه آغاز کردند: پارازیت به امواج الکترومغناطیسی گویند که با هدف  از بین بردن و ایجاد اختلال در شبکههای رادیویی و ماهواره ای پخش میشود. این امواج که معمولاً امواج کوتاه برد هستند و بافرکانسهای مشابه شبکههای هدف موجب اختلال و جایگزینی در امواج اصلی میشوند. و در مورد مضرات پارازیت های ماهواره ای ...دکتر عظیم اربابی ، متخصص فیزیک پزشکی و عضوهیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی ، در برنامه نگاه روز رادیو ایران با بیان این که متأسفانه پخش پارازیت به صورت کاملاً بی ضابطه ای صورت می گیرد و در این خصوص به تنها چیزی که توجه نمی شود سلامت شهروندان است ، گفت : پارازیت ها که در هوا می روند، اکسیژن نیستند!وی گفت گیجی و خستگی، ناشنوایی مزمن، التهابات و سرطانهای پوستی، خونی، نخاع و اختلالات هورمونی (عقیم شدن مردان) و مشکلات باروری (در خانمهای باردار) از جمله مواردی هستند که کارشناسان از احتمال بروز آنها در انسان بر اثر این امواج خبر میدهند.تحقیقات پزشکی در نقاط محتلف جهان نشان می دهد که امواج الکترومغناطيس که به طور عمده به دنبال نصب   دکلهاي BTS در   مناطق مسکوني و همچنین جدیدا  از طرف دکلهای پارازیت انداز ماهواره ای  منتشر ميشود، باعث بروز مشکلات خوني و مغزي براي ساکناني که در نزدیکترین ميدان مغناطيسي تاثيرگذار اين امواج زندگي ميکنند، می شود تحقیقات زیادی در جهان انجام شده که اثرات خطرناک امواج مختلف رادیوئی یا راداری و الکترومغناطیس بر سلامت انسان را اثبات می کند .

اپراتورها ی نلفن همراه در ایران پشت بام  آپارتمانها و حیاط خانه ها ی مسكوني مردم  در فضاي 60 تا 100 متر را با بهاي 3 ميليون تومان در سال اجاره ميكنند و اين در حالي است كه اغلب اين فضاها از استاندارد و استحكام لازم برخوردار نيستند و اگر اتفاقي براي آن خانه مسكوني بيفتد هيچ نهادي پاسخگو نخواهد بود.گرچه مسوولین وزارت ارتباطات کشور ایران مدعی هستند که پارازیت های ماهواره ای مانند تشعشعات آنتن های  BTS تلفن همراه ( موبایل ) هیچ خطری را براى انسان ها ایجاد نمی کند و نباید واهمه ای از ارسال آنها داشت. اما نتیجه تحقیقات نشان می دهد که این امواج بر سلامتی افرادی که در نزدکترین فاصله از این امواج قرار دارند تاثیرات بسیار زیانباری دارد.البته میزان تشعشعات ارسال شده و مناطق آلوده به پارازیت  های ماهواره ای ارسالی و همچنین منازل مسکونی که دکلهاي BTS  تلفن همراه ( موبایل ) بر روی آنها نصب شده باعث اختلاف در تاثیر این امواج بر بدن افراد گوناگون خواهد شد.دانشمندان تاکید میکنند که شدت امواج الكترونیكی كه دستگاههای ارسال پارازیت ماهواره ای پخش می شوند، از حد معمول بسیار بالاتر و برای انسان خطرناك است . لازم به ذکر است هر چه این امواج مدت بیشتری با بدن برخورد داشته باشد، خطرناك تر خواهند بود. از طرفی زمان برخورد این امواج هم آثار خاص خود را به دنبال دارد. مثلاً برخورد امواج به بدن در زمان خواب، احتمال ابتلا به سرطان زا افزایش می دهد .جالب است که بدانید این كار هزینه های بسیار زیادی دارد و تكنولوژی خاصی را می طلبد، ارسال این پارازیت های ماهواره ای  در شهر تهران در ساعت هایی از شبانه روز قطع می شود که  فقط به دلیل اختلالات در فعالیت ATM  (مورد استفاده در عابر بانك ها) بانكی  است و علت اینکه این كار 24 ساعته انجام نمی شود سلامتی انسانها نیست وگرنه با قدرت و میزان زیادی پارازیت در سطح شهر تهران  ارسال می شد.اکنون ثابت شده است که تشعشعات موبایل بر روی  پروتئینهایی که در سلولهای رشد یافته در آزمایشگاه که از خون شناور انسان گرفته شده است اثر می گذارد .گرچه پیش بینی می شود  ميزان امواج ساطع شده از بعضي آنتن هاي BTS  موبایل و ارسال کننده های پارازیت ماهواره ای در مناطق پرجمعيت شهر  تهران بيشتر از حد استاندارد بين المللي است ومی تواند باعث ايجاد عوارض و آثار سوء شود اما کشور  ایران برخلاف بسياري از كشورها ی جهان فاقد موسسه اي مستقل براي سنجش ميزان انرژي ساطع شده از آنتن هاي BTS است .وی همچنین گفت به شهروندان توصيه ميكنيم پشت بام و حیاط خانه خود را براي نصب دكل آنتن هاي BTS اجاره ندهند و سلامت خود و ديگر شهروندان را به خطر نيندازند . همچنین به مجلس ایران پیشنهاد می کنیم به عنوان حامی سلامت مردم خواستار پاسخگویی نهادهایی باشد که مبادرت به  نصب این دکها نمورده اند و لازم است وزارت بهداشت نقش خود را به عنوان متولی سلامت مردم ایفا نماید و مبادرت به راه اندازی موسسه ای جهت کنترل و نظارت بر میزان اشعه و ندوین دستورالعمل نظارتی و اجرایی بنماید.يكي از موضوعاتي كه اخيرا به نقل محافل تبديل شده است و كارشناسان زيادي را به بررسي آن متمايل ساخته بحث امواج محيطي، پارازيتها و تاثير آن در افزايش سقط جنين و بيماريهاي مربوط به اعصاب است. با وجود آنكه چندي پيش تعدادي از نمايندگان مجلس و كارشناسان به خطرات اين امواج اشاره داشتند اما تاكنون هيچ نهادي، مسئوليت اين پارازيتها را به عهده نگرفته است. زماني كه انگشت اتهام معترضان به سمت مخابرات نشانه رفت مديرعامل شركت مخابرات با رد اين اتهام، به صراحت ميگويد: ارسال پارازيتهاي ماهوارهاي بسيار هزينهبر است و بودجه محدود شركت مخابرات اجازه ارسال اين پارازيتها را به ما نميدهد.

بلندترين دكلهاي شركت مخابرات48 متر است، اما براي ارسال پارازيتهاي ماهوارهاي به دكلهاي بسيار بلندي نياز است، پارازيتهاي ماهوارهاي داراي طول موجي بيش از يك گيگا هرتز است كه از سوي دستگاههاي ديگري ارسال ميشود. «در حال حاضر آنتنهاي BTS بر بام بيشتر خانه ها نصب شده و مردم دغدغه چنداني نسبت به اين آنتنها ندارند اما درباره پارازيتهاي ماهوارهاي اينطور نيست.با توجه به اينكه پارازيتهاي اخير از سوي وزارت ارتباطات ايجاد نشده و اين وزارتخانه درصدد كشف منشأ ارسال پارازيتها است.خانم شهابی گفت هرچند ارسال پارازيتها از سوي مسئولان تاييد شده است اما اينكه هيچ نهادي مسئوليت آن را به عهده نميگيرد موجب شده است كه روز به روز به خطرات ناشي از ارسال اين امواج افزوده شود بهطوريكه رئيس مركز تحقيقات سلولي بيمارستان صارم به شكلي مستقيم و تخصصي به بررسي دلايل افزايش سقط جنين و بارداريهاي خارج از رحم در چند سال اخير پرداخته است. نتيجه بررسيهاي اين پزشك متخصص نشان ميدهد كه طبق آمار مراجعان به بيمارستان فوق تخصصي صارمي، طي دو سال اخير، آمار سقط جنين غير عمدي 5/3 درصد و آمار بارداري خارج از رحم حدود 2 درصد افزايش يافته است.به نظر ميرسد با توجه به افزايش پارازيتها و امواج الكترومغناطيسي در محيط اطراف، شاهد افزايش اين آمار بودهايم. ابوطالب صارمي با اعلام اين خبر ميافزايد: در حالي، ميزان سقط غير عمدي جنين در فروردين تا مرداد سال 89 در اين مركز درماني 38 مورد گزارش شده كه در

مدت مشابه سال 90 اين آمار به 67 مورد و در سال 91 به 114 مورد افزايش يافته است.او ادامه ميدهد: آمار بارداريهاي خارج از رحم در اين مدت نيز از 9 مورد در سال 89 به 13 مورد در سال 90 و 16 مورد به سال 91 رسيده كه آمارها بيانگر سير صعودي اين عارضه است. صارمي اختلالات ژنتيكي، بالا بودن سن مادر (بالاي 40 سال)، كم كاري تيروئيد، ديابت، مصرف سيگار و الكل، برخي سموم محيطي، فيبروم و چسبندگي رحم و نيز اختلالات شكلي رحم را جزو عوامل موثر بر سقط عنوان كرد صارمي استرس، آلودگي هوا و تغذيه نامناسب را به عنوان عوامل اصلي بارداري خارج از رحم در جوامع شهري عنوان كرده و معتقد است:وی گفت به نظر ميرسد، آنچه سبب افزايش ناگهاني بارداريهاي خارج از رحم طي مدت مورد مطالعه شده، تاثير امواج پارازيت است. او ادامه ميدهد: تشعشعات در اطراف محيط زندگي چه در قالب آلودگيهاي صوتي يا پارازيتها ميتوانند، روي سيستم اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك بدن و بهويژه روي لولههاي رحمي تاثير منفي بر جاي گذاشته، سبب حركتهاي نامنظم دودي لولهها براي انتقال جنين به داخل رحم شود. رئيس مركز تحقيقات سلولي صارم خاطرنشان ميكند: رشد جنين در داخل لولههاي رحمي- به جاي رحم- سبب حاملگي خارج رحمي شده كه در صورت تاخير در مراجعه يا تشخيص دير هنگام، خطر مرگ سريع را براي مادر به مراه دارد.   

IMG_0248

ناباروري مردان ناشي از اثرات امواج-با اينكه وزارت بهداشت درباره تاثير پارازيتها بر سلامت انسان تاكنون گزارشي را منتشر نكرده است، اما متخصصان گروههاي مختلف پزشكي همچنان درباره آثار اين امواج روي سلامت مردم هشدار ميدهند. به عقيده آنان اين امواج بر سلامت انسان و سلولهاي بدن تاثير منفي به جاي گذارده، سبب ابتلا به بيماريهاي مختلف با منشأ ناشناخته ميشوند. همچنين اين تشعشعها ميتوانند، موجب اختلال در سيستم ايمني بدن شود.اين امواج سلولهاي جنسي مردان را تحت تاثير قرار ميدهد و نقص سلولهاي جنسي و ناباروري را در مردان به دنبال دارد. همچنين اين امواج بر كيفيت تخمك و اسپرم نيز آثار منفي بر جاي ميگذارد. او ادامه ميدهد: امواج الكترومغناطيسي كه مردم آن را حس نميكنند، عوارض متعددي روي آنان داشته، سبب سردرد، بيحوصلگي، عصبانيت، بيقراري و افسردگي ميشود. از سوي ديگر اين امواج با اثر گذاشتن روي سلولهاي DNA انسان در روند تكثير سلولي اختلال ايجاد كرده كه در نسلهاي بعد شاهد پيامدهاي منفي آن خواهيم بود. با ادامهدار بودن ارسال پارازيتها موضوع بررسي اين امواج در سالهاي اخير در مجلس هم مطرح شد اما واكنش نمايندگان به اين موضوع متفاوت است.دلايل علمي موثق براي سقط با امواج وجود ندارد.

سيامك مره صدق عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس در اين رابطه ميگويد: بدون هيچ حاشيهاي من اين آماري كه ارايه شده است را زير سوال ميبرم او ميافزايد: امكان ارايه چنين آماري به اين دقت امكانپذير نيست لازم است پس از مطالعات تخصصي و مقطعي به اثبات اين ادعا پي برد. مره صدق ادامه ميدهد: اينكه رئيس مركز تحقيقات سلولي صارم آماري ارايه داده است بايد مشخص باشد كه چه مطالعهاي بر روي اين آمار انجام شده است صرف سقط جنين دليل نميشود كه عوامل ديگر محيطي را در حاشيه و امواج را دليل اصلي سقطها عنوان كرد اين گفتار از دلايل علمي برخوردار نيست .بهطور كلي از نظر علمي تاكنون اثبات نشده است كه امواج بر جنين و سقط اثرگذار است اگر كسي طبق يافتههاي علمي نتيجهاي به دست دارد بايد به آن استناد كند.ایشان در ادامه گفت اثرات منفي پارازيتها انكارنشدني است.نه تنها پارازيتها سيستم سلامت حيوانات را به مخاطره مياندازد بلكه با سلامت انسان هم درگير است. اينكه پارازيتها بر سلامت عموم تاثيرات سوء به همراه دارد انكار شدني نيست و كسي نميتواند آن را رد كند چراكه اين موضوع با دلايل علمي همراه است.او در پاسخ به اظهارنظر برخي از نمايندگان كه در رد اثرات سوء امواج سخن ميگويند، ميافزايد: اينكه گاهي افرادي اين موضوع را رد ميكنند و تاثيرات منفي امواج را بر جنين رد ميكنند يا با حالت شبهه با آن برخورد ميكنند به اين دليل است كه آنها به دنبال دلايل علمي موثق هستند او ميافزايد:در پاسخ به اين افراد بايد گفت كه تاكنون هيچ كشوري از آسيب امواج و پارازيتها در خطر نبوده كه بخواهد براي اثبات ضرر و زيان آن به شكلي تخصصي ادله ارايه بدهد. برخي از متخصصان داخلي هم كه به خطرات اين امواج گوشزد كردهاند با اين اتهام كه دليل علمي ندارند مواجه شده اند.

لازم است تا نهادهاي مختلف به روشهاي ارسال بيخطر پارازيتها آگاه شوند. اثرات منفي اين امواج نه در زمان ارسال بلكه بعد از 15 سال بر انسان نمايان ميشود تاثير منفي پارازيتها در افزايش تومورهاي مغزي، ميگرن و بيماريهاي عصبي شناخته شده است اما اينكه با چه دلايل علمي همراه است هنوز تحقيقاتي نشده است و تنها دليل آن اين موضوع است كه هنوز كشوري از آن به اندازه كشور ما احساس خطر نكرده است تا در اثبات آن دلايل علمي جهاني عنوان شود. خطرناک بودن پارازیتها و افزایش مرگ روستائیان به دلیل تشخیص دیرهنگام سرطان، از ازدیاد عفونتهای هلیکوباکتر در معده ایرانیان و رشد سرطان معده خبر داد و گفت: پزشک نباید نگاهش به جیب بیمار باشد.به گزارش تسنیم، ایرج خسرونیا رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران در نشست خبری بیست و پنجمین کنگره سالیانه متخصصان داخلی ایران با تایید خطرناکی پارازیتها تا اعلام افزایش مرگ در روستائیان ایران به دلیل تشخیص دیرهنگام بیماری سرطان اظهار داشت: سرطانها به دلیل شیوع بالا در کشور یکی از موضوعات اصلی این کنگره است. سال ۶۸ افراد کمی به سرطانها مبتلا بودند و علت آن راههای تشخیصی سرطان و طول عمر افراد بود زیرا در آن زمان افراد با سن کمی زندگی میکردند و عمده سرطانها در سنین ۵۰ به بالا خود را نشان میدادند.هنوز هم برخی سرطانها ناشناخته هستند به همین دلیل تعداد مرگ و میرهای ناشی از سرطانها در کشور ما از کشورهای دیگر بیشتر است و این مسئله در روستاها بیشتر است زیرا تشخیص دیرهنگام صورت میپذیرد، براین اساس مرگ بیماران روستایی افزایش یافته است.رتبه نخست سرطان سینه در زنان و سرطان پوست در مردان- افزایش سرطان سینه در زنان متأسفانه سرطان سینه در زنان و سرطان پوست در مردان حرف اول را میزند. در کشور ما زنان با درمانهای خانگی و خود درمانی کار را پیش میبرند و برای بررسی به پزشک مراجعه نمیکنند این در حالی است که باید هر ۶ ماه یک بار به پزشک مراجعه کنند تا چنانچه به این بیماری مبتلا یا مستعد آن هستند اقدامات درمانی صورت پذیرد.براین اساس ۲۳ درصد سرطانها مربوط به پوست، ۱۴ درصد دستگاه گوارش و بین ۳۰ تا ۳۲ درصد سرطانها نیز مربوط به سینه است.افزایش سرطان مری به دلیل استفاده از ناس در مناطق شمالی کشور ميباشد. سرطانهای دستگاه گوارش به دلیل تغییر رژیم غذایی در کشور در حال افزایش است. استفاده از ناس در مناطق شمالی کشور موجب افزایش سرطان مری شده است به کار بردن داروهای زیاد و خود درمانی عامل ایجاد سرطانهای گوارش در کشور ما است. همچنین خوردن مسکنها موجب تحریف سیستم گوارش میشود که موجب زخم معده و در نهایت سرطان معده میشود.

افزایش عفونتهای هلیکوباکتر در معدههای ایرانیان و رشد سرطان معده عفونتهای هلیکوباکتر موجب سرطان معده و اثنی عشر میشود. رعایت اصول بهداشتی با جدا کردن ظروف، استفاده از وسایل شخصی مانند مسواک و حوله میتواند جلوی این بیماریها را بگیرد. همچنین برخی از این بیماریها با دست دادن و استفاده از وسایل مشترک انتقال می یابد.آمار دقیقی از سوی وزارت بهداشت مبنی بر تأثیر منفی امواج بر جسم منتشر نمیشود.

خانم شهابی در انتها گفت متأسفانه یکی از عوامل ایجاد سرطان در آشپزخانه‌‌ها وجود دارد. استفاده از مایکروویو و آنتنهایی که تلفنهای همراه روی پشتبام زدهاند میتوانند موجب ابتلا به سرطان شود. این نکته را نیز باید مدنظر قرار داد که تأثیر امواج برای یک نوزاد با یک ورزشکار فرق میکند و به فاصله شخص با امواج نیز بستگی دارد، ولی هنوز آمار دقیقی از سوی مراکز بهداشتی و درمانی و وزارت بهداشت مبنی بر تأثیر منفی امواج بر جسم منتشر نشده است.همچنين اثر مخرب امواج به طول موج بستگی دارد و هر چه کوتاهتر باشد بدتر است. همچنین کسانی که نسبت به استفاده از اینترنت وایرلس در خانه نگران هستند باید بدانند که خطر استفاده از آن به دلیل طول موج بالا کمتر است.آقای امیری ضمن تشکر از خانم لیدا شهابی از سخنران بعدی جلسه آقای احمد کاظمی زاده درخواست کرد تا مقاله خود را با عنوان حکومت ملاها و ترویج خشونت علیه زنان را برای حاضرین ارائه کنند.

 IMG_0289   IMG_0262  

 در جامعه نظام دیکتاتوری دینی برای ماندگاری خود و سلطه دیکتاتوریش به هر نوع ترفند و اشکال گوناگون از ستم و سرکوب بر زنان روی  می آورد ،خشونت بر زنان یکی از عرصه هایی است که بشدت رو  به گستردگی می رود .طبق آمارهایی که در دسترس عموم قرار دارد ،خشونت بر زنان بیشترین قربانیان را در بر داشته و کمترین مجازات را دارد .خشونت علیه زنان به شکل زنجیروار در ابعاد و اشکال گسترده بر زنان اعمال می شود ،ازخشونت خانوادگی واجتماعی گرفته تا خشونت فیزیکی و روانی ،خشونت جنسیتی ،خشونت در کنترل زنان به شیوه های گوناگون از جمله در پوشش لباس ،در ازدواج دختران در سنین پایین و ازدواجهای اجباری ،در ختنه کردن دختران ،کشتن زنانی که مورد تجاوز جنسی قرارگرفته زیر نام دفاع از شرف و ناموس ،در ممانعت از سقط جنین و..وی همچنین گفت در جامعه ای که مذهب و فرهنگ پدرسالاری و مردسالاری حرف اول را می زند و آداب و سنن عقب مانده اش باعث ترویج هر نوع خشونت در جامعه می شود ،خشونت بر زنان چهره کریه تری از خود نشان می دهد ،که خاصیتش برای مستبدان دینی ،فرو دست نگه داشتن زنان ، و منع آنان در اشتغال و شرکتشان در تولید و اقتصاد جامعه می باشد . طبق بررسی های تاریخی در مورد تکامل جامعه بشری قبل از بوجود آمدن طبقات ،خشونت جنسیتی علیه زنان در این حد نبوده و زنان از موقعیت برتری نسبت به مردان دارا بودند .یکی از دلایل این امر نقش پر رنگ زن در تربیت و نگهداریکودکان و شرکت زنان و سهیم بودن آنها در همه امور با مردان بود ، اما با طبقاتی شدن جامعه و استثمار اکثریت مردم توسط اقلیتی در کلیه جوامع ، در سطح وسیع تر و وحشتناک تر شاهد هستیم که خشونت جنسیتی علیه زنان یکی از سیاستهای  نظام.ایشان در ادامه گفتند دیکتاتوری دینی شده است . در ایران تحت حاکمیت نظام دیکتاتوری و حکومت مذهبی و مرد  سالار ، خشونت بر زنان در جامعه نهادینه شده و مشروعیت قانونی پیدا کرده است . به همین دلیل زن و اعمال خشونت بر زنان در این جامعه ، نه صرفا یک امر جنسیتی و مربوط به زنان ، بلکه یک امر سیاسی و اجتماعی است که مبارزه ای همه جانبه را برای همه انسانهای آزادیخواه و مبارز می طلبد . در برابر سرکوب اجتماعی و نهادینه شدن و سیستماتیک ستم بر زنان ، در برابر تحقیر و اذیت و آزار زنان ، در برابر بردگی و به نصفه حساب آوردن زنان در ایران ، باید با تمام قوا ایستاد و مبارزه ای سیاسی و اجتماعی و همه جانبه را سازمان داد . این پدیده را باید از مسئله ای شخصی و خانوادگی ، فرهنگی ، عشیره ای و مذهبی جدا کرد و در مقابل راهکار مساوی طلبانه و برابری کامل زن و مرد در همه شئون را ، به فکر و اندیشه و عملی اجتماعی جهت تغییر ، تبدیل کرد . هر گونه خشونتی بر زنان باید ممنوع وعاملین آن باید مجازات شوند و این امر بطور قطع از مسیر کنار زدن سیستم و رژیمی می گذرد که حافظ و پشتیبان اینبی حقوقی و ستم آشکار و وقیحانه است . رژیمی که در طولحاکمیتش هر روزه با طرفند و قانونی جدید برای سرکوب زنانبه میدان آمده و ایران را به زندانی برای زنان تبدیل کرده اند ! در ایرانی که زنان بعنوان نیمی از جامعه ، روزانه تحت فشار وتبعیضهای جنسی قرار دارند و بوسیله قوانین اسلامی نهادینه شده و با تکیه به نهادهای حکومتی و نیروهای انتظامی ونیروهای بسیجی (امر به معروف و نهی از منکر ) و نیروهای فشار اسید پاش به اجرا در می آیند ، صحبت از حقوق شهروندی چیزی جز یک ریاکاری مزدورانه بیش نیست. خشونت و ستم همه جانبه بر زنان در جامعه ایران بی جواب نمانده و نخواهد ماند . در هر تغییر و تحولی در اوضاع سیاسیمتلاطم این جامعه بدون شک زنان که ستمی مضاعف را متحملشده اند ، نقشی تعیین کننده خواهند داشت .تنها راه پایان دادنبه خشونت و ستم بر زنان ، ادامه مبارزه ای همه جانبه علیه حکومت دیکتاتوری مذهبی و مردسالار جمهوری اسلامی است.

آقای کاظمی زاده در پایان گفت زنان آزادیخواه و مردم ناراضی در مقابل این قوانین ارتجاعی و غیر انسانی ساکت نمانده و نخواهند ماند ، هر گونه مبارزه برای احقاق حقوق زنان در ایران جدا از مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی نیست . توحش و بربریت رژیم جمهوری اسلامی اتحاد و همبستگی و متشکل بودن زنان و مردان آزادیخواه و همه جنبشهای اجتماعی را می طلبد . به امید روزی که بتوانیم با اتحاد  تمام مردم ایران زمین اعم از تمامی اقوام و ملل ایرانی ، زن و مرد دست بدست هم داده و این بنیانگزاران استبداد دینی و دزدان میهن عزیزمان را مجازات نموده و بتوانیم کشوری جدید بر پایه دمکراسی و ایرانی آزاد پایه گزاری کنیم.آقای امیری مسئول جلسه با تشکر از آقای کاظمی زاده از آخرین سخنران جلسه آقای احسان زندى درخواست کردند تا سخنرانی خود را با عنوان ۸ مارس روز جهانى زن برای حاضرین ارائه کنند.آقای احسان زندى در ابتدا گفتند  : روز بين المللي زنان در گذشته روز بين المللي زنان كارگر ناميده ميشد  بزرگداشتي است كه اين روز بزرگبرپايي جشنهايي براي زنان در سرتاسر جهان است.تاريخ پيدايش روز زن به جنبشهاي اجتماعي و كارگري در اخرين دهه قرن بيستمدر ايالات متحدهامريكا و اروپا بر ميگردد.

.سال ١٩٧٥ ميلادي توسط سازمان ملل متحد به عنوان سال جهاني زن شناخته شده بود.در همان سال اين نهاد بين المللي روز ٨ مارس را به عنوان روز جهاني زن جشن گرفت متعاقبا در سال ١٩٧٧ ميلادي مجمع عمومي سازمان ملل متحد با تصويب قطعنامه اي روز ملل متحد براي حقوق زنان و صلح جهاني را به رسميت شناخت بر اين اساس كشورهاي عضو سازمان ملل متحد ميتوانند اين مناسبت را در هر يك از روزهاي سال بر پايه و اصول فرهنگي با مناسبتهاي تاريخي خود جشن بگيرند.وی همچنین گفت در روند تصويب اين قطعنامه، سازمان ملل متحد تلاشهاي خستگي ناپذير و همچنين نقش زنان در دست يابي به صلح را به رسميت شناخت و خواستار پايان بخشيدن به كليه اشكال تبعيض عليه زنان شد.

اولين مراسم روز زن در تاريخ ٢٨ فوريه سال ١٩٠٩ در نيويورك برگذار شد اين مراسم توسط حزب سوسياليست امريكا براي ياد بود اعتصاب اتحاديه جهاني زنان كارگر صنايع پوشاك در سال ١٩٠٨ سازمان يافته بود.

ایشان در ادامه گفت همايش جهاني سوسياليستي سال ١٩١٠ در كپنهاك روز زن را در ابعاد جهاني به رسميت شناخت اين گام در راستاي قدر داني از نقش زنان براي دست يابي به حقوق برابر با مردان صورت گرفت. در نتيجه ابتكار كنفرانس كپنهاك روز جهاني زن براي نخستين بار در سال ١٩١١ در اتريش، المان، سوئيس و دانمارك با برگزاري همايش و راهپيمايي هاي بزرگ با بيش از يك مليون زن و مرد برگذار شد شركت كنندگان در اين همايش ها علاوه به رسميت شناخته شدن حق راي براي زنان خواستار به رسميت شناخته شدن حق انتخاب شدن در كليه مناسب دولتي شدند پايان بخشيدن به تبعيض در زمينه اشتغال حق كار براي زنان و حق اموزشهاي فني از ديگر خواسته هاي شركت كنندگان در اين راهپيمايي ها بود.آقای احسان زندی گفت روز جهاني زن در سالهاي ١٩١٣ تا ١٩١٤ ميلادي، وسيله اي براي اعتراض به جنگ جهاني اول تبديل شد زنان روسي در چهار چوب جنبش صلح براي نخستين بار روز جهاني زن كه اخرين يكشنبه ماه فوريه ١٩١٣ گرامي داشتند يك سال بعد در ساير نقاط اروپا حول حوش هشتم ماه مارس زنان با برگذاري راهپيمايي هايي عليه جنگ جهاني اعتراض كردند همچنين همبستگي خود را با ديگر فعالان حقوق زنان در سرتاسر جهان تجديد كردند.گفتني است مبارزات زنان از سالهاي نخست تا كنون وارد ابعاد تازه و گسترده اي در سطوح ملي و بين المللي شده است.

همچنين روز جهاني زن اكنون در بسياري از كشورهاي جهان جشن گرفته ميشود. بدون شك وضعيت حقوق زنان و جنبش برابري طلبانه انها راه درازي پيموده است در كشورهاي پيشرفته اقتصادي از جمله سوئد، نروژ، سوئيس، شكاف جنسي در كشورهاي در حال توسعه با تلاش روزمره فعالان حقوق زنان، حضور زنان در صفحه هاي گوناگون اجتمائي و دستيابي روز افزون زنان و دختران به امكانات تحصيلي و اموزشي به تدريج در حال كاهش است.

اساسنامه سازمان ملل متحد كه در سال ١٩٤٥ ميلادي به تصويب رسيده نخستين پيمان بين المللي است كه در ان به اصل تساوي حقوقي زنان با مردان تاكيد شده است.از راه معاهدات بين المللي تدوين استانداردهاي اصولي و اجراي پروژه هاي گوناگون وضعيت زنان را در بيشتر كشور هاي جهان بهبود بخشند.وی گفت بدون ترديد در جهان امروز يكي از شاخص هاي مهم توسعه انساني ميزان حضور زنان و نحوه ايفاي نقش انان در عرصه هاي گوناگون است.از سوي ديگر در عصر جهاني شدن علايق و حقوق افراد حتي در مورد اقليم و سرزمين خودشان نيز با ملاحظات بين المللي گره خورده است اين امر ماهيتا مقوله حقوق زنان را به روابط بين المللي كشانيده است ظهور حقوق زنان در عرصه پر تلاطم  سياست بين المللي سبب شكل گيري روابط پر فراز و نشيب كشورها با سازمانهاي بين المللي حقوق بشر شده است.سازمان ملل متحد به عنوان مهمترين سازمان بين المللي با توجه به برخورداري از صلاحيتهاي عام از زمان تاسيس موضوع حمايت از حقوق زنان را مورد توجه قرار داده است در همين راستا اقدام به تصويب اسناد متعدد، ايجاد نهادها و كنفرانسهاي بين المللي متعدد نموده است . اسناد بين المللي حقوق زنان اعلاميه جهاني حقوق بشر يكي از اهداف سازمان ملل متحد طبق ماده اول منشور ملل متحد ايجاد همكاري بين المللي براي براي ترويج وترغيب احترام به حقوق بشر و ازادي همگان بدون تمايز ازنظر نژاد، جنس، زبان تمام تلاش سازمان ملل متحد معطوف به اين مطلب است كه با جلب اعتماد و اجماع جهاني جنبش بين المللي در راستاي ارتقاع حقوق زنان و دلجويي از انها كه در طول هزارهاي گذشته اندكي مزه عدالت را نچشيده اند گامهاي مثبتي بردارد.ایشان در انتها گفت در تحقق و توسعه و صلح براي عموم زنان در سرتاسر جهان به سود كل بشريت است. گفته شد كه يكي از ارمانها متعالي منشور سازمان ملل متحد در ١٩٤٥ ترويج  همكاري بين المللي و تشويق به احترام و حقوق بشر خواهد بود تا با تدوين معيارهاي ويژه اي براي زنان كودكان و اشخاص غيرنظامي انها را از اسيبهاي جسمي و روحي محافظت نمايند وتعهدات كشورهاي عضو جامعه بين المللي را ثبت و ترويج نمايند.بدون شك زنان در مقايسه با مردان، انسانهاي درجه دوم محسوب نميشوند، بلكه شايسته.با اين حال و اين همه اعلاميه، قانون و ميثاقهاي بين المللي كه البته بي تاثير نبوده در رساندن حق و حقوق زنان در اين كره خاكي ولي بسياري از زنان بدون داشتن حقوق اوليه خود همكنون زندگي ميكنند با ارزوي براورد شدن حق و حقوق همه انسانها بخصوص زنان.و تبريك روز جهاني زنان به همه زنان در انتها آقای امیری با تشکر از آقای احسان زندی و دیگر سخنرانان  دوستانی که ما را در این جلسه حضوری همراهی کردند  خانمها: افسانه ملکی ، لیداشهابی ، آقایان : حمید نیکنام پور، احسان زندی ، وحیدبردانی ، هادی زارع ، محمدجوادکاظمی میرکی ، احمدکاظمی زاده ، نیما حسابیان ، نادر زندی ، رضاامیری ، جاوید گوانی ، دوستان پالتالکی خانم لیدا اشجعی ، آقایان امیرنیلو ، حمیدتبریزی ، منصورسیفی ، مهدی برنو و جعفرکریمی فرد حضور داشتند. این جلسه پس از پرسش وپاسخ در ساعت ۱۶.۳۰ به پایان رسید.

 

گزارش جلسه ی سخنرانی نمایندگی ترکیه به مناسبت بزرگداشت پروین اعتصامی  15 مارس 2017

مرضیه بردبار

ماده 27 اعلامیه جهانی حقوق بشر  1-هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع خویش همکاری کند، از گونه های مختلف هنرها برخوردار گردد و در پیشرفت علمی سهیم گشته و از منافع آن بهره مند شود.2-هر شخصی به عنوان آفرینشگر، حق حفاظت از منافع مادی و معنوی حاصل از

 تولیدات علمی، ادبی یا هنری خویش را داراست.

زنگ جلسه ی اعضای نمایندگی ترکیه  در تاریخ 15 مارس2017 در ساعت 19 به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای نمایندگی ترکیه و جمعی از فعالان کانون در اتاق پالتاک کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، نمایندگی ترکیه با خوانش شعری از پروین اعتصامی توسط مرضیه بردبار، فعال حقوق

بشر به صدا درآمد.

پروین اعتصامی

محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت

مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست

گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی

گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم

گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست

گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویممست و هشیار

گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست

گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب

گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست

گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان

گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست

گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنم

گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست

گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه

گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست

گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی

گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست

گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را

گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست

 سمیه علیمرادی ، فعال حقوق بشر ،گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر در ایران در ماه گذشته  را قرائت نمود که به شرح زیر می باشد:خبرهای زیادی در مورد نقض حقوق بشر در ایران وجود دارد که در این بخش با توجه به روز جهانی زن که در این ماه بود خبرهایی را نتخاب کردم که در مورد زنان بود .در ادامه به بخشی از این خبرها می پردازیم شیوا دختر 17 ساله در مخالفت با ازدواج اجباری خودکشی کرد او که عاشق ادامه تحصیل بود و در مقطع پیش دانشگاهی تحصیل می کرد ، پدرش برای وادار کردن او به ازدواج از ادامه تحصیل شیوا جلوگیری کرد و اون هم خودکشی کرد .این خبر نقض ماده 5 اعلامیه حقوق بشر است که می گوید هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد .

و همینطور نقض ماده 16 اعلامیه حقوق بشر است که می گوید عقد و ازدواج نمی بایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند و نقض ماده 26 اعلامیه حقوق بشر است که اشاره دارد به اینکه آموزش و پرورش حق همگان است .در خبری دیگر مسئولانی در بیمارستانی در کرمان جسد دختر 13 ساله ایی را به دلیل پرداخت نکردن مبلغ 20 میلیون هزینه بیمارستان یک هفته گروگان نگه داشتند این خبر نقض ماده 25 اعلامیه حقوق بشر است که می گوید هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تامین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش از جمله تامین مسکن ، پوشاک ، خوراک مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد در زمان های بیکاری ، بیماری نقص عضو و تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است از تامین اجتماعی بهره گیرد .الهام فراهانی از دسترسی به درمان محروم شد . الهام فراهانی شهروند54 ساله بهایی که در حال گذراندن حبس 4 ساله خود به دلیل باور دینی در زندان اوین است دچار شکستگی دست شده و دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و از مرخصی استعلاجی و عفو مشروط محروم شده است و پزشک متخصص برای او 30 جلسه فیزیوتراپی نوشته اما اعزام وی به خارج از زندان به کرات از سوی مقامات زندان لغو شده است و طبق نظر پزشک تهدید آن وجود دارد که دست خانم فراهانی به حالت اولیه باز نگردد .این خبر نقض آشکار ماده 1 اعلامیه حقوق بشر است که می گوید تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق باهم برابرند و همینطور نقض ماده  5 اعلامیه حقوق بشر است که می گوید هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد . و همینطور نقض ماده 18 اعلامیه حقوق بشر که می گوید هر انسانی محق به آزادی اندیشه و وجدان و دین است و این حق شامل آزادی دگر اندیشی ، تغیییر مدهب و آزادی علنی و آشکار کردن آیین و ابراز عقیده چه به صورت تنها و چه به صورت دسته جمعی است و نقض ماده 19 اعلامیه حقوق بشر ، هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ایی بدون نگرانی از مداخله و مزاحمت و حق جستجو دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ایی بدون ملاحظات مرزی است .در خبری دیگر مرجان داوری محقق و مترجم 50 ساله که در تاریخ 2 مهر ماه سال 1394 با تعطیلی و بازداشت مسئولان موسسه راه معرفت بازداشت شده بود به اعدام محکوم شده است . او به خاطر باور دینی و عضویت در فرقه عرفانی اکنکار است .

که این خبر نقض ماده نقض ماده 18 اعلامیه حقوق بشر که می گوید هر انسانی محق به آزادی اندیشه و وجدان و دین است و این حق شامل آزادی دگر اندیشی ، تغیییر مدهب و آزادی علنی و آشکار کردن آیین و ابراز عقیده چه به صورت تنها و چه به صورت دسته جمعی است و نقض ماده 19 اعلامیه حقوق بشر ، هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ایی بدون نگرانی از مداخله و مزاحمت و حق جستجو دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ایی بدون ملاحظات مرزی است .و نقض ماده 20 اعلامیه حقوق بشر که می گوید هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمن های مسالمت آمیز است .

طرح اتهامات جدید امنیتی علیه کارن وفاداری شهروند زرتشتی و همسرش آفرین نیساری که در تاریخ 20 جولای 2016 توسط ماموران حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شده اند . پس از تقریبا 8 ماه از بزداشت آنها در یک جلسه قبل از برگزاری دادگاه نه تنها به اتهامات جدیدی که در جلسات بازجویی مطرح نشده متهم اند بلکه اتهاماتی که قبلا از سوی بازپرس پرونده به دلیل فقدان مدارک حذف شده بودند مجددا متهم شده اند . ماموران برخی از آثار هنری آنها را نابود کرده و برخی را با خود برده اند و منزل و گالری این زوج را مصادره کرده اند .

این خبر نقض ماده 9 اعلامیه حقوق بشر است که می گوید هیچ احدی نباید مورد توقیف ، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد و همینطور نقض ماده 10 اعلامیه حقوق بشر که می گوید هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانخ توسط دادگاهی بی طرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی به حقوق و تکلیف وی رسیدگی کند .

نقض ماده 12 اعلامیه حقوق بشر که اشاره به حفظ قلمرو خصوصی ، خانوادگی  ، محل زندگی و مکاتبات شخصی دارد و همینطور نقض ماده 27 اعلامیه حقوق بشر که می گوید هر فردی به عنوان آفرینشگر حق حفاظت از منافع مادی و معنوی حاصل از تولیدات علمی ، ادبی یا هنری خویش را دارد .

در خبری دیگر تنبیه بدنی دانش آموز دختر کلاس 3 ابتدایی سروآبادی و عدم واکنش اداره آموزش و پرورش را داریم که نقض ماده 5 اعلامیه حقوق بشر است که می گوید هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد .و قض ماده 26 اعلامیه حقوق بشر که آموزش و پرورش حق همگانی است اشاره دارد و نقض ماده 22 اعلامیه حقوق بشر که به امنیت اجتماعی اشاره دارد و نقض ماده 7 اعلامیه حقوق بشر که می گوید همه در برابر قانون برابرند .در خبری دیگر ، بی خبری و نگرانی از وضعیت دو نوکیش مسیحی بازداشت شده توسط نیروهای اطلاعات سپاه ارومیه و بی اطلاعی از محل نگهداری آنها .این خبر نقض ماده 3 اعلامیه حقوق یشر که می گوید هر فردی سزاوار و محق به زندگی آزادی و امنیت فردی است و نقض ماده 9 اعلامیه حقوق بشر ، هیچ احدی نباید مورد توقیف ، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد و همینطور نقض ماده نقض ماده 18 اعلامیه حقوق بشر که می گوید هر انسانی محق به آزادی اندیشه و وجدان و دین است و این حق شامل آزادی دگر اندیشی ، تغیییر مدهب و آزادی علنی و آشکار کردن آیین و ابراز عقیده چه به صورت تنها و چه به صورت دسته جمعی است و نقض ماده 19 اعلامیه حقوق بشر ، هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ایی بدون نگرانی از مداخله و مزاحمت و حق جستجو دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ایی بدون ملاحظات مرزی است .و نقض ماده 20 اعلامیه حقوق بشر که می گوید هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمن های مسالمت آمیز است .در خبری دیگر فرشته ارغوانی 52 ساله به دلیل تماس تلفنی با برادرش که 35 سال است در خارج از ایران بسر می برد دستگیر و به یک سال حبس محکوم شد .این خبر نقض ماده 3 اعلامیه حقوق یشر که می گوید هر فردی سزاوار و محق به زندگی آزادی و امنیت فردی است و نقض ماده 9 اعلامیه حقوق بشر ، هیچ احدی نباید مورد توقیف ، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد و نقض ماده 12 که می گوید هیچ احدی نمی بایست در قلمرو خصوصی خانواده محل زندگی یا مکاتبات شخصی تحت مداخله و مزاحمت خودسرانه قرار گیرد.آقای علیرضا اسدبکی،فعال حقوق بشرسخنرانی ،  باعنوان پروین از تولد تا تولد شعرکه به شرح ذیل می باشد رخشنده اعتصامی، معروف به پروین اعتصامی؛ یکی از مشهورترین شاعران زن ایران، در روز 25 اسفند 1285 در تبریز متولد شد. او دختر یوسف اعتصامی از شاعران و مترجمان معاصر ایرانی بود که به عنوان نماینده ی مردم تبریز در مجلس شورای ملی انتخاب شد و هنگامی که پروین 6ساله بود به تهران مهاجرت کردند. دوران زندگی پروین با صدور فرمان مشروطیت، فروپاشی حکومت قاجار، بر تخت نشستن رضا شاه و جنگ جهانی اول همراه بود که تمامی این رویدادها باعث آگاه شدن پروین به مسائل روزگار خود و حساس شدن او به این رویدادها شد. پروین در دورانی زندگی می کرد که هر دو یا سه سال تحولی سیاسی رخ می داد و به علت کمبود روزنامه و دیگرمسائل ارتباط جمعی درآن زمان، تنها راه آشنایی پروین با مسائل سیاسی ، پدرش بود. پروین در طول عمر خود درباره ارتقاء رتبه و مقام زن کوشید و حتی شعری نیز به نام " زن در ایران " در این باره سروده است که بیشتر شامل نصیحت به زنان است که در بند ظاهر و زینت و لباس نباشند و ساده زیستی و تقوا و دانش و دوستی را پیشه کنند. جایگاه پروین اعتصامی در تاریخ ادبیات ایران را می توان به گونه ای با فروغ فرخزاد به قیاس گرفت، مرگ پروین تولد فروغ را به همراه داشت، چراغی که باید روشن می ماند و موقعیت زنان را در عرصه ی ادبیات ایران پایدار و مستحکم می کرد. گواینکه شعر و نثر در هیچ زبانی مردانه، زنانه ندارد اما گام گذاشتن زنان ایرانی در پهنه ی گسترده ادبی به دلایل تاریخی از اهمیتی ویژه برخوردار بود. مهناز بهمن می نویسد نخستین شعرهای پروین اعتصامی در هفت سالگی بوده است و برخی از زیباترین شعرهایش مربوط به دوران نوجوانی ( 11 تا 14 سالگی ) او هستند. از کودکی پدرش در زمینه وزن و شیوه های یادگیری به او کمک می کرد، گاهی شعری از شاعران قدیم ایران مانند سعدی یا حافظ را به او می داد تا بر اساس آن شعر دیگری بسراید، وزن آن را تغیر دهد یا قافیه ای نو برایش پیدا کند، همین تمرین ها و تلاش ها زمینه ای شد که با ترتیب قرارگیری کلمات و استفاده از آن آشنا شود و در سرودن شعر تجربه ای کسب کند. همچنین پدرش گاهی قطعه های زیبا و لطیف از کتاب های خارجی جمع می کرد و پس از ترجمه آنها به زبان فارسی، پروین را تشویق می کرد تا آن را بصورت شعر درآورد پروین شعرهایش را در حضور شاعران و دانشمندانی مانند علی اکبر دهخدا، عباس اقبال، ملک الشعرای بهار و نصرت الله تقوی که از دوستان یوسف اعتصامی پدر پروین بودند و بعضی اوقات به خانه آنها می آمدند می خواند و مورد تشویق آنها قرار می گرفت، او پس از گرفتن دیپلم از مدرسه آمریکایی، ضمن آن که غرق  در غرور و شادی بود افسوس خود را برای زنان بی بهره از نعمت دانش پنهان نمی کرد و به همین مناسبت در مراسم پایان نامه تحصیلی خود شعری سرود. پروین در تیر ماه 1313 با پسر عموی پدرش فضل الله اعتصامی ازدواج کرد و به همراه همسرش برای زندگی به کرمانشاه رفت و پس از تقریبا دو ماه زندگی با فضل الله اعتصامی به خانه ی پدر بازگشت. برادر پروین اختلافات روحی و اخلاقی پروین با همسرش و ناسازگاری روحیه ی نظامی همسر با روح لطیف و آزاد پروین را علت جدایی آنها بیان کرده است و خود پروین تا پایان عمرش با هیچ کسی درباره ی این ازدواج ناموفق بجز سرودن یک غزل حرفی نزده است. پدر پروین پیش از ازدواج پروین، با چاپ مجموعه اشعار او مخالف بود و این کار را با توجه به اوضاع و فرهنگ روزگار نامناسب می دانست. او فکر می کرد دیگران چاپ اشعار یک زن جوان را، راهی برای پیدا کردن همسر به حساب می آورند اما بعد از ازدواج پروین و جدایی از همسرش به این کار رضایت داد. نخستین چاپ دیوان او در سال 1314 هجری شمسی با مقدمه ای که از ملک الشعرای بهار که در روزنامه ایران به آن پرداخته بود و توسط چاپخانه مجلس دهخدا به انجام رسیده بود مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت و شاید پروین با چاپ این دیوان از انزوای پس از طلاق خارج شد. در زمان حیات پروین اعتصامی، دولت به دانشمندان، علما و بزرگان علم و ادب، مدال های لیاقت یا نشان های دولتی اعطا می کرد اما پروین مدال درجه سه لیاقت و تدریس برای ملکه و ولیعهد را نپذیرفت زیرا به گفته ی خودش، اعتقاداتش در مورد ایستادگی در برابر استبداد، به او اجازه نمی داد در چنین مکان هایی حاضر شود، او پس از رد کردن مدال لیاقت، شعری در همین زمینه سرود. مرگ پدر پروین دومین اتفاق بد زندگی او بود تا جایی که پروین دوباره به انزوا کشیده شد تا سال 1320 در حالی که به بیماری حصبه دچار شده بود به علت عدم رسیدگی به موقع پزشک برای مداوا در تاریخ 15 فروردین 1320 در 34 سالگی در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم در آرامگاه خانوادگی به خاک سپرده شد. پس از درگذشت پروین، مراسم رسمی دولتی به مناسبت بزرگداشت او برگزار نشد، مدیر کانون زنان ایران به دلیل برخی مسائل سیاسی از برگزاری مجلس یادبود برای پروین در آن کانون خودداری کرد. از پاسخ محرمانه فرمانداری قم در تاریخ 18 فروردین 1320 به تلگراف وزارت کشور در باب " موضوع حمل جنازه دختر اعتصام الملک " به روشنی می توان دریافت که دستگاه امنیتی رضا شاه نسبت به او حساسیت داشته است، این حساسیت می توان ریشه در رد کردن نشان لیاقت توسط پروین داشته باشد اما در زمان به حکومت رسیدن محمدرضا شاه دوستان و علاقه مندان پروین به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت او در فروردین 1321 مجلس یاد بودی برای وی برپا کردند و با سرودن اشعارش، نسبت به سکوت و بی مهری دوران رضا شاه در حق پروین واکنش نشان دادند و امروز ماهم با شرکت در بزرگداشت تولد پروین برای تولد شعر هایی که از استبداد سروده نشده همراهی خودمان را اعلام می کنیم.به مناسبت بزرگداشت پروین اعتصامی؛ آقای مهدی گلسفیدی، فعال حقوق بشربا موضوع سخنرانی: پروین و جنگ با تبعیض ، آخرین سخنران جلسه ی نمایندگی ترکیه بودند:ﭘﺮوﯾﻦ ﺷﺎﻋﺮ ﺑﯿﺎن ﺧﻮاﺳﺖ ﻫﺎ، ﻧﺎرﺳﺎﯾﯽ ﻫﺎ ، ﮐﻤﺒﻮدﻫﺎ و ﻧﺎدﯾﺪه اﻧﮕـري ـي ﻣﺮدـن   ﻋﺼﺮ ﺧﻮﯾﺶ درﺑﺎره ی زﻧﺎن اﺳﺖ. او ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻮﺷﯿﺪه اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ درك و درﯾﺎﻓﺖ ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﻮﺟﻮد، ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ دﻗﯿﻖ و واﻗﻊ  ﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺎي ﻧﺎدرﺳﺖ و راﯾﺞ در ﺟﺎﻣﻌﻪ اـان  را ارزﯾﺎﺑﯽ ﮐﺮده و رﯾﺸه ی اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺼﺎﺋﺐ و ﻣﺸﮑﻼت را ﮐﻪ ﺧﻮد زﻧﺎن ﻧﯿﺰ ﺑﻮده اـ، ﯾﺎﻓﺘﻪ و در ﺑﯿﺎن ﭼﺎره اﻧﺪﯾﺸﯽ ﻫﺎ ﭘﯿﺸﮕﺎﻣﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ.

آیا واقعا  بعد از گذشت این همه سال هنوز دیدگاه های نادرست و رایج زمانه پروین  از بین رفته اند یا هنوز پابرجا هستند؟ بهتر است لحظه ای به اون دوران و شعر این بانوی شاعر نظری بیندازیم: جایگاه پروین اعتصامی در تاریخ ادبیات ایران را میتوان به گونهای با فروغ فرخزاد به قیاس گرفت. مرگ پروین، تولد فروغ را به همراه داشت. چراغی که باید روشن میماند و موقعیت زنان را در عرصهی ادبیات ایران پایدار و مستحکم میکرد. گو اینکه شعر و نثر در هیچ زبانی مردانه، زنانه ندارد. اما گام گذاشتن زنان ایرانی در پهنهی گسترده ادبی به دلایل تاریخی از اهمیتی ویژه برخوردار بود.

مردسالاری، نه تنها در تمام اجزای جامعه رخ مینمود که در ادبیات نیز. تاریخ را مردان به سود خود مینوشتند و زنان راهی بدان نداشتند. پیش از پروین نیز دیگرانی بودند که اشاراتی به وضعیت نابسامان زنان در ایران داشتند .

....

قاضیپور: مجلس جای زنان نیست؛ جای مردان است .ورود زنان ممنوع / فاطمه آلیا : کار زن شوهرداری است نه والیبال دیدن/دوچرخه سواری زنان در اماکن عمومی حرام است.عدم حضور زنان در مجلس خبرگان رهبری/باز هم بازداشت، شکنجه، زندان وبی خبری از فعالین زن در ایران و....

 اینها نمونه ای از خبرهایی ست که این روزها می شنویم، گویی باز هم تاریخ به عقب برگشته و زن اندر کنج عزلت در انتظار مرگ به زندگیش ادامه می دهد و هیچ تغییری با زمانه دور ندارد.پروین که از کودکی با مشروطهخواهان و چهرههای فرهنگی آشنایی داشت و ادبیات را با یاری پدر و دانشمندانی چون علی اکبر دهخدا و ملکالشعرای بهار فرا گرفته بود، در هفده سالگی شکوفان شد و نخستین سرودههای خود را نوشت.او پس از گرفتن دیپلم از مدرسهی آمریکاییها، ضمن آن که غرق در غرور و شادی بود، افسوس خود را برای زنان بیبهره از نعمت دانش پنهان نمی‌‌کرد. او در مراسم پایان نامه تحصیلی خود سرود:

پستی نسوان ایران، جمله از بیدانشی است

مرد یا زن، برتری و مرتبت دانستن است

زین چراغ معرفت کامروز اندر دست ماست

شاهراه سعی و اقلیم سعادت روشن است

 می توان به روشنی این دو بند اعلامیه جهانی حقوق بشر را ازاین اشعار پروین اعتصامی دریافت نمود که: در مادۀ اول اعلامیه ی جهانی حقوق بشر تمام افراد بشر را «آزاد»  و از «لحاظ حیثیت و حقوق» برابر شمرده میشوند و در ماده دوم نیز این عدم تبعیض بطور عموم مطرح گردیده  چه ازنظر جنسیت، رنگ، نژاد، ثروت و یا و متاسفانه باتمام مبارزاتی که در مقابله با این نابرابری ها صورت گرفته همچنان با  نقض آشکار و برنامه ریزی شده حقوق بشر مواجه هستیم.

Parvin Etesami, iranische Lyrikerin (1906-1941)

جالب اینکه باز در  جنگ با تبعیض پروین نیز مانند دیگر زنان، القاب "کنیز مطبخی، ضعیفه و کودن" را از زبان مردان شنیده بود. شاید به همین سبب بود که گفت:به که هر دختر بداند قدر علم آموختن

تا نگوید کس، پسر هشیار و دختر کودن است

دامن مادر، نخست آموزگار کودک است

طفل دانشور، کجا پرورده نادان مادری

جالبتر این جاست که تاریخ بیداری زنان در ایران تقریبا همزمان است با مبارزات زنان در جهان برای برابری حقوقشان با مردان. پیش از پروین، صدیقه دولت آبادی با انتشار روزنامه "زبان زنان"، و روشنک نوعدوست با گرامیداشت هشتم مارس به عنوان روز جهانی زن در سال ۱۳۰۱ خورشیدی، نخستین گامها را برداشته بودند. شعر پروین نیز جلوههایی از همان شکوفههای هنوز شکفته نشده بود.پروین یکی از نوابغ روزگار ماست ،زنی که توانسته در ۸۰ سال پیش و درآن وضعیت خفقان بار اجتماعی و سیاسی چنین رشد کرده و درعمرکوتاه خود چنین آثار گرانقدری را از خود باقی گذارد.پروین بسیار آزاده بوده و برای آزادی زنان از قید جهالت و بی دانشی بسیار تلاش کرده و کلامش برای همة اعصار و افراد دلنشین و آموزنده استاز زﻧﺎن ﺷﺎﻋﺮي ﮐﻪ در آن دوره، ﺻﺪاي ﺧﻮﯾﺶ را ـﻪ ﮔـش دﯾﮕـان رـﺎﻧﺪﻧﺪ ،ـﯽ ﺗـان ـﻪ   ﻋﺎﻟﻤﺘـج ـﺎﺋم مقامی    ،ﻧﯿﻤﺘﺎج ﺳﻠﻤﺎس ، ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺳﻠﻄﺎن ﺧﺎﻧﻢ ﻓﺮاﻫﺎﻧﯽ ،ﻣﻬﺮﺗﺎج درﺧﺸﺎن اشاره کرد که با اشعار انتقادی، با مضمون هایی همچون آزادی زنان و جانبداری از دانایی و توانایی زنان، بر مردانی که در تلاش برای تضعیف زنان بودند، تاختند. زنان ایرانی چه در آن دوران چه در دوران ما با خشونت های بیشمار ی مواجه بوده اند تجاوز، تهدید و تحقیرهای جنسی ، قتل های ناموسی، ختنه دختران، خرید و فروش زنان و دختران( مخصوصن در زمانه ما)، چند همسری، رواج فحشا تحت عنوان شرعی صیغه( هم در آن دوران و هم الان)، قوانین غیر عادلانه ارث، شهادت، حق طلاق و حضانت فرزند، دستمزد های نابرابر در مقابل کار یکسان، حجاب اجباری و سنگسار که عمده قربانیان آنرا زنان تشکیل میدهند همه و همه تنها بخشهایی از تبعیض هایی هستند که هر روزه بر زنان ایران تحمیل شده و می شود. زندان، شکنجه، تحقیر، تجاوز و کشتار زنان در ایران کم نبوده است.امید که به زودی تمام این تبعیض ها از کشورمان برداشته بشود.وخانم مرضیه بردبار شعر گره گشایی را در پایان جلسه خواندند:

 پیر مردی مفلس و برگشته بخت  روز گاری داشت ناهموار و سخت

هم پسر، هم دخترش بیمار بود           هم بلای فقر و هم بیمار بود

این،دو میخواستی اینک پزشک     این غذایش آه بودی ، آن سرشک

این عسل می خواست ، آنیک شوربا            این لحافش پاره بود ،اینک قبا

روز ها میرفت بر بازار و کوی                 نان طلب میکرد و میبرد آبروی

دست برهر خود پرستی می گشود              تا پشیزی بر پشیز دیگر میفزود

هر امیری را روان می شد زپی                تا مگر پیراهنی ، بخشد به وی

شب بسوی خانه می آمد زبون                  قالب از نیرو تهی ، دل پر ز خون

روز ، سائل بود و شب                          بیمار دار روز از مردم ، 

 شب از خود شرمسار                           صبحگاهی رفت و اهل کرم

کس ندادش نه پشزونه درم                      از دری میرفت حیران بر دری

رهنمود امٌا نه پایی نه سری                     ناشمرده ، برزن و کویی نماند

دیگرش پای تکاپو پی نماند                     در همی در دست و دامن نداشت

سازو برگ خانه بر گشتن نداشت              رفت سوی آسیا ، هنگام شام

گندمش بخشید دهقان یک دو جام               زد گره در دامن آن گندم ،فقیر ،

شد روان و گفت کای حٌی قدیر گر            تو پیش آری به فضل خویش دست

بر گشایی هر گره کایٌام بست                  چون کنم ، یا رب در این فصل شتا

من علیل و کودکانم ناشتا،                      می خرید این گندم از یکجای کس

هم عسل زان میخرید م هم عدس              آن عدس ، در شوربا میریختم

وان عسل باآب میآنداختم                       درد آگر باشد یکی ، دارو یکی است

جان فدای آنکه درد او یکی است              بس گره بکشوده ای ، از هر قبیل

این گره را نیز بگشا ای جلیل                 این دعا میکرد و می پیمود راه

نا گه افتادش به پیش پا نگاه                   دید گفتارش فساد انگیخته

وان گره بگشود ، گندم ریخته                 بانگ بر زد ، کای خدای دادگر

چون تو دانایی ، نمیداند مگر                 سالها نرد خدایی باختی

این گره را زان گره نشناختی                این چه کار پست ای خدای شهر و ده

فرقها بود این گره را زان گره                چو نمی بیند ،چو تو بیننده ای

کاین گره را بگشاید ، بنده ای                 تا که بر بسته تو دادم کار را

ناشتا بگذاشتی بیمار را                          هر چه در غربال دیدی، بیختی

هم عسل ، هم شوربا را ریختی                من ترا کر گفتم ، ای یار عزیز

کاین گره بگشای و گندم را بریز               ابلهی کردم که گفتم ای خدای

گر توانی این گره را بر گشای                  آن گره را چون نیارستی گشود

این گره بگشودنت ، دیگر چه بود               من خداوندی ندیدم زین نمط

یک گره بگشودی وآنهم غلط   الغرض ،       برگشت، مسکین دردناک

تا مگر بر چیند آن گندم زخاک                   چوبرای جستجو خم کرد سر

دید افتاده یکی همیان زر                          سجده کرد و گفت کای رب ودود

من چه دانستم ترا حکمت چه بود               هر بلایی کز تو آید رحمتی است

هر که را فقری دهی ، آن دولتی است تو بسی زاندیشه برتر بوده ای

هر چه فرمانست ، خود فر موده ای زان به تاریکی گذاری بنده را

تا ببیند آن رخ تابنده را تیشه ، زان بر هر برگ و بندم زنند

تا که با لطف تو پیوندم زنند گر کسی را از تو دردی شد نصیب

هم سرانجامش تو گردیدی طبیب هر که را مسکین و پریشان تو بود

خود نمی دانست و مهمان تو بود رزق زان معنی ندادندم خسان

تا ترا دانم پناه بی کسان ناتوانی زان دهی تر بندرست

تا بداند کانچه دارد زان تست زان بدرها بردی این درویش را

تا که بشناسد خدای خویش را اندرین پستی ، قضایم زان فکند

تاتو را جویم ترا خوانم بلند من به مردم داشتم روی نیاز

گر چه روز و شب ، در حق بود باز

من بسی دیدم خداوندان نال تو کریمی ، ای خدای ذوالجلال

بردرد و نان ، چو افتادم زپای هم تو دستم را گرفتی ، ای خدای

گندمم را ریختی تا زر دهی رشته ام بردی ، که تا گوهر دهی

در تو پروین نیست فکر و هوش 

ور نه دیگ حق نمی افتد زجوش

جلسه ی کمیته ی نمایندگی ترکیه در ساعت 20 به وقت اروپای مرکزی بعد از هماهنگی برای برگزاری جلسه بعد با حضور فعالان حقوق بشر، به پایان رسید.مسئول جلسه: آقای مهدی گلسفیدی  .منشی جلسه : آقای علی شعبانزاده

 

 

گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی مالزی 25 مارچ 2017

جمشید غلامی سیاوزان

   جلسه سخنرانی  نمایندگی مالزی با موضوع بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران وبه مناسبت  روز بین المللی یادبود قربانیان بردگی و تجارت برده در روز شنبه 25 مارچ 2017 ساعت16 به وقت اروپا در اتاق پالتاک نمایندگی مالزی با حضور چشمگیر اعضای نمایندگی و میهمانان و فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید که بدین شرح می باشد.

اقای ابوالفضل پرویزی با موضوع روز بين المللی يادبود قربانيان بردگی سخنرانی نمودند.تعريف برده داري به زبان ساده يعني در بندگي بودن اختياري ويا غير اختياري يك شخص در دست شخص ديگر.تجارت برده در اقيانوس اطلس حدود ٤قرن ميليونها نفر را وارد دنياي برده داري كرد كه پژوهشگران تخمين زدند كه تقريباً ١/5ميليون نفر تو اين مسير ازبين رفتند.

اين تجارت سه قاره امريكا ،افريقا،اروپا رو درگير تجارتي كشنده و زجر آور ولي پر سود كرد. ساز و كار تجارت مثلثي يكي از بهترين و شناخته شده ترين راههاي تجارت برده در اقيانوس اطلس در اواخر قرن ١٦و اوايل قرن ١٩بود.

حمل برده ،محصرلات ديگر ،پول نقد ،و جواهرات و كالاهاي صنعتي كه در طول مسير بين غرب و آفريقا و مستعمره هاي كارائيب ويا آمريكا انجام ميگرفت.انگلستان كه بيشتر مستعمرات آن در قسمت آمريكاي شمالي بود نقش بسيار زيادي در تجارت برده و شكوفايي اين مثلث تجاري داشت.در آن زمان اقتصاد نيشكر و پنبه سود آوري زيادي داشت و مزرعه داران  تا آنجايي كه بردها نفس داشتند ازآنها كار ميكشدند و چون برده خيلي ارزان بود برده هاي تازه نفس جايگزين ميكردند اين برای آنها خيلي ارزانتر بود كه انها را به زاد ولد تشويق كنند .برده هايي كه در گذر از اقيانوس اطلس توانسته بودند تاب بياورند انگشت شمار بودند.اروپاييها برده ها را مثل يك حيوان شكار ميكردند وبه صورت گروهي به اسارت ميگرفتند و بعد با فلز هاي گداخته شده روی بازو يا سينه آنها نشانه گذاري ميكردند كه مشخص بشود آنها  برده هستند و از كجا خريداري شده اند  و بعد تو بازار ميفروختند و باكشتي از اقيانوس اطلس براي برده داران در معدن ها و مزارع مي فرستادند.در اوج تجارت برده تقريباً ٤٥٠سال غالب بر ٥٠ميليون نفر از اواسط دهه ١٤٠٠تا آخراي دهه١٨٠٠قرباني تجارت برده اروپا شدند و اين رقم چشم گيري بود.در آنزمان كليساي مسيحي هم تجارت برده را مورد ستايش قرار ميداد وخودشان  به صورتي كاملاً فعال در تجارت برده شركت ميكردند البته فقط كليسا نبود تمام شاهزاده ها در اروپا از اين تجارت كسب در آمد ميكردند.در قرن ١٧و١٨ ميلادي شهر ريچموند ايالت ويرجينيا يكي از بزرگترين مراكز برده داري و تجارت برده بوده و چنان رونقي داشت كه اكثر سياهپوستايي كه امروزه در امريكا زندگي ميكنند اجدادي دارند كه در اين مراكز فروخته شدند.تقريباً تمام شهر هاي امريكا كه ردي از تجارت برده در آن بوده امروزه نمادي همچون مجسمه يا موزه يا ساختمان ازآن دوره ها دارند. اما در شهر ريچموند كه يكي از بزرگترين مراكز برده داري بود هيچ نمادي در اين زمينه وجود ندارد وحتي در بعضي از مناطق جاهاي تاريخي مربوط به برده داري رو تخريب كردند. تاريخچه حذف برده داري-ماده ٤اعلاميه جهاني ميگوید :احدي را نميتوان در بردگي نگه داشت و دادو ستد بردگان به هر شكلي ممنوع مي باشد.در سال ١٩٤٩ به مناسبت گراميداشت تصويب كنوانسيون جلوگيري از قاچاق انسان و بهره كشي و خود فروشي سازمان ملل روز دوم دسامبر را روز لغو بردگي اعلام كرد و هدف اصلي آن از بين بردن شكل هاي امروزي بردگي بود مثل قاچاق انسان ،بهره كشي جنسي ،كار اجباري كودكان ،ازدواج اجباري و سرباز گيري كودكان براي شركت در درگيري هاي مسلحانه بود.

آمار سازمان جهاني كار نشان ميدهد كه امروزه در جهان٢١ميليون نفر  مرد و زن و كودك گرفتار انواع مختلف برده داري هستند كه باعث شده است  كمپين هايي در اين مورد راه اندازي شود  كه معروفترين آن , كمپين (بردگي را اكنون پايان دهيد)هست كه ورزشكاران و هنرمندان آنرا راه اندازي كردند.

بان كي مون دبيركل سازمان ملل طي بيانيه اي اعلام كرد كه بسيار مهم است  كه براي پايان دادن به بردگي مدرن توجه ويژه نشان بدهيم چون اين مسئله تقريباً هميشه گريبان گير قشر فقير گروه ها ي طرد شده از سوي جامعه كه شامل مهاجران و زنان و اقليت هاي قومي و قبيله اي و بوميان ميشود.

تعريف مختصر از انواع برده داري:برده به عنوان دارايي : اين نوع برده داري شكل اصلي برده داري هست كه برده ها به عنوان دارايي مالكشان  خريد و فروش ميشوند كه البته در اين نوع بردگي سو استفاده جنسي به شكل هاي مختلف رايج است .

بيگاري كشيدن : دراين نوع برده داري فردي نيروي كارش را رايگان در برابر بدهي ميدهد و مدت زمان اين مدل برده داري ممكن است مشخص نباشد در بيشتر مواقع كودكان را بخاطر بدهي والدينشان به بردگي مجبور ميكردند كه امروزه خيلي هم رايج است.

 نيروي كار اجباري: اين نوع بردگي زماني اتفاق مي اوفتد كه فرد مجبور ميشود بر خلاف ميل خودش با خشونت و يا مجازات اربابش با  محدود كردن آزادي هاي شخصيش به كار كردن وادار شود يا در مواردی دو نفر راکه هیچ میلی به ازدواج با هم ندارند مجبور به ازدواج میکنند.

برده داري مدرن :وقتي حرف از برده داري ميشود اغلب يک آدم سياهپوست و نحيف به ذهنمان مي آید كه به دست و پاهای او قفل و زنجير زده اند  و اين ذهن مردم ميرود به سمت عصر برده داري در آفريقا.ولي در جوامع امروزاغلب شاهد موارد مختلف بردگي هستيم.در سال ١٨١٥ اعلاميه وين اعلام كرد كه بردگي مخالف ارزش هاي جامعه متمدن بين المللي است  و از اون زمان تا امروز در اسناد بين المللي زيادي به جرم بودن اين عمل اشاره شده است .مهمترين سند در اين باره كنوانسيون برده داري سال١٩٢٦است كه ايران هم اين سند رو امضا كرد تو اين كنوانسيون گفته شده كه بردگي وضع كسي است  كه اختيارات حق مالكيت ،كلا يا بعضا به او اعمال ميشود كنوانسيون تكميلي منع بردگي در سال ١٩٥٦به تصويب سازمان ملل رسيد .با توجه به اينكه اعلاميه جهاني حقوق بشر كه از طرف مجمع عمومي ملل متحد بعنوان كمال مطلوب مشترك تمامي اقوام و ملل اعلام شد ،مقرر دارد كه هيچ كس در شرايط بردگي نگه داشته نميشه و بردگي و برده فروشي به تمام شكل هاي مختلف نهي ميكند. در فاصله سالهاي ١٨٢٥ تا ١٩٤٥ كشور هاي مختلف اروپايي شروع به وضع قوانيني درمخالفت با بردگي كردند.در اين كنوانسيون ها تاسيسات مشابه بردگي هم ممنوع اعلام شد مثل ازدواج اجباري به ارث برده شدن زن پس از مرگ همسرش و قاچاق زنان و كودكانالبته توسعه يافتگي و صنعتي شدن و تصويب قوانين و كنوانسيون هاي مربوط به زنان نه تنها وضعيت كلي زنان و دختران را درست نكرد بلكه در  بعضي موارد در جامعه با آسيب هاي مختلفي روبرو شدند.

آقای محمد گلستانجو درمورد وضعیت معیشتی مردم در ایام نوروز سخنان خود را ارائه دادند.سخنم را با نام زیبای نوروز که با شنیدن آن لحظات شیرین و صحنه های زیبای بهار را در خاطرمان به تصویرکشیده میشود.

بله  نوروز ,اولین روزسال  و شروع فصل زیبای بهار که با خود شور و شعف و شادی را به همراه دارد . روزی که از دیر باز در ایران زمین روز جشن و شادی و پایکوبی بوده است .روزی که با شروع آن فصل جدیدی در زندگی مردم  آغاز می شود . نوروز برای ما ایرانیان و کشورهای دیگری که همچون ما آن را روزی بزرگ دانسته و جشن میگیرند ویژگیها و آداب  بسیار دارد .تاریخ در کتب مختلف افسانه های زیادی را برای چگونگی بوجود آمدن چنین روزی روایت کرده اند که در نهایت همگی بیانگر ازبین رفتن هرگونه ناخوشنودی و نابسامانی وپلیدی و بوجود آمدن موفقیت ها و پیروزیها و سروسامان پیداکردن اوضاع و احوال مردم در سرزمین ایران بوده است . پادشاه پر آوازه ایران کوروش بزرگ که همه از او به نیکی یاد میکنند ، نوروز را در سال ۵۳۸ (قبل از میلاد)، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان اجرا مینمود. در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته میشد. در این دوران، جشنهای متعددی در طول یک سال برگزار میشد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان، دست کم شش روز طول میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین و روز ششم فروردین جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقهای از طبقات مردم همچون دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشهوران و اشراف به دیدار شاه میآمدند و شاه به سخنان آنها گوش میداد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند.

جشن جهانی نوروز در سال ۱۳۸۸ توسط سازمان ملل متحد تحت عنوان فرهنگ صلح و میراث جهانی  و بعنوان باستانی ترین جشن تمدن بشری به رسمیت شناخته شد. این روزها آداب و مراسم خاص خود را دارد  خانواده های ایرانی در اواخر اسفند ماه با خانه تکانی به پیشواز نوروز می روند و با تهیه ی سفره ی هفت سینی حاوی سیر، سنجد، سماق، سمنو، سیب، سرکه و سبزه و یک جلد قرآن مجید، آیینه و شمعدان، تنگ ماهی، میوه و شیرینی به  استقبال فصل رویش و آغاز حیاتی پر نشاط و حافظ فرهنگ نوروز میروند.

 ایرانیان جشن نوروز را با دید و بازدید، مسافرت به شهرهای توریستی، تفریحی، مذهبی، آثار تاریخی و باستانی، آشتی با طبیعت، خرید پوشاک و لوازم خانگی، عیادت از بیماران، گرفتن مراسم عروسی واز همه زیباتر برای کودکان گرفتن هدیه از بزرگترها  این عید ملی را جشن می گیرند؛ اما در این چند سال اخیر متاسفانه با بی برنامگی و عدم مدیریت صحیح اقتصادی که یکی از آثارش کسادی کسب و کار مردم کشور عزیزمون ایران است این مراسم زیبا و منحصر به فرد در بسیاری از مناطق کشورمان رنگ و بوی اصیل خود را از دست داده است و نتها آن حالت خوشایند انتظار سالانه برای رسیدن به نوروز را ندارد بلکه هر چه به آخر سال نزدیک میشویم دلهره و اضطراب مردم را مستاصل تر و نگران تر میکند به حدی که اصلا از مواجهه با سال نو خوشحال و خورسند نمی شوند  .علیرغم شعارهای داده شده، همه ابعاد زندگی جامعه ایرانی از آرامش گرفته تا رفاه و نشاط اجتماعی تحت تاثیر قرار گرفته و از نوروز و شادی و نشاط اجتماعی جز حسرت برای آنان باقی نمانده است.

در سال های اخیر علاوه بر اینکه در وضعیت مایحتاج سفره مردم تغییرایجاد

  نشد , بلکه با فاش شدن فیش های نجومی و بی توجهی به مردم که در حوادثی نظیر شرایط آب و هوا در خوزستان، مرگ کولبران سردشت، کمبود درآمد، بیکاری، تورم، اختلاس های کلان، فاصله طبقاتی زیاد بین افراد جامعه نمودبیشتری  پیدا کرد که عملاً کام مردم را بیشتربه تلخی کشاند.علاوه بر آن  به لحاظ روحی و روانی هم با بی توجهی کردن به اتفاقات اخیر و حوادث طبیعی که در بسیاری از مناطق کشور اتفاق افتاد،  سرپرستان خانوار دل خوشی برای پیشوازی از عید نوروز ندارند. قشر محروم و فقیر جامعه هم فقط به فکر زنده ماندن خود هستند و عملاً برای آنها جشن نوروز بی معناست و داشتن یک زندگی ساده برای قشر محروم و نیازمند تبدیل به کابوس وحشتناکی شده است.وضعیت مالی بسیاری از سرپرستان خانوارهای ایرانی در حدی نبود که بتوانند امسال مراسم عید نوروز مناسبی برای خانواده های خود تدارک ببینند بسیاری از آنها یا به دلایل مختلف در زندان ها بسر میبرند و یا در  بستربیماری در بیمارستان ها در حال معالجه و مداوا هستند. که تماما نشان از بی کفایتی و بی لیاقتی رهبر ومسئولین کشور دارد.

درقانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان شده . طبق اصل سوم قانون اساسی دولت موظف است همه امکانات خود را بجهت تحقق موارد ذیل بکار گیرد : رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه ، در تمام زمینه های مادی و معنوی ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضروری پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه برطبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه .. تامین حقوق همه جانبه افراد اززن و مرد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون . و از همه مهمتر  مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی خویش که از طریق انتخاب رییس جمهور , نمایندگان مجلس و اعضای شوراها و دیگر موارد آنهم بطور کاملا آزاد صورت گیرد که تا کنون این موارد تحقق نیافته و باید تلاش کنیم که با ترفتدهای زیرکانه مورد سوء استفاده قرار نگیریم . در اصل 31 قانون اساسی داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است ، دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند بخصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.

آقای حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی تحت عنوان بررسی وضعیت دانش اموزان و مدارس در ایران سخنرانی کردند.نظام آموزشی در هر کشور میتواند به عنوان محور اصلی رشد فکری و اقتصادی در آن کشور مورد ارزیابی قرار گیرد چرا که تعداد بسیار زیادی از افراد با سنین مختلف و استعدادهای متفاوت و سطح گیرایی متفاوت در آن نظام آموزشی در حال تحصیل هستند افرادی که در مدارس مشغول به تحصیل هستند از آنها با عنوان دانش آموز یاد میشود . نوع رسیدگی به آنها و برطرف کردن نیازهای آنها تاثیربه سزایی در فرایند رشد فکری و تکامل جامعه دارد چرا که همین افراد با سنین و استعدادهای مختلف در آینده باید در چرخه های مختلف جامعه پستهای مختلف مدیریتی و خدماتی را رهبری کنند و در سیاستهای راهبردی جامعه پیش روی خود نقشی تعیین کننده ایفا کنند . برطرف کردن نیازهای این افراد میتواند زمینه رشد و ایجاد انگیزه را برای آنها به ارمغان بیاورد . در ایران با توجه به تعداد بسیار بالای نسل جوان و محصل توجه بنیادی به نیازهای دانش آموزان جدی گرفته نمیشود در استانهایی مثل سیستان و بلوچستان هنوز کودکان در مدارس کپری و با شرایطی میتوان گفت بدون امکانات آموزشی در خور و مناسب با استانداردهای آموزشی در حال تحصیل هستند نکته جالب اینجاست همین کودکان دارای استعدادهای بسیار شگرفی در زمینه های مختلف و در سطح یادگیری بالا هستند و توجه به آنها میتواند زمینه پیشرفت سطح علمی و آموزشی کشور را فراهم کند . متاسفانه عدم توجه به مناطق دور افتاده  آموزشی در ایران در عمل آسیبهای جبران ناپذیری را به نظام آموزشی و سطح علمی و فراگیری کشور وارد کرده است . در شهرهای دیگر مدارس به استلاح دولتی با مطالبه مبلغ هنگفت از والدین سعی در برطف کردن نیازهای مالی خود را دارند در استانهای دیگر کشور مثل خوزستان با توجه به گرمای شدید هوا سیستم تهویه جهت تامین گرما و سرمای مناسب در مدارس را دارا نمیباشد بسیاری دیگر از استانها مثل استان کردستان هنوز کودکان و دانش آموزان از یک نظام تغذیه مناسب برخوردار نیستند و در این مورد میتوان اکثر استانهای ایران را نام برد . عدم توجه به تغذیه دانش آموزان تاثیر مهمی بر افت تحصیلی دانش آموزان دارد . همواره در ابتدای آغاز سال تحصیلی مسئولین خبر از آماده سازی و فضاسازی مناسب مدارس جهت حضور دانش آموزان می دهند ولی باید پذیرفت که مدارس کشور هنوز فاصله ی زیادی تا داشتن حداقل شرایط استاندارد دارند. مدیران و مسئولین مدارس بعد از بازگشایی همواره به فکر تغییر و تحول و البته به پایان رساندن کارهای عقب افتاده خودمی افتند و دانش آموزان تا هفته ها و ماهها بعد از آغاز سال تحصیلی یا باید شاهد تعمیرات جزیی مدارس باشند یا برطرف نمودن نواقص محل درس خواند شان، این در حالی است که فصل تابستان همواره فرصت مناسبی برای آغاز فصلی جدید در شیوه و نگرش آموزشی مدارس و حتی سیستم آموزشی کشور است تا همزمان با ورود دانش آموزان به مدارس شاهد بی نظمی هایی در آنجا نباشیم. در سالهای اخیر وزارت آموزش و پرورش با مشکلات فراوان سخت افزاری روبرو بوده از جمله تجهیز سیست های گرمایشی و میز و صندلی؛ این وزارتخانه هر چند توانسته است از پسِ برخی از مشکلاتش برآید اما این کشتی به گل نشسته با مشکلات فراوان دیگری هم روبرو است. اُفت کیفیت آموزشی و اُفت سطح سواد دانشآموزان، یکی از مشکلاتی جدی است که به چالشی برای وزارت آموزش و پرورش تبدیل شده و عملکرد آموزش و پرورش را دچار نقد بسیاری کرده است. این موضوع، هر چند در سطوح ابتدایی نمایان است اما در پایه متوسطه به اوج خود میرسد. بررسی های ۱۰ ساله اخیر نشان می دهد؛ هر سال، سطح سواد پذیرفته شدگان دانشگاهها (که همان دانشآموزان فارغ التحصیل مدارس متوسطه هستند)، پایین و پایین تر می آید. کارشناسان حوزه آموزش معتقدند ادامه این روند بار باعث افول بار علمى دانشگاهها و در نتیجه کاهش شدید نخبگان و افزایش انسانهاى با مدرک تحصیلى بالا ولى کم سواد (توهم علم زدگى) خواهد شد. در رابطه با علت این اُفت کیفیت آموزشی در مدارس دلایل متعددی از شیوه نامناسب تدریس معلم، برنامه نامناسب درسی تا پایین بودن نسبت معلم به دانش آموز وجود دارد. در همین راستا وزارت آموزش و پرورش در سالهای اخیر در صدد رفع مشکلات آموزشی کشور برنامههای متعددی را از تألیف چندباره کتب درسی، تغییر پی در پی پایههای تحصیلی تا رتبه بندی مدارس کلید زده و یا برخی از آنها را اجرایی کرده است. با این حال سال گذشته علی زرافشان، معاون متوسطه وزارت آموزش و پرورش، عدم اجرای صحیح برنامههای درسی را یکی از دلایل کاهش کیفیت آموزشی مدارس عنوان کرده است. اضافه شدن حدود ۲۲ هزار کلاس اولی به خانواده آموزش و پرورش استان مرکزی در سال تحصیلی جدید با وجود پایین بودن کیفیت آموزشی مدارس کار را برای آموزش و پرورش استان سخت تر می کند. مدیرکل آموزش و پرورش استان خبر داد که امسال ۲۲۷ هزار دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی در استان مرکزی به تحصیل اشتغال دارند و ادامه داد: سال تحصیلی ۹۵-۹۶ در سطح دو هزار و ۴۷۰ واحد آموزشی و با مشارکت ۱۵هزار و ۴۴۹ نفر معلم و دبیر در این استان آغاز می شود، آن گونه هم که سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ِوزارت آموزش و پرورش خبر داده است در استان حدود ۱۱۲۰۰ کلاس درس وجود دارد. حال با توجه به شرایطی که مدارس ما در آن قرار دارند و با لحاظ اینکه یک شبه قادر به حل مشکلات و بالا بردن سطح کیفی مدارس نیستیم نگاهی به جایگاه مدارس کشور در قیاس با مدارس جهان می اندازیم تا با دیدی واقع بینانه از شرایط فعلی به وضعیت استاندارد برسیم. رسانه های غربی چندی پیش آماری را ازرتبهبندی مدارس جهان در سال ۲۰۱۵ منتشر کرده است که حضور ایران در آن بسیار حائز توجه است.در این گزارش آمده است، کشورهای آسیایی در بالای این جدول و کشورهای آفریقایی پایین ترین مکان را در این رده بندی از آن خود کردهاند. در این میان مدارس سنگاپور در رأس این ردهبندی و بعد از آن هنگکنگ قرار گرفته است اما پایین ترین ردهبندی در این رده بندی  متعلق به کشور آفریقایی غنا است.انگلستان در میان کشورهای اروپایی رتبه ۲۸ و آمریکا رتبه ۲۹ را در ردهبندی مدارس در جهان به خود اختصاص دادهاند. اتاق فکر اقتصادی «سازمان همکاری اقتصادی و توسعه» دراین باره نوشته است: مقایسه نمره آزمون ۷۶ کشور نشان میدهد که رابطه مستقیمی بین رشد اقتصادی و وضعیت آموزش و پرورش وجود دارد.در این میان ایران در پایین جدول رتبهبندی مدارس جهان قرار گرفته است و رتبه ۵۱ را از میان ۷۶ کشور از آن خود کرده است. همچنین در میان کشورهای همسایه ایران، ترکیه با کسب رتبه ۴۱ عملکرد بهتری را داشته است. ارمنستان نیز با رتبه ۵۰ یک پله از ایران بالاتر است. این آمار اولین رتبهبندی از مدارس جهان است که کیفیت آموزش و پرورش را در جهان به نمایش گذاشته است. این رتبه بندی، ادغامی از ارزیابیهای بین المللی، نظیر آزمون پیزا «سازمان همکاری اقتصادی و توسعه»، آزمون TIMSS اجرا شده توسط دانشگاهیان ایالات متحده آمریکا و آزمون TERCE در امریکا لاتین که کیفیت آموزشی را در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بررسی میکند، است.

در یک جمع بندی کامل میتوان گفت که نظام آموزشی در ایران با توجه به آمار و ارقام بیان شده صدرالذکر در شرایط بسیار بدی قرار دارد و اگر شرایط بر همین منوال پیش برود شاهد فاجعه در نظام آموزشی ایران خواهیم بود چرا که حکومت جمهوری اسلامی  حکومتی است که با صرف هزینه های نا معقول در جاهای غیر قابل نیاز مثل کشورهای دیگر با اهداف استبدادی و خوی جنگ افروزی فقط و فقط تلاش میکند که خود را حفظ کند و شهروندان هیچ ارزشی در منظر این حکومت غیر مردمی ندارند .

خانم مریم مرادی با موضوع ﺑﺮﺭسی ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺩﺭاﻳﺮا سخنرانی کردند.طی

دوران حکومت جمهوری اسلامی ایران مجمع عمومی سازمان ملل بجز یکی دو سال، تقریباً همه ساله قطعنامهای در مورد نقض حقوق بشر بوسیلهٔ حکومت جمهوری اسلامی صادر کرده است. با توجه به موارد بسیاری از نقض حقوق بشر در ایران در این مجال به ذکر گوشه ای از موارد نقض حقوق بشر در ایران اشاره ای کوتاه خواهم داشت

ایران به عنوان عضو کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی متعهد است بدون هیچ محدودیت بی دلیلی به شهروندانش این امکان را بدهد که به عنوان نامزد از فرصتهای برابر برای رقابت در انتخابات برخوردار باشند. این کنوانسیون کشورهای عضو را ملزم به تضمین بیان آزادانه اراده انتخاب کنندگان میکند. در سیستم انتخاباتی ایران صلاحیت کاندیداها باید مورد ارزیابی وزارت کشور و شورای نگهبان که متشکل از ۶فقیه که توسط علی خامنه ای رهبر ایران منصوب و ۶حقوقدان که توسط رئیس قوه قضائیه منصوب رهبر به مجلس معرفی میشوند، قرار گیرد. این شورا باید صلاحیت کاندیدها را از جهت التزام عملی به اسلام احراز کند.

در ایران قوانین و دستورالعملهایی چون مواد ۵۱۳ و ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی باعث تحمیل مجازات در حوزه بیان آزادانه افکار میشود همچنین ابهامات مربوط به قوانین امنیتی چون مواد ۵۱۰٬۶۱۰ و ۶۱۸ قانون مجازات اسلامی محدودیتهایی در زمینه برخورداری از حق برگزاری تجمعات و گردهماییهای مسالمت آمیز ایجاد میکند.مقامات جمهوری اسلامی اصرار دارند کارگران ایرانی مطالبات صنفی خود را از طریق «خانه کارگر» دنبال کنند، ولی کارگران اعتقاد دارند این تشکیلات جانبدارانه عمل میکند و در دفاع از حقوقشان بیشتر سیاست رسمی را به اجرا میگذارد. کارگران ایران خود اتحادیههای مستقل در صنایع مختلف سراسر کشور ایجاد کردهاند که به علت نارضایتی کارگران، از وضعیت نامناسب اقتصادی کشور با استقبال شایان توجهی مواجه شده است .بیش از ۴۹ درصد از جمعیت ایران را اقلیتهای قومی تشکیل میدهند. قانون اساسی به همهٔ اقلیتهای قومی حقوق برابر داده و اجازه میدهد زبان اقلیتها در رسانهها و مدارس و برنامههای هفتگی رادیو تلویزیونی به کار برده شود. با این حال اقلیتهای زبانی هیچگاه اجازه استفاده از زبانهای خود را در مدارس نداشتهاند. تعداد اندکی از گروههای اقلیت خواستار جدایی بودند. در عوض، آنها از تبعیض اقتصادی و سیاسی شکایت داشتند. رادیو تلویزیون دولتی برنامههایی به زبانهای مختلف قومی پخش میکند.

ایران در سال ۱۹۹۴ میلادی به جمع امضاء کنندگان کنوانسیون حقوق کودک پیوست. اما برخی قوانین موجود ایران هنوز با این کنوانسیون مغایرت دارد.

قانون اساسی و آییننامه حقوق کودک هر دو آموزش کودکان را تا سنینی ویژه اجباری میشمرند اما آمار بالایی از کودکان ایران هم اکنون به دلیل مشکلات اقتصادی تحصیل نمیکنند. عدم ثبت هویت و بی شناسنامه بودن کودکانی که پدر افغان و مادر ایرانی دارند، باعث شده است که آنها بدون شناسنامه قادر نباشند در هیچ مدرسهای ثبت نام و تحصیل کنند که این محرومیت، با کنوانسیون حقوق کودک مغایرت دارد. و این در حالی است که سید علی خامنهای در سال ۱۳۹۴ طی فتوایی بر ضرورت تحصیل همه کودکان افغانستانی، چه آنها که دارای شرایط قانونی حضور در ایران هستند و چه آنها که مدارک قانونی حضور در ایران را ندارند، تأکید کرد. موارد بسیاری از از نقض حقوق بشر هنوز در خصوص  نقض حقوق زنان اعدام  کودکانسنگ

سار سانسور تجاوز به حریم شخصی نقض حقوق شهروندان ( پیروان فومیت ها / ادیان / همجنس گرایان / توانخواهان و....) توسط  دولت جمهوری اسلامی انجام میگردد . همگی این موارد گواه وضعیت بسیار ناگوار نقض آشکار حقوق بشری در ایران است .

 

سانسور خبری و دلایل آن در ایران  

          نسرین مایلی        

از همان ابتدای شکل گیری انتشارات دولتی، سانسور خبری جزو جدایی ناپذیر آن بوده است. آغاز سانسور دولتی در ایران همزمان است با سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، که به جای گزارش دقیق از اتفاقات داخلی و خارجی بیشتر به مدیحه سرایی درباریان و شرح غلو آمیز اتفاقات دربار می پرداخت.(چیزی که در جمهوری اسلامی نیز شاهد آن هستیم) و در سال 1386، حدود 28 سال پس از اولین روزنامه در ایران، اولین اداره سانسور مطبوعات به دستور ناصر الدین شاه تاسیس شد.وظیفه این اداره بررسی تمام روزنامه ها و کتاب های داخلی بود. از این پس سانسور خبری همیشه در حکومت های ایران بوده است، اما پس از انقلاب 57 این سانسور خبری تغییر نام یافته به ممیزی، شدت بیشتری پیدا کرده است و هرچه وسایل ارتباط جمعی گسترش بیشتری یافته در سال 2009 میلادی در رده 172 جهان در فهرست آزادی مطبوعات قرار دارد و تنها سه کشور ترکمنستان،کره شمالی و اریتره وضعیتی بدتر از ایران داشته اند، این در حالیست که در سال 2005 میلادی رتبه ایران در این زمینه 146 می باشد، و آقای سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران از جمله 42 رهبر و مقام دولتی در جهان است که از سوی این سازمان (گزارشگران بدون مرز) به عنوان دشمنان آزادی مطبوعات نام برده شده است.

بر اساس آخرین گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز رتبه ایران در سانسور خبر که در سال 171،2015 بوده با دو پله صعود به 169 رسیده است و این صعود به دلیل بهبود نسبی روابط خارجی ایران می باشد اما باز هم ایران را جز سرکوبگرترین کشورها در زمینه آزادی مطبوعات بر می شمارد.به طور کلی سانسور خبری و محدودیت مطبوعات در ایران یکی از محورهای اصلی انتقاد مخالفان و فعالان حقوق بشر از حکومت است. اما مقام های حکومتی می گویند که محدودیتی برای آزادی بیان ایجاد نمی کنند و اگر مطبوعات یا روزنامه نگاران با محدودیتی مواجه می شوند دلایل امنیتی دراد.

از جمله حسن روحانی یک سال و نیم پیش گفت : "فکر نمی کنم( در ایران) فردی به خاطر روزنامه نگاری یا فعالیت رسانه ای دستگیر شده باشد." !!

و این در حالیست که سازمان گزارشگران بدون مرز گفته است : روزنامه نگاران در ایران قربانی جنگ قدرت در میان گروه هایمختلف حکومتی هستند.ولی برخلاف ادعای آقای روحانی بخش عظیمی از زندانیان در ایران شامل روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان، مستند سازان و فعالان مدنی می باشد که در ادامه اسامی تعدادی از این اشخاص و جرم آن ها را بیان می کنیم.سازمان گزارشگران بدون مرز ایران را سومین زندان بزرگ جهان برای روزنامه نگاران در سال 2015 نامید که با 18 روزنامه نگار زندانی پس از کشورهای چین با 23 روزنامه نگار زندانی و مصر با 22 نفر قرار دارد.اطلاعیه این سازمان که روز سه شنبه، 24 آذر، منتشر شد به موج اخیر بازداشت روزنامه نگاران در ایران اشاره دارد که با اتهاماتی مانند جاسوسی و وابستگی به شبکه های خارجی همراه بوده است.

این موج که به دنبال ادعاهای علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، مبنی بر تلاش آمریکا برای نفوذ به داخل ایران به راه افتاد به بازداشت عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی، سامان صفرزایی و آفرین چیت ساز در آبان ماه گذشته منجر شد.همین امر باعث جا به جایی رتبه ایران با اریتره در فهرست بزرگترین زندان های جهان برای روزنامه نگاران شده است، به طوری که اکنون اریتره با 15 زندانی در جایگاه چهارم قرار دارد.از جمله کسانی که به علت نشر اخبار بدون سانسور در حال حاضر در زندان می باشند عبارتند از :

ریحانه طباطبایی روزنامه نگار، عیسی سحرخیز فعال سیاسی و روزنامه نگار، احسان مازندرانی مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان، آفرین چیت ساز یادداشت نویس روزنامه ایران، سامان صفرزایی دبیر بخش بین الملل نشریه اندیشه پویا و حسن شیخ آقایی مدیر سایت روانگه، بازداشت شده اند.

به همین ترتیب وقتی آمار وبلاگ نویسان زندانی در ایران را مورد بررسی قرار می دهیم به تعداد زیادی وبلاگ نویس برمی خوریم که جرمشان انتشار اخبار از فضای مجازی(وبلاگ شخصی) میکنند و تنها جرمشان شاید این باشد که مردم را از حقایقی که در خبر رسانی های داخلی سانسور می شود آگاه میکنند، همچنین در این آمار به احکام سنگینی برخورد میکنیم از قبیل اعدام( مپل سهیل عربی) و 5/19 سال حبس ( مثل حسین درخشان) و یا خبری دردناکتر قتل ستار بهشتی در اثر ضرب و شتم در حین بازجویی....

اما قصه سانسور و سرکوب به همین دو قشر خبرنگار و و بلاگ نویس ختم نمیشود. مستندسازان نیز در صورتیکه در مرود مسائل روز اجتماع مستندی تهیه کنند که در آن کوچکترین نکته ای از بی کفایتی حکومت اشد، آن مستند ساز محکوم می باشد.مانند کیوان کریمی، سینماگر و مستندساز ایرانی که به جرم ساختن مستند " نوشتن بر شهر" به یک سال زندان و 223 ضربه شلاق محکوم شده بود، بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.

همچنین در راستای سانسورهای خبری در ایران می توان به فیلتزینگ و یا حتی از آن فراتر ایجاد پارازیت های ماهواره ای و جمع آوری دیش های ماهواره ای در شهرهای مختلف ( تجاوز به حریم شخصی شهروندان) اشاره نمود ، که همه این ها نشانگر یک چیز است، و آن هم ترس شدید حکومت از افشای حقایق-اما چرا ؟وقتی حکومتی به عملکرد و قدرت خودش اعتمادی ندارد از افشای حقایق ترس دارد چرا که پایه و اساس چنین حکومت هایی اعمال زور و خفقان است. در اینگونه حکومت ها ابتدایی ترین حقوق شهروندی نیز رعایت نمیشود و برای اینکه جایگاهشان دچار تزلزل نشود چاره ای جز سانسور خبری ندارند

در چنین کشورهایی انواع اخبار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی محیط زیستی نیز دچار سانسور هستند.چرا که با انتشار حقیقت فساد نظام حاکم بر آن کشور و روابط پنهانی و پشت پرده با کشورهای دیگر خصوصا کشورهایی که خصلت استعمارگری خود را از قدیم حفظ کرده اند آشکار می شود.همانند جمهوری اسلامی که با سانسور خبری سعی در این دارد که شدت نقض حقوق بشر درایران را از چشم فعالان حقوق بشر در سراسر جهان پنهان کند و یا در خود ایران دزدی ها و اختلاس های نجومی از مردم پنهان می شود، چرا که اختلاس گران همگی از عاملان حکومت هستند.به طور کلی می توان چنین گفت ، در صورتیکه اخبار در ایران سانسور نشود، مردم از حقایق پشت پرده جمهوری اسلامی از ظلم ها و... با خبر شده به آگاهی و روشن بینی می رسند و در این صورت عاملان قدرت جایگاهشان متزلزل می شود. پس برای جمهوری اسلامی ایران هیچ راهی نیست جز پنهان کاری و ایجاد فضای خفقان.جمهوری اسلامی ایران حتی به قوانینی که در قانون اساسی کشور آمده است هم پایبند نیست و آن ها را هم نقض می کند پس تنها راهبرجاماندنش سانسور می باشد. قدرت از هر چیز برای هر چیز برای رهبر و سه قوه و عاملان آن ها در ایران مهم تر است. و همینطور دوستان می دانند که حتی اخباری که پایش می شود بعضا و در اکثر مواقع و حقوق بشر هم از همین اخبار استفاده می کنند، خیلی از این خبرها کذب است. ما حدود یک ماه و نیم پیش در رابطه با فعالیت های اندیشمندان ایرانی و آزاد اندیشان مانند آقای محمد علی طاهری که بنیانگذار دو طب مکمل فرادرمانی و سایمنتولوژی می باشند هیچ اخباری را پایش نکردیم و ماه ها بود که برای پایش اخبار برای کمیته های دیگر در تلاش بودیم، علیرغم این همه دستگیری ها و بگیر ببندها نه تنها در مورد ایشان خبری منتشر نشد بلکه در انتشار خبر معرفی شاگردان آقای طاهری به زندان ، این افراد با توجه به اینکه در روبه روی زندان اوین تجمع می کردند و خودشان را شاهدانه به ماموران زندان تحویل می دادند و رییس زندان بدون هیچ حکمی نزدیک به 200 نفر از شاگردان آقای محمد علی طاهری را هم در بند کشیدند و حدود یک ماه و نیم هم آنها را در زندان های مختلف نگه داشتند که این بزرگترین نقض حقوق شهروندی است و در کل دیکتاتور از آگاهی میترسد چرا که اگر مردم آگاه شوند هیچ استبداد و استثماری بر سر هیچ گونه از جوامع نخواهد بود.

 

زنان کارآفرینوبازار مردانه ی کار

دکتر زهراارزجانی

بازار کار ایران مردانه است و نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران17  درصد و این نرخ برای مردان 63درصد بوده است چرا زنان با نرخ بالای تححصیل در حاشیه قرار دارند ؟نرخ مشارکت زنان حتی در مقایسه با خاورمیانه بسیار پایین استدر سطح جهان نشان میدهد که در کارآفرینی، استراتژی زنان و مردان متفاوت است. زنان برای کسب و کار و ورود به بازار کار و بقا در آن اهداف متفاوتی را دنبال میکنند.مطالعات انجام شده در سطح جهان نشان میدهددر بیشتر موارد، زنان رضایتمندی درونی را برسودآوری ترجیح میدهند و کمتر به توسعه کسب وکار خود علاقه مندند.علاوه بر چالشهای جهانی که زنان برای کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار برای خود و دیگران با آن روبرو هستند زنان ایرانی با موانع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مواجه میشوندعمدهترين موانع اشتغال و مديريت زنان در ايران مشکالت ناشي از حاكمیت تفکرمردسالاری فقدان برنامه ريزي منسجم و مدون براي اشتغال زنان، مشکل فرهنگي، مخالفت مردان با اشتغال زنان و عدم همکاري آنان با زنان شاغل، دستمزد پائین زنان نسبت به مردان، عدم استفاده از تخصص زنان، عدم تمايل كارفرمايان به پوشش بیمه اي زنان، رقابتهاي كاذب در برخي محیطهاي كاري ، هزينة زياد مهدكودك و فقدان تشکلهاي دولتي و خصوصي مناسب براي خود اشتغالي زنان. بازار کار ایران با مشکلات عدیده ای مواجه است که از نبود فرصت های شغلی برای جوانان به ویژه زنان تا کمی دستمزد و نبود فرصت های شغلی برای زنان و در نهایت انبوه جمعیت فارغ التحصیل ازدانشگاه های کشور که بتدریج وارد بازار کار کشور می شوند، شامل می شود.نیازهای بازار کار ایران هیچگونه مطابقتی با آموزش هایی که در دانشگاه های کشور انجام می شود، ندارد  مطابق آمار، شانس زنان برای ورود به بازار کار بسیار کمتر از مردان است و در صورت ادامه چنین وضعیتی نه تنها احتمال نزدیک شدن آنها به هم بعید به نظر می رسد بلکه شکاف عمیق تر می شود. این شکاف پیامدهای منفی در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خواهد داشت.از ۲۷ میلیون زن ایرانی در سن کار، فقط ۳ میلیون نفر کار می کنند .                                           16-6-9-902501  

با این حال تمامی زنان جامعه چه آنهایی موفق شده اند در بازار کار شغلى داشته باشند، چه آنهایی که موفق نشده اند، چه افرادی که خانه نشین شده ویا به شاغلین غیر رسمى پیوسته اند و چه زنانی که به دلایل مختلف ،کار در خانه را به عنوان یک شغل در پیش گرفته اند، با مشکلاتى روبرو هستند که باعث می شود نرخ مشارکت زنان در عرصه هاى اقتصادى کشور ما تا این اندازه کاهش داشته باشدبه طور ذاتی زنان در عرصه کارآفرینی برتریهایی نسبت به مردان دارند که به آنها کمک میکند شانس بالاتری برای موفقیت داشته باشند 1.حس حمایتگری زنان بیش از مردان است. در اجتماع زنان رکن اصلی خانواده هستند و حضور آنها از لحاظ حمایت عاطفی که ارایه میدهند ضروری است. این حس حمایتگری در امور تجاری نیز دیده میشود و تحقیقات نشان میدهد حس همکاری و کمک در زنان کارآفرین قویتر از مردان است. 2.زنان در زمینهء شناخت دیگران، درک رفتارها و قضاوت سریع بسیار تواناتر از مردان هستند. همواره به این پرسش فکر میکنیم که چرا دیگران چنین رفتاری دارند و اینگونه سخن میگویند. مردان اغلب توجهی به زبان بدن ندارند در حالی که زنان در این امور بسیار دقیق هستند. در تجارت بینالمللی هنگامی که با فرهنگ طرف مقابل آشنا نیستید، همین توجه به رفتارها راهگشای شما در تصمیمگیری صحیح است  3.صبر زنان و ظرفیت بخشش آنها بسیار بالاست. دنیای تجارت بینالمللی به کسانی تعلق دارد که به دیگران اجازه میدهند شک کنند و دچار سوء تفاهم شوند. در این جهان رفتارهای تجاری گاه بسیار ناراحتکننده است و برندهء نهایی کسی است که لبخند میزند و با حوصله به رفع مشکلات میپردازد. در این حوزه بدون شک زنان از مردان موفقتر هستند. 4.رفتار اجتماعی زنان به سبب دقت آنها در درک موقعیتهای گوناگون، مناسبتر است. درک آداب و رسوم و فرهنگهای خارجی برای موفقیت ضروری است در این زمینه هوش اجتماعی زنان بالاتر است. از سوی دیگر چون تعداد کارآفرینهای زن نسبت به مردان کارآفرین کمتر است، توجهات بیشتر به آنها جلب میشود.به این ترتیب سدهء بیستویکم، سدهء رشد سریع کارآفرینی زنان محسوب میشود و این امر نویدبخش رشد اقتصادی بالا برای تقریبا تمام کشورها به خصوص کشورهایی است که زمینه را از هر جهت برای ارتقای سطح زندگی زنان فراهم میکنند .                                                                            

16-6-9-93402

  در جمع بندیباید گفت تمامی زنان با مشکلاتى روبرو هستند که باعث می شود نرخ مشارکت زنان در عرصه هاى اقتصادى کشور ما تا این اندازه کاهش داشته باشد.قانون های حمایتی از اشتغال زنان با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی نیاز به اصلاح و نیز پشتوانه ی لازم برای اجرایی شدن دارد  .    

 

نابرابری جنسیتی

                                                                       لیدا اشجعی

اولین پارک ویژه بانوان با طراحی منحصر بهفرد در هشتگرد افتتاح میشود هزارو سیصد نودو پنج/دوازده/بیست و جهارنخستین کارخانه بانوان در مازندران هشت / دوازده /هزاروسیصد و نودو پنج.

خبرها  د ر یک ماه اخیر به هشداری طنین انداز که علنا بر علیه حقوق ما زنان اعلام می شود پرداخته است ٬ که تا چند وتا کجا میخهای فرورفته برحصارنابرابری جنسیتی عمیق و پا یه ها ی ان محکمتر و محکمتر می شونداز دیدگاه این نظام اصولا ما زنان محکوم به دینا میاییم ٬ چراکه٬ در حیاتی که به ما ارزانی شده به ما هویت زنانه بخشیده شده است ٬ واین هویت حقی است نامیمون و نا مبارک که باید به دستان مردان اهل شرع و تربت تعین تربیت و سرنوشت شود٬ تا ما زنان مورد غضب الهی واقع  نشویم وبا تربیت  اسلامی مورد اجابت زندگی مردان قرار گیریم . شهادت ما مورد قبول نیست جرا که زن هستیم قضاوت ما هم مورد قبول نیست ٬ چرا که هویت زنانه داریم ٬ وبرای مردی که امثال ما را میکشد در برابر حق قصاصی که خود وضع کرده اند ٬ خانواده مقتول زن به خانواده مرد قاتل باید حق دیه بپردازد چرا که هم فرزندش را ان مرد کشته است  ٬و هم باید خانواده ان مرد به یک نوایی از این جهت رسیده تا رشادت  همچنین فرزندی٬ دست قاتلین زن را باز گذارد که تا میتوانند از زنان بکشند و پول دریافت کنند پیامد این خبرها حاصل همین قوانینی است که به زندگی ما زنان تزریق میشود.در اصل چهار قانون اساسی زندگی ما زنان با قوانین مجازات اسلامی چنان گره ای خورده است که در واقع رخدادها و معضلات اجتماعی کنونی در این چاه عمیق جوشیده وغلیان آن سنگفرش خیابابها میشود و اما آیا این متولیان حقوق اسلامی که کشور را در منجلاب این مرام فرو برده اند راه برگشت و پذیرش اصول منطقی در اداره کشور را باز خواهند یافت؟  که دولت حاضر با  کوبیدن به در و میخ آن در هجمه این فشار اجتماعی سخن از آزادی اجتماعی سر می دهد که از بروز بحران بکاهد  واما صدایش در هوای غبار این غلیان فرو می رود . باید پرسید چرا قوانین مجازات اسلامی را که عامل بر هم ریختگی افکارو کنش مردم است را به سئوال نمی خواند ؟  که البته چرایی ان مشخص است چرا که خود گزیده همان مرام است و میخ در هاون کوبیدن ان راه به جایی نمی برد. در حقیقت بحث و گفتگوو به روز کردن  مسائل حقوقی که  به روشنگری مردم  در جهت باز یافت  حقوق وارزش اجتماعییشان می انجامد در توان و ماهیت این دولت نیست و نخواهد بود  و علت آن هم تا حدی که توانستم به آن پرداختم . چاره این کار اگاهی مردم برای کسب حقوق اجتماعی وسیاسی است چرا ,که با مردم دانا و آگاه هیچ دولت و حکومتی نمی تواند به دلخواه خود رفتارکرده و حقوق انسانی آنان را تباه کند؛ واین در جایی محق می شود که مردم  متولیان را به چالش بخوانند و راه برون رفت از این معضلات را جستجو کنند و بخواهند که  چرا حقوق انسانها در قانون اساسی نادیده گرفته می شود وبراین منظر هویت و امنیت انسانها ارزش نمی یابد ؛اگر این پدیده مسیر عقلانی و حقوقی از دید انسانی آن را می پیمود این سقف از آمار ناهنجاری اجتماعی را بر جای نمیگذاشت .  اصل چهارم قانون اساسی بیان کرده است :کلیه قوانین ومقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهاء شورای نگهبان است.اصل دهم-از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزیهای مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشدو در اصل بیستم ٬همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند .که خواندن و دریافتن این موضوع که این قوانین در خود , قوانین مجازات اسلامی را ابدی میکند گوشه  گوشه خانه هایمان و خم شدن کمرهایمان در قبال انجام این قوانین و سرسپر دگی به آن دم که هر ان به راه ما در اید و ما را زمین گیر کند خیزش و انتخاب را در گزینش تغیر مسیر برای یافتن راه منطقی و اصولی برای شناخت حقوق خویش را باز می گذارد که در این راه کمر همت خویش را بر بندیم  چرا که این قوانین چتر حمایتی خود را در همه جا با اما و اگر رعایت موازین اسلامی پهن میکند که درآن  پارکها  جدا  می شوند  تا مردان به ما زنان چشم نزنند.کارخانه ها  جدا می شوند تا از حقوق مردان بی خبر باشیم ودر حقوق زنانه اسلامی در  و صفا زندگی کنیم تا به آمار فحشا در شهر زیارتی مشهد روز به روز اضافه شود.در ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر که انسانها را از انتها بدو تولد در حیات آزاد می بیند و انسان  را شایسته حرمت و حقوق می داندمسلما با پرداختن به این قوانین حقوق بشری و تقاضا از حقوقدانان آزاد ا ندیش که با پردازش به نکاتی که جایگاه انسان را دراین حقوق نگریسته است ٬ راه تعالی خود را درپیش بگیریم که شاید مسیر سخت و ناهموار باشد ولی  اگرتفکر و اندیشیدن به آن لازمه حیات ما باشد حقیقتا این مسیرراه خود را خواهد گشود . آقای گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد در پیامی به مناسبت روزجهانی زن، هشت مارس عنوان میکند.برابری جنسیتی در مرکز ثقل دستور کار دوهزاروسی برای توسعه پایدار استگوترش تاکید کرده است :برابری جنسیتی در مرکز ثقل دستور کاردو هزار وسی  برای توسعه پایدار است، نقشه جهانی که برای رویارویی با چالش های پیش رو، مورد توافق تمامی سران کشورها قرارگرفت پنجمین آرمان توسعه پایداربه گونه ای ویژه برابری جنسیتی وتوانمندسازی تمامی زنان و دختران را فرا می خواند ، که اساس دسترسی به هفده آرمان توسعه پایدار است.   

 

شعار ۳۷ ساله؛ آزادی زنانه حق مسلم ماست'

   محمد جواد کاظمی میرکی

هشتم مارس سال ۵۷، وقتی چندین هزار نفر از زنان در خیابانهای تهران  یکصدا فریاد میزدند "آزادی زنانه حق مسلم ماست"، شاید هیچگاه تصور نمیکردند این خواسته، بعد از سی و هفت سال از انقلاب اسلامی، هنوز به صورت یک مطالبه باقی بماند.در آن روز زنان در اعتراض به فرمان "حجاب اجباری" و نیز لغو "قانون حمایت از خانواده"، به خیابانها آمده بودند، اما نه تنها در آن دوران نتوانستند خواسته خود را به کرسی بنشانند، بلکه این دو موضوع کماکان جنجالی و جریانساز باقی مانده است.با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷، در کنار تغییرات گسترده در ایدئولوژیها و سیاستهای جمهوری اسلامی، نگاه و تئوریهای حکومت نیز به زنان اسلامی شد. دیدگاهی که سنت، مذهب، عرف و فرهنگ نقش بسیار پررنگی در سیاستگذاریهای مسائل مربوط به نیمی از جمعیت ایران، داشته و موضوع زنان را به خط قرمزی برای حکومتمردان تبدیل کرده است.آیتالله خمینی، بنیانگذار و آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی هر دو مواضع فقهی سنتی و سختگیرانهای نسبت به زنان داشته اند. و این دیدگاه در سخنرانیها و نوشتههای این دو مقام ارشد ایران به صراحت و بدون تغییر عنوان شده است.در چنین شرایطی زنانی که در دهه های اخیر موفق شدهاند به بدنه مدیریتی نظام راه پیدا کنند، متناسب با جریان سیاسی و تفکر حاکم بر دستگاههای دولتی و حکومتی، یا خود حامی و مبلغ چنین سیاستی بودهاند و یا اینکه برای ایجاد تغییراتی هرچند ناچیز، هزینههای زیادی پرداختهاند.اولین زنان در حکومت:با اینکه "شهلا حبیبی" بود که در سال ۷۰، به حکم اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت قوه مجریه، به سمت مشاور رئیس جمهور و رئیس دفتر امور زنان منصوب شد، اما او در کابینه حضور نداشت."معصومه ابتکار" نخستین زنی بود که با دریافت حکم معاونت رئیس جمهور از سوی محمد خاتمی، به ساختمان هیات وزیران راه پیدا کرد.بعد از او "زهرا شجاعی" رئیس دفتر امور زنان نیز آنگونه که خود به خبرگزاری مهر گفته است با تلاش "آقای خاتمی" عضوی از کابینه شد، حتی "ایشان برای رسیدن به این هدف از اختیار خود در زمینه قانونگذاری استفاده کرد و به این ترتیب برای اولین بار در دولت اصلاحات دو زن عضو کابینه دولت شدند".حضور این دو زن با اعتراض گروهی از روحانیون روبرو شد. برخی از علما به محمد خاتمی پیغام دادند و به تصمیمش اعتراض کردند.چنین داستانی ۱۲ سال بعد، وقتی محمود احمدینژاد برای اولین بار سه زن وزیر را به مجلس معرفی کرد، تکرار شد. در آن زمان محمد تقی رهبر، نماینده مجلس گفته بود که بسیاری از علما و مراجع از جمله آیتالله صافی گلپایگانی و آیتالله مکارم شیرازی "شبهه فقهی" دارند و خواستار تجدیدنظر در تصمیم رئیس جمهور سابق هستند.با این حال او نیز توانست نظر مساعد مجلس به "مرضیه وحید دستجردی" برای وزارت بهداشت را جلب و نام او را به عنوان نخستین زن وزیر پس از جمهوری اسلامی ثبت کند.هر چند که سه سال بعد، اختلافات وزیر و رئیس دولت به عزل دستجردی منجر شد. در دولت حسن روحانی نیز دیگر انتخاب و تعیین وزیر زن تکرار نشد و تنها شهیندخت مولاوردی به ریاست مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری منصوب شد معصومه ابتکار هم بعد از هشت سال دوباره اتاق ریاست سازمان محیط زیست را تحویل گرفت.توهین جنسی پاسخ دگرخواهی:هر چند ماجرای ورود زنان به استادیومها به جایی نرسید، اما مقاومتهای مولاوردی در این موضوع و موارد دیگر حوزه زنان برای او گران تمام شد. چنانچه نشریه یالثارات، ارگان انصار حزب الله در دو مقاله معاون رئیس جمهور را 'همپالگی' برخی از فعالان حقوق زنان معرفی کرد که این نشریه آنها را با لفظ 'فاحشه' مورد خطاب قرار داده بود.اوضاع البته برای معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست نیز خیلی متفاوت نبوده است و او بارها در مجلس به دلیل مواضع سیاسی و عملکردش در سازمان محیط زیست مورد توهینهای جنسیتی قرار گرفته است.بسیاری از منتقدانش معتقدند "محیط زیست عرصهای مردانه است". در بهمن سال ۹۳ نیز شریف حسینی، نماینده اهواز در صحن علنی مجلس به او پیشنهاد کرده بود "اگر توان کار کردن ندارد، در منزل برای خانواده غذا بپزد".پاسخ این دو زن در دولت، البته ایستادگی بر مواضعشان بوده است. با این حال مجموعه عملکرد این دو نفر و نیز دیگر زنان مسئول در دستگاههای حکومتی، پاسخگوی مطالبات زنان به عنوان نیمی از جمعیت ایران نبوده است.با اینکه در سی و هفت سال گذشته، قدمهایی برای اصلاح امور بانوان برداشته شده است،هنوز وقتی مطالبات زنان در هشتم مارس سال ۵۷ مرور میشود، خواستههای این قشر بدون کوچکترین تغییری طی نزدیک ه چهار دهه بعد از سالها دستنیافتنی باقی مانده است.

 

چرا به واقع خانم ها حق ورود به استادیوم های ورزشی را ندارند؟

    کامران آسمانی نیا

این روزها حتی سوال بسیاری از روزنامه ها و سایت ها و خبرگزاری های داخلی جمهوری اسلامی ایران این هست که چرا به واقع خانم ها حق ورود به استادیوم های ورزشی را ندارند!؟ماه گذشته و در جریان برگزاری بازی دربی تهران بین تیم های پرسپولیس و استقلال بود که چند خانم با صورت رنگ    کرده همراه با آقایان به طرزی عجیب و ماهرانه توانسته بودند وارد استادیوم یکصد هزار نفری آزادی شوند.قبل از آن نیز در چند بازی از مسابقات لیگ برتر خانم ها نیز با مورد مشابه وارد ورزشگاه شده بودند که با چاپ عکس برخی در سایت ها و روزنامه ها این مسئله به صورت معضل جدی برای رژیم به وجود آورد که چگونه این ها توانسته اند علارغم بازرسی و گشت نیروی انتظامی و پلیس در ورود به ورزشگاه این حریم را شکسته و وارد شوند؟تا جایی که به طور مخفیانه عده ای توبیخ و یا پرونده برای جزییات بیشتر تشکیل گردید.

چند سال گذشته که برای چند بازی والیبال دولت وقت اجازه ورود موقت خانم ها به داخل سالن مسابقه را صادر کردند به وضوح قابل ملاحظه بود که چه انرژی و شور و حرارت خاصی میان خانم های جوان شکل گرفته و حتی آقایان برای عقبنیفتادن از قافله به تشویق چند برابر میپرداختند و لذا باعث خوشحالی شد که کارها و تحولاتی در راه هست که بتوان امیدوار شد قشر جوان خانم نیز میتواند همانند آقایان به سالن ها و ورزشگاه ورود کنند که این حق طبیعی آنها بوده و هست و دیگر اینکه محیط نیمه سالم استادیوم ها و ورزشگاه ها به محیطی خانوادگی تبدیل شده و عده ای ولو اندک به خود اجازه دشنام و بی حرمتی نمی دهند.جالب اینجاست که نه تنها این قانون اجرا نشد بلکه به دستور اکید شورای نگهبان ورود خانم ها به سالن ها هم ممنوع گردید.به راستی حالا که خانم ها به ظاهر غیر قانونی و به صورت مخفیانه وارد استادیوم ها می شوند چرا این اجازه به آنها داده نمی شود؟چرا خانم های جوان ما حتی از سالم ترین تفریح ورزشی که تماشای مسابقات هست محروم می باشند؟چرا آنان همانند آقایان نمی توانند در ایران بلیط تهیه کرده و به صورت کاملا آزادانه وارد ورزشگاه شده و تخلیه انرژی و احساسات نمایند؟!و ده ها چرای دیگر که بی جواب مانده،فقط یک نکته قابل ذکر است که طبق مفاد آیین نامه حقوق بشر حقوق و حق انسان ها چه مرد و چه زن با هم برابر است.و طبق ماده آیین نامه حقوق بشر جهانی هر کس چه زن و چه مرد می تواند از تمام امکانات جامعه به طور مساوی استفاده کند و حق ورود به همه اماکن برای هر دو جنس مرد و زن مساوی استوامیدواریم به زودی نصایح ما تاثیر خود را بر جامعه گذاشته و این اتفاق بیفتد .

 

  بازار داغ معاملات پروفایل مشترکین اپراتورهای تلفن همراه در ایران             

      مازیار ملائی برزی

اپراتورهای تلفن همراه در ایران با چالشی جدید مبنی بر لو رفتن بانک اطلاعات مشترکین خود روبرو شده اند. هر چند ربات های تلگرام دوباره این زخم کهنه را تازه کردند، اما این موضوع پیش از این وجود داشته و حتی پلیس فتا را مجبور به عملیات و هشدار به سایت های مختلف کرده است.از آغاز فروش یا دانلود بانک اطلاعات مشترکین اپراتورهای تلفن همراه در فضای مجازی بیش از 2 سال می گذرد. البته این موضوع در ابتدا به منبع درآمدی برای سودجویان تبدیل شد اما پس از گذشت زمان، سایت ها و اپلیکیشن هایی اقدام به انتشار رایگان این اطلاعات نمودند. آن زمان این اطلاعات با قیمتی حدود 5 تا 30 میلیون تومان به فروش می رسید.

موضوع اطلاعات لو رفته مشترکین هر چند وقت یکبار به موضوع اصلی برخی از سایتها و بلاگهای دانلود و البته برخی از رسانهها تبدیل میشود و این روند در ۲ سال گذشته ادامه داشته است

.موضوع مسکوت مانده و فراموش شده اطلاعات لو رفته، با راهافتادن رباتی در تلگرام، دوباره سر زبانها افتاد و اطلاعات مشترکین به راحتی در اختیار کاربران تلگرام قرار گرفت. این ربات در گروهها و کانالها دست به دست چرخید تا رسانهای شده و مسئولان را وادار به واکنش و اقدام کرد.

اقدامات انجام شده:با انتشار اولیه اطلاعات مشترکین، پلیس فتا و مرکز ساماندهی وزارت ارشاد به سایتهایی که دیتابیس را برای دانلود گذاشته بودند، اخطار دادند و بیشتر این سایتها لینک دانلود یا مطالب خود را حذف کردند.البته پلیس فتا توانست عوامل اپلیکیشنی که در گوگلپلی منتشر شده بود را پیدا کرده و این اپلیکیشن را نیز مسدود کرده و از انتشار اطلاعات در گوشیهای اندروید جلوگیری کنند.پس از انتشار مطالب مربوط به ربات اطلاعات مشترکین در گروهها و کانالهای تلگرام و علنی شدن این موضوع، مسئولان وزارت ارتباطات در ارتباط مستقیم با تلگرام توانستند این بات را از دسترس خارج کنند.و اما نکتهی جالب این موضوع این است که در این چندسال، اپراتورهای تلفن همراه این موضوع را در ظاهر خیلی جدی نگرفته و اطلاعاتی در این زمینه در اختیار رسانهها و مشترکین خود قرار نداده اند.

امنیت و هزینه:هدف امنیت اطلاعات همانطور که از نامش پیداست محافظت از دارایی های اطلاعاتی افراد و سازمان هاست. به هر حال اطلاعات در هر شکلی که باشد دارای ارزش است و این ارزش حتی گاه قابل محاسبه نیست. بنابراین هر ساز و کار و مکانیزمی که برای بالا بردن ضریب امنیت اطلاعات استفاده می شود باید معطوف به ارزش اطلاعات و مقرون به صرفه باشد.پیاده سازی امنیت اصولا هزینه بر است و یکی ازدلایل کندی روند حرکت افراد و سازمان ها به سمت آن نیز همین است. برای متقاعد کردن صاحبان اطلاعات به استفاده از کنترل های متناسب امنیتی، باید از یک طرف تهدید ها و ریسک های متوجه اطلاعات و از طرف دیگر ارزش افزوده حاصل از امن بودن دارایی ها را بر آنان آشکار نمود.

باید بررسی کرد که آیا منشأ اطلاعاتی که این ریات ها به آنها دسترسی داشته اند، داخل اپراتورهای تلفن همراه بوده و یا اینکه بر اساس یرخی شایعات، دیتابیسی خارج از شبکه وجود داشته که ربات ها به آن متصل می شدند که اگر مورد دوم صادق باشد طبعاً هنوز جای نگرانی وجود دارد.

تولد دوباره(بمناسبت هشت مارس روز همبستگی برای برابری)

سروده :زرین تاج الیاسی

تولد دوباره ام را جشن خواهم گرفت

و به یاد خواهم داشت

 روز رهائی ازهمۀ قید و بند ها

 باید ها و نباید های زنجیر گونه را

 روز حس و لمس وجود

روز شناخت خود و خویش

روز حق اعتراض ،اعتراض به حق پایمال زندگی

اعتراض به حق بودن، بدون تبعیض

 حق انتخاب8 مارس، روز "زن"

روز آشتی با صلح و برابری

روز آگاهی از توانائی ها

میخواهم رهائیم  را جشن بگیرم

رهایی از تمامی بند، ماده ، و تبصره های خشونت بار

 امنیتم را جشن خواهم گرفت

 باید شروع کنم

با هر چه که هست، از هر جایی که هستم

گام به گام به پیش خواهم رفت و

لحظه به لحظه خواهم آموخت

دیگر چه فرقی میکند ، کجای این جهان باشم

از همه توانائی هایم  برای بهتر شدن و بهتر ماندن بهره خواهم گرفت

تا دخترکان امروز و زنان فردا نیز

 بدانند:امروز،روز من است

امروزم را جشن خواهم گرفت

 و زیستنی  دوباره خواهم داشت

حقوق از بین رفته ی کودکان ایرانی                    

     مهدی موسوی

یکی از دستاوردهای بعد از انقلاب، ایجاد محدودیت در حقوق کودکان بود.برخی رویکردهای مثبت گذشته مانند تقسیمبندی سن مسئولیت کودکان به تولد تا ۱۲ سال و ۱۲ تا ۱۸ سال یا دادرسی کیفری ویژه کودکان را نابود کرد.

کمتر روزی است که در راهروها و در پیچ پله های مجتمعهای قضایی دادگستریها با صحنههایی خاص روبرو نشویم. ازدحام جمعیت مراجعین در راهروها بیشتر خود را نشان میدهد.  از کناراطاق بازداشتگاهی که در زیر پله طبقه همکف بود ومثل همیشه بوی بد ادرار میداد عبور کردم بوی بدی که از آنجا به تمام فضا پراکنده میشد . این بوی متعفن من را رها نکرده بود که متوجه ماموری چاق و بلند قد با کلاه و شلوار سبز تیره و پیراهن سبز روشن شدم. قیافه اون بود که توجه را جلب میکرد. بلکه عدم تناسب این قیافه و متهمی که با دستبند به او متصل بود و مجبور بود همراه او از پیچ پلهها بگذرد؛ در میان آن جمعیت این صحنه مانند تابلوی نقاشی بود که سوژه آن از تابلو بیرون زده باشد. کودکی حدود ده ساله با تنی نحیف و چشمانی خیره  بیاختیار به اطراف نگاه میکرد و با چشمانش تمناهایی داشت، دست کوچکش متصل به مامور پلیس و همراهش در حرکت بود.از  مامور پرسیدم چرا این کودک را دستبند زدهای؟ طبق معمول وعادت همهمامورین با خشونت جواب داد: «به تو جه!» همراه آنها با عجله پلهها را یکی به دو کردم و دوباره سوالم را تکرار کردم؟ با عصبانیت گفت: «دزدی کرده!» جواب دادم این بچه با این سن بسیار کم  خوب دزدی کرده! چرا دستبند زدید؟ ماموربا خشونت گفت: «اگر فرار کرد تو جواب میدهی! تو عرضه داری مانع فرار این بچه بشی؟» به تو ربطی ندارد و به اطاق رئیس مجتمع وارد شد با آنها داخل اطاق شدم مامور جلوی در را گرفت وگفت تو کجا میروی گفتم من وکیل این بچهام؛ وارد اطاق رئیس شدیم ابتداء گفتم آقای رئیس قبلا هم خدمتتان عرض کردهام زیر پله باز هم بوی بسیار بد میدهد! جواب داد تو باز آمدی! گفتم نه قربان این کودک را دیدم آمدم بگویم نباید بازداشت شود! گفت خوب مگر وکیلش هستی؟ گفتم هنوز خیر اما الان اگر قبول کنید وکالتش را میپذیرم؟اسمش اکبر بود برای دزدی یک جفت کفش از یکی از مغازههای کفش فروشی بازداشت شده بود. اورا به کانون اصلاح و تربیت بردند. برای دیدنش رفتم، پروندهاش را دنبال کردم. در اولین فرصت سراغ مغازه کفش فروشی رفتم و از او رضایت گرفتم.اکبر خانواده فقیری داشت پدرش افغان بود و مادرش ایرانی. اما او شناسنامه نداشت و به مدرسه نرفته بود. اشتیاقی به آزاد شدن نداشت به قول خودش اگر از اینجا بیرون میرفت میبایست  در کوچه ها پرسه بزند. حتی در خانه آنها نان به اندازه کافی برای زندگی خانواده وجود نداشت. الان او باید ۱۶ ساله باشد. نمیدانم کجاست اما میدانم هنوز کودک است و به حمایت نیازمند است. . اما این حمایت چگونه باید انجام شود؟ در قبال این قبیل کودکان چه کسی مسئول است. با کدام ساختار حقوق میتوان حمایت حقوقی از این کودک را انتظار داشت؟ با بزرگ شدنش در شرایط بیسوادی مطلق سرنوشت پیش روی او چگونه خواهد بود؟سخن از حقوق کودک بدون توجه به ابزارهای لازمه آن ممکن نیست. مداخله حقوق برای رهایی کودکان از رنج نمیتواند به برخی اشارات حقوقی ساده در کنار دیگر قوانین پراکنده بسنده باشدرفتار ماموری که اکبر را به دادگاه میبرد بخش کوچک و ناچیزی در باره حقوق کودک را به تصویر میکشد. اما همین بخش اندک زنجیرهای از رفتارهای مختلف قضایی و حقوقی را با خود در باره اکبر و سایر کودکان بدنبال میکشد.  اهمیت توجه به همین میزان رفتار خرد درباره کودکان در این است که با ساختار حقوقی مناسب برای کودکان زنجیرهای از رفتارهای خرد و کلان نقض کننده حقوق کودکان مشاهده نخواهد شد. در نتیجه عدم ساختار مناسب، اما همه اتفاقات در مسیری قرار میگیرند که رفتار این مامور نیز بخشی از آن محسوب میشود.ساختار حقوقی،نظام حقوق کودک: تا کنون تشکیلات عملی و حمایتگر در مورد کودکان تشکیل نشده است.زمانی که سخن از ساختار حقوقی میشود، منظور آن است که یک نظام جامع حقوقی  که همه ابعاد حمایتی در باره کودکان را مورد توجه داشته باشد مطرح شود.

با وجود تحولات مختلفی که در عرصه قانون گذاری در باره حقوق کودکان در جامعه به خصوص بعد از پیوستن ایران به کنوانسیون حقوق کودک روی داده است، نظام حقوق کودک تا کنون در ایران شکل نگرفته است و قوانین مستقل و اختصاصی برای کودکان به ندرت در سابقه قانونگذاریها در کشور دیده میشوند. تنها اقدامی که بیش از ۵ سال قبل تحت عنوان لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان شامل ۵۴ ماده بوسیله دولت تهیه شده و به مجلس رفته است هنوز از تصویب نهایی مجلس و پیچ و خمهای شورای نگهبان و ایرادات فقهی آن نگذشته است قوانین پراکنده موجود نیز به شدت تحت  تاثیر ساختاری کلی قانون اساسی در لزوم تبعیت همه قوانین از موازین اسلامی است در نتیجه قوانین موجود از یک طرف حمایت گری مناسب در خود ندارند و در مواردی نیز ساختاری ارائه میدهند که به خوبی اجرا نمیگرددبرخی از والدین و اعضاء خانواده کودکان را مورد آزار آگاهانه قرار داده، ولی آنرا ناشی از غفلت و ناآگاهی خود قلمداد میکنند. مداخله حقوق برای کاهش از رنج کودکان یک ضرورت انکار ناپذیر است، منشاء رنج کودکان مستقیم و یا غیر مستقیم میتواند از خانواده باشد، علیرغم اینکه قالب اصلی خانواده حمایت گر کودکان نشان داده میشود ، اما برخی از خانوادهها و اعضای آن کودکان را مورد آزارهای آگاهانه قرار داده ولی ان را ناشی از غفلت و نا آگاهی خود قلمداد میکنند. از این نظر حمایت از حقوق کودکان باید منفک از خانواده و در عین حال با توجه به نقشهای مهم خانواده در حمایت از کودک ساختار مند باشد.

این اتفاق مانع خودکامگی بزرگ ترها در خانواده نسبت به کوچکترها به خصوص نسبت به دختران خواهد شد. در چنین ساختاری میتوانیم انتظار آموزش برابری جنسیتی بین اعضاء خانواده و نفی قتلهای ناموسی که در موارد زیادی کودکان دختر را قربانی میکند باشیم.ساختار حقوقی موجود با اکبر به شیوهای برخورد میکند که تنها قصد دارد به صورت موقت دست او را از انجام دزدی کوتاه نماید، وبه هیچ وجه توجهی به ان ندارد که چرا او شناسنامه ندارد و قادر نیست به مدرسه برود! چرا تولد او از مادر ایرانی در ساختار حقوقی به رسمیت شناخته نمیشود! چرا فقر والدینش از او یک دزد میسازد؟

 چرا نسبت داشتن او به یک مهاجر افغان چنین سرنوشتش را تخریب میکند؟

 و پاسخ به سوالات بسیاری دیگر، نتیجهای حاصل میکند که به ساختار جامع حقوق کودک منجر خواهد شد. یکی از دستاوردهای بعد ازانقلاب ۱۳۵۷ ایجاد محدودیت در حقوق کودکان بود، به نحوی که  برخی رویکردهای مثبت گذشته مانند تقسیم بندی سن مسوولیت کودکان به تولد تا ۱۲ سال و ۱۲ تا ۱۸ سال یا دادرسی کیفری ویژه کودکان را درباره کودکان نابود ساخت وکاهش سن مسوولیت کیفری آنها را در معرض حکم اعدام نیز قراردادهاست

.آنچه امروز از حقوق کودک مانند پیوستن همراه با حق شرط به کنوانسیون حقوق کودک و پروتکلهای الحاقی آن، تشکیل مرجع ملی حقوق کودک، لایحه معطل مانده بیش از ۵ ساله حمایت از کودکان در مجلس، یا قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در معرض کودک آزاری مشاهده میکنیم در کنار قانون مدنی  و قانون حمایت از خانواده که سن ازدواج کودکان دختر را ۱۳ و کودکان پسر را ۱۵ سال تعیین کرده (ماده ۱۴۰۱ قانون مدنی و ماده ۵۰ قانون حمایت خانواده) و درجایی که سن مسوولیت کیفری بر مبنای بلوغ شرعی سنجیده میشود (تبصره ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی و سن مسُوولیت کیفری نیز بر همین اساس تعیین شده است (مواد ۱۴۶ و ۱۴۷ قانون مجازات اسلامی)، کودکان فاقد حمایت حقوقی حداقلی هستند، مثلا با فقر والدین کودکان مجبور به رهاکردن مدرسه و راهی شدن به خیابان برای کار میشوند، و با وجود داشتن سازمان بهزیستی و تاکید قانون تاسیس این سازمان بر داشتن وظیفه اداره  و حمایت از این قبیل کودکان خبری از حمایت نیست. اقدامات حداقلی و پراکنده قانونی نمیتواند در راستای منافع عالیه کودکان در ساختار حقوقی  به آینده کودکان توجه داشته باشددر نهایت، بدون ساختار جامع حقوقی اکبر و کودکان نظیر او امکان رشد مناسب وانسانی در جامعه را از دست خواهند داد. جمهوری اسلامی در چند ماه آینده مورد بررسی کمیته حقوق کودک سازمان ملل متحد قرار خواهد گرفت و در طی این بررسی تاثیرات عملی و حقوقی این ساختار یا عدم آن که حاکی از جایگاه کودکان در جامعه وفرهنگ ایران است مشخص خواهد شد. اما متاسفانه کودکی خیلی از اکبرها از دست رفته است.

 

کارت منزلت      

   کامران آسمانی نیا

کارت منزلت یا کارت حقارت!معنای دجالیت را درهمین نمونه دریابید.هزار هیاهو، اما دریغ از یک مثقال عمل!یکی از مانورهایی که رژیم برای بهاصطلاح کمک به سالمندان و بازنشستگان، انجام میدهد. طرحی است به نام کارت منزلت. آیا واقعاً این رژیم منزلتی برای بازنشستگان و سالمندان میهنمان باقی گذاشتهاست؟در تعریف کارت منزلت دستگاههای حکومتی دست اندرکار چنین میگویند- این کارت ویژه افراد با تابعیت ایرانی و ساکن یکی از مناطق 22 گانه شهر تهران میباشد.- تنها افراد بالای 65سال می‏توانند از خدمات این کارت بهره‏مند شوند- ارایه خدمات فرهنگی، هنری، ورزشی و... تنها در مراکز محل سکونت فرد می‏باشد.- ارایه خدمات به دارندگان کارت منزلت تابع قوانین سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و شهرداری تهران میباشد.- کارت منزلت سالمندی نشان احراز هویت سالمندی اشخاص میباشد. (سامانه درخواست کارت منزلت)  اما باید دید که بازنشستگان از کارآئیهای این کارت چه میگویند.مجری تلویزیون شبکه 1 رژیم 25بهمن 95 در برنامهای تحت عنوان "کارت منزلت بازنشستگان_بدون کارایی و فقط یک کاغذ "میگوید:یک پشتوانه برای دوران باز نشستگی در قالب یک کارت که در حال حاضر نام منزلت را یدک میکشد.یکی از باز نشستگان: این کارتی که به ما دادن از طریق سازمان بانک کشوری این هیچ کارایی نداره نه برای موزه نه برای استخر، برای مترو هیچ کارایی نداره اصلاً باطله.یکی دیگر از باز نشستگان: کارایی نداشت پاره کردم انداختم دورمجری برنامه: کارت منزلت بازنشستگان برنامهای که در مرحله وعده زمینگیر شد.یعنی تا آنجا که به صاحبان این کارت برمیگردد هیچ کارایی نداشته و میخواهند دور بیاندازند

در یکی از سایتهای حکومتی بهنام بوئین زهرا از قول یک بازنشسته آمده است:کارتهای منزلت برای احترام به حقوق سالمندان و بازنشستگان صادر میشود اما در عمل، این کارت به عاملی برای تحقیر شخصیت این قشر جامعه تبدیل شده است.موضوع این است که این کارت بیاعتبار را هیچ مؤسسه و واحد خدماتی قبول ندارد و تعداد معدودی هم که قبول دارند با شرایط سنگین و محدودیتهای بسیار است و صاحبان این کارت آنقدر جواب منفی و سربالا شنیدهاند که دیگر خجالت میکشند که جلوی خانواده و بستگانشان این کارت را

نشان دهند.اما فضاحت دیگر این است که بودجهی  برای آن در نظر گرفته نشده است:محمد بنائیان معاون فرهنگی، اجتماعی سازمان تأمین اجتماعی رژیم میگوید: «برای صدور کارت منزلت بازنشستگان باید بودجه از طرف دولت تأمین شود که تاکنون این اقدام صورت نگرفته است. صدور کارت منزلت در بودجه امسال سازمان تأمین اجتماعی دیده نشده است (سایت حکومتی آفتاب لاین)این وضعیت در شرایطی است که رژیم ماهها حقوق تصویب شده و قانونی بازنشستگان را نمیدهد.       

 

من ایرانی هستم!نقض حقوق بشر در ایران!

رضا (ا یلیا ) صابری

من صدای ملتی هستم که هرروز در کوچه پس کوچه های شهر و کشور من در سکوت تنهایی خود هق هق تلخشان را در گلوی خود سر میدهند و صدایشان نه تنها به گوش ابرقدرتهای دنیا و دیکتاتور و خونخوارهای کشورشان نمیرسد بلکه حتی چسب بر دهان خود میزنند که مبادا همسایه دیوار به دیوارشان از مزدوران دیکتاتور باشد و بعد از فرزند یا برادر یا خواهرشان که بدست خونخواران دیکتاتور شکنجه شد یا بقتل رسید اکنون نوبت خودشان باشد.گویی خدا هم ما را از یاد برده است و صدای مردم ما را نمی شنود.مردمی با فرهنگ و تمدن چندهزار ساله که همیشه گول سیاستمداران و شیادانی را خورده اند که به خاکشان تجاوز کرده اند و آنها فکر کردند که این از قبلی بهتر است.اما زهی خیال باطل..!!من از  زبان مردمم حرف میزنم.مردمی که سالهاست حق حرف زدن را از آنها گرفته اند و دهانها و دستها و مغزها و چشمانشان را بسته اند.مردم من 1400 سال است که از سر عدم آگاهی،متجاوزین به خاک و ناموسشان را میپرستند و دیکتاتورها از آنها برای مردم من خدای دروغینی ساخته اند که سرشان را گرم کنند و خودشان در عین بی خدایی،به جان و مال و خاک و ناموس این ملت تجاوز کنند.و هر کس هم که در این میان  سری بالا کند  یا سرش را پایین میکشند یا جسمش را بالا میکشند.من میخواهم بجای همه برادران و خواهرانم که در سلولهای سرد انفرادی رژیم زورگو صدایشان به جایی نمیرسد و همه آنها که زمانی صدایی داشتند و امروز سرشان بالای دار است و یا صبح فردا بالای دار خواهند رفت،صدای آنها و همه مردم را بگوش جهان برسانم تا همه آگاه باشند که در ایران من،ترک و کورد و فارس و لر و قشقایی و بختیاری و بلوچ و گیلک.. برادرانی هستند که اگر هر کدامشان حق تحصیل به زبان مادری و اظهار نظر و عقیده و صدای رسا و محترم شمردن سنتهایشان و آزادی بیان داشته باشند هیچگاه باهم مشکلی نداشته و ندارند.و امروز اگر مشکلی هست از برکت حضور رژیم آخوندیست که برای گل آلود کردن آب و گرفتن ماهی های بزرگشان تمامی اقوام ساکن ایران را بجای دعوت به برادری به جان هم می اندازد.ابلیس پیروز مست،  سور عزای مردم را به سفره نشسته است.امروز آن ابرقدرتهایی که بخاطر حفظ منافع خودشان و بهره بردن از نفت و گاز و آب و خاک آن سرزمین و با بستن قراردادهای تجاری پشت پرده با رژیم فاسد،با آوردن این رژیم و مزدورانش و اجنبی ها به ایران،مردم ما را به خاک سیاه نشاندند باید بدانند که خون برادران و خواهران من بالای دار و در سیاهچالهای رژیم به گردن آنهاست و تا روزی که همه دنیا این ظلمها و اعدامها وشکنجه افراد بیگناه با افکار مخالف سیاسی و نقض کامل حقوق بشر علیه زنان و کودکان کار را در ایران میبینند و صدایشان در نمی آید و صدای ملت ایران را نمیشنوند ما ساکت نخواهیم نشست. امروز اگر ایران و ایرانی در جایگاه واقعی خود نیست به لطف سردمدارن حکومت اسلامی و سیاستمدارنی است که اینگونه سرنوشت نسل مرا به سقوط کشاندند.و اگر روزی مردم من بپا خیزند قول میدهم که دیگر نه بشریت در ایران مورد تهدید قرار میگیرد و نه بیش از این شاهد نقض حقوق بشر در ایران خواهیم بود.و در فردایی که دور نیست،خون تمام سبزدلان مان و ندای نداها و صدای امیر و سهراب و صانع وستاربهشتی و محمدمختاری و تمامی شهیدان سبزقامت خاکمانرا زنده خواهیم کرد. به امید دموکراسی و احیای حقوق بشر وسرنگونی حکومت ضرب و زور در ایران.. درود بر ایران و ایرانی.

ابتدای صفحه | بازگشت

all rights reserved @ Bashariat