|
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران |
|
گزارش هشتمین جلسه هیات اجرائی و هیات نظارت و برنامه ریزی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران : مهدی پدران دوازدهمین جلسه هیات اجرائی و هیات نظارت و برنامه ریزی کانون در تاریخ 01.04.2007 و از ساعت 13.00 در دفتر نمایندگی این کانون در شهر فردن با حضورمسئولین و اعضا این کانون برگزار شد. در ابتدا آقای محسن سمیعی به عنوان رئیس جلسه خدمت حاضرین خیر مقدم گفته و برنامه پیش بینی شده در این روز را قرائت کردند.
هیات اجرائی کانون: ازهیات رئیسه محترم کانون درخواست شد که گزارش برنامه های انجام شده در این کانون را به اطلاع دوستان برسانند جناب آقای محمد متین صدر هیات رئیسه ضمن خیر مقدم و تبریک سال نو فرمودند که، چهار ماه است که از انتخابات هیات رئیسه کانون میگذرد و در این مدت جلسات بسیار متعددی را درراستای دستیابی به اهداف اصلی کانون برگذار نموده ایم و به نتایج خوبی رسیده ایم.در ضمن ایشان اعلام کردند که ما در این کانون شخصی را برای پیگیری مصوبات لازم داریم، چرا که بعلت روند رو به پیشرفت کانون باید این مصوبات تا مرحله اجرا پیگیری شده و گزارش آنها هر ماه به این جلسه آورده شود ، تا متوجه مشکلات موجود شده و در صدد رفع آنها باشیم.و در ضمن باید اعضا کانون را از روند مصوبات و مراحل اجرائی آن آگاه نمائیم.در این رابطه آقای ذوالقدر پیشنهاد کمیته پیگیری مصوبات کانون را عنوان کردند که هیات رئیسه آنرا نپذیرفت.
سپس آقای صادق فیروزمند عضو هیات رئیسه ضمن عرض سلام و تبریک سال جدید اعلام کردند که : در ماه گذشته از طریق تلفن بطور مستمر در مورد محورهای اجرائی کانون با همکاران عزیز در هیات رئیسه و مسئولین نمایندگیها ارتباط داشته ایم.ایشان اهم این محورها به قرار زیر برشمردند: - تاکید بر برگزاری با کیفیت بیشتر هیات اجرائی و هیات نظارت و بازرسی . - پیگیری در مورد دو کمیته زنان و کودک و نوجوان که در حال حاضر بدون مسئول هستند که از بین اعضای پیشنهادی دو نفر را به نامهای آقای حسن ذوالقدر و خانم افروز غلامباشیان تائید کرده و به این جلسه جهت رای گیری برای قبول مسئولیت موقت کمیته معرفی میکنیم. - ازمسئولین نمایندگیها انتظار داریم که با مجموعه اعضا در آن نمایندگی همکاری نزدیک داشته و آنها را از تمامی برنامه های کانون مطلع سازند.همچنین اعضا را به همکاری بیشتر با کانون ترغیت و برای آنها فضای همکاری ساده تری را بوجود بیاورند.
سپس خانم الهه آریانپور مسئول اداری-مالی کانون نیز سال جدید را تبریک گفته و بیان داشتند که در ماه گذشته حساب بانکی برای سهولت دریافت ها و پرداخت ها در این کانون افتتاح شده است.در این قسمت آقای عنایت گزارش مالی کانون در سه ماه اول سال 2007 اعلام کردند و بیان داشتند که آمار و آرقام نشان میدهد که به همت پیگیری های مستمر، نحوه پرداخت شهریه های اعضا بهتر و قانونمند تر شده است. همچنین حساب تنخواه گردانی برای ماهنامه بشریت در نظر گرفته شده و از این پس انتظار میرود که مجله بشریت هر ماه و بدون تاخیر در چاپ به دست دوستان عزیز برسد. در ضمن ایشان فرمودند که در این ماه پس از پراداخت جزئی از بدهی های کانون در صندوق این کانون پول داریم که امید است با این روند تا چند ماه آینده تمامی بدهی کانون پرداخت شود. در این قسمت قرار بر این بود که به بررسی مشکلات ماهنامه بشریت پرداخته شود که به دلیل عدم حضور مسئول ماهنامه، به جلسه آینده موکول شد.در ضمن از طرف اقای شفائی پیشنهاد شد که ماهنامه بشریت هیات تحریریه جدیدی را انتخاب کند، که قرار بر ان شد با مسئول مربوطه در این باره صحبت کنند. سپس آقای شفائی مسئول کمیته روابط عمومی اعلام کردند که : این کمیته در ماه گذشته طبق روال قبلی در جهت پیشرفت اهداف کانون فعالیت کرده است.ولی اینجانب طرح جدیدی را در این مورد دارم که به همکاری دوستان در زمینه های مختلف آماری، اطلاع رسانی و... احتیاج است. ایشان در این جلسه از اعضا برای همکاری در این کمیته درخواست کردند. به دلیل آنکه اقای محترم زاده مسئول کمیته تبلیغات در این جلسه حضور نداشتند تا گزارش کمیته مربوطه را اعلام نمایند از ایشان گلایه شده و قرار شد ایشان تا جلسه آتی کانون به سئوالات عنوان شده جواب دهند که چرا اطلاعیه های کانون تا به حال ساماندهی نشده است و اطلاعیه های قدیمی از اطلاعیه های جدید کانون تفکیک نشده است؟چرا وبلاگ این کمیته به روز نیست و چرا ایشان از نمایندگی هامبورگ ایمیلی مبنی بر درخواست همکاری در این کمیته دریافت ولی هنوز به آن جواب داده نشده است؟ آقای فیروزمند مسئول کمیته ادیان گفتند که : در این کمیته ارتباط با اعضا فقط از طریق ایمیل صورت میگیرد که به نظر اینجانب کافی نبوده و انتظار داریم که این ارتباط ها روزانه شود. ایشان گفتند که ما غالبی را برای همکاری در این کمیته تهیه کردیم که از مسئولین نمایندگیها میخواهیم که آنرا به اعضا اعلام و آنها را برای فعالیت در این کمیته ترغیب نمایند.خانم الهه آریانپور نیز گزارش کمیته کودک و نوجوان را به قرار زیر اعلام کردند: که سایت این کمیته همیشه به روز میباشد.در ضمن لیستی از تمام موارد نقض حقوق کودک و نوجوان تهیه شده است ک میخواهیم بر روی موارد آن فعالیت و تحقیق کنیم. در این قسمت خانم افروز غلامباشیان و اقای حسن ذوالقدر گزارشی از فعالیتها و اهداف خود را در این کانون به سمع حضار رسانیده و با رای گیری در این جلسه به ترتیب به عنوان سرپرست موقت کمیته های زنان و کودک و نوجوان انتخاب شدند. در ساعت 15.30 توسط رئیس جلسه به مدت نیم ساعت وقت استراحت و پذیرائی داده شد. در این قسمت هیات نظارت و برنامه ریزی آغاز به کار کرده و در ابتدا گزارش نمایندگیها به قرار زیر اعلام شد: آقای سیادتی مسئول نمایندگی هانوفر: در این نمایندگی مشکل خاصی وجود ندارد. جلسات این نمایندگی در دومین یکشنبه هر ماه در ساختمان IKKدر این شهر برگزار میشود.
از فعالیتهای این شاخه در ماه گذشته میتوان به حضور تمامی اعضا در کنگره مارس برمن و برگزاری مراسم روز زن با سخنرانی خانم آریانپور و موسیقی و برگزاری همزمان نمایشگاه آثار نقاشی خانم پور محمودی و نمایشگاه کاریکاتور آقای امیری و میز کتاب به همکاری آقایان ناصرودودی، اکبر بشارتی و مهدی فراهانی، اشاره کرد. آقای عنایت مسئول نمایندگی آیشفلد : در این ماه میز کتاب داریم که از کمیته تبلیغات درخواست همکاری داریم آقای حمید حافظی مسئول نمایندکی هامبورگ : اطلاعات در زمینه برگزاری میز کتاب میخواهیم. آقای رئیسی مسئول نمایندگی الدنبورگ- لر : در این نمایندگی در قسمت امور مالی مشکلات فراوانی داریم. آقای داوری مسئول نمایندگی برمن: ما در این نمایندگی در روز سه شنبه دوم هر ماه در ساختمان لاگرهاوس در این شهر جلسه ماهیانه داریم.در ضمن در تاریخ 10 آپریل جلسه پخش فیلم وسخنرانی و در تاریخ 24 آپریل میزکتاب در این نمایندگی داریم. آقای سمیعی مسئول نمایندگی فردن : ما از لحاظ نیروی فعال ضعیف هستیم و پییشنهاد داریم که این نمایندگی با برمن ادغام شود.این پیشنهاد مورد تصویب قرار نگرفته و قرار شد این نمایندگی با همکاری بیشتر اعضا ادامه به کار دهند. در باره ادامه فعالیت نمایندگی های گوسلار و برلین بحث و گفتگو شده و در نهایت این دو از لیست نمایندگی های کانون حذف شدند. در ادامه، درباره هرچه باشکوهتر برگزارکردن روز جهانی کارگر در شهر برمن بحث و تبادل نظر به عمل آمد که قرار شد برای این روز کارهای زیر انجام شود: 1- خانم اریانپور، خانم محمودی و آقای ذوالقدر میبایست کارهای تصویری برای این روز انجام دهند 2-آقای محمد متین مسئول چاپ و ترجمه اطلاعیه ها برای این روز میباشند. 3-آقای خلیل رئیسی فرد مسئول تهیه خلاصه لیست آماری برای نقض حقوق کارگران شدند. 4-نمایندگی برمن مسئول تهیه دو شعار و چاپ انها بر روی پارچه میباشد. در مورد روز جهانی خانواده قرار بر آن شد که نمایندگی هانوفر در تاریخ 20 آپریل جلسه ای را به همین مناسبت برگزار کند و اقای گلزار و خانمها آریانپور در این جلسه سخنرانی نمایند. برای انتخاب مسئول امور اینترنتی قرار بر آن شد که هیات رئیسه تا جلسه آینده شخصی را برای این قسمت معرفی کند. در پایان جلسه نیز پس از بحث و تبادل نظر آقای مهدی پدران به مدت یکسال دیگر مسئول هماهنگی و پیگیری هیات نظارت و برنامه ریزی انتخاب شدند. این جلسه در ساعت 17.00 به پایان رسید. گزارش جلسه ماهانه نمایندگی الدنبورگ-لر آپریل 2007 وفا سیاحی جلسه ماهیانه نمایندگی الدنبورگ–لر کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در ساعت 17 در محل مرکزی این نمایندگی در شهر الدنبورگ با حضور اکثریت اعضاء به ریاست آقای کیانوش مرادی و منشی گری سرکار خانم وفا سیاحی تشکیل گردید. در ابتدا آقای کیانوش مرادی مسئول جلسه ضمن خیر مقدم ، سال نوی ایرانی را به حضار تبریک گفته و برنامه های پیش بینی شده را برای جلسه به اطلاع حضار رسانیده و ازعدم حضور سخنران جلسه خانم لیلا سبحانی اظهار تاسف نمودند. از آنجائیکه در 4 ماه گذشته ایشان 3 بار کاندید سخنرانی شدند (ژانویه، فوریه ، آپریل) و هر سه بار با غیبت خودشان جلسات را مخدوش نمودند و عمل ایشان فقط نشانه بی توجهی به مسئولیت و عدم احترام به همکاران می باشد بنا بر درخواست مسئول نمایندگی و تائید اکثریت اعضاء توافق گردید ضمن درج مسئله در پرونده ، اخطاریه کتبی نیزبه ایشان ابلاغ شود . در ادامه جلسه بحث پیش بینی نشده در خصوص حضور و ادعای آقای مهدی میرانی در خصوص تائیدیه مربوط به ایشان مطرح شد که با توضیحات داده شده به ایشان و تشریح فعال بودن و غیر فعال بودن اعضا توسط آقای فیروزمند ( بعنوان عضوهیئت رئیسه ) و آقای رئیسی فرد (به عنوان مسئول نمایندگی) مجدداً اصرار کانون را دال بر دقت در فعالیت اعضا دارد را مطرح نموند و در نتیجه تائیدهای صادره کانون و انواع آن با توجه به شرائط ویژه منتج به ارائه نکات عمده توسط آقای فیروزمند، عضو هیئت رئیسه و خلیل رئیسی فرد مسئول نمایندگی الدنبورگ- لر گردید. اهم نکات مورد اشاره در خصوص عضو عادی و عضو فعال و نحوه تشخیص آن می بود. آقای فیروزمند اشاره به مسئولیت پذیری داشته و ضمن تاکید بر آن، تائید آئین نامه تشخیص عضو فعال را در این راستا ارزیابی نمودند. پس از ارائه اخبارو وقایع روز توسط آقای مجتبی صالحی پور، با توجه به ذیق وقت مقرر گردید که انتخابات نمایندگی برگذار گردد. آقای عبدالله عامل محترم زاده با توجه به مسئولیت های سنگین در کمیته تبلیغات و چاپ نشریه شخصاً از عضویت هیئت رئیسه استعفا نموده و خانم سبحانی بدلیل بی توجهی به مسئولیت هایشان از هیئت رئیسه کنار گذاشته شد. پس از رای گیری آقایان مهدی پدران و آقای وحید محمد تقی نژاد به سمت اعضاء هیئت رئیسه انتخاب شدند. ضمناً آقای کیانوش مرادی جهت کمیته اقوام وملل، آقای مجتبی صالحی پور وآقای وحید محمد تقی نژاد در کمیته تبلیغات اعلام آمادگی نمودند. با عنایت بدینکه پرداخت حق العضویت یگانه محل درآمدی کانون را تشکیل میده لذا توافق شد که هر چه زودتر اعضاء نسبت به ادای دین خود اقدام نمایند . در غیر اینصورت اقدامات لازم جهت تعلیق عضویت آنان به عمل آید. در پایان روز سه شنبه هشتم مای جهت تشکیل جلسه بعدی معین وآقای مهدی پدران به عنوان رئیس جلسه و آقای مجتبی صالحی پور به عنوان منشی جلسه انتخاب شدند. هم چنین ارائه اخبار روز آقای وحید محمد تقی نژاد عهده دار گردیدند. جلسه در ساعت 19.30 پایان یافت گزارش جلسه ماه مارس نمایندگی آیشفلد اسماعیل عنایت اصل جلسه ماه مارس نمایندگی آیشفلد بدلیل تقارن با سال نو و عید نوروز با چند روز فاصله نسبت به تقویم اجرایی نمایندگی در ماه گذشته در روز دوشنبه 26.3.2007 در محل نمایندگی برگزار شد.
در این جلسه ابتدا آقای اسماعیل عنایت اصل عید نوروز را به کلیه اعضاء تبریک گفته خواستار آزادی و سرافرازی برای کلیه ایرانیان شد. سپس موضوعات مطروحه در کنگره ماه مارس مورد بحث و گفتگو قرار گرفته و در زمینه ی برپایی میز کتاب طبق تقویم اجرایی نمایندگی در ماه آپریل نظرات اعضا ابراز گردید و قرار شد موضوع تهیه پرچم های شعاری را امیرحسین بهادری بعهده گرفته و بااستفاده از امکانات موجود و قابلیت فنی خودشان نسبت به نوشتن شعار مذکور اقدام نماینده آقای شهریار ایازی نیز اقدامات مربوط به تهیه مجوز از شهرداری را عهده دار شده آقای عنایت نیز عهده دار تهیه اعلامیه های جدید برای مراسم مذکور شدند. در ادامه جلسه موضوع عضویت های مهدی رحمان پور(عضو جدید) مطرح شده و از آنجا که درخواست مشارالیه در کنگره مورد موافقت هیت رییسه قرار گرفته بود از سایر اعضای نمایندگی نیز از عضویت ایشان استقبال نمودند،سپس اهداف کانون،مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر،اساسنامه کانون همراه با شرایط عضوغیرفعال وعضو فعال برای نامبرده تشریح شد.
در ادامه شهریار ایازی گزارشی مختصر ارایه نمودند. از آنجا که دومین قطعنامه ی شورای امنیت نیز درزمینه تحریم های جدید علیه جمهوری اسلامی صادر شده بود لذا بحث و بررسی بیشتر در این راستا اختصاص یافت. شهریار ایازی با ایراد سخنرانی در زمینه وضیعت اسفناک حقوق بشر مطالبی به شرح زیر ایراد نمودند که پایان بخش جلسه ماه مارس این نمایندگی شد. متن سخنرانی آقای شهریار ایازی در جلسه ماهیانه نمایندگی کشور عزیزمان ایران در معرض نابودی قرار گرفته است. در دوران 28 سال حاکمیت رژیم آخوندی شکنجه و قتل های سازمان یافته و دربند کشیدن انسانهای بیگناه و هک حرمت انسانی شهروندان به ویژه زنان،معلمان و دانشجویان و نقض کامل و آشکار و مداوم حقوق بشر و سرکوب بی رحمانه هرگونه جنبش حق طلبانه اقلیت های قومی و دینی وحتی جنبشهای صنفی کارگران و ترویچ فحشاء و اعتیاد به مواد مخدر و نقض حقوق معلولین کشور و بیکاری بی سابقه و ایجاد گسترش فقر عمومی و چنگ انداختن مافیای خانوادگی به اقتصاد کشور وغارت و چپاول سرمایه های ملی و تعطیلی احزاب و تشکل های دانشجویی و توقیف روزنامه ها و مطبوعات و ندادن مجوز به چاپ و تجدید چاپ کتاب ها و دستگیری نویسندگان و فعالان سیاسی و وبلاگ نویسان و احضار آنها به دادگاههای فرمایشی به سبب کوچکترین انتقاد از رهبر و اصل بی پایه ولایت فقیه و ترور آشکار و پنهان مخالفان داخلی و خارجی از کشور و ترویج تروریسم بین المللی و جایگزین وعده های قبلی و دروغین مسیولین جمهوری اسلامی شده است.
در این دوران اختناق گسترده رژیم استبدادی و واپسگرا و سرکوب گر ولایت فقیه خبر ویران سازی نهادهای ملی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی کشور سلب آزادی های اولیه انسانی هیچگونه بازدهی برای ملت ستم دیده ایران نداشته و نخواهد داشت. کوشش و تبلیغ پیگیر نظام ضدانسانی ولایت فقیه و جایگزین کردن امت بجای ملت و دشمنی کینه توزانه با سنن ملی و باستانی ایرانیان و تبلیغ و سازماندهی با هدف برقراری یک امپراتوری خیالی اسلامی در سراسر جهان و شستشوی مغزی نوجوانان و جوانان و تشکیل گروههای انتحاری همگام با سایت های داخلی و ترویج خرافات در بین آنهایی که روح ناتوان دارند و زود تسلیم خرافات می شوند و سایت های نامعقول بین المللی و پافشاری در ادامه سایت نابخردانه در راه تسلیحات اتمی و موشکی و تغذیه مالی و نظامی تروریسم بین المللی سال هاست که کشورمان ایران را با جامعه بین المللی در معرض تهدید و احتمال حمله نظامی و تجزیه قرار داده است.هر چند که نجات ایران از خطر نابودی و استقر در یک نظام مردم دمکرات در میهنمان، در نهایت با همت و قیام مبارزین، معلمان، دانشجویان، کارگران، زنان و آحاد مردم تحقق خواهد یافت.به امید پیروزی ملت دلیر ایران،مرگ و ننگ بر رژیم آخوندی ولایت فقیه رودررویی آشکار مردم با رژیم امیر اسدیان شورای عالی کار حداقل دستمزد کارگران در سال 86 را، 183 هزار تومان در ماه تامین کرد. این حداقل که در سال گذشته 150 هزار تومان تعیین شده بود، درمورد کارگران زن، کارگران پیمانی و نیز واحدهای کوچکتر، هم رعایت نشده و در مقابل حفظ کار، دستمزد پایین تر پرداخت شده است. شورای عالی کار، متشکل از نمایندگان دولت، کارفرما و کارگران حداقل دستمزد کارگری را تعیین می کند. در این شورا، جایگاه نماینده کارگران توسط دست نشاندگان دولتی پر شده است. جدال طبقه کارگر با سرمایه داران برای قیمت گذاری بر نیروی کارش در شورایی که نماینده واقعی کارگران وجود ندارد، تبدیل به زد و بندهای تصمیم گیرندگان برای حفظ وضع موجود می شود. به همین دلیل هر ساله با مبلغ اندکی که به این حقوق ناچیز اضافه می شود از آنجایی که هماهنگی با افزایش قیمتها، سبد هزینه زندگی و خواستهای به روز مردم ندارد، نه تنها بهبودی در وضع کارگران حاصل نمی شود بلکه تعداد بیشتری خط فقر را پشت سر می گذارند. بر اساس آمارهای ارائه شده از طرف دست اندرکاران رژیم، «در ایران در آمد ماهانه کمتر از 200 الی 300 هزار تومان شاخص خط فقر است.» (آفتاب 24 اسفند- ستار هدایت زاده- عضو مجلس) نظر عبدالحمید محمدی که اسم نماینده کارگری در شورای عالی را بر دوش می کشد در رابطه با دستمزد تعیین شده، نه تنها این جدال را منعکس نمی کند بلکه حرف او، تاکیدی بر منافع کارفرما و نیز کارفرمای بزرگ (دولت) است. عبدالحمید محمدی گفت: «شورای عالی کار باید به گونه ای تصمیم گیری کند که کارگران وضعیت موجود خود را از دست ندهند.» وی همچنین گفت: «رقم 183 هزار تومان رقمی است که هم کارفرما قدرت پرداخت را دارند و هم کارگران از امنیت شغلی برخوردار هستند. اگر شورای عالی کار حتی اگر 5 درصد به رقم مصوب اضافه می کرد، به ازای هر یک درصد تعداد زیادی از کارگران همچون سالهای گذشته اخراج می شدند.» (ایلنا 16 مارس) نماینده کارگری در شورای عالی کار این دستمزد را در مقابل اخراج کارگران قرار می دهد به این معنا که اگر افزایش حقوق بیشتر باشد، کارگران بیشتری کار خود را از دست خواهند داد. محمدی حداقل معیشت یک خانواده کارگری را 300 هزار تومان اعلام کرده و گفت: «300 هزار تومان را اگر تصویب می کردیم، فردا به ما اعتراض می کردند که این رقم از سوی کارفرمایان قابل پرداخت نیست و منجر به اخراج کارگران می شود.» با نگاهی به اعتراضهای کارگری می بینیم که بیشتر آنها در اعتراض به عدم دریافت حقوق، اخراج و سپردن جای کارگران قدیمی به کارگران موقت و نیز تعطیلی واحد تولیدی صورت گرفته است. رهیافت خصوصی سازیهای «خانوادگی وابسته به قدرت» و تعطیلی واحدهای تولیدی و نیز جابجایی سرمایه از بخشهای تولیدی به تجاری، آسیبها و زیانهای فاجعه باری بر وضعیت معاش حقوق بگیران و همچنین کارگران گذاشته است. طوری که مبارزه کارگران که در ابعادی گسترده البته بدون پیوند با هم جریان دارد، اما برای حفظ وضع موجود و جدال بر سر حداقل هایی که داشتند و از آنها گرفته شده است، چرخ می زند. کارگزاران رژیم برای کنترل اعتراضهای کارگری که در سال 86 پیرامون حداقل دستمزد تعیین شده، صورت خواهد گرفت، حفظ وضع موجود را در برابر آنها قرار می دهند. سرمایه داران دلال صفت در حمایت دولت، علت اخراجها، عدم امنیت شغلی، بیکاری و عدم پرداخت حقوق کارگران را بر اندک حقوقی که به کارگران اضافه می شود می اندازند. ناتوانی قدرت خرید زحمتکشان در برابر سیر صعودی افزایش قیمتها در دوره دوم سال 85، فاجعه فقر و عبور هر چه بیشتر مزدبگیران و کارگران از خط فقر را نشان می دهد. معلمان و فرهنگیان در اعتراض 15 هزار نفری خود در روز 3 اسفند در برابر مجلس شعار دادند: «حقوق ما به ریال است، هزینه به دلار است» ، «معلم چند شغله نتیجه تبعیضه». در ماه پایانی سال 86، شاهد دستگیری معلمان و فرهنگیان، کارگران پوشینه بافت قزوین و کارگران شرکت ایران صدرا بودیم. 5 كارگر پوشينه بافت قزوين به اتهام اخلال در توليد بازداشت شدند. بر اساس گزارش ایلنا 16 اسفند، کارگران این واحد که دنبال آزادی همکارانشان رفته اند، از ذکر نامهایشان وحشت داشتند، گفتند «یازده نفر دیگر از کارگران در لیست افرادی که باید بازداشت شوند قرار دارند، بنابراین و به دلیل این که نمی خواهیم به این لیست یازده نفره اضافه شویم، حاضر نیستیم نامی از ما برده شود.» به گفته همکاران کارگران بازداشت شده، 11 نفر ديگر در ليست بازداشت قرار دارند. در رویدادی دیگر کانون صنفی معلمان تهران در بیانیه ای خواستار آزادی سریع همه معلمان در بند شد. معلمان اعلام کرده اند که چنانچه همکارانشان آزاد نشوند روز شنبه 26 اسفند در برابر مجلس دست به تجمع خواهند زد. از صبح شنبه 26 اسفند، در تهران هزاران تن از ماموران انتظامی و امنیتی، میدان بهارستان و تمامی خیابانهای اطراف آن را به محاصره کامل در آورده بودند. هدف از این لشگرکشی جلوگیری از تجمع مسالمت آمیز معلمان بود. نیروهای سرکوبگر رژیم هر تجمع پراکنده در خیابانهای اطراف میدان بهارستان را به شدت سرکوب و متفرق می کردند و حرکت معلمان به سمت وزارت آموزش و پرورش را متفرق کردند.در رویدادی دیگر خانواده های 40 تن از معلمانی که در تجمع چهارشنبه گذشته بازداشت شدند، در مقابل دادگاه انقلاب در تهران تجمع کرده و خواستار آزادی تمامی معلمان زندانی شدند.فرارویش رخدادهای ایران نشان از رودررویی آشکار مردم با رژیم می دهد. در زیر به برجسته ترین اعتراضهای کارگری در بهمن و اسفند 85 اشاره می شود: یکشنبه اول بهمن، کارگران «سینا کاشی» واقع در شهر صنتی ساوه، در مقابل انتظامات این واحد تولیدی تجمع اعتراضی بر پا نمودند. کارگران به عدم تمدید قرارداد چند نفر از همکارانشان اعتراض داشتند. دوشنبه 2 بهمن - کارگران شرکتهای خدماتی دانشگاه بوعلی سینا تجمع اعتراضی نمودند. این کارگران به تاخیر دستمزدهایشان اعتراض داشتند. سه شنبه 3 بهمن - کارگران یخچال سازی بوژان لرستان دست به تجمع اعتراضی زدند. کارگران این شرکت در این گردهمایی اعلام کردند: که در پی خصوصی شدن این واحد، 24 ماه است که حقوق نگرفته ایم. خبرگزاری ایلنا تعداد کارکران شرکت کننده در این حرکت اعتراضی را 150 نفر اعلام کرد. سه شنبه 3 بهمن - کارگران واحد چینی البرز واقع در قزوین، جاده اصلی شهر صنعتی قزوین را به مدت بیست ساعت بستند. این کارگران که مدت بیش از 5 ماه است حقوق خود را دریافت نکرده اند. بر اساس خبرگزاری ایلنا تعداد شرکت کنندگان در این اعتراض 200 نفر بودند. چهارشنبه 4 بهمن - کارگران کارخانه «ساریت» واقع در مازندران در مقابل این کارخانه دست به تحصن زدند. کارگران به نحوه فروش و واگذاری این واحد، به بخش خصوصی، اعتراض کردند. کارگران این واحد تولیدی بار دیگر در یکشنبه 15 بهمن دست به تحصن زدند. چهارشنبه 4 بهمن - کارگران کارخانه قند یاسوج، در مقابل اسانداری کهکیلویه و بویر احمد تجمع اعتراضی بر پا نمودند. این کارگران که خبرگزاری ایلنا تعداد آنها را بیش از 200 نفر اعلام کرد، نسبت به بلاتکلیفی خود و عدم دریافت مطالبات 4 ساله شان اعتراض داشتند. سه شنبه 10 بهمن - کارگران اخراجی شرکت «ایران صدرا» در اعتراض به اخراج خود، در ورودی این شرکت را بستند. چهارشنبه 11 بهمن - کارگران شرکت چینی البرز، در خیابان اصلی شهرک صنعتی البرز دست به راهپیمایی زدند. این کارگران که خبرگزاری ایلنا تعداد آنها را 250 نفر اعلام کرد، به عدم دریافت 6 ماه حقوق خود اعتراض داشتند. کارکران معترض از محل کارخانه به سمت فرمانداری این شهر راهپیمایی کردند. پنجشنبه 12 بهمن – سه تن از کارگران شرکت کننده در حرکتهای اعتراضی «ایران صدرا» به نامهای محمد عباسپور، روح الله بازیار و اکبر رنجبران به بیدادگاه فرا خوانده شدند. اکبر رنجبران گفت: «مدیریت شرکت ایران صدرا به دنبال اعتصاب هفته گذشته کارگران این شرکت، از نمایدگان کارگران به اتهام اخلال در نظم عمومی طرح دعوی و اقامه شکایت کرده که قاضی پرونده نیز برای متهمان حکم جلب صادر کرده است.» جمعه 13 بهمن - کارگران شرکت «کنف کار» در مقابل استانداری گیلان تجمع اعتراضی بر پا نمودند. علت برگزاری این تجمع اعتراضی ، عدم پرداخت حقوق کارگران به مدت 7 ماه بود. دوشنبه 16 بهمن - بیش از هزار کارگر «پارسیلون» واقع در خرم اباد دست به اعتصاب غذا زدند. به گزارش خبرگزاری ایلنا، یکی از کارگران اعتصاب کننده گفت: «به دلیل این که زن و بچه هایمان در منزل گرسنه هستند، ما هم از خوردن غذا در محل کار خودداری می کنیم، تا با خانواده هایمان ابراز همدردی کنیم.» کارکران اعتصابی علت اعتراض خود را عدم پرداخت حقوشان اعلام نمودند. آدینه 28 بهمن - کارگران کارخانه اخراجی نساجی کردستان، در مقابل اداره روابط کار این استان تجمع اعتراضی نمودند. یکی از نمایندگان کارگران اخراجی به نام امانی،به خبرگزاری ایلنا گفت: «کارگران اخراجی نساجی کردسان که حدود 400 نفر هستند و بیمه بیکاری اغلب آنان تمام شده است، خواهان ایجاد کار و ابقای به کار اولیه می باشند.» بر اساس خبر خبرگزاری ایلنا، کارگران قصد داشتند ساختمان را تصرف کنند که با نیروهای انتظامی مواحه شدند. ایلنا تعداد شرکت کنندگان در این اعتراض را 200 نفر اعلام کرده است. یکشنبه 29 بهمن - کارگران فرش البرز واقع در بابلسر در مقابل محل این کارانه تجمع اعتراضی برپا نمودند. تجمع کارگران فرش البرز با یورش نیروی انتظامی پایان یافت. بر اساس گزارش ایلنا، کارگران واحد «چند ماه پیش نیز به دلیل پیگیری مطالبات خویش در معرض برخورد شدید عوامل نیروی انتظامی قرار گرفتند.» دوشنبه 29 بهمن - سه تن از کارگران واحد گچ بسته بندی خوی در اثر انفجار مواد شیمایی در محل کار زنده زنده در آتش سوختند. امیرعباس یزدانی خواه، علی یوسفی احمد کندی و حسین عباس زاده در این آتش سوزی جان خود را از دست دادند. بر اساس ایلنا مسئولان اتش نشانی علت آتش سوزی را «جوشکاری و شعله ور شدن مواد شیمیایی در انبار کارخانه» اعلام کرده اند. این گونه حوادث ناشی از عدم موارد ایمنی و کنترل در وضعیت کار است که شرایط معیشتی کارگران نیز به آن کمک می کند. پنجشنبه 3 اسفند - کارگران شرکت «سازمایه» واقع در پاکدشت برای چندمین بار در مقابل درب اصلی کارخاته تجمع اعتراضی بر پا نمودند. کارگران این شرکت که تعداد آنها به بیش از 100 نفر می رسید مدت 3 سال بلاتکلیف هستند و حقوقشان را دریافت نکرده اند. جمعه 4 اسفند - کارگران اخراجی لوله سازی ماهشهر در اعتراض به اخراج خود در مقابل استانداری خوزستان تجمع اعتراضی بر پا نمودند. شنبه 5 اسفند - صدها کارگر کارخانه «قوه پارس»، «نقش ایران» و «کلاچ» واقع در قزوین دست به تجمع اعتراضی زدند. اعتراض این کارگران به سخنان استاندار و فرماندار قزوین مبنی بر «وضعیت مطلوب» واحدهای تولیدی در کارخانه های این استان بود. شنبه 5 اسفند - کارگران شرکت مترو در مقابل دفتر ریاست جمهوری تجمع اعتراضی بر پا نمودند. این کارگران که ایلنا تعداد آنها را بیش از هزار نفر اعلام کرده است به مدیریت این واحد تولیدی بعد از خصوصی سازی اعتراض داشتند. دوشنبه 7 اسفند - کارگران شرکت پیمانکاری تامین نیروی انسانی حسین نژاد واقع در طبس، در اداره کار این شهرستان تجمع اعتراضی بر پا نموند. ایلنا تعداد شرکت کنندگان در این تجمع را بیش از 15 هزار نفر اعلام کرد. بر اساس گزارش ایلنا «تجمع کنندگان از کارگرانی بودند که در بخش نیروهای خدماتی پیمانکاری راه آهن طبس مشغول به کار بوده و نسبت به سوء استفاده مدیریت این شرکت از حقوق شغلی، اجبار در انجام 58 ساعت کار هفتگی و عدم پرداخت حق شیفت اعتراض داشتند.» دوشنبه 7 اسفند - کارگران یخچال سازی لرستان، در مقابل استانداری این شهر تجمع اعتراضی بر پا نمودند. کارگرن معترض خواهان تحقق مطالباتشان شدند. ایلنا تعداد شرکت کنندگان در این اعتراض را 150 نفر اعلام کرد. سه شنبه 8 اسفند - کارگران شرکت خدمات ترابری برق تهران، در نمازخانه این شرکت در اعتراض به عدم دریافت حقوقشان به مدت 2 ماه دست به تجمع اعتراضی زدند. سه شنبه 15 اسفند - کارگران شرکت صنایع چوب طالقانی در اعتراض به عدم دریافت 7 ماه خقوقشان، در مقابل مجلس تجمع اعتراضی بر پا نمودند. سه شنبه 15 اسفند - کارگران شرکت صنایع الکتریک دماوند در مقابل مجلس تجمع اعتراضی بر پا نمودند. این کارگران مدت 15 ماه است حقوقی دریافت نکرده اند. سه شنبه 15 اسفند - کارگران «کشتی سازی اروندان» در مقابل فرمانداری خرمشهر تجمع اعتراضی بر پا نمودند. کارگران به عدم دریافت حقوقشان به مدت 3 ماه اعتراض داشتند. دوشنبه 21 اسفند - کارگران «نساجی کردستان» برای چندمین بار همراه با خانواده هایشان در مقابل استانداری تجمع اعتراضی کردند. همسر یکی از کارگران می گوید: «کشورهای اسکاندیناوی فقط یخ دارند، اما وضعیت زندگی مردم آنها خیلی بهتر از ماست که در کشورمان انواع معادن و منابع طبیعی وجود دارد.» دوسنبه 21 اسفند - کارگران شرکت «ایرانیت تهران» در اعتراض به عدم دریافت دو ماه حقوق دست به اعتصاب زدند. به گزارش ایلنا جمعی از کارگران گفتند: «کارگران این شرکت در اقدامی اعتراض آمیز، روز 21 اسفند رئیس کارخانه را بیرون کرده و با توقف خط تولید و بستن در کارخانه، مقابل شرکت دست به تجمع زدند.» تبعیض در حقوق کارگران زن- شرکت ریسندگی و بافندگی زابل، کارگران با سابقه 14 سال را اخراج کرده و کارگران پیمانی که از زنان جوان و دختران محصل شامل می شود جای آنان استخدام کرده است. به زنان و دختران شاغل ماهیانه 50 هزار تومان پرداخت می شود. توهم فرق اسلام واقعی با اسلام آخوندی محمود ظفری "اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هرچه عیب است از مسلمانی ماست! اسلام خودش مشکلی نداره، این آخوند ها خرابش کرده اند، اسلام ربطی به آخوند نداره، اینها برای خودشون همه چیز رو عوض کرده اند! حکومت جمهوری اسلامی یک حکومت اسلامی نیست. این حکومت ربطی به اسلام ندارد!“ این یکی از رایج ترین سفسطه های رایج در بین مسلمانان است. مسلمانان از تاریخ عملی دین خود فرار میکنند، زیرا این تاریخ به قدری وحشتناک و زشت و این کارنامه بقدری سیاه است که آبرویی برای اسلام نمیگذارد. در 1400 سال گذشته هیچوقت و در هیچ یک از سرزمینهایی که مسلمانان در آنجا اکثریت بوده اند، اسلامگرایان نتوانسته اند یک نظام مردمسالار و انسان محور را پدید بیاورند که بتوانند به وجود آن افتخار کنند و آنرا نشانه ای از ایده آل خود بدانند. بلکه همواره اسلامگرایان شعار حکومت اسلامی را میدهند و بعد از اجرای قوانین غیر کاربردی و روشهای نابخردانه اسلامی مشاهده میکنند که گند به بار آورده اند، و بعد از آن ادعا میکنند که این اسلام نبوده است، اشکال از ما بوده است. پرسش اساسی این است که، دینی که 1400 سال نتوان آنرا پیاده کرد و پیاده شدن آن تنها حکومتهای فاشیستی و ظالم را پدید آورده است، آیا دینی کاربردی است؟ اندیشه ای که به مدت 1400 سال در بیش از 20 کشور اسلامی به بوته آزمایش گذاشته شود و در امتحان خود رد شود آیا اندیشه ای بدرد نخور و مزخرف نیست؟ چگونه است که اسلامگرایان اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی را سمبل کمونیسم میدانند و نابود شدن آنرا نشان بی ارزش بودن عقاید کمونیستی میدانند، اما نابودی و فلاکتی که اسلام در تمام مدت حیات خود به بار آورده است و نتیجه رقت آوری را که همیشه در اثر اجرا کردن قوانین اسلامی حاصل میشود را نشان غیر کاربردی و بدرد بخور نبودن عقاید دینی خود نمیدانند؟ اشکال کار اینجا است که مسلمانانی که این ادعا را میکنند اسلام را نمیشناسند. این افراد فقط نام ایده آل های خود را اسلام میگذارند، اسلام را به رنگ افکار خود میبینند، نه اینکه خود رنگ اسلام بگیرند. براستی به افرادی که به نظام آیت الله ها که هرکدام چند دهه را به تحصیل و تدریس علوم دینی پرداخته اند، اتهام نفمیدن اسلام را میزنند باید چه گفت؟ چگونه ممکن است شخصی که خود را روشنفکر میداند، چون ریش و پشم ندارد و یا روسری و چادر ندارد، و یا اینکه مشروب میخورد و یا دوست پسر و دوست دختر دارد، شخصی که در تمام عمر خود به اندازه انگشتان دستش در مورد اسلام کتاب نخوانده، افرادی مثل آیت الله مطهری را که بیش از 50 کتاب راجع به اسلام نوشته است، متهم به کج فهمی اسلام کنند؟ اشکالی که این افراد دارند این است که از آخوند ها بخاطر ریش بلند آنها و شکم گنده آنها بدشان می آید، لذا اسلام آنها را دروغین میدانند، در حالی که این افراد وجود تخیلاتی مثل امام زمان را مدیون همین آخوند ها و روضه خوان ها هستند و باید بسیار ممنون و شاکر آقایان علمای حوزه علمیه قم بدانند، زیرا اکثر مفاهیمی که از آنها برای دفاع از اسلام سود میبرند ساخته و پرداخته همان آخوندها هستند، و این آخوندها هستند که این لقمه جویده شده را در دهان آنها گذاشته اند. از این گذشته این افراد دیدگاهی نژادپرستانه نسبت به آخوند دارند، به گونه ای صحبت میکنند گویا که این لباس آخوندی معجزه میکند و مغز انسان را مختل میکند، هرکس این لباس را بپوشد تبدیل به آدمکش و دزد و جانی خرافی میشود.
این افراد از این واقعیت غافل هستند که آخوند اسلام را خراب نکرده است بلکه اسلام آخوند را خراب کرده است. آخوند نیز یک انسان است با این تفاوت که اسلامگرایی حرفه ای است و اسلامگرایی شغل و تخصص او حساب میشود. آخوند یک دانشمند اسلامی است. هرکس دیگر نیز با اسلام به اندازه آخوندها که در این زمینه تحصیلات رسمی دارند آشنا شود به موجودی پست و نفرت انگیز همچون آخوند تبدیل میشود، کسی که عربی بیاموزد و با تفسیر و حدیث و فلسفه اسلامی و اخلاق اسلامی آشنایی علمی داشته باشد و در این زمینه مطالعه دقیق زیر نظر استاد انجام داده باشد خودبه خود یک آخوند میشود. بدون توجه به اینکه لباس آخوندی را بپوشد یا نپوشد. آخوند منفور است زیرا اسلامگرایی حقیقی است، اگر آخوندی اسلام را کنار بگذارد به انسانی مانند انسانهای دیگر تبدیل میشود، از این گذشته اگر آخوندها را با پیامبر اسلام و یا امام علی مقایسه کنیم و رفتارهای آنها را در کنار یکدیگر بگذاریم خواهیم دید که رفتار آخوندها اگر انسانی تر و بهتر از این دو نباشد، معمولاً بدتر از آنها نیست و آخوند منهای اسلام یک موجود قابل احترام است. متاسفانه بسیاری از مردم ایران از اسلام تصوری کاملا خیالی و غیر واقعی در ذهن دارند، این اشخاص بدون اینکه بدانند اسلام چیست و قرآن چه میگوید و پیامبر اسلام چه کرده است و چه نکرده است، تنها نام زیباترین تفکرات و ایده آل های خودشان را اسلام میگذارند، و وقتی میگویند اسلام واقعی منظورشان آن اسلامی نیست که قرآن می آموزد و محمد پیامبرش است، بلکه منظورشان اسلامیست که خودشان پیامبر آن هستند و از تخیلات و ایده آل های خود آنرا در ذهن پرورانده اند. هرچه زیبایی است به اسلام نسبت میدهند و هرچه زشتی است اسلام را از آن بری میدانند. این درحالی است که روش علمی و درست مطالعه یک اندیشه هرگز اینگونه نیست، ما برای درک یک اندیشه باید تمایلات خود را کنار گذاشته و آنگاه به سراغ آن اندیشه بروید و مفهوم آنرا درک کنید، حال اگر این مفهوم صحیح (و نه لزوماً خوش آیند) است آنرا پذیرفته و در غیر اینصورت آنرا رد کنید. از همان اولین روزهای ظهور اسلام در جزيره العرب، اسلام فرم سیاسی داشته است تا به همین امروز، بعد از محمد که خود حکومت اسلامی تشکیل داد تا زمان ابوبکر، عمر، عثمان،علی، بنی امیه، بنی عباس و تمامی سالهایی که ترکها، عربها، افغانها و مغولها بر ایران حکومت کرده اند همواره اسلام نقش اساسی داشته و خیلی از قوانین و مفاهیم اسلامی پیاده ميشده است، مگر در دورانهای بسیار کوتاه مدتی مثل دوران نادر شاه و یا امیرکبیر و اواخر دوران محمد رضا شاه و اواخر دوران محمد رضا شاه. اما مسلمانان هیچ کدام از اینها حکومت ها و حاکمین را مسلمان یا اسلامی نمیدانند، البته جای شکرش باقی است که حداقل عده ای از اسلامگرایان حداقل حکومت جمهوری اسلامی را اسلامی و بنیانگذار آن روح الله خمینی ( اولین نماینده خداوند بر روی زمین بعد از 1400 سال ) را مسلمان میدانند! دلیلی که پشت این قضیه وجود دارد این است که تاریخ این حکومتها و حاکمین بقدری کثیف و زشت و ناپسند است که اکثر مسلمانان از بر عهده گیری این حقیقت که این افراد مسلمان بوده اند وحشت دارند! اما در عرصه عمل چگونه میتوان دانست که این حکومت جمهوری اسلامی ایران بر اساس قوانین و اصول اسلامی رفتار کرده است یا نه؟ برخی از قوانین و اصول اسلامی به دلیل اینکه بعضاً بسیار مضحک و نابخردانه هستند اساساً قابل پیاده شدن نیستند، بعنوان مثال مسئله حرمت ربا را در نظر بگیرید. اگر قرار باشد ربا حذف شود اصولا اقتصاد یک کشور ویران میشود و نظام بانکی آن کشور مختل میشود، از همین رو است که پیاده کردن چنین قانون بی خردانه ای اساسا میسر نیست و همواره باید برای آن بهانه تراشید و به روشهایی نشان داد که بهره بانکی و سود سپرده و غیره مغایرتی با اسلام ندارند، درحالی که میدانیم اینگونه نیست. لذا از هیچ حکومتی نمیتوان انتظار داشت اسلام را بطور دقیق پیاده کند. از این گذشته اساساً اسلام چیست که کسی بخواهد آنرا پیاده کند یا نکند؟ همانگونه که گفته شد دیدگاه عوام نسبت به اسلام بسیار آرمانگرایانه است، این افراد هرآنچه خود نیک میدانند به اسلام میچسبانند و هرآنچه نیک نمیپندارند آنرا بی ارتباط با اسلام میدانند. به همین دلیل ده ها و هزاران و میلیونها تفسیر مختلف از اسلام وجود دارد. اسلام در حقیقت خود نمیتواند بیش از یک معنی و اسلوب و روش باشد اما به دلیل بی در و پیکر بودن و مبهم بودن اسلام، هزاران و ده ها فرقه و قرائت مختلف از اسلام وجود دارد. حال هرکدام از این قرائتهای مختلف قرار باشد پیاده شود، از آنجا که همه این قرائت ها به دلیل وجود مشترکات بسیار بسیار مضر و ناکار آمد، همیشه در عرصه عمل با شکستی مفتضحانه روبرو میشوند، باقی مسلمانان که برداشت و قرائی متفاوت با این برداشت پیاده شده داشته اند، خواهند گفت که آن اسلام، اسلام واقعی نبوده است. جدا از اینکه آنچه مسلمان میکند و آنچه اسلام خودش است میتواند متفاوت باشد، اما تاریخ اسلام مسلماً آن چیزیست که مسلمین انجام داده اند! این تاریخ اعمال زشت و پلید اسلامگرایان را ثبت کرده است و در جلوی ما گذاشته است و ما خود در عصری زندگی میکنیم که پلیدی و زشتی آنچه رهبران اسلامی انجام داده اند را شاهد بوده ایم! حال مسلمانان بسیار تلاش دارند تاریخ اسلام را از ماهیت اسلام جدا کنند و به شدت معتقدند تاریخ اسلام ربطی به اسلام ندارد، و حتی جنایات امام علی و محمد و عمر و بعدها بنی امیه و بنی عباس و.... تا سر انجام دستگاه خلافت اسلامی خمینی ربطی به اسلام نداشته و ندارند. چرا ندارند؟ آیا آنچه امروز وضعیت مسلمانان است نتیجه تربیت و محیطی نیست که اسلام برایشان پدید آورده؟ فصل مشترک تمامی کشورهای اسلامی که در فقر و فلاکت و بدبختی یکی بدتر از دیگری هستند چه چیزی به غیر از اسلام میتواند باشد؟ آیا غیر از این است که درهر کشوری که اسلام وجود دارد از دموکراسی و حقوق بشر خبری نیست؟ |