|
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران |
|
گزارش رادیو آلمان در مورد گزارش ماهانه نقض حقوق بشر در ایران در مهرماه 1384 رادیو آلمان بهنام باوندپور فعالين ايرانى دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريكاى شمالى» طى گزارش ماهانه خود خطاب به ايرانيان و نهادهاى مدافع حقوق بشر، رئوس موارد نقض حقوق بشر در ايران را در مهرماه امسال برشمردهاند. «فعالين ايرانى دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريكاى شمالى» كه متشكل از ۱۶ نهاد حقوق بشرىست، در گزارش خود، در ۸۶ بند، موارد نقض حقوق بشر در ايران را درج كردهاند. گزارش مزبور، سرفصلهاى مختلفى دارد كه از آن جمله است نقض حقوق بشر در ارتباط با دانشجويان، توقيف نشريات دانشجويى، احضار دانشجويان به دادگاه، محاكمه و صدور حكم عليه آنان، فشار بر مطبوعات و احضار روزنامهنگاران به دادگاه و محاكمه كردن آنها، توقيف كتاب، اخبار مربوط به فعالين سياسىفرهنگى و محاكمه و بازجويى آنان، اخبار مربوط به زندانيان سياسى، بازداشتهاى دستهجمعى و نيز صدور و يا اجراى حكم اعدام. اين در حالىست كه برخى از بندهاى گزارش مهرماه «فعالين ايرانى دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريكاى شمالى» در مورد نقض حقوق بشر در ايران، خود موارد متعددى را شامل مىشوند، مانند بند ۵۲ كه به نقل از «سازمان دفاع از حقوق بشر در كردستان» به وضعيت ۳۱ زندانى سياسى كرد پرداخته شده است. «فعالين ايرانى دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريكاى شمالى» در ابتداى گزارش خود نوشتهاند، موارد يادشده در گزارش، فقط ”بخش بسيار كوچكى از موارد نقض حقوق بشر در ايران“ است كه ”توسط اين شبكه گردآورى شده“. اما چرا اين نهاد حقوق بشرى، تنها «بخش كوچكى» از موارد نقض حقوق بشر در ايران را منتشر كرده، و دليل آنها براى وجود موارد بيشتر چيست؟ پاسخ منوچهر شفايى مدير مسئول نشريه «آزادگى» و مسئول دو نهاد «شبكه فعالان حقوق بشر ايرانى در آلمان» و «كانون دفاع از حقوق بشر در ايران»: ”این اطلاعات را ما برای اینکه جمهوری اسلامی قبول بکند از اسناد و مدارک خودشان جمع آوری کردیم، یعنی از «ایرنا»، «ایسنا»، روزنامه «اطلاعات»، «شرق»، «انتخاب» و هر نوع نشریاتی که در آن کشور چاپ می شود و مورد تایید نظام هم هست، ما بر اساس آنها این گزارش را تهیه کردیم. و البته می دانید که، یکسری از گزارشها را خود جمهوری اسلامی سرپوش می گذارد و پخش نمی کند و کسی هم اصلا متوجه نمی شود. بعد، اطلاعاتی هست که سازمانهای اپوزیسیون نشر می کنند، چه در خارج و بخصوص داخل کشور. ما اصلا به آنها استناد نکردیم. به همین دلیل هم هست که استناد می کنیم بخش کوچکی، که ما خودمان حدسمان این است که حداقل ۱۵ تا ۲۰درصد ما واقعیت ها را داریم عنوان می کنیم. چون یکسری اطلاعات به ما نمی رسد، بهرحال تحت هر شرایطی که باشد“. «فعالين ايرانى دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريكاى شمالى» كه عنوان مشتركى براى ۱۶ نهاد حقوق بشرى مستقر در كانادا، فرانسه، آمريكا، بلژيك، آلمان، هلند، سوئد، نروژ، اتريش، سويس و ايتالياست، مدتهاست كه خبررسانى و روشنگرى در مورد نقض حقوق بشر در ايران را هدف خود قرار داده است. منوچهر شفايى از فعاليتهاى مزبور از آغاز تاكنون سخن مىگويد: ”اینکار الان حدود ۳۰ ماه است که بطور مستمر انجام می شود. یعنی همه ی ماهها، درست در اولین روز ماه شمسی گزارش ما بیرون می آید. از سال ۸۲ گزارشهای مان مستمر در اختیار رسانه ها هست“. اما علاوه بر گزارشهاى ماهانه «فعالين ايرانى دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريكاى شمالى»، اين نهاد حقوق بشرى، گزارشهاى ويژه ديگرى را نيز منتشر مىكند. اطلاعات دقيقتر از منوچهر شفايى: ”ما بجز اینکار، حدود ۳ سال است گزارشهای مفصلی داریم در رابطه با گزارش سالیانه ی نقض حقوق بشر. بعد، گزارش سالیانه ی نقش حقوق بشر در خصوص مطبوعات و بعد، گزارش نقض حقوق بشر در مورد دانشجویان. همینطور در رابطه با زنان داریم، گزارش نقض حقوق بشر در خصوص اعدامها داریم که اخیرا ۱۰ اکتبر چاپ شده است و به ۴ زبان در سراسر دنیا پخش کرده ایم“.سازمان «فعالين ايرانى دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريكاى شمالى» گزارش خود را زير عنوان «گزارش ماهانه (مهرماه ۱۳۸۴) در مورد نقض گسترده، مستمر و برنامهريزىشده حقوق بشر در ايران» و در ۱۱ صفحه انتشار داده است. گزارش جلسه سخنرانی عملکرد سی ماهه نصرالله رزمجوئی آیرملوئی جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در تاریخ 2/10/2005 روز یکشنبه ساعت 3 بعد از ظهر در محل لاگر هاوس واقع در شهر برمن تشکیل گردید. ابتدا آقای متین به عنوان رئیس جلسه به حضار خیر مقدم گفتند و در مورد موضوع جلسه که گزارش 30 ماهه فعالیت کانون است توضیح دادند و گفتند : که انتخاب 30 ماهه منطبق بر مدت زمانی است که اقای شفاهی صدر هیئت رئیسه کانون ، در کانون دفاع از حقوق بشر فعالیت نموده و توانسته اند کانون را در سطح بین المللی معرفی نموده و فعالیت آن را در تمامی سطوح گسترش دهند. نکته دیگری که ایشان تذکر دادند حفظ وحدت و یکپارچگی و عدم توجه به شایعات و بداندیشی و سو ظن و دخالت در امور شخصی افراد بود . سپس آقای شفائی گفتند هم اکنون سی ویکمین ماهی است که بنده عضو کانون بوده ام . چنانچه تعداد رای دهندگان به من در سه دوره انتخابی اینجانب مورد بررسی قرار گیرد، مشخص میگردد که روند رو به افزون داشته و این به علت کار و فعالیت انجام شده در کانون است . ما در ابتدا فاقد امکانات کافی بودیم ولی هم اکنون کانون دارای دفتر مستقل: امکانات اینترنتی سازماندهی اداری و همچنین نمایندگی های مستقل هستیم که تعداد آنها به 14 هم رسید. اگر چه این رقم در حال تغییر است . عمده کاری که در کانون انجام شده : تشکیل سازمان اداری و ارگانیزه کردن فعالیت های کانون و تقسیم بندی فعالیت که در این بخش از آقای سیادت قدر دانی میشود. تشکیل نمایندگی ها و استقلال و راه اندازی آنها که در این رابطه از آقای سمیعی و متین تشکر میشود. تهیه لیست اعضا و کامپیوتری کردن اطلاعات مربوط به پرسنل که در این رابطه از اقای محمدی و خانم شیرزادی تشکر میشود. تهیه نشریه به صورت ماهانه و مرتب . راه اندازی سایت اینترنتی که در آن نشریات، اطلاعات نمایندگی ها، کمیته ها و اخبار مهم و مقالات با گنجایش 500 مگا بایت ذخیره میشود. صدور 55 اطلاعیه شماره دار که بعضا به صورت فارسی، المانی چاپ شدند که این اطلاعیه ها مربوط بامور ضروری و اتفاقات میباشند. کار با 7 سازمان بین المللی به کمک آقای سیادت و تهیه نام 60 سازمان سیاسی که بر حسب ضرورت با ایشان تماس گرفته میشود. تشکیل تظاهرات ایستاده 48 مورد در برمن و نمایندگی ها تشکیل 30 مورد جلسات ماهانه کل کانون که در آن گزارش کارهای انجام شده به تفصیل موجود است. 100 مورد جلسات ماهانه توسط نمایندگی ها که بعضا گزارش آن در سایت مشاهده میشود. 30 مورد فراخوان تشکیل جلسه به مناسبت نمایش فیلم ویا سخنرانی . چاپ و نشر مقالات جالب انحصاری کانون . گزارش 27 مورد نقض حقوق بشر و نشر آن . گزارش 13 مورد نقض حقوق بشر سالانه به زبان های مختلف . چاپ و نشر 11 مورد میثاق های جهانی حقوق بشر . چاپ و نشر اعلامیه جهانی حقوق بشر در سطح گسترده . مصاحبه با رادیو های مختلف ، رادیو آلمان ، برابری و ... ارتباط تنگاتنگ با گروه ها و سازمانهای بین المللی و پارلمان ها ( هلند ، سوئد ، ژنف و ...) شرکت در جلسه های اینترنتی و سخنرانی ( بیش از 30 مورد). یشبینی و برنامه ریزی سالانه قبل از شروع هر سال. نمایش فیلم های سینمائی همراه با برگزاری موسیقی زنده . تهیه فیلم و صدا از جلسات و تظاهرات جهت حفظ و بایگانی فعالیتها . تشکیل فعالین و مدافعین حقوق بشر و صدور اعلامیه های مشترک که از فعالیت های مهم کانون است و ما در این مجموعه از گردانندگان اصلی بوده ایم . عضویت در فدراسیون خارجیان در شهر برمن . هماهنگی با ای ای کا ( که مجموعه 5 سازمان آلمانی هستند) جهت فعالیت های سیاسی مشترک . شناسائی کانون دفاع از حقوق بشر به عنوان یک سازمان فعال سیاسی از طرف دادگاه عالی برمن. کارهای شخص اینجانب : شرکت در تمامی جلسات کانون در طی مدت 30 ماه تغییر منشور کانون و ترجمه آن به زبان آلمانی به کمک آقای محمدی تغییر اساسنامه کانون و به ثبت رساندن آن و ترجمه آلمانی توسط آقای محمدی و کرامت تهیه وب لاگ برای اکثریت اعضای کانون . تلاش در جهت رفع مشکلات اعضا ی کانون. سرکشی به هایم ها و حل مشکل پناهندگان . آماده سازی جهت راه اندازی رادیو برای کانون . ایجاد جو دمکراتیک در کانون . پس از گزارش عملکرد سی ماهه کانون جلسه بصورت پرسش و پاسخ ادامه یافت که بعضی ازسوالات و پاسخها بشرح ذیل می باشد: آقای شهریار : به نظر میرسد هیچ احتیاجی به پاسخگوئی به کسانی که کارشان ایرادگیری است نمیباشد و کانون کار خود را خوب انجام داده است آقای متین :ما خواسته ایم اصول دمکراتیک را اجرا کنیم و حق انتقاد را از منتقدین خود نگرفته باشیم . آقای شفائی :هدف آگاهی رسانی و پذیرش و اصلاح نواقص است . آقای ارشاد : در اساسنامه آمده است که کانون از هیچ جائی کمک مالی نمیگیرد . چنانچه کانون بخواهد کمک مالی از دولت بگیرد مخالف اساسنامه است. آقای شفائی :بله کانون از نظر مالی مستقل است و تاکنون هیچ کمکی نگرفته است ولی در اساسنامه آمده است بر حسب ضرورت می تواند با نظر مجمع این کار را بکند خانم خسروی :چرا جلسات هماهنگی سه ماه یکبار شد؟ پاسخ :نظر به دوری نمایندگی ها و با توجه به هزینه مالی و صرف وقت از یکطرف و مستقل و فعال کردن نمایندگی ها اینکار انجام شد. گزارش جلسه عمومی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران - برمن جلسه عمومی کانون برمن در تاریخ 12.10.05 روز چهارشنبه ساعت 2 بعد از ظهر در محل لاگرهوس با حضور صدر هیئت رئیسه آقای شفائی و اعضای هیئت رئیسه کانون برمن ، مسئولین کمیته ها و سایر اعضا تشکیل گردید. ابتدا آقای کوروش عیار عضو هیئت رئیسه به عنوان رئیس جلسه ضمن خوش آمد گوئی به حاضرین از کمیته روابط عمومی درخواست نمود تا گزارش فعالیت خود را در ماه اخیر به اطلاع حضار برساند . خانم طیبه شیرزادی مسئول کمیته روابط عمومی فعالیت خود را در مورد تهیه لیست اعضا از نمایندگیها و تهیه چارت سازمانی و آماده سازی فیلمهای اخذ شده بکمک آقای قاسم محمدی سخن گفتند . سپس آقای عیار در مورد عملکرد کمیته تدارکات در مورد انجام تظاهرات انجام گرفته در اوایل اکتبر و همچنین پخش اطلاعیه ها و اعلامیه های کانون و تدارکات مربوط به تشکیل مراسم سخنرانی وجلسه پرسش و پاسخ توضیحات لازم ارائه دادند . و در ادامه برگزاری تظاهرات روبروی پارلمان برمن و میزان استقبال مردم از اطلاعیه های کانون که در پایان هم آقای داوری در خصوص وضعیت دانش آموزان و دانشجویان ایران مطالبی را مطرح نمودند . خانم بیگی نیز در مورد سرکشی به هایمها خبر دادند. سپس آقای سیادت عضو هیئت رئیسه برمن و مسئول دبیرخانه کانون در مورد ارسال مدارک به سازمان های مربوطه و نشریه به نمایندگیها ، سازماندهی امور مالی و مرتب کردن پرونده های مربوط به فراخوانها و اطلاعیه های رسمی گزارش دادند .
مسئول کمیته زنان کانون ، خانم اقدس جوادپور و همچنین خانم رخشنده خسرو شاهرودی مسئول کمیته زنان برمن در مورد عملکرد کمیته زنان در ماه جاری بخصوص در باره دعوت عمومی جهت نمایش فیلم (فقر و فحشا) و تهیه و چاپ اطلاعیه مربوطه صحبت کردند . آقای شفائی در مورد مشارکت بیشتر اعضای کانون برمن در انجام وظایف محوله تاکید نموده و گفتند مادامیکه اعضا مشارکت جدی در فعالیتهای انجام شده توسط کمیته ها نداشته باشند از نظر مسئولان کانون عضو ساده محسوب شده و فقط در صورتی به عنوان اعضای فعال کمیته ها شناخته می شوند که بطور جدی فعالیت نموده و مسئولین کمیته ها ، حضور جدی انها را مورد تایید قرار بدهند والا هیچگونه انتظاری در این رابطه نداشته باشند. سپس خانم رخشنده خسرو شاهی و همچنین خانم طیبه شیرزادی اخباری راجع به سخت گیری ماموران دولتی رژیم ایران در امور اجتماعی و روز مرگی مردم و بالنتیجه خودسانسوری مردم بویژه در شهرستانها به اطلاع عموم رسانیدند. خانم ژیلا احمد خانی نیز اخباری مستند در همین رابطه گزارش دادند . سپس آقای سیادت در مورد اعلامیه جهانی حقوق بشر (ماده 11) سخنرانی کردند .قرار شد تظاهراتی در ماه اتیه در یکی از شهرهای مجاور انجام گردد و در این رابطه هماهنگی لازم جهت صدور مجوز و تدارکات لازم توسط هیئت رئیسه برمن و آقای شفائی بعمل آید . مسئول جلسه آتیه آقای سیادت و مسئولین اخبار آقای نیلچیان و آقای رضا داوری و سخنرانان آقایان سیادت ، داوری و شفائی حول موضوع رفراندم مشخص شدند . گزارش جلسه ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران ــ شاخه فردن سید محسن سمیعی جلسه در تاریخ 11 اکتبر ساعت 20 در دفتر مرکزی کانون شاخه فردن تشکیل گردید. ابتدا خانم یکتا غفوری مسئول جلسه ضمن خیر مقدم به حاضرین از آقای سمیعی مسئول منطقه خواستند که گزارشات ماه گذشته هیئت رئیسه را به سمع حاضرین برسانند. سپس آقای جلالی اخبار ماه گذشته را مورد تحلیل و بررسی قرار دادند سپس آقای امیر نیلچیان به مناسبت روز جهانی مبارزه برای لغو مجازات اعدام مقاله ای را تحت عنوان پیکار ملی علیه مجازات اعدام قرائت نمودند که با شرح ذیل میباشد : دوشنبه ١٠ اكتبر (١٨ مهر) روز جهانی مبارزه برای لغو مجازات اعدام بود و سازمانهای حقوق بشری به این مناسبت بیانیههایی منتشر كردند. بر اساس اطلاعات موجود، از مجموع ١٩٦ كشور عضو سازمان ملل تا كنون ١٢١ كشور از مجازات اعدام دست كشیدهاند و تنها ٧٥ كشور هنوز به این مجازات خشن ضد انسانی ادامه میدهند. در بین این كشورها، ایران در دوران حیات جمهوری اسلامی جزو چند كشور معدودی بوده است كه در اعمال این مجازات همواره در صدر جدول قرار داشتهاند. بنا به تحقیقات آقای عمادالدین باقی در سه چهار سال گذشته هر سال به طور متوسط ١٧٥ نفر در ایران محكوم به اعدام شدهاند. از سوی دیگر، فعالان ایرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمریكای شمالی در یك گزارش تفصیلی مجموع اعدام شدگان و محكومان به اعدام در یكساله گذشته را ٢٣٢ تن ذكر كرده اند و علاوه بر آن از ٧٦ نفر دیگر یاد شده كه از سالها پیشتر در انتظار اعدام به سر میبرند. آمارهای به دست آمده از منابع خبری ایران عموما كمتر از واقعیت را نشان میدهند. در جمهوری اسلامی برای جان آدمی آن قدر ارزش قائل نمیشوند كه اگر آن را میگیرند دست كم گزارش دقیق آن را به مردم بدهند. در عین حال بر اساس همین آمارهای ناقص، جمهوری اسلامی در صدر جدولهای اعدام در سطح جهان قرار دارد. مبارزه برای قطع مجازات اعدام یكی از دامنهدارترین، و موفقترین، فعالیتهای حقوق بشری در نیمه دوم قرن بیستم بوده است. در پایان نیمه اول این قرن، تنها تعداد انگشتشماری از كشورهای جهان (در اسكاندیناوی) از مجازات اعدام دست كشیده بودند. در سایر كشورها، مجازات اعدام عموما عادی تلقی میشد و كم و بیش به مرحله اجرا در میآمد. از این رو، فاتحان جنگ جهانی دوم از این كه محكومان دادگاه نورونبرگ را به جوخه اعدام بسپارند ابایی نداشتند. همچنین بی دلیل نیست كه اعلامیه جهانی حقوق بشر كه در سال ١٩٤٨ صادر شد در این زمینه ساكت است و تنها در اسناد الحاقی آن كه سالها بعد تدوین شد ازمجازات اعدام (آن هم در حد محدود كردن و نه لغو كامل آن) نام برده شده است. امروز، اما، اكثریت مطلق كشورهای عضو سازمان ملل مجازات اعدام را لغو كردهاند و میتوان تصور كرد كه اگر این اسناد امروز نوشته (یا بازنوشته) میشد به احتمال زیاد لغو كامل مجازات اعدام نیز در آنها منظور میگردید. در نیمه دوم قرن بیستم كشورهای دموكراتیك غرب پیشگامان لغو مجازات اعدام بودهاند و اكنون اكثریت قریب به اتفاق نظامهای دموكراتیك (با معدود استثناهایی مانند ایالات متحده آمریكا) به این روند پیوستهاند. از سوی دیگر تقریبا هر تحول سیاسی از نظامهای دیكتاتوری به دموكراسی در جهان در چند دهه گذشته (از یونان و پرتغال و اسپانیا گرفته تا نیكاراگوئه و آفریقای جنوبی و كشورهای اروپای شرقی) با لغو مجازات اعدام همراه بوده است. در واقع میتوان گفت كه لغو مجازات اعدام در این كشورها بارزترین نشانه جهتگیری دموكراتیك تحول سیاسی آنان و قطع پیوندهای آنان با گذشته دیكتاتوری بوده است. به بیان دیگر، قطع مجازات اعدام یكی از بهترین معیارها برای ارزیابی اصالت و عمق یك حركت دموكراتیك در نیمه دوم قرن بیستم (و آغاز قرن بیست ویكم) بشمار میرود. همین معیار نشان میدهد كه چرا انقلاب سال ١٣٥٧ در ایران نمیتوانست یك تحول دموكراتیك و ضد دیكتاتوری باشد. سخن از روحانیت رهبریكننده این انقلاب نیست كه نه ادعای دموكراسی داشت و نه ارزشهای دنیای مدرن را به رسمیت میشناخت و از این رو از خونریزی و قساوت باكی نداشت. سخن در این است كه نیروهای مدعی دموكراسی و مدرنیته نیز در اصل مجازات اعدام اشكالی نمیدیدند و حتی از غالب اعدامهای وابستگان رژیم شاه حمایت میكردند، در عین این كه ممكن بود احیانا با مصادیق اعدام در مواردی مخالف باشند. در آن ایام تقریبا هیچ نیروی سیاسی از چپترین تا لیبرالترین آنها با مجازات اعدام مخالفت نكرد، و ندای معدودی فعالان حقوق بشر برای لغو اعدام گوش شنوایی پیدا نمیكرد. تجربه نشان داد كه تقریبا هیچ یك از نیروهای سیاسی فعال در جریان انقلاب سال ١٣٥٧، با همه ادعاهای «مترقی» بودن خود به پای ساندنیستهای نیكاراگوئه (كه پس از پیروزی انقلاب در آن كشور در همان سال ١٣٥٧ بلافاصله اعدام را لغو كرند) نمیرسید و این نیروها فرسنگها از آن عقبماندهتر بودند. انقلاب سال ٥٧ یك انقلاب شكوهمند ضد دیكتاتوری نبود، یك انقلاب پسگرای ضد مدرنیته بود (با بازسازی دیكتاتوری). اكنون بیش از یك چهارم قرن از آن ایام میگذرد و تقریبا تمامی نیروهای سیاسی فعال در انقلاب كه با تحمل هزینههای سنگین و مرگباری به خارج كشور رانده شدهاند به ارزشهای حقوق بشری و از جمله لغو مجازات اعدام پی بردهاند و به آنها متعهد شدهاند. غالب نیروهای هوادار نظام پیش از انقلاب نیز این ارزشها را پذیرفته و در برنامههای خود گنجاندهاند. در بین نیروهای فعال داخل كشور، اما، هنوز لغو مجازات اعدام جایی باز نكرده است. نه اصلاحطلبان مدعی حقوق بشر تا كنون به فراخوان جهانی نفی اعدام كمترین پاسخ مثبتی دادهاند و نه اپوزیسیون مجاز رژیم (با ادعاهای مشابه یا قویتر) این ارزش پذیرفته شده در اكثر كشورهای جهان را در برنامه كار خود قرار دادهاند. و اسف بارتر از همه این كه شخصیتهای حقوقی و حتی فعالان حقوق بشری نیز در این زمینه تلاش مناسبی به خرج نمیدهند. طرح مسئله لغو اعدام در داخل كشور البته كار آسانی نبوده است. در یكی دو ساله اول پس از انقلاب، كه مطبوعات از آزادی نسبی برخوردار بودند تلاش پیگیر نویسنده این سطور برای درج مقالهای علیه اعدام در روزنامههای داخل كشور بینتیجه ماند. این مقاله كه تحت عنوان «آی مسلمانها، یك نفر دارد میسپارد جان» نوشته شده بود به ترتیب به روزنامههای كیهان (تحت اداره شهریار روحانی و ابراهیم یزدی)، میزان (ارگان نهضت آزادی و مهندس بازرگان) و انقلاب اسلامی (متعلق به رییس جمهور بنیصدر و به سردبیری آقای جعفری) ارائه شد ولی هیچ یك از آنان حاضر به نشر آن نشدند. ب ار دوم، تلاش نویسنده كه پس از یك فاصله طولانی ٢٠ ساله صورت گرفت موفقتر بود و به نشر مقاله كوتاهی در روزنامه نشاط در سال ١٣٧٨ منجر شد. ولی نشر آن بهانهای برای سركوب مطبوعات به دست مخالفان اصلاحات داد و به توقیف روزنامه و دستگیری و زندانی شدن سه تن از دستاندركاران آن آقایان باقی، شمسالواعظین و صفری انجامید. در همین فاصله تلاشهایی به عمل آمد تا شاید نیروهای سیاسی داخل كشور نیز به پیكار علیه مجازات اعدام بپیوندند. از جمله گروه ایرانی حقوق بشر كه در سال ١٣٧٤ فراخوانی برای لغو اعدام در ایران صادر كرده و از همه سازمانهای سیاسی ایرانی خواسته بود كه به این فراخوان پاسخ مثبت دهند متن این فراخوان را برای سه سازمان سیاسی داخل كشور نیز فرستاد. از این سه تنها یكی، حزب ملت ایران به رهبری زندهیاد فروهر، به این فراخوان پاسخ مثبت داد. دو تشكیلات دیگر، از جمله نهضت آزادی ایران، هیچگاه به پیام گروه پاسخ ندادند. صرف نظر از مواضع این سازمانها در مورد مجازات اعدام، به روشنی اعلان صریح هر گونه موضع علیه این مجازات در فضای سیاسی ایران در آن هنگام نیاز به حدی از شجاعت داشت كه غالب این سازمانها فاقد آن بودند. این فضا در چند سال گذشته و به خصوص پس از مقاله روزنامه نشاط در سال ١٣٧٨ كه این تابو را در هم شكست در حال تغییر بوده است. نویسندگان متعددی به مناسبتهای مختلف بحث اعدام را در روزنامهها پیش كشیدهاند و روزنامهها و خبرگزاریها بارها انتقادهای سازمانهای حقوق بشری از ادامه مجازات اعدام در ایران را منعكس كردهاند. ولی متاسفانه هیچ فعالیت سازمانیافتهای در پیكار علیه مجازات اعدام در داخل ایران به چشم نمیخورد. تنها استثنا در این مورد تلاشهای پیوسته و محققانه آقای عمادالدین باقی است كه تقریبا به تنهایی این مبارزه را در داخل كشور به پیش میبرد. آقای باقی پس از تجربه روزنامه نشاط و تحمل زندانی سنگین به خاطر دفاع از درج مقاله علیه اعدام، به فعالیتهای حقوق بشری روی آورده و تقریبا تمامی وقت و نیروی خود را در این راه گذاشته است. تشكیل جمعیت دفاع از حقوق زندانیان كه به ابتكار آقای باقی صورت گرفته است یكی از ارزندهترین فعالیتهای حقوق بشری در زیر سلطه جمهوری اسلامی است. علاوه بر این، آقای باقی در یك سلسله مقالات و گفتارهای تحقیقی به زمینهسازی فرهنگی علیه مجازات اعدام، به خصوص از دید مذهبی و فقهی، پرداخته است و به این بحث در فضای سیاسی و اجتماعی ایران دامن میزند. طرح این مسایل از سوی آقای باقی نشان میدهد كه تابوی حاكم بر این امر در سال ١٣٧٨ اكنون كاملا شكسته شده است و دیگر كسی نمیتواند به بهانه حساسیتهای حكومتی از گفتگو در باره مجازات اعدام و موضعگیری در برابر آن در داخل كشور اجتناب كند. اكنون صرف نظر از نیروهای سیاسی داخل كشور كه چندین دهه از احزاب سیاسی مشابه خود در جهان عقبند و هنوز این ارزش جهانی حقوق بشری را نپذیرفتهاند این سئوال پیش میآید كه چرا فرهیختگان اجتماعی و پیشگامان فكری جامعه در این مورد تلاش و اقدامی به عمل نمیآورند؟ در میان اینان، حقوقدانان و كسانی كه به اقتضای شغل و حرفه خود آثار خشونتبار و زیانآور مجازات اعدام را از نزدیك شاهد بوده و هستند بیش از دیگران مخاطب این سئوال هستند. آیا شگفتانگیز نیست كه كانون وكلای ایران از معدود نهادهای صنفی حقوقی در سطح جهان است كه با مجازات اعدام مخالفت نمیكند؟ و شگفتانگیز تر همه این كه كانون مدافعان حقوق بشر در ایران كه از برجستهترین حقوقدانان در تهران تشكیل شده نیز هنوز به این مبارزه جهانی نپیوسته است. در بیانیه اخیر این كانون كه همین هفته منتشر شد و گزارش نقض حقوق بشر در سه ماه گذشته در ایران در آن آمده، در مورد مجازات اعدام فقط به مقوله اعدام نوجوانان پرداخته شده است. این نكته البته بسیار مهم است و باید به این رویه شرمآور و ضد انسانی در ایران هرچه زودتر خاتمه داد. ولی آیا كانون علیه خود مجازات اعدام موضعی ندارد؟ اگر دارد چرا آن را صریحا بیان نمیكند و اگر این تشكیلات پیشرو حقوق بشری با مجازات اعدام مخالف نیست، از سایر نیروهای سیاسی و اجتماعی چه انتظاری میتوان داشت؟ لغو مجازات اعدام در ایران یكی از شرایط لازم انسانی شدن ایران و تحول دموكراتیك جامعه و نفیخشونت است. تحقق این امر جز با زمینهسازیهای فرهنگی و سیاسی ممكن نیست. سازمانهای سیاسی مدعی دموكراسی و حقوق بشر باید با پذیرش این اصل و تبلیغ و آموزش آن به سهم خود به ایجاد این زمینهها كمك كنند. فرهیختگان اجتماعی و پیشگامان فكری جامعه در این مورد نقش آموزندگی مهمتری به عهده دارند. از میان همه اینان، از حقوقدانان و به خصوص فعالان حقوق بشری انتظار به مراتب بیشتری میرود. كانون مدافعان حقوق بشر در ایران باید در صف مقدم و رهبری این پیكار قرار گیرد و فعالانه به یك پیكار ملی علیه مجازات اعدام در ایران دامن زند. در فضایی كه (به شهادت نوشتههایآقای باقی) تابوی بحث و موضعگیری در باره مجازات اعدام در آن شكسته شده است كوتاهی در این مورد را چگونه میتوان توجیه كرد؟ سپس خانم پرستو جلالی 5 ماده 25 تا 30 از اعلامیه جهانی حقوق بشر را قرائت و با وضعیت ایران فعلی مقایسه نمودند. در پایان مقرر شد آقای ناصر بشیری بعنوان مسئول جلسه آینده وآقای نیلچیان و خانم پرستو جلالی مسئول اخبار باشند. جلسه در ساعت 23:30 خاتمه یافت. گزارش جلسه ماهانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه اولدنبرگ - لر 6/ 9 /2005 حسین رضی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه اولدنبرگ و لر در تاریخ 6 سپتامبر 2005 در مرکز این شاخه به ریاست آقای مهدی پدران تشکیل شد. ایشان در ابتدا با عرض خیر مقدم به حاضرین و خصوصا میهمانان حاظر ، اقدام به معرفی کانون و ارائه گزارشی از فعالیت ها و سوابق آن کردند . در ادامه آقای رئیسی مسئول شاخه اولدنبرگ و لر گزارشی از فعالیت ها و سوابق گروه های مدافع حقوق بشر در اروپا و آمریکای شمالی و همچنین توضیحاتی از جلسه مرکزی کانون به تاریخ 4 سپتامبر و جلسه مسئولین شاخه های مختلف کانون در برمن ارائه دادند .
از جمله ضرورت جدیت در کار سازمانی و ارسال فرم های حاوی اطلاعات اعضای شاخه ها به دفتر مرکزی کانون . بعد از آن ایشان سخنرانی تحت عنوان رژیم منحوس جهانی رخ مینماید ابراز کردند که طی آن گروه های مختلف مذهبی را تجزیه و تحلیل کرده و به حکومت اسلامی در ایران پرداختند و پس از آن جلسه پرسش و پاسخ میان حاضرین برپا شد. سپس آقای حسین رضی شعر ساعت اعدام احمد شاملو را دکلمه کرد. و در اعتراض به حکم اعدام در اسلام و نظام جمهوری اسلامی سخنرانی ایراد کرد.سپس آقای عادل حمودی از دیگر اعضای کانون و مسئول کمیته روابط عمومی اخباری را از منطقه خوزستان و شهر اهواز بیان کردند. از جمله اینکه آقای خامنه ای ولی فقیه مطلقه مردم کشی ایران ، در تاریخ 31 آگوست به صورت مخفیانه و غیر رسمی سفر کوتاهی به اهواز داشته و احتمالا در آینده ای نزدیک به این شهر سفر علنی خواهد کرد .تا ظاهرا با شعار فریبکارانه و کاذبانه میثاق با رهبری چنان جلوه دهند که مردم خوزستان ساز جدائی و تجزیه نمیزنند و همه آن شورش ها و کشتارها در جهت میثاق با رهبری مهرپرورشان بوده است !در این زمان از طرف آقای پدران رئیس جلسه 15 دقیقه وقت استراحت اعلام شد. قسمت دوم جلسه با اخباری که توسط آقای پدران ارائه شد آغاز شد و پس از آن اقای رضی نیز اخبار دیگری از ایران و جهان خصوصا موارد مربوط به نقض حقوق مسلم بشر قرائت کرد. سپس آقای حمودی طی سخنانی گروه های مذهبی را در تاریخ معاصر ایران مورد بررسی قرار داد و از چهره کریه پوشیده زیر نقاب مذهبی اسلامیان افراطی و روحانیون دغلکار پرده برداشت .در ادامه آقای حسین رضی در باره پیشنهاد مطروحه خود مبنی بر تشکیل و تاسیس کمیته فرهنگی سخنانی ایراد کرد که مقرر شد طی روزهای آینده طرح اولیه آن توسط او آماده شده و به هیئت رئیسه کانون ارائه شود تا در نهایت برای بررسی و تصمیم گیری و تصویب ، تسلیم هیئت رئیسه مرکزی کانون شود . پس از آن به پیشنهاد هیئت رئیسه که مورد تصویب اعضا قرار گرفت مقرر شد در آینده نزدیک توسط شاخه اولدنبرگ و لر یک برنامه میز کتاب در شهر اولدنبورگ برگزار شود.بر این منظور آقای حسین رضی و آقای مهدی پدران موظف شدند در این مورد با مسئولین شهر به رایزنی بپردازند. در ضمن با استقبال اعضا مقرر شد برای پیشبرد بهتر اهداف کانون و روشنگری ها و برقراری ارتباط بیشتر بین اعضای کمیته های مختلف جلسات هفتگی در محل کانون برگزار نمایند . سپس از میان شرکت کنندگان آقای صادق فیروزمند علاقمندی خود را برای عضویت در کانون ابراز کردند که مورد پذیرش هیئت رئیسه قرار گرفت . در پایان مقرر شد جلسه ماهیانه بعدی در تاریخ 4 اکتبر ساعت 15:30 در محل کانون به ریاست آقای عادل حمودی برگزار شودو در این جلسه آقایان رئیسی و پدران و رضی و پریوش سخنرانی میکنند و آقای محترم زاده اخبار ماهیانه را تهیه میکند. جلسه در ساعت 18 به پایان رسید. گزارش جلسه ماهانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه اولدنبورگ - لر 5/ 10 2005 مهدی پدران جلسه ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه اولدنبرگ و لر در ساعت پانزده و سی دقیقه بعد از ظهر روز سه شنبه 5 اکتبر 2005 در محل شاخه و به ریاست آقای خلیل رئیسی فرد آغاز شد. در ابتدا آقای رئیسی با عزض سلام و خیر مقدم حضور آقای شفائی ریاست محترم کانون و اعضای حاضر برنامه و دستور جلسه را اعلام کردند . سپس آقای مهدی پدران اخباری از رویدادهای مهم ماه گذشته را بیان کردند. از جمله: تشکیل هیئت منصفه مطبوعات پس از چندین ماه تاخیر و با حضور چهره های معلوم الحال که حکایت از آینده ای تیره همراه با محدودیت های حکومتی برای مطبوعات دارد. برنده شدن ایران در جهان به عنوان معتادترین کشور جهان با داشتن بیش از 9 میلیون نفر معتاد که حاصل دسترنج حکومت مذهبی همراه با ولایت مطلق فقیه است تهدید یک وبلاک نویس ایرانی به قتل ، او نویسنده مقاله جهان بدون اسلام است .پس از اخبار مساله دشواری ارتباطات اعضای شاخه با رئیس خود و نیز مسئولین مرکزی مطرح شد و برای رفع این مشکل با موافقت آقای شفائی ماهیانه 5 یورو هزینه تلفن به شاخه اختصاص پیدا کرد. سپس آقای رضی گزارش برگزاری جلسات هفتگی توسط شاخه و تصمیمات و پیشنهادات آنرا به اطلاع آقای شفائی و حاضرین رساند که موجب تشویق و تحسین آقای شفائی قرار گرفت و ایشان فرمودند که این کارها بسیار مثبت و حائز اهمیت است و موجب افزایش آگاهی افراد و پیشرفت و رشد و پویائی کانون خواهد شد و نیز فرمودند که کانون دفاع از حقوق بشر از اعضای اصلی و از موسسان کانون های مدافع حقوق بشر در اروپا و آمریکا است . سپس آقای رضی پیشنهاد دادند از اهل اندیشه و افراد متخصص در امور فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی به عنوان سخنران برای بالاتر بردن سطح آگاهی افراد کانون و تولید فکر و اندیشه دعوت به عمل آید.و آقای شفاهی فرمودند که این کار در دستور کار کانون قرار دارد. و این کار از دسامبر آغاز خواهد شد. آقای رضی همچنین گزارش ارتباط شاخه با گروه مدین بوس از گروه های مدافع حقوق خارجیان را ارائه دادند و از ویژگی ها و مشخصات آنها سخن گفتند و علاقمندی آنان را به ارتباط و آشنائی بیشتر با کانون اعلام کردند که آقای شفائی هم اظهار داشتند که این ارتباطات بسیار مفید و مورد توجه کانون بوده و کانون اعلامیه ها و بولتن های خود را میتواند در اختیار آنها و گروه های مشابه قرار دهد . آقای شفائی در مورد پیشنهادات شاخه که در جلسات هفتگی مطرح شده بود مبنی بر اینکه انتشار نشریه و بولتن و تهیه سایت اینترنتی فرمودند که من پیشنهاد میدهم به جای صرف وقت و انرژی برای انجام چنین کارهائی کانون میتواند به قدر نیاز شاخه صفحات بیشتری از نشریه بشریت را که ارگان کانون است در اختیار شاخه قرار دهد و نیز فرمودند در صورت نیاز و تمایل شاخه صفحه ای از سایت اینترنتی کانون نیز میتواند در اختیار شاخه اولدنبورگ باشد تا شاخه به نام خود مطالب مورد نظر خود را در آن قرار دهد. نیز ایشان فرمودند که کارهای موازی انرژی را هدر میدهد و بهتر است منسجم و در کنار هم حرکت کنیم . البته اعضای شاخه میتوانند در صورت تمایل نشریه ای با عنوان مستقل تحت عنوانی غیر از کانون با مدیریت خودشان چاپ نمایند. ایشان پیشنهاد دادند در صورت تمایل شاخه میتواند در تهیه گزارش ماهیانه و سالیانه نقض حقوق بشر در ایران در زمینه های ادیان ، اعدام ، کودکان و کارگران اقدام نماید. سپس آقای پدران برای حاضرین بشرح زیر که بطور خلاصه آمده سخنرانی نمودند. مهرورزی نامهرباناندر خبرهایی که از" کاخ سیاه" ریاست جمهوری اسلامی ایران میرسد ، آمده است که رییس جمهور منتخب نظام خداوندان جور و فساد با خیالات واهی فریبکارانه و رفتاری مقلدانه که از ویژگیهای ضد اندیشه ولایی است و با کمک مشاورانش مشغول طراحی طرحی است که قصد دارد در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ، که نظام نامشروع و نامقبول جمهوری اسلامی برای حضور او در اولین اجلاس تلاش زیادی کرده و احتمالا هزینه های فراوانی از منابع مالی پرداخته است ، ارائه دهد تا به خیال خود مقبولیت وموقعیت فرودست خود را در میان مردم ایران و جهان کمی بالاتر ببرد .بنا براین طرح محمود احمدی نژاد قصد دارد به مجمع عمومی سازمان ملل پیشنهاد دهد که سالی به عنوان "سال جهانی مهرورزی به بندگان خدا" نامگذاری شود . او از زمان غضب کرسی ننگ آور ریاست جمهوری اسلامی طبق رویه رو شده دیگر غاصبان رژیم اسلامی از اصلاحات شعار گونه استعماری در سخنرانیها و نامه های اداری و دستوراتش به همکارانش استفاده میکند ، از جمله همین شعار "مهرورزی به بندگان خدا" !!! او گمان کرده افکار جهانی عمومی جهان و مجمع عمومی سازمان ملل متحد را هم میشود با این شعارها که حتی در ایران هم خریدار ندارد ، فریب داد . با توجه به اینکه احمدی نژاد از بدو انتخابش به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران از طرف رسانه های جهان به عنوان چهره تروریستی و خشونت طلب و بنیاد گرا و خطری برای جهانیان شناخته شده است و حتی پرونده هایی که احتمال تروریست بودن او را مورد بررسی و تحقیق قرار میدهند در دادگاه ها و مجامع جهانی در دست بررسی هستند ، احمدی نژاد و مشاورانش در بررسی طرح پیشنهادی خود نباید آنها را نادیده بگیرند .از طرفی دیگر جهانیان هر روز شاهد ستم ورزیهای بیشمار حکومت نامهربان ایران با مردم ستم کشیده این خاک خون آلود هستند و در همه این سالها جمهوری اسلامی را به عنوان یکی از بزرگترین ناقصان حقوق بشر در جهان به شمار میاورند ، قطعا نمی توانند از چنین حکومتی چنان طرحی را بپذیرند . از طرفی دیگر این موضوع ، یک مفهوم فردی است که به فردیت آدمیان مربوط میشود و برای جامعه امروز جهان مدتها است که این نوع مفاهیم بدیهی و حل شده محسوب میشوند و بنابراین این طرح به هیچ وجه موضوع قابل توجه و بررسی در سطح بین المللی به شمار نمی آید . به هر صورت با توجه به موارد یاد شده ، پیش بینی میشود این پیشنهاد در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورد توجه قرار نگیرد و به جز به سخره گرفته شدن دولت ایران و پایین آوردن سطح مقبولیت و موقعیت آن نتیجه دیگری در بر نداشته باشد .به علت کمبود جا بقیه در شماره آینده خواهد آمد.
پس از سخنرانی آقای پدران که مورد توجه حاضرین قرار گرفت آقای شفاهی در تائید مهرورزی نا مهربانان اخبار تکان دهنده ای را عنوان کردند. از جمله از وقتی که احمدی نژاد به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران آغاز به کار کرده است 7 نفر اعدام شده اند و در شهرهای تهران ، اصفهان و مشهد در گیری و ضرب و شتم و دستگیری و ایجاد رعب و وحشت در میان شهروندان آغاز شده است.پیشنهاد تاسیس وزارت منکرات که یادآور وزارت تبعیدی ها در روسیه است از طرف مسئولین نظام تا با قدرت بیشتر به فریضه اسلامی ضد انسانی امر به معروف و نهی از منکر بپردازند .طرح پیشنهادی مجاز شدن ملایان و آخوندهای مساجد مبنی بر اینکه بدون اینکه دادگاهی تشکیل شود به مجازات های اسلامی در محل های مساجد علیه افراد بپردازند . در ادامه آقای رئیسی ادامه مقاله خود تحت عنوان رژیم منحوس جهانی رخ می نماید را خواندند. که توسط اعضا مورد بحث و بررسی قرار گرفت .در پایان آقای رئیسی با تشکر و قدردانی از حضور آقای شفائی و اظهار امیدواری از حضور مجدد ایشان در جلسه ماهیانه بعدی و آرزوی پیروزی و موفقیت کانون در نیل به اهداف در ساعت 6 بعد از ظهر پایان جلسه را اعلام کردند. معضلات پس از انتصاب احمدی (بی اصل) نژاد!!!
در هفته گذشته که مصادف بود با ماه مبارک رمضان و هفته تیروی انتظامی شاهد قلع و قمع کردن جوانان توسط نیروهای انتظامی و بسیج بودیم . با عناوین مبارزه ارازل و اوباش . مبارزه با آلودگی صوتی جالب اینجاست که آلودگی صوتی اسم من در آوردی رژیم است که بهانه ای برای اعمال ننگینشان را سر پوش گزارند یعنی صدای بلند ضبط در ماشین . جدیداً تجمع بیش از 2 جوان پس از ساعت 8.30 شب در مکانها و معابر، و پوشیدن لباسهای مارکدار . موی بلند ممنوع میباشد . مزاحمت برای موتور سواران تفتیش وسایل نقلیه یعنی یک حکومت نظامی مسغره که ته گفته رئیس نیروی انتظامی تهران تروخشک با هم می سوزد و باید جوانها مراقب رفتار و کردارشان باشند و این قبیل کارها را نکنند. به جای رسیدیم که با و جود خفقان بسیار و آزادیهای سلب شده بسیار از همگان کوچکترین حق را هم از جوانان ما گرفته اند که جای صد افسوس دارد. این شخص بی نژاد اعلام نمود که اسرائیل را از نقشه جغرافیا باید خارج کنیم و چرندیات دیگر و در آخرین اقدام گفته است که بایستی دو سه نفر را اعدام کرد تا مشکل بورس حل شود عجب راه حل خوبی بعد از جلادان اینک چشممان به این جانی روشن . در زیر خبر را بخوانید و به پوچی و ضد بشری بودن این نظام پی خواهید برد امیر خزایی
روز نت "روز " : به گزارش خبرنگار "روز" از تهران، در آخرين جلسه هيات دولت كه به بررسي وضعيت بورس اختصاص داشته، احمدي نژاد گفته است: اگر اجازه ميدادند دو سه نفر را اعدام كنيم، مساله بورس براي هميشه حل ميشد. در اين جلسه، هر يك از وزرا و كارشناسان مدعو نظراتي را مطرح كردهاند كه مورد تصويب جمع قرار نگرفته و سرانجام، نشست بدون هيچ نتيجهاي به كار خود پايان داده است. اين جلسه، منجر به پرخاش بين تعدادي از وزرا و كارشناسان شده و متعاقب آن بوده که رييس جمهور با عصبانيت خطاب به حاضران، از لزوم "اعدام دو – سه نفر" از فعالان اين بازار سخن گفته است. بورس هم اينك به يكي از چالشهاي پيش روي دولت تبديل شده است. واقعيت اين است كه سهامداران اين بازار اعتمادي نسبت به دولت جديد ندارند. از اين رو هر گونه تلاشي كه براي رفع نگرانيها در بازار اوراق بهادار شده تا كنون بي نتيجه بوده است. البته نگراني سهامداران چندان بيمورد نيست. در ايام انتخابات به نقل از احمدي نژاد گفته شده بود كه بورس نوعي قمار است و ما با آن مخالفيم. اگر چه پس از چند روز دفتر وي اين سخنانان را كه به اونسبت داده شده بود، تكذيب كرد، اما از فرداي ۲۷ خرداد كه احمدي نژاد به دور دوم انتخابات رفت و بسياري از برآوردها حاكي از پيروزي وي بود، بورس و سهامداران آن واكنش از خود نشان دادند. اين واكنش به گونهاي بوده كه از آن روز تاكنون شاخص سهام بورس تهران تقريباً به طور ثابت منفي بوده است؛ به غير از دو- سه روز پاياني هفته گذشته كه به طور مصنوعي و با اعمال فشار از سوي مقامات بورس و با تأكيد شديد وزير اقتصاد مانع از كاهش آن شدهاند. در حال حاضر، پايين رفتن شاخص به زير ۱۰ هزار براي اين مقامات يك خط قرمز محسوب ميشود. حتي شايعه شده كه رئيس جمهور از وزارت اقتصاد و مقامات بورس خواسته كه با هر وسيلهاي مانع از افت شاخص به زير ۱۰ هزار شوند. براي همين، شاخص بورس تهران حدود يك هفته است كه با تمهيداتي در مرز ۱۰ هزار نگه داشته شده است. در چهار ماه گذشته بورس تهران نزديك به ۲۰ درصد ارزش خود را ازدست داده است. كارشناسان بر اين باورند كه اگر تلاش همه جانبه مقامات دولتي در جلوگيري از افت شاخص به اين ميزان صورت نميگرفت، تا به حال بازار حدود ۴۰ درصد ارزش خود را از دست ميداد. شاخص بورس تهران از ۱۲۴۶۳ واحد در روز ۲۷ خرداد به ۱۰۰۲۱ واحد در بعد از ظهر شنبه رسيده است. هم اكنون بازار بسيار آشفته است. اگر چه با اعمال فشارهايي، خريد و فروشهايي به وسيله شركتهاي دولتي پذيرفته شده در بورس صورت ميگيرد و بيشتر جنبه فرمايشي براي ايجاد ثبات در بازار را دارد، اما به نظر ميرسد بياعتمادي نسبت به تحولات فضاي سياسي و اقتصادي روز به روز افزايش داشته باشد. در جلسه ديگري كه اخيراً از سوي مقامات بورس و مسوولان وزارت اقتصاد و دارايي برگزار شده است، از شركتهاي دولتي پذيرفته شده در بورس خواسته شد كه فعاليت خود را براي باز گرداندن رونق و ايجاد ثبات افزايش دهند. در همين رابطه قرار شده كه تعدادي از اين شركتها با افزايش سود قابل پيش بيني خود براي هر سهم در سال مالي جديد و همچنين اعلام برنامه افزايش سرمايه، بازار را از التهاب ايجاد شده دور كنند. اين در حالي است كه افزايش سود و سرمايه به صورت صوري است و ربطي به عملكرد واقعي شركتها كه پيش از اين از طريق اطلاعيههاي خود آن را اعللام كردهاند ندارد. هر چند حدود دو هفته از اجراي اين تصميم ميگذرد، اما هنوز هيچ شركت دولتي آن را عملي نكرده است. برخي از فعالان بازار معتقدند كه اين كار براي شركتها عملي نيست و چون خود شركتها نيز با آن مخالف هستند، تا كنون آن را اجرا نكردهاند. اين كارشناسان به بياعتمادي مسوولان اين شركتها به تصميم و نظرات اقتصادي دولت جديد اشاره ميكنند و ميگويند: به دليل تغييرات گستردهاي كه در سطوح مديريتي اين شركتها صورت گرفته، امكان كوچكترين اقدامي از سوي اين شركتها در شرايط فعلي وجود ندارد. بر اين اساس در چند روز گذشته تلاش مسوولان بورس و وزارت اقتصاد تنها عاملي بوده كه مانع كاهش شاخص به زير ۱۰ هزار شده است. اگرچه احتمال داده ميشد كه بازنگري در تصميم نادرستي كه دولت يك ماه پيش مبني بر قرار دادن سيمان در سبد حمايتي، و سپس باز گشتن سيمان به بورس، رونقي دوباره در بازار سهام تهران بوجود خواهدآورد، اما اين اتفاق هم كمكي به بهبود وضعيت نكرده است. هم اكنون در بورس تهران همه فروشنده هستند و هيچ خريداري وجود ندارد. هم اكنون ۲۵ شركت فعال سيماني موجود در بورس تهران بيش از ۸/۱۷ درصد ارزش كل بورس را دراختيار دارند. اين شركتها به عنوان بزرگترين گروه صنعتي در بورس بيش از۱۰۰ هزار سهامدار و حدود ۶۲ هزار ميليارد ريال ارزش دارند. اقتصاددانان معتقدند براي رونق دوبار بايد اعتماد از دست رفته سهامداران حقوقي و حقيقي را بازسازي كرد كه به نظر ميرسد اين كار هر روز دشوارتر از روز قبل ميشود. به عقيده آنان، مشخص نشدن وضعيت سيمان كه بالاخره به بورس فلزات ميرود يا در همين باز اوراق بهادار تهران ميماند، تشنجاتي كه هر روز به واسطه سخنان احمدينژاد فضاي اقتصادي را آلوده ميكند و سرانجام خارج شدن سرمايه گذاران حقيقي بزرگ از بورس و بلاتكليفي مديران شركتهاي دولتي، نابساماني بازار سرمايه ايران را تشديد كرده است. |