|
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران |
|
گزارش همایش روز جهانی صلح – الدنبورگ وحید محمد تقی نژاد کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران با مشارکت نمایندگی الدنبورگ – لر با هدف گرامیداشت روز جهانی صلح اقدام به برگزاری همایش بزرگی در روز شنبه 23 سپتامبر 2006 در دانشگاه الدنبورگ نمود. این همایش که با حضور جمع کثیری از هموطنان ایرانی و اعضای نمایندگی های مختلف کانون همراه بود در ساعت 14:00 با خوشامد گویی آقای خلیل رئیسی فرد مسئول جلسه آغاز شد. ایشان درسخنانی کوتاه در مقدمه مراسم به نقش و اهمیت صلح در فرهنگ ایرانی اشاره نمودند.
در ابتدا آقای ناصر شوریده به نمایندگی از طرف کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان ضمن عرض خیر مقدم به حاضرین به معرفی این کمیته و شرح عملکرد آن در دوره جدید فعالیت آن پرداختند.
در ادامه خانم الهه شوریده از اعضای نمایندگی شهر گسلار شعر زیبایی را به مناسبت این روز دکلمه کردند. سپس آقای اسماعیل عنایت اصل طی سخنان گیرا و پرمحتوایی به شرح وضعیت اجتماعی و سیاسی پیروان ادیان مختلف در ایران پرداخته ، موارد نقض حقوق پیروان ادیان در ایران را طی یک ساله گذشته ارائه فرمودند.
در این قسمت از همایش ، آقایان ستاری و محسن به اجرای زنده موسیقی ایرانی پرداختند که مورد توجه ویژه حاضرین قرار گرفت. پس از اجرای برنامه موسیقی توسط مسئول جلسه بمدت سی دقیقه وقت استراحت شد که ضمن از شرکت کنندگان در همایش پذیرایی شد.
دربخش دوم همایش آقای رئیسی فرد از آقای گلزار برای ایراد سخنرانی دعوت نمودند تا به جایگاه تشریف بیاورند.
آقای گلزار ضمن قدردانی از برگزار کنندگان همایش و تبریک این روز، به ارائه سخنان با عنوان " صلح حق هر انسان ، قوم و ملتی است " پرداختند. پس از پایان سخنرانی اول، سخنران بعدی آقای صادق فیروزمند ضمن تشکر از حضور میهمانان گرامی و همکاری چشمگیر اعضای نمایندگی الدنبورگ در برگزاری این همایش سخنان خویش را با موضوع " پدیده صلح و جایگاه آن در جامعه جهانی " ایراد فرمودند.
حسن ختام این همایش برنامه زنده موسیقی ایرانی بود که توسط سرکار خانم مهناز روشن و آقایان ستاری و محسن اجرا گردید که توجه حاضران را بخود جلب نمود. گزارش ماه آ گوست 2006 نمایندگی آیش فلد اسماعیل عنایت ا صل جلسه ماه آگوست نمایندگی آیش فلد در روز 15.8.2006 در محل نمایندگی برپا شد. در این جلسه ابتدا مسئول نمایندگی موارد مطرح شده در جلسه هیئت نظارت در شهر آخیم را بشرح زیر به اطلاع اعضای نمایندگی رساند: عضوگیری کانون در ترکیه و هلند و درخواست تشکیل کمیته اقوام، وضعیت نامناسب مالی کانون و هزینه ای که چاپ نشریه بشریت به کانون تحمیل مینماید و اتخاذ تصمیم جدید در مورد چگونگی توزیع نشریه، تراکم کار در نشریه و نیاز نشریه به عکاس و خبرنگار، گله گزاری مسئول کمیته کودک و نوجوان در زمینه عدم پاسخگوئی به ایمیل های ارسال شده، ارسال آرای صادره از دادگاههای آلمان توسط دبیرخانه کانون که میتواند مورد استفاده اعضا قرار گیرد و نتایج و تصمیمات اتخاذ شده در جلسه هیئت نظارت بشرح زیر نیز به اطلاع اعضای نمایندگی رسید. 1- هر جلد نشریه بشریت از اول ماه سپتامبر به بهای دو یورو در اختیار اعضا گذاشته خواهد شد. 2- هر کمیته به فراخور نوع فعالیت خود جزوه ای آموزشی تهیه و در اختیار اعضا قرار دهد. 3- اعضای کانون علاوه بر اعلامیه جهانی حقوق بشر نسبت به تهیه و مطالعه اساسنامه و منشور کانون نیز مبادرت ورزند تا با اهداف و ساختار کانون آشنایی بیشتر داشته باشند. در ادامه و پس از ارائه گزارش مسئول نمایندگی، آقای امیر عباس جلودار در خواست عضویت در کمیته زنان را داشتند که قرار شد تقاضای خود را مستقیمأ در اختیار کمیته مذکور قرار دهند. در این جلسه مجددأ به تفهیم عضو فعال و غیر فعال تأکید شد و سپس اخبار و وقایع ماه گذشته کشورمان در زمینه نقض حقوق بشر به اطلاع اعضا رسیده و بحث و تبادل اطلاعات و پرسش و پاسخ نیز انجام شد. ضمنأ اعضای این نمایندگی با حضور در کلیسای هورندل و باکمک کشیش مذکور به تشریح وضعیت حقوق بشر و خصوص اقلیتهای مذهبی نمودند. در پایان قرار شد اعضای نمایندگی در کنگره ماه سپتامبر در الدنبورگ فعالانه شرکت نمایند.
گزارش جلسه ماهیانه شاخه الدنبورگ- لر کانون دفاع از حقوق بشر در ایران خلیل رئیسی فرد در ساعت 17 روز دوشنبه هجدهم سپتامبر 2006 جلسه داخلی شاخه الدنبورگ- لر کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در محل مرکزی شاخه( ساختمان dritte Welt) با حضور اعضاء شاخه تشکیل گردید. در ابتدا در خصوص مشکلات به وجود آمده در روز برگذاری کنگره کانون در الدنبورگ بحث و گفتگو به عمل آمد که با توجه به غیر قابل پیش بینی بودن وقایع، و نیز امکانات محدود اعضاء شاخه راهکاری عملی برای پیش گیری از این تاخیرات وناهماهنگی ها در دسترس نمی باشد. در ادامه مشورت های لازم جهت هر چه بهتر برگذار کردن دو جلسه درپیش روی شاخه ، به عمل آمد و تصمیمات مقتضی به شرح زیر مورد توافق قرار گرفت. الف: همایش روز جهانی صلح( بیست و سوم سپتامبر): در خصوص روز جهانی صلح که کمیته ادیان کانون دفاع از حقوق بشر با همکاری شاخه الدنبورگ- لر، مشترکاً عهده دار برگذاری آن شده اند تصمیماتی به شرح زیر اتخاذ گردید. 1- پس از بحث و بررسی مقرر شد که این همایش در دانشگاه برگذار و آقای صادق فیروزمند مسئولیت به انجام رسانیدن آن را عهده دار گردیدند. 2- فراخوان همایش روز جهانی صلح به توسط آقای مهدی پدران با مشورت با رئیس هیئت رئیسه کانون تنظیم و تکثیر شود و پس از آن به شاخه ها ارسال و همچنین در الدنبورگ توزیع شود. 3- مسئولیت تهیه وتدارک پذیرائی از شرکت کنندگان در این سخنرانی به عهده خلیل رئیسی فرد واگذار گردید. 4- مسئولیت تهیه یک پرچم با آرم با مناسبت روز جهانی صلح، را آقای عبدالله عامل محترم زاده عهده دار گردیدند. 5- ضمناً تهیه آرم و پرینت آن را آقایان مهدی پدران و عبدالله عامل محترم زاده مشترکاً عهده دار شدند . 6- مسئولیت پذیرائی از میهمانان را سرکار خانم وفا سیاحی عهده دار شدند که با همیاری سایر دوستان این مهم انجام پذیرد. 7- مسئول گروه کاری تبلیغات شاخه آقای عبدالله عامل محترم زاده به همراه آقایان بهرام رخشان، وحید محمد تقی نژاد و محمد رضا طاهر پور، عهده دار تامین کسری اعلامیه ها علی الخصوص به زبان آلمانی شدند و نیز تزئین سالن برگذاری و هم چنین تدارک میز کتاب، نیز به عهده ایشان محول گردید.
ب-برگذاری جلسه هیئت نظارت و اجرائی: تصمیم گرفته شد که این جلسه در محل مرکزی شاخه و از ساعت 13 الی 17 برگذار گردد. 1- مسئول جلسه آقای عبدالله عامل محترم زاده تعیین گردیدند. 2- منشی گری جلسه به عهده آقای مهدی پدران واگذار گردید.
گزارش جلسه ماهیانه نمایندگی فرایبرگ کانون دفاع از حقوق بشر در ایران زیبا مرادی عجم درتاریخ 02.09.2006 روز دوشنبه ساعت 17.00 جلسه نمایندگی فرایبرگ برگزار گردید. در این جلسه که به ریاست آقای محسن فردوس مسئول نمایندگی فریبرگ و منشیگری خانم فتانه صدری برگزار شد، ابتدا آقای محسن فردوس با خوش آمد گوئی به اعضا در مورد نقض حقوق بشر در ایران و شرایط سخت زندگی و وخیم تر شدن اوضاع سیاسی ایران از هر لحاظ گفتگو کردند واطلاعات جدیدی را به اعضا انتقال دادند. سپس طی گفتگویی با موافقت اعضأ مقرر گردید ماهنامه سیاسی شاخه فرایبرگ از ماه آگوست با همت همه اعضأ چاپ و توزیع شود. سپس خانم زیبا مرادی عجم مسئول زنان شاخه فرایبرگ در مورد وضعیت اسفبار زنان در ایران به صحبت پرداختند و گفتند که زنان تقریبأ نیمی از جامعه ایران را تشکیل میدهند، ولی از نظر سیاسی زنان سهم بسیار ناچیزی را در رژیم جمهوری اسلامی عهده دار هستند و این مسئله به این معنا میباشد که زنان در جامعه ایران جایگاه بسیار پائینی دارند. سپس خانم فتانه صدری مسئول کمیته ادیان شاخه فرایبرگ صحبت کردند و گفتند که تمامی ادیان از طرف خداوند نازل شده اند و هر دینی برای خودش پیغمبری داشته و انسانها با هر دینی که دارند باید همه ادیان را مورد احترام قرار دهند و از لحاظ سیاسی باید دین از سیاست جدا باشد. سپس آقای سیامک مسئول تبلیغات شاخه فرایبرگ صحبت کردند و گفتند که با تلاش و سعی فراوان مجوز میز کتاب را تمدید کردند و از اواخر ماه آگوست به مدت سه ماه میتوانیم میز کتاب برگزار نمائیم و با موافقت اعضأ قرار گردید که هر ماه یک میز کتاب در مرکز شهر فرایبرگ برگزار شود. سپس آقای صادق عباسیان مسئول دبیرخانه شاخه فرایبرگ گفتند که وضعیت ایران در مورد انرژی اتمی روز به روز وخیم تر میشود و چون ایران با گروه 5+1 به توافق نرسیده است و پیشنهادات آنها را رد کرده است احتمال قریب به یقین رژیم ایران از طرف این گروه تحت تحریمهایی قرار خواهد گرفت و این تنها به ضرر مردم ایران است و ملت را زیر فشار های اقتصادی بیشتری قرار خواهد داد. در انتها آقای فردوس از اعضأ تشکر کرده خواستار فعالیت بیشتر اعضأ در این شاخه شدند تا موفقیت بیشتری در تمامی موارد به دست آید. جلسه در ساعت 19.30 به پایان رسید و با موافقت اعضأ جلسه بعدی قرار گردید که در تاریخ 2.10.2006 برگزار شود. چنین باید بود اسماعیل عنایت اصل در شرایطی که اکثریت غالب جامعه جهانی بیش از دو دهه به تمامی ستمهای روا شده به ملت ایران یا با بی تفاوتی نگریسته و یا در کمال موذیگری به مغازله های اقتصادی و سیاسی مشغول بود، اینک یکسال بعد از فرو افتادن تشت رسوایی ( سید خنده ) از بام وهم و خیال اصلاح طلبی به کوچه خشونت و با روی کار آورده شدن سیرکی به نام مجلس و رئیس جمهوری سوپر مرتجع، حکومت اسلامی در نهایت یکدستی و هماهنگی رخ نموده است و جامعه جهانی به مدد خونهای بناحق ریخته شده و ضجه های جگر سوز ملت ایران به باوری برابر به مظلومین ایران زمین رسیده است، باوری که خود به اقتضای منافع آنان است و نه رفع ستم از ملتی که فریادی به طول و بلندای یک نسل را بانگ برآورده، زیرا اگر گوش شنوا و چشم بینائی بود وجدان جهانی خیلی پیش از اینها میبایست به ماهیت و عملکرد این گروگیران میتاخت و تمهیدات لازم برای مهار این هیولای چند سر خون آشام فراهم مینمود. زمانی که کمتر از دو ماه بیش از پنج هزار زندانی سیاسی و عقیدتی را تنها بعد از چند دقیقه پرسش و پاسخ به جوخه های مرگ می سپردند، زمانی که حرامیان شبگرد باورمندان بهائی، مسیحی و... را شکار کرده مثله میکردند، زمانی که به دختران مبارز و پاکدامن این مرز و بوم در زندانها تجاوز کرده و سپس به دار می آویختند، زمانی که بصورت فله ای روزنامه ها و سایت های اینترنتی و وبلاگ ها به جرم واهی نشر اکاذیب و اقدام علیه امنیت ملی بسته می شدند و روزنامه نگاران و پیشگامان غیور اطلاع رسانی در زندانها تحت سخت ترین و غیر انسانی ترین و موهن ترین شکنجه ها مجبور به نوشتن توبه نامه و اعتراف می شدند، زمانی که کوچکترین اعتراض دانشجویان جوان ما با حبس و شکنجه و اعدام پاسخ داده میشد، زمانی که میسیونرهای مرگ در دیار این حضرات به مثله کردن مخالفین سیاسی و مذهبی مبادرت می ورزیدند و صدها و هزاران زمان دیگر، آیا میتوان فراموش کرد که نشر و نشت اخبار ستمهای رژیم به ملت ایران چه بهای گزافی را به دنبال داشته و دارد، آیا در طی این بیست و چند سال گفته نشده بود که در زندانهای این ددمنشان بر دگرانیشان چه میگذرد؟ آیا در رساندن پیام مظلومیت ملت ایران حتی در خانه و کوچه و خیابان کوتاهی شده بود؟ نگاهی شتابان به گذشته تصویری تلخ و منفی را در مقابل این سئولات می نمایاند و نشان میدهد که مردم ایران و خصوصأ آگاهان اجتماعی و غیر مبتلایان به خرافه های جمکرانی به تمام منافذی که کور سوئی از آن می تابید به هر بهانه و با هر بهائی که بود متوسل شدند ولی اربابان و صاحبان منافع اقتصادی و سیاسی جهانی در کمال شقاوت کماکان خود را به خواب زده و منافع خود را به رفع ستم و همسوئی با یک ملت تحت ستم ترجیح دادند و قبیحانه نظاره گر جوی خونی شدند که از چشمه ولایت فقیه در ایران زمین فوران می زد. به واقع آنان را چه کار به منافع ملت ما؟ آنان منافع ملی خود و منافع کارتل های عظیم نفتی و تراستهای غول پیکر بین المللی را نمایندگی میکردند و میکنند و دفاع از حق زهرا کاظمی، اکبر محمدی و قربان توری ها و... آنان را بکار نمی آید. خروار خروار اعلامیه و اطلاعیه سازمانهای حقوق بشری در محکومیت رژیم ایران با بی اعتنائی مطلق سلطه جویان دینی ایران مواجه شد، چرا که فاقد قدرت اجرائی بود. صاحبان قدرت جهانی اجازه بیداری و هواخواهی وجدانهای جهانی را برای آگاهی از وضعیت رقتبار مردم ایران را نداده و دست حکومت گران جباریت دینی را با لطائف الحیل برای چپاول ثروت ملت ایران، تخریب زیر بناهای اخلاقی وفرهنگی و اقتصادی و نابودی و فرار منابع انسانی و به قهقرا بردن جامعه ایرانی باز گذاشتند و حال که عربده جوئی های باج خواهانه قم و جمکران آسایش حیات خلوت حضرات را مختوش کرده ناگهان از خواب پریده از نقض حقوق بشر و شرور بودن حکومت ولایت فقیه دم می زنند هر چند که در پس این بیداری تصنعی نیز باز باید به جستجوی نیات چپاول گرانه آنان به دقت نگریست و با قطع امید از آنان، ملت ایران را به قدرت لایزال خود آگاه نمود، لیکن همین تعارض مختصر را نیز باید با هوشیاری و بمنظور دفع شر حکومت اسلامی به سود ملت ایران به فال نیک گرفت. حکومت ولایت فقیه که عنادی بنیادین و سیری ناپذیر با ارزش های ملی ایران دارد از یکسو به تاراج ثروت ملت ایران کمر همت بسته و از سوئی دیگر با شمشیری آخته و آغشته به زهر کینه دیرین هر صدای ناسازی را سر میبرد و در آن سوی ساحل بشریت نیز امید نجات سوسو می زند، برای نجات از این ( سونامی آخوندی ) آگاهی، هشیاری و همت والای همگانی بدون امید به دیگران همراه با اتحاد لازمه کار زار است. در سایه دمکراسی خواهی و پای بندی اصولی به اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر دست را به کمر زده بپاخیزیم و ققنوس وار از خاکستر سوخته پروازی نو را نوید دهیم. زندگی زجر آور زنان پایان ندارد! رقیه اصغری شاهدهی ما زنان ایرانی بار سنگین تری از مردان ایرانی بر دوش داریم، یکی از دلایلی که، حاکمیت متعصب مذهبی در ایران تا به حال توانسته پا بر جا باشد، این است که حق و حقوق زنان به آنها داده نمیشود. موقعیکه یک دختر متولد میشود، به اندازه نصف یک پسر ارزش دارد. این امریست که قانونگذار حامی آن است. در مقابل دادگاه، شهادت یک زن به اندازه نصف شهادت یک مرد ارزش و اعتبار دارد، یعنی شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد میباشد. در قانون خانواده نیز، برای زنان امکان ندارد از شوهر خود جدا شوند. این یک حقیقت تلخی است، چونکه زنان باید هر گونه اجحافی را از طرف شوهر خود تحمل کنند و امکان مخالفت هم ندارند. تنها در شرایطی که ثابت گردد، مرد به مواد مخدر معتاد است، و یا جنایتکار میباشد و یا به بیماری ارثی که قبلأ اعلام نکرده مبتلا است و چند مورد غیر عادی دیگر، زن میتواند ادعای طلاق کند. بدین ترتیب از طرفی زن با ازدواج در اختیار کامل مرد قرار میگیرد و بنده او میشود و از طرف دیگر از نظر اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران برای یک زن، زندگی بدون شوهر غیر قابل امکان است. یک اهانت بزرگ به زنان در ایران این است که بخاطر اوضاع بد اقتصادی صیغه میشوند و این چیزی نیست جز قانونی کردن فحشا از طرف مرد، مرد قادر است در صورت امکانات مالی تعداد زیادی همسر داشته باشد.
او اگر پول داشته باشد با زنان مثل حیوانات رفتار میکند. زنان در ایران سنگسار میشوند. اگر به اصطلاح به شوهر خود خیانت کنند. در دین مسیحی این طور است که، زمانی که حضرت مسیح به مکانی رفت که قرار بود در آنجا زنی سنگسار گردد، به کسانی که برای پرتاب سنگ جمع شده بودند گفت: " فقط کسی اجازه دارد سنگ پرتاب کند که خودش هیچگونه گناهی مرتکب نشده باشد". تمام حاضرین از آن مکان دور شدند، چونکه می دانستند که خودشان هم گناهکار هستند. در دین اسلام همچنین قانونی وجود دارد، اما متأسفانه رعایت نمیشود. اکثریت کسانی که سنگ پرتاب میکنند خودشان از بزرگترین گناهکاران هستند. از این موضوع گذشته، سنگسار کردن اصلأ با زمان حال جور در نمی آید و متعلق به عهد عتیق است. زنان باید از حق و حقوقی برابر با مردها برخوردار باشند. این خواسته ما زنان میباشد. کمترین ترین خواسته برای یک انسان.
فرهنگ ارزش گذاری میان انسانها فرزانه عسگریان پور امروز، دراکثر جوامع مترقی، فرهنگ ارزش گذاری میان انسانها، بر مبنای نژاد، رنگ، جنسيت، نوع تفکر، سن و هر شاخص ديگری که در ايام گذشته عامل ارزش افراد مي بود، تغييريافته وهمگان دربرابر قانون، ازحقوق اجتماعی برابر بهره مند ميباشند. اکنون،ارزش افراد يک جامعه درتلاش آنهاست نه برتری جنسيت، نژاد، سن ويا متعلق بودن به گروه یا یک قشر خاصی. متاسفانه درکشورما ايران با داشتن يک تمدن وپيشينه فرهنگی غنی که برای هر يک از اعضاء تشکيل دهنده جامعه خود منزلت خاصی قائل مي بود، به دلیل تهاجم های تاریخی ويا بی درايتی بعضی از رهبران جامعه، آن فرهنگ غنی واصول اعتقادی جامعه کهن ايران که درطول تاريخ اللخصوص بعدازحمله اعراب به ايران تغییر یافته، حال آن که پیشینیه فرهنگی ایران درخصوص حقوق بشردر جوامع مترقی، بعنوان يک الگو قرار می گيرد وحتی بعضی ازاديان رشد وتعالی تفکر مذهبی خود را در گذشته مرهوم آن آزادمنشی ايرانيان کهن ميدانند. تا جائی که از آن رفتار رهبران ايرانيان کهن، درکتب مذهبی خودبه نيکی ياد ميکنند.
بعد از حمله اعراب وسلطه آن ها بر ایران که قرون متوالی نيزادامه یافت، اعراب که ساليان دراز قبل از حمله به ايران خود را در مقابل آن تمدن و فرهنگ غنی ايران تحقير شده مي پنداشتند سعی در تخريب آن اصول بنيادی جامعه ايرانيان کردند که اثرات آن متاسفانه نه تنها بعد از خروشان ازايران از بين نرفت بلکه بعد از آن حمله به ايران وپذيرش به جبرمذهب اسلام توسط ايرانيان و با گذشت زمان با تلفيق ان با سنتهای کهن ايرانيان واز سوی ديگر با داير کردن مراکز مذهبی توسط اسلام گرايان، اصول بنيادی آن جامعه کهن دگرگون شد... بعد از خروج اروپا از قرون وسطی و شکل گيری استعمار، اين اعتقاد جديد ايرانيان وسيله ائی شد جهت تحکم بيشتر استعمار گرايان اروپائی که برای منفعل کردن جامعه وحذف زنان، که نيمی از جامعه را تشکيل ميدادند به وسیله اقشار مذهبی که درزمان حاکميت اعراب درايران ايجاد شده بود سعی برتوسعه وترويج اسلامی تلفيق شده با رفتارهای عشيره ای اعراب و القاء هرچه بيشتر آن برملت ايران، گروهی را بصرف جنسيت از حقوق انسانی شان محروم کردند. در اينجا ما به دلايل حضور جمهوری اسلامی بعد از دوران پهلوی که به واسطه همان سياستهای اروپای مترقی امروز ومتحد خود ،که مدعی نجات جهان! به سبک خود (امريکا) هستند، کاری نداشته وفقط اين را ميدانيم که برای سرکوبی جامعه ايران انها به واسطه مذهب وعوامل مذهبی حاکم امروز خود سعی کرده اند که بخشی از جامعه را کناربگذارند واز طرف ديگر نيمه باقيمانده را با توسل به خرافيگری در رخوت فروبرده واز آن شور وحال سالهای ۵۷ و۵۸ که درمردم جهت بدست آوردن حقوق واقعی خود ايجاد شده بود به واسطه اعتقاد پاک مردم به مذهب اسلام که در طی قرون متوالی در جامعه جايگاه خاصی پيدا کرده بود، که درگذشته نيزبعضی از حرکت های انقلابی جهت مقابله با استبداد همچون انقلاب مشروطه که تفکر اسلام گرايان دران به وضوح ديده ميشود نهايت استفاده را کرده وبرخلاف ادعای خود که به همه افراد جامعه ارزش واعتبار خاصی قائل ميشوند افکار قشری خود را قانونی کرده، ودرلوای قوانين مدنی وحقوقی با تحکم هرچه بيشتر تفکرمذهبی راجهت سرکوبی فريادهای حق طلبانه برملت اعمال کردند. آنان بالاترين خسارت انسانی را به نيمی از جامعه که زنان ميباشند وارد نموده که موارد نقض حقوق انسانی زنان درجای جای قوانين مدنی وجزائی ايران مشهود ميباشد وهمين قوانين به عوامل دولتی اين اجازه را ميدهد که بخاطر عدول کردن ازساده ترين قوانين وحشیانه ترین رفتار غير انسانی را با جامعه عظيم زنان ايرانی اعمال کنند. درقوانين حاکمان مذهبی، برتری، همچون انسانهای بدوی برپايه قدرت جسمی استواراست وشخصيت انسانی افراد به هيچ شمرده ميشود. تا جائيکه اين رفتار باعث فاصله گرفتن هرچه بيشتر افراد جامعه از اصول انسانی شده است وبخاطر مبارزه منفی با عوامل حکومتی به تصور خود با تقليد از رفتار جوامع به اصطلاح مترقی ازفرهنگ غنی خود فاصله گرفته واگر درمقطعی مذهب دستمايه حفظ هرچه بيشتر منافع اروپائيان وامريکا ازثروت اين مردم درمقابل سوسياليست مي بود حال اينگونه رفتارها سوژه جديدی بعنوان شنيدن فرياد ازادی ملت ورهائی توسط استعمارگران قديم که امروزه خود را همچون آيات کتب آسمانی منجی عالم مينامند وبرای تملک برثروتهای مردم کشورمان همچون اعراق و افغانستان درصورت برآورده نشدن خواسته های اقتصاديشان توسط جمهوری اسلامی عمل نمايند.
فرصت را از رژیم ملایان باید گرفت مهدی میرانی شواهد مبنی بر ان است که رژیم ایران از 18 سال گذشته پروژه اتمی خود را شروع و ازهمان ابتدا آنرا از چشم جهانیان مخفی نگهداشته وبا سرپوش استفاده مسالمت آمیز از انرژی اتمی اقدام به غنی سازی اورانیوم و راه اندازی کارخانه آب سنگین نموده است. ایجاد سایتهای زیرمینی نطنز در اصفهان و دیگر نقاط ایران به رژیم این امکان را داد که سالها فعالیتهای اتمی را از انظار جهانیان و جامعه جهانی مخفی نگه دارد.پروژهائی که حدود بیست سال قبل تحت پوشش نیروگاه بوشهر شروع شده بود.هر چند بمب اتمی در دست ملایان یک خطر بزرگ برای جامعه بشری است اما شکی نیست قبل از کشور های غربی – کشورهای منطقه و از جمله مردم ایران قربانیان سلاح اتمی ملایان هستند .دستیابی این رژیم نا مشروع فاشیستی به سلاح اتمی حاکمیت شکنجه و اعدام بر سرنوشت مردم ایران را طولانی تر میکند.رژیمی که قصد تاسیس حکومت جهانی اسلام را دارد و همه مسلمانان دنیا را رعیت خود میداند و چه بسا سلاح اتمی را فقط برای پیشبرد چنین هدفی در مد نظر گرفته است و بقای خود را در ساخت بمب اتمی و ادامه این پروژه میداند. در یک کلام رژیم ایران با روی کار آوردن احمدی نژاد یک انتخاب استراتژیک کرده است.از یک سو جنگ با مردم ایران و از سوی دیگر به جامعه جهانی اعلام جنگ کرده است و کمی پیشتر احمدی نژاد رئیس جمهور وقت نبرد بین جهان اسلام به رهبری ملاها و غرب را آشکار کرد .امروز جهان بر سر یک دو راهی قرار گرفته است.از یک سو چشم انداز دستیابی به سلاح اتمی و از سوی دیگر چشم انداز یک جنگ مهلک در منطقه . متاسفانه برای سالیان زیاد غرب همه امتیازهای ممکن را به ر ژیم ملایان داد و آنچه ما از کشور های غربی میخواهیم در سیاست عملی خود به ملایان امتیاز ندهند.این امتیاز ها رژیم ملایان را جریتر و خشن تر کرده و آنها را به رفتار یاغی گرایانه شان ترغیب نموده اند.بنابراین یک روز تاخیر در اتخاذ سیاست قاطع جایز نیست و نباید به ملایان اجازه داد برنامه تسلیحات اتمی خود را تکمیل کنند. خيزبلند بنيادگرايا ن و موج تبليغاتى منتظران درخاورميانه علی سوری در روزهائى که حوادث دلخراش تروريستى، جنگهاى پراکنده منطقه اى، نا امنى و کشتار مردم مظلوم و بى دفاع از يکسو و سرکوب و تحديد دگرانديشان و جريانهاى روشنفکرى از سوى ديگر همچون شعله اى دامن خاورميانه را فرا گرفته است، برخى حکومتها، احزاب، جريانهاى فکرى و فرقه هاى مذهبى مشغول رواج شايعات و مسائل خرافه اى در ميان مردم عامى مى باشند تا با سرگرم نمودن ايشان و انتشار موارد مذکوره و به نوعى همه گير نمودن آنها توجه اذهان عمومى را از واقعيات و فجايع در حال رخداد منحرف نموده و به نوعى بقا و کسب اهداف از پيش تعيين شده خود را تضمين نمايند.
يکى از اين موارد موضوع ظهورامام زمان، نحوه و زمان آن مى باشد. روزمره و در لابلاى اخبار مهم منطقه ( بعضا در صدر اخبار خبرگزاريها و يا سايتهاى خبرى ) با اينگونه مسائل برخورد کرده و اغلب بى تفاوت و حتى بدون مرور متن کامل خبر و يا موضوع مطروحه بسراغ عنوان ديگرى مى رويم، غافل از آنکه موجى مسموم اما هدفمند در حال تکثير و شستشو و تغيير زاويه ديد مردم عامه اين سرزمين مى باشد. يک روز سخن از نيابت امام زمان در عراق و شاگردان آن نيابت محترم !!! در کشورهاى اطراف از جمله ايران است، روز ديگر قصه محافل مخفيانه خاله خان باجى هاى مجالس مذهبى ايران و تدارك زمينه هاى ظهور آقا از طريق برخى رابطهاى مخصوص ايشان به ميان مى آيد، يك هفته لبنان مرکز توجه قرار گرفته و حسن نصرالله مدعى نيابت شده و بوى آقا از ايشان به مشام مى رسد و هفته ديگر يکى ازعلما خواب نما مى شوند که قاتل آقا در فلان شهر در همين لحظه زائيده شده است. در اين اثنا فرقه حجتيه خودمان نيز به رهبرى شيخ اعظم!!! استاد مصباح يزدى و پا منبرى هاى تندرويش که جديدا حتى تاب شنيدن سخنان خودى ها را هم ندارند و خطوط جديد و مرزهاى نوين خودى ها و غير خودى ها را ترسيم نموده اند، ميدان دارى کرده و با عنايت بر سرسپردگى رياست محترم قوه مجريه بر اين آستان مبارك، سر از پا نشناخته و تلافى دوران حاشيه نشينى را در مى آورند. چند روز پيش در حال جستجوى مطلبى در دنياى مجازى اينترنت بودم که مطلبى توجهم را جلب نمود مستندى با درج تصوير محمود احمدى نژاد و البته به زبان عربى. البته اين روزها بسيارى از سايتها و روزنامه هاى خارجى گفتار رئيس جمهور عاليقدرمان!!! را با درج تصوير و بعضا کاريکاتور زيبائى از ايشان تحت پوشش رسانه اى قرار مى دهند، اما عبارت بالاى صفحه نيازى به ترجمه نداشت و خود گوياى مطالبى بسيار اما درك نشدنى در آن لحظه براى من بود. با توجه به موضوعيت متن از يکى از دوستان اهوازى که بر زبان عربى تسلط دارد خواهش کردم تا مطلب مذکور را ترجمه نمايد تا بهتر و بيشتر به رابطه اسم درج شده در عنوان مطلب مذکور ( شعيب بن صالح ) با تصوير محمود احمدى نژاد گرديم. در پايان اين نوشتار و قبل ازدرج اصل مطلب و ترجمه آن فقط به ذکر چند نکته بسنده کرده و قضاوت و داورى را در اين خصوص به خوانندگان محترم واگذارمى نمايم و آنهم اينکه: بى شك نويسندگان و مروجان چنين مطالبى از نظر ايدوئولوژيك و تفکر سياسى مذهبى به تندروترين جريانات بنيادگراى اسلامى تعلق داشته و احمدى نژاد و دولت متبوعش در حقيقت از ارکان اصلى اين جريان افراطى در حال حاضر مى باشند. اقليتى تماميت خواه که امروز در صدد ايجاد و استقرار يك نظام عملگراى فقهى ارزشى در ايران و منطقه خاورميانه ميباشند. اگرچه از منظر سياسى و به عقيده بسيارى از تحليلگران داخلى و خارجى احمدى نژاد شخصى ناآگاه از معادلات سياسى و موازين بين المللى است اما با اندکى تأمل ومطالعه نمى توان گفت که اينگونه يادداشتها و اظهار نظرها و رواج خرافه هاى مذهبى و موج سوارى بر روى آن از يکسو و دخالتها و حمايتهاى آشکار و پنهان از جريانات تندرو اسلامى در کشورهاى ديگر منطقه از سوى ديگر عارى از هرگونه استراتژى و هدف خاص سياسى و تبليغاتى است. هدفى که براساس ايدوئولوژى خاص يك جريان مشخص شکل گرفته و در آن منافع ملى، مردمى ومنطقه اى به هيچ وجه لحاظ نمى گردد. جريانى که در نهايت با رفتار و گفتار و جهت گيرى هاى خاص خود به دنبال ايجاد هرج و مرج داخلى، منطقه اى و بين المللى براى تحقق آرمان اصلى خود که همانا ظهور مهدى موعود دراسرع وقت است، مى باشند. شعيب بن صالح او کسى نيست بجز احمدى نژاد که در فرهنگ عاميانه به او ( صالح مردميار) اطلاق مى شود. به روايت ازعماربن ياسر: فرمانده لشکرمهدى، شعيب بن صالح مى باشد. و در روايتى ديگر نقل شده: فرماندهى مقدمه لشکر يا سپاهيان مهدى، مردى است از بنى تميم ( يکى از قبايل معروف عرب ) و داراى ريش کمى مى باشد که شعيب بن صالح ناميده مى شود. و به روايت ازمحمد بن حنفيه: از خراسان پرچمهاى سياه خارج مى شوند که افراد خارج شده داراى کلاههاى سياه و جامه هاى سفيد مى باشند، که در مقدمه آنها مردى بنام شعيب بن صالح از قبيله بنى تميم قرار دارد و اصحاب سفيانى را شکست مى دهند و تا بيت المقدس پيشروى مى کنند که اين باعث ثبيت ملك و قدرت مهدى مى شود. اما شمايل او به قرار زير مى باشد: جوان و سبزه روى، لاغر، داراى ريش و محاسن کم، فرمانده نظامى، داراى بصيرت و يقين و مصمم، فرمانده مجرب و بزرگ نظامى طراز اول و شکست ناپذير و از اهالى رى ( تهران ) مى باشد. كليه خصوصيات و شمايل فوق الذكر شامل حال رئيس جمهور ايران احمدى نژاد مى شود. لقب او مردميار، مرد صالح و همچنين شعيب بن صالح است٠صورت او سبزه و لاغر اندام و داراى ريش و محاسن كم ميباشد. همچنين او رئيس جمهور ايران و در تقوا و ديندارى معروف ميباشد و با استقامت و مصمم و جدى است٠ فرمانده نظامى طراز اول مى باشد زيرا در جنگ حضور داشته است و او فرمانده ﴿ افسر﴾ نظامى بوده است و از اهالى تهران مى باشد. وصف خراسانى و شعيب بن صالح منطبق بر شخص ولى فقيه ﴿ خامنه اى ﴾ و رئيس جمهور ﴿ احمدى نژاد﴾ مى باشد. پس شخص سوم كه معروف به " يمانى " است و شريك آنها است، چه كسى مى باشد؟ برگرفته ازكتاب׃ شما درحال حاضر در عصر ظهورقرار داريد. نوشته׃ فارس فقيه انتشارات׃ دار العلم للطباعة و النشر
|